تالار گفتگوی تخصصی متا

مرجع علوم انسانی متا => مرجع برنامه ریزی علوم اداری و مدیریت => مرجع مدیریت کارافرینی => نويسنده: کـوکـبـی در ۱۷ آبان ۱۳۹۰ - ۰۰:۱۶:۲۱

عنوان: ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۱۷ آبان ۱۳۹۰ - ۰۰:۱۶:۲۱
سلام

چرا جوانان ما از کارافرینی می ترسند ؟

                                                      شاد باشید و استوار
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: دل آرام مددی در ۴ آبان ۱۳۹۲ - ۲۰:۳۱:۲۵
با سلام.
من یک جوانم که عاشق حسابداریم.همیشه دوست داشتم خودم سرور خودم و خانوم خودم باشم
ولی الان با حدودا 2سال سابقه کاری که دارم تو این سن کمم میبینم اگر در آینده به عنوان یک مدیر مالی در شرکتی کار کنم بهتر از اینه که شرکتی از خودم داشته باشم یه زمانی بود آدم میتوانست با ثبت یک شرکت و فعالیتش بتونه موفق بشه ولی الان با توجه به اینکه دست زیاد شده و خیلی از شرکت هایی قدیمی و خبره است که دیگه شرکت تازه تاسیس ما دیده نمیشه پس یک ریسک خیلی بزرگه.ممنون
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۳۰ آبان ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۶:۲۰
سلام و درود بر شما

نقل قول
من یک جوانم که عاشق حسابداریم.

اگر واقعا عاشق یک فعالیت مشخص نباشیم نباید سمت کارآفرینی و یا حتی خوداشتغالی برویم .
منظور بنده این است که اگر صرفا با هدف داشتن یک شغل، به سمت کارآفرینی برویم بدون آنکه نفس خود شغل یا فعالیت برای ما اهمیت داشته باشد ممکن است یک روزی برسد که انگیزه خود را از دست بدهیم با توجه به این واقعیت که کارآفرینی سختی های خود را دارد.
پس باید فعالیتی را انتخاب کنیم که انگیزه کافی برای ادامه را داشته باشیم بدیهی است که لازمه انگیزه عشق به آن کار و فعالیت است.

نقل قول
همیشه دوست داشتم خودم سرور خودم و خانوم خودم باشم
اینکه شما حس می کنید علاقه مندید که به اصطلاح رایج، سرور خودتان باشید یکی از نشانه ها و خصوصیات افراد کارآفرین را دارا هستید. دقت داشته باشید خصوصیات دیگری هم هست که این خصلت یکی از آنهاست.

این شرایط برای بسیاری از افراد جذابیت ندارند و آنها ترجیح می دهند که در یک روال مشخص و کم ریسک قرار بگیرند و خطی را که دیگران مشخص کرده اند را دنبال کنند و با دردسر کمتر سرماه که شد حقوق خود را دریافت کنند و به هیچ عنوان هیچ یک از این خصوصیات در دات خود بر دیگری برتری ای ندارد.

نقل قول
ولی الان با توجه به اینکه دست زیاد شده و خیلی از شرکت هایی قدیمی و خبره است که دیگه شرکت تازه تاسیس ما دیده نمیشه پس یک ریسک خیلی بزرگه

عنایت داشته باشید رقابت لازمه راه است
همه می دانیم هیچ شرکت یا شخصی وجود نخواهد داشت که در راه و کار خود ضعفی را با خود همراه نداشته باشد و شما به سادگی با تمرکز بر همان کمبودهای رقیب می توانید موفق باشید.

این جمله را فراموش نکنید : اگر رقیب نکشدم قویترم می کند.
البته اگر توان و انگیزه رقابت را نداریم شاید بتوان اینگونه اظهارنظر کرد که شرایط کارآفرین بودن را نداریم.

اشاره به ریسک کردید
لازم است عرض کنم توان ریسک پذیری منطقی از خصوصیات کارآفرینی است خصوصا که شرایطی وجود دارد تحت عنوان شرایط ابهام

اینکه در این شرایط یک کارآفرین واقعا نمی داند چه باید بکند و لازم است به لحاظ روحی توان تحمل این شرایط را داشته باشد.
البته لازم است بدانید تحمل این شرایط گاهی اوقات ساده نبوده و برخی سکته ها بر اثر قرار گرفتن در همین شرایط اتفاق افتاده است.

                                                                         خوشحال خواهم شد که بحث را ادامه دهیم
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: amir138 در ۲ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۹:۰۱
با عرض سلام و احترام.
چطوری باید بفهمیم که عاشق چه شغلی هستیم و چه شغلی را دوست داریم؟
آیا این عشق به مرور زمان طی انجام یک کار ایجاد می شود یا باید ذاتی  عاشق یک کار باشیم؟

عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲ آذر ۱۳۹۲ - ۲۲:۴۱:۵۶
با عرض سلام و احترام.
چطوری باید بفهمیم که عاشق چه شغلی هستیم و چه شغلی را دوست داریم؟
آیا این عشق به مرور زمان طی انجام یک کار ایجاد می شود یا باید ذاتی  عاشق یک کار باشیم؟



سلام و دورد جناب یزدانی عزیز
امیدوارم شغل مورد علاقه خود را پیدا کنید .

جناب یزدانی توجه شما را به نکته ای در کنار نوع شغل جلب می کنم.

شغل مورد علاقه شما یک موضوع است شرایط و محیطی که شما به فعالیت شغلی می پردازید هم موضوعی دیگر است.

صرف نظر از خود شغل و حرفه، برخورد مدیران با کارمندان نیز برخوردهایی کاملا متفاوت است

برای برخی از شرکتها مهم است که
-- کارمندانشان دیده شوند و به اصطلاح مدیریتی دارای شخصیت سایه نباشند.
-- از کارمندانشان مراقبت می کنند (care) زیرا کارمندان در محیط بیرون با مشکلات درگیر هستند و با نیم نگاهی می توان شرایط بهتری از آسایش را فراهم کرد
-- محیط کار را از استرسهای کاری خالی می کنند . همانطور که می دانیم زمانی استرس بوجود می آید که توانایی ما نسبت به تحمل شرایط بوجود آمده کمتر باشد.

و موارد دیگری که یک کارآفرین باید به آن توجه داشته باشد

پس شغل و فعالیت خود را در کنار عوامل محیطی دیگر بررسی کنید و مجموعا شغل شما به عنوان یک عامل و شرایط محیطی شغل شما به عنوان عامل دوم باید برای شما در بردارنده رضایت شغلی باشد.

رضایت شغلی مهمترین عامل تداوم و بقای شغلی شماست .از آنجا که قرار است که شما حداقل یک سوم از زندگی تان را در محل کارتان زندگی کنید اگر رضایت شغلی نداشته باشید احتمالا نمی توانید در آن شغل یا در آن محیط شغلی ادامه دهید.

این فرمول را مد نظر داشته باشید
(فرصت از دست رفته + بهای مطلوبیت )/ مطلوبیت درونی =  مطلوبیت
بر اساس این فرمول هر چه روزهای شما سپری شوند و شما در درونتان احساس رضایت نکنید آن شغل برای شما مناسب نیست و احتمالا روزی آنرا رها خواهید کرد.


در مورد علاقه پرسیدید
بصورت کلی علاقه به اطلاعات قبلی و اطلاعات بعدی بستگی دارد

اطلاعات قبلی و بعدی از چه چیزی ؟
1- از خودتان
2- از شغلتان ( شغل - شرایط محیطی شغلی)


لازم است شما اطلاعات زیادی در مورد شغل خود جمع آوری کنید آنوقت بهتر می توانید علایق خود را شناسایی کنید.

اما قبل از اینکه بخواهید نسبت به شغل آینده اطلاعاتی را جمع آوری کنید به شما پیشنهاد می دهم سعی کنید خود را از جنبه های گوناگون بررسی کرده و خود را بهتر بشناسید.
در مدیریت می گویند بزرگترین دشمن هر فرد خود اوست پس برای اینکه به خود ضربه نزنید و آنیده خود را خراب نکنید همواره سعی کنید شناخت بیشتری از خود داشته باشید.



