Google


normal_post - چون حالم با خودم بده با تو هم بدم! - متا نویسنده موضوع: چون حالم با خودم بده با تو هم بدم!  (دفعات بازدید: 801 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین محتشمی

  • سـرپـرسـت بـخـش
  • *
  • تعداد ارسال: 19
  • متا امتیاز 950 تومان
  • لیست کدهای من
  • تشکر و اهداء امتیاز به محتشمی
  • رای برای مدیریت : 0
  • تخصص: پژوهشگر مستقل در حوزه جرم شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی - کارشناس ارشد از دانشگاه شهید بهشتی
  • استان / شهر: تهران
  • سپاس شده از ایشان: 2
  • سپاس کرده از دیگران: 0
xx - چون حالم با خودم بده با تو هم بدم! - متا
چون حالم با خودم بده با تو هم بدم!
« : ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۲:۳۱ »
گاهی از اوقات، ما در روابط روزمره خودمون با اطرافیان و دوست و آشنا یک سری حرکات، گفتارها و رفتارهای کودکانه و نامتناسب رو از اونها می بینیم که اگه روی خودمون کار نکرده باشیم و به اندازه کافی خودمونو قوی نکرده باشیم، هر کدوم از این ها می تونه برای ما ناراحت کننده و رنجش آور باشه و ما رو دچار گفتگوهای درونی منفی بکنه. مثلاً پیش خودمون فکر کنیم که نکنه من کار بدی کردم که اون با من این طوری رفتار می کنه! یا حتماً از من بدش میاد که این رفتار رو از خودش نشون می ده! یا من فرد دوست داشتنی ای نیستم! یا فلانی عجب آدم بی خودیه، چرا این رفتار رو کرد یا چرا برای من چشم و ابرو اومد؟ یا......یا.....یا.......................
در اینکه همه افراد از سلامت روانی کامل برخوردار نیستن و چه بسا رفتارهای نادرستی رو از خودشون نشون بدن که شکی نیست. اما بحث ما در اینجا بر سر چهار موضوعه:
اول اینکه ما خیلی بیشتر از اون که در روابط خودمون تأثیر پذیر باشیم و به دیگران اجازه بدیم که حال ما رو خوب یا بد بکنن، باید تأثیر گذار باشیم. لازمه که ما عزت نفس و اعتماد به نفس خودمون رو بالا ببریم، خودمون محترمانه و صمیمانه با دیگران رفتار کنیم و در عین حال، با گفتار و به ویژه رفتار خودمون، به صورتی مؤدبانه حد و مرزهای خودمون رو در روابط، برای دیگران هم مشخص کنیم و به طور کلی حالمون، دست خودمون و نه دیگران باشه و از درون به بیرون بریم نه از بیرون به درون.
دوم اینکه به یاد داشته باشیم که در اغلب موارد زمانی که کسی رفتار نادرستی رو از خودش نشون می ده، حالش با ما بد نیست و از ما بدش نمیاد. بلکه مثلاً حالش اون روز خوب نیست، حسش با خودش و زندگیش خرابه، از یک ضعف، کمبود و خلأ روانی یا شخصیتی رنج می بره، دچار انواع افکار و احساسات منفیه، در روابط زناشویی یا خانوادگی یا اجتماعی خودش مشکل یا مشکلاتی رو داره و به هر حال، رضایت و خوشحالی درونی نداره. حالا، از اون جا هم که مهارت های لازم رو برای حل مشکلات و کنترل احساسات و رفتارهای منفی خودش پیدا نکرده، اونا رو بر سر هر کسی که سر راهش قرار می گیره تخلیه می کنه تا بلکه به تعادل برسه. پس، بهتره که ما اگه عاقلیم و بالغ و رشد یافته، به جای ناراحتی یا عصبانیت از دست چنین افرادی و داغون کردن خودمون، اونها رو درک کنیم و حتی اگه شرایط و بسترش فراهم بود و به ویژه اگه در زمینه روان شناسی تخصص داشتیم، به عنوان همنوعمون، مستقیم یا غیرمستقیم بهشون کمک کنیم تا از گرفتاری نجات پیدا کرده و زندگی و درونی آرام و رها رو تجربه کنن.
سوم اینکه در صورتی که شخصی رفتار یا گفتار ناخوشایندی رو نسبت به ما داشت و ما پس از فکر کردن، به این نتیجه رسیدیم که این فرد قبلاً با ما این طور نبوده و عادت به چنین رفتارهایی نداشته و حالا این چنین کرده، بهتره که به جای این که به هم بریزیم، خودخوری کنیم و از درون به قضاوت و فکر و خیال بپردازیم، صمیمانه و بالغانه و با آرامش با اون صحبت کنیم و دلیل رفتارش رو و اینکه آیا ما کاری کرده ایم که اون ناراحت شده و این چنین واکنش نشون داده یا خیر رو از خودش بپرسیم.
