تالار گفتگوی تخصصی متا

بخش عمومی تالار و آشنایی با متا => تالار مشترک بین تخصصها => نويسنده: Elnaz در ۲۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۲:۱۹:۲۶

عنوان: درباره استانهای ایران
رسال شده توسط: Elnaz در ۲۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۲:۱۹:۲۶

تاریخچه جزیره زیبای کیش

 از تاريخ كيش در زمان پيش از اسلام اطلاعات دقيقي در دست نيست. تنها منبع قابل اعتنا در اين زمينه نوشته هاي �نيارخوس� درياسالار يوناني است كه در سال 325 قبل از ميلاد به فرمان اسكندر مامور شد سفري اكتشافي را در سواحل درياي عمان و خليج فارس انجام دهد. نوشته هاي نيارخوس دلالت برآن مي كند كه وي جزيره كيش يا �اراراكتا� را در قرن چهارم پيش ازميلاد مورد بازديد قرار داده است. مشخصاتي كه وي ارايه مي دهد با مشخصات جزيره كيش انطباق دارد. به طوري كه نيارخوس مي نويسد در اين جزيره بوستان‌ها و نخلستان‌هاي فراواني وجود داشته است. در دوره هخامنشيان، كيش مركز عمده صيد مرواريد بين النهرين و هندوستان بود و بازرگانان بزرگ دنيا به اين جزيره رفت و آمد داشتند

  دوران عظمت و شكوفايي تاريخ كيش از قرن چهارم هجري، پس از وقوع زلزله در سيراف آغاز شد. پس از آن كه بندر سيراف از رونق افتاد تورانشاه به كمك حكام محلي بني قيصر در اين جزيره بندرگاهي ايجاد كرد و به عمران و آباداني آن همت گماشت و كيش را به مركز عمده بازرگاني خليج فارس تبديل نمود. در دوره اتابكان فارس اهميت كيش به حدي بود كه والي خليج فارس در اين جزيره سكونت داشت و برتمام جزاير خليج فارس و درياي عمان حكومت مي كرد. طبق نوشته هاي سياحان و تاريخ نويسان، در اين دوره درآمد كيش بابت عشريه كشتي هاي تجاري مبالغ بسيار قابل توجهي بوده است

از شواهد و قراين چنين پيداست كه در عصر غزنويان، سلجوقيان، خوارزمشاهيان و مغول جزيره كيش در اوج شكوفايي و رونق و مركز بازرگاني خليج فارس بوده است. مورخيني نظير قزويني، فضل الله بن عبدالله شيرازي، ابن بطوطه و حمدالله مستوفي كه در اين دوره از كيش ديدن كرده اند همگي از عظمت، آباداني و زيبايي كيش سخن گفته اند. بنابر نوشته هاي مورخين، نام كيش در دوره ايخانيان مغول پيوسته با اسامي ولايات معتبري چون بغداد، شيراز، بحرين و هندوستان آورده مي شده و پيوسته پيشوند �دولتخانه� قبل از عنوان كيش ذكر مي شده است. علاوه بر اين، ويرانه هاي به جا مانده از شهر حريره در قسمت شمال جزيره نيز از عظمت جزيره كيش در آن دوران حكايت مي كند

اهميت استراتژيك كشور ما به عنوان شاهراه ارتباطي شرق و غرب و نيز موقعيت ويژه كيش در خليج فارس همواره مورد توجه كشورهاي ديگر بوده است. تحولات اقتصادي اروپا در سده هاي پانزدهم و شانزدهم ميلادي، اروپايي ها و از جمله پرتغالي‌ها را متوجه بازارهاي مشرق زمين نمود. در اوايل قرن شانزدهم ميلادي پرتغالي‌ها به منظور تسلط بر بازارهاي تجاري هندوستان، عربستان و ايران و با هدف گسترش قلمرو مستعمراتي خويش كشتي هاي جنگي و بازرگاني خود را به اقيانوس هند گسيل داشتند

در سال 1912 هجري برابر با 1506 ميلادي آلفونس آلبوكرك درياسالار مستعمره جوي پرتغالي با ناوگاني شامل چهارده ناو جنگي درياي عمان و خليج فارس را درنورديد وپس از آن كه مسقط و چند بندر ديگر را به آتش كشيد در برابر شهر هرمز لنگه انداخت و از امير هرمز و كيش خواست كه خود را تسليم و از شاه پرتغال اطاعت نمايد. اين درخواست پذيرفته نشد و پرتغالي‌ها هرمز و گمبرون را را تصرف كردند، سرنوشت كيش دگرگون شد و عصر انزوا و سكون آغاز گرديد. علت اين امر اين بود كه اهميت استراتژيك جزيره هرمز به واسطه قرار داشتن بر دهانه خليج فارس از نظر پرتغالي ها به مراتب بيشتر از جزاير داخل خليج فارس و از جمله جزيره كيش بود و هرمز مي توانست وظيفه دفاع در مقابل يورش و مهاجمين ديگر را به شايستگي انجام دهد

پرتغالي‌ها تا دوره صفويه در كيش حضور داشتند و متاسفانه جز غارت و ويراني اثر ديگري از خود بر جاي نگذاشتند، تا اين كه بالاخره شاه عباس صفوي پس از فارغ شدن از جنگ عثماني‌ها‌ به آزاد ساختن بحرين، هرمز و كيش از تسلط بيگانگان همت گماشت

با اين همه هنگامي كه در دهه سوم قرن هفدهم ميلادي جزيره هرمز و ديگر جزاير و بنادر ايراني خليج فارس، به ايران بازگشت، نه تنها از اهميت كيش بلكه حتي از اهميت جزيره هرمز نيز كاسته شد و جاي آن را موقعيت جغرافيايي واقتصادي قابل توجه بندر جديد التاسيس عباس گرفت. در اين دوران كيش جزيره أي نيمه متروك و منزوي بود و حتي در دوره هايي به جايگاه دزدان دريايي خليج فارس بدل شد

كيش در دوران ناصرالدين شاه به عنوان تيول به قوام الملك شيرازي � يكي از ايل سالاران متنفذ فارس واگذار شد و او نيز آن را با مبلغ 25000 تومان به محمدرضا خان سطوت الممالك بستكي حاكم لنگه فروخت. جزيره كيش تا دوره پهلوي چندين بار خريد و فروش شد تا اين كه در سال 1340 خورشيدي دكتر منوچهر اقبال، اين جزيره را به مبلغ نه ميليون ريال از ورثه محمدرضا خان سطوت الممالك بستكي خريداري كرد

در سال 1349 جزيره كيش مورد بازديد هيات‌هاي كارشناسي ايران و آمريكا قرار گرفت و با توجه به موقعيت جغرافيايي و استراتژيكي مناسب، به عنوان يك مركز بين المللي توريستي - تجاري مورد توجه قرار گرفت. به منظور جلب جهانگردان به اين جزيره و تامين آسايش و رفاه آنان، در مهر 1351 سازمان عمران كيش به ثبت رسيد. سازمان عمران كيش طرح منطقه توريستي جزيره كيش را با الگو قراردادن جزاير هاوايي و كرانه‌هاي جنوبي درياي مدينترانه، با هزينه زيادي آغاز كرد و تا پيش از انقلاب فاز اول آن را به همراه بخشي از فاز دوم به اجرا درآورد. با پيروزي انقلاب اسلامي روند فعاليت‌هاي سازمان عمران متوقف شد.

در اسفند ماه 1358 شوراي انقلاب از حقوق و عوارض گمرگي در جزيره كيش عملا سرفصل جديدي را در جهت شروع فعاليت‌هاي تجاري و رونق منطقه محروم جنوب كشور گشود. اما مشكلات سال‌هاي پس از انقلاب موجب شد كه اين لايحه قانوني تا سال‌ها به اجرا در نيايد. تا اين كه در تير 1368 هيات وزيران در خصوص ورود و خروج كالا و نيز صادرات مجدد و توليد براي صادرات، جزيره كيش را به عنوان منطقه كاملا آزاد تجاري � صنعتي ثبت و اعلام كرد واز اين تاريخ به بعد فعاليت‌هاي اقتصادي مجددا در جزيره كيش شروع شد.

بالاخره در سال 1371 با تاسيس سازمان منطقه آزاد كيش اين جزيره جاني تازه گرفت و دوران توسعه سريع كيش آغاز شد.

براي آناني كه در جست وجوي بقايايي از تاريخ كهنسال كشور ما هستند، براي دوستداران دريا، خشكي، طلوع و غروب، كيش حرفي براي گفتن دارد. كيش در قرن‌هاي پنجم تا هفتم هجري در اوج آباداني و رونق بوده است. علاوه بر شهادت مورخين و سياحان ايراني و عرب، وجود بقاياي شهر تاريخي حريره گواه بر اين است كه كيش در دوره‌هاي ايلخانيان، تيموريان و اتابكان پارس، جزيره‌اي آباد، شهري زيبا و يكي از مراكز عمده تجاري منطقه بوده است
عنوان: موقعيت جغرافيايی و توپوگرافی جزیره کیش
رسال شده توسط: Elnaz در ۲۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۲:۲۱:۲۷
جزيره کيش با مساحت 90/457 کيلومتر مربع، پيرامون ساحلی 20 کيلومتر و شکل کلی تقريباً بيضی، در فاصله 18 کيلومتری بندر گرزه � سرزمين پيوسته ايران � در خليج فارس قراردارد. فاصله کيش از راه دريا تا جزيره هندورابی 28 کيلومتر ،تا جزيره فارور 55 کيلومتر ،تا جزيره سيری 87 کيلومتر ، تا جزيره ابوموسی 177 کيلومتر ،تا قشم 225 کيلومتر ، تا بندر عباس 300 کيلومتر، تا چابهار 675 تا بوشهر740 کيلومتر و تا دبی 200 کيلومتر فاصله کيش تا تهران از راه هوائی 1052 کيلومتر و از راه زمينی 1600 کيلومتر فاصله کيش تا اصفهان نيز از راه زمينی 1200 کيلومتر است کيش در ربع اول راستای سواحل 1359کيلومتری جنوب ايران در دهانه ی خليج فارس و تقريباً در نزديک بخش پايانی اين آبراه در محدوده تنگه هرمز واقع است. عرض شمال آن 32 26 درجه و طول شرقی آن 58 53 است و در جهت ساحل غربی � به ساحل شرقی (فاصله ی مجتمع مرجان � ميدان هور) ، 45/15 کيلومتر طول دارد. بيشترين عرض جزيره در راستای ساحل جنوبی به ساحل شمالی (فاصله ی بندرگاه گمرک� فانوس دريائی) 5/7 کيلومتر است. سطح جزيره فاقد توپوگرافی ويژه مانند پديده کوه و حتی تپه مرتفع است. فرودگاه بين المللی کيش در مرکز و در بخش مرتفع آن که حدود 40 � 35 متر ارتفاع دارد احداث شده است. بيشترين شيب جزيره از شمال فرودگاه به طرف ساحل (هتل شايان) است.کيش از طبيعتی زيبا و منحصر به فرد بر خوردار است . سواحل آرام با ماسه های   مرجانی آب زلال دريا که شفافيت کم نظير آن امکان مشاهده انواع آبزيان را در عمق چند متری مقدور می سازد پوشش گياهی مناسب و سر سبزی و طراوت آن به ويژه در هفت ماه از سال چشم اندازی زيبا و تماشائی به آن بخشيده است که سالانه حدود يک ميليون نفر از دوستداران طبيعت و دريا را به سوی خود جلب   می کند. 

محيط (پيرامون)
 كيلومتر
 51/14
 
طول (حداكثر درازا)
 كيلومتر
 15/45
 
عرض (حداكثر پهنا)
 كيلومتر
 7/9
 
مساحت
 كيلومترمربع
 90/457
 
بلندترين ارتفاع طبيعي
 متر
 45
 
پايين ترين ارتفاع
 متر
 0
 
عنوان: سواحل جزیره زیبای کیش
رسال شده توسط: Elnaz در ۲۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۲:۲۴:۱۹
خاک کیش دارای ساخت مرجانی است و با رنگ نقره فام در زیرآفتاب از درخشندگی خیره کننده ای برخوردار است . این ویژگی را بسیاری از سواحل دنیا که از ماسه خاکستری پوشیده شده اند ندارند.آب دریا در ساحل این جزیره شفاف و روشن است و تا فاصله ای دور می توان کف دریا را به راحتی تماشا کرد.کارشناسا ن محیط زیست این خاصیت را به وجود مرجان ها در پیرامون جزیره نسبت می دهند و معتقدند که مرجان ها به صورت طبیعی موجب تصفیه آب و شفافیت و زیبایی سواحل جزیره هستند.

کیش به نسبت وسعت خود دارای یکی از وسیع ترین ساحل هاست و در دنیا کمتر ساحلی را می توان یافت که در وسعت سواحل کیش قابل استفاده باشد و مسافران بتوانند با آرامش و دور از غوغاهای سواحل معروف در آن به استراحت بپردازند.

ماهی ها و دیگر آبزیان موجود در سواحل کیش استثنایی ترین ویپگی این جزیره به شمار می روند.ماهی های تزیینی و بسیار زیبا که در آبهای حاشیه کیش غوطه ور هستند و وجودشان را از تماشاگران پنهان نمی کنند جاذبه استثنایی کیش به حساب می آیند و می توانند مسافران را ساعت ها سرگرم کنند .در عین حال مرغوب ترین ماهی های خوراکی کشور نیز از همین سواحل توسط شرکت صید کیش و بومیان ماهیگیر صیر می شود.علاقه مندان به ماهیگیری می توانند در سواحل جنوبی و غربی جزیره به صید بپردازند
عنوان: پاسخ : جاذبه های گردشگری
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۲۳:۲۸
از دوستان تقاضا می شود جهت معرفی بهتر جذابیتها ی همدان برای هر موردی که در پایین آورده شده یک یا چند عکس و توضییح مختصری در تاپیکهای دیگر پیوست گردد .
اگر تصمیم دارید با تمدنی کهن آشنا گردید و لذت ببرید حتما برنامه ای جهت دیدن این همه زیبایی تنظیم کنید .

                                                      پیروز باشید
· آرامگاه بوعلي
· آرامگاه باباطاهر
· كتيبه گنجنامه
· مجسمه شيرسنگي
· گنبد علويان
· برج قربان
· مسجد جامع
· مقبره استر و مردخاي
· سد اكباتان
· تپه عباس آباد
· پيست اسكي تاريك دره
· موزه بوعلي
· موزه تاريخ طبيعي
· موزه هگمتانه
· امامزاده شاهزاده حسين
· امازاده يحيي
· امامزاده محسن
· امامزاده هادي ابن علي
· امامزاده اهل بن علي
· امامزاده اسماعيل

جاذبه هاي ملاير

· پارك سيفيه
· مسجد جامع
· تپه توشيجان
· رودخانه حرم آباد
· كوههاي سرده و گرمه
· مسجد شيخ الملوك
· امامزاده عبدالله
· امامزاده زبيده خاتون

جاذبه هاي نهاوند

· ستون سلوكي
· ميدان قيصريه
· مسجد جامع
· حمام حاج آقا تراب
· سراب گيان
· سراب فارسيان
· سراب ملوسان
· سراب گاماسياب
· مقبره باباپيره
· بند ليلي يادگار

جاذبه هاي تويسركان

· مقبره حيقوق نبي
· آرامگاه مير رضي الدين
· مدرسه علميه شيخ عليخان زنگنه
· كاروانسراي فرسفج
· شاهزاده ناصر
· امامزاده كوه
· امامزاده شاهزيد
· كمربسته سركان
· منطقه خان گرمز
· آبشار افشار
· رودخانه خرم رود
· رودخانه سرابي
· كاروانسراي شاه عباس مربوط به دوره صفويه

جاذبه هاي كبودرآهنگ

· غار عليصدر
· حمام سنگي
· قلعه كيكاووس
· امامزاده ذوالفقار
· امامزاده راهب

جاذبه هاي اسدآباد

· مسجد شاه تهماسب
· سنگ نوشته هاي سلطاني
· كتيبه سلطانيه
· كتيبه يادبود سيد جمال
· رودخانه گردنه
· حمام دوره صفويه
· مسجد ميرزا آقا جاني
· آب انبار شاه عباس
· تالاب پيرسلمان
· تالاب دربند
· امامزاده پير سلمان

جاذبه هاي رزن

· مارچهل دم
· آب معدني سيكندران
· امامزاده اظهر

جاذبه هاي بهار

· لالجين
· آرامگاه حاج شيخ محمد بهاري
· دشت بهار
عنوان: سوغات شهر همدان
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۲۵:۰۶
سوغات استان همدان

سفال و سراميك، چرم و كالاي چرمي، فرش، گليم و جاجيم، انگشت پيچ، سير، شير شيره، قيسي، مويز، شيره انگور.

سوغات ملاير

انگور، شيره، كشمش سبز و تيزابي، باسلق، سجق، عسل، منبت كاري، فرش، گليم، گيوه

سوغات تويسركان

گردو، بادام، پشمك، نقل و نبات، عسل، سماق، منبت كاري، صابون محلي، انواع آلو، شاطه حلوا.

سوغات نهاوند

گز، لواشك، سنل، آلو، خيارشور، حلوا گردويي، عسل، نقل

سوغات اسد آباد

رب گوجه فرنگي، مويز، شيره

عنوان: غار علیصدر
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۲:۰۶:۱۳
با سلام و درود
موقعیت جغرافیایی :

در روستاي عليصدر از توابع شهرستان كبودراهنگ و75 كيلومتري شمال غربي شهر همدان يكي از عجايب طبيعي جهان و نمونه نادري از غارهاي آبي قابل قايقراني به نام غار عليصدرواقع شده است كه به طول جغرافيايي 48درجه و 18دقيقه و عرض35درجه و18دقيقه داراي ارتفاع 1900متر از سطح درياست.امكان دسترسي به غار عليصدر ازسه مسير فراهم است

 در روستاي عليصدر از توابع شهرستان كبودراهنگ و75 كيلومتري شمال غربي شهر همدان يكي از عجايب طبيعي جهان و نمونه     نادري از غارهاي آبي قابل قايقراني به نام غار عليصدرواقع شده است كه به طول جغرافيايي 48درجه و 18دقيقه و عرض35درجه     و18دقيقه داراي ارتفاع 1900متر از سطح درياست.امكان دسترسي به غار عليصدر ازسه مسير فراهم است

1-همدان لالجين به بيجار كه جديد الاحداث و مناسب تر است.

2-از تقاطع سه راهي پايگاه هوايي نوژه ( در جاده همدان به رزن)

3-از طريق همدان به صالح آباد.


غار عليصدر در ارتفاعات ساري قيه ( صخره زرد)‌به وجود آ مده است.در اين كوه دو غار ديگر به نامهاي سوباشي و سرآب وجود دارد كه ترتيب 11و 7 كيلومتربا غارعليصدر فاصله دارند به لحاظ گسترش زياد لايه هاي سنگ  آ هك متبلور در منطقه امكان ارتباط بين غارهاي مذكور با غار عليصدر وجود دارد.


تاريخ پيدايش :

زمين شناسان قدمت سنگ هاي اين كوه را به دوران دوم زمين شناسي يعني دوره ژوراسيك ( 190 تا 136 ميليون سال قبل ) نسبت مي دهند و شواهد به دست آمده از درون غار حاكي از آن است كه اين غار پناهگاه انسان هاي اوليه بوده است .مردم روستاي عليصدر و روستاهاي اطراف از قديم الايام به وجود آن پي برده بودند واز آب آن بهره برداري مي كرده اند ولي هيچگاه كاربري گردشگري آن مطرح نبوده است تا اينكه در پنجم مهرماه 1342 گروهي 14 نفره از اعضاءهيئت كوهنوردي همدان غار عليصدر را مورد بازديد وكاوش قرار دادند. اين عده توانستند با وسائل ابتدايي مانند چراغ دستي و تيوب لاستيك مقداري در درون غار پيشروي كنند بازديد اين گروه در روزنامه هاي محلي منعكس شد ودر سال 1346 با پخش خبر كشف يك غار شگفت انگيز و بي انتها در سطح رسانه هاي ملي سيل محققان كوهنوردان و علا قمندان اثر طبيعي به سوي آن سرازيز شد . در سال 1352 كوهنوردان همداني دهانه ورودي غار  را به قطر 50 سانتيمتر تعريض نمودند واز سال 1354 استفاده عمومي از غار عليصدر آغاز شد در آن زمان اهالي روستا مسافران را با چراغ دستي قايق و پارو به ديدن قسمتهاي ابتدايي غار مي بردند .

چگونگي ايجاد:- در نتيجه تركيب آب حاصل ازبارش قطرات باران با گاز دي اكسيد كربن موجود در هوا تشكيل اسيد كربنيك ضعيف ونفوذ آن در زمينهاي آ هكي و انجام واكنش شيميايي تركيبي نا پايدار به نام بي كربنات كلسيم به وجود آورده است چون اين ماده در آب محلول است در درون لايه هاي آهكي ضخيم فضاهاي خالي ريزي ايجاد كرده واين فضاهاي خالي ميليون ها سال گسترش پيدا كرده و به مورور به هم پيوسته اند وبه عبارتي ميليونهاسال قلم صانع جهان خلقت به حكاكي ونقش آ فريني اين شاهكار شگفت انگيز مشغول بوده است تا اين غار بسيار وسيع در دل زمين ايجاد شده است .

