-
سلام دوستان تفاوت اختیار و مسولیت چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
از آنجائیکه سوال شما در مباحث مدیریت و مباحث سازمانی مطرح شده ، اختیار را میتوان به معنای حق تصميم گيري و هدايت كار ديگران تعریف نمود. اختيار در ساختار سازماني يك مفهوم مهم به حساب مي‌آيد؛ زيرا مديران و ساير كاركنان بايد حق انجام كارهايي را كه به آنها محول مي‌شود داشته باشند.
و مسئولیت انجام دادن وظیفه و کارهایی ست که به شخص محول شده است. در واقع اختیار :حق انجام کار (مسئولیت) است.
به علاوه در مباحث مدیریتی و سازمانی آمده است که اختيار و مسئوليت بايد در ارتباط و توام با همديگر باشند به اين معني كه مسئوليت انجام كار مي‌بايستي با حق انجام آن كار همراه باشد (لاننبورگ و اورنستين 2003، ص 62)
-
از آنجائیکه سوال شما در مباحث مدیریت و مباحث سازمانی مطرح شده ، اختیار را میتوان به معنای حق تصميم گيري و هدايت كار ديگران تعریف نمود. اختيار در ساختار سازماني يك مفهوم مهم به حساب مي‌آيد؛ زيرا مديران و ساير كاركنان بايد حق انجام كارهايي را كه به آنها محول مي‌شود داشته باشند.
و مسئولیت انجام دادن وظیفه و کارهایی ست که به شخص محول شده است. در واقع اختیار :حق انجام کار (مسئولیت) است.
به علاوه در مباحث مدیریتی و سازمانی آمده است که اختيار و مسئوليت بايد در ارتباط و توام با همديگر باشند به اين معني كه مسئوليت انجام كار مي‌بايستي با حق انجام آن كار همراه باشد (لاننبورگ و اورنستين 2003، ص 62)
سلام با تشکر
پس به نظر شما اختیار و مسولیت با هم رابطه مستقیم دارند...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
با سلام
اختیار تصمیم گیری و فعالیت در یک فضای تقریبا نامحدود هست ولی مسئولیت انجام فعالیت در یک چارچوب تعیین شده است که در اون چارچوب نو آوری هم میشه کرد و اختیاراتی شاید داده شود.
منظور شما از رابطه ی مستقیم چیه؟
شخص میتونه اختیار داشته باشه و مسئولیت هم داشته باشه ولی شخص دارای اختیار بی مسئولیت هم هست.
و شخص مسئولیتی رو میپذیره که گاهی اختیاراتی داره و گاهی بی اختیار هست و نوع کار و همه ی جوانب مشخص هست.
-
با سلام
اختیار تصمیم گیری و فعالیت در یک فضای تقریبا نامحدود هست ولی مسئولیت انجام فعالیت در یک چارچوب تعیین شده است که در اون چارچوب نو آوری هم میشه کرد و اختیاراتی شاید داده شود.
منظور شما از رابطه ی مستقیم چیه؟
شخص میتونه اختیار داشته باشه و مسئولیت هم داشته باشه ولی شخص دارای اختیار بی مسئولیت هم هست.
و شخص مسئولیتی رو میپذیره که گاهی اختیاراتی داره و گاهی بی اختیار هست و نوع کار و همه ی جوانب مشخص هست.
پس به نظر شما اختیار ابعاد نا محدود داره ولی مسولیت محدود است.....
-
نسبیه و نمیشه مطلق گفت، ولی فکر می کنم بشه اختیار رو نامحدود و مسئولیت رو محدود نام برد.
-
سلام
اول تشکر بخاطر توضیحات خوب همکاران.باید عرض کنم در مباحث سازمانی گفته میشود بهترین حالت این فرمول است:
مسئولیت = اختیارات
به عبارتی مسئولیت افراد به میزان اختیارات آنان وابسته است.اما جناب شهباززاده در عمل اینطور نیست و ما شاهد هستیم در بسیاری از موارد مدیران دست و پایشان بسته است و خود قادر به تصمیم گیری نیستند اما وقتی مشکل که پیش آمد مدیر بعنوان مسئول شناخته شده و باید پاسخگو باشد.
