(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/27_8712101058_L600.jpg)[/center
]
طاق بزرگدر کنارهٔ ورودی طاق، سنگنگارهای زيبا از فرشتگان بالدار، درخت زندگی، مجالس شکار گراز و شکار مرغان و ماهيان در مرداب و نقشهای فيل، اسب و قايق میباشد که حاکی از مراسم بزم و شادی است.
در زير نقش تاجگذاری خسرو پرويز سواری زرهپوش سوار بر اسب قرار دارد. يقين نيست که اين سوار کيست، يا يک رزمجوست يا خسرو پرويز يا پيروز ساسانی. اما نشانگر فر و قدرت شاه و ايرانيان است.
در اين تصوير شاه در ميان و در سمت راست وی فروهر (FARAVAHAR) قرار دارد.
برابر آيين ايرانيان باستان هر کس که میخواست شاه باشد لازم بود دارای شايستگی شاهی و فر کيانی (ايزدی) باشد. از نيروی اين فر کيانی است که شخص به کمالات روحانی و نفسانی آراسته میگردد و از سوی خداوند برای راهنمايی مردم برگزيده میشود. در آيين زرتشتيان، هر کس که مورد خشنودی پروردگار باشد خواه پادشاه، خواه پارسا يا خواه دانشمند، دارای فر ايزدی است.
نگاره فروهر هميشه در زمان باستان به صورتی که در اينجا نقش شده، نمايان است که در آن فروهر تاجی کنگرهدار بر سر دارد و حلقه فر ايزدی را به شاه میدهد. لباس شاه و نگاره فروهر تا حدی يکسان است. هر دوی آنها شلواری چيندار به پا دارند که توسط بندی به مچ پايشان چسبيده است. همچنين هر دو دارای کمربند و دستبند هستند. درسمت چپ شاه، ميترا يا مهر، پيامبر باستانی ايران قرار دارد. مسيح از لحاظ تولد و آيينش بسيار شبيه ميتراست. حتی بسياری از آيينهای مسيحی همان آيينهای ميتراييسم هستند.
تصوير وی در کنار تصوير شاه بيانگر پاک شدن قلب شاه از نفرت و روی آوردن به مهرورزی است که اين مفهوم همواره از ديد ايرانشناسان بيگانه دور مانده است. پيکانهای نوری از سر ميترا در تمامی سمتها پراکنده شده و هر پيکان نوريست که مهر میپراکند تا شاه را در بر گيرد. همچنين ميترا شاخهای از نبات که «برسم» نام دارد در دست دارد که با آن مشغول اجرای آيين زايندگی و کاميابی است.
در سترگترين طاق، سه تنديس مشاهده میشود. شاه در ميان، فروهر در سوی راست وی، که مانند تاجگذاری اردشير دوم است و آناهيتا در سوی چپ شاه. آناهيتا فرشتهٔ آبهاست و نمود خرمی و سرسبزی.
خسرو پرويز علاقهٔ زيادی به آناهيتا داشت و معبد آناهيتا را در نزديکی کنگاور، شهری در خاور کرمانشاه ساخت و در آنجا دل به مهر شيرين نهاد.
کلیه تصاویر و نقوش این برجستگی با مهارت و دقت انجام گرفته و جزئی ترین چیزها با ظرافت درست شده است .
(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/3/31/Shahpur_II_.jpg/180px-Shahpur_II_.jpg)
طاق کوچکطاق کوچک شاهپور دوم و شاهپور سوم
طاق کوچک که بين نگاره و طاق بزرگتر واقع شده، دارای دو نقش در بالای ديوارهٔ طاق و دو کتيبه است. اين کتيبهها به خط پهلوی ساسانی هستند و داستان نقوش را بيان میکنند. دو تنديس طاق کوچک، نقش های شاهپور دوم و سوم هستند.
(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/61/Taq-e_Bostan_-_Low_relief_of_Mohamad_Ali_Mirza.jpg/180px-Taq-e_Bostan_-_Low_relief_of_Mohamad_Ali_Mirza.jpg)آسیب ها
نقش برجسته اضافه شده توسط محمد علی میرزا در قرن ۱۹
در بالای این تابلوی حجاری بسیار نفیس ، متاسفانه در زمان قاجار دستکاریهائی صورت گرفته و تصاویری را حجاری کرده اند که لطمه فراوانی به طاق بستان وارد کرده است ، تصویر یک حاکم خود خواه در زمان قاجار که خواسته است از خود زیر این طاق یادگاری گذاشته باشد .
این حجاری مجسمه محمد علی میرزا پسر فتحعلی شاه قاجار را نشان می دهد . تصویر چنان نامناسب و بی ارزش است که حتی ناصرالدین شاه در سفرنامه خود در این باب چنین نوشته است :
بالای این صفحه آغاغنی ، خواجه پاشی محمد علی میرزای مرحوم ، که از طوالش گیلان بوده ، زحمت کشیدن صورت مرحوم شاهزاده را نشسته و حشمت الدوله پسرش و پسر کوچکتر را داده است حجاری نموده . خود آغاغنی را هم با هیات مکروه ایستاده در جلوی شاهزاده نقش کرده اند . طوری به او بیفتاده که واقعا مهوع است و طاق را ضایع کرده است و بسکه بد حجاری شده روی اشکال را رنگ آمیزی کرده اند . الحق مایه تضییع طاق شده است .
گويند فرشی از جواهر بر کف طاق بوده که هنگام حمله اعراب به ایران ميان فرماندگان عرب تقسيم شده است. طاق بستان از دير باز مورد حمله مهاجمان به ايران بوده و در زمان حضور نيروهای استالين و انگليس خساراتی به آن وارد شده اما هنوز شکوهمند است.
(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9a/Taq-e_Bostan_-_main_view.jpg/300px-Taq-e_Bostan_-_main_view.jpg)
نمایی از طاق بزرگ و کوچک