عوامل اصلی در شکل این نوع تعلیم و تربیت به سه فاکتور بستگی دارد:
توجه بیش از حد والدین و اطرافیان به فرزند
اسباب بازی ها و وسایل بیش از اندازه برای فرزند
دادن آزادی بیش از حد به فرزند
اگر چه بسیاری از روانشناسان معتقد میباشند که بچه از یک سال به بعد با مرزهای خود آشنا می شود.
ولی طبیعتأ مادر و پدری که بیش از حد به فرزندشان رسیدگی و توجه می کنند (مرتب، پشت سر هم و در
حالتی که پشت سر فرزندشان حرکت می کنند غذا به فرزندشان می دهند، پوشاک بیش ازحد، تکیه بر
مادیات) نمی تواند، انتظاری دیگری به جز یک فرزند نازپرورده داشته باشند.
در این تعلیم و تربیت، آزادی بیش از حد به فرزند داده می شود و کمتر اثری از مرز بندی دیده می شود
در واقع تعلیم بدون مرزبندی و قانونمند، خود نفی آزادی برای سیستم خانواده میباشد.
منشأ این تعلیم و تربیت:
والدینی که خود دراین سیستم تعلیم و تربیت (ناز پرورده) بزرگ شده اند و ناخوداگاه این سیستم تربیتی را
برای فرزند خود ایجاد می کنند.
والدینی که در تربیت خانوادگی تنبیهی، جریمه ای و خشک، بزرگ شده و بعلت سر خوردگی
از این تربیت، سعی در ایجاد یک سیستم تربیتی بر عکس والدین خود برای فرزندشان دارند در نتیجه از
فرزند خود بیش از حد مراقبت می کنند (فلیپ اریس۱۹۷۸(.
بعلت اختلال خود شیفتگی (نارسیسم) والدین بطور ناخودآگاه از بچه خود مراقبت بیش از اندازه کرده
که خود را بهترین پدر و مادر در بین دیگران نشان داده و احساس خود شیفتگی خود را ارضإ کنند
در جامعه ما یکی از عواملی که موجب گرایش والدین به این ترتیب می شود
جنگ ده ساله ایران وعراق و سختی و دشوارهای بر پدر و مادرها وارده شده (در ایرانیان مهاجر این
تربیت بسیار ملموس میباشد چونکه با جامعهء آزاد غربی آشنا می شوند و برداشت اشتباهی از این تربیت
کرده چونکه تربیت آزاد در کنار انعطاف پذیری همراه با دیالوگ و قواعد و مقرارت خاص خود میباشد و
والدین سعی می کنند که محیطی بوجود آورند که فرزند از تقبل هر سختی و مشکل دور باشد در نتیجه
هیچگونه قاعده و مرز بندی موجود نمی باشد و والدین از هر گونه در گیری و اصطکاک سالم با فرزند
خود اجتناب می کنند.
عامل جدایی (طلاق) بین والدین و برخورد صحیح نکردن پدر و مادر با این مسئله بویژه کمبود دیالوگ بین
سیستم خانواده (پدر، مادر، فرزند یا فرزندان) سبب احساس گناه والدین می شود و به بچه رسیدگی بی
مورد و بیش از حد می کنند (احساس ترحم ) ویا پدر ومادر در یک رقابت ناسالم سعی می کنند خدمت
بیشتری به فرزند یا فرزندان کنند تا طرف مقابل را مقصر این جدایی دانسته و خود را از احساس گناه
رهایی دهند.
معایب این نوع تربیت:
این نوع تعلیم و تربیت موجب می شود که در ابتدا بویژه بر والدین بعلت محدودیت زمانی، و مراقبت زیاد
از فرزندان خود، استرس زیاد وارد شود. ودر امر تعلیم وتربیت نمی توانند با خونسردی عمل کنند.
در مراحل بعدی از یک طرف بعلت اینکه والدین مانند یک برده برای فرزندشان هستند، انرژی زیادی به
به کار می برند و از طرف دیگر در رابطه فرزند با پدر ومادر کمتر اصطکاک و درگیری (لازمه یک
رابطه سالم) دیده می شود. و والدین احساس راحتی می کنند. فرزند نازپرورده عادت کرده که همیشه مرکز
توجه قرار گیرد بنابرین در محیط غیر از خانواده احساس سرخوردگی و عدم اعتماد بنفس و نهایتأ
منزوی شدن. فاکتوری دیگری که موجب انزوا می شود توقع و انتظار از دیگران میباشد. که همه باید مانند
پدر و مادر برده او باشند. در بحران های زندگی نمی توانند مقاومت کنند و سریعأ حالت یأس پیدا می کنند.
فرزند ناز پرورده در یک محیط خانواده گی بسیار امن و پر از توجه پرورش یافته که این امر موجب می
شود. در محیط های دیگر احساس ناامنی کند ودر بحران فکری فرو روند حاصل چنین تربیتی زمینه اختلال
هایی چون افسردگی و بیماری های روانی و تنی است
Linkback: https://irmeta.com/meta/b376/t8729/