evidence /evʹ ə dəns / IPA /'evɪdəns / n

irmeta.com/meta/index.php/topic,12870.new.html#new
Syn. documentation; testimony; witness

:Examples
a- Each juror felt he needed more evidence  before voting to convict the former football star
هر یک از اعضای هیئت منصفه، احساس کردند قبل از اینکه بخواهند رای به محکومیت ستاره قبلی فوتبال بدهند، به شواهد بیشتری نیاز دارد.

b-  Her many awards were evidence enough that Leona excelled in typing
جوایز بسیار او، دلیل کافی بود بر اینکه "لیونا" در تایپ کردن رقیبی نداشت.

 c.  Our teacher ignored the evidence that Simon had cheated on the test
معلم ما مدرکی را که "سیمون" در امتحان تقلب کرده بود نا دیده گرفت.