برای این منظور، توجه شما را به مدل شناخت علایق شغلی هالند  جلب می کنم
http://irmeta.com/meta/b2116/t16443/

عرایض بنده نگاه دو سویه دارد و یک سوی آن نیز کارآفرینان هستند. لازم است کارآفرینان نیز این موارد را بدانند تا در تفویض مسولیت همکاران خود ، تصمیمات درست تری را اتخاذ نمایند.

                                                                                              موفق باشید


                                                                 

 
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: amir138 در ۳ آذر ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۵:۳۲
سلام جناب کوکبی.
آیا این شش تیپ شخصیتی هالند ذاتی هستند و غیر قابل تغییر یا قابل تغییر هستند؟
مثلا کسی که تیپ واقع گرا هست نمی تواند در اثر قرار  گرفتن در محیط های اجتماعی و تدریس و ... خودش را به این تیپ تغییر دهد؟
یا برعکس شخص با تیپ اجتماعی به مرور و با کار کرن با ماشین آلات و ابزار آلات این تیپ را هم در خود ایجاد کند؟
و یا  افراد ویزگی های کارآفرینی را در خود ایجاد کنند و تیپ کارآفرین شوند؟
با تشکر.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۵ آذر ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۶:۴۷
سلام و درود بر شما آقای یزانی

قبل از هر چیز عرض کنم انسان چنان موجود توانمندیست که می تواند بسیاری از خصیصه های خود را تغییر دهد.

که اگر این مدلها را کنار بگذاریم می بینید که مرتبا انسانها در حال رفع ضعفها و تقویت توانائیهایشان هستند.


اما چند نکته مهم :

1) مدلهای شخصیتی زیادی توسط محققان معرفی و برای آنها پرسش نامه هایی نیز آماده شده است
اما این مدلها در برگیرنده همه افراد نیستند.

2) شما نباید به سادگی خود را جزو یکی از این تیپهای شخصیتی قرار دهید

-- زیرا ممکن است در برداشتتان اشتباه کرده باشید و بر همین اساس تصمیمات اشتباه بگیرید زیرا در حقیقت شناخت اشتباهی از خود پیدا کرده اید.

-- دیگر اینکه پرسشنامه هایی که آماده می کنند دارای نقایصی است زیرا انسان دارای ابعاد گوناگون است اما در یک پرسشنامه تعداد محدودی سوال می شود طرح کرد و اگر زیاد شود هیچ کس حوصله پاسخ به آنها را ندارد پس این پرسشنامه ها ممکن است به درستی تیپ یا تیپهای شخصیتی شما را مشخص نکند و ابعادی از شخصیت شما از نظر دور بماند.

-- همه ما دارای وجوه مختلف هستیم و ممکن است جزو چند تیپ شخصیتی قرار بگیریم که البته شاید در یکی برجسته تر باشیم.

در آخر اینکه در هر صورت می توانیم خود را تغییر دهیم البته بر اساس برخی خصوصیات شاید برخی تغییرات برای ما ساده تر باشد و برخی دیگر سخت تر.

                                                             خرم باشید




عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۹:۲۴
ریسک پذیری یکی از عوامل اجتناب ناپذیر در کار آفرینی هست و به صرف ترس از شکست نباید بی جهت پا پس.کشید و فقط با کمی اراده و توکل و البته استفاده از تجارب دیگران در این زمینه می توان زمینه های شکست را به حداقل ممکن رساند و فراموش نکرد که کارآفرینی نیازمند یک اقدام و خرد جمعی می باشد و بدون در نظر گرفتن آن و صرفا اتکا به فکر و ذهن خود قطعا نمی توان موفقیت چندانی کسب نمود که این ممکن هم جز با رعایت سلسله مراتب مدیریت امکان پذیر نمی باشد یعنی قبل از هر چیز ابتدا باید این اطمینان در وجود شخص کارآفرین وجود داشته باشد که هدف مهمی در سر دارد که می تواند به آن تحقق بخشد و بعد از است که باید به دنبال تیم مدیریتی خود متناسب به نوع هدف خود باشد و با آشنایی و علم به نیازهای جامعه بتواند زمینه مناسبی را جهت کارآفرینی موثر فراهم نماید و در گام بعدی باید سلسله مراتب سازمانی را به درستی به اجرا در آورد مثلا اگر خود را رهبر و مدیر لایقی می داند باید به دنبال افرادی متخصص و کارآمد در جهت تحقق اهداف سازمانی خود باشد و توانایی های خود را محک زده تا بتواند محدوده و حیطه سازمانی که قرار است تشکیل دهد را شناسایی و متناسب با آن تیم مدیریتی و یاسایر ارکنان مورد نیازش را جذب نماید که تمام این موارد نیاز به آگاهی و تجربه قبلی شخص کارآفرین و البته علایق وی در زمینه ای دارد که می خواهد اقدام نماید و بعد از تشکیل تیم مدیریتی و هم فکری می تواند سایر مراحل را اجرایی نماید و البته شاکله و شالوده کلی در تمام سازمان ها یکسان بوده و تنها بر اساس نوع اهداف سازمانی. ممکن است مراحل کار و یا شکل و تعداد کارکنان متفاوت باشد به عبارتی بعد از تشکیل تیم مدیریت و واگذار نمودن پست ها و اختیارات به هر یک از افراد مجموعه و جذب اعتبارات و سرمایه لازم از طریق مدیر مالی نوبت به تشکیل دایره های مربوطه که ممکن است متشکل از یک یا چندین متخصص باشد می رسد که اولین آن دایره جذب و آموزش نیروی کار چه در حد کارمند ویا کارگر می باشد و سپس دایره ثبت اوقات کار و در مرحله بعدی دایره حسابداری اوقات کار و در مرحله آخر دایره پرداخت حقوق و دستمزد می باشد که این دوایر در سطح متوسط سازمانی قادر به فعالیت خواهند بود و در راس سازمان هم که اعضای مدیریت واحتمالاهییت مدیره مطرح خواهند بود و البته بسته به یکی از انواع شرکت ها یا سازمان های خدماتی یا تولیدی و یا بازرگانی ممکن است تفاوت هایی وجود داشته باشد اما همانطور که عرض شد شاکله سازمانی در تمام موارد یکسان بوده
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۰:۳۷
سلام و درود

جناب محمدی خیلی خوشحالم که نطرات شما را در این تاپیک دیدم

اگر مستحضر باشید شرایط کارآفرینی در کشور ما حدودا رتبه 150 از 180 کشور را دارد آیا در این خصوص نظری دارید البته بد نیست بدانید بنده دل پرخونی از این ماجرا دارم.

                                                                    با سپاس مجدد
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۲:۰۴
همانطور که عرض شد شاکله سازمانی در تمام موارد یکسان بوده و تنها در سلسله مراتب تشکیل و دوایر مربوطه ممکن است تفاوت هایی وجود داشته باشد و چه بسا یک مغازه دار و یا بنگاه دار هم چه بسا کارآفرین موفقی به حساب آید هر چند متشکل از یک نیروی کار باشد و حتی یک کارگاه کوچک با چندین نیروی کار و در مرحله بعدی می توان از برخی سازمان ها و نهادهای خدماتی و بازرگانی با چندین نیروی متخصص نام برد که در حیطه و اندازه سازمانی متوسط مشغول به فعالیت بوده هر چند که نسبت به سازمان های بزرگتر چه بسا دارای تفاوت های فاحشی از لحاظ تشکیل تیم مدیریتی و یا حتی دوایر مربوط به یک سازمان بوده و در مرحله آخر نوبت به سازمان هایی با حیطه و اندازه بزرگتر مانند برخی دیگر از نهادهای خدماتی و بازرگانی و تولیدی بزرگتر می رسد که چه بسا در حد سازمان های دولتی دارای تمام سلسله مراتب و دوایر و قوانین مخصوص به خود باشد که لازم است در تمامی موارد توجه ویژه ای به نیروی انسانی و بر آوردن نیازهای فردی و سازمانی و در نهایت در سطح جامعه گردد.
بنابراین علاوه بر آگاهی نسبت به سلسله مراتب سازمانی و تجارب قبلی ،دانش فنی و تخصص روز شخص کارآفرین متناسب با نیازهای جامعه هم از موارد دیگری است که می توان در. جهت تحقق اهداف سازمانی گام های موثری برداشت
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۲۰:۳۰
ضمن تشکر مجدد

جناب محمدی عرض بنده را عنایت داشته باشید اینکه شرایط کارآفرینی در کشور ما از 180 کشور 152 است و این رقم بدان معناست که اگر شما بخواهید یک کسب و کار راه بیازید باید بپذیرید که در شرایطی پر دست انداز باید شروع کرده ادامه دهید.

