عرض سلام و احترام خدمت جناب ملکی عزیز...
جناب ملکی...
همونطور که قطعا استحضار دارید ، فرآیند تعیین سربار در بهای تمام شده محصولات و خدمات به شیوه زیر صورت میگیره:
در گام اول:
از آنجا که بنا به دلائل مختلف امکان تعیین دقیق میزان سربار محصولات و خدمات در طول دوره مالی میسر نیست لذا در ابتدای سال مالی بر اساس تکنیک های گوناگون نرخ و یا نرخ های جذب سربار تعیین شده و پس از تولید محصول یا سفارش بر اساس اطلاعات مندرج در گزارش تولید(کارت سفارش) ، سربار اختصاص یافته به محصول تولید شده در گزارش تولید با کمک نرخ جذب از پیش تعیین شده مورد محاسبه قرار میگیره و سند حسابداری ثبت میشه (به بدهکار حساب سفارش در جریان ساخت و بستانکار حساب کنترل سربار) تا حتی از طریق گزارش گیری امکان مشاهده سود یا زیان سفارش با استفاده از سربار جذب شده هم فراهم باشه و این روال تا پایان سال ادامه پیدا میکنه.
در گام دوم:
با گذشت زمان و با جریان داشتن عملیات سازمان ، به مرور هزینه های سربار سازمان تحمل شده و در زمان تحمل در بدهکار حساب کنترل سربار وارد میگردند...
در پایان سال مالی با نگاهی به حساب کنترل سربار شاهد خواهیم بود که این حساب در سمت بدهکار خودش هزینه های سربار واقعی تحمل شده در طول سال رو داره و در سمت بستانکار خودش سربار های جذب شده به سفارشات با کمک نرخ جذب رو و قطعا میدونید که مابه التفاوت بد و بس این حساب همون اضافه و یا کسر جذب سربار خواهد بود که باید به روشی منطقی این حساب رو بست.
با این مقدمه مشخص میشه که تسهیم های اولیه در زمان تحمل هزینه ها و با کمک تحلیل کارشناسان حسابداری بر اساس مبانی مختلف همچون رابطه علت و معلولی ، دریافت منافع ، توان تحمل و مبنای عدالت و انصاف صورت میگیره و سند حسابداری اونها در سیستم در بدهکار حساب کنترل سربار ثبت میشه...
مثال:
در قالب یک مثال ساده میشه با فرض اینکه شرکتی روزانه ناهار پرسنل رو از خارج از سازمان تامین میکنه کارشناس به محض دریافت فاکتور غذا بر اساس تعداد پرسنل مشغول به کار در واحدهای عملیاتی و پشتیبانی و اداری و تشکیلاتی هزینه ناهار رو تسهیم و سند حسابداری رو ثبت میکنه و بخشی از این سرفصل هزینه که به حوزه عملیات و پشتیبانی اون بر میگرده همچنان در بدهکار حساب کنترل سربار سند زده میشه و این روال تا پایان سال ادامه پیدا میکنه.
و تسهیم ثانویه و تسهیم نهایی (تسهیم به موضوع بها) در پایان سال مالی در زمان محاسبات بهای تمام شده و ثبت سند بستن اضافه یا کسر جذب سربار صورت میگیره و معلوم میشه که بهای تمام شده محصولاتی که در طول دوره با نرخ جذب محاسبه شده چه میزان با واقعیت تحمل شده هماهنگه که البته در این شرایط عملا گزارش بهای تمام شده کمکی به مدیریت سود و تداوم بقا سازمان نمیکنه چرا که ممکنه مشخص بشه که برخی سفارشات با سود و برخی دیگه با زیان به فروش رفته اند که این مسئله کاملا به نحوه و روش تعیین نرخ جذب سربار برمیگرده.در شرایط فعلی ما در بسیاری از پروژه های خودمون ثبت سند بهای تمام شده و تعیین اضافه یا کسر جذب رو به بسته به نوع صنعت به صورت ماهیانه یا فصلی انجام میدیم تا اگر نرخ های جذب نیاز به تعدیل داشته باشند این کار رو صورت بدیم.
موفق باشید و سرفراز
علیرضا محمدی
مشاور مالی - عملیاتی مدیران صنایع
وبلاگ تخصصی:
https://sites.google.com/site/smairteh