سلام
در پايان سال عمليات انبار گرداني بايستي انجام ميشد تا ميزان دقيق اين
ضايعات مشخص شود.
از منظر عملي نيز مي توان گفت به دليل حجم بالا و مقرون به صرفه نبودن(فزوني مخارج به منافع) عمليات توزين اين احجام انجام نشد.
هرچند كه نحوه نگهداري صحيح اقلام برعهده شركت است .تمهيداتي را بايستي لحاظ ميكرد تا از بروز اين حوادث جلوگيري ميكرد.
مثال ملموس تري را خدمتان عرض كنم :
فرض بفرماييد در يك شركت پيمانكاري انبار دار تمامي ميلگرد هاي خريداريرا روي هم انباشت ميكند (بجاي صفحه بندي و عمليات صحيح تخليه ميلگرد ها)
براي محسبه ضايعات ميگرد تخميني گرفته ميشود و حسابرس يا مميز مستندات مربوط را ميخواهد مديريت نيز دليل عدم وجود مدارك مستند(توزين ضايعات)را حجم بالاي موجودي عنوان ميكنند.(كه پذيرفتني هم نيست)
علي ايحال همانطور كه همكار گرامي جناب كيارش نيز فرمودند
با توجه به ميزان خريد و فرمول توليد ( ميزان توليد ) و ميزان فروش و تخصيص ميزاني به عنوان ضايعات ( با توجه به تجربه ) مي توان كسورات را مشخص كرد .
به نظرم در خصوص انتخاب سرفصل مناسب اين اقلام با توجه به موارد زير اين براورد را بايستي تحت عنوان ضايعات غير عادي و به عنوان زيان شناسايي نماييد:
انواع ضايعاتاز نظر محل وقوع به سه دسته تقسيم ميشوند :
1- انبار مواد 2-ضايعات در جريان توليد (در خط توليد) 3-ضايعات محصول
ولي از منظر بهايابي به 2 دسته عادي و غير عادي تقسيم ميشوند
عادي غير قابل اجتناب است و
غير عادي قابل اجتناببا توجه به قابل اجتناب بودن اين نوع ضايعات نبايد بهاي آن را به مصرف كننده تخصيص داد و بنابراين نبايد در بهاي محصول منظور شود در نتيجه :
بهاي اين ضايعات به عنوان زيان غيرعادي تلقي شده و به سود و زيان دوره وقوع منظور مي شود .
بااحترام