تالار گفتگوی تخصصی متا

بخش عمومی تالار و آشنایی با متا => تالار مشترک بین تخصصها => نويسنده: DELFAN در ۱۷ مهر ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۶:۰۴

عنوان: دهقان فداکار: کارکنان و پرسنل نجات یافته قطار مرا کتک زدند
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۷ مهر ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۶:۰۴
دهقان فداکار: کارکنان و پرسنل نجات یافته قطار مرا کتک زدند

(http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:O0rh3U66sCslBM:http://www.tebyan-hamedan.ir/news/dehghan.jpg&t=1)

دهقان فداکار گفت: در آن شب بارانی کُت خود را درآورده و به زحمت آتش زدم و قطار را نجات دادم، اما کارکنان و پرسنل قطار با تصور ایجاد مزاحمت از سوی من، به شدت مرا کتک زدند.

به گزارش فارس از ابهر ریزعلی خواجوی صبح امروز در جمع تعدادی از دانش‌آموزان این شهرستان با بیان اینکه فداکارى و از جان گذشتگى بخش جدایی‌ناپذیری فرهنگ ملت ایران اسلامى است، اظهار داشت: در طول تاریخ ایران به ویژه در سال‌هاى اخیر بسیارى از جوانان میهن اسلامى براى نجات هموطنان خود خون‌ها داده و جان‌ها قربانى کرده‌اند.

وی افزود: فداکاران واقعی معلمان و نیروهای انتظامی هستند که بخش مهمی از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های علمی امروز ایران مرهون تلاش‌های معلمان و دلسوزان عرصه تعلیم و تربیت است.

(http://ellima.persiangig.com/image/model/rizali.jpg)

دهقان فداکار در ادامه با تشریح ماجرای نجات جان ۸۰۰ نفر از مسافران قطار تبریز ـ تهران در سال ۱۳۳۹ بیان داشت: به خاطر دارم که ۴۵ روز از پاییز گذشته و یک شب بارانى و سرد بود و من به منظور همراهی یکی از بستگان که قصد بازگشت به تهران را داشت ناچار شدم تا ایستگاه قطار او را همراهی کنم.

وی با بیان اینکه به دلیل محیط و فضای آن دوران یک فانوس و یک اسلحه شکارى با خود به همراه داشتم، تصریح کرد: در مسیر قطار حومه میانه، دو تونل به فاصله ۵۰ متر از همدیگر وجود دارد که به تونل ۱۸ معروف است و زمانى که از کنار این منطقه عبور می کردم تا به منزل بازگردم متوجه شدم کوه ریزش کرده و فاصله بین این دو تونل مسدود شده است، که ناگهان یاد ده‌ها مسافر بی‌گناه و کودکان معصوم داخل قطار افتادم.

ریزعلی خواجوی افزود: به سرعت به طرف ایستگاه دویدم اما قطار حرکت کرده بود و اگر وارد تونل مى‌‌شد راننده بدون دید کافى به طور حتم با سنگ‌هاى انباشته شده بر روى ریل برخورد مى‌کرد و فاجعه‌اى بزرگ به بار مى‌آمد که در آن شب بارانی کُت خود را درآورده و به زحمت آتش زدم ولی پرسنل قطار با تصور ایجاد مزاحمت از سوی من به شدت مرا کتک زدند.

وی با اشاره به پیامدهای این واقعه گفت: همه کارکنان و پرسنل قطار با این فکر که قصد آزار و اذیت و ایجاد مزاحمت برای قطار را داشتم به شدت مرا کتک زده و مجروح کردند و پس از آنکه از کتک زدن من خسته شدند، رئیس قطار از من در باره علت کارى که کرده‌ام توضیح خواست که من نیز با حال و روز نامناسبى که داشتم، ماجرا را تعریف کردم که با دیدن صحنه ریزش کوه، همه مسافران و مسئولان قطار شوکه شده و شروع به عذرخواهی از من کردند.

دهقان فداکار با بیان اینکه الطاف الهى و همکاری صمیمانه شریک زندگى خود را در تحمل همه شرایط سخت فراموش نمى‌کند، گفت: همسرم همواره در طول این ۴۰ سال یار و یاورم بوده و همه مشکلات را تحمل کرده است.

وى با اشاره به بهبود تدریجی زندگی خود پس از نزدیک به نیم قرن زندگی در انزوا اظهار داشت: خوشبختانه با برقرارى حقوق از سوى وزارت راه و ترابری، اهداى یک واحد مسکونى از سوى دولت، روزگار سخت گذشته در سال‌هاى پیرى بسیار بهتر شده است.