نگاه بنده اینجا سازماندهی و تشکیل تیم مدیریتی نیست بلکه نگاهم بصورت کلان متوجه همه امور است.

نمی دانم قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار (مصوب 1390/11/16) را مطالعه فرمودید یا نه اما لازم است توجه داشته باشیم خواستگاه تصویب این قانون که هیچ وقت اجرا نشد (تا این لحظه ) شرایط بد محیطی ایران برای کسب و کار است.

جوان ما باید بداند کارآفرینی در ایران امری ساده نیست.

بنده در یکی دیگر از پروژه های خود در استان البرز ممکن نیست هفته ای را سپری کنم و با مشاغلی مواجه نشوم که سال گذشته وجود داشتند و امسال هیچ اثری از آنها نیست.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۴۶:۲۲
سلام و درود

جناب محمدی خیلی خوشحالم که نطرات شما را در این تاپیک دیدم

اگر مستحضر باشید شرایط کارآفرینی در کشور ما حدودا رتبه 150 از 180 کشور را دارد آیا در این خصوص نظری دارید البته بد نیست بدانید بنده دل پرخونی از این ماجرا دارم.

                                                                    با سپاس مجدد
[/
سلام و درود

جناب محمدی خیلی خوشحالم که نطرات شما را در این تاپیک دیدم

اگر مستحضر باشید شرایط کارآفرینی در کشور ما حدودا رتبه 150 از 180 کشور را دارد آیا در این خصوص نظری دارید البته بد نیست بدانید بنده دل پرخونی از این ماجرا دارم.

                                                                    با سپاس مجدد


سلام خدمت شما من هم دست بوس شما و تمام کسانی هستم که دلسوز این کشور و خطه بزرگ جهانی هستند اولا من خ خودم کوچکتر از اون حدی هستم که بخوام نظر بدم ولی به فراخور حال و روز خویش به عنوان یک تحصیل کرده و فارغ التحصیل دانشگاهی باید خدمت جنابعالی.عرض کنم که اولا من هنوز سر در نیاوردم کشور ما جمعیت وان و مستعدی دارد یا خیر چرا که تا چند سال پیاپی می گفتند جمعیت جوان زیادی داریم ولی نمی دونم چطور شده جدیدا همش میگن جمعیت کشور رو به پیری رفته و باید زاد و ولد زیاد بشه و از این حرفا
بگذریم اما همانطور که خود شما هم مستحضرید از مبانی مدیریت اساس مدیریت بر مبنای داده ها و اطلاعات پایه ریزی شده و یک مدیر موفق صرفا کسی است که بتواند اطلاعات بهتری از پیرامون خود داشته باشد و بدون آن هرگز کارآفرین موفقی هم نخواهد بود و اساسا مبنای پیشبرد اهداف سازمانی تکیه بر اطلاعات صحیح و در نهایت شناخت فرصت ها و نیازهای جامعه می باشد اما متاسفانه ما در همین مرحله نخست با مشکلات آماری و میدانی زیادی دست و پنجه نرم می کنیم و همانطور که عرض شد رعایات سلسله مراتب سازمانی و به کارگیری نیروهای توانا از مهمترین ابزار جهت پیشبرداهداف سازمانی می باشد و این ارتباط زنجیره ای باید به خوبی از بالا به اعضای رده پایینی منتقل شود به طوری که گسست یک یا چند حلقه منجر به گسست تمتمی اهداف و در نهایت عدم تحقق آن خواهد شد و به نظر سپردن امور حیاتی در برهه فعلی به افراد نالایق و یا ناکاربلد و چه بسا تنگ نظر از عمده مشکلات کشور در زمینه کارآفرینی می باشد که نتیجه آن حیف و میل کردن بودجه و امکانات و در نهایت توانمندی های نیروی انسانی هستیم.
اما مختصر عرض کنم که در نظر گرفتن فرصت های شغلی در هر جامعه های به فراخور و اقتضای. نیروی انسانی و البته امکانات و شرایط جغرافیایی و منطقه ای و فرهنگی آن جامعه بوده و با توجه به واقع شدن بخش عمده ای از کشور در مناطق خشک و نیمه خشک و عدم برخورداریاز منابع منسب قطعا باید به دنبال تحقق فرصت های جایگزیب و البته به کارگیری روش های علمی به روز بوده که مهمترین آن تعامل با کشورهای دارای فناوری و ساده ترین روش هم مهاجرت نیروی کار می باشد که متاسفانه در این زمینه ها باسو ممدیریت هایی همراه بوده ایم.
امیدوارم سایر دوستان هم نظر بدهند تا بهره مند شویم.]


عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۲:۰۰:۰۰
ضمن تشکر مجدد

جناب محمدی عرض بنده را عنایت داشته باشید اینکه شرایط کارآفرینی در کشور ما از 180 کشور 152 است و این رقم بدان معناست که اگر شما بخواهید یک کسب و کار راه بیازید باید بپذیرید که در شرایطی پر دست انداز باید شروع کرده ادامه دهید.

نگاه بنده اینجا سازماندهی و تشکیل تیم مدیریتی نیست بلکه نگاهم بصورت کلان متوجه همه امور است.

نمی دانم قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار (مصوب 1390/11/16) را مطالعه فرمودید یا نه اما لازم است توجه داشته باشیم خاستگاه تصویب این قانون که هیچ وقت اجرا نشد (تا این لحظه ) شرایط بد محیطی ایران برای کسب و کار است.


جوان ما باید بداند کارآفرینی در ایران امری ساده نیست.

بنده در یکی دیگر از پروژه های خود در استان البرز ممکن نیست هفته ای را سپری کنم و با مشاغلی مواجه نشوم که سال گذشته وجود

 داشتند و امسال هیچ اثری از آنها نیست.

حقیقتا آب مایه حیات است و حتی مهتر از منابع نفتی که خیلی هم دوام زیادی نخواهند داشت باید در زمینه های تحقیقاتی کارهی به مراتب بیشتری صورت بگیرد تا بهتر بتوان در وهله اول نیازهای اولیه برآورد شود و نیازهای ثانویه جای خود
بنابراین یک کارآفرین در سطح متوسط و حتی خرد هم بدون نگاه کلان قطعا موفقیت چندانی نخواهد داشت و باز بر دادا ها و اطلاعات تاکید می کنم و قطعا هم نیروی انسانی بالا شاخصه سلامت و توسعه و رفاه نخواهد بود و در نظر گرفتن شرایط محیطی و جغرافیایی و منطقه ای هم باید در راس کارها قرار گیرد.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۲:۱۱:۱۶
چهارشنبه 17 اردیبهشت سمیناری بین المللی در ایران برپا بود برخی صحبتها جای تامل و در اکثر موارد گریه داشت هر چند ما ایرانیان آنقدر به این مشکلات و حل نشدن آنها پولاریزه شدیم که گریه نخواهیم کرد و از کنار این هم مانند هزاران نقصان جامعه رد خواهیم شد.
در بخشی از صحبتها گفته شد ما تحصیلکردگان را برای مهارت آموزش نمی دهیم و آنچه ایشان کسب می کنند هیچ تناسبی با نیاز تخصصی کشور ندارد به این خاطر است که آنها جذب نمی شوند.

آن یکی می گفت ما بیش از 4 میلیون بیکار داریم (با قانون 2 ساعت کار) و کاهش امنیت اجتماعی را متناسب با جمعیت بیکاران می دانست یعنی هشدار می داد ای کسانیکه فکر بیکاری جوانان نیستید حداقل فکر امنیت اجتماعی خودتان باشید. این در حالی است که فارغ التحصیلان دیگری نیز سالانه اضافه خواهند شد و در حالیکه عنوان می کرد هر سال مشکلات کشور در این مقوله از سال قبل خود بغرنجتر خواهد بود بی توجهی های ادامه دار به مقوله بیکاری را زمینه ساز یک بمب ساعتی برای کشور دانست.

