molest /mə lestʹ/ IPA /mə'lest/ v
Syn. annoy; disturb; bother; mistreat
ترجمه: اذیت کردن- مزاحم شدن، آزار رساندن به؛ به هم زدن، به هم ریختن.
:Examplesa- My neighbor was
molested when walking home from the subway
همسایه من وقتی از مترو به خانه بر می گشت،
مورد اذیت قرار گرفت.b- The gang did a
thorough job of
molesting the people in the park
ارازل و اوباش، مردم را در پارک به تمام معنی
اذیت کردند.c- Lifeguards warned the man not to
molest any of the swimmers
نجات غریق ها به آن مرد هشدار دادند که برای هیچ یک از شناگران
مزاحمت ایجاد نکند.
Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t10630/