اگه اون جواب داد که بله شما فلان کار رو کردین، هرچند که من در درون خودم می گم که حتی اگه من کار بدی کرده باشم، طرف مقابل می تونست اینو خیلی راحت به من بگه نه اینکه رفتار نامتناسبی رو از خودش نشون بده، اما با درک متفاوت بودن نوع واکنش ها بر اساس میزان مهارت ها و توانایی های افراد مختلف، سعی می کنم که اگه انتقاد اون فرد وارد باشه، شجاعانه عذرخواهی کرده و در جهت جبران اشتباهم کارهای لازم رو انجام بدم. اگه هم انتقاد اون ناوارد باشه، سعی کنم که به صورت منطقی و صمیمانه اون رو از اشتباه در بیارم. حالا من تمام تلاشمو می کنم، اما اینکه اون قانع بشه یا همچنان روی موضع خودش پافشاری کنه، به خودش مربوطه.
چهارم اینکه گاهی از اوقات من در روابط خودم با یک فرد بر اساس شناختی که طی مدت طولانی از او پیدا می کنم، به این نتیجه می رسم که اون دوست داره بازی راه بندازه و به عبارت دیگه، رفتارهای نادرست، طعنه و کنایه زدن و آزار دادن دیگران عادت رفتاری اونه. در چنین حالتی، من با درک مشکلات شخصیتی، روانی یا تربیتی اون، وارد بازیش نمی شم و بالغانه و مؤدبانه، اما قاطعانه اونو متوجه می کنم که من متوجه بازیش شدم و بهتره از بازی دست برداره. چنانچه فرد دوست داشت به بازی ادامه بده، می تونم در برابرش سکوت کنم، بحث رو عوض کنم، مؤدبانه محیط رو ترک کنم یا در شرایط بغرنج تر اساساً میزان ارتباطم رو باهاش کم یا حتی قطع کنم و با مدیریت شایسته کمیت و کیفیت روابطم، تا پایان عمر، به روابطی ناسالم ادامه ندم.
حالا ما بر اساس وظیفه الهی و انسانیمون، تا حد امکان، تخصص و اجازه، به همه کمک می کنیم تا از حال بد رها بشن و  آروم تر باشن و بعد، در صورت عدم تمایل و تلاش خودشون، رابطه مون رو کم کم باهاشون تنظیم می کنیم. اما در خصوص افراد نزدیک تر و به ویژه همسر که میزان تأثیر و تأثر ما در روابط باهاشون بسیار بیشتره و اساساً کمیت و کیفیت روابط ما با اونها، نسبت به افراد دورتر، متفاوته، تا حد امکان، علاوه بر تلاش برای بیرون آوردن اونها از بازی های احتمالی و وارد کردنشون در بالغ خودشون، باید سعی خودمون رو در کمک به چنین اشخاصی به وسیله دانش و تجربه خودمون و یاری گرفتن از متخصصین مربوطه، در مقایسه با افراد غریبه تر دو چندان بکنیم و چنانچه اونها کوچک ترین همکاری ای در طول مدت زمانی معقول از خودشون نشون ندادن، در مورد ادامه یا عدم ادامه روابطمون با اونها فکر کنیم.
بنابراین، تمام حرف اینه که درسته که ما موظفیم اگه گفتار یا رفتار بدی رو نسبت به دیگران داشتیم، معذرت خواهی کرده و خطای خودمون رو جبران کنیم، اما این رو هم قبول کنیم که در بسیاری از موارد نه ما کار بدی کردیم و نه ضرورتی هست که حالمون از رفتارهای نادرست ، کج خلقی ها و بیماری های رفتاری دیگران خراب بشه. بلکه باید بدونیم که کسی که حالش با خودش بده و برای بهبود اون کاری هم نمی کنه، این حال بد رو به بیرون هم انعکاس می ده و هر کسی که سر راهش قرار بگیره، ترکشی از این حال بد به اونم برخورد می کنه. مهم اینه که طرف مقابل اون قدر قوی و ماهر باشه که با حال خوب و بدون اذیت کردن خودش جا خالی بده و راحت بگذره تا صدمه نبینه. در واقع، شاهد تیراندازی باشه، نه اینکه خودشو هدف تیرها قرار بده.


Linkback: https://irmeta.com/meta/b396/t20192/


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter

xx
شناخت خودم برای ازدواج چه قدر مهمه؟

نویسنده محتشمی

0 پاسخ ها
528 مشاهده
آخرين ارسال ۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۴:۱۵
توسط محتشمی
xx
در ارتباط خودم با همسرم بیشتر به اصول روان شناختی پای بندم یا فرهنگ حاکم؟

نویسنده محتشمی

0 پاسخ ها
468 مشاهده
آخرين ارسال ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۶:۰۷
توسط محتشمی