دیگری می گفت (خود نماینده مجلس بود) ای چند شغله ها چرا تصویب این قانون را فدای منافع خود می کنید مگر نباید خودتان را فدای ملت کنید.(منظور اینکه پست ها را خالی کنید اجازه دهید جوانان بیایند و یک شغل برای شما کافیست مضاف بر اینکه منافع شخصی را مقدم بر ملت ندانید وا اسفا) امیدوارم به زودی شاهد مردانگی و تصویب این قانون باشیم

دیگری می گفت جوانان ما بواسطه ارتباط با کارمندان دولت (بی انگیزه ترین نوع پرسنل به اذعان مسولین) در هیات یکی از اعضای خانواده یا دوست و فامیل خود که روزانه می بینند ایشان (کارمند دولت) سرکار (اداره) می رود و روزانه کاری را انجام می دهند و اگر از مفید بودن یا نبودن آن کار برای مردم بگذریم که کارایی را 25 دقیقه در روز مطرح می کنند (به نسبت دنیا که بطور متوسط 4 ساعت در روز است) این آموزش را دیده اند که به دنبال کار دولتی و استخدام باشند و اصطلاحا با آب باریکه زندگی راحتی را برای خود رقم بزنند. گوینده بیان می کرد دانشجوی ما برای کارآفرینی و مهارت آموزش نمی بیند بلکه سیستم ایشان را برای مدرک و استخدام دولتی آماده می کند.

البته تاکید شد که رسانه های غربی از این صحبتها سوء استفاده نکنند و این مطالب برای رشد کشور گفته می شود و صد البته این گفته ها را از جگرهای سوخته و دلسوزان این کشور می شود شنید.

دیده بان جهانی کارآفرینی GEM که نماینده ایران آن در دانشگاه تهران است کسب و کارهای با حدود 3 ماه را نو ظهور، تا 42 ماه را نوپا و پس آن را تثبیت شده می داند در صورتیکه بنده نمونه های زیادی دارم در طول یکسال چند نفر یک مغازه را برای شغلی متفاوت از شغل نفر قبلی اجاره کرده اند.

هدف بنده از این صحبتها خالی کردن دل جوانان نیست اما می خواهم عرض کنم فارغ التحصیلی که تمام دوران تحصیلش را با این عشق درس خوانده که شغلی راحت با حقوق مکفی بدست بیاورد و چنین توقعی به بیان تمام مسولین دست اندر کار یک فرهنگ و نگرش اپیدمی در کشور شده باید بداند که اگر بخواهد وارد دنیای کارآفرینی شود باید خیلی محکمتر از آنچیزی که فکر می کند باشد.
صد البته با بدست آوردن بسیاری از مهارتها می تواند کار خود را ساده و سهل الوصول نماید اما مجموعا باید همواره نگاهش به این نکته باشد که راه آنطور که وی فکر می کند هموار نیست قطعا با این نگرش جدی و مصمم تر ورود خواهد کرد.

بنده به عنوان شخصی که سالانه با چند هزار شغل و مدیران این کسب و کارها ارتباطاتی دارم به این بحث علاقه مندم خوشحال می شوم نظر دیگر دوستان را نیز بدانم
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۹:۳۵:۲۸
درسته که این پست موبوط به ریسک پذیری هست اما بد ندانتستم گریزی به برخی موارد و مشکلات موجود هم بزنم تا بحث نسبتا جامعی به وجود آید و همانطور که خود شما هم عرض کردید مشکلات عمده ای در راه کارآفرینی وجود دارد که یکی از آن ها همین مسئله ریسک پذیری در کارآفرینی می باشد که خود می تواند از مهمترین و نخستین موضوعات و حتی یکی از موانع جدی در سر راه کارآفرینی تلقی گردد. که نیاز به یک اطمینان قبلی در این زمینه از سوی شخص کارآفرین دارد به عبارتی این شخصیت کارآفرین می باشد که تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت یک سازمان و تحقق اهداف آن می باشد که هر چه کارآفرین از شخصیت مدیریتی بالاتری که مجموعه ای از عوامل می باشد برخوردار باشد ماننند آگاهی و دانش و تجارب قبلی و روابط عمومی بالا و سایر مواردی که قبلا اشاره شد قطعا با درصد ریسک کمتری همراه خواهد بود و مثلا از امتیاز برخورداری از تسهیلات با بهره کمتری هم برخوردار خواهد بود و نه اینکه مانند شخصی که بخواهد با د یافت وام های بانکی با نرخ بهره بالا اقدام به این کار نموده اما در نهایت ورشکست هم شده و سر از زندان در بیاورد و به همین علت بروز دادن شخصیت می تواند از عوامل موثری در این زمینه و کاهش ریسک گردد.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۲:۴۴
.
البته بخش مواردی از این ترس و دودلی به نظام آموزشی راکد و غیر.پویایی بر میگردد که صرفا هدفی جز پرکردن اوقات و به عبارتی اتلاف بهترین اوقات زندگی قشر جوان و یا در مواردی سر کیسه کردن ملت و عدم بازدهی نداشته و به مانند یک بنگاه اقتصادی که بخواهد منافع یک سویه خود را تامین کرده تلقی شده و صرفا بر پایه ارائه مدرک آن ز یک سری کتب ترجمه شده و گنگ و نامفهوم.
نظام آموزشی که قشر تحصیل کرده آن به دنبال یک میز و یک حقوق مناسب آن هم بدون تلاش و هم فکری لازم و البته داشتن مهارت لازمی بوده مهارتی که بخش قابل توجهی از آن هم باید از بازار کار تامین گردد بازاری که خود با مشکلات عمده ای مواجه بوده و به دنبال سود حداکثری خود بوده که جذب دخترات و زنان با حقوق اندک نیز از نمونه های بارز آن می باشد و به دنبال ءموزش نیروی کار که نبوده هیچ بلکه با چاپ اعلان اگهی های کار با مضمون جذب نیرو با سابقه قبلی و بدون توجه به این موضوع که فارغ التحصیل بدون وارد شدن در بازار کار از کجا می تواند سابقه ای کسب مماید و خلاصه این میشود که عده ای با این ترفند اقدام به جذب تسهیلات کم بهره نموده بدون آنکه کارایی لازم را برای همه ارکان جامعه داشته باشند.
و در نهایت می توان اشاره کرد به الگو برداری غیر اصولی از کشورهای غربی که به اشتباه هم پیشرفته قلمداد شده و خود الان با مشکلات متعدد اقتصادی مواجه بوده و به نوعی یک نوع انقلاب صنعتی مربوط به قرن 17 در کشور ما آغاز شده و با هدف تطمیع از زنان.و دختران در بازار کاور و بی توجهی به شرایط جغرافیایی و فرهنگی کشور که باعث شده چشم داشت مثبتی به آینده اقتصاد کشور وجود نداشته باشد یعنی اقتصادی که مبنایش تجمل گرایی و مصرف گرایی و در نهایت در میان مدت چیزی جز فقر و وابستگی و نابسامانی اجتماعی به همراه نخواهد داشت.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۷:۳۰
سلام و درود

بهتر است به مواردی که یک کارآفرین با آنها درگیر خواهد شد اشاره و در مورد آنها بحث کنیم.

در همه جا می خوانیم و می شنویم که هیچ کارآفرینی به تنهایی کاری را انجام نمی دهد و برای هدفی که دارد افرادی را گرد خود جمع می کند.

یکی از بزرگترین مشکلات کارآفرینان در دوره کنونی انتخاب همکار است.

دوستان من ما در جامعه بیکار زیاد داریم اما کارجو (کارکن) خیر.
باور نمی کنید اما وقتی کار خود را شروع می کنید متوجه خواهید شد که افراد نمی آیند در سیستم شما کارکنند و بلکه می آیند حقوق بگیرند و شغلی داشته باشند.
حتی اگر بشود بسیارند افرادی که ترجیح می دهند کار نکنند و فقط حقوق بگیرند و شغلی داشته باشند.

