سر آغاز
پيش از بررسي نكات دستوري زبان فارسي، به عنوان تمهيد مقدمه لازم است به نقش " زبان، زبان شناسي و
شاخه هايش" و در آخر به مفهوم " دستور زبان" بپردازيم.
زبان چيست؟
زبان يكي از استعدادهاي درخشان بشري ست. انسان تنها موجودي ست كه " زبان ملفوظ " دارد، لذا مي تواند افكار ،
عواطف و احساسات خود را به ديگران منتقل كند. بنابراين، زبان مهم ترين وسيله ي ارتباط مردم و بزرگ ترين عامل تشكيل
اجتماعات، فرهنگ، تمدن، علم و هنر است و بزرگ ترين و شگفت انگيز ترين هنر بشر، ادبيات است.
وانگهي، زبان علاوه بر آنكه وسيله ي بيان فكر و انديشه است، خود عامل ايجاد ان نيز هست؛ يعني ما بدون زبان قادر به
انديشيدن و فكر كردن نيستيم. حكما از دير باز انسان را " حيوان ناطق " ناميده اند؛ يعني حيواني كه هم سخن مي گويد
هم فكرمي كند، سخن گفتن و فكر كردن ملازم يكديگرندو پيوندي ناگسستني دارند.
پس نقش زبان به عنوان يكي از اركان تفكر و تمدن و فرهنگ و ادبيات و تشكل اجتماعي بشر و ارتباط بين انسان ها
محرز است و در اين بين وظيفه ي اقوام براي غنا بخشيدن به زبان و تقويت و توانگر ساختن و دور نگاه داشتن ان از
انحرافات، بس خطير!
تقسيم بندي زبان:
صوتي: الف) تكلمي ( لفظي ) ..............منشاء ايجاد خط
ب)غير تكلمي ( زبان هايي كه با دم و آلات موسيقي بوجود مي آيند )
.
.
.
غير صوتي
Linkback: https://irmeta.com/meta/b997/t1898/