برای این که بتونیم ازدواجی موفق و پایدار داشته باشیم، غیر از شناخت درست خودمون و طرف مقابل، لازمه که درک درستی هم از مفهوم ازدواج پیدا کنیم. بسیاری از ما فکر می کنیم که ازدواج و به دست آوردن، پایان راهه. به همین خاطر، به صورت ناخودآگاه و نه الزاماً با قصد و نیتی بد، در دوران آشنایی، بهترین های خودمون رو به نمایش می ذاریم و بعد از این که به هم رسیدیم، نفس راحتی می کشیم و می گیم آخیش حالا می تونم خودم باشم و اون طور که دوست دارم زندگی کنم. غافل از این که ازدواج تازه آغاز راهه و من باید به چنان رشد، پختگی و ثبات فکری و عملی ای رسیده باشم که چه قبل از ازدواج و چه بعد از اون، رفتارهای سالمی رو از خودم نشون بدم.
در ازدواج، مفهوم عمیقی به اسم «ما» وجود داره. در یک ازدواج و زندگی مشترک سالم، به هیچ وجه «من»، البته به معنای «هویت و حریم شخصی، اختصاصی و مستقل» هریک از زن و مرد و نه به مفهوم منیت و خودخواهی هر کدام از آنها، از بین نمی ره و حریم، علاقه مندی ها و دلخوشی های فردیِ قانونی، مشروع، اخلاقی و در عین حال، متعادل هیچ یک از طرفین پایمال نمی شه. اما در عین حال، هر دو طرف خودشون داوطلبانه می خوان که «ما» بودن و «هویت و حریم مشترکشون» هم در زمینه های مختلف بینشون پررنگ تر بشه، همه چیزشون رو با هم به اشتراک بذارن، خودخواهی هاشون رو کمرنگ کنن، در خارج از ساعات شغلی، در عین داشتن کارها و دلخوشی های شخصی، وزن بیشتر و قابل توجه تری رو به کارها و دلخوشی های مشترکشون، به عنوان دو شخص متأهل و نه مجرد بدن (مثلاً اشتراک هفتاد تا هشتاد در صد، در برابر استقلال بیست تا سی درصد) و به رابطه میانشون به چشم رابطه ای برنده – برنده نگاه کنن که هر دوشون توی اون حالشون خوبه و به هم انرژی می دن و از هم انرژی می گیرن.
زوج های موفق، توانایی گفتگوی آرام، سالم و نتیجه بخش رو با هم دارن. اونا از بودن در کنار همدیگه لذت می برن و به خاطر انتخاب درستشون، تناسبات و تفاهماتشون اونقدر هست که اونا رو به کارها، دغدغه ها، تفریحات و صحبت های مشترک سوق بده. به همین خاطر هم هست که در صورت برخورداری از یک زندگی مشترک سالم، سلامت جسمانی و روانی ما نسبت به دوران پیش از ازدواجمون روز به روز بیشتر و بیشتر می شه.
کسی که مفهوم دقیق ازدواج رو فهمیده، می دونه که ازدواج نه خاله بازیه و نه شهربازی. اون می دونه که زندگی مشترک، در کنار خوشی هاش، فراز و نشیب ها و سختی هایی هم داره که لازمه با تعهد و مسئولیت پذیری با هر کدوم از اونا مواجه بشه و بالغانه در مورد اونا حل مسئله کنه. اون درک کرده که ازدواج و «ما» بودن، یعنی یک عمر و در هر شرایطی پا به پای هم بودن، با هم پیش رفتن و از هم سبقت نگرفتن، حرمت نگه داشتن برای همدیگه و برای این رابطه مقدس، شناخت و احترام به تفاوت های روانشناختی و شخصیتی همدیگه، برخورداری از روحیه انعطاف و سازگاری و سرانجام، تلاش خالصانه در جهت ساختن زندگی و نه فراهم بودن همه چیز از اول زندگی.
پس همه ما باید بدونیم که لازمه با عشق و آگاهی زندگی مشترکمون رو شروع کنیم و با عشق، درک متقابل همدیگه و مهارت های لازم، اون رو متعهدانه بسازیم. ما به هیچ وجه اجازه نداریم که هر طور دلمون خواست رفتار کنیم و بعد بگیم چی شد؟ چرا زندگی مشترک من به شکست خورد؟ و ..... و بعد هم به جای کنکاش در خودمون، دنبال پیدا کردن مقصر در بیرون از خودمون باشیم.
این، وظیفه هر دوی ماست.... نه فقط زن و نه فقط مرد..........
Linkback: https://irmeta.com/meta/b396/t20528/