تالار گفتگوی تخصصی متا
مرجع علوم انسانی متا => مرجع زبان خارجه => لغات زبان انگلیسی => نويسنده: اجـاقـی در ۹ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۸:۱۱
عنوان:
097 - vicinity درس نهم 504 واژه
رسال شده توسط:
اجـاقـی
در
۹ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۸:۱۱
vicinity
/və sinʹ ə tē/ IPA /və'sɪnətɪ/
n
Syn.
neighborhood
ترجمه:
همسایگی، حومه، مجاورت، اطراف، پیرامون
:Examples
a- Living in the
vicinity
of New York, Jeremy was near many museums
"جرمی" که در
مجاورت
نیویورک زندگی می کرد، به موزه های زیادی نزدیک بود.
b- The
torrent (http://irmeta.com/meta/index.php/topic,10587.msg47483.html#msg47483) of rain fell only in our
vicinity
در
نزدیکی
ما باران سیل آسایی بارید.
c- We
approached (http://irmeta.com/meta/index.php?topic=10247.msg44967#msg44967) the Baltimore
vicinity
by car
ما با اتومبیل به
نزدیکی
های بالتیمور نزدیک شدیم.
عنوان:
پاسخ : vicinity درس نهم 504 واژه
رسال شده توسط:
اجـاقـی
در
۹ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۰:۰۳
Vicinity
/vəˈsinətē: region near a place; neighborhood; a surrounding or nearby region; proximity; nearby area