Words in Use
Read the following story to see how the new words are used in it
متن زیر را بخوانید تا متوجه نحوه بکارگیری واژه های جدید در آن شوید.
Terror in the Cemetery
وحشت در کوهستان
دوست دارم روی هر چیزی که هیجان انگیز است شرط بندی کنم. بنابراین هنگامی که دوستانم سعی کردند با پیشنهادی مرا وسوسه کنند، آن را پذیرفتم. نقشه این بود که من یک شب بسیار سرد دسامبر را به خاطر بردن بیست دلار، به تنهایی در گورستان بگذرانم. غافل از اینکه ممکن است آنها دسیسه ای به کار گیرند و تلاش کنند که من بترسم تا گورستان را ترک کنم و درنتیجه شرط را ببازم.
برنامه من این بود که جلوی قبری بزرگ با پتوی گرمی که خودم را با آن پوشانده بودم، به همراه چراغ قوه ای که کمکم میکرد تاریکی دلتنگ کننده شب را بشکافم، دراز بکشم. پس از نیمه شب، جیغ دیوانه واری را شنیدم. خیال کردم که دیدم قبری باز شد و جنازه ای از آن بلند شد! با اینکه از ترس تا حدی کرخ شده بودم اما سعی کردم عقلم را به کار بیندازم. با به کار گیری عقل سلیم، میدانستم که هیچ خطری از جانب آن شبح شوم به من نمیرسد.
وقتی من از ترس پا به فرار نگذاشتم، دوستانم که تصمیم گرفته بودند خودشان را پشت سنگ قبرهای آن دور و بر مخفی کنند، بیرون آمدند و ما همگی حسابی خندیدیم. آن ارواح که احتمالاْ ساکن گورستان هستند نیز باید حسابی خندیده باشند.