با سلام
به نظر من یک بخش از عقب ماندگی به خودمان بر می گردد ، و از همه مهمتر بحث فرهنگ است
مسلما" در بحث توسعه اقتصادی بسیاری از پارمترها دخیل است بعنوان مثال شرایط اقلیمی و زیست محیطی. در مناطق گرمسیری که دمای هوا بالای 40 درجه است انسانها بی حال میشوند اما در کشورهای اسکاندیناوی سرما باعث ایجاد کارگاههای کاری و تلاش بیشتر میشود.
یکی دیگر از عوامل رشد کمبود یا احساس خطر است . وقتی مانگران هستیم دست به فعالیت میزنیم اما وقتی زیر سر ما پر از سکه طلاست بیشتر تمایل به استراحت داریم تا تلاش.
اما چرا امریکا که خود در منابع اولین است اینقدر توسعه پیدا میکند؟ سوال اساسی اینجاست.
مهمترین پارامترهای توسعه:
1-قوانین شفاف و قابل اجرا.
2-اجرای قانون و ضمانت اجرائی آن.پ
3-قوه قضائی مستقل و قدرتمند.
4-وجود فرهنگ مناسب.
در توسعه خیلی پارمترها موثر است مثلا" اگر کار من و منزل من 100متر فاصله داشته باشد بجای 75کیلومتر طی 30 سال فعالیت من چیزی حدود 200 میلیون تومان صرفه جوئی حاصل میشود حالا شما برای 10میلیون نفر رقم را محاسبه کنید در نرخ بهره ضرب کنید .......
و یا بحث بهره وری که ما منابع خود را صرف محصولات کم بازده تر کنیم و پر بازده تر در زمان بلند مدت خیلی تفاوت حاصل میشود و مشکل کشورهای عقب نگه داشته شده هدر دادن منابع عظیم خود است به شکلی که در آمار هدر دادن همیشه اول هستند و بخشی از این مشکلات فرهنگی اما بخش دیگر عدم سیستم مناسب در کشور است مثلا" وقتی ما از حمل و نقل مناسب شهری و راه آهن و خط هوائی مناسب بهره مند نباشیم ناچار هستیم از خودرو بیشتر استفاده کنیم که این عامل باعث افزایش مصرف سوخت و ترافیک و آلودگی هوا خواهد شد و طی 10 سال رقم به حدی است که شما میتوانید با آن 10 کارخانه در حد ایران خودرو احداث کنید.
در بحث توسعه اقتصادی هر چیزی باید دارای منطق عقلائی باشد و درغیر اینصورت حتی تصمیم گرفتن برای یک طرفه کردن یک خیابان ممکن است باعث ایجاد هزینه تفاضلی منفی و قابل توجهی گردد.
اما متاسفانه کشورهای پیشرفته صد در صد هم برای پیشرفت ما کار شکنی می کنند و مانع از پیشرفت ما می شوند ولی ما نباید به بهانه این دلیل دست از تلاش برداریم البته بحث بحران مدیریتی در کشورهای عقب مانده هم مهم است
بد نیست بدانیم که کشورهای پیشرفته به بحث مهاجر پذیری برای تخلیه دیگر کشورها از نخبگان اهمیت زیادی می دهند
بخشی از عوامل فرار را خود کشورهای عقب نگه داشته فراهم میکنند و بخشی هم فرهنگی است مثلا" یک متخصص ژاپنی اگر با یک دهم امکانات بتواند در ژآپن زندگی کند به امریکا نخواهد رفت اما اگر بجای آزمایشگاه و مرکز تحقیقات به وی کار بی ربطی داده شود به هر حال چون عاشق کار و تخصص خود است مطمئنا" دست به مهاجرت خواهد زد.