زيبايي هاي غار عليصدر :- غار عليصدر از بسياري جهاد علي الخصوص به علت وجود گذرگاههاي ممتد آبي و درياچه هاي وسيع و قابل قايقراني كه در سرتا سر غار گسترده شده اند يك از زيبا ترين جلوهاي طبيعي ايران وجهان و پديده اي  منحصر به فرد در نوع خود ميباشد كه فقط در معدودي از غارهاي جهان مثل غار موليس در فرانسه و غارهاي شواليه وبوكان در استراليا چنين زيبائيهاي خيره كنندهاي وجود دارد آب درياچه غار بدون رنگ و بو ميباشد و مزه آن معمولي است وهيچگونه حيات جانوري در آن وجود ندارد درجه حرارت آن در طول سال ثابت ودر حدود 12 درجه سانتي گراد و به قدري زلال است كه تا عمق 10 متري با نور معمولي و چشم غير مسلح بخوبي قابل رويت است نتايج آزمايشهاي فيزيكو شيميائي بر رور آن نشان مي دهد كه در نقاط مختلف غار ثركيبات شيميائي آن نزديك به هم بوده وجزء آبهاي بي كربناته كلسيك سبك با  ph اسيديته نزديك به خنثي ميباشد وبدليل وجود املاح آهكي فراوان در آب غير قابل خوردن است از آنجا كه مازاد آب غار توسط رشته هاي مختلفي ( مثل چشمه شور ) به خارج غار هدايت مي شود لذا ? سطح آب در طي فصول و سالهاي مختلف به استثنا ء مواقع كم آ بي يك نواخت است ولي در مواقع كم آبي داراي نواساناتي بوده كه آثار آن برروي ديواره غار به خوبي مشهود است

آب غار در قسمتهاي مختلف آن از صفر تا 14 متر در نوسان است آب درياچه غار از چشمه هاي زير زميني ريزش مداوم آب از ديوار وسقف غار تامين ميشود كه منشا آنها به طور كلي از محل ريزشهاي جوي است سقف غار كه در بعضي قسمتها تا حدود 10متر از سطح آب ارتفاع دارد پوشيده از كربنات كلسيم خالص ودر بعضي قسمتها مخلوط با عناصر ديگر است كه برسر راه جريان آب از خارج به داخل غار به وجود آمده اند اين روسوبات به صورمختلف استالا كتيت هايي ( چكنده ) را تشكيل داده اند ودر كف غار ودر جاهايي كه آب وجود ندارد استالاكميت هايي ( چكيده) با اشكال متنوع و جذاب به فور ديده ميشود منظره داخل غار بسيا ربديع و هواي آن يسبار پاك و لطيف بوده و عاري از هر گونه گرد وغبار والودگي ميكروبي است ودر تابستان خنك ودر زمستان گرم و مطبوع است همچنين هواي داخل غار سبك بوده وحالت سكون مطلق دارد به طوري كه چنانچه شمعي در آنجا روشن كنند هيچ  گونه حركتي در شعله شمع ديده نمي شود.در برخي از معابر غار 10 الي11 كيلومتر پيشروي شده است ولي هنوز تمام كانلها و شبكه هاي ارتباطي غار كشف نشده اند در حال حاضر پس از طي مسير قابل قايقراني غار نوردي پياده در قسمت خشكي غار آغاز مي شود و گردشگران پس از طي مسافتي نسبتا طولاني مجددا با قايق ادامه مسير مي دهند تا كنون 14 كيلومتراز معابر غار كشف شده ولي تنها 4 كيلومتر از معابر كه با پرژكتور نور پردازي شده اند مورد بازديد قرار مي گيرند در مجموع بازديد از محوطه وسيع قنديل بزرگ جزاير سوم و چهارم قايقراني غار نوردي و گذر از پيچ و خم گذرگاههاي آبي و دالانهايي با سقف بلورين به بيننده مي با وراند كه در اين اثر حقيقتا يكي از شاهكار هاي جهان آفرينش است و هيچ وصفي توان توصيف اين همه شكوه و زيبايي را ندارد

تاسيسات رفاهي و تفريحي جنبي - در مجموعه سياحتي غار عليصدر براي بازديد كنندگان تسهيلاتي شامل : يك باب مهمانسرا 10 دستگاه ويلاي چوبي يك و دو خوابه 16 دستگاه سوئيت اقامتي 50 دستگاه چادر صحرائي رستوران بازارچه خريد مواد خوراكي و صنايع دستي نمازخانه سرويس بهداشتي توقفگاه اتومبيل وسايل بازي كودكان فضاي سبز و امكان كوهنوردي فراهم است .



عنوان: آرامگاه بوعلی سینا
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۲:۰۸:۵۲
الف : زندگي نامه

درسوم صفر 373 هجري قمري در روستاي افشنه از توابع خور مثين بخارا در خانه عبدا... بن سينا از مادري به نام ستاره نابغه شرق متولد شد كه او را حسين نهادند و بعدها آوازه علم ودانش او مرزهاي ان روزگار را در هم نورديد وقرنها افكار و انديشه هاي ژرف اوالهام بخش سالكان طريقت و چراغ هدايت عالمان و انديشمندان رشته هاي مختلف علمي گرديد و به اعتبار اينكه پسرش علي و جدش سينا بود ( علي بن حسين بن عبدا... بن سينا) ابوعلي سينا ( بوعلي سينا ) خوانده شد. وي در همدان اوان كودكي قرآن را حفظ كرد و در علوم مختلف چون رياضيات . صرف . نحو . لغت و معاني . جبر مقابله . هندسه . فلسفه و منطق . چنان تبحري به دست آورد كه تا آن زمان كسي به آن پايه نرسيده بود او پس از فلسفه به طب رو آورد و همزمان از تحصيل فقه نيز غافل نبود در طب نيز چنان شهرتي كسب كرد كه همه روزه گروهي از بيماراني كه از اطباء ديگر مايوس شده بودند از معالجات او بهره مند مي شدند به طوري كه خود او گفته است هر گاه در مساله اي سرگردان مي ماند به مسجد جامع مي رفته نماز مي گذارده و در برابر آفريدگارش فروتني مي كرده تا اينكه دشواري بر او گشاده مي گشت بوعلي كه در 22 سالگي از بخارا به گرگانج ( پايتخت خوارزمشاهيان )‌عزيمت كرد مورد تجليل و تكريم بسيار قرار گرفت و در سن 30 سالگي در تمام كشورهاي اسلامي شهرت يافته بود وي پس از چندي به ري رفت و مورد استقبال مجدالدوله حكم ري و مادرش سيده ملك خاتون قرار گرفت ولي تهاجم سلطان محمودغزنوي به ري سبب شد كه از طريق قزوين به همدان عزيمت نمايد بوعلي به پيشنهاد شمس الدوله حاكم وقت همدان وزارت او را پذيرفت ولي در زمان ديالمه لشكريان ديالمه براو شوريدند و اورا نزد شمس الدوله بردند و تقاضاي قتل او را كردند كه شمس الدوله تنها يه غزل او رضايت داد ابن سينا به منزل دوست صميمي خود ابو سعيد دخوك رفت سپس به تاليف كتابهاي طبيعيات . شفا و قانون پرداخت او طي نامه اي از علا الدوله كاكويه خواست كه اگر اجازت فرمايد به خدمت او درآيد . در اين زمان توسط عمال تاج الدوله فرزند شمس الدوله دستگير و به مدت چهار ماه زنداني شد در زندان باقيمانده كتاب شفاو نيز كتابهاي هدايهو رساله حي بن يقطان را به اتمام رساند در خلال اين مدت علا الدوله كاكويه ضمن اجابت در خواست بوعلي و به قصد تنبيه تاج الدوله و تسخير همدان به سمت همدان حركت كرد كه بدون مقاومت اين شهر به تصرف او درآمد سپس بوعلي از زندان آزاد شد به اصفهان رفت و به وزارت علاء الدوله منصوب شد ونزد او منزلت خاصي داشت و تا آخر عمر در خدمت او ماند تا اينكه در مسافرتي كه به همراه علاء الدوله به همدان داشت يه مرض قولنج دچار شد وقتي به همدان رسيدند متوجه شد كه بدنش قدرت مقابله با بيماري را ندارد و گفت : آن مدبري كه تدبير بدن من مي نمود از تدبير دست برداشت ديگر معالجه من نفعي ندارد پس غسل كرد و توبه نمود و آنچه داشت به فقرا بخشيد و هر سه روز يك بار از حفظ ختم قرآن مي كرد و در حالت احتضار اين شعر را مي خواند :

 

تا باده عشق در قدح ريخته اند                                و ندر پس عشق عاشق انگيخته اند

با جان و روان بوعلي . مهر علي                            چون شير وشكر به هم درآميخته اند

و مي كفت : مرديم و آنچه با خود برديم اين است كه دانستيم كه هيچ ندانستيم . شيخ الرئيس .حجه الحق . شرف الملك ابوعلي سينا در روز جمعه اول ماه مبارك رمضان سال 427 هجري قمري به جوار رحمت الهي پيوست و در همدان مدفون گرديد .


(http://www.hamedan.post.ir/_Hamedan/images/Picture%20015.jpg)

ب: بناي ياد بود آرامگاه بوعلي

آرامگاه بوعلي در ميانه ميداني به همين نام واقع است ميداني بيضوي با درختان چنار كهنسال باغچه هاي موزون . بنايي زيبا و تنديسي كه معرف اين ميدان است تفرجگاه زيبايي را به وجود آورده است كه چون نگيني در قلب اين شهر كهن مي درخشد شهر هاي مهم جهان معمولا" هر يك به قامت بناي يادبودي مشهورند همدان نيزحدود 50 سال است كه به برج آرامگاه بوعلي مزين و معروف است . بناي آرامگاه تاكنون سه بار نوسازي شده است مقبره قديمي آن كه در زمان قاجاريه ساخته شده بود در خورشان و شخصيت علمي اين متفكر بزرگ نبود بنابراين انجمن آثار ملي ايران به مناسبت هزارمين سال تولد بوعلي سينا در سال 1330 تصميم به تجديد بناي آن گرفت طرح ونقشه بناي فعلي با معماري مهندس هوشنگ سيحون به سبك معماري قرني كه حكيم در آن  مي زيسته از روي قديمي ترين بناي تاريخ دار اسلامي يعني برج قابوس بن شمگير در شهر گنبد كاووس اقتباس شده است بناي آرامگاه تلفيقي از دو شبك معماري ايران باستان و ايران بعد از اسلام است كه با بهره گيري از هنرمعماري سنتي و شيوهاي نوين در آن از عناصري چون برج الهام گرفته از برج گنبد قابوس باغچه ها متاثر از باغهاي ايراني آب نماها الهام گرفته از حوض خانه هاي سنتي و نمائي با روكار سنگهاي حجيم و خشن خارا كه با سنگ گرانيت كوهستان الوند آراسته شده و نمودار كاخهاي باستاني ايرانيان است استفاده شده است به اين ترتيب كار ساخت بناي جديد در سال 1333 هجري شمسي به پايان رسيد محل فعلي آرامگاه بوعلي منزل مسكوني ابو سعيد دخوك دوست صميمي بوعلي سينا بوده است كه او نيز در جوار بوعلي سينا مدفون مي باشد درحال حاضر تالار جنوبي آرامگاه به عنوان موزه محل نگهداري سكه سفال . برنز و ساير اشياء كشف شده زير خاكي مربوط به هزاره هاي قبل از ميلاد و دوران اسلامي مي باشد و در تالار شمالي كتابخانه اي مشتمل بر 8000 جلد كتاب خطي و چاپي نفيس ايراني و خارجي و غرفه هايي مربوط به آثار بو علي سينا و شعرا و نويسندگان همداني نگهداري مي شود در غرفه آثار بوعلي عكسي از جمجه بوعلي نيز در معرض ديد گذاشته شده كه احتمالا" به هنگام تخريب مقبره قديمي تهيه شده است . مكمل اين بنا بوستاني به شكل نيم دايره با فضاي سبزي تنديس بوعلي نيزدر حالي كه كتابي در دست و دو چشم خيره بر افقهاي دور دارد در ضلع شرقي ميدان نصب شده است و شايد اين شعر خود را بر لب دارد :

دل گرچه در اين باديه بسيار شتافت                         يك موي ندانست ولي موي شكافت

اندر دل من هزار خورشيد بتافت                             آخر به كمال ذره اي را ه نيافت
عنوان: معرفی اجمالی همدان
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۲:۲۴:۰۳
معرفي استان همدان

استان همدان از جمله استان ها و مناطقي است كه زيبايي ها و جاذبه هاي بكر و منحصر به فرد طبيعت را در كنار آثار تاريخي، فرهنگي و بناهاي بازمانده از دوران باستان يكجا به مسافران و علاقه مندان هديه مي كند و به همين دليل همه ساله جمع كثيري از ايرانگردان و جهانگردان خارجي در ايام مختلف از جاذبه هاي توريستي و سياحتي اين استان ديدن مي كنند. با آرزوي سپري كردن روزهاي خوش و پرخاطره در سفر به استان همدان، اطلاعاتي چند از ويژگي هاي سياحتي و امكاناتي كه براي مسافران در سطح اين استان در نظر گرفته شده است ارائه مي شود.

موقعيت طبيعي و جغرافيايي
 

استان همدان با وسعتي حدود 20000 كيلومتر مربع و بيش از 2 ميليون نفر جمعيت، در غرب ايران قرار گرفته است با 8 شهرستان به نامهاي: همدان- ملاير- نهاوند- تويسركان- اسدآباد- كبودرآهنگ- بهار و رزن.

شهر همدان در طول 48 درجه و 31 دقيقه و عرض 34 درجه و 47 دقيقه جغرافيايي واقع است و مساحت آن به 90 كيلومتر مربع مي رسد. اين شهرستان از شرق به اراك و ساوه، از جنوب به ملاير و تويسركان، از غرب به اسد آباد و كنگاور و از شمال به كبودرآهنگ و لالجين محدود است.

شهر همدان، در دامنه كوهستان الوند قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دريا 3574 متر است و رشته كوه الوند مرز طبيعي همدان و تويسركان بشمار مي رود كه بلندترين قله آن كلاغ لان ناميده مي شود.

850 اثر تاريخي، فرهنگي و چشم اندازهاي بي نظير طبيعي استان همدان در انتظار مسافران است. اين استان محصور در دامنه هاي شرقي زاگرس و ارتفاعات منفرد الوند از پرجاذبه ترين مناطق تاريخي، فرهنگي و سياحتي ايران محسوب مي شود و سالانه افزون بر 2 ميليون ايرانگرد و جهانگرد خارجي از 850 اثر تاريخي، فرهنگي و چشم اندازهاي بي نظير و بديع طبيعي اين استان بازديد مي كنند.


عنوان: درباره همدان
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۳:۳۴:۱۲
منطقه حفاظت شده خان گرمز شهرستان تويسركان



این هم عکس یکی از بز های کوهیه که تو محوطه محیط بانی نگهداری میشه


متن زیر درباره مشخصات منطقه است که از سایت اداره کل حفاظت محیط زیست استان همدان تهیه شده است .

((منطقه حفاظت شده خان گرمز شهرستان تويسركان استان همدان))



 ـ موقعيت جغرافيايي :

اين منطقه با مساحتي بالغ بر 5000 هكتار در ميان 16 روستاي اطراف آن در غرب شهرستان تويسركان و جنوب شهرستان اسدآباد و جنوب غربي قله الوند و به لحاظ مختصات جغرافيايي بين مدار 34 درجه و 35 دقيقه تا 34 درجه و 40 دقيقه عرض شمالي و48 درجه و 10 دقيقه تا 48 درجه و 15 دقيقه طول شرقي قرار گرفته است ، اين منطقه از شمال به روستاهاي قلقل،گنبله ، بهارآب، ترميانك ، هوش و از شرق به روستاهاي حاجي آباد ، سوتلق ، قلي لاله بالا و از طرف غرب به روستاهاي مين آباد ،تقي آباد ،سازيان ، كنجوران سفلي و از طرف جنوب به روستاهاي كنجوران عليا و وسطي،قلي لاله پايين ، ولاشجرد محدود مي شود.

2ـ وضعيت اقليمي:

اين منطقه داراي آب و هواي نيمه خشك و سرد و معتدل بوده و رژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي است متوسط ميزان بارندگي آن در سال 400 ميلي متر و ميانگين درجه حرارت در سال 13 درجه سانتي گراد مي باشد . گرمترين ماههاي سال اواسط تير و مردادماه و سردترين ماه سال بهمن مي باشد، دراين منطقه 2 ماه يخبندان داريم كه در ماههاي اواسط دي و بهمن اتفاق مي افتد .

3 ـ زمين شناسي و ناهواريها :

اين منطقه با ارتفاع 2853 متر از سطح دريا در ضلع شمالي ، داراي صخره ها و پرتگاههاي مرتفع و صعب العبور مي باشد. كه در معرض فرسايش شديد ناشي از بارندگي و يخبندان مي باشد ، همچنين در ضلع جنوبي نيز شاهد وجود صخره هاي سنگي و غارهاي متعددي چون غار بهرامي ، غار مر لرستاني ، غار عبدا... خان مباشيم ، همچنين در اين منطقه دره هاي عميق و طولاني چون دره تقي آباد ، دره كفتاران ، دره وزم در و غيره وجود دار دكه آب ناشي از بارندگي و ذوب برفهاي منطقه را به پايين دست منطقه هدايت مي كند. جنس سنگهاي منطقه بيشتر از جنس آهك و سيليس مي باشدكه غارهاي موجود بر اثر حل شدن اين سنگهاي آهكي دراثر بارندگي بوجود آمده است، جنس خاك منطقه بيشتر رسي لومي مي باشد .

4 ـ منابع آبي منطقه :

آب وحوش منطقه از دو دسته آب تامين مي شود :
1ـ آب چشمه هاي منطقه كه به سطح زمين جاري مي شود .
2 ـ آب ناشي از بارندگي و ذوب برفهاي ارتفاعات منطقه كه به صورت نهرهاي كوچك و بزرگ از شكاف صخره ها و دره هاي عميق جاري مي شود ، ويا به صورت آبگير و تالابهاي كوچك فصلي ظاهر مي شود مثل آبگير تخت سر منطقه كه تا اواخر بهار داراي آب مي باشد و منبع تامين كننده آب وحوش در فصل بهار مي باشد .
چشمه هاي اصلي وتامين كننده آب شرب وحوش و پرسنل منطقه و آبياري فضاي سبز پاسگاه 5 دهنه چشمه به نامهاي چشمه شرشره ، كفتاران ، كني خان . علي زمان و چشمه وزمان مي باشند . كه بيشترين ميزان دبي آب را در اواسط فصل بهاروكمترين ميزان دبي را در اواخر فصل تابستان دارا مي باشند . چشمه هاي كفتاران و شرشره دو چشمه اصلي و پر آب منطقه هستند كه با ذخيره كردن آب چشمه شرشره در استخر ذخيره كشاورزي آب ،آبياري 2 هكتار فضاي سبز منطقه با استفاد ه از سيستم آبياري قطره اي تامين مي شود.

5 ـ پوشش گياهي منطقه :

به طور كلي پوشش منطقه حفاظت شده خانگرمز به دو دسته تقسيم مي شود :
1 ـ پوشش علفزار ( گراس لند ) بيشتر در ارتفاعات بالا و تخت سر ديده مي شوند .
2 ـ پوشش بوته زار ( بوش لند ) در ارتفاعات پايين تر و تپه ماهورهاي اطراف ديده مي شود .
3 ـ پوشش پهن برگان ( فرب ) كه بيشتر دست كاشت و مصنوعي و در حدود 2 هكتار مي باشد.
بيشترين نوع پوشش گياهي منطقه را پوشش علفزار تشكيل مي دهد كه تيپ مرتعي و از خانواده گرامينه ها مي باشند . به طور كلي گونه هاي غالب گياهي عبارتند است: خانواده گرامينه ها ، علف گوسفندي ، گل قاصد ، سريش ها ،گونه هاي فرفيون ، گونه شقايق، جامعه گونه اي گون ،لاله ، كلاه ميرحسين ، درمنه كاكوتي ،كنگر ،بله گوش ، ميخك ، بابونه ، داغداغان ، شيرخشت ، چاي علفي ، رزوحشي ، نخود وحشي ، گل ماهور ، بادام كوهي ، وليك ، آلبالوي وحشي وساير گونه هاي ديگر موجود كه بايستي مورد تحقيق و مطالعه وسيع جهت شناسايي و رده بندي گونه اي قرار گيرند .


 ـ گونه هاي جانوري منطقه :
اين منطقه به دليل پوشش گياهي غني و منحصر به فرد و صخره هاي مرتفع بهترين زيستگاه كل و بز و قوچ و ميش در غرب كشور است كه از رشد 25 درصدي جمعيت در سال برخوردار است كه مرهون تلاش و زحمات شبانه روزي پرسنل اجرايي در مسير حفظ و حفاظت از زيستگاههاي منطقه است .گونه هاي شاخص و مهم جانوري منطقه عبارتند از پستانداران : كل وبز ـ قوچ وميش ـ گربه وحشي ـ گرگ ـ روباه ـ شغال ـ كفتارـ خرگوش ـ سمور ـ گوركن ـ تشي ـ زردبره ـ رودك عسل خوارـ خارپشت ـ حشره خوارـ حفار و انواع موشها
پرندگان : عقاب طلايي ـ كبك ـ تيهو ـ دليجه ـ كلاغ نوك سرخ ـ كبوتر ـ كمر كولي ـ زاغي ـ چكچك ـ سهره ـ سارـ جغد ـ سبز قبا ـ سنگ چشم ـ دم جنبانك .
انواع خزندگان : چوخ مار سمي ـ افعي زنجاني ـ مار نيمه سمي : يلدمار ـ سوسن مار ـ مارهاي غير سمي : شلاقي ـ چلمبر ـ مار پلنگي وانواع مارمولكها و عقرب زرد و رتيل را مي توان نام برد .
(http://i28.tinypic.com/1zg3x8i.jpg)

 ـ امكانات منطقه :

در ضلع جنوبي منطقه پاسگاه محيط باني با وسعت 120متر كه مجهز به آشپزخانه ، اتاق گارد ، مهمانسرا ، اصطبل، خودرو ،موتور سيكلت و محيط بانان مجهز به سلاح كلاشينكف و بي سيم و دوربين چشمي اند ضمناً اولين سيستم انرژي خورشيدي در استان در سال 1383 با اعتباري غالب بر 350 ميليون ريال در پاسگاه خانگرمز ايجاد گرديد كه برق آن 5/1 كيلو وات بوده و داراي 2 پانل با 16 ماژول و نيز داراي غابليت ذخيره شارژ برق تا 3 روز مي باشد. خانگرمز از لحاظ تراكم شكار موجود در منطقه نسبت به ساير مناطق موجود در استان اولويت بالاتري دارد .علاوه بر منطقه حفاظت شده خانگرمز مناطق آزادي در شهرستان تويسركان وجود دار دكه زيستگاه پرندگان و پستانداران مي باشد به طور مثال زيستگاه كبك در ارتفاعات كمانكران ، بوستاندره ،گزندر، توچال ، قزل ارسلان و زيستگاه باقرقره در سيد شهاب ، پيرغيب ، باباكمال ، مياندوآب مي باشدو در اين منطقه خرگوش ، روباه و قمري نيز يافت مي شود .
عنوان: نهاوند
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۴:۰۲:۰۵
می خوام از شهری بنویسم که روز روزگاری دروازه ورود اسلام و مهد تمدن اسلامی بود، از شهری با قدمت بیش از 6000 سال که در روزگاران باستان در قلمرو ایران یکی از شهرهای با اهمیت کشورمحسوب می شد و حتی بعدها ، درزمان یزدگرد سوم وی نهاوند را بعنوان پایتخت ایران برگزید

(http://www.persianpaintings.com/architecture-islamic/images/DSCN0275.jpg)

