با تجدید احترام
موراد زیر برگرفته از قوانین
پنجمین فرمان اثر پیتر سنگه است که در کتابش از اندیشه های خود مبنی بر دوری از ساده انگاری و تجویز راه حلهای کپسولی صحبت نموده است.
منظور بنده از راه حل کپسولی این است که شما سازمانی را تصور کنید که مدیران یا برخی به نام مشاور و یا عناوین دیگر با راه حلهایی از پیش آماده شده مانند این است که کپسول یا قرصی به سازمان می دهند تا مشکلش برطرف شود.
شخصا امروزه طرفدار تفکری اقتضایی هستم بدین معنا که هر چیزی را دوخته شده و متناسب با خواستگاهش می پسندم هر چند این تفکر جز با توجه عاشقانه و تمام کمال به هر چیزی از جمله دوستان، اطرافیانمان و هر چه که مخاطب است بدست نمی آید.
و این در حالی است که در کشور ما (و البته بسیاری از نقاط دنیا) از
فرهنگ به عنوان پدر استراتژی در زمینه تفکر سیستمی که ابعاد مثبت تاثیر گذار آن کاملا شناخته شده و قابل کنترل و ارزیابی باشد خبر چندانی نیست اما به نظر می رسد چنانچه اقتضا در دسترس نباشد ناچار باید به سیستم رضایت دهیم.
حال فاجعه اینجا خواهد بود که فرهنگ و تفکر سیستمی را کلیشه کاری و تجویز کپسولی قلمداد یا به آن نزدیک کنیم.
خارج از گود عرض کنم گاهی دیده می شد در ولادت یا شهادت امامان معصوم، نام امامی که ولادت یا شهادتشان بود را بر روی برگه ای سفید می نوشتند و بر روی بنری که برای امام دیگری نوشته شده بود می چسباندند این نیز مصداقی از کلیشه کاری است.
قوانین پنجمین فرمان:1- مشکلات امروز ناشی از راه حل های دیروزی است.
2- عمل چشم بسته هر اندازه سخت، واکنش سخت تر و بدتر از طرف سیستم را سبب می شود.
3- رفتار ها و نتایج خوب مقطعی و زودگذر به دنبال خود نتایج بدی ببار می آورند.
4- معمولاً راه حل های ساده انگارانه راه به جایی نمی برند.
5- درمان می تواند از خود مرض بدتر باشد.
6- سعی و اجبار در رشد سریع تر نتیجه ای معکوس و رشد کندتر ببار می آورد.
7- نشانه بیماری سیستم ها و اسباب و علل این بیماری های به لحاظ زمانی و مکانی الزاما نزدیک هم نیستند.
8- تغییرات کوچک نتایج بزرگی ببار می آورد ولی باید دانست محدوده عمل این تغییرات لزوما بدیهی نیستند.
9- شما می توانید کیکی در اختیار داشته باشید و آن را بخورید اما نه در یک زمان.
10- تقسیم یک فیل بزرگ به دو قسمت، دو فیل کوچک بوجود نمی آورد.
11- هرگز شرایط محیط را سرزنش نکنید.
جناب نیما باید اعتراف کنم در حالیکه قبلا مطالعاتی مختصر در این زمینه داشتم (در ایمیلهایی که از طرف دوستان می آمد) اما سوال شما باعث شد به
نظریه سازمان های یادگیرنده سنگه که ایشان را به آن می شناسند بسیار علاقه مندتر شوم. پس به بنده اجازه دهید (مرا مدیریت کنید) برای پاسخ به سوال شما ساده انگارانه و با عجله وارد نشوم هر چند متوجه شرایط شما هستم و عجله شما را درک می کنم اما بدانید این عجله خلاف قوانین سنگه است.
با تشکر و احترام دوباره