سلام و تشكر از طرح اين موضوع
بحث جالبي است فقط ايكاش تاپيك با تعريفي از مذاكره و اصول اوليه مذاكره شروع مي شد
ببخشيد من متوجه اين قسمت از فرمايش شما نشدم -يعني افراد را از موضوع مذاكره دور كنيم ! ؟ چرا بايد اين كار را بكنيم ؟ و چطور بايد اين كار را انجام داد ؟ لطفا در اين مورد توضيح بيشتري بفرماييد
با سلام
لینک های زیر اشاره به تعاریف و اصول اولیه مذاکره است که امید است از نظرات دوستان بهره مند باشیم
http://irmeta.com/meta/b2059/t5242/http://irmeta.com/meta/b2059/t7130/http://irmeta.com/meta/b2059/t8707/در خصوص بند زیر
1- اشخاص راازموضوع جداكنيم.
باید عرض کنم ما در مذاکرات خود با نماینده انتزاعی یک سازمان سروکار نداریم و بلکه قبل از هر چیز با یک انسان سروکار داریم
این انسان دارای احساسات ، عواطف ، ارزشهای عمیق ، سوابق ، دیدگاههای عمیق و ... است که تهایتا غیر قابل پیش بینی بودن یک انسان و در واقع بخشی از غیر قابل پیش بینی بودن مذاکره نیز تحت تاثیر همین موضوع است.
از سمت دیگر وجود دیدگاه مختلف یک انسان ، می تواند عامل تقویت سوء تفاهمات و پیش داوریها گشته و مذاکرات را به یک دور باطل بکشاند .
بنابراین بسیار حیاتیست که مختصات انسانی موثر بر مذاکره را که به اجمال در بالا اشاره نمودم را مطالعه و عالم شد و این عوامل موثر در مذاکرات را از موضوع مذاکره جدا نموده بر اصل موضوع مذاکره تمرکز نماییم تا بتوان بر اساس اصول تسهیلگری در مدیریت ، مذاکره ساده تر و پربارتری را رقم زد.
عدم دقت در این بند1 موجب آلوده شدن مذاکره شما به بند 2 در ارسال قبلم می گردد
2- روي منافع تمركزكنيم نه روي مواضع.
خود موضوع و موضع نیز مبحث بسیار قابل توجهی است
که موجب سپاس است سایر سروران نیز حوالی این موضوع بحث نمایند
http://irmeta.com/meta/b2059/t9675/در پایان عرایضم نظر شما را به این نکته جلب می کنم که استفاده از روابط و منافع ماهوی انسانی، مفهومی مجزا از مباحث ما در بند 1 موارد ذکر شده دارد و در این مرحله نیز ضرورت جداسازی روابط انسانی و منافع ماهوی انسانی ،یه عنوان پارامتر تلقی شده و نیاز به اشکال متفاوتی از برخورد و مواجهه است.
پیروز و شاد باشید