1.
Unearth /un ėrthʹ/ IPA /ʌn'ɜ:θ /v
Syn. uncover; find out; dicover; dig up
ترجمه: از زیر خاک در آوردن؛ حفاری کردن؛ برملا کردن؛ کشف کردن، پیدا کردن؛ آشکارساختن.
:ExamplesA. The digging of the scientists
unearthed a buried city
حفاری دانشمندان، شهر مدفون شده را
از زیر خاک بیرون کشید.
B. A plot to
defraud* the investors was
unearthed by the F.B.I
اف.بی.آی، نقشه فریب سرمایه گذاران را
برملا کرد.C . The museum
exhibited* the vase that had been
unearthed in Greece
موزه، گلدانی را که از زیر خاک
بیرون آورده بودند، به نمایش گذاشته بود.
Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t18671/