تالار گفتگوی تخصصی متا
مرجع علوم انسانی متا => مرجع حسابداری (تالار تخصصی حسابداری) => مرجع حسابداری مالی => نويسنده: hasbor در ۲۱ تیر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۷:۳۴
-
با سلام خدمت اساتید ارجمند
سوال این است که در یک شرکت که در انبار تولید و انبار فروش خود از سیستم دستی استفاده کرده و موجودی انبار آن به صورت فله و با حجم بالا نگهداری و به دلیل ظرفیت پایین در بعضی مواقع مواد با هم مخلوط شده است و به عبارت دیگر نمی توان به صورت دقیق کسورات و ضایعات را در مراحل مختلف ( 1- خرید 2- انبار تولید 3 - تولید 4- تحویل به انبار فروش 5 - فروش )شناسایی کرد . به نظر شما عزیزان چه راهی بهترین و استاندارد ترین روش ثبت کسورات این واحد اقتصادی است یعنی با توجه به اینکه ما میزان خرید مواد اولیه را داریم و میزان تولید را داریم و میزان فروش را داریم کسورات مراحل مختلف چگونه مشخص می گردد
بنده کسورات ما بالتفاوت مواد و تولید را در انتهای دوره ای مالی به حساب کسورات عادی شناسایی نموده ام
سوال دیگر اینکه این کسورات عادی به تصور بنده به بهای تمام شده ثبت می گردد حال آیا خود کسورات را هم به عنوان بهای تمام شده کالای ساخته شده بایستی اضافه کنیم یا خیر
-
با سلام خدمت اساتید ارجمند
سوال این است که در یک شرکت که در انبار تولید و انبار فروش خود از سیستم دستی استفاده کرده و موجودی انبار آن به صورت فله و با حجم بالا نگهداری و به دلیل ظرفیت پایین در بعضی مواقع مواد با هم مخلوط شده است و به عبارت دیگر نمی توان به صورت دقیق کسورات و ضایعات را در مراحل مختلف ( 1- خرید 2- انبار تولید 3 - تولید 4- تحویل به انبار فروش 5 - فروش )شناسایی کرد . به نظر شما عزیزان چه راهی بهترین و استاندارد ترین روش ثبت کسورات این واحد اقتصادی است یعنی با توجه به اینکه ما میزان خرید مواد اولیه را داریم و میزان تولید را داریم و میزان فروش را داریم کسورات مراحل مختلف چگونه مشخص می گردد
بنده کسورات ما بالتفاوت مواد و تولید را در انتهای دوره ای مالی به حساب کسورات عادی شناسایی نموده ام
سوال دیگر اینکه این کسورات عادی به تصور بنده به بهای تمام شده ثبت می گردد حال آیا خود کسورات را هم به عنوان بهای تمام شده کالای ساخته شده بایستی اضافه کنیم یا خیر
استاندارد ترين روش رو نمي دونم
اما با توجه به ميزان خريد و فرمول توليد ( ميزان توليد ) و ميزان فروش و تخصيص ميزاني به عنوان ضايعات ( با توجه به تجربه ) مي توان كسورات را مشخص كرد .
در مورد سوال دوم
با توجه به اينكه اين كسورات ( ضايعات ) جزء سربار هاي متغيير است
"سربار متغیر تولید آن بخش از مخارج غیرمستقیم تولید است که متناسب با تغییر حجم تولید تغییر می‌یابد، مانند دستمزد غیرمستقیم"
و
موارد زیر، نمونه‌هایی از مخارجی است که در بهای تمام‌شده موجودیها منظور نمی‌شود و در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی می‌گردد:
الف . مبالغ غیرعادی مربوط به ضایعات مواد، دستمزد و سایر مخارج تولید (ضایعات قابل کنترل).
ب . مخارج انبارداری باستثنای مخارجی که در فرایند تولید برای انبارداری محصولاتی که نیاز به پردازش بیشتر دارند، انجام می‌شود.
ج . سربار اداری که در رساندن موجودیها به مکان و شرایط فعلی نقشی ندارد.
د . مخارج فروش.
-
با سلام خدمت اساتید ارجمند
سوال این است که در یک شرکت که در انبار تولید و انبار فروش خود از سیستم دستی استفاده کرده و موجودی انبار آن به صورت فله و با حجم بالا نگهداری و به دلیل ظرفیت پایین در بعضی مواقع مواد با هم مخلوط شده است و به عبارت دیگر نمی توان به صورت دقیق کسورات و ضایعات را در مراحل مختلف ( 1- خرید 2- انبار تولید 3 - تولید 4- تحویل به انبار فروش 5 - فروش )شناسایی کرد . به نظر شما عزیزان چه راهی بهترین و استاندارد ترین روش ثبت کسورات این واحد اقتصادی است یعنی با توجه به اینکه ما میزان خرید مواد اولیه را داریم و میزان تولید را داریم و میزان فروش را داریم کسورات مراحل مختلف چگونه مشخص می گردد
بنده کسورات ما بالتفاوت مواد و تولید را در انتهای دوره ای مالی به حساب کسورات عادی شناسایی نموده ام
سوال دیگر اینکه این کسورات عادی به تصور بنده به بهای تمام شده ثبت می گردد حال آیا خود کسورات را هم به عنوان بهای تمام شده کالای ساخته شده بایستی اضافه کنیم یا خیر
سلام دوست عزيز
نوع صنعتتان چيست؟
-
با تشکر از آقا کیارش
خدمت جناب کیانی عرض کنم که شرکت در زمینه تولید خوراک دام فعالیت دارد
-
سلام
در پايان سال عمليات انبار گرداني بايستي انجام ميشد تا ميزان دقيق اين ضايعات مشخص شود.