 تایید می کنید یا خیر؟ لطفا نظرات خود را بفرمایید.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۹:۰۸
شاید اولین نکته ای که در مورد کارآفرینی مطرح است ایجاد اشتغال است که به ذهن ها خطور می کند و یا وقتی صحبت از ترس از کارآفرینی می شود باز مسئله ترس از رشکستگی و زیان ده بودن آن طرح و برنامه مدنظر همگان قرار می گیرد یعنی صرفا توجه به کمیت و ظاهر قضیه اما چیزی که حتی در سطح جهانی هم مورد غفلت واقع می شود توجه به مدل کارآفرینی می باشد و کارآفرینان امروزی هم در این مورد به جای هرگونه خلاقیت و به کارگیری شیوه های برتر بیشتر به دنبال تقلید و به نوعی کپی برداری از یکدیگر می باشند و این مورد به خصوص در کشوری مانند چین به وضوح مشاهده می شود که نمونه آن ساخت کالاهای اساسی ایران اما با نام و برند کشور خود می باشد و یا واردات بی رویه و قاچاق غیر قانونی در کشو ر بوده که نشان از عدم خلاقیت و توجه به توان و استعداد نیروهای کار داخلی می باشد و یا اگر فعالیتی اقتصادی با نام کارآفرینی صورت می گیرد باز بر اساس نگاه خرد و پرهیز از توجه کلان به تاثیر آن بر کل جامعه می باشد و به عبارتی در اینجا همان مسئله منفعت شخص کارآفرین و به اصطلاح ایجاد اشتغال تنها مورد توجه قرار می گیرد بدون آنکه توجه چندانی به تاثیرات بعدی ایجاد آن حرفه بر کل جامعه گردد و با توجه به اینکه امروزه تا کوچکترین کالاهای ضروری و اساسی مردم به شکل صنعتی تولید می شوند این امر بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد یعنی ما در اینجا و در اثر ایجاد مشاغل روز اگرچه ظاهرا اقدام به کارآفرینی و ایجاد اشتغال و احتمالا سود نموده ایم اما با و مسئله و بهتر بگوییم با دو مشکل عمده دیگری مواجه می شویم یکی اینکه خود کارآفرینی چنانچه امروزه مشاهده می شود در سطح صنایع و کارخانجات باعث ایجاد آلودگی های فراوان زیست محیطی و صوتی و اتلاف بی رویه منبع سوختی شده و دیگر اینکه محصولی که به تولید می رسد چناچه با آموزش و فرهنگ سازی همراه نباشد مور ضرر هم واقع می گردد مانند آنچه که امروزه. در صنایع خودر سازی و یا حتی غذایی با آن مواجه بوده و موارد زیاد مربوط به آلایندگی های زیست محیطی و ایجاد حملات و مشکلات تنفسی و یا بعضا به دنیا آمدن نوزادان با ناهنجاری های ذهنی مانند نوزادان اوتیسم و یا موارد زیاد تصادفات و یا تولید غذاهای شیمیایی در صنایع که با نمونه اصلی و طبیعی خود تفاوت های زیادی چه از لحاظ کمیت و یا کیفیت داشته مانند ایجاد میگرن و یا بیماری های قلبی و سرطان زا و بیش فعالی در کودکان و یا سایر مواردی که از حوصله این بحث خارج بوده .
بنابراین آن گونه که کارآفرین دغدغه و ترس از زیان و شکست را دارد در مورد مسائل اخلاقی و فرهنگی و توجه به نیازهای اساسی جامعه مطابق با یک چارچوب و قاعده ارزشی و اخلاقی هیچ دغدغه ای نداشته و در صورت دارا بودن معیارهای حاکم بر بازار فعلی به راحتی مجوز کسب و فعالیت را دریافت نموده مسئله ای که در تمام جهان مطرح بوده و جای تاسف آن هم برای کشوری می باشد که دم زدن از ارزش ها و تعالی اخلاقی آن گوش جهانیان را کر نموده است.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۴۹:۰۹
اما چیزی که حتی در سطح جهانی هم مورد غفلت واقع می شود توجه به مدل کارآفرینی می باشد و کارآفرینان امروزی هم در این مورد به جای هرگونه خلاقیت و به کارگیری شیوه های برتر بیشتر به دنبال تقلید و به نوعی کپی برداری از یکدیگر می باشند و این مورد به خصوص در کشوری مانند چین به وضوح مشاهده می شود که نمونه آن ساخت کالاهای اساسی ایران اما با نام و برند کشور خود می باشد و یا واردات بی رویه و قاچاق غیر قانونی در کشو ر بوده که نشان از عدم خلاقیت و توجه به توان و استعداد نیروهای کار داخلی می باشد

با سلام و تشکر از مشارکت شما

جناب محمدی اگر منظور شما از مدل کارآفرینی همان مدل کسب و کار (بیزینس مدل) است که بدیهیست یک کارآفرین باید بر اساس مدلهای شناخته شده و جایگاه های آن مدل حرکت کند تا رفتار وی قابل ارزیابی باشد.

چنانچه کارآفرین مدلهای کسب و کار را به درستی نشناسد زمانیکه در پی اخذ استانداردهای مدیریتی از جمله ایزوها و سایر است ناچار است مدل کسب و  کار خود را بر اساس مدلهای صحیح و استاندارد اصلاح کند مگر اینکه خود تدوینگر یک مدل کسب و کار شود که معمولا با توجه به اینکه جنگدیدن در دو جبهه (هم تحمل ریسک کارآفرینی + تحمل ریسک تدوین یک مدل کسب و کار) کار صحیحی نیست از آن استقبال نکرده و همه توصیه ها بر حرکت در مسیری شناخته شده و اصطلاحا یک مدل کسب و کار مشخص است. پس اگر منطور شما از تقلید چنین رفتاری است نباید نام آنرا تقلید بگذاریم و این یک رفتار مدیریتی صحیح است.

نکته بعد اینکه به کارآفرینان توصیه می شود سیستمی حرکت کنند و از رفتارهای اقتضایی پرهیز کنند اصولا نتایج استراتژیک به عنوان یک مطلوب، پیرو سیستم و رفتار سیستماتیک است. البته این اعتقاد بنده است و شاید کسانی به آن معتقد نباشند اما بنده استراتژیک را زاییده سیستم می دانم و لذا این است که موکدا توصیه می شود یک کارآفرین بر اساس یک مدل کسب و کار حرکت کند.

دوست دارم یک مدل کسب و کار را به شما معرفی کنم
فرانشیز چیست و به چه کاری می آید؟ - متا - Page 1 (http://irmeta.com/meta/b286/t16819/)
شاید برای شما جالب باشد که بدانید اقتصاد مالزی بر پایه همین مدل به این سطح از شکوفایی رسید.

بنده رفتار چینی ها را تایید نمی کنم اما آنها مدلی دیگر از کسب و کار را که مبنای آن دورکاری و مشاغل خانگی است انتخاب کرده اند و میزان رشد آن نیز نیازی به توضیح اضافه ندارد.

باید بدانیم که کارآفرین لزوما یک مخترع نیست که محصولی یا روشی را اختراع کند یعنی آن خدمت یا محصول برای اولین بار باشد که روی می دهد و البته هر گاه چنین اتفاقی افتاد به آن اختراع می گوییم و به خالق آن مخترع.

کارآفرین در کار خود خلاقیت دارد یعنی کاری را با روشی متفاوت انجام می دهد بنابراین طبیعیست که محصولی تولید شود و کارآفرینی دیگر با مزیت رقابتی دیگر شروع به رقابت کند ثمره آن نیز برای جامعه مثبت است چرا که مردم می توانند خدمت یا کالایی را مناسبتر تهیه و کیفیت زندگی بالاتری را تجربه کنند.
اینکه کشورهای غربی زندگی با کیفیت تری دارند یکی از مهترین دلایل آن فرهنگ کارآفرینی و حمایت از آن است چیزی که ما در ایران نداریم بنابراین یا باید دست و چشم گدایی به غرب بدوزیم یا به آنچه داریم بسازیم یا دست به دعا منتظر معجزه باشیم.
اما راه منطقی آن حمایت از کارآفرینی است.

بنده در اینجا نسبت به عملکرد چین و رابطه آن با ایران نظری نمی دهم چرا که مبحث آن گسترده است.

