سلام
شرکتی یک باب مغازه دارد و یا خریداری کرده است سرقفلیش 40میلیون با 40 سال استهلاک می باشد اگر بخواهیم ثبت استهلاکش رو بزنیم سمت بستانکار چه حسابی باید باشد؟ سرقفلی یا استهلاک انباشته ؟؟
و چرا؟ لطفا توضیح دهید...
باتشکر
سلام
متاسفانه در زبان فارسی به چیزی سرقفلی گفته میشود که از نظر اصول حسابداری سرقفلی تلقی نمیشود بلکه معادل خارجی آن key money یا حق استفاده تجاری از ملک است.
اگر خوب دقت بفرمائید وقتی شما یک باب مغازه رو میخرید هر سال معمولا" ارزشمند تر میشود یعنی 40 میلیون شما در فرض کنید 10 سال بعد 100 میلیون تومان ارزش دارد درحالی که شما میخواهید هر سال این ارزش رو مستهلک کنید.
در هر صورت پاسخ مناسب این است که اون سرقفلی که ازش تو کتابهای حسابداری یاد شده شما یک شرکتی یا یک موسسه ای رو میخرید مثلا" 100 که ارزش واقعی آن در دفاتر 80 است و شما 20 اضافه پرداخت کرده اید که این ما به التفاوت سرقفلی گفته میشود.
دیگه مابقی قضاوت با خود شما و نحوه استهلاک رو نیز طبق استانداردهای حسابداری به شرح ذیل میباشد:
دوره و روش استهلاک
74 . مبلغ استهلاکپذير دارايي نامشهود با عمر مفيد معين بايد برمبنايي سيستماتيک طي عمر مفيد آن مستهلک شود. محاسبه استهلاک بايد از زماني شروع شود که دارايي براي استفاده آماده باشد، يعني زماني که دارايي در موقعيت و شرايط لازم براي استفاده موردنظر مديريت قرار دارد. محاسبه استهلاک از زماني که دارايي طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ”داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی میشود و يا تاریخ قطع شناخت، بايد متوقف شود. روش استهلاک بايد الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار دارايي توسط واحد تجاري را منعکس کند. چنانچه آن الگو به نحو اتکاپذير قابل تعيين نباشد بايد از روش خط مستقيم استفاده شود. هزينه استهلاک هر دوره بايد به عنوان هزينه دوره شناسايي شود، مگر اينکه به موجب اين استاندارد يا ساير استانداردهاي حسابداري در مبلغ دفتري دارايي ديگر منظور شود.
75 . روشهاي متفاوتي را ميتوان جهت تخصيص سيستماتيك مبلغ استهلاكپذير يك دارايي طي عمر مفيد آن بكار گرفت. اين روشها شامل خط مستقيم، نزولي و مجموع آحاد توليد است. روش مورد استفاده براي دارايي، بر مبناي الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار انتخاب ميشود و به طور يكنواخت طي دورههاي مختلف اعمال ميشود مگر اينكه در الگوي مزبور تغييري حاصل شود. چنانچه نتوان الگوي مصرف را بهگونهاي اتكاپذير تعيين كرد، از روش خطمستقيم استفاده ميشود.
76 . استهلاك معمولاً بهعنوان هزينه شناسايي ميشود. با اين حال در برخي شرايط، منافع اقتصادي دارايي به جاي اينكه منجر به هزينه شود، در توليد ساير داراييهاي واحد تجاري جذب ميشود. در اين موارد، استهلاك بخشي از بهاي تمام شده اين داراييها را تشكيل ميدهد و به مبلغ دفتري آنها اضافه ميشود. براي مثال استهلاك داراييهاي نامشهود مورد استفاده در فرايند توليد، به مبلغ دفتري موجودي مواد و كالا اضافه ميشود.