شهر نهاوند واقع در جنوب غربي استان همدان يكي از قديميترين اماكن اسكان بشر در فلات ايران است. آثار كشف شده در اين منطقه (تپه باستاني گيان) نشانگر سابقه سكونت 5700 ساله (قرن 37 پيش از ميلاد) در اين منطقه ميباشد.
نام نهاوند بيش از هرچيز در ذهن ايرانيان تداعي كننده آخرين جنگ بزرگ اعراب مسلمان با ارتش ايران ميباشد. در اول اسفند سال 11 يزدگردي برابر با سال 21 هجري شمسي سپاه اعراب كه با فراخوان نيروهاي خود از شام و روم برتري قابل ملاحظه اي بر نيروهاي ايراني داشت، حمله خود به مدافعان ايراني را آغاز كرده و در پايان جنگي خونين، آخرين مقاومت منظم ايرانيان را در مسير خود درهم كوبيده و راه را براي استيلاي آنان بر ايران هموار ساخت، آنچنان كه از اين جنگ به نام فتح الفتوح نام بردند.
اما نام نهاوند در نزد ايرانگردان و طبيعت دوستان به عنوان شهر سرابهاي خروشان و قرار داشتن سرچشمه هاي طولاني ترين رود ايران، كرخه، در آن منطقه معروف است. رود كرخه با طول بيش از 1000 كيلومتر از سراب گاماسياب واقع در 23 كيلومتري جنوب نهاوند آغاز شده و در طي مسيري به شكل علامت سوال (؟) و دريافت شاخه هاي بزرگي همانند رودهاي قره‌سو و كشكان، با نامهاي گاماسياب، سيمره و كرخه، در نهايت به تالاب هورالعظيم در كشور عراق ميريزد.
سراب گاماسياب در كنار جاده نهاوند به نور‌آباد لرستان و در دامنه گوه گرين قرار گرفته است. اين سراب با آبدهي متوسط 5000 ليتر در ثانيه اولين و بزرگترين سرشاخه رود كرخه بوده و تا پيوستن رود قره سو در جنوب شرقي شهر كرمانشاه با همين نام جريان دارد. در گذشته اين رود با ريزابه هايي كه از سرابهاي گيان، ملوسان، فارسبان و همچنين رودهاي ملاير، قلقل رود (تويسركان)، كنگاور، صحنه و بيستون دريافت ميكرد، به صورت رودي بزرگ و خروشان به دشت كرمانشاه وارد ميشد و حتي در نامگذاري آن عنوان ميكنند كه گاماسياب، مخفف "گاو ماسي آو" به معني رودي كه ماهي بزرگ (احتمالا به اندازه گاو!!) دارد ميباشد ولي امروزه ديگر اثري از آن رود بزرگ نمانده و تمام آب آن براي آبياري باغات و مزارع كشاورزي مصرف ميشود، به گونه ايكه به غير از زمان بارندگي و بروز سيلاب، عملا قطره اي آب از استان همدان وارد استان كرمانشاه نميشود.
نكته جالب در مورد سراب گاماسياب، وجود سراب ديگري، تقريبا قرينه آن در سمت ديگر كوه گرين و در نزديكي شهر الشتر در استان لرستان به نام كهمان ميباشد. در باب نامگذاري اين دو سراب اهالي نهاوند داستاني نقل ميكنند كه طي آن گاوي با بار كاه در چاهي بر فراز كوه گرين سقوط كرده و پس از مدتي جنازه آن به همراه آب از غار بالاي سراب گاماسياب خارج ميشود، در حاليكه بار كاه آن از سرچشمه سمت ديگر كوه خارج ميشود. بدين ترتيب چشمه سمت نهاوند به "گاو ما سي آو" (گاو در آب سمت ما) و چشمه سمت الشتر به "كه ما سي آو" (كاه در آب سمت ما) خوانده شدند كه امروزه به گاماسياب و كهمان معروفند.
بر بالاي سر چشمه گاماسياب غاري قرار دارد كه بنا به شواهد احتمالا در گذشته محل خروج آب بوده است. دهانه اين غار به عرض 2 و ارتفاع 8 متر به تالاري با طول 40، عرض 2 تا 10 و ارتفاع 1 تا 8 متر وارد ميشود. طول نهايي اين غار در حدود 70 متر ميباشد و با داشتن يك چراغ قوه قابل ديدن ميباشد. البته پس از گذر از تالار 40 متري اوليه نياز به حركت سينه خيز دارد.!
در 21 كيلومتري شمال غربي نهاوند چشمه بزرگ ديگري در دل جنگلي طبيعي به مساحت 100 هكتار متشكل از درختهاي قطور و كهنسال چنار، گردو، بلوط و بيد به همراه انواع ديگر درختان ميوه با نام سراب گيان قرار دارد. اين چشمه با آبدهي 2500 ليتر در ثانيه و محيط سر‌سبز و فرحبخش اطراف آن، گردشگاهي زيبا براي مردم شهرهاي اطراف بوده و در روزهاي تعطيل پذيراي هزاران طبيعت گرد ميباشد. در دو كيلومتري اين چشمه تپه اي باستاني به همين نام قرار دارد كه كاوشهاي انجام شده در آن نمايانگر 5 دوره تمدن از 3100 تا 5700 سال پيش ميباشد. آثار به دست آمده از كاوش اين منطقه در موزه هاي لوور پاريس و ايران باستان تهران نگهداري ميگردد.
عنوان: در باره ملایر
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۷:۱۸:۱۷
با سلام

ملایر ناحیه‌ای کوهستانی با آب و هوای سرد و معتدل است که از دره و کوه پایه‌های زاگرس تشکیل شده‌است. منطقه ملایر همراه با بروجرد ناحیه بین رشته کوه لرستان و الوند را تشکیل می‌دهد و در بین شهرهای نهاوند، بروجرد، اراک، تویسرکان و همدان قرار گرفته‌است.

آب و هوای ملایر در گذشته‌های دور بسیار متفاوت از وضعیت کنونی آن بوده‌است، به طوری که اشاراتی که در کتاب‌های حتی چند قرن اخیر آورده شده بیانگر وجود جنگل‌های انبوه و زمین‌های حاصلخیز مناسب برای دامداری و کشاورزی بوده‌است. حمدالله مستوفی مورخ مشهور قرن هشتم ه.ق. هنگام گذر از ملایر نوشته:

ملایر را جنگلی انبوه فراگرفته بود که وقتی از ملایر به نهاوند رفتم به علت انبوهی جنگل آفتابی مشاهده نمی‌شد. ملایر انبار پسته ایران است.




در کتاب نادر شاه افشار آمده‌است که از ملایر تا نهاوند جنگل‌ها به قدری انبوه بوده‌اند که آفتاب کمتر مشاهده می‌شده‌است. همچنین هنگام خاکبرداری در کوره‌های آجرپزی اطراف شهر در عمق زمین آثار رودخانه و ریشه‌های قطور درختان دیده می‌شود و فسیل‌های گوناگونی در لایه‌های این خاک‌های شنی و رسی به چشم می‌خورد. بنابراین شواهد و موقعیت کوهستانی ملایر در دوران ایران باستان آب و هوای ملایر در زمستان‌ها سرد و پربرف و در تابستان‌ها سبز و پر آب و پوشیده از جنگل بوده‌است
عنوان: پاسخ : استان همدان - گسنره ی تاریخ چند هزار ساله ی ایران
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۷:۳۲:۰۷
باسلام

استان همدان یکی از استان‌های ایران است. مرکز این استان شهر همدان است.

استان همدان به وسعت ۱۹۴۹۳ کیلومتر مربع از شمال به استان زنجان و استان قزوین، از جنوب به استان لرستان، از مشرق به استان مرکزی و از مغرب به استان‌های کرمانشاه و کردستان محدود می‌شود. و بین مدارهای (۳۳ درجه و ۵۹ دقیقه) تا (۳۵ درجه و ۴۸ دقیقه) عرض شمالی از خط استوا و (۴۷ درجه و ۳۴ دقیقه) تا (۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه) طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته‌است و بر پایه آخرین تقسیمات کشوری (سرشماری سال ۱۳۷۵و اصلاحات بعدی)شامل:
۸ شهرستان (اسدآباد | بهار | تویسرکان | رزن | کبودرآهنگ | ملایر | نهاوند | همدان
)
۲۱ شهر
۲۰ بخش
۷۱ دهستان
۱۱۲۰ روستاست.

(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/IranHamadan.png/200px-IranHamadan.png)
عنوان: پيشينه تاريخي نام همدان
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۷:۳۷:۴۳
با سلام

آشوريان باستان به شهرهاي قوم کاسي، عنوان « کارکاشي » داده بودند که « کار » به معني قرارگاه يا منزلگاه و « کاشي » نام قوم کاسي است.آشورشناسان و مادشناسان، جملگي اين کار کاشي ( با شهر کاسيان ) را منطقه کنوني همدان دانسته اند.پرفسور گيريشمن، باستان شناس معروف فرانسوي، معتقد است که اسم قبلي هگمتانه، » اکسايا" يعني شهر کاسيها بوده است.
در مجموع اعتقاد غالب بر اين است، که شهر هگمتانه را يکي از اقوام آريايي بنام مادها ساخته اند. و نخستين دولت ايراني را در آن بنا نهاده اند. ولي نتايج تحقيقات بيانگر آن است که شهر هگمتانه پيش از انتخاب به پايتختي توسط مادها، وجود داشته مردماني از قوم کاسي در آن مي‌‌زيسته اند. سپس بازماندگان قوم کاسي، بعدها با طايفه‌اي از آرياييها قوم موسوم به ماد را پديد آورده اند. و با غلبه بر دولت تجاوزگر آشوري، دولت ماد را بنيان کذاشته، و پايتخت خود را کار کاشي قرار داده اند. و از آن به بعد، اين شهر هگمتانه نام گرفته است.
امروز هم باستان شناسان، تپه باستاني هگمتانه، واقع در مرکز شهر همدان را، که وسيع‌ترين تپه باستاني ايران است، بقاياي همان ابنيه عهد کاسي، مادي، هخامنشي و بعد از آن مي‌‌دانند. مساحت اين تپه حدود 30 هکتار مي‌‌باشد. که با در نظر گرفتن بخشهايي که جزء محدود تپه باستاني بود، ولي اينک ساختمانهاي مسکوني بر روي آن ساخته شده، به بيش از 40 هکتار نيز مي‌‌رسد.
اين تپه بيضي شکل، در داخل محدوده شهر فعلي همدان، و در دو سوي خيابان اکباتان واقع شده است. « هگمتانه»، يا « هنگمتانه » که به زبان پارسي قديم به معني محل تجمع بوده، ترکيبي از دو واژه « هنگ » به معني « جا » و « متانه » به معني « تجمع » است. اين واژه در زبان يوناني به صورت « اکباتانا » در آمده است، و در کتيبه‌هاي عيلامي به صورت « اک ماتانو » آمده است.
برخي ميز معتقدند: « امدانه » يا « آماداي » که در کتيبه پيلسر پادشاه آشور آمده به اين محل اطلاق مي‌‌شده. هگمتانه « در زبان ارمني، » اهمتان « و در زبان سرياني و پهلوي، اهمدان »، در گويش نويسندگان عرب « همدان » و در تورات، « احتمانا» گفته شده است. همچنين سکه‌هايي از عهد ساساني کشف شده که محل ضرب آنها « اهمتان » قيد شده است.نخستين اشاره مکتوب به نام مادها و سرزمين ماد، در سالنامه بيست و چهارم شارل مانزر سوم ( 836 قبل ميلادي ) و سارگن دوم ( 715 قبل از ميلادي بوده، که از اين قوم و سرزمين آنان به نام « ماداي »يا « آماداي » ياد کرده اند.
روايات مورخين يوناني نيز حاکي است که اين شهر در دوره مادها، ( از اواخر قرن هشتم تا نيمه اول قرن شم قبل از ميلاد) مدتها مرکز امپراتوري مادها بوده است. و پس از انقراض آنها نيز به عنوان يکي از پايتختهاي دوره هخامنشي ( پايتخت تابستاني و احتمالا« محل خزانه آنها ) به شمار مي‌‌رفته است.
گفته‌هاي هرودت مورخ يوناني، در قرن پنجم قبل از ميلاد،م مهمترين ماخذ تاريخي در اين مورد است. وي بناي اوليه اين شهر را به » ديااکو " نخستين شهريار ماد نسبت مي‌‌دهد ( در 728 قبل از ميلاد ). هرودت اوضاع سياسي واقتصادي نا مناسب قوم ماد را در دستيابي ديااکو به قدرت موثر مي‌‌داند.
لوح زرين به نام ( آريارمنه) يافت‌شده در تپه? باستاني هگمتانه. اين لوح از زرناب است به ابعاد12در 8 سانتيمتر - داراي10سطر به خط ميخي است. آريا رمنه جد داريوش اول از شاهان هخامنشي است. بنا به اظهار نظرباستا نشتاسان اين لوح قديمي‌ترين اثر تاريخي مي‌‌باشد ودر موزه ( برلن آلمان ) نگهداري مي‌‌شود.ديگر مورخين يوناني چون پلي بيوس، کنزياس، ژوستين و گزنفون نيز درباره هگمتانه مطالبي جمع آوري کرده اند.

منبع : همدان آنلاین
عنوان: پاسخ : غار علیصدر
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۷:۴۵:۵۷
سلامی دوباره

غار علیصدر مهمترین غار آبی و توریستی ایران و از جمله غارهای دیدنی و استثنایی جهان است؛ که همه ساله گردشگران و دوست داران طبیعت را به سوی خود می کشد.
این غار در فاصله 75 کیلومتری شمال غربی همدان در کوه های زاگرس در ارتفاع 1980 متر از سطح دریا واقع شده است.
مردم روستای علیصدر و روستاهای اطراف، از قدیم الایام به وجود این غار پی برده بودند و از آب آن بهره برداری می کردند. در 5 مهرماه 1342 شمسی، گروهی 14 نفره از اعضای هیئت کوه نوردی همدان، غار علیصدر را مورد بازدید و کاوش قرار دادند و توانستند با وسایل ابتدایی، مانند فانوس و تیوپ لاستیکی، مسافتی از غار را طی کنند. در سال 1346 با پخش خبر کشف این غار شگفت انگیز و بی انتها در سطح رسانه های ملی، سیل محققان، کوه نوردان و علاقه مندان به آثار طبیعی به سوی آن سرازیر شد.
در سال 1352، کوه نوردان همدان؛ دهانه و ورودی غار را به قطر 50 سانتی متر تعریض کردند و از سال 1354 استفاده عمومی از غار علیصدر آغاز شد. از آن روز تاکنون جهت سهولت بازدید و رفاه حال گردشگران کارهای زیادی درون غار انجام شده که علاوه بر افزایش طول مسیر آبی برای قایقرانی، مسیرهایی در خشکی به مسیر بازدید افزوده گشته که مناظر جدید و بدیعی را در مقابل دیدگان مشتاق گردشگران قرار میدهد.
آنچه که غار علیصدر را از سایر غارهای آبی جهان متمایز میکند، سهولت استفاده از کانالهای آبی درون آن است که به سبب وسعت آن به راحتی میتوان در آن طی مسیر کرده و با قایق های معمولی از درون آنها گذشت.
(http://anobanini.ir/pic/ersali/ali-majdfar-01/b/alisadr-cave-01.jpg)
عنوان: پاسخ : غار علیصدر
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۷:۵۴:۵۴
(http://anobanini.ir/pic/ersali/ali-majdfar-01/b/alisadr-cave-02.jpg)

مجله اینترنتی فصل نو
محمد کامبد
گزارش تصویری نشریه فصل نو از شهر همدان _ غار علیصدر

شاید شما هم مثل من و خیلی های دیگه تو باتلاق های کلان شهرتان گیر کرده باشید . خوب آدم حق داره ، وقتی 365 روز سال کارش حرکت های ممتد بین چند تا نقطه در یک شهر بزرگ باشه ، واقعاً چی از آدم باقی میمونه . نه ، من نمی خواهم براتون یک مقاله علمی یا حتی تحلیلی بنویسم . فقط کاش یکم به خودمون نگاه کنیم واقعاً وقتی از با لا نگاه می کنیم می بینیم تو چه وضعیتی داریم مثلا زندگی می کنیم .
هر روز و هر روز باید ترافیک ، آلودگی ، گرما و سرمای بی ربط ، سرو صدا و خیلی مسائل دیگر رو تحمل کنیم و واقعاً اگر یک روز این مسائل رو تو شهر نبینیم ، انگار یک مشکلی هست .
شاید نشه این مسائل رو به سرعت حل کرد ولی میشه هرچند وقت یک بار فقط تصمیم گرفت که از این مشکلات دور شد ، چند وقت پیش یک جمله جالب رو جایی خوندم ، "بزرگ ترین مشکل آدمی این است که به همه چیز زود عادت میکند "
ما به مسائلی که داره ثانیه به ثانیه در روز عمر ما رو کم می کنه عادت می کنیم . فکر می کنم یکی از راه هایی که آدم می تونه بفهمه کجا و چگونه زندگی می کنه ، سفر کردنه و حد اقل برای چند روز و حتی چند ساعت از این مشکلات دور شدن .
چند هفته پیش و به صورت اتفاقی فرصتی پیش اومد ، سفر یک روزه ایی به همدان داشته باشم و احساس کنم می شه یک روز کاری رو آدم تعطیل کنه و فقط 24 ساعت به خودش برسه

امیدوارم از گزارش تصویری زیر لذت ببرید

محوطه غار علیصدر
عنوان: پاسخ : آرامگاه بوعلی سینا
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۷:۵۹:۰۹


طرح ساخت آرامگاه بوعلی سینا به مناسبت هزارمین سال تولد بوعلی(1330) از اولین کارهای دوره دوم فعالیت انجمن آثار ملی بود.

هیئت موسسان انجمن آثار ملی در سال 1334 با پیش فرض برتری تلفیق معماری قدیم و جدید یک مسابقه معماری بین معماران آن دوره ترتیب داد که با نظر مساعد گدار و فروغی طرح هوشنگ سیحون به عنوان بهترین طرح برگزیده شد.جایزه بهترین طرح اجرای ساختمان بود.بعد از تصویب نهایی در سال 1326 انجمن آثار ملی تصمیم به ساخت مقبره ابن سینا گرفت.به گزارش انجمن آثار ملی سیحون در آن زمان برای تکمیل آرامگاه بوعلی سینا -همدانتحصیلات خود در پاریس به سر میبرد و پس از آگاهی از تصمیم انجمن در خرداد ماه 1327 طرح نهایی را که در اصل به عنوان پایان نامه خود در پاریس ارائه کرده بود به انجمن فرستاد.

در سال 1328 قرارداد ساخت مقبره به پیمانکار – شرکت ابتهاج و شرکاء – واگذار شد.مهمترین امتیاز این شرکت استخدام مهندس پولاک اهل کشور چک اسلواکی برای محاسبه و نظارت بر اجراء بود.ساخت مقبره از خرداد همان سال رسما شروع شد.

محمد تقی مصطفوی درباره ایده اصلی مقبره می نویسد :"اختلاف عمده که برج آرامگاه بوعلی سینا با گنبد قابوس دارد دو چیز دارد : یکی اینکه به مناسبت موقعیت و محدود بودن فضای آرامگاه بوعلی و همچنین توجه به میزان مخارجی که پیش بینی میگشت ابعاد برج آرامگاه بوعلی نصف ابعاد گنبد قابوس در نظر گرفته شده است و در ابتدای امر چنین تصمیمی نگرفته بودند لکن محذوراتی ... انجمن آثار ملی را وادار نمود که از آقای مهندس سیحون طراح و ناظر آرامگاه بخواهد که ابعاد ساختمان را به نصف تقلیل دهد.اختلاف عمده دیگر اینست که فاصله بین ترک های آرامگاه بوعلی سینا باز و گشاده است در صورتی که بنای گنبد قابوس از بنیاد تا (بالا جزء) در ورودی و روزنه کوچکی در پایین گنبد هیچگونه منفذی به خارج ندارد و به سبک زمان دوران آن چون دخمه تاریک و فاقد روشنایی است و این ابتکار یعنی باز گذاردن فواصل ترکها در برج آرامگاه بوعلی علاوه بر آنکه با وضع اقلیمی همدان و باد های شدید آن سرزمین بسیار عمل به مورد و مستحسن به شمار میرود, اصولا بنای مزبور را به صورتی بسیار جالب و مطبوع در آورده آن را بس زیباتر و پسندیده تر از آنچه تصور میرفت ساخته است ... ."

سیحون در مورد ایده اصلی طرح چنین مینویسد:

اولین بنای یادبودی که با طرح اینجانب برپا شد بنای یادبود و آرامگاه واقع در همدان است که 50 سال پیش ساخته شده است .این بنا برای مراسم هزاره بوعلی به وجود آمد که توسط((انجمن آثار ملی )) سرپرستی می شد.تمام عوامل بنا از اشکال هندسی و نمادین فراوان تشکیل شده و هرکدام مفهوم خاص خود را دارند .مربع پایه و اساس این بنا است.خود آرامگاه در وسط تالاری مربع شکل قرارگرفته که پله مدور و پایه های دوازده گانه برج یادبود بدور دایره پله مزار را احاطه کرده اند .شکل بنا از خارج دارای دو قسمت است یکی قسمت زیرین که در بر گیرنده ورودی- مقبره- کتابخانه- تالار اجتماعات- و پذیرایی است و دیگر قسمت بالا که برج یادبود بنا است در میان باغی در اطراف آن قسمت زیرین بنا از طرف ورودی دارای ایوانی است که با ده ستون که هر ستون علامت یک قرن است و ده قرن اشاره به هزاره بوعلی است .از طرف دیگر بوعلی دانشمندی است بلند پایه با دانشهای متعدد فلسفه حکمت پزشکی موسیقی کیمیا وغیره که بعضی او را متفکر دوازده دانش دانسته اند.

ستون بندی و دیوار پر در قسمت زیرین نمای اصلی اشاره ای است به معماری یونان قدیم و برج دوازده ترک در بالا از طرفی اشاره به بنای همزمان بوعلی یعنی گنبد قابوس است و از طرف دیگر دانش های دوازده گانه بوعلی را تداعی میکند.همچنین فلسفه ایران را بر پر پایه فلسفه یونان نشان می دهد.این ایوان 10 ستونی و برج بتنی باز مجموعا در نما در داخل یک مربع بزرگ با ضلع 5/28 متر جا گرفته که البته خود مربع دیده نمی شود ولی ضلع افقی آن کف ایوان و ضلع عمودی از کف زمین تا راس برج است و نماد انسان ایستاده با دستهای گشاده را که خود بوعلی است تداعی میکند .یعنی انسانی در راه کمال و کمال دانش .همچنین از مشتقات این مربع خطوط مهم نماد در منتهی الیه به دست میآید .با دقت به جزییات این بنا به توجه می شود که شکل مربع چه در نقشه و چه در نما به صورت مختلف به کار رفته است . از جمله در قسمت ورودی پنجره ها ی کتابخانه و سالن اجتماع هرکدام دارای سه قسمت مربعی شکل هستند که باز هم با شبکه های سنگی مربع به اجزای کوچکتر تقسیم شده اند سقف ایوان در فاصله ستونها دارای فرو رفتگی مربع شکل است.چراغها از اجزای مربع ساخته شده است .تالار آرامگاه نقشه مربع دارد .خود سنگ مزار در داخل یک مربع مرمری جا گرفته در بالا مصطبه برج یادبود مربعی شکل است .استل برتری(مکعب چهارگوش) وسط آن مربع است و اقطارش در قسمت پوشش چهار مثلث به وجود آورده اند که راس آنها بالاترین نقطه ((استل)) است.درهای ورودی با جزییات بزرگ و کوچک مربع ساخته شده اند .به طور کلی بیش از 500 مربع با ابعاد و موقعیتهای مختلف در این بنا گنجیده شده که قبلا به خواص هندسی و نمادین آن اشاره کردیم .طراحی که در سطح پایین یعنی همکف و چه در سطح بالا که تماما خاکریز شده بر اساس باغ ایرانی با سنگ آب یک پارچه از سنگ خارا و چشمه سارهای مخصوص انجام گرفته است .ساختمان تماما از سنگ خارای همدان و برج یادبود و پوشش ها تماما از بتن مسلح نمایان ساخته شده است .

