1- If we have one more hot, humid day, you will be able to
persuade me to move to Alaska.
۱-
اگر یک روز گرم و مرطوب دیگر داشته باشیم می توانی مرا ترغیب کنی به آلاسکا برویم.2- In the show the magician waved his wand to make a lady vanish.
۲-
در نمایش، جادوگر برای غیب کردن خانمی عصایش را تکان داد.3- The hair on his head was so
dense, a special pair of scissors was used to thin it.
۳-
موهای سر او آنقدر پرپشت بود که یک قیچی مخصوص برای کوتاه کردن آن بکار رفت.4- Since he has passed all his subjects, I'll predict that he will graduate.
۴-
چونکه در تمام درس هایش قبول شده است، پیش بینی می کنم فارغ التحصیل شود.5- The villain in the movie was played by an actor who was able to look mean.
۵-
نقش ( آدم) شرور در فیلم بوسیله بازیگری ارائه شد که قادر بود خود را آدم پستی جلوه دهد.6- Vapor rose out of the valve on top of the steam engine.
۶-
بخار از روی سوپاپ بالای موتور بخار برخاست.7- The basketball player was
enormous, he could practically drop the ball through the hoop.
۷-
بسکتبالیست قوی هیکل بود و می توانست توپ را به راحتی در حلقه بیندازد.8- What theory can you suggest to explain the
frequent changes in women's clothing?
۸-
برای توضیح تغییرات مکرر پوشاک خانم ها چه نظریه ای می توانید پیشنهاد کنید؟9- Why don't you utilize all the space on that page?
۹-
چرا از تمام فضای آن صفحه استفاده نمی کنی؟10- Sooner or later the elevator will descend and we'll be able to go up .
۱۰-
دیر یا زود آسانسور پایین می آید و ما می توانیم بالا برویم.11- I heard a doctor on a television show say that if we eliminate one slice of bread each day, we'll lose weight.
۱۱-
باز پزشکی در یک برنامه تلویزیونی شنیدم گفت که اگر ما هر روز یک تکه نان از غذای خود حذف کنیم، وزنمان را کاهش می دهیم.12- Copies of some magazines are so scarce, the librarian won't allow them to
circulate.
۱۲-
کپی بعضی از مجلات خیلی کمیابند، کتابدار اجازه نخواهد داد که آنها تکثیر شوند.