از منظر عملي نيز مي توان گفت به دليل حجم بالا و مقرون به صرفه نبودن(فزوني مخارج به منافع) عمليات توزين اين احجام انجام نشد.
هرچند كه نحوه نگهداري صحيح اقلام برعهده شركت است .تمهيداتي را بايستي لحاظ ميكرد تا از بروز اين حوادث جلوگيري ميكرد.
مثال ملموس تري را خدمتان عرض كنم :
فرض بفرماييد در يك شركت پيمانكاري انبار دار تمامي ميلگرد هاي خريداريرا روي هم انباشت ميكند (بجاي صفحه بندي و عمليات صحيح تخليه ميلگرد ها)
براي محسبه ضايعات ميگرد تخميني گرفته ميشود و حسابرس يا مميز مستندات مربوط را ميخواهد مديريت نيز دليل عدم وجود مدارك مستند(توزين ضايعات)را حجم بالاي موجودي عنوان ميكنند.(كه پذيرفتني هم نيست)
علي ايحال همانطور كه همكار گرامي جناب كيارش نيز فرمودند
با توجه به ميزان خريد و فرمول توليد ( ميزان توليد ) و ميزان فروش و تخصيص ميزاني به عنوان ضايعات ( با توجه به تجربه ) مي توان كسورات را مشخص كرد .
به نظرم در خصوص انتخاب سرفصل مناسب اين اقلام با توجه به موارد زير اين براورد را بايستي تحت عنوان ضايعات غير عادي و به عنوان زيان شناسايي نماييد:
انواع ضايعاتاز نظر محل وقوع به سه دسته تقسيم ميشوند :
1- انبار مواد 2-ضايعات در جريان توليد (در خط توليد) 3-ضايعات محصول
ولي از منظر بهايابي به 2 دسته عادي و غير عادي تقسيم ميشوند
عادي غير قابل اجتناب است و غير عادي قابل اجتناب
با توجه به قابل اجتناب بودن اين نوع ضايعات نبايد بهاي آن را به مصرف كننده تخصيص داد و بنابراين نبايد در بهاي محصول منظور شود در نتيجه :
بهاي اين ضايعات به عنوان زيان غيرعادي تلقي شده و به سود و زيان دوره وقوع منظور مي شود .
بااحترام
-
ممنونم از راهنمایی استاد کیانی
ولی فکر کنم اینجا یه اشکال وجود داره
به نظرم نوع ضایعات در اینجا باید عادی باشه
ببینید نمی دونم چقدر با کار تولید خوراک دام آشنایی دارین
اولا مواد اولیه چون محصولات کشاورزیه یه مقدار رطوبت داره که در زمان خرید تا تولید و فروش کاهش وزن پیدا می کنه
دوما در زمان تولید به خاطر آسیاب شدن مواد اولیه و ایجاد گرد و غبار یه مقدار از بین میره
سوما اختلاف باسکول تا سقف5/% در تمام شرکتهای خوراک دام پذیرفته شده است
لذا فکر می کنم در خصوص اینکه این ضایعات رو به ضایعات غیر عادی تخصیص دهیم بایستی قدری بیشتر فکر کننیم
-
باسلام
اولا مواد اولیه چون محصولات کشاورزیه یه مقدار رطوبت داره که در زمان خرید تا تولید و فروش کاهش وزن پیدا می کنه
كاهش وزن اگر متعارف باشد ،اين كاهش وزن به عنوان بخشي از وزن توليد در نظر گرفته ميشود ولي اگر از حد متعارف بيشتر شد به مانند ضايعات غير عادي عمل ميكنيم .
دوما در زمان تولید به خاطر آسیاب شدن مواد اولیه و ایجاد گرد و غبار یه مقدار از بین میره
به اين رخداد افت يا ركود توليد ميگويند،كه به مانند ضايعات عادي عمل ميكنيم
سوما اختلاف باسکول تا سقف5/% در تمام شرکتهای خوراک دام پذیرفته شده است
لذا فکر می کنم در خصوص اینکه این ضایعات رو به ضایعات غیر عادی تخصیص دهیم بایستی قدری بیشتر فکر کنیم
كاهش وزن مزبور و اختلاف هاي ناشي از بارگيري از مبدا تا مقصد و همچنين كاليبره بودن يا نبودن باسكول هاي طرفين ارتباطي با اصل موضوع ندارد.
ملاك عمل براي حسابدار گزارش موجودي انبار است.
بااحترام