مساحت اراضی محوطه  مقبره حدود هفت هزار متر مربع است .طول بنای آرامگاه 64 متر و رو به خیابان بوعلی است و نمای آن از سنگ خارا پوشیده شده است .سطح حیاط با سه پله سراسری به ایوان متصل است .ایوان به طول 30 متر و عرض 3 متر در شرق ساختمان قرار دارد.10 ستون به ارتفاع 1/4 متر به صورت کم و بیش مخروطی (قطر پایین ستونها 95 سانتی متر و در بالا 75 سانتی متر ) ساخته شده است.نمای کلی ایوان یادآور معابد باستانی است و تمثیل عدد 10 برای هزاره ابن سینا طراحی شده است.ایوان با دری به ارتفاع 24/3 متر و عرض 9/1 متر به سرسرای آرامگاه متصل است.طول سرسرا 8/8 متر و عرض آن 3/6 متر به ارتفاع 19/4 متر طراحی شده است.در طرف راست و چپ سرسرا سنگ آرامگاه بوعلی سینا -همدانقبر قدیم ابوعلی سینا و ابوسعید دخدوک بر روی پایه هایی از سنگ خارا قرار دارد .

محوطه اصلی مقبره چهارگوش و هر ضلع آن 5/11 متر  ومساحت آن 5/132 مترمربع است.دوازده پایه برج آرامگاه در این محوطه چهار گوش قرار دارد و قبر ابن سینا در میان پایه های برج محصور است .در دو طرف سرسرا دو تالار قرار دارد یکی در جنوب که تالار سخنرانی و اجتماعات است .و یکی در شمال که کتابخانه آرامگاه است.طول تالار کتابخانه 45/9 متر وعرض آن 75/5 متر است و بر دیوار شرقی آن سه پنجره به طول و عرض 88/1 متر طراحی و تعبیه شده است.در سمت غرب تالار کتابخانه مخزن کتاب به طول 45/9 متر و عرض 15/2 متر طراحی شده است.در قسمت جنوب شرقی ساختمان پلکانی تعبیه شده است که رو به جنوب بالا می رود و پس از رسیدن به یک پاگرد  رو به شمال یعنی در جهت مخالف پلکان اول بالا می رود و به محوطه بالای آرامگاه می رسد .این پلکان 32 پله دارد.

همچنین دو پلکان در سمت جنوب ساختمان و انتهای جبهه اصلی بنا قرار گرفته که هر کدام 34 پله دارد .این سه پلکان به سطح فوقانی ساختمان منتهی می شود .سطح فوقانی ساختمان به مساحت 1480 متر مربع با دیوارهایی به ارتفاع 85 سانتی متر و قطر 75 سانتی متر محصور و محدود شده است .برج دوازده ترک آرامگاه 23 متر از روی سقف مقبره و 5/28 متر از کف بنا ارتفاع دارد.

در وسط برج صندوق چهار گوش مفرغی که نشانه و علامت بالای مرقد است بر کف فوقانی آرامگاه نصب شده است .طول هر ضلع قسمت پایین این صندوق 12/1 متر و طول هر ضلع قسمت بالای آن 1 متر و ارتفاع آن 37 سانتی متر است.بر چهار بدنه آن کتیبه ای عربی به خط ثلث برجسته بسیار شیوا نوشته شده است که درباره مرگ آدمی از نظر ابن سیناست .کتیبه بالا و سایر کتیبه های آرامگاه به خط ثلث آقای احمد نجفی زنجانی نوشته شده است .

در سمت راست سرسرای مقبره لوح مرمری به خط نستعلیق نصب شده که سال اتمام ساختمان را 1370 قمری و 1330 شمسی ذکر کرده است.

پس از سال 1349 شهرداری همدان با واگذار کردن چند قطعه زمین به آرامگاه و طراحی باغچه ها میدانگاهی با فضای سبز به وجود آورد.در سال 1350 ساختمانهای جدیدی در جنوب آرامگاه شامل دو اتاق برای دفتر- گلخانه- اتاق فروش بلیت- انبار- مهمانسرا(دو اتاق با سرویس بهداشتی) با نمای سنگ گرانیت به مجموعه اضافه شد.

- مجله معمار شماره 28

 
عنوان: پاسخ : غار علیصدر
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۰۰:۱۹
پیشنهاد ما برنامه ریزی برای سفر برای زیباییهای این شهر است حتما لذت خواهید برد
عنوان: کتیبه گنج نامه
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۰۵:۴۲
با سلام

گنج نامه از مفاخر تاریخ ایران کهن می باشد که تمدن بشری در آن موج می زند و هرگاه به فرهنگ اصیل و کهن ایران اشاره می شود این کتیبه ها قطعا سندی برای به رخ کشیدن و کلام آخر برای جهانیان است .

کتیبه های گنجنامه كه یادگارانی از دوران داریوش و خشایار شاه هخامنشی است بر دل یكی از صخره‌های كوه الوند در 5 كیلومتری غرب همدان و در انتهای دره عباس آباد حكاكی شده است. كتیبه‌ها هر كدام در سه ستون 20 سطری به زبان های پارسی باستان، بابلی و عیلامی نوشته شده‌اند. متن پارسی در سمت چپ هر دو لوح قرار گرفته است و پهنایی معادل 115 سانتی‌متر دارد. متن بابلی در وسط هر دو كتیبه نوشته شده و متن عیلامی نیز در ستون سوم قرار دارد. با توجه به سوراخ‌های كنار كتیبه، به نظر می‌رسد كه كتیبه‌ها روپوشی داشته‌اند كه آنان را از گزند باد و باران حفظ می‌كرده است.
لوح سمت چپ كه كمی بالاتر از كتیبه دیگر در كوه كنده شده مربوط به داریوش بزرگ هخامنشی(521-485 پ.م) است. طول آن حدود 290 سانتی‌متر، ‌ارتفاعش 190 سانتی‌متر و دارای متنی به شرح زیر است:
"خدای بزرگ است اهورامزدا كه این زمین را آفرید؛ كه آن آسمان را آفرید؛ كه مردم را آفرید؛ كه شادی برای مردم آفرید؛ كه داریوش را شاه كرد، شاهی از بسیاری، فرمانروایی از بسیاری.
منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین‌ها كه نژادهای گوناگون دارند، شاه سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی".
كتیبه‌ی خشایار شاه (485-465 پ.م.) نیز در قسمت پایین همین كتیبه است به طول 270 سانتی‌متر و ارتفاع 190 سانتی‌متر و متن آن عبارت است از:
"خدای بزرگ است اهورامزدا، بزرگ‌ترین خدایان است كه این زمین را آفریده كه آن آسمان را آفریده كه مردم را خلق كرد كه برای مردم شادی آفرید كه خشایار شاه را شاه كرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا، از میان فرمانروایان بی شمار.

من خشایار شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگ دور دست پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی".

(http://www.anobanini.ir/pic/travel/hamedan/ganj-name/b/ganj-name-hamedan-21.jpg)
عنوان: آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۲۶:۲۱
با سلام

با توجه به اشتیاق دوستان عزیز برای آشنایی با لهجه همدانی این قسمت آماده شد

با توجه به استقبال ملت شهید پرور از لهجه همدانی برآن شدیم تا اموز این لهجه رو تا مقطع کارشناسی ایجاد کنیم ! و در صورت تایید در آینده نزدیک تا کارشناسی ارشد هم هم دورها برگزار میشه !
در این تایپیک دوستان هم همکاری خواهند کرد !
شروع درس اول :
اولین نکته اینه که این لهجه کاملا فارسیه !
دوما این لهجه میانه خوبی حرف کسره داره یعنی خیلی کلمات با کسره تلفظ میشه مثل :
برای تو = بِرای تو (beraye to )
آمدم = آمِدم ( Amedam )
سوما این لهجه شباهات بیشتری به فارسی کتابی داره تا لهجه تهرانی مثل :
خونه = خانه
و بقیه مثالها الان یادم نیست به دلیل عدم کارکرد مغز در ساعت 3 شب !
این لهجه خیلی سخت نیست و با توجه به ترکیب با فارسی بدون لهجه و همچنین نابودی خیلی از کلمات قدیمیش که خیلیاش فارسی اصلی بودن الان خیلی ساده شده .
خوب برای امروز کافیه ادامه درسها بعدا !!!
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۴۰:۱۱
دلگيره
خوابم مياد
سرعت كمه
اعصابم خورده
نقاشي كشيدن
بازي كردن
عكس گرفتن
گشتن
تعطيلات
به همداني چي ميشه؟

دقت کنید

گرمه      ajab garme ya
دلگیره  delgire pessar
خابوم میا khabom mia
سرعت کمه sorat keme
اعصابم خورده asabom khorde
نقاشی کشیدن neghashi keshiadan
بازی کردن  bazi kardan
عسک گرفتن  ask gereftan
گشتن gashtan
تعطیلات tatilat

حالا   شما بگید هوا گرمه دلم گرفته یه کمی هم خوابم می آد تو جاده ایم و سرعت ماشین کمه اعصابم خرد شده برسیم به مقصد تعطیلاتم رو به گشتن و بازی نقاشی می گذرونم

اینطور یه :

heva garme  delom gerefte   yekkemiam  khabum mia     to jadde iman o (mamolan ye foh she marsom mesle serakhor ) sorete mashin keme  aa sabom khurd shode   beresiman maghsad  vil mishim mian shahr  o migardiman   feghat bazi mokonim o naghashi mikeshim   

امیدوارم خوشتون اومده باشه
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۴۰:۴۳
سلانه سلانه : آرام آرام
پوفلنگ : بادکنک
وندیک : پنجره
چل مو : دماغو
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۵۳:۴۵
قلاق:کلاغ
وخیز:بلندشو

سمت شیه ؟! 


ـ آب شب و خواب روز معِده خراب موکنه ******* بیوه زنِ کرُه دار خانه خراب موکنه
بیوه زنی که از شوهر اول بچه داشته باشد، خانهِ شوهر را خراب می کند

ـ آبکش به آبپاش میگه چقدر سولاخ داری؟
ـ آب مِنه سِرازیری می ورِه ، تو سربالائی میری
ـ آخِر قمار بازی و تِلکه گیری
آخر قمار بازی و باج گیری

ـ آدم سِگِ خانه باشه، نه ای که کوچوگ خانه باشه
ـ آدم شِلم شوربا
آدم بی بند و بار
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۵۴:۵۱
موایل : موبایل
ول مان کن : ما را رها کن
پلمانده : بخش کرده
پیس : کثیف
هشتن : گذاشتن
دن ذره : خمیاره

 آدم مار گزیده اَ رسمان آلاچیل چیل می ترسه
آدم مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد
آسا آسا سو ماکن، صندلی باباته نگا کن
کنایه؛ پایت را به اندازه خودت دراز کن
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۵۶:۳۳
آفتاب چه دانی چه ندانی اَ سِر جاي خودش در میا
ـ آفتابه ور دار
کسی که توی حرف دیگران بدود



با تشکر از همه برو بچ همدان آنلاین
عنوان: هتلها ، مسافرخانه ها یا مکانهای قابل اسکان
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۹:۳۳:۴۲
با سلام

از دوستان گرامی تقاضا می شود مشخصاتی اجمالی از هتلها   مسافرخانه ها   و مکانهای قابل اسکان  برای استفاده دوستان از سایر شهرها که قصد مسافرت به همدان را دارند را بصورت گفته شده قید کنید                     با تشکر



نام
آدرس و تلفن و وب سایت
توضیح مختصر

عنوان: آدرس مکانهای دیدنی همدان (بدون ماشین شخصی )
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۹:۳۶:۵۶
با سلام

دوستان گرامی آدرس مکانهای دیدنی همدان را برای راحتی مسافرانی که از ماشین شخصی استفاده نمی کنند (یا می کنند) را در زیر بگذارید

عنوان: پاسخ : آدرس مکانهای دیدنی همدان (بدون ماشین شخصی )
رسال شده توسط: کـوکـبـی در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۹:۳۷:۵۴
آرامگاه بوعلی

1- میدان امام خمینی    2- آرامگاه بوعلی سینا
عنوان: همه چیز درباره اردبیل
رسال شده توسط: امیر شهباززاده در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۳:۳۹:۴۷
استان زيباي اردبيل با جاذبه هاي طبيعي و تاريخي منحصر به فرد يكي از مناطق جالب گردشگري در ايران مي باشد. مهمترين ويژگي اين استان آب و هواي مطبوع و خنك اين منطقه در فصول بهار و تابستان مي باشد . مساحت آن بالغ بر 18011 كيلومتر مربع است كه از شمال به جمهوري آذربايجان، از شرق به استان گيلان ، از جنوب به استان زنجان و از غرب به استان آذربايجان شرقي محدود است.
(http://ncc.org.ir/_DouranPortal/images/1/ardebil/ARDEBIL1.JPG)

بر اساس آخرين تقسيمات كشوري استان اردبيل شامل شهرستانهاي: اردبيل ، بيله سوار، پارس آباد ، خلخال ، مشگين شهر ، مغان ، نمين ، نير ، كوثر (كيوي ) و شهر توريستي سرعين بوده و داراي 17 شهر و 21 بخش و 63 دهستان مي باشد .

استان اردبيل با مجموعه اي از ديدنيهاي طبيعي وتاريخي ، يكي از قطبهاي سياحتي كشور محسوب ميشود . دهها آبگرم معدني خروشان و جوشنده از اعماق زمين با خواص طبي مختلف ، سالانه ميليونها نفر از گردشگران را از نقاط مختلف كشور و كشورهاي خارجي بسوي خود مي كشاند .

آثار تاريخي ، زيارتي و سياحتي اردبیل :

1ـ‌ مجموعة بقعة‌ شيخ صفي الدين اردبيلي شامل موزه چيني خانه ، گنبد الله الله ، مسجد جنت سرا، خانقاه ، چله خانه ، شهيد گاه ، چراغ خانه و حرمخانه . اين بقعه اثري نفيس و ارزشمند يكي از سندهاي افتخار آذربايجان است كه متعلق به دوران صفويه بوده و مزار شيخ صفي ، همسرش ، شاه اسماعيل صفوي و جمعي از شهيدان جنگ چالدران در آن قرار دارد . با حفاريهاي جيد بعمل آمده در اطراف بقعه قدمت آن به دوره ايخانيان پيوند مي خورد .

2ـ‌ مقبرة شيخ جبرائيل جد شاه اسماعيل صفوي در قرية كهر آلان ( شيخ كلخوران )

3ـ‌ موزة بقعة‌ شيخ صفي

4ـ‌ مسجد جمعه مربوط به دورة‌ سلجوقي (بناي اوليه مربوط به قبل از اسلام به دوره اشكاني )

5 ـ‌ مجموعه بازار اردبيل با سراها و تيمچه ها و راسته هاي متعدد متعلق به

دوران صفويه بوده و ياد آور دوران طلايي جاده ابريشم است .

6ـ‌ يازده پل تاريخي مربوط به دورة‌ صفوي

7ـ شش باب حمام مربوط به دورة‌ صفوي

8ـ‌ پنج باب خانه مربوط به دورة‌ صفوي

9ـ‌ مجموعة‌ همجوار بقعه شيخ صفي مربوط به دورة‌ ايلخاني

10ـ‌ مسجد ميرزاعلي اكبر مرحوم

11ـ‌ ويرانة‌ آتشكده ساسانيان در قرية‌ آتشگاه

12ـ‌ امامزاده صالح

13ـ قيز امامزاده سي (امامزادة‌ حليمه خاتون )

14ـ‌ برج شاطر گنبدي در روستاي صومعه

15ـ گنجينه مردم شناسي اردبيل در حمام تاريخي ظهيرالاسلام

آبگرمهاي استان اردبيل:

1ـ‌ شهر سياحتي سرعين : سرعين در 29 كيلومتري غرب اردبيل در دامنة كوه سبلان واقع است و آبـگرمهاي معدني گاوميش گلي ، ساري سو ، قهوه سويي ، آب چشم ، قره سو (اعصاب سويي ) ، ژنرال سويي ، پهنلو ، شفا سويي مي باشد . همچنين آبگرم بئش باجيلار داراي استخر و امكانات فيزيوتراپي و بهداشتي ديگر مي باشد و نيز مجتمع آبدرماني سبلان يكي از مجهزترين مجتمعهاي آبدرماني كشور و خاورميانه مي باشد كه شامل سه دستگاه استخر ، دوازده حوضچه آبگرم گروهي با آبگرم تحت فشار (جكوزي ) ، هفت دستگاه حوضچة آبگرم ساده ، چهار دستگاه گرمخانه (سونا ) ،‌ دو واحد خدمات آبدرماني واقع در پاركي به مساحت 2 هكتار و پاركينگ اختصاصي و داراي دو طبقة‌ مجزا جهت استفادة‌ بانوان و آقايان . اين شهر با داشتن 5 هتل مجهز و بيش از 120 ميهمانپذير و مسافرخانه داراي امكانات بسيار مناسب براي اقامت ميهمانان عزيز مي باشد .

2- مجموع آبـگرمهاي مشگين شهر : كه شامل ( قوتـور سوئي ، شـابيل ، قينرجه ،‌ ايلاندو ، موئيل ، ملك سويي، آق سو ) مي باشد .



3ـ‌ آبگرم سردابه يا ساري داوا: كه خاصيت درماني براي بيماران يرقان و بيماري زردي دارد و در نزديكي شهرستان اردبيل مي باشد .

4ـ‌ آبگرم برجلو و قينرجه در نير

5ـ آب معدني بيله درق

6ـ‌ آبگرم خلخال



درياچه هاي استان اردبيل :

1ـ درياچة‌ شورابيل : اين درياچه قبلا بسيار شور بوده است ولي امروزه با افزودن شدن آب شيرين از شوري آن كاسته شده ، بطوريكه نوعي ماهي در آن پرورش داده ميشود .

اين درياچه داراي امكانات تفريحي ، ورزشي و فرهنگي بسياري است از جمله : قايق راني ، پيست دو و ميداني ، دوچرخه سواري ، باغ وحش ، هتلهاي مجهز و زيبا ، مجموعه شهر بازي براي بچه ها ، رستوران در وسط درياچه و 000

2ـ ‌درياچة‌نئور فيروزه اي بر نگين استان اردبيل : اين درياچه در 48 كيلومتري جنوب شرقي اردبيل بطرف خلخال در يكي از دره هاي كوهستان باغيروو در ارتفاع 2500 متري از سطح دريا با مساحتي بالغ بر 210 هكتار و عمق متوسط 5 متر يكي از زيباترين و ديدني ترين درياچه هاي ايران مي باشد . در حال حاضر نوعي ماهي قزل آلاي رنگين كمان كه از زمرة‌ بهترين نوع ماهيان دنيا مي باشد در آن پرورش داده ميشود كه هر ساله تعداد زيادي از مردم جهت ماهيگيري و كوهنوردي و استفاده از مناظر بديع و بينظير منطقه و هواي خنك و مطبوع آن به درياچه روي مي آورند .

3ـ‌ درياچه شور گل

4ـ‌ درياچه نوشهر

5ـ‌ درياچه آلوچه

6ـ‌ درياچه كمي آباد

7ـ‌ درياچه ملا احمد

8ـ مرداب قره سو كه زيستگاه پرندگان آبي است .



كوههاي استان اردبيل:

1ـ رشته كوههاي سبلان: سبلان پس از دماوند معروفترين كوه آتشفشان خاموش ايران مي باشد كه قله سولطان سـاوالان آن با ارتفاع 4811 متر سومين نقطه مرتفع ايران مي باشد . دهانه آتشفشاني قيفي شكل اين كوه بصورت درياچه اي بسيار زيبا و دل انگيز درآمده و حواشي آن در طول سال پوشيده از يخ و برف است .

2ـ ‌ ارتفاعات باغرو (تالش )‌

3‌ـ صلوات داغ

4ـ خروسلو

رودهاي مهم استان :

1ـ‌ ارس (آراز )

2ـ‌ قره سو

3ـ دره رود

4ـ‌ خياوچاي

5ـ نمين چاي

عصاره شهدآميز گلهاي رنگارنگ و عطرآگين طبيعت سرسبز سبلان مشهورترين سـوغات منطقه مي باشد . حـلواي سيـاه اسـتان بصورت مـعجوني از جوانـه گندم و كره طبيعي نشاط بخش و مقوي ميباشد .

صنايع دستي :

گليم ، جاجيم ، شال ، مسند ، سفالگري ، صنايع چوب مانند معرق ، منبت و خراطي ، مصنوعات چرمي و قاليبافي (قاليچة قوباي اردبيل بسيار معروف است ) قلاب بافي ، مفرش ، خورچين ، ورني (ورني و زيرانداز حاوي رنگها و طرحهايي برگرفته از طبيعت زيباي آذربايجان ، بيشتر توسط عشاير ايل سون دشت مغان بافته ميشود ) از ميان صنايع دستي استان مسند نمين شهرت جهاني دارد و از اقلام مهم صادرات استان به ساير نقاط كشور و كشورهاي خارجي است .

