سلام
تشکر جناب اکبرزاده بخاطر توضیحاتی که فرمودید. بله بسیاری از مشکلات ناشی از علاقه و عدم علاقه است ولی بخش جزئی از مردم جهان پای علاقه زندگی میکنندو اکثریت مردم بخاطر نیاز کاری رو انجام میدهند و محدود علاقه مندان به آخر تخصص نائل خواهند شد چون علاقه دارند.
به نظر من بیشتر درک و عدم درک است . مثل یک پزشک.
یک پزشک میداند که امور اورژانسی بسیار مهم است پس آن را بدرستی فرا میگیرد و همیشه بخاطر دارد ولی قرص مسکن خیلی مهم نیست لذا اشتباه دادن آن هم عوارض زیادی نخواهدداشت.
یک دانشجو هنوز نفهمیده که چی مهم است و چی غیر ضروری و این وظیفه سیستم آموزشی ماست.
توی ای سی سی و اینجا و بسیاری از سایتهای حسابداری هم رشته ای های ما خیلی از سرمایه گذاری سر در نمیارن.مثل این است که بگوئیم یک معمار از ساخت وساز اطلاعات خوبی ندارد!!!
چرا یک حسابدار که تخصص اصلی او مبحث سرمایه گذاری است از بورس و فارکس چیزی نمیداند؟ آیا مقصر سیستم آموزشی نیست؟
جناب شهباز زاده برخی تخصص ها لازم است فرآیند منضبط خاصی را انجام دهند مثل برج مراقبت و چیزی مثل هنر نقاشی نیست که به سلیقه خود عمل کنیم ولی با رشد دانش و علم و تجهیزات کم کم ابزارهای ما هم پیشرفت خواهد نمود ولی این رشته همیشه فقط و فقط یک تعریف دارد:
منفعت
با احترام
به نظر حقیر نکته بسیار جالبی است شخصا بارها و بارها شاهد بوده ام که زمانیکه با افراد در خصوص ایجاد یک کسب و کار یا شرکت در آن یعنی همان سرمایه گذاری (حال سرمایه گذاری مالی یا دانش فنی ) صحبت می شود افراد اقبالی نشان نمی دهند و گاه عکس العمل کسانی را دارند که سرآنها دارد کلاه می رود و رقابت بر سر بدست آوردن آن موقعیت در حد اقل است .
درحالیکه چنانچه به آنها پیشنهاد شود بیا و فلان جا استخدام شو هرروز این کارها را روتین انجام بده و X ریال (حقوق معمول یا گاهی معمول به پایین ) هم حقوق بگیر برای آن هزاران رقابت ایجاد می شود .
به نظر شما عوامل کلیدی این رفتار ها چیستند ؟
به نظر شما خانواده چه نقشی را برای شکل گیری یا عدم چنین تفکری ایفا می کند ؟
به نظر شما آموزش پرورش چه تاثیری را بر این کاربری افراد دارد ؟
به نظر شما این رفتار چه نتایجی را برای کشور تضمین خواهد نمود ؟ با تشکر از راهنماییهای اساتید
Linkback: https://irmeta.com/meta/b1056/t6306/