در مباحث حسابداری مدیریت مبحثی است تحت عنوان حسابدارس سنجش مسئولیت .خوب متاسفانه هیچ یک از سیستمهای ما بر اساس قواعد مالی سازماندهی نمیشوند و قواعد حسابداری مدیریت دقیقا" ریز به ریز میزان مسئولیت مدیران را با بودجه تعریف میکند.
کلا" عملکرد یک موسسه به دو بخش درآمد و هزینه تقسیم میشود که در مبحث درآمد مسئولیت با هیئت مدیره و مدیر فروش است و در مبحث هزینه ها هر بخش مسئول هزینه های متغییر خود و نیز مسئولیت هزینه ثابت نیز با مدیران اجرائی میباشد نه عملیاتی.
-
سلام با تشکر
پس به نظر شما اختیار و مسولیت با هم رابطه مستقیم دارند...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با در نظر گرفتن مطالبی که تا اینجا بیان شد ، مسئولیت و اختیار در ارتباط و توام با یکدیگر هستند ، به این معنا که کسی که درارای مسئولیتی است باید دارای اختیار باشد تا بتواند کاری که به او محول شده را انجام دهد .
اما منظور شما از ارتباط مستقیم چیست؟
در ضمن با توجه به اینکه این سوال در قسمت مدیریت و مباحث سازمانی مطرح شده باید دید ، چه نظری در این حیطه وجود دارد.
و الا مطالبی که من یا دوست عزیزم خانم دلفان بیان کردیم مربوط به تعریفی عرفی است. و جناب اقای احسانی که در این زمینه اطلاعات بیشتری دارند حتما پاسخ کامل تر و بهتری را بیان نموده اند.
-
باسلام
به عقیده شخصی من که اگه به شخصی مسئولیتی داده میشه منطبق بااون مسئولیت بایدبهش اختیارات داده بشه درغیراینصورت اون مسئولیت فقط یه چیز صوری هستش وارزشی نداره .
فرضا"اگه شخصی قائم مقام مدیرعامل شد بایدتمام اختیارات مدیرعامل روداشته (اختیارات تام )بدون کم وکاست ،چه ازلحاظ مالی واجرایی وعوض کردن کارکنان و...
البته این فقط برداشت منه چون توی یک پروژه اجرایی دقیقا" چنین مسئله ای رودیدم وفهمیدم که بایدبه اندازه مسئولیت ،اختیارات وجودداشته باشه
-
سلام
باید عرض کنم که ما هنوز خیلی فاصله داریم با روشهای نوین مدیریتی و اساسا" هنوز در شرکتهای ما بشکل بافت سنتی اداره میشوند. به این ترتیب که یک نفر تصمیم گیرنده است(مدیریت متمرکز) و شاید خیلی این جلمه بنده رو شنیده باشید که حرف آخر رو یک نفر میزند.
در این شیوه سنتی و کلاسیک مدیریت همه مدیران برای هر کاری باید نظر این یک نفر را داشته باشند اما هنگام بروز مشکل مدیران پاسخگوخواهند بود چون ایشان خواهد گفت بنده برای چی یک مدیر متخصص رو استخدام کردم؟ که این اشتباهات پیش نیاید.
در حال حاضر روشهای نوین ABC و آخرین متدهای مدیریتی اختیارات مناسبی به واحدها و قسمتها داده میشود البته دستوالعمل ها و آئین نامه ها هم راهنمای مدیران هستند که تخطی نکنند و مدیران نیروهای انسانی و ابزار و ادوات را خود تعیین میکنند و بودجه را تنظیم کرده و بر اساس اهدافی که قبلا" مجوز آن را گرفتند اقدام به فعالیت میکنند و ماه به ماه با پیش بینی ها مقایسه انجام میشود.
-
سلام با تشکر
پس به نظر شما اختیار و مسولیت با هم رابطه مستقیم دارند...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با در نظر گرفتن مطالبی که تا اینجا بیان شد ، مسئولیت و اختیار در ارتباط و توام با یکدیگر هستند ، به این معنا که کسی که درارای مسئولیتی است باید دارای اختیار باشد تا بتواند کاری که به او محول شده را انجام دهد .
