در زندگی فهمیدم که یک زلزله 7 ریشتری تمام مشکلات دیگر زندگی آدم را کم اهمیت می کند.
فهمیده ام که باز کردن پاکت شیر از طرفی که نوشته " از این قسمت باز کنید" سخت تر از طرف دیگر است .
فهمیده ام که هیچ وقت نباید وقتی دستت تو جیبته روی یخ راه بری .
فهمیده ام که اگر عاشق انجام کاری باشم ، آن را به نحو احسن انجام می دهم .
فهمیده ام که وقتی گرسنه ام نباید به سوپر مارکت بروم .
فهمیده ام که می شود دو نفر دقیقا به یک چیز نگاه کنند ولی دو چیز کاملا متفاوت ببینند.
فهمیده ام که وقتی مامانم میگه " حالا باشه تا بعد " این یعنی " نه" .
فهمیده ام که من نمی تونم سراغ گردگیری میزی که آلبوم عکس ها روی آن است بروم و مشغول تماشای عکس ها نشوم.
فهمیده ام که بیش تر چیزهایی که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند .
فهمیده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابی به سوی داشتن یک " زندگی خوب" حرکت می کنند که از کنار آن رد می شوند .
فهمیده ام که وقتی من خیلی عجله داشته باشم ، نفر جلوی من اصلا عجله ندارد .
فهمیده ام که بیش ترین زمانی که به مرخصی احتیاج دارم زمانی است که از تعطیلات برگشته ام
فهمیده ام که مدیریت یعنی: ایجاد یک مشکل - رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه.
فهمیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری ، باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید -
فهميده ام كه نبايد با نگراني در مورد چيزهايي كه تنها امكان رخداد آنها وجود دارد زندگي كرد ولي نبايد آنها را كامل هم كنار گذاشت.
فهمیده ام که در زندگی باید برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم ولی نتیجه را به خواست خدا بسپارم و شکایت نکنم.
- فهمیده ام هر چيز خوب در زندگي يا غير قانوني است و يا غير اخلاقي و يا چاق كننده ...
- فهمیده ام مبارزه در زندگی برای خواسته هایت زیباست... اما تنها در کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارند!
-فهمیده ام که خیلی از چیزهایی که ناراحتمان می کنند در واقع ارزش ناراحت شدن را ندارند!
فهمیده ام که تنها دوستان واقعی تو فقط و فقط پدر و مادر تو هستند و لا غیر
فهمیده ام که مخلصم چاکرم گفتن دوستان الکی است...اینو وقتی اسباب کشی داری خوب می فهمی!
فهمیده ام که وقتی خیلی چیزها رو می فهمی باید خودت رو به نفهمیدن بزنی!
Linkback: https://irmeta.com/meta/b1839/t3921/