11.
Charity /charʹ ə tē - i[/o] / IPA /'t∫ærə:tɪ /[/color]n
Syn. alms-giving; affection; indulgence
ترجمه: نیکو کاری، دستگیری، صدقه.
:ExamplesA. A free hospital is a noble
charityبیمارستان رایگان، یک
انجمن خیریه ی شرافتمندانه است.
B. the entire community is the
beneficiary* of Henry's
charityکلّ جامعه از
انجمن خیریه ی "هنری" ذی نفع هستند.
C. The hired hand was too proud to accept help or
charityکارگر کشاورز آنقدر عزت نفس داشت که کمک یا
صدقه ای را نپذیرفت.
Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t18639/
1 سپاس