اما منظور شما از ارتباط مستقیم چیست؟
در ضمن با توجه به اینکه این سوال در قسمت مدیریت و مباحث سازمانی مطرح شده باید دید ، چه نظری در این حیطه وجود دارد.
و الا مطالبی که من یا دوست عزیزم خانم دلفان بیان کردیم مربوط به تعریفی عرفی است. و جناب اقای احسانی که در این زمینه اطلاعات بیشتری دارند حتما پاسخ کامل تر و بهتری را بیان نموده اند.
با سلام و تشکر از خانم فیلوسوفیا و بقیه دوستان...
منظورم از رابطه مستقیم این بود که اختیار و مسولیت مکمل یکدیگرند و نبود هر کدام از آن ها باعث می شود که به مشکل بر بخوریم که تا اینجا از نظرات خوب و سازنده دوستان دارم بهره می برم...
با سپاس
-
با سلام
واقعیت حاکم یه چیزه و دنیای آرمانی چیزه دیگه، بارها دیدم و برام پیش اومده که در قبال یک مسئولیت اختیار داده میشه ولی با هر نوع نوآوری و تغییر سازنده مخالفت میشه و اسما" اختیار و رسما" بی اختیار.
-
سلام
خوب اگر دوستان موافق هستند بحث رو تخصصی تر کنیم. خیلی کلی مطالب بیان شد ولی اول بیایم اختیار و مسئولیت رو تشریح کنیم . اختیار یعنی چی؟ و مسئولیت چیست؟
-
اينکه فردا اين کنم يا آن کنم
اين دليل اختيار است اي صنم .
مولوي .
اختیار یعنی برگزیدن، حق انتخاب داشتن، دارای حق تصمیم گیری.
-----------------------------------------------------------------------------
مسئولیت: انجام وظیفه ای مشخص در یک چارچوب تعیین شده.
-
با سلام
واقعا" آثار مولانا یک کیمیای بزرگ است.
مبحث اختیار ارتباط تنگاتنگی با مبحث قدرت دارد لذا برای درک اختیار اول باید مبحث قدرت را توضیح داد:
تعریف اختیار:
قدرت قانونی و یک منبع قدرت است. اختیار عبارت است از حق کنترل یا تغییر دیگران. اختیار از جهت پذیرش و قانونی بودن و افزایش میزان آن بر اثر ارتقاء در سلسله مراتب سازمانی با قدرت فرق دارد.
تعریف قدرت از دیدگاه ماکس وبر:
احتمال اینکه فرد در میان روایط اجتماعی در جایگاهی باشد که بتواند تمایلات خود را علیرغم مخالفت دیگران انجام دهد.
منابع قدرت:
1-فردی
2-سازمانی
از نظر ماکس وبر 3 نوع قدرت وجود دارد:
۱- قــــدرت سنتی:
که بر مبنای باورهای تثبیت یافته در زمینه تقدس سنتهای دیرین و مشروعیت اعمال قدرت تحت آن می باشد. ریش سفیدان، حکومت پدر شاهی و ملوک الطوایفی.
۲- قدرت عقلائی ـ قانونی:
که بر مبنای باور بر مشروعیت الگوها و هنجارهای مقررات و باور به حقوق کسانی است که تحت آن قوانین به اعمال قدرت و صدور دستور می پردازند.
۳- قدرت کاریزماتیک ( مـرجعیت ):
که بر مبنای دلبستگی به تقدس یا شجاعت و یا ویژگی شخصی و الگوهای هنجاری یا نظمی است که از طرف فرد استثنائی ظاهر و مقرر شده است.
انواع اختیارات:
۱- حق دستور دادن (Right to order )
۲- حق تصمیم گیری ( Right to Decision making )
۳- قدرت تشویق کردن ( Right to Reward )
۴- قدرت تنبیه کردن (Right to Punish )
-
پس اختیار جنبه ای از قدرته، فرق اختیار و قدرت چیه؟
-
خانم دلفان قدرت ابزار اختیاره و بدون قدرت اختیار قابل تعریف نیست.