غذاهاي محلي :

‌آش دوغ ، پيـچاق قيمه ، كوفته ، لونگي ، خشـيل ، هرا ، قويـماق ، تـورشي قورمه ، سـاج ايچي سبزي قورمه ، سوغان سو ، اوماج آشي ، يارما آشي ، بوزباش ، قاتيق خوروشي ، تاس كابابي ، چيغيرتما ، ساري حالوا ، تر حالوا، زنجبيل حالواسي ، قيساوا ، قيقاناق و 000

سوغاتيهاي اردبيل :

سرشير، كره ، حلواي سياه ، آبنبات ، شيرينيهاي محلي و تخمة آفتابگردان ، عسل خالص سبلان،‌
 
عنوان: پاسخ : همه چیز درباره اردبیل
رسال شده توسط: امیر شهباززاده در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۳:۴۰:۵۷
چشمه هايي كه از چشم جهانگردان دور مانده اند



«هيدروتراپي» يا آب درماني، از جايگاهي ارزشمند در جهان پزشكي برخوردار است و براي استفاده بهينه از آن، ايستگاه هاي بسيار مدرني در كشورهاي جهان راه اندازي شده است. اين صنعت مي تواند عاملي بسيار مهم در جذب توريسم و منبعي سرشار در زمينه ي درآمد ناخالص كشورها به شمار رود. به همين دليل، حتي شاخه اي به نام «توريسم - آب درماني» ايجاد شده كه گردشگران را براي بهره گيري از مزيت هاي طبي آن، به سوي آب هاي معدني رهنمون مي سازد.
كشور ايران و به ويژه سرزمين حاصل خيز و خوش آب و هواي استان اردبيل نيز از اين حيث بسيار غني است و ثروتي بزرگ در قالب چشمه هاي آب معدني در گوشه و كنار آن وجود دارد.
استان اردبيل به دليل ويژگي هاي زمين شناختي، يكي از كانون هاي مهم آب معدني و آب گرم كشور است. در گوشه و كنار اين استان، چشمه هاي متعدد آب گرم با خاصيت ويژه وجود دارد كه ساليان سال مورد استفاده مردم و به ويژه گردشگران داخلي و خارجي قرار گرفته است. از جمله آب هاي معدني اين استان مي توان به آب هاي سرعين و شهرستانهاي مشكين شهر و نير(nir) اشاره كرد.
چشمه هاي معدني سرعين
شهر توريستي سرعين در ۲۵ كيلومتري جنوب غربي اردبيل و در جنوب شرقي دامنه كوه سبلا ن دامن گسترده و وجود آب گرم هاي معدني متعدد كه از دل زمين بيرون مي آيند، جذابيت ويژه به اين منطقه بخشيده است.
سرعين تا پيش از آن كه به يمن چشمه هاي آب گرم و معدني خود مورد توجه و علا قه مردم قرار گيرد، روستايي كوچك بود. ولي بعدها به دليل وجود آب گرم هاي فراوان، مورد توجه مسافران و بيماران قرار گرفت. در حال حاضر، سالا نه صدها هزار نفر به اين شهر توريستي مسافرت مي كنند. واقع شدن اين شهر در دامنه كوه سبلا ن و داشتن چشمه هاي آبگرم و چشم اندازهاي بسيار زيباي كوهستاني، طراوت ويژه به اين شهر بخشيده و آن را از لحاظ توريستي مشهور ساخته است. ساخت هتل ها، مسافرخانه ها، فروشگاه ها، موسسه هاي دولتي و راه جديد و آسفالته اردبيل به سرعين بر رونق اين شهر جهانگردي افزوده است. مجهز شدن اين شهر به خدمات اقامتي و پذيرايي، انبوهي از مسافران را به ويژه در تابستان به سوي خود مي كشاند. ديدار از سرعين همراه با استفاده هاي درماني از آب هاي گرم و معدني، آب و هواي مطلوب و دلپذير و چشم اندازهاي كوهستاني سبلا ن، تجربه اي زيبا و به ياد ماندني است.
در منطقه سرعين ۱۲ دهنه چشمه معدني وجود دارد كه بيشتر آنها از آبدهي بسيار خوب برخوردارند. اين چشمه ها عبارت اند:
۱) مجتمع آب درماني سبلا ن سرعين
۲) آبگرم گاوميش گلي
۳) آبگرم ساري سو
۴) آبگرم قره سو (اعصاب سوئي)
۵) آبگرم ژنرال (جنرال)
۶) چشمه گوزسوئي (آب چشم)
۷) آبگرم بش با جيلا ر (پنج خواهران)
۸) آبگرم پهنلو
۹) آبگرم حمام شفا
۱۰) آبگرم قهوه خانه ممتاز ۱
۱۱) آبگرم قهوه خانه ممتاز ۲
۱۲) آبگرم يل سوئي (آب باد)
مجتمع آب درماني سبلا ن سرعين
اين مجتمع، اولين و بي نظيرترين مجتمع آب درماني ايران و خاورميانه است. مجتمع آب درماني سبلا ن با زير بناي ۷۲۰۰ متر مربع در دو طبقه مجزا براي پذيرايي و سرويس دهي به آقايان و خانم ها ساخته شده است. مهم ترين امكانات اين مجتمع به شرح زير است:
الف) سه استخر سرپوشيده (دو استخر عمومي براي بانوان و يك استخر همگاني براي آقايان)
ب) چهار واحد سوناي خشك
ج) دو واحد سوناي بخار
د) حوضچه هاي آب سرد
ه-) دوش هاي آب سرد و گرم
و) وان هاي انفرادي به تعداد ۱۱۲ واحد
ز) حوضچه هاي تحت فشار (جكوزي) به تعداد ۱۹ واحد
ط) بوفه، رستوران، نمازخانه و سالن هاي انتظار
ح) بخش فيزيوتراپي با امكانات مجهز
آبگرم گاوميش گلي
پر آب ترين چشمه آب گرم هاي سرعين گاوميش گلي است كه استخري به طول ۲۵ و به عرض ۱۷ متر دارد. حرارت گاوميش گلي ۴۵ درجه وph آن ۸/۵ است. آب اين چشمه به سبب داشتن تركيب كلر و رو بيكربناته سديك و كلسيك و گرما براي درمان بيماري هاي عمومي، بيماري هاي سيستم حركتي (دردهاي مزمن رماتيسمي) و بيماري هاي زنان، بيماري هاي قلبي و نيز تقويت عمومي بدن استفاده مي شود و براي تعادل ميزان اسيد و بازي اعضاء بدن موثر است.
آبگرم ساري سو
درجه حرارت آب ساري سو در مظهر چشمه، ۴۷ درجه و در حوض آن ۴۴ درجه است وph آن به ۲/۶ درجه مي رسد. اين آبگرم براي دردهاي روماتيسمي، مفصلي و تسكين دردهاي عضلا ني اثرات سودمند دارد. سبب ازدياد ادرار، فعاليت دستگاه تغذيه اي، كند شدن ضربان نبض و نيز اتساع عروق مي شود.
آبگرم قره سو (اعصاب سوئي)
حرارت آبگرم قره سو ۴۱ درجه وph آن درجه است. از آب اين چشمه مي توان براي تسكين دردهاي روماتيسمي، بيماري هاي اعصاب و روان استفاده كرد. همچنين استعمال داخلي آن براي بيماري ديابت و ازدياد ترشحات معدي و تخليه غذا، ازدياد صفرا و خروج آن و بهبود فعاليت كبد مفيد است.
آبگرم ژنرال (جنرال)
حرارت آب در حوض ۴۳ درجه وph آن ۶ درجه است. استعمال داخلي و خارجي اين آب، سبب تسكين دردهاي عضلا ني و رفع روماتيسم، بهبود فعاليت كبد، درمان بيماري ديابت، ازدياد ترشحات معدي و تقويت ضربان قلب مي شود.
چشمه گوز سوئي ( آب چشم)
اهالي منطقه اعتقاد دارند آب اين چشمه براي بيماري هاي چشم مفيد است. حرارت آن ۲۱ درجه وph آن ۲/۵ درجه است. آب اين چشمه اگر به صورت استعمال خارجي باشد، براي درمان بيماري هاي چشم مناسب است و استعمال داخلي آن بر كار گوارش، معده، كبد، پانكراس و روده تاثير سودمند دارد.
آبگرم بش با جيلا ر (پنج خواهران)
از اين آب مي توان براي درمان فعاليت دستگاه گوارشي، كبدي، مجاري، صفراوي و معده و روده و نيز براي تسكين بيماري هاي عصبي،روماتيسم و راشي تيسم و نيز بيماري هاي زنانگي استفاده كرد. دماي آب در داخل استخر در حدود ۳۵ درجه و ظاهري كدر، كمي ترش مزه و كمي هم بو دارد. در حال حاضر در محل اين چشمه، توسط شركت آب منطقه اي آذربايجان شرقي و اردبيل، موسسه آب درماني راه اندازي شده كه شامل امكانات زير است:
۱) استخر بزرگ عمومي با عمق كم
۲) دوش هاي گرم و سرد
۳) رختكن مستقل
۴) بوفه
آبگرم پهنلو
درجه حرارت پهنلو ۵/۳۷ وph آن شش درجه است. استعمال خارجي آن براي درمان بيماري هاي عصبي و استعمال داخلي آن براي درمان بيماري ديابت مناسب و سودمند است. همچنين باعث اتساع عروق سطحي بدن و ترشحات دهان و معدي و نيز حركات دودي معده مي شود.
چشمه هاي معدني مشكين شهر
شهرستان مشكين شهر يكي از زيباترين و با صفاترين شهرهاي استان اردبيل است. اين شهرستان در ۹۰ كيلومتري غرب شهرستان اردبيل واقع شده است. مشكين شهر به جهت واقع شدن در دامنه پر بركت و حاصل خيز سبلا ن، از طبيعتي زيبا و دلنشين و آب و هوايي خنك و آب هاي معدني فراوان برخوردار است. اين شهرستان داراي نه دهنه چشمه معدني است كه به فاصله تقريبي ۱۹ كيلومتري از مشكين شهر قرار دارند. اين چشمه هاي معدني عبارت اند از:
۱) چشمه قيزجه مشكين شهر
۲) چشمه آبگرم قوتورسوئي لا هرود
۳) چشمه ايلا ندو
۴) چشمه آبگرم شابيل
۵) چشمه دوبدو (دودو)
۶) چشمه آبگرم موئيل
۷) چشمه قوتورسوئي موئيل
۸) چشمه آق سو مشكين شهر
۹) چشمه ملك سوئي
چشمه قيزجه مشكين شهر
اين چشمه در جنوب مشكين شهر و به فاصله تقريبي ۱۱ كيلومتري آن واقع شده است. به سبب گرماي زياد، آب چشمه رابا مقداري آب سرد رودخانه مي آميزند و در حوضچه اي براي استحمام مورد استفاده قرار مي دهند.
آب چشمه در رديف آب هاي معدني كلرورسديك يا كلرور هيپوتونيك و گازدار و خيلي گرم و داغ است. استفاده از اين آب براي درمان لنفاتيسم، راشي تيسم، بيماري هاي زنانه، روماتيسم هاي مزمن سودمند است و نيز صفرا آور و زياد كننده ترشحات دهان و معدي است. به خاطر دماي بالا ي آب چشمه، به عنوان تسكين دهنده، ضدتورم، ضد درد، تسهيل كننده عمل تنفس و اتساع عروق سطحي بدن مورد استفاده قرار مي گيرد.



چشمه قوتور سوئي
اين چشمه يكي از مشهورترين چشمه هاي مشكين شهر و دامنه سرسبز سبلا ن است كه در ۲۵ كيلومتري جنوب لا هرود و ۴۸ كيلومتري جنوب مشكين شهر واقع شده است. درجه حرارت آب در حوض و نزديك مظهر چشمه، ۴۱ درجه است. آب اين چشمه، در گروه آب هاي معدني سولفاته كلسيك و سديك و گوگرددار گرم قرار دارد. اين چشمه در درمان بيماري هاي روماتيسمي و پوستي مورد استفاده قرار مي گيرد. آب اين چشمه روي بيماري هاي مجاري تنفسي، برونشيت هاي مزمن همراه يا بدون آسم، سرفه هاي تشنجي، تشنجهاي عضلا ني، جوش هاي بدن و آماس و دردهاي مفصلي اثر مفيد و موثر دارد.
چشمه ايلا ندو
در فاصله ۱۵ كيلومتري جنوب مشكين شهر از زمين مي جوشد. آب چشمه ايلا ندو از نوع آب هاي معدني كلر و سولفاته بيكربناته كلسيك گازدار و گرم است. به خاطر دماي بالا ي آب، تسكين دهنده دردهاي عمومي بدن و تقويت كننده حالت عمومي بدن و نيز تمدد اعصاب است و نيز به موجب داشتن بيكربنات و سولفات مي توان از آن براي درمان بيماري هاي جلدي، دردهاي روماتيسمي مزمن، بيماري هاي تنفسي و گوارشي، بيماري هاي زنانگي استفاده كرد.
چشمه آبگرم شابيل
اين چشمه در ۲۷ كيلومتري روستاي لا هرود و در چند كيلومتري آبگرم قوتور سوئي و در پاي تپه اي واقع شده است. دماي آب در مظهر چشمه ۴۸ درجه سانتي گراد است. ظاهر آب زلال، كمي ترش مزه، بي رنگ و نيز كمي بودار است. آب اين چشمه، در رديف آب هاي معدني اسيد بيكربنات يا بيكربناته سديك قرار دارد. به خاطر وجود مقدار زيادي اسيد كربنيك، از آب آن براي درمان بيماري هاي حركتي، عصبي (درمان پادرد و كمر درد) استفاده مي شود.
چشمه اي معدني شهرستان نير
شهرستان نيردر ۳۵ كيلومتري غرب اردبيل، در مسير جاده اردبيل - سراب واقع شده است.
از نظر طبيعي اين شهرستان از مناطق كوهستاني آذربايجان است كه قله مرتفع سبلا ن در شمال غربي آن قرار دارد. شهرستان نير داراي چشم اندازهاي طبيعي زيبا و ديدني و آب و هوايي معتدل و مطبوع است. چشمه هاي آبگرم موجود در اين شهرستان بالغ بر هفت دهنه است كه در فاصله سه تا هفت كيلومتري از آن واقع شده اند. شهرستان نير از آب هاي گرم معدني گسترده برخوردار است ولي تاكنون به اين منابع ارزشمند كه از لحاظ آب درماني و جلب گردشگران و نيز انرژي حرارتي زمين اهميت ويژه دارد، بهاي لا زم و كافي داده نشده است.
بر اساس مطالعات مركز تحقيقات سازمان انرژي اتمي كشور، اين منطقه به لحاظ ساختار زمين شناسي، يكي از مناطق مهم براي اجرا و بهره برداري از انرژي ژئو ترمال (انرژي زمين گرمايي) محسوب مي شود. در صورت توجه مسؤولان ذيربط و ساخت هتل، مراكز تفريحي و ايجاد امكانات در اطراف آبگرم هاي اين شهرستان، شاهد يكي از مناطق مهم تفريحي و توريست پذير خواهيم بود.
آبگرم هاي مهم اين شهرستان عبارت اند:
۱) چشمه بوشلي (برجلو)
۲) چشمه قيزجه
۳) چشمه اسيتي سو (سقزچي)
۴) چشمه ديپگل يا ديپ سيز گل
۵) چشمه اسيتي سو (ايلا نجق)
۶) چشمه حمام دره سي (ايلا نجق)
۷) چشمه قره شيران (حمام)
اينك به معرفي بعضي از اين آبگرم ها و ويژگي هاي درماني آن ها مي پردازيم:
چشمه بوشلي (برجلو)
اين چشمه در ۴۰ كيلومتري شهر اردبيل، چهار كيلومتري شهر نير و نيز ۵۰۰ متري روستاي بوشلي واقع شده است. مظهر چشمه به صورت جوشان از شكاف سنگ هاي تراورتن خارج مي شود. زياد بودن مقدار گاز دي اكسيدكربن نشان دهنده منشاء عميق آب چشمه است. آب چشمه داراي ۵۴ درجه سانتي گراد گرما است و آبدهي آن دو ليتر در ثانيه است. ظاهر و رنگ آب زلا ل و بي رنگ و بي بو و مزه آن معمولي است Ph . آن ۹/۶ و تقريباً خنثي است. تركيب آب آن از نوع مكرو بيكربنات سديك و كلسيك گازدار خيلي گرم است. به علت داشتن تركيب مكرو، بيكربنات ، كلسيم و به ويژه دماي بالا ي آن، مي تواند در درمان امراض پوست، بيماري هاي مزمن زنان و دردهاي روماتيسمي، بيماري هاي اعصاب و همچنين به صورت نوشيدني براي بيماري هاي متابوليكي و گوارشي سودمند و مفيد باشد.
چشمه قيزجه
اين چشمه در چهار كيلومتري شهر نير و بالا تر از چشمه بوشلي در كنار جاده نوساز نير - سراب واقع شده است. چشمه در پاي كوهپايه قرار دارد و آبدهي آن چهار ليتر در ثانيه است. جريان آب به صورت دائمي و جوشان است و دماي آب خيلي گرم و در حدود ۶۵ درجه سانتي گراد است. ظاهر آب زلا ل و بي رنگ و داراي بوي هيدروژن سولفورو استph . آن در حدود ۸/۶ است. داراي املا ح آهن، سيليس و مواد راديو اكتيو است، اثرات تسكين دهنده دارد و براي درمان دردهاي سيستم حركتي (دردهاي مزمن روماتيسمي و پا) و نيز بيماري هاي پوستي و زنان مفيد و موثر است.
چشمه السيتي سو (سقزچي)
اين چشمه در چهار كيلومتري شهرستان نير و در يك كيلومتري روستاي سقزچي واقع شده است. آبدهي چشمه خيلي كم و در حدود يك ليتر در ثانيه، به صورت دائمي و سرريز در جريان است. دماي آب در مظهر چشمه در حدود ۳۹ درجه سانتي گراد و با ظاهري زلا ل، كمي شور مزه، بي رنگ و بي بو است. اهالي محل از آب آن در درمان بيماري هاي گوارشي، اعصاب و سيستم حركتي و بيماري هاي عمومي استفاده مي كنند.
چشمه ديپگل يا ديپ سيزگل
اين چشمه در چهار كيلومتري شهر نير و يك كيلومتري روستاي سقزچي در نزديكي چشمه اسيتي سو (سقزچي) واقع شده است. آبدهي اين چشمه در حدود دو ليتر در ثانيه و آب آن به صورت دائمي و سرريز از يك مظهر در جريان است. دماي آب در مظهر چشمه در حدود ۳۰ درجه سانتي گراد و ظاهري شفاف، بي رنگ، بي بو و كمي شورمزه دارد Ph . آن ۳/۶ و تقريباً اسيدي است. تركيب آب اين چشمه از نوع كلر و بيكربنات سديك و داراي گاز ۲ Co زيادي است. از آب اين چشمه براي درمان دردهاي مفاصل، متابوليكي و گوارشي و دردهاي عصبي استفاده مي شود.
با توجه به امكانات طبيعي و چشم اندازهاي زيبا و آبگرم هاي معدني استان اردبيل، اين استان قابليت تبديل شدن به يك مركز بسيار بزرگ توريستي را دارد. اهميت دادن كشورهاي پيشرفته جهان به مسائل توريستي و هيدروتراپي (آب درماني) مويد اين مطلب است كه اين صنعت از لحاظ اقتصادي مي تواند منبع درآمد سرشار براي منطقه باشد و برخي از مشكلا ت اشتغال زائي اين استان را بر طرف سازد. به شرطي كه برنامه ريزي درست و مداومي در جهت استفاده بهينه از آن به عمل آيد و گامهاي موثر در جهت مطالعات دقيق و تبليغات وسيع به منظور جذب گردشگران داخلي و خارجي برداشته شود. منطقه كوهستاني اردبيل كه داراي آبگرم معدني فراواني است مي تواند براي توسعه «توريسم - آب درماني» مورد استفاده گسترده قرار گيرد.
سيدصادق حسيني
منابع و ماخذ
۱) مجموعه راهنماي جامع ايرانگردي استان اردبيل، حسن زنده دل و دستياران، نشر ايرانگردان، ۱۳۷۷
۲) اردبيل سرزمين چشمه هاي جوشان، مهندس محمد رضا صيامي اصل، انتشارات شيخ صفي الدين
۳) نير به روايت تاريخ، امير مشنچي اصل (طوفان)، چاپخانه تصوير، ۱۳۷۷
۴) نواي نير، خبرنامه داخلي فرمانداري شهرستان نير، شناسايي آب هاي گرم معدني شهرستان نير و اهميت آن، يوسف اسماعيلي نيري، استاد دانشگاه، اسفند ۱۳۸۰
۵) شناخت آب معدني و چشمه هاي معدني ايران، دكتر غفوري، محمد رضا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶
عنوان: پاسخ : همه چیز درباره اردبیل
رسال شده توسط: امیر شهباززاده در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۳:۴۲:۰۷
مجموعه بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي شامل موزه چيني خانه ، گنبد الله الله ، مسجد جنت سرا ، خانقاه ، چله خانه ، شهيدگاه ، چراغ خانه و حرمخانه . اين بقعه اثري نفيس و ارزشمند يكي از سندهاي افتخار آذربايجان است كه متعلق به دوران صفويه بوده و مزار شيخ صفي ، همسرش ، شاه اسماعيل صفوي و جمعي از شهيدان جنگ چالدران در آن قرار دارد . با حفاريهاي جديد بعمل آمده در اطراف بقعه قدمت آن به دوره ايلخانيان پيوند مي خورد .
2- مقبره شيخ جبرائيل جد شاه اسماعيل صفوي در قريه كهر آلان ( شيخ كلخوران )
3- موزه بقعه شيخ صفي
4- مسجد جمعه مربوط به دوره سلجوقي ( بناي اوليه مربوطه به قبل از اسلام به دوره اشكاني )
5- مجموعه بازار اردبيل با سراها و تيمچه ها و راسته هاي متعدد متعلق به دوران صفويه بوده و يادآور دوران طلائي جاده ابرايشم است .
6- يازده پل تاريخي مربوط به دوره صفوي
7- شش باب حمام مربوط به دوره صفوي
8- پنچ باب خانه مربوط به دوره صفوي
9- مجموعه همجوار بقعه شيخ صفي مربوط به دوره ايلخاني
10- مسجد ميرزا علي اكبر مرحوم
11- ويرانه آتشكده ساسانيان در قريه آتشگاه
12- امامزاده صالح
13- قيز امامزاده سي ( امامزاده حليمه خاتون)
14- برج شاطر گنبدي در روستاي صومعه
15- گنجينه مردم شناسي اردبيل در حمام تاريخي ظهير الاسلام
عنوان: پاسخ : همه چیز درباره اردبیل
رسال شده توسط: امیر شهباززاده در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۳:۴۵:۲۷
صنايع دستي استان



گليم ، جاجيم ، شال ، مسند ، سفالگري ، صنايع چوب مانند معرق ، منبت و خراطي ، مصنوعات چرمي و قاليبافي ، مفرش ، خورچين ، ورني ( ورني و زير اداز حاوي رنگها و طرحهايي برگرفته از طبيعت زيباي آذربايجان ، بيشتر توسط عشاير ايل سون دشت مغان بافته مي شود ) از ميان صنايع دستي استان مسند نمين شهرت جهاني دارد و از اقلام مهم صادرات استان به ساير نقاط كشور و كشورهاي خارجي است .





غذاهاي محلي



آش دوغ ، پيچاق قيمه ، كوفته ، لونگي ، خشيل ، هرا ، قويماق ، تورشي قورمه ، ساج ايچي سبزي قورمه ، سوغان سو ، اوماج آشي ، يارما آشي ، بوزباش ، قاتيق خوروشي ، تاس كابابي ، چيغيرتما ، ساري حالوا ، تر حالاوا ، زنجبيل حالواسي ، قيساوا ، قيقاناق و ...