اما نهایتا تاکید می کنم یک کارآفرین باید حداقل یک تفاوت را در کار خود لحاظ و بر همان پایه رقابت کند (مزیت رقابتی)
مزیت رقابتی competitive advantage - متا - Page 1 (http://irmeta.com/meta/b2116/t8479/)
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۲:۰۸:۳۶
یا اگر فعالیتی اقتصادی با نام کارآفرینی صورت می گیرد باز بر اساس نگاه خرد و پرهیز از توجه کلان به تاثیر آن بر کل جامعه می باشد و به عبارتی در اینجا همان مسئله منفعت شخص کارآفرین و به اصطلاح ایجاد اشتغال تنها مورد توجه قرار می گیرد بدون آنکه توجه چندانی به تاثیرات بعدی ایجاد آن حرفه بر کل جامعه گردد و با توجه به اینکه امروزه تا کوچکترین کالاهای ضروری و اساسی مردم به شکل صنعتی تولید می شوند این امر بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد یعنی ما در اینجا و در اثر ایجاد مشاغل روز اگرچه ظاهرا اقدام به کارآفرینی و ایجاد اشتغال و احتمالا سود نموده ایم اما با و مسئله و بهتر بگوییم با دو مشکل عمده دیگری مواجه می شویم یکی اینکه خود کارآفرینی چنانچه امروزه مشاهده می شود در سطح صنایع و کارخانجات باعث ایجاد آلودگی های فراوان زیست محیطی و صوتی و اتلاف بی رویه منبع سوختی شده و دیگر اینکه محصولی که به تولید می رسد چناچه با آموزش و فرهنگ سازی همراه نباشد مور ضرر هم واقع می گردد مانند آنچه که امروزه. در صنایع خودر سازی و یا حتی غذایی با آن مواجه بوده و موارد زیاد مربوط به آلایندگی های زیست محیطی و ایجاد حملات و مشکلات تنفسی و یا بعضا به دنیا آمدن نوزادان با ناهنجاری های ذهنی مانند نوزادان اوتیسم و یا موارد زیاد تصادفات و یا تولید غذاهای شیمیایی در صنایع که با نمونه اصلی و طبیعی خود تفاوت های زیادی چه از لحاظ کمیت و یا کیفیت داشته مانند ایجاد میگرن و یا بیماری های قلبی و سرطان زا و بیش فعالی در کودکان و یا سایر مواردی که از حوصله این بحث خارج بوده .
بنابراین آن گونه که کارآفرین دغدغه و ترس از زیان و شکست را دارد در مورد مسائل اخلاقی و فرهنگی و توجه به نیازهای اساسی جامعه مطابق با یک چارچوب و قاعده ارزشی و اخلاقی هیچ دغدغه ای نداشته و در صورت دارا بودن معیارهای حاکم بر بازار فعلی به راحتی مجوز کسب و فعالیت را دریافت نموده مسئله ای که در تمام جهان مطرح بوده و جای تاسف آن هم برای کشوری می باشد که دم زدن از ارزش ها و تعالی اخلاقی آن گوش جهانیان را کر نموده است.

جناب محمدی عزیز برای یک کارآفرین، سود در نوک پیکان اهدافش نیست چرا که اگر اینطور بود لازم نبود از مال و عمر و مهمتر از همه آنها از آبروی خود ریسک کند. با توانمندی ای که یک کارآفرین دارد برای او بسی ساده تر است یک مسیر خود اشتغالی (به عنوان یک مدل دیگر از کسب و کار ) را دنبال کند و برای خود یک کسب و کار کم ریسک ایجاد کند حداقل آن این است که هزاران نفر دیگر نیز از طریق خوداشتغالی (شغلی مشابه) در همان لحظه در حال کسب درآمد هستند پس ریسک آن شغل در حداقل است و با رعایت مواردی چند می تواند کسب و کار خود را توسعه و زندگی راحتتری داشته باشد.
خوداشتغالی مانند ایجاد یک رستوران، مکانیکی و مواردی از جمله هزاران هزاران شغلی که در جامعه کاملا شناخته شده و وجود دارند

شاید فیلم اسپارتاکوس را دیده باشید که وی از برده بودن شروع و آنقدر تلاش می کند تا سرزمینهای بسیاری را برای مردمش فتح و افتخار می آفریند حکایت کارآفرینان برای جامعه هم همین است و مردم بخشی از کیفیت زندگی خود را مدیون کارآفرینانشان هستند و گرنه مردم معمولی علاقه ای به ریسک و این همه زحمت ندارند.

در ایران حمایتی از کارآفرین وجود ندارد
یک کارمند به دنبال استخدام در شرکتها معروف و به دنبال حقوق بالاست و معمولا تمایلی ندارند در پروژه های کارآفرینی انرژی بگذارند
دولت هم که معمولا فقط حرفش را می زند و بدون تعارف پولی هم برای حمایت ندارد
شرایط هم که فراهم نیست.
پس یک کارآفرین با این همه مشکلات و شرایط نامساعد باید آنقدر انگیزه داشته باشد که دلسرد نشود بنابراین باز هم تاکید می کنم پول نمی تواند جوهره اورا به حرکت درآورد او حتما دنبال یک ارزش است و به آن ایمان دارد.

اما ممکن است همه چیز در اختیار انسان چه کارآفرین و چه غیر نباشد به هر حال نباید به وی به عنوان فرشته نجات بشریت نگاه کنیم و همه سعادتها را از وی طلب کنیم به هر حال ایشان با توجه به منابع اقدام می کند و چه بسا نتواند همه چیز را در سایه تلاش کیمیایی خود ارتقا بخشد.


وقتی صحبت از کارآفرینی می کنیم نگاه ما بیشتر به مشاغل کوچک و متوسط است.

بازهم تاکید می کنم کارآفرین در دایره پول اسیر نیست و کیفیت زندگی کارآفرینان عمدتا از کیفیت زندگی افراد معمولی پایینتر است اما ایشان بواسطه عشقی که دارد می تواند تمام وجود خود را به حرکت درآورد و دیگرانی را بواسطه اطمینان به هدفش با خود همراه سازد.

نتیجه تلاش یک کارآفرین برای جامعه اش نیز در صورت موفقیت، ارزش است.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۲:۵۶:۲۱
با سلام
بله فیلم قشنگی بود
ولی با نظر شما در مورد اینکه کارآفرینان به دنبال منفعت نیستند کاملا مخالفم البته نه همه شان ولی درصد قابل توجهی حتی اگر شکستی را تجربه کنند باز به خاطر منفعت و سود آتی خود تلاش مجدد می کنند .بنده خودم هم در مورد مطالب و الگوهایی که در کتب دانشگاهی هم بوده اند آشنایی حداقلی دارم و الان که فرمودید گفتم چقدر به نظر آشنا می آیند.پس دقت کنید که برای قشر تحصیل کرده که هیچ تجربه قبلی در بازار کار نداشته و از نزدیک لمسش نکرده و اساسا دارای فرهنگی بس متفاوت به لحاظ اعتقا و باور نسبت به کشورهای غربی که صرفا نگاه مادی و مصرف گرا و تجملاتی به نوع نیازهای بشر داشته و غایت و هدف را لذت هایی آنی و زودگذر می داند بنابراین درک این موضاعات و الگوهای مدیریتی شاید چندان فابل درک و فهم نباشد چون مبنای اساسی برای تولید محصولات  خدمات طعا ارزش ها و ننیازهای حاکم بر هر جامعه می باشد یا همان هنجارهاو ناهنجارها که باعث تفاوت در عرضه و تعریف الگوهای
مورد نیاز برای آن جامعه می گردد به عنوان مثال کمپانی های غربی فعال در تولید محصولات دخانی دارای لابی ها و سهام داران عمده ای در بخش های دولتی بوده مانند کشور آمریکا که محال است شخصی بدون همکاری با آن ها بتواند به پست و مقام سیاسی برسد و در صورت مخالفت با تهدید و برکنری مواجهه می شود حتی در سطح ریاست جمهوری در حالی که برای عموم جامعه ضرر داشته و به عنوان یک کالای پر مصرف روزانه مورد تبلیغ و بازاریابی هم قرار می گیرد و یا در مورد سایر کالاها و خدمات مانند انواع نوشابه ها و مشروبات الکلی و سایر کالاها و خدمات اساسی و مورد نیاز که همانطور که ملاحظه فرمودید نیازهای اقشار یک جامعه صرفا تحمیلی بوده و به نوعی مشتری مداری و توجه به خواسته ها و نیازهای واقعی مشتریان مورد توجهی قرار نگرفته و حتی یک کالا و محصولی که در گرو منفعت تولیدکنندگان می باشد و مشتریان نقشی در انتخاب و تایید آن نداشته با تبلیغات گسترده و چه بسا شیوه های تحمیلی بر آنان تحمیل می گردد و اگر چه نیازی از نیازهای آن ها را برطرف کرده اما به شکلی صحیح و واقعی پاسخگوی نیازهایشان نبوده و به صرف تبلیغات و فراوانی در سطح بازار یک خواسته جدید برای مشتریان ایجاد کرده اگر چه منطبق با اصول و شیوه های علمی و بهداشتی و روانی و اخلاقی نباشد یعنی از یک طرف هدایت درآمد اقشار جامعه به سمت کالاها و خدماتی مشخص و از طرفی سود حداکثری خود
بنابراین فرهنگ حاکم بر یک جامعه ارتباطی مستقیم با شکل پاسخگویی با نیازهای آن جامعه داشته و در نتیجه منجر به روش های تولید و بازاریابی و فروش متفاوت خواهد شد و چه بسا الگوهای کسب و کار متفاوت هم در جوامعه با فرهنگ های متضاد به وجود آید.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۳:۲۰:۰۴