-
عکس این مورد چطور؟ بدون اختیار قدرت معنی داره؟
-
با سلام
وقتی که اختیارات از کسی سلب شود عملا" به این معناست که قدرت از او سلب میشود با توجه به اینکه در مطلب بالا مشخص شد ما دو نوع قدرت داریم .قدرت فردی و سازمانی که خیلی مواقع ممکن است اختیارات از یک شخص گرفته شود اما جایگاه وی میتواند دارای قدرت باشد مانند مدیر عامل که اختیارات کاملی ندارد اما سازمان بعنوان اینکه ایشان مدیر عامل هستند دارای قدرت (سازمانی) میباشد.
-
به نظر شما قدرتمند بی اختیار همون مسئول نیست، یعنی شخصی که در یک حیطه ی خاصی با ید به هدفی برسه.
-
قدرتمند بدون اختیار رو اگر مصداقی بخواهیم پیدا کنیم بهترین مثال فرمانده های نظامی است که قدرت سازمانی بالائی دارند اما اختیاری ندارند و تمامی عملیات لازم است بشکل دستورات از سمت مافوق به وی ابلاغ شود.
-
با سلام و تشکر از دوستان
این یک هم تعریف از بعد دیگر
اختیار و مسئولیت پذیری چیست؟
اختیار به حقوق ذاتی مقام مدیرتی اطلاق میشود تا دستور دهد و متوقع باشد که دستوراتش مطاع است.قدرت، یکی از اصول عمده نویسندگان اولیه مدیریتی بود. به قدرت به مثابه چسب نگریسته می شد که اجزای سازمان را به یکدیگر می چسباند.
وقتی مدیرین تفویض اختیار می کنند، باید مسئولیت متناسب با آن را نیز اختصاص دهند.
آیا انواع مختلف روابط اختیار وجود دارد؟ نویسندگان اولیه مدیریت برای مدیران دو نوع اختیار را می شناختند: صف و ستاد. اختیار صف از سوی مدیر نسبت به کارمند اعمال می شود. البته در زنجیره فرماندهی، هر مدیر نیز از مقام بالاتر خود دستور می گیرد. گاهی اوقات اصطلاح صف برای تمایز مدیران صف از مدیران ستادی بکار می رود. مدیران منابع انسانی و حسابداری به عنوان مدیران ستادی تلقی می شوند. مدیران ستادی دارای قدرت ستادی هستند.
هر چه سازمانها گسترده تر و پیچیده می شوند، مدیران اجرایی در می یابند که فاقد وقت، تمرین یا منابعی هستند که بتوانند کارشان را به نحو کارآمدی انجام دهند. در عوض، آنها کارکرد مقام ستادی یا اختیارات ستادی را برای حمایت، کمک، مشورت و عموماً کاهش شماری از مسئولیتهای سنگین اطلاعاتی خود، پدید می آورند.
تفاوت چشم انداز اختیار و مسئولیت در زمان حال با گذشته در چیست؟نویسندگان اولیه مدیریت، دلباخته اختیار بودند. آنها باور داشتند که مدیران همگی پرقدرتند. پژوهشگران و استادان مدیریت اکنون به این تشخیص رسیده اند که لازم نیست یک شخص مدیر باشد تا بتواند قدرتمند باشد و اینکه قدرت فقط در ارتباط با مقام یک فرد در یک سازمان نیست.
اختیار مفهومی مهم در سازمان است، اما تأکید انحصاری بر اختیار، چشم اندازی محدود و غیر واقع بینانه را از نفوذ در سازمان ایجاد می کند.
-
با سلام خدمت دوستان گرامی
با اینکه مدتی هست که از این تاپیک گذشته اما امروز استفاده بسیاری از آن بردم. بارها و بارها آن را مرور کردم و به نتیجه مطلوبم رسیدم. ( با یادآوری مقالاتی که برای پاسخ به سوال این تاپیک مطالعه نمودم)
یک نکته ای هم که وجود دارد اینکه اختیار یکی از شرایط و مقدمات و مبانی پذیرش مسئولیت هست.در واقع بدون داشتن اختیار ، نمی توان افراد را مسئول دانست.
در همین جا از آقای شهباززاده برای ایجاد این تاپیک سپاسگزارم.
Users found this pages searching for: