نویسنده موضوع: 474 - Ventilate درس چهلم 504 واژه (دفعات بازدید: 671 بار)

اجـاقـی · « : ۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۷:۵۵ »

6.

Ventilate /ven' tl āt/ IPA /'ventɪleɪt /v

Syn. air; aerate; express; discuss

ترجمه: هوای ... را عوض کردن، تهویه کردن؛[موضوع و ...] مطرح کردن، در معرض افکار عمومی قرار دادن.

:Examples

A. We ventilated the kitchen by opening the windows

هوای آشپزخانه را با باز کردن پنجره ها تهویه کردیم.

B. The lungs ventilate the blood

شش ها، خون را تهویه می کنند.

C. There is merit* in Ventilating the topic* of the prom before the entire senior class

بهتر است موضوع جشن پایان دوره را در حضور تمام دانشجویان سال آخری مطرح کنیم.

Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t18847/

اجـاقـی · « **پاسخ #1 :** ۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۵:۳۳ »

Ventilate Sentence Examples

The best solution is to ensure that the room is adequately ventilated.

Ventilated with air or oxygen enriched air.

How would you use ventilate in a sentence?