در مورد آبروی کارآفرینان با مثال هایی که زدم و نقش مخرب آن ها بر محیط زیست و سلامت جامعه هم فکر نکنم ابهامی برای کسی وجود داشته باشد کافی بود منظره تلویزیونی دیروز در مورد صنعت خودرو و طفره رفتن صاحبان آن صنایع در مورد نقش نداشتن خودروهای تولیدشان بر آلایندگی ها و اتلاف منبع سوخت و ایجاد شلوغی و ترافیک و نقایص فنی خودروهایشان در کشتار انسان های بی گناه و گرانفروشی ها یی در این زمینه و عدم محاکمه که هیچ بلکه یک پوزش خشک و خالی توجه  ی کردید تا خود متوجه می شدید که امروزه بعضا کارآفرینان فراتر از افراد خدمتگذار! بلکه خود به عنوان یک مافیا عامل اصلی تخریب محیط زیست و سلامت و جان انسان ها یا همان مشتریانشان بوده اند.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۳:۳۴:۲۶
با سلام
بله فیلم قشنگی بود
ولی با نظر شما در مورد اینکه کارآفرینان به دنبال منفعت نیستند کاملا مخالفم البته نه همه شان ولی درصد قابل توجهی حتی اگر شکستی را تجربه کنند باز به خاطر منفعت و سود آتی خود تلاش مجدد می کنند .

درود بر شما
واقعیت بنده این فیلم را ندیدم (خنده) یا اگر دیدم تصاویر این فیلم را اصلا به خاطر ندارم.

بگذارید به این صورت توضیح دهم متر و معیار سنجش موفقیت یک کارآفرین پول است اما و یک کارآفرین بر اساس اثبات توجیه پروژه اش، تلاش می کند و به فرمایش شما مرتبا این آموزش را می بیند که اگر زمین خورد زمین گیر نشده باز هم برخیزد.

کارآفرین معنای شکست را به خوبی درک نمی کند و این لغت را نمی فهمد یا حداقل نگاهش به این کلمه مانند مردم معمولی نیست. بنابراین باز تلاش می کند اما نه بخاطر پول بلکه تلاش در وجود او آمیخته شده و فرهنگ کارآفرینان اینگونه است.

باز تاکید می کنم پول در نوک پیکان اهداف هیچ کارآفرینی نیست.

اما او برای اثبات ایده اش ثروت ایجاد می کند در حالیکه این ثروت نوک خواسته اش نبوده و صد البته تولید ثروت لازمه تلاش کارآفرین است و یکی از مترهای(معیار سنجش و ارزیابی) موفقیت کارآفرینان تولید ثروت است.

در مورد بخش دوم فرمایشات شما بنده با شما همگرا نیستم.
شما مواردی را می فرمایید که بعضا حتی ممکن است کارآفرینی نباشد .ما نمی توانیم هر کسب و کاری را کارآفزینی بنامیم قبلتر توضیح دادم بسیاری از مشاغل خود اشتغالی هستند.
بد نیست اشاره ای به طبقه های کسب و کار کینیم
1- استخدام (کم ریسکترین)
2- خوداشتغالی (شغلهای شناخته شده جامعه)
3- فرانشیز (فرانچایز)
4- کارآفرینی (پر ریسکترین)

فرانشیز نیز اخیرا در بین جریان سازان حوزه کسب و کار در ایران مورد توجه قرار گرفته و ممکن است شما در برخی تقسیم بندیهای لایه های شغلی آنرا مشاهده نکنید و فقط سه مورد باقی مانده را ملاحظه فرمایید.

جناب محمدی بنده دوستانی در غرب دارم و چند سالیست هر ماه با آنها مراوده مالی نیز دارم.
صرف نظر از مذهب و سیاست می توانم بگویم سطح برخورد و خوداگاهی آنها از بسیاری از ایرانیان عالیتر است.
و تجربه شخصی بنده از کارکردن با آنها این برداشت است که آنها کاملا فهمیده و وظیفه شناسند.البته نمی خواهم این نگرش را تعمیم داده به دیگران تحمیل کنم اما دوست داشتم شما از آن مطلع باشید.

شاید دوستان با خبر باشند مصرف نوشابه در ایران 2 برابر و رتبه یک مصرف در دنیا و مصرف شیر یک سوم نرم جهانی است.
آیا ما می توانیم همه کم اطلاعی ها و رفتارهای غلط خود را تقصیر دیگران بیاندازیم؟



عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۳:۴۳:۰۰
در نهایت عرایضم را با این جمله به پایان می رسانم که ترس از کارآفرینی صرفا در زمینهورشکستگی و زیان ده بودن نیست و توجه جدی داشته باشیم که چقدر کارآفرینی و محصول و خدمت تولیدی ما برای کل جامعه اثر کیفی قابل توجهی داشته و چقدر ترس از تولید کالاها و خدماتی با قیمت بالا و کیفیت تولید و خدمات دهی پایین داشته.
آیه قرآن می فرماید ما هم اعمال شما را ثبت می کنیم و هم اثراتی را که بر جای می گذارد.
موفق
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۳:۴۹:۵۳
در مورد آبروی کارآفرینان با مثال هایی که زدم و نقش مخرب آن ها بر محیط زیست و سلامت جامعه هم فکر نکنم ابهامی برای کسی وجود داشته باشد کافی بود منظره تلویزیونی دیروز در مورد صنعت خودرو و طفره رفتن صاحبان آن صنایع در مورد نقش نداشتن خودروهای تولیدشان بر آلایندگی ها و اتلاف منبع سوخت و ایجاد شلوغی و ترافیک و نقایص فنی خودروهایشان در کشتار انسان های بی گناه و گرانفروشی ها یی در این زمینه و عدم محاکمه که هیچ بلکه یک پوزش خشک و خالی توجه  ی کردید تا خود متوجه می شدید که امروزه بعضا کارآفرینان فراتر از افراد خدمتگذار! بلکه خود به عنوان یک مافیا عامل اصلی تخریب محیط زیست و سلامت و جان انسان ها یا همان مشتریانشان بوده اند.

جناب محمدی گرامی حتی اگر این صنایع را پروژه های کارآفرینی فرض کنیم که اینچنین نیست زیرا در کارآفرینی نگاه به کسب و کارهای کوچک و متوسط است (نه بزرگ) باز نمی توانیم به روش استقرا از جزء به کل برسیم.

در اطراف شما وسایل بسیاری وجود دارند که بواسطه تلاش کارآفرینانه دارای بهبود مستمر کیفیت می شوند.

حتی بنده عکس اعتقاد شما را دارم
اگر به کارآفرینی بها داده می شد طرح های زیادی هستند که آلایندگی ها را کاهش می دهند اما مردم ایران باید محروم باشند زیرا کسی نیست که از این طرح ها حمایت کند اگر هست شما آدرس بدهید بنده حداقل 50 طرح را به همراه صاحبان آن ایده ها روانه آن آدرس کنم.

صد البته همه این اشخاص نیز دارای روحیه کارآفرینی نیستند تا به هر قیمتی از آبروی و مال و دارایی خود ریسک کنند و آخر هم همین شرکتهای بزرگ طرح آنها را نپدیرند و این شخص نیز بواسطه از دست دادن وقت و سرمایه اش بازنده و شرمنده در نزد خانواده و دوستان معرفی شود.

یکی از دلایلی که جوانان ما از کارآفرینی فرار می کنند همین مورد است که جامعه ما به ازای اینکه ایشان را احترامی درخور کند در صورت شکست وی ایشان را سرزنش خواهد کرد که چرا چنین کاری کردی !!!

