تالار گفتگوی تخصصی متا

مرجع علوم انسانی متا => مرجع حسابداری (تالار تخصصی حسابداری) => سایر مباحث و فعالیتهای حسابداری => نويسنده: فريدون مظفرنژاد در ۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۵:۲۹

عنوان: وظایف و مسوولیت‌های سه گانه مدیر مالی
رسال شده توسط: فريدون مظفرنژاد در ۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۵:۲۹


نویسنده: دکتر فرزاد بزرگی

مدرس دانشگاه 

در عصر رقابت و تغییر و تحول، شرکت‌هایی موفق هستند که برنامه‌های بی هدف و تشریفات زائد را کنار بگذارند و درعوض، با برنامه‌ریزی منطقی، فعالیت‌ها را سازماندهی و با شاخص‌های هوشمندانه و کلیدی عملکرد را نظارت و کنترل کنند.بر این اساس، برای شرکت‌هایی که خواهان موفقیت و شکوفایی هستند، یکی از شرایط لازم جذب و به‌کارگیری مدیر مالی توانمند است؛ زیرا در شرکت‌ها وظایفی مانند برنامه‌ریزی مالی، نظارت بر دارایی‌های مالی و کنترل وجوه، از سوی مدیر مالی صورت می‌گیرد. به‌طور نمونه، در خرید یا انجام معامله، یک مدیر مالی در درجه اول باید اطمینان حاصل کند که آن معامله از قبل برنامه‌ریزی شده و مورد تصویب قرار گرفته و در جهت اهداف و ماموریت شرکت است. در درجه دوم، وظیفه مدیر مالی اطمینان از این است که معامله یا رویداد مالی، در قالب بودجه مصوب است.



 

پس از اطمینان از برنامه و بودجه مصوب، در درجه سوم مدیر مالی باید تلاش کند هزینه‌ها به صورت بهینه و موثر و در جهت سودآوری و افزایش ثروت صورت گیرد. با توجه به نقش و اهمیت وظایف مدیر مالی در اینجا سعی شده است وظایف مدیر مالی را در سه بخش شامل وظیفه استانداردسازی (انضباطی)، وظیفه پایدارسازی (ضربه گیر) و وظیفه روان‌سازی (تسهیل‌کنندگی) مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم. وظیفه استانداردی، مدیر مالی را هدایت می‌کند تا بر اصول، قواعد و استانداردهای حسابداری توجه داشته باشد. استانداردها، موجب نظم و انضباط، شفاف‌سازی اطلاعات، یکپارچه‌سازی فعالیت‌ها، سازماندهی منطقی و هدفمندی برنامه‌ها می‌شود. وظیفه پایداری، مدیر مالی را هدایت می‌کند تا از پرداخت‌های غیرضروری و غیرقانونی جلوگیری به عمل آورد، خارج از اهداف و برنامه‌ها عمل نکند و از پرداخت‌های بدون هدف و برنامه ممانعت به عمل آورد. وظیفه روان‌سازی سبب می‌شود مدیر مالی فرآیندها را ساده و تسهیل کند، سطح همکاری بین افراد و واحدها را بیشتر سازد، مسوولیت خود را به زیردستان تفویض كند، وصول مطالبات را سرعت ببخشد، بدهی‌ها و تعهدات شرکت را به موقع پرداخت کند و بدهی خوب (بدهی خوشایند) مانند وام با نرخ بهره پایین و سررسید بلندمدت را جایگزین بدهی بد (بدهی ناخوشایند) مانند وام با نرخ بهره بالا و سررسید کوتاه‌مدت کند. بنابراین چنانچه مدیر مالی نتواند وظایف سه‌گانه خود را به خوبی انجام دهد یا به‌دلیل ترس از دست دادن جایگاه شغلی خود، از ارائه گزارش واقعی صرف‌نظر کند، الزامات قانونی را نادیده بگیرد، صرفه و صلاح شرکت را در نظر نگیرد و مسوولیت‌های قانونی و حرفه‌ای خود را زیر پا بگذارد، در آن صورت بر سودآوری خدشه وارد ساخته و زمینه و بستر فساد مالی و اداری را در شرکت فراهم می‌سازد. از آنجا که مدیر مالی مسوول فعالیت‌های مالی است، ضمن آنکه مسوول و پاسخگوی عملکرد مالی گذشته خود و زیردستانش هست، متعهد به اجرای برنامه‌های مالی آینده شرکت نیز هست. بر این اساس، مدیران مالی نسبت به وظایف و عملکرد خود، مسوولیت‌های قانونی، حرفه‌ای و اجتماعی دارند.

تلفیق وظیفه استانداردی و وظیفه پایداری، مسوولیت قانونی را شکل می‌دهد. مسوولیت‌های قانونی مدیر مالی در شرکت خصوصی و دولتی، ایجاب می‌کند تا صورت‌های مالی مانند ترازنامه، صورت سود و زیان (جامع)، صورت دریافت و پرداخت و صورت جریان وجوه نقد را تهیه کند و گزارش‌های دوره‌ای را به هیات‌مدیره و حسابرس و بازرس قانونی ارائه دهد. مسوولیت قانونی مدیر مالی در یک شرکت خصوصی، رعایت مفاد اساس‌نامه، مصوبات هیات‌مدیره، اصول و استانداردهای حسابداری و توجه به قوانینی مانند قانون کار، تجارت، مالیات و تامین اجتماعی است و این مسوولیت در یک شرکت دولتی علاوه‌بر رعایت الزامات قانونی بخش خصوصی، مستلزم رعایت قوانینی مانند قانون مالی و محاسباتی، استخدامی، مناقصات، برنامه پنج‌ساله توسعه، قانون بودجه و ضوابط اجرایی آن و بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها است. تلفیق وظیفه استانداردی و وظیفه روان‌سازی الهام‌بخش مسوولیت حرفه‌ای است.

مسوولیت حرفه‌ای مدیر مالی موجب می‌شود با بهره‌گیری از سیستم هزینه‌یابی و استفاده از تکنیک‌ها و روش‌های مهندسی مالی تصمیم‌گیری کند. حرفه مدیر مالی، مانند حرفه پزشکی تلفیقی از علم (پزشکی) و هنر (ارتباط با بیمار) است. همان‌طور که پزشک با جلب اعتماد بیمار بهتر می‌تواند تشخيص دهد و سریع‌تر درمان کند، مدیر مالی موفق نیز با استفاده از دانش و تجربه و برقراری ارتباط شفاف با اعضای هیات‌مدیره و مدیرعامل و سایر همکاران و تصمیم‌گیری درست و منطقی، بهتر می‌تواند در تامین منابع، مصرف هزینه و کنترل ریسک مدیریت کند. از سوی دیگر، همان‌گونه که یک پزشک برای تشخیص و یافتن علت بیماری و درمان آن باید وقت کافی صرف کند، یک مدیر مالی نیز برای انجام وظیفه و مسوولیت‌های خود باید وقت کافی صرف کند. بنابراین، چنانچه یک مدیر مالی بخش اعظم وظایف و مسوولیت‌های خود را به صورت غیرمستقیم و خارج از فرآیندهای مصوب و یا بدون اعمال کنترل‌های داخلی انجام دهد، عملا بر حاکمیت قوانین مالی و بر نظارت و کنترل خدشه وارد می‌سازد.

تلفیق وظیفه پایداری و وظیفه روان‌سازی، مسوولیت اجتماعی را به وجود می‌آورد. یک مدیر مالی در صورتی می‌تواند نسبت به مسوولیت اجتماعی پاسخگو باشد که در توزیع منابع رفتاری عادلانه، نسبت به ارباب رجوع رفتاری متواضعانه و نسبت به حقوق سهامداران و ذی‌نفعان رفتاری منصفانه داشته باشد. بنابراین، گزارش‌هایی که از سوی مدیر مالی تهیه و ارائه می‌شوند، باید مرتبط، درست و شفاف، مطابق با استانداردهای حسابداری و مالی، قابل اتکا و قابل مقايسه باشند و در مواردي که ملاحظه می‌شود کارهایی خلاف اساسنامه یا مغایر با قوانین قانون تجارت و مصوبات هیات‌مدیره صورت می‌گیرد، مدیر مالی باید مراتب را به صورت کتبي به مدیرعامل گزارش دهد. به این ترتیب، یک مدیر مالی در صورتی می‌تواند راهنما و چراغ راه مدیران ارشد و مدیرعامل شرکت باشد و بیشترین منافع را نصیب شرکت سازد و به وظایف سه‌گانه (استانداردی، پایداری و روان‌سازی) همچنین به مسوولیت‌های قانونی، حرفه‌ای و اجتماعی خود عمل کند که از دانایی و توانایی لازم برخوردار باشد. برعکس، چنانچه مدیر مالی از دانش و تجربه لازم برخوردار نباشد، احتمال اینکه شرکت را به مرز ورشکستگی و اضمحلال بکشاند، دور از انتظار نخواهد بود.

منبع : دنیای اقتصاد