سوغاتيهاي اردبيل


سر شير ، كره ، حلواي سياه ، آبنبات ، شيرينيهاي محلي و تخمه آفتابگردان ، عسل خالص سبلان ، عصاره شهد آميز گلهاي رنگارنگ و عطر آگين طبيعت سر سبز سبلان مشهورترين سوغات منطقه مي باشد . حلواي سياه استان بصورت معجوني از جوانه گندم و كره طبيعي نشاط بخش و مقوي مي باشد .
عنوان: پاسخ : همه چیز درباره اردبیل
رسال شده توسط: امیر شهباززاده در ۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۳:۴۸:۵۴
اقلیم شناسی و شهر شناسی استان اردبیل  

1- رشته كوههاي سبلان : سبلان پس از دماوند معروفترين كوه آتشتفان خاموش ايران مي باشد كه قله سلطان ساوالان آن با ارتفاع 4811 متر سومين نقطه مرتفع ايران مي باشد . دهانه آتشفشاني قيف شكل اين كوه بصورت درياچه اي بسيار زيبا و دل انگيز در آمده و حواشي آن در طول سال پوشيده از يخ و برف است .
2- ارتفاعات باغرو (‌تالش)
3-صلوات داغ
4- خروسلو


رودهاي مهم استان



1- ارس (‌آراز)
2- قره سو
3-دره رود
4-خياوچاي
5-نيمن چاي


درياچه هاي استان اردبيل


1- درياچه شورابيل : اين درياچه قبلا بسيار شور بوده است ولي امروزه با افزوده شدن آب شيرين از شوري آن كاسته شده ، بطوريكه نوعي ماهي در آن پرورش داده مي شود .اين درياچه داراي امكانات ، ورزشي و فرهنگي بسياري است از جمله : قايق راني ، پيست دو و ميداني ، دوچرخه سواري ، باغ وحش ، هتلهاي مجهز و زيبا ، مجموعه شهر بازي براي بچه ها ، رستوران در وسط درياچه و ...
2- درياچه نئور فيروزه اي بر نگين استان اردبيل : اين درياچه د ر48 كيلومتري جنوب شرقي اردبيل بطرف خلخال در يكي از دره هاي كوهستان باغيروو در ارتفاع 2500 متري از سطح دريا با مساحتي بالغ بر 210 هكتار و عمق متوسط 5 متر يكي از زيباترين و ديدني ترين درياچه هاي ايران مي باشد. در حال حاضر نوعي ماهي قزل آلاي رنگين كمان كه از زمره بهترين نوع ماهيان دنيا مي باشد در آن پرورش داده مي شود كه هر ساله تعداد زيادي از مردم جهت ماهيگيري و كوهنوردي و استفاده از مناظر بديع و بي نظير منطقه و هواي خنك و مطبوع آن به درياچه روي مي آورند .
3- درياچه شورگل
4-درياچه نوشهر
5- درياچه آلوچه
6- درياچه كمي آباد
7- درياچه ملا احمد
8- درياچه مرداب قره سو كه زيستگاه پرندگان آبي است .در كنار جاده پر جاذبه و تماشايي (‌حيران ) منطقه زيباي جنگلي در بيست كيلومتري اردبيل موسوم به جنگل فندقلو قرار دارد كه محل پرورش نادرترين گونه هاي گياهي است و در نوع خود بي نظير است كه بزرگترين پيست اسكي روي چمن بصورت طبيعي در ي آن منطقه واقع شده است
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: CIVILAR در ۸ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۱:۰۴:۵۳
ببینید اصلا همدانی ها آدم های اعصاب خراب و درب داغانی هستند .
همه کارهاشان هم سلانه سلانه انجام می دهند کسی نفهمه .

تاب : کوف
اعصاب خراب : کرخت
سقلمه : سکلان
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: CIVILAR در ۸ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۲:۰۹:۲۴
اونجا که میگن عین جِنانه
هِمِدانه
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: CIVILAR در ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۱:۱۰:۲۰
قابلمه بزرگ -> قزقان -> همدانی اصل : تیان

آرام آرام -> سلانه سلانه
عنوان: درباره ی همدان
رسال شده توسط: CIVILAR در ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۱:۵۶:۵۰
بسمه تعالی

استان همدان با مساحتی بیش از 19 هزار كیلومتر متر مربع در غرب كشور عزیزمان ایران قرار گرفته است

استان همدان از شمال به زنجان، از جنوب به لرستان، از شرق به استان مركزی و از غرب به كرمانشاه و بخشی از استان كردستان محدود می شود. همدان منطقه‌ای كوهستانی است و كوه الوند با 3 هزار 574 متر ارتفاع از مهمترین ارتفاعات این منطقه به حساب می‌آید.

استان همدان از نعمت رودخانه و چشمه سارهای فراوان بهره مند می باشد كه مهمترین آنها رودخانه گاماسیاب نام دارد كه یكی از بلندترین رودخانه های كشور محسوب می گردد كه از دره های جنوبی كوه الوند و سراب گاماسیاب سرچشمه گرفته و تا باتلاقهای هورالعظیم در استان خوزستان پیش میرود.

استان همدان دارای زمستانهای سرد و پر برف و تابستانهای معتدل میباشد. و شهرهای بزرگ آن عبارتند از: همدان، ملایر، نهاوند، تویسركان، كبودرآهنگ، اسدآباد، بهار، سامن، سركان، قروه در جزین، لالجین و مریانج. شهر پر جاذبه و دیدنی، تاریخی و توریستی همدان قدمتی بیش از 3 هزار سال دارد و هرودت مورخ معروف یونانی مبنای این شهر را به دیااكو، نخستین شهریار ماد نسبت می‌دهد.

در آن زمان همدان را به نام هگمتانه(محل اجتماع) و سپس اكباتان می نامیدند. در سال 550 ق. م این شهر به دست كوروش، پادشاه هخامنشی به تصرف در آمد و در دوران هخامنشی، اسكندر، اشكانیان و ساسانیان از شهر همدان به عنوان پایتخت تابستانی استفاده می كردند. در دهه دوم هجرت و پس از فتح نهاوند، مردم استان به دین مبین اسلام تشرف پیدا كردند.

همدان از نظر محصولات كشاورزی به ویژه گندم ,چغندرقند، سیب زمینی، سیر وهمچنین میوه هایی كه در باغهای دامنه الوند تولید می شود و همچنین از نظر دامپروری شهرت داشته و از نظر صنایع دستی به ویژه از نظر صنایع چرمسازی، قالیبافی و گلیم بافی و به ویژه  با توجه به وجود شهر لالجین به عنوان قطب سفالسازی و سرامیك كشور محسوب می شود.

در حال حاضر استان همدان به دلیل داشتن مراكز تاریخی و دیدنی به عنوان پنجمین شهر فرهنگی و توریستی كشور شناخته شده و از نظر علمی نیز با وجود مراكز دانشگاهی بوعلی سینا، آزاد اسلامی، پیام نور و پزشكی و غیره به عنوان یكی از قطب های دانشگاهی كشور شناخته شده است.

از جمله اماكن تاریخی مهم كتیبه های گنجنامه، تپه های تاریخی هگمتانه و مصلی، آرامگاههای ابن سینا و باباطاهر، گنبد علویان، برج قربان، مجسمه شیر سنگی، آرامگاه استرومردخای و غیره می توان نام برد. از مناظر بدیع و طبیعی و دیدنی نیز می توان از غار زیبای علیصدر، آبشار گنجنامه، باغهای مصفای دامنه الوند به ویژه دره عباس آباد و دره مراد بیگ,تپه عباس آباد، سد اكباتان و پارك مردم می توان سخن به میان آوررد.

از آنجا كه همدان شهر علم و ایمان بوده و به عنوان دارالمومنین شهرت دارد دارای مشاهیر و علمای بزرگی است كه از جمله می توان از آیت الله شوندی، معصومی همدانی، بهاری، نجفی، تالهی و خوانساری عندلیب زاده و از جمله علمایی كه در قید حیات هستند از حضرت آیت الله نوری همدانی، صابری همدانی و موسوی همدانی نام برد، دانشمندانی همچون ابن سینا، شاعرانی همچون باباطاهر، محتشم كاشانی، شیخ فخرالدین عراقی، میرزاده عشقی، عارف قزوینی، مفتون همدانی، غبار و غمام همدانی و مشاهیری همچون عین القضات همدانی در این شهر رشد و نمو كرده اند عالمان شهیدی همچون شهید محراب حضرت آیت الله مدنی مدتی طولانی از زندگانی خود را در این شهر سكونت داشته و یا همچون شهید مفتح وشهید قدوسی در این استان تولد یافته و رشد نمو یافته‌اند.

از زیارتگاههای فراوان آن می توان از امامزاده عبدالله، امامزاده كوه، امامزاده یحیی و امامزاده حسین را نام برد. از ویژگی‌های این شهر زیبا نقشه شهر می‌باشد كه توسط مهندسان آلمانی طراحی شده و به نقشه شعاعی معروف است كه 6 خیابان اصلی بطور موازی به میدان اصلی شهر وصل شده و بلوارها بصورت رینگ‌های اول و دوم آنها را منقطع كرده كه در نوع خودكم نظیر است و در ابتدای هر خیابان اصلی دو گنبد نقره‌ای رنگ به تعداد 12 گنبد بنام هر امام معصوم(ع) تعبیه شده است كه نشانگر مذهبی بودن و شیعی بودن این شهر از دیر پا می باشد.

حیات وحش و شكارگاهها

سراسر استان همدان به دلیل مرتفع و كوهستانی بودن از زیستگاههای انواع حیات وحش بزرگ و كوچك محسوب میشود كه وحوشی از قبیل : كل، بز، قوچ، میش، روباه، راسو، خرسِ قهوه ای، كبكِ معمولی و انواع دیگر پرندگان را در خود جای داده است. زیستگاههای حیات وحش استان چه در ارتفاعات و چه در جلگه و حواشی تالاب جزو مناطق حفاظت شده اند و شكار در آنها كلا ممنوع است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شهر همدان
بنای شهر همدان را به دیا آكو پادشاه ماد ها كه در حدود 700 سال قبل از میلاد مسیح زندگی می كرده نسبت می‌دهند. هرودت در كتابی گفته است كه پادشاه ماد این محل را كه اكباتان و هگمتانه نامیده می شد به پایتختی برگزید. گویا در كتیبه تیكلات پالاسر اول(پادشاه آشور) كه مربوط به یازده قرن قبل از میلاد است نام آنادانا یا همدانا نوشته شده است. كلمه هگمتانه كه یك كلمه ایرانی است به معنی محل اجتماع و كلمه عیلامی هل مته نه به معنی سرزمین مادها است.

شهر همدان در زمان فرمانروایی بخت النصر(بنوكد نصَّر) ویران شد و بعدها در زمان داریوش بزرگ و بدستور وی مرمت گردید. در زمان اشكانیان، كه تیسفون پایتخت كشور ایران بود همدان اقامتگاه تابستانی شاهان اشكانی گردید و بعد از آنها ساسانیان نیز قصر های تابستانی خود را در این منطقه بنا نهادند خرابه های باروی قلعه اشكانی بر فراز تپه مصلی و مجسمه شیر سنگی متعلق به یكی از دروازه های همدان از آثار دوره ساسانیان است.

در سال 23 هجری قمری كه جنگ نهاوند روی داد همدان به تصرف اعراب درآمد و از آن زمان به بعد گاهی كانون آبادی و ثروت و گاهی هم درگیر غارت و چپاول و فقر و تنگدستی بوده است. همدان در زمان 319 هجری قمری و در دوران حكومت دیلمیان  لطمات فراوانی دید. در قرن ششم هجری سلجوقیان مركز خود را از بغداد به این شهر منتقل كردند و مدت پنجاه سال این شهر پایتخت سلجوقیان بود. و در این زمان در حمله وحشیانه مغول ها این شهر به ویرانه ای مبدل شد.

بایدوخان مغول پس از تاج گذاری در این شهر آن را باز پیرایی و باز سازی نمود. اما این شهر همواره مورد تاخت و تاز و هجوم امرا و سلاطین بود و این بار نوبت سلسله تیموریان بود كه این شهر را ویران نمایند. در زمان سلسله صفویه این شهر از نعمت آبادانی بهره مند شد.

پس از انقراض سلسله صفویه این شهر به تصرف احمد شاه عثمانی در آمد كه پس از شش سال توسط نادر شاه افشار باز پس گرفته شد. البته این شهر بعد از این هم بارها مورد تاخت و تاز و تسلط اقوام مختلف قرار گرفته تا اینكه در تاریخ 1145 هجری قمری كاملا به ایران الحاق گردید. شهر همدان به علت قرار گرفتن در مسیر راه های اصلی منطقه غرب ایران درقرن های اخیر همواره از نظر بازرگانی مورد توجه بوده است. همچنین این شهر در مسیر جاده ابریشم قرارداشته است.


منبع : سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی(اس ام اس همدانی)
رسال شده توسط: DiYakO در ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۰:۱۵:۱۳
ماخواستم برات ا گلستان یه دامن گل بیچینم دیدم شلوار پامه.!!! ::)
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی(اس ام اس همدانی)
رسال شده توسط: DiYakO در ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۰:۲۰:۳۷
با تمام چفت چولیت شته شولیت پته پیسیت  قد یه خیار چولسیده داغانتم.!! (داغاین هم می توان گفت)
عنوان: شیر سنگی (سنگ شیر)
رسال شده توسط: DiYakO در ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۰:۲۳:۳۰
در دوره مادها شیر سنگی  که دوقلو هم بودن ساخته شدن یکی از شیر ها در سر در ورودی شهر جا می گیره و دیگری در میدانی که به همین نام است     
متاسفانه شیر سنگی سردر هگمتانه  را انگلیس ها طوری دزدیدند که هیچ کس خبر دار نشد و الان در موزه پشت شیشه ای است که هیچ کس نمی تواند به آن نزدیک شود بعضی مواقع صحبت از شیر سنگی به تاراج برده میشه میگیم بهتر که بردنش حداقل اونجا سالم می مونه و به سرنوشت برادرش در ایران دچار نمی شه باز هم بگذریم
شیر برادر در ایران و در شهر همدان باقی می مانه تا دختران ترشیده شهر همدان در مورد شیر به خرافاتی در موردش اعتقاد پیدا کنن و بیان روش شیره بمالن تا از این طریق بختشون باز شه به هر صورت یه حرفی بین همدانی ها هست که اگه اون شیره ها نبود کار شیر بیجاره تموم بود و الان ترک داغونش کرده بود .
الان هم شیارهای بدی روش افتاده و این میراث گرانبها که در وهله اول فرهنگ باستان ما همدانی ها و در وهله دوم میراث ایرانیان است در حال نابودی ست.
البت تازه گی ها کمکی از زمین فاصله گرفته و اوضاع احوالش بهتره.
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: CIVILAR در ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۰:۲۴:۵۹
نوکر همه ی بر و بچ درب داغاین همدانی هم هستیمان . داغاین بچه های همدانی نباشیم شی کنیمان .
به قول او ترانه همدانی :

عکسته بده بیلم قد طاقچه (طقچه)
هر کی بیوینه بگه خدا ببخشه
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: DiYakO در ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۱:۰۹:۱۲
یه شعر همدانی:(لطفا" با لحجه بخوانید)
روته نشان دادی و چل کردی منه
خیر نوینی پچا اوژو کردی منه
مثده گل باز کیه چولساندی دادا
شی به تو کرده بودم که ایجو ول کردی منه
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: CIVILAR در ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۱:۱۷:۵۸
میلیچ : گنجشگ
فیجیل : تربچه
سکلان : سقلمه ، سیخونک
عنوان: باباطاهر عریان همدانی
رسال شده توسط: CIVILAR در ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۳:۱۶:۵۶
بسمه تعالی

(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/b/b0/Baba_taher.JPG/350px-Baba_taher.JPG)

باباطاهر همدانی معروف به بابا طاهر عریان، عارف، شاعر و دوبیتی‌سرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده ۱۱م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده‌است. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده‌است.

ترانه‌ها یا دو بیتی‌های باباطاهر در بحر هزج مسدس محذوف و به لری سروده شده‌است.
دو قطعه و چند غزل با گویش لری و مجموعه کلمات قصار به زبان عربی و کتاب سرانجام از آثار دیگر اوست. کتاب سرانجام شامل دو بخش عقاید عرفا و صوفی و الفتوحات الربانی فی اشارات الهمدانی است.

از خاندان و تحصیلات و زندگی بابا طاهر اطلاعات صحیحی در دسترس نیست اما بنا به نوشته راوندی در راحةالصدور، بابا طاهر در سال ۴۴۷ هجری با طغرل سلجوقی دیدار کرده و مورد احترام او نیز قرار گرفته‌است. در یکی از دوبیتی‌های مشهورش سال تولدش را به حروف ابجد گنجانیده که پس از محاسبه توسط میرزا مهدی خان کوکب به سال ۳۲۶ هجری رسیده‌است. او پس از ۸۵ سال زندگی وفات یافته‌است. آرامگاه وی در شمال شهر همدان در میدان بزرگی به نام وی قرار دارد. بنای مقبره بابا طاهر در گذشته چندین بار بازسازی شده‌است. در قرن ششم هجری برجی آجری و هشت ضلعی بوده‌است. در دوران حکومت رضاخان پهلوی نیز بنای آجری دیگری به جای آن ساخته شده بود. درجریان این بازسازی لوح کاشی فیروزه‌ای رنگی مربوط به سده هفتم هجری بدست آمد که دارای کتیبه‌ای به خط کوفی برجسته و آیاتی از قرآن است و هم اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود. احداث بنای جدید در سال ۱۳۴۴ خورشیدی با همت انجمن آثار ملی و شهرداری وقت همدان و توسط مهندس محسن فروغی انجام شده‌است. این بنای تاریخی طی شمار ۱۷۸۰ مورخه ۲۱/۲/۱۳۷۶ به ثبت آثار تاریخی و ملی ایران رسیده‌است. در اطراف بنای جدید فضای سبز وسیعی احداث شده ‌است.

در شهر خرم‌آباد بنایی به نام «بقعه باباطاهر» وجود دارد که به اعتقاد برخی زادگاه بابا طاهر است. در مرکز شهر خرم آباد و در ضلع غربی قلعه فلک الافلاک و در کنار خانه قدیمی آخوند ابو مقبره باباطاهر قرار دارد. در گویش لری به «باو طاهر» معروف است اهالی شهر خرم آباد معتقدند این مقبره مربوط به بابا طاهر شاعر و عارف نامدار و سراینده دوبیتی‌های معروف لکی و لری است. سبک بنای مقبره ساده و متشکل از گنبد خانه‌ای با یک ورودی است. ساختمان اصلی آن هشت ضلعی است که چهار ضلع آن هر یک به ابعاد ۵/۲ متر و اضلاع فرعی آن هر یک ۷۰/۱ سانتیمتر است. ارتفاع گنبد تا کف ۶ متر است. محل قبر در داخل سردآبه بوده که بر روی سردآبه و کف بقعه قبری به ابعاد ۵۲ در ۱۰۰ در ۱۷۷ سانتیمتر است. بر روی قبر ضریحی چوبی به ابعاد ۱۲۷ در ۱۲۸ در ۱۹۸ وجود داشته که از بین رفته است. اطاق کوچکی به ابعاد ۵/۲ در ۵ متر به بدنه غربی بنا در دوره معاصر اضافه شده بود که به آن «قلندر خانه» می‌گفتند. این بنا احتمالا مربوط به دوره خوارزمشاهی و به شماره ۱۹۲۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

برخی از بزرگان و ادیبانی که در جوار مزار بابا طاهر آرمیده‌اند:
محمد ابن عبدالعزیز از ادیبان سده ۳ هجری
ابولفتح اسعد از فقیهان سده ۶
میرزا علی نقی کوثر از دانشمندان سده ۱۳ و مفتون همدانی از شاعران سده 14

منبع : ویکی پدیا
لینک به مطلب : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: DiYakO در ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۷:۲۷:۲۹
نقل قول از: CIVILAR  date=1267393267
به شخصه می گم هیچ لغتی در گویش همدانی برای من "سکلان" نمی شه .
تو گل سوخره منی نمی الم بچولسی
to gole sokhreh meni nimi -alam becholsii.
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: sizdah در ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۷:۲۹:۵۷
با سلام

 :(

میاینان آلاغ

یعنی : می آیید علفهای هرز رو بچینیم   

          (سیزده بدرهم نزدیکه )
عنوان: تاق بستان
رسال شده توسط: Arghavan در ۲۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۳۸:۴۳


اين مجموعه در قرن سوم ميلادی ساخته شده است. شاهان ساسانی نخست نواحی اطراف تخت جمشيد را برای تراشيدن تنديس‌های خود برگزيدند، اما...
 
طاق بستان مجموعه‌ای از سنگ‌نگاره‌ها و سنگ‌نبشته‌های دوره‌ی ساسانی است که در شمال غربی شهر کرمانشاه در غرب ايران واقع شده است. وجود کوه و چشمه در اين مکان، آن را به گردشگاهی روح‌فزا تبديل نموده که از زمان‌های ديرين تا به امروز مورد توجه بوده است.
طاق بستان در زبان بومی (کردی) طاق وسان گفته می‌شود. «سان» به معنی سنگ می‌باشد و به اين ترتيب طاق بستان طاق سنگی معنی می‌دهد. اين مجموعه در قرن سوم ميلادی ساخته شده است. شاهان ساسانی نخست نواحی اطراف تخت جمشيد را برای تراشيدن تنديس‌های خود برگزيدند، اما از زمان اردشير دوم و شاهان پس از او طاق بستان را انتخاب کردند که در بين راه جاده‌ی ابريشم قرار داشت و دارای طبيعتی سرسبز و پر‌آب بود.
طاق بستان شامل سنگ‌نگاره‌ی تاج‌گذاری اردشير دوم و دو طاق مي‌باشد که طاق کوچک‌تر شاهپور دوم و سوم و طاق بزرگ‌تر خسرو پرويز را به تصوير کشيده است. در سمت راست طاق کوچک‌تر و در بيرون از طاق سنگ‌نگاره‌ای تراشيده شده که تاج‌گذاری اردشير دوم را نشان می‌دهد.
(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/1_8712101058_L600.jpg)

(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/18_8712101058_L600.jpg)

(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/16_8712101058_L600.jpg)
اردشیر دوم در وسط، در سمت راست اهورا مزدا
در سمت راست ايوان كوچك، سنگ نگاره اي وجود دارد كه صحنه تاج ستاني اردشير دوم، نهمين شاه ساساني را نشان مي دهد. در اين صحنه، شاه ساساني به حالت ايستاده با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ در مركز صحنه نقش شده كه دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را از اهورا مزدا مي گيرد. شاه ساساني چشماني درشت و ابرواني برجسته دارد. ریش او مجعد و موهاي سرش به صورت انبوه بر روي شانه‌ها آويخته شده است. وي گوشواره‌اي بر گوش و گردنبندي در گردن و دستبندي در مچ دارد. گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است. گردنبند او نيز شامل يك رديف مهره هاي مرواریدي درشت است.
(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/3_8712101058_L600.jpg)

(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/6_8712101058_L600.jpg)

(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/14_8712101058_L600.jpg)
ایوان بزرک، خسرو سوار بر شبدیز (به روایتی)
(http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-1/27_8712101058_L600.jpg)[/center]

طاق بزرگ

در کنارهٔ ورودی طاق، سنگ‌نگاره‌ای زيبا از فرشتگان بال‌دار، درخت زندگی، مجالس شکار گراز و شکار مرغان و ماهيان در مرداب و نقش‌های فيل، اسب و قايق می‌باشد که حاکی از مراسم بزم و شادی است.

