excel /ek selʹ/ IPA /ɪk'sel / v
irmeta.com/meta/index.php/topic,12868.new.html#new
Syn. be better than; do better than; be good at
Essential Words ترجمه: بی نظیر بودن، نمونه بودن، بهترین بودن، تک بودن، از همه بهتر بودن، ممتاز بودن. برترى داشتن بر، بهتربودن از،تفوق جستن بر
کامپيوتر: برنامه اکسل
Essential Words 504 نرم افزار آموزش 504 لغت ضروری:Examplesa- Because he was so small, Larry could not
excel in sports
"لاری" چون به لحاظ جثه خیلی کوچک بود، نتوانست در مسابقات
از همه بهتر باشد.b- At least Hannah had the
security* of knowing that she
excelled in swimming
"هانا" حداقل این اطمینان را داشت که می دانست در شنا
از همه بهتر است.c- Clarence Darrow wanted to become a
prominent* lawyer, but he felt that he must first
excel in history
"کلارنس دارو " می خواست وکیل سر شناسی شود، اما احساس کرد که ابتدا بایستی در مطالعه تاریخ
بهترین باشد. Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t12868/