همین چند وقت پیش بود که شخصی تغییراتی در موتور نیسان داده بود که در زمانی خودرو بار نداشت عملکرد گیربکس مانند یک خودروی سواری است و بر اساس آن مصرف سوخت به میزان قابل ملاحظه کاهش می یابد.

آیا حمایت شد؟

شما عملکرد لابیهای دخانی در ایران و غرب را به حساب کارآفرینان نگذارید

در این لینک کارآفرینی نیاز جدی، حیاتی و راهبردی کلیدی برای پیشرفت جامعه معرفی شده است .
پایگاه اطلاع رسانی دولت - کارآفرینی نیاز جدى جامعه است (http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=106&Id=190810)
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۴:۰۲:۲۴
با این قسمت از عرایضرشما در مورد کم اطلاعی مصرف کنندگان و اینکه عرضه موقوف بر تقاضاست کاملا موافقم اما قبول کنید عرضه و تقاضا کاملا دو طرفه بوده و چرا عرضه کنندگان که کاملا بر کمیت و کیفیت محصول تولیدی خودشان کاملا آگاه هستند و چه بسا خود نیز از آن مصرف نکنند در پی تولید آن بوده که برای مشتری کاملا مضرو البته وسوسه کننده جهت مصرف می باشد به علت وفور در بازار.
پس نشان می دهد در مسئله کارآفرینی هدایت و جهت دهی نیروی انسانی چه در به کارگیری و چه در سوق دادن به سمت مصرف امری است بس مهم که از سوی کارآفرینان و عرضه کنندگان باید صورت پذیرد.
البته نیروی انسانی یک جامعه از لحاظ تعداد و محدوده سنی و هنجارهای حاکم بر یک جامعه هم نقش مهمی در این زمینه داشته و فراموش نشود که نیروی انسانی بالا اگرچه یک فرصت بوده اما چنانچه سو مدیریت وجود داشته باشد تبدیل به ضرر شده و در موارد حاد حتی می تواند منجر به فروپاشی بنیان های اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی و حتی ساختار سیاسی یک کشور گردد.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۴:۲۱:۴۵
به هر حال مگر می شود شرکت های یا صنایع تولید کننده کالاها و محصولات کاذب را که در هر کشوری بر اساس هنجارها ممکن است متفاوت باشدرو دارای مجوزهای لازم و قانونی برای فعالیت هستند را بخواهیم از طبقه بندی مشاغل حذف کنیم و اگر چه جز مشاغل کاذب و یا زیرزمینی هم به حساب آیند مانند مشاغل دایم یا فصلی به ر ححال نیروی کار فعالیت می کند و تاکید کردم بر جهت دهی مناسب نیروی انسانی
مگر در کشور خودمان کارخانجات تولید دخانیات و وشیدنی های اانرژی زا و بعضا مضر که در پوشش قانون فعالیت کرده نداشته و یا حتی نمایندگی فروش برخی دیگر از کالاها و خدمات.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۴:۳۸:۴۶
جناب محمدی گرامی وقتی از کارآفرینی صحبت می کنیم توجه ما به یک خصیصه است .

آن خصیصه شناخت نیاز جامعه
خلق ایده بر پایه مهارتها، دانش و توانمندیها
و نهایتا تلاش خستگی ناپدیر برای پیاده سازی ایده است.

حال این خصیصه ممکن است تمام نیازمندهای اطراف ما را نوازش کند و به هیچ عنوان محدود به نوشابه و پفک که توسط مدیران حکومتی و گسیل منابع به سمت آن اتفاق افتاد نمی باشد.

نکته برچسته کارآفرین شناخت نیاز، ایده پردازی و پایداری تا به ثمر رساندن ایده است

چه کسی می تواند این خصیصه مثبت را زیر سوال ببرد آنهم در حالیکه ما در جامعه خود از نعمت آن محرومیم و آنرا در حداقل خود داشته که فرهنگ عمومی نیز به دلیل بی اطلاعی و آموزش های غلط اجتماعی یار ایشان نیست.

صحبت ما چیپس و پفک و نوشابه نیست. چرا ذهن شما به این سمت حرکت کرده است این مشاغل در زمره خوداشتغالی هستند نه کارآفرینی چرا که یک بیزینس پلن موجه و مورد تایید بانکها وجود داشت سرمایه گذار آنرا تهیه کرده و دولت نیز با اطلاع رسانی مجوز را صادر و بانک نیز وام را در اختیار ایشان قرار می داد و در کشور کارخانه پفک و چیپس و نوشابه فراوان شد.

فرق کارآفرین و سرمایه گذار این است که کارآفرین پای ایده اش می ایستد ولی سرمایه گذار این خصیصه را ندارد و اگر سود نبیند سرمایه خود را بیرون خواهد کشید.       آیا به نظر شما این یک ارزش نیست ؟


کارآفرینی یک صفت است صفتی که پایه آن تلاش خستگی ناپذیر و تغییر است و سطح بعد از آن اختراع است که اگر این دو مورد را حذف کنیم بشر باید همچنان در غار زندگی می کرد حرفی از ارزشها به میان نمی آورد.


پیشنهاد می کنم در تاپیک دیگری بحث کنیم که کارآفرین کیست؟ سپس این بحث را ادامه دهیم
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۴:۴۰:۰۶
بنابراین از دیدن و ندیدن فیلم اسپارتاکوستان به خوبی معلومه که از صنعت ادبی کپی پیست به خوبی بهره برده و ما را مشعوف می  نمایید ولی من همه را خودم بلد بودم.
کمی هم اگر با اینجانب مراوده مالی داشته باشید بس سپاسگزار خواهم بود.
گود نایت موسیو
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۴:۴۵:۵۹
جناب محمدی لطفا بفرمایید بنده کجا را کپی کردم که متوجه نشدم

لطفا لینک مطلب را مرحمت بفرمایید

اگر منظور شما فیلم اسپارتاکوس است لازم است بدانید در مدرسه های کسب و کار معروف کشور از این نمونه برای آشنا کردن مردم با کارآفرینی بهره برده می شود و بنده این مطلب را در هم صحبتی با اساتید شنیده ام.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۴:۵۸:۰۳
دوست عزیز من هم گفتم که تقاضا و عرضه یک رابطه کاملا دو طرفه می باشد و تا تقاضایی وجود نداشته باشد عرضه ای هم نخواهد بود اما تمام صحبت اینجانب ایجاد خلاقیت و به قول شما خلق ایده از سوی عرضه کننده هستم که تنها باید به خواسته های معقول متقاضیان پاسخ مثبت داده و در مقابل خواسته های نامعقولشان مقاومت به خرج دهد و حتی خود در صدد ایجاد خواسته ها و تولید محصولات مضر و عدم تناسب با فرهنگ جامعه خود ننماید و مگر شما خود نفرمودید که هدف کارآفرین صرفا پول نیست بلکه معیارهای ارزشی می باشد پس مگر بعضا فرایند نامعقول از یک محصول خود و ایجاد خواسته های نامعقول جدید آیا مگر غیر از سود آوری خود ولو وجود ضرر برای مصرف کننده می باشد و وقتی کالایی تولید و تبلیغ و بازاریابی شد مگر نگاه مشتریان را به خود جلب نخواهد کرد و آن ها را وسوسه نخواهد نمود که چون محصولی است که با نظارت نهادهای دولتی تولید شده پس حتما کالایی مفید و اثرگذار خواهد بود و آیا اساسا دولت ها تاماو منطقا دلسوز و منفعت خواه مردمانشان هستند.
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
عنوان: پاسخ : ترس از کارآفرینی
رسال شده توسط: محمد محمدی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۵:۰۶:۱۶
جناب محمدی لطفا بفرمایید بنده کجا را کپی کردم که متوجه نشدم

لطفا لینک مطلب را مرحمت بفرمایید

اگر منظور شما فیلم اسپارتاکوس است لازم است بدانید در مدرسه های کسب و کار معروف کشور از این نمونه برای آشنا کردن مردم با کارآفرینی بهره برده می شود و بنده این مطلب را در هم صحبتی با اساتید شنیده ام.
باشه از اون لحاظ مشکلی ندارد
شما می فرمایید به چه کاری مشغول هستید?

شما م