در زير نقش تاج‌گذاری خسرو پرويز سواری زره‌پوش سوار بر اسب قرار دارد. يقين نيست که اين سوار کيست، يا يک رزم‌جوست يا خسرو پرويز يا پيروز ساسانی. اما نشان‌گر فر و قدرت شاه و ايرانيان است.

در اين تصوير شاه در ميان و در سمت راست وی فروهر (FARAVAHAR) قرار دارد.

برابر آيين ايرانيان باستان هر کس که می‌خواست شاه باشد لازم بود دارای شايستگی شاهی و فر کيانی (ايزدی) باشد. از نيروی اين فر کيانی است که شخص به کمالات روحانی و نفسانی آراسته می‌گردد و از سوی خداوند برای راهنمايی مردم برگزيده می‌شود. در آيين زرتشتيان، هر کس که مورد خشنودی پروردگار باشد خواه پادشاه، خواه پارسا يا خواه دانشمند، دارای فر ايزدی است.

نگاره فروهر هميشه در زمان باستان به صورتی که در اينجا نقش شده، نمايان است که در آن فروهر تاجی کنگره‌دار بر سر دارد و حلقه فر ايزدی را به شاه می‌دهد. لباس شاه و نگاره فروهر تا حدی يکسان است. هر دوی آن‌ها شلواری چين‌دار به پا دارند که توسط بندی به مچ پايشان چسبيده است. هم‌چنين هر دو دارای کمر‌بند و دست‌بند هستند. درسمت چپ شاه، ميترا يا مهر، پيامبر باستانی ايران قرار دارد. مسيح از لحاظ تولد و آيينش بسيار شبيه ميتراست. حتی بسياری از آيين‌های مسيحی همان آيين‌های ميتراييسم هستند.


تصوير وی در کنار تصوير شاه بيان‌گر پاک شدن قلب شاه از نفرت و روی آوردن به مهرورزی است که اين مفهوم همواره از ديد ايران‌شناسان بيگانه دور مانده است. پيکان‌های نوری از سر ميترا در تمامی سمت‌ها پراکنده شده و هر پيکان نوريست که مهر می‌پراکند تا شاه را در بر گيرد. هم‌چنين ميترا شاخه‌ای از نبات که «برسم» نام دارد در دست دارد که با آن مشغول اجرای آيين زايندگی و کاميابی است.

در سترگ‌ترين طاق، سه تنديس مشاهده می‌شود. شاه در ميان، فروهر در سوی راست وی، که مانند تاج‌گذاری اردشير دوم است و آناهيتا در سوی چپ شاه. آناهيتا فرشتهٔ آب‌هاست و نمود خرمی و سرسبزی.

خسرو پرويز علاقهٔ زيادی به آناهيتا داشت و معبد آناهيتا را در نزديکی کنگاور، شهری در خاور کرمانشاه ساخت و در آن‌جا دل به مهر شيرين نهاد.

کلیه تصاویر و نقوش این برجستگی با مهارت و دقت انجام گرفته و جزئی ترین چیزها با ظرافت درست شده است .

(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/3/31/Shahpur_II_.jpg/180px-Shahpur_II_.jpg)
طاق کوچک
طاق کوچک شاهپور دوم و شاهپور سوم

طاق کوچک که بين نگاره و طاق بزرگ‌تر واقع شده، دارای دو نقش در بالای ديوارهٔ طاق و دو کتيبه است. اين کتيبه‌ها به خط پهلوی ساسانی هستند و داستان نقوش را بيان می‌کنند. دو تنديس طاق کوچک، نقش های شاهپور دوم و سوم هستند.
(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/61/Taq-e_Bostan_-_Low_relief_of_Mohamad_Ali_Mirza.jpg/180px-Taq-e_Bostan_-_Low_relief_of_Mohamad_Ali_Mirza.jpg)آسیب ها
نقش برجسته اضافه شده توسط محمد علی میرزا در قرن ۱۹

در بالای این تابلوی حجاری بسیار نفیس ، متاسفانه در زمان قاجار دستکاریهائی صورت گرفته و تصاویری را حجاری کرده اند که لطمه فراوانی به طاق بستان وارد کرده است ، تصویر یک حاکم خود خواه در زمان قاجار که خواسته است از خود زیر این طاق یادگاری گذاشته باشد .

این حجاری مجسمه محمد علی میرزا پسر فتحعلی شاه قاجار را نشان می دهد . تصویر چنان نامناسب و بی ارزش است که حتی ناصرالدین شاه در سفرنامه خود در این باب چنین نوشته است :

بالای این صفحه آغاغنی ، خواجه پاشی محمد علی میرزای مرحوم ، که از طوالش گیلان بوده ، زحمت کشیدن صورت مرحوم شاهزاده را نشسته و حشمت الدوله پسرش و پسر کوچکتر را داده است حجاری نموده . خود آغاغنی را هم با هیات مکروه ایستاده در جلوی شاهزاده نقش کرده اند . طوری به او بیفتاده که واقعا مهوع است و طاق را ضایع کرده است و بسکه بد حجاری شده روی اشکال را رنگ آمیزی کرده اند . الحق مایه تضییع طاق شده است .

گويند فرشی از جواهر بر کف طاق بوده که هنگام حمله اعراب به ایران ميان فرماندگان عرب تقسيم شده است. طاق بستان از دير باز مورد حمله مهاجمان به ايران بوده و در زمان حضور نيروهای استالين و انگليس خساراتی به آن وارد شده اما هنوز شکوهمند است.

(http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9a/Taq-e_Bostan_-_main_view.jpg/300px-Taq-e_Bostan_-_main_view.jpg)
نمایی از طاق بزرگ و کوچک
عنوان: کوه باستانی بیستون
رسال شده توسط: Arghavan در ۲۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۰:۵۸
از آثار طبیعی استان کرمانشاه می‌توان به کوهستانهای دالاهو و شاهو، پراو بیستون دالاخانی امروله، جنگل‌های مرخیل پاوه، چهار زبر، جنگلهای دالاهو سراب‌ها(چشمه‌های بسیار بزرگ) تاقبستان و سراب نیلوفر، سراب در بند صحنه، چشمه سهراب، سراب گزنهله، سراب فش کنگاور، سراب یاوری، سراب قنبر، سراب نجوبران، سراب هرسینف تالاب هشیلان، غارها قوری قلعه وغار کاوات، غار پراو، پناهگاه حیات‌وحش بیستون و ورمنجه، قلاجه، دشت‌های بیستون و ماهیدشت، دشت کنگاور، دشت کرند اشاره کرد.

    کوه: بیش از نیمی از وسعت استان را کوه‌های مرتفع پوشانده‌است. رشته کوه زاگرس، به صورت مجموعه‌ای از رشته‌های موازی، با دشت‌های مرتفع کوهستانی در بین آنها، پوشش گیاهی متنوعی به وجود آورده‌است.

محوطه باستاني و مقدس بيستون در طول 5 کيلومتر و عرض 3 کيلومتر در شرق استان کرمانشاهان قرار دارد و يکي از معتبرترين آثار باستاني جهان ميباشد . که در سال 85 در ليست آثار برجسته جهاني در يونسکو ثبت گرديد . اين محوطه آثاري از پيش از تاريخ تا حکومتهاي اسلامي در خود جاي داده . آثاري همچون : غارشکاچيان - مر خريل - مر تاريک - مر آفتاب - مر دودر - تپه نادري - سراب بيستون - جاده حاشيه سراب - بقاياي گورستان قديمي - دژ تاريخي مدفون - نيايشگاه شانشاهان ماد - نقش برجسته داريوش بزرگ - مجسمه هرکول - نقش برجسته ميتريدات دوم شاهنشاه اشکاني - نقش برجسته گودرز - سنگ بلاش - پرستشگاه شاهنشاهان پارتي - بقاياي شهر باستاني هخامنشيان و پارتيان - بقاياي بناهاي ساساني - کتيبه فرهاد کوه کن - بقاياي پل ساساني - بقاياي سد ساساني - سنگهاي تراشيده ساسانيان - کاروانسراي ايلخاني - بناهاي ايلخاني - کاروانسراهاي صفوي - وقف نامه شيخ عليخان زنگنه - پل بيستون و آثار پراکنده ديگري در بيستون قرار دارد .


دليل آن که همه اين آثار در يک جاي قرار داشته اين بوده است که اين محل بدون ترديد از مکانهاي مقدس ايراني شناخته ميشده زيرا آب مظهر پاکي و روشناني فراوان از دل کوه بيستون به بيرون روان است و داريوش بزرگ هم به دليل اهميت موقعيت کرمانشاه و کوه هاي صخره اي آن و آثار بزرگ نياکان آريايي اش اين مکان را براي کتيبه ارزشمند بيستون انتخاب نموده است .

کتيبه داريوش بزرگ ( 486 - 521 قبل از ميلاد ) در سه زبان پارسي باستان - عيلامي و بابلي در ارتفاع هفتاد متر بالاتر از سطح زمين بر دامنه کوه بيستون نقر ( حک ) گرديده است . داريوش بزرگ وقايع اولين سالهاي سلطنت خود را و فتوحاتي را که در نوزده جنگ نصيب او گرديده بود مفصلا ذکر مينمايد . طبق گفته ديودور مورخ يوناني نام اصلي بيستون بگستان ( به معناي جاي خدا ) نام داشته است . متن پارسي باستان در 414 سطر و پنج ستون است . در زير نقش داريوش بزرگ شاهده 9 نفر نافرمان که عليه شاه قيام کرده بودند و همگي آنها مغلوب شدند قرار گرفته است . در اين کتبه که يکي از برزگترين اسناد تاريخي ايران زمين و جهان محسوب ميشود داريوش خود را نهمين پادشاه هخامنشي مينامد . که اسامي نه شاه قبلي به شرح زير ميباشد . 1) هخامنش - 2) چيش پيش - 3 ) آريارمن - 4 ) ارشام شاه - 5) کورش کوچک جد کورش بزرگ - 6) کمبوجيه - 7 ) کورش دوم که به شاهنشاه بزرگ ملقب است -   8 ) کمبوجيه دوم ( فاتح سرزمينهاي مصر ) - 9 ) و بالاخره داريوش بزرگ .

گفته ميشود نماي پيشين صخره که برجسته کاريها برآن کنده شده حدود 340 پا بالاتر از چشمه هاست و ابعاد برجسته کاري 18 در 10 پاست که قامت “داريوش”5 پا و 8 اينچ (170 سانتيمتر)بلندي دارد.اجراي اين بنا در چند مرحله انجام شده است.نقش برجسته ها و متن اصلي عيلامي در حدود سال 520 قبل از ميلاد کنده کاري شده و سپس روايت اکدي به آن افزوده شده است.برجسته کاري “داريوش” را به اندازه طبيعي و زير سايه حمايت نماد ايران کهن ( فره وشي=فروهر ) با بال گشوده نشان مي دهد که يک دست خود را بلند کرده و در دست ديگر کمان خود را گرفته است؛در پشت او در اندازه اي کوچکتر سلاح داران او (در سمت چپ “گوبرياس”و ديگري احتمالا”"اينتافرن”)ايستاده اند. “داريوش” پايش را بر چهره “گئومات”که به پشت بر زمين افتاده نهادن است و در پشت “گئومات”8شاه دروغي که با ريسماني به هم بسته شده اند پشت سر هم صف کشيده اند.احتمالا” هنگام لشکرکشي به ماد عليه “فرورتيش”بوده که “داريوش”فرمان داده نقش و يادگار پيروزيهايش را بر اين صخره ترسيم کنند و بنويسند و شايد اصل اين ابتکار از شاه” آنوبانيني”(حدود2000سال ق.م.)در دروازه زاگرس (سرپل)باشد که او چند روز قبل از آنجا گذشته و آن را ديده بوده است.

مجسمه ی هرکول بر روی کوه بیستون کرمانشاه
مجسمه هرکول که به نظر مي آيد تنديسي از تجاوز اسکندر گجستک و حکومت سلوکيان به ايران باشد در بيستون در سال 1327 هجري هنگام احداث جاده آسفالته همدان به کرمانشاه در دامنه کوه کشف شد . اين اثر شخص نيرومندي را نشان ميدهد که به پهلوي چپ به روي نقش شيري در سايه درختي لميده است و در دست چپ پياله اي از شراب در دست دارد و دست چپش را بروي پاي راستش قرار داده است . سر اين مجسمه در سال 1380 کنده و دزديده شده بود که پس از چند سال کشف و دوباره به جايگاه اصلي خودش برگشت . درازاي اين تنديس 147 سانتي متر است . پشت اين تنديس کتيبه اي از زمان سلوکيان وجود دارد که مفهوم آن به اين شرح است : ” به سال 164 ماه پانه موي هرکول فاتح درخشان هياکينتوس پسر پانياغوس به سبب نجات کل امن- فرمانده کل - اين مراسم برپا شد . ” که خوشبختانه اين سلسه توسط مهرداد و تيرداد پارتي در هم کوبيده شد و سلسله شاهنشاهي ايراني اشکانيان جايگزين آن شد و دوباره ايران رو به فرهنگ کهن خود رفت و دست متجاوزان را کوتاه نمود .

مجسمه ی هرکول بر روی کوه بیستون کرمانشاه
یکی از مهم‌ترین آثار این استان سنگ‌نگاره بیستون است که بزرگ‌ترین سند به جا مانده از روزگار هخامنشیان به شمار می‌رود و به سه زبان توسط داریوش بزرگ شاهنشاه هخامنشی بر کوه اسطوره‌ای بیستون حک شده‌است. افزون براین بیستون نماد مهر است چرا که از خود گذشتگی فرهاد، نام این کوه را با عشق جاودانه شیرین و فرهاد که الهام بخش بسیاری از نویسندگان و سرایندگان نامدار ایران همچون نظامی گنجوی بوده درهم سرشته‌است. از همین رو یکی از القاب مهم شهر کرمانشاه (خاک عشق) است.


از دوران پیش از تاریخ نیز آثار مهمی از دوران پارینه سنگی در بیستون یافت شده که مربوط به غارهای شکارچیان، غار مرخرل، و مرتاریک است.علاوه بر این در غار دو اشکفت در شمال شهر کرمانشاه نیز آثار سکونت انسان‌های پارینه سنگی میانی یافت شده‌است. قدیمیترین بقایای استخوانی انسان ریختهای پارینه سنگی که در ایران یافت شده مربوط به بیستون است. این قطعه شامل بخشی از یک استخوان ساعد است و در کاوشهای غار شکارچیان در سال ۱۹۴۹ بوسیله کارلتن کوون بدست آمده‌است.
عنوان: اسدآباد ، شهرستانی که جاده اش پابوس مسافران کربلاست
رسال شده توسط: سعدی مومیوند در ۶ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۷:۲۲:۵۸
سلاااااااااااااااااااااااااااااام به همه

نمیدونم تا حالا گذرتون به این شهر افتاده یانه. اما مطمعنم که دیدن گردنه اتوبان مانند و بی نظیر این شهرستان و زیبایی خیره کننده دامنه رشته کوه الوند به هنگام ورود به شهر ، چشمان هر مسافری رو به خودش خیره میکنه...

... ادامه دارد
عنوان: کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۶:۳۶
«كلاردشت كجاست؟ نام كلاردشت هميشه بر سر زبان‌ها بوده است و جسته گريخته مطالبي علمي، غيرعلمي درباره آن نگاشته شده است. اما واقعيت آن است كه هنوز كلاردشت به درستي شناخته شده نيست، نه تنها براي جهانگردان خارجي كه به ايران مسافرت مي‌كنند كه حتي براي بسياري از ايرانيان، كلاردشت بهشتي گم شده است و با همه نزديكي اين منطقه به تهران، كرج، چالوس، نوشهر و با داشتن دهات و شهرك و راه و جاده در گستره خود، هنوز يك از هزار ديدني‌ها و شگفتي‌هاي اين منطقه به قلم و تصوير در نيامده است.»
اين مطلب، مقدمه گزارشي است به نام «كلاردشت، بهشت گم‌شده» كه 15 سال پيش (پاييز 69) در نشريه گردش به چاپ رسيد. گزارشي تقريبا جامع از شگفتي‌هاي كلاردشت. گزارشگر اين گزارش كه نخستين بار نام «بهشت گمشده» را بر اين منطقه گذاشت، شايد نمي‌دانست كه با اين كار، يك سناريو را رقم مي‌زند. سناريويي كه كارگرداني آن را سودجوياني برعهده دارند كه ساخت و سازهاي بي‌شمار آنان در كلاردشت، حالا بهشت گمشده را به منطقه‌اي تبديل كرده است كه دارد از دست مي‌رود.
حالا ديگر ساخت و سازها هم جزو شگفتي‌هاي اين منطقه است. جاذبه‌هاي گردشگري كلاردشت، اين دشت زيبا و بي‌همتا، همواره و هميشه به خاطر ويژگي‌هاي خاص منحصر به فردش توجه بسياري از گردشگران را به خود جلب كرده است. اين ويژگي‌ها به اندازه‌اي شگفت‌انگيز است كه در تمام طول تاريخ در چشم شاهان و شاهزادگان و امراي حكومتي جلوه‌گري داشته است و آنچه امروزه از كلاردشت مي‌گويند، ريشه در تاريخ دارد.
اين ثروت ملي مي‌تواند نقش يك قطب مهم را در اشتغال و درآمدزايي در اين منطقه ايفا كند.
اما متاسفانه استفاده نابه‌جا از اين ثروت، عدم كنترل صحيح ساخت و سازها در اين منطقه و تخريب نابه‌جاي طبيعت به علت مهاجرت بي‌رويه به خصوص از تهران سبب شده است تا اين دشت زيبا با هجوم بالاي سودجويان مواجه شود.
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۸:۴۹
اما كلاردشت كجاست؟
كلاردشت، دشتي بر فراز كوه‌ها، منطقه‌اي كوهستاني است در غرب مازندران با وسعت 1509 كيلومترمربع، تابع شهرستان چالوس و متشكل از سه دهستان كلاردشت، بيرون بشم و كوهستان كه جمعيت آن در سرشماري سال 1375، 23097 نفر برآورد شده است و البته خدا مي‌داند كه هم‌اكنون با اين هجوم‌هاي بي‌رويه چه جمعيتي دارد. كلاردشت از جنوب قله تخت سليمان تا حدود گردنه كندوان به خط‌الرأس اصلي البرز محدود مي‌شود و رود چالوس از كنار آن مي‌گذرد.
دهستان كلاردشت با 39 آبادي در دشت كوچكي در دامنه تخت سليمان واقع و مركز آن حسن كيف است.
اين منطقه با دو جاده فرعي به راه اصلي كرج - چالوس و ساحل درياي خزر مي‌پيوندد. جاده نخست از مرزن‌آباد در فاصله 25 كيلومتري جنوب چالوس منشعب شده و به طول 20 كيلومتر از ميان تپه‌هايي كه بر دامنه‌هاي‌شان گندم و جو كشت مي‌شود، مي‌گذرد و دومين جاده، از عباس‌آباد واقع در جاده كناره، ميان راه چالوس و تنكابن منشعب شده و به طول 25 كيلومتر پس از گذشتن از جنگل‌هاي متراكم و بسيار زيبا در ناحيه نكارود به غرب دشت مي‌رسد.
وجود بيش از 45 قله بالاي 4000 متر،‌ نمونه كم‌نظيري از عظمت، صلابت و زيبايي رشته‌كوه‌هاي البرز را در كلاردشت به نمايش گذاشته است. علم‌كوه با ارتفاع 4845 متر از سطح درياي آزاد بلندترين كوه اين دشت است. علم‌كوه كه در سمت شمال شرقي به ديواره‌اي به طول 700 متر و عرض 450 متر منتهي مي‌شود، يكي از هشت ديواره سخت‌ گذر جهان است. «تخت سليمان»‌ نيز كه در افسانه‌ها از آن به جايگاه ازدواج «سليمان (ع) و بلقيس» ياد مي‌كنند با ارتفاع 4650 متر يكي از ديدني‌هاي اين منطقه به شمار مي‌رود.
در كوه‌هاي مرتفع كلاردشت يخچال‌هاي طبيعي و دايمي وجود دارد كه پس از گذشت ده‌ها ميليون سال هم‌چنان ناآرامند. اين توده‌هاي عظيم يخ كه با سنگ و خاك آميخته شده‌اند، منابع اصلي آبگيري رودخانه «سرداب رود» (مهم‌ترين رودخانه كلاردشت» هستند و البته چشمه‌هاي ديگر نيز اين رود را ياري مي‌كنند. آب «سرداب رود» از صاف‌ترين و زلال‌ترين آب‌هاي رودخانه‌هاي شمال ايران است و براي پرورش و تكثير قزل‌آلا و ماهي آزاد مناسب است.
هوا در كلاردشت مه نسبتا دايمي دارد و دماي آن در برخي از روزهاي سرد زمستان به حدود 30 درجه سانتي‌گراد زير صفر مي‌رسد. در شب‌هاي تابستان نيز گاه مردم به استفاده از لباس گرم نياز دارند. درياچه ولشت (سماء)، نگين آبي كلاردشت نيز يكي از درياچه‌هاي آب شيرين ايران است. اين درياچه با وسعتي حدود 20 هكتار در عمق تپه‌هاي شرقي كلاردشت در نزديكي دهكده «سماء» واقع است.
طول اين درياچه دايمي 650 متر، عرض آن 300 متر و عمق گودترين نقطه آن 30 متر است.
منبع تامين آب ولشت، چشمه‌هاي كف و اطرافند. اين درياچه جزو زيست‌بوم‌هاي نادر مازندران است و پرندگان مهاجري از قبيل مرغابي و غاز وحشي در اين مكان يافت مي‌شوند و اما اشياي به دست آمده در منطقه كلاردشت نشان از قدمت 1000 سال قبل از ميلاد دارد.
منطقه كلاردشت از لحاظ طول عمر ساكنان آن نيز شهرت دارد كه اين امر به زندگي طبيعي و متعادل و شرايط جغرافيايي مربوط است و البته بهتر است بگوييم مربوط مي‌شد!
تا حدود 30 سال پيش خانه‌هاي چوبي قديمي «داردچي» و پس از آن خانه‌هاي نيمه‌سنتي در اين منطقه ديده مي‌شد و حالا جاي آن خانه‌هاي سنتي و نيمه‌سنتي را كه يكي از جاذبه‌هاي توريستي اين منطقه بود ويلاهاي مدرن گرفته است.
عبور از جاده كلاردشت و نگاهي نه چندان ژرف به طبيعت حتي بدون هيچ نظر كارشناسي به وضوح نشان مي‌دهد كه ساخت و ساز در اين منطقه سال‌ها پيش بايد متوقف مي‌شد.
آلودگي اطراف جاده با زباله‌هاي غيرقابل جذب نيز وصله ناجور اين طبيعت است اگر چه كلاردشت، هنوز هم همان بهشتي است كه سال‌ها پيش مجله «گردش» از آن ياد كرده بود: «دشتي بر فراز البرز در ارتفاع 1250 تا 1350 متر انباشته از رسوبات عهد سوم زمين‌شناسي و از همين ارتفاع تا دريا فقط 30 كيلومتر فاصله دارد.»
پوشش گياهي جنگل‌هاي منطقه كلاردشت شامل: سپيدار،‌ افرا، داغداغان، توسكا، تمشك، نمدار، راش، زرشك، گل سرخ وحشي، بلوط سياه، ممرز، ازگيل، ملچ، بلوط، زالزالك، سياه‌تلو، خوج و ... است.
از پستانداران و پرندگان وحشي جنگل‌هاي كلاردشت نيز مي‌توان سنجاب، گوزن، بز، پلنگ، خرس، خرگوش، خوك، شغال، گربه وحشي، جوجه تيغي، گوركن، گرگ، قرقاول، لاشخور، داركوب، دم جنبانك، كبك، قوش، كبوتر، زاغچه، جغد، كوكرك و بلدرچين را نام برد
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۱۲:۳۰
کلاردشت دارای آب و هوائی معتدل است. وجود رشته کوه‌های البرز در کناره‌های دریای خزر موجب متوقف شدن رطوبت در دامنه‌های آن گردیده و سبب بارش باران فراوان در این ناحیه از شمال کشور می‌شود. بخشی از این بارندگی‌ها در ارتفاعات کلاردشت منجر به بارش برف می‌شود و به همین دلیل است که هوای کلاردشت در مقایسه با دیگر مناطق استان مازندران بسیار خنک‌تر و مطبوع‌تر است. جنگل‌های انبوه و سرسبز، رودخانهٔ سردآبرود، کوه‌های علم کوه و تخت سلیمان در بخش غربی، جنگل‌های عباس آباد در بخش شمالی، جنگل‌های بخش جنوبی، کوههای کم ارتفاع و روستاهای دامنهٔ این کوه‌ها در بخش شرقی، از دیگر مشخصه‌های این منطقه‌است.

