تالار گفتگوی تخصصی متا

مرجع علوم انسانی متا => مرجع زبان خارجه => لغات زبان انگلیسی => نويسنده: اجـاقـی در ۱۸ تیر ۱۳۹۲ - ۰۴:۰۹:۵۱

عنوان: 256 - delinquent درس بیست و دوم 504 واژه
رسال شده توسط: اجـاقـی در ۱۸ تیر ۱۳۹۲ - ۰۴:۰۹:۵۱
4.
delinquent /di ling' kwənt / IPA /dɪ'lɪŋkwənt /n., adj

Syn. law-breaker n. behind time

ترجمه: [اسم] غفلت کار؛ تقصیر کار؛ خلاف کار؛ مجرم، گناهکار؛ [صفت] (بدهی و غیره) معوقه، عقب افتاده.

:Examples
A.   The youthful delinquent tried to avoid (http://irmeta.com/meta/index.php?topic=14869.msg67382#msg67382)* going to jail     
خلاف کار جوان سعی کرد از رفتن به زندان اجتناب کند.

B. All delinquents are
banned (http://irmeta.com/meta/index.php?topic=15047.msg68089#msg68089)* from the student council at school   
تمام مقصران از شورای دانش آموزی در مدرسه محروم هستند.

C.   lf  you  are  delinquent in  paying  your  dues , you  will  be  dropped  from  membership  in  the  club
اگر در پرداخت حق عضویت خود اهمال کنید، عضویت شما در باشگاه لغو خواهد شد.