تالار گفتگوی تخصصی متا

مرجع علوم انسانی متا => مرجع زبان خارجه => لغات زبان انگلیسی => نويسنده: اجـاقـی در ۲۶ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۲:۳۶

عنوان: 069 - thorough درس ششم 504 واژه
رسال شده توسط: اجـاقـی در ۲۶ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۲:۳۶
thorough therʹ o / IPA /'Ɵ۸rə/ adj

Syn. compllete; full; perfect
ترجمه: تمام و کمال، کامل، حسابی، به تمام معنا



:Examples
a- The police made a thorough search of the house after the crime had been reported
بعد از اینکه جنایت گزارش شد، پلیس خانه را کاملاً بازرسی کرد.

b- My science teacher praised Sandy for doing a thorough job of cleaning up the lab
معلم علومم " سندی" را بخاطر تمیز کردن کامل ازمایشگاه، تحسین کرد.

c- Mom decided to spend the day in giving the basement a thorough cleaning
مادر تصمیم گرفت آن روز را به نظافت کامل زیرزمین بپردازد