جمعیت کل کلاردشت با احتساب مرزن‌آباد و روستاهای اطرافش در فصل سرما کمتر از ۴۰۰۰۰ نفر است، در حالیکه با آغاز فصل بهار و آمدن مسافران از مرز ۱۲۰۰۰۰ نفر نیز میگذرد.

کلاردشتی‌ها زبانشان، کردی، گیلکی، لکی و یا فارسی است.

از شاعران، ابوذر فقیه ملک مرزبان که اشعاری در توصیف کلاردشت سروده‌است می‌توان نام برد.
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۲۶:۴۲
جغرافیای کلاردشت
کلاردشت در گذشته کلار خوانده می‌شد و کلار نام شهر و قلعه‌ای باستانی در محدوده کلاردشت امروزی بود. کلمه کلار نیز آنگونه که در فرهنگ فارسی آمده، و به فتح «ک» به معنی غوک و وزغ می‌باشد. اینکه چرا نام کلار بر این منطقه نهاده‌اند، یک احتمال آن است که در این دشت زمین‌های باتلاقی وسیعی وجود دارد که اصطلاحا «لش» نامیده می‌شود و این زمین‌ها محل تجمع و تراکم انواع غوک و وزغ می‌باشد. چه بسا در گذشته وسعت چنین زمین‌هایی بیشتر بوده و این محدوده مملو از جانوران مزبور بوده‌است و نام دشت به این سبب به کلار وبعدها کلاردشت شهرت یافته‌است. کلار دشت به لحاظ موقعیت جغرافیایی در ۳۶ درجه و ۲۹ دقیقه عرض شمالی و۵۱ درجه و ۶ دقیقه طول شرقی واقع شده‌است. کلاردشت منطقه‌ای کوهستانی با وسعتی در حدود ۱۵۰۹ کیلومتر مربع، در غرب استان مازندران واقع است و مرکز آن شهر حسنکیف در ۵۰ کیلومتری جنوب غربی شهرستان چالوس می‌باشد. این بخش شامل سه دهستان است: - دهستان کلاردشت با مرکزیت کردیچال و با وسعتی در حدود ۶۰۰ کیلومتر مربع - دهستان بیرون بشم با وسعت ۱۷۱ کیلومتر مربع که به لحاظ مرفولوژی، سرزمینی بریده بریده و با عوارضی از نوع تپه‌های پراکنده‌است و مرکز این دهستان روستای گویتر است. - دهستان کوهستان که ۷۳۸ کیلومتر مربع وسعت دارد. این دهستان پیش از تقسیمات کنونی به کوهستان غرب و کوهستان شرق تفکیک می‌شد. مرکز این دهستان روستای طوير است. نام قديمي آن قطوير وداراي جاذبه هاي طبيعي و گردشگري فراواني است. بقعه امامزاده فضل‌الله در طوير سالانه زائراني را سوي خود مي كشاند. جنوب کلاردشت از قلهٔ تخت سلیمان تا گردنهٔ کندوان در جادهٔ چالوس- کرج به خط الراس اصلی البرز محدود می‌شود و در واقع با نواحی کوهستانی تابع شهرستان کرج هم جوار است. رود چالوس در شرق، کلاردشت را از کجور –شهرستان نوشهر متمایز می‌کند. مرزهای شمالی و غربی این منطقه به نواحی تابع شهرستان تنکابن محدود می‌شود که حد فاصل دو واحد متمایز را منطقه‌ای با جنگل‌های انبوه و سر سبز در بر می‌گیرد.
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۴:۲۴
کلمه کلار را به سادگی می توان از ریشهً خیل آر ( بیرون آورنده نیشهای بلند و کج خلنده؛ فارسی کهن خوهل آور) یعنی جایگاه گرازان گرفت. کلمه خئل در زبان آذری به معنی نیش گراز بهتر بر جای مانده است. نگارنده بعد از سالها تفحص نامهای کاسپی و گرگان (وهرزان، وهرگان) به ترتیب به معنی خورندگان گوشت گراز و سرزمین گرازان دریافته است. امروز که در داستان نبرد رستم با شاه مازندران در شاهنامه به نام پهلوان اساطیری مازندرانی کلاهور (علی القاعده صورتی از ریشه خیله خور) بر خورد نمودم؛ به پیگیری این موضوع کشیده شدم: مطابق شاهنامه کلاهور "که مازندران زو پر از شور بود" دست رستم (آترادات پیشوای آماردان؛ آذربرزین؛ الوای) را چنان فشرد که دست رستم از این کردار وی چنان به درد آمد که  
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: mahkant در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۲۳:۵۱
با تشكر از آقاي شهباززاده و دلفان كه خاطرات خوشي را برايم تداعي كردند من ماه پيش به اتفاق تور به كلاردشت رفتم بسيار بسيار خوش گذشت و واقعا" از زيبايي هاي آنجا به وجد اومدم اگه تونستين حتما" تشريف ببرين، در ضمن عكس خورش هم ملسه! ;)
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۶ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۷:۵۹
. پیشینه تاریخی و باستانی : منطقه کلاردشت بخشی از سرزمینی است که به کلارستاق معرو ف است و به دو بخش کوهستان و دشت تقسیم می شود . بخش کوهستان منطقه بیرون بشم که مرکز آن مرزن آباد است و بخش دشت کلارستاق است که شامل نواحی ما بین رود خانه های نمک آبرود و چالوس که امروزه قشلاق کلارستاق و مرکز آن شهر چالوس است . منطقه کلاردشت خود جزء کوهستان کلارستاق است و دشت کوچکی را تشکیل می دهد . اراضی حاصلخیز کلاردشت از دیر گاهان گرو ههای انسانی را به خود جذب کرده است . اشیایی که در حفریات باستان شناسی کشف شده است مربوط به سه هزار سال پیش است . کلارستاق در دوران حکومت های مختلف مرکزی و قد رتمند ی چون سامانیان , آل بویه , سلجوقیان زیر سلطه بوده و سپس تحت تسلط حکام و حکومتهای محلی چون پادوسبانان , باوندیان ,زیدیان و سادات مرعشی قرار گرفتند . و چون مناطق دیگر ایران از آسیب حمله مغو لان وتیموریان بی نصیب نماندند . در زمان صفویه و حکومت شاه عباس منطقه کلاردشت زیر نظر حکومت مرکزی در آمد و قسمتی از جاده شاه عباسی از منطقه کلاردشت در نزدیکی دهکده پیشنبور می گذشت . سرزمین کلاردشت همواره حکو متگزاران را به سوی خود جلب می کرد . کلاردشت از حیث آثار باستانی بسیار غنی است و شکار گاه ویژه ناصر الدین شاه قاجار بود . یکی از آثار تاریخی تپه کلار است که به ثبت آثار تاریخی ایران با شماره 489در آمده است . تپه کلار با ارتفاعی 7تا12متر و مساحت حدو دا 50هکتار در برمی گیرد که مرکز حکومت های حاکمان کلارستاق بوده است .
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۶ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۹:۱۲:۱۳
جاذبه های گردش گری کلاردشت : 1- دریاچه ولش با وسعتی در حدود 20هکتار در ارتفاع 1050مترو عمق آن 30متر می باشد . 2- آبشار زیبای اکاپل در امتداد رود زیبای سرد ابرود در غرب محله رود بارک 3- جاده جنگلی و جنگل انبوه کلاردشت 4- نهر ملک جوب که از سردابرود سرچشمه می گیرد و مربوط به دوران سلجوقیان است . 5- بقعه های متبرکه امام زاده حقانی ,اقا سید حسن و اقا عبد الرضاو..... 6- غار دیو چال و غار هریجان 7- دامنه های رو د خانه سرد ابرود 8- کاخ تاریخی کلاردشت 9- هتل نیمه کاره رضا شاه 10- تپه تاریخی کلار 11ساختمان تاریخی ارتش روس و.....
عنوان: پاسخ : کلاردشت بهشت گمشده ی البرز
رسال شده توسط: DELFAN در ۲۶ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۰:۱۷
حاکمان و افراد معرو ف تاریخی در کلاردشت : 1- پادشاه کلاردشت و کلارستاق شاه نعیم آقا کلاردشتی بود که در تپه تاریخی کلار زندگی می کرد وی در اواخر دوران صفویان در اوایل زمان نادرشاه افشار در تپه کلار کاخی ساخت و خود را شاه کلارستاق معرفی کرد و چون دارای قدرت فراوانی بود مردم مجبور به اطاعت از وی بودند . نعیم شاه به نام خود سکه ای ازطلا ضرب کرد و روی سکه این طور نوشت : آب دریا , لنگر کشتی , سکه برزر می زند آقا نعیم کلاردشتی . این قضیه بک گوش حاکمان وقت ایران میرسد و تصمیم به نابودی وی می گیرند در لشگر کشی نادرشاه به قفقاز که از کلاردشت بود این فرد را دستگیر و به قتل می رسانند و در روایاتی دیگر این مربوط به عهد کریمخان زند بود وی اردویی را مامور ساخت وبه کلاردشت فرستاد تا نعیم شاه را دستگیر کرده وبه اصفهان بردند و چشم هایش را در آوردند . عمارت نعیم شاه تا سال 1250هجری موجود بود هنوز هم آثاری از قبیل اجر در و پنجره و تکه های ظروف سفالی در آن موجود می باشد . در کتابهای تاریخ طبرستان پس از اسلام و تاریخ رو یان و لغت نامه دهخدا از کلاردشت و کلار صحبت شده است . 2- حبیب اله خان ساعد الدوله پسر ولیخان سرتیپ تنکابنی و پدر محمد ولیخان سپهسالاردلیر و فرمانده لشکر محمد شاه قاجار . 3- محمد خان سرتیپ کلارستاقی (فقیه)از نامدارن اردوی شمال در فتح تهران
عنوان: شيراز، نامي خيال انگيز
رسال شده توسط: رز سرخ در ۱۵ تیر ۱۳۸۹ - ۲۳:۵۱:۲۹
  Am I right = مي نه؟

Yes = ها والوو

No = نه كاكو

Really!! = نه آمو؟؟

Why?  = بري چي چي؟

bye = كاري باري؟

maybe = گاسم

leave me alone = آم برو او ورو بیزو باد بیاد

u made me confused = آم کله پرک گرفتم

wow = ووی آمووو

come here = بی اینجو

Take it easy = عامو ولش كن،حوصله داري شمو هم ماشاللو

so cute = جونم مرگ نشي!

that's true = همی‌ نه‌

I took my shoes and scapped = ارسیو زدم زیر چلم گوروختم

Gas Square = فلکه ی گازو

Hard = قايم

Tape = نيوار

Slow down! = حالو چه خبره؟

You are disgusting = جيگري بشي

Sunshine = آفتوو

Great = باريكلوو

Excuse = بونه

Dear = گمپ گلم

when sb eats too much = عام بپوكي

wait = صبرم بده،امونم بده

good quality = خوبوو

‎lizard = كلپوك

washing yourself before praying = دست نماز

a square shape device that you can pray on it = جنماز

How are you = باكيت ني؟ !!


هميشه به شيرازي بودنم افتخار مي كنم  :-[
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: CIVILAR در ۱۸ تیر ۱۳۸۹ - ۱۷:۱۶:۱۴
گویش همدانی (لهجه همدانی) یکی از گویش‌های فارسی است که در شهر همدان واقع در منطقه غرب ایران صحبت می‌شود. شیوه اصلی گفتار مردم همدان یک گویش است. این گویش از اصل و تبار مادی بوده که به مرور زمان زیر تأثیر زیاد فارسی معیار قرار گرفته است و امروزه یکی از گویش‌های فارسی را تشکیل می‌دهد. در این گویش حتی گاهی یک واژه جانشین یک جمله کوتاه می‌‌گردد برای مثل واژه (مَچیم. MACHIM) معنی جمله (من چه میدانم) را می‌‌رساند. گویش مردم همدان میراث گرانبهائی است که از زبان‌های کهن ایرانی به یادگار مانده است و کاربرد واژه‌های کهن در این گویش بیانگر این موضوع است برای مثل مصدرهای ‌اشکستن - اشکفتن - اشناختن - اساندن - اشاندن - اسپردن و انداختن، که با ابتدا به کسر و با اضافه شدن علامتهای ضمیر به فعل تبدیل می‌‌شوند مثل از مصدر (اشنفتن = شنیدن): اشنفتم، اشنفتی، اشنفت، اشنفتیم، اشنفین، اشنفتن. گویش همدان در گذر تاریخهمدان و توابع آن، از دیر باز، دارای فرهنگی قدیم و غنی بوده است، که قدمت برخی از عناصر آن به تحقیق برابر تاریخ سه هزار سالهٔ شهر است.

به نقل از وبلاگ دانشجویان کامپیوتر ورودی 88 دانشگاه بوعلی سینا
ce88.mihanblog.com/post/420
عنوان: همدان شهری با تاریخی بی نهایت
رسال شده توسط: CIVILAR در ۲۱ تیر ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۲:۲۶
همدان


بدین گونه تا شهر همدان رسید
                                                بجایی که لشگر فرود آورید (شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی)


شهرستان و شهر همدان مرکز استان همدان است؛ که در دامنه شرقی کوه الوند واقع و به عنوان یکی از شهرهای مهم تاریخی-فرهنگی ایران شناخته شده است. اين شهر از لحاظ کشف آثار باستانی دوران مادها در کشور بي نظير بوده و دارای آثار باستانی متعددی از دوره های هخامنشي، ساساني و دوره اسلامی نيز مي باشد. از لحاظ اکو توريسم با توجه به آب و هوای متنوعی که همجواری با کوه الوند در اين شهر بوجود آورده؛ جز در چند ماه سرد سال، شرايط براي طبيعت گردی در آن بسيار مساعد است.


نام همدان؛ نخستین بار در 1100 سال پیش از میلاد، در كتیبه تیگلات پالسر اولین حاكم آشوری؛ به نام آمَدَنَ (به فتح همه حروف) یا آمادای ضبط شده است. و از آن زمان همواره با تلفظی تقریبا شبیه به تلفظ امروزی این نام به پایتخت امپراطوری ماد اطلاق گردیده است. هرودت مورخ یونانی نام همدان را اكباتان (Agbatana) ثبت كرده و بنای احداث شهر همدان را به دیااكو نخستین امپراتور ماد نسبت داده است.
مادها گروهی از آریائیان بودند که بین قرنهای سیزدهم و نهم قبل از میلاد از شرق ایران به غرب ایران مهاجرت می کنند و با هم متحد می شوند. مادها در 674 پ.م. به رهبری خشثریته بر آشوریان مهاجم پیروز می شوند و پادشاهی مستقل ماد را تاسیس می کنند. از آن پس این سرزمین چندین بار دیگر مورد حمله آشوریان و سکاها قرار میگیرد و تصرف می شود. تا اینکه در 625 پ.م. هُوَخشَتَره رهبری مادها را بر عهده گرفته و ماد را از سلطه سکاها آزاد میکند. هُوَخشَتَره در 614 پ.م. شهر آشور را تسخیر می کند و با شکست کامل آشوریان در 605 پ.م. سرزمین آشور را بین خود و بابلیان تقسیم می کند. این پادشاه قدرتمند نواحی هیرکانیا (گرگان)، پارت (خراسان)، هرئیوه (هرات) و احتمالا سیستان را تسخیر می کند.
 پس از هُوَخشَتَره، ایختوویکو (585-550 پ.م.) منطقه ارمنستان و شمال ارس را تصرف می کند.تا اینکه در سال 553 پیش از میلاد، کوروش کبیر، موسس سلسله هخامنشی، مخالفت با حاكم ماد را آغاز كرد و در 550 پیش از میلاد همدان را فتح کرد. وی با انقراض سلسله ماد به واسطه مزایای طبیعی همدان، آنجا را مقر فرماندهی خود قرار داد.


آنچه مسلم است در تمام دوره تسلط مادها همدان مركز سیاسی آنها بوده است. هخامنشیان علاوه بر حفظ و توسعه آثار دیااكو و هوخشتره، خود نیز ساختمان هایی در اكباتان احداث كردند. باستانشناسان معتقدند همزمان با تاسیس سلسله ماد در اواسط قرن هفتم پیش از میلاد دین زرتشتی در سرزمین ماد رواج یافته است. در میان بقایای قلعه ومعبد های باستانی نوشی جان، در جنوب همدان، آتشگاهی کشف شده که میتوان آن را از قدیمیترین آتشکده های مادی دانست. در این محل همچنین کاسه ای مفرغی حاوی بیش از دویست شی نقره ای مربوط به750-550 پ.م. کشف گردیده است.
مورخین و باستان شناسان عقیده دارند كه خزانه حكام هخامنشی نیز در هگمتانه نگهداری می شد و كشف آثاری مانند الواح زرین و سیمین در این محل موید این نظریه است. با توجه به حفاری های متوالی كه در محله های شاه داراب و سرقلعه بند هگمتانه به عمل آمده و منجر به كشف آثار شهر باستانی مزبور شده، در اینکه كاخ حكمرانان هخامنشی در محل كنونی تپه هگمتانه بوده است، تردیدی نیست.
بنا بر تحقیق آنوبانینی در همدان مجموعا ده کتیبه هخامنشی کشف شده است که از میان آنها یک کتیبه از آن آریارمنه (645-590 پ.م.) یک کتیبه از ارشامه (پدر بزرگ داریوش)، دو کتیبه مربوط به داریوش بزرگ (521-485 پ.م.)، دو کتیبه خشایار شاه (485-465 پ.م.)، یک کتیبه داریوش دوم هخامنشی(423-404 پ.م.) و سه کتیبه مربوط به اردشیر دوم هخامنشی(404-359 پ.م.) است.
از این میان کتیبه های اردشیر دوم به جهت نام بردن از سه "بغ" بسیار مهم هستند. زیرا در یکی از آنها بر خلاف دیگر کتیبه های هخامنشی، علاوه بر اهورا مزدا از دو ایزد دیگر: "ناهید" و "مهر" نیز یاد شده و از آنها تقاضای یاری و پایندگی شده است.
هر چند به غیر از مجسمه شیر سنگی و آثار به دست آمده از گورستان شمال شرقی میدان سنگ شیر، تاكنون آثار دیگری از دوره سلوكی در همدان به دست نیامده ولی همین مقدار آثار نیز می تواند دلیل برحضور سلوكیان در شهر باستانی اكباتان باشد. آثار و شواهدی كه در تپه مصلی وجود دارد حكایت از تنها قلعه نظامی همدان در عهد اشكانیان دارد و چنین به نظر می رسد كه همدان در این دوره نیز مورد توجه بوده است.
حكام ساسانی هم با توجه به موقعیت ویژه همدان و نزدیكی آن به تیسفون و شوش، كاخ های تابستانی خود را در همدان تدارك دیده بودند.


دیلمیان در جنگ با كردهای حسنویه و كاكویه به این شهر مسلط شده و آن را ویران كردند. چنان که پاره ای از مورخین از بین رفتن یكی از دو شیر سنگی كه در كنار دروازه باب الاسد قرار داشته است را به این دوران منسوب می کنند. در تقسیمات فتوحات دیلمیان، همدان از آن ركن الدوله شد و سپس شمس الدوله از طرف سیده خاتون زمامداری همدان را به دست آورده و فیلسوف بزرگ شرق، بوعلی سینا را به وزارت خویش برگزید.
هر چند همدان از كشمكش های دوران دیلمیان آسیب فراوانی دید، لیكن بعد از مدت كوتاهی در زمان سلاجقه دوباره عظمت از دست رفته خود را باز یافت؛ به طوری كه مدتی مركز حكومت سلجوقیان شد.
 این شهر در زمان حمله مغولان و تیمور لنگ همانند بسیاری دیگر از نقاط ایران به صورت وحشیانه ای توسط آنان غارت شده و مردمش به قتل می رسند.
 در زمان سلاطین صفوی شهر همدان از نعمت آبادانی بهره‌مند بود. پس از انقراض صفویه و بروز هرج و مرج در سال 1138 هجری، همدان به تصرف احمد شاه، والی عثمانی، درآمد؛ ولی شش سال بعد به همت نادر شاه افشار از نیروهای مهاجم عثمانی باز پس گرفته شد.
 استان همدان در دوره های قاجاریه و پهلوی نیز به عنوان یكی از مهم ترین مناطق ایران؛ همواره آباد و مستقل بوده و هم اكنون نیز یكی از قطب های مهم و با اهمیت ایران است.
همدان زادگاه مانی آورنده دین مانوی است؛ که در 215 یا 216 میلادی در همدان متولد شد و در سال 242 میلادی همزمان با روز تاجگذاری شاپور اول به طور رسمی دین خود را عرضه کرد.
مانی کتابی به فارسی در مورد آیین خود نوشت و نام آن را شاپورکان (شابورقان) گذارد و آن را به شاپور اول ساسانی (241-272 م.) تقدیم کرد. شاپور دین او را پذیرفت و به مخالفت با آیین زرتشتی بر خواست لیکن پس از مدتی از این دین برگشت و مانی را طبق آیین زرتشت به هند تبعید کرد و از او عهد گرفت که هرگز به ایران بازنگردد. زیرا زرتشت حکم داده بود که مدعیان پیامبری را از کشور اخراج کنند.
 مانی در زمان بهرام شاه ساسانی (273-276 م.) به ایران بازگشت و بهرام او را دستگیر کرد و به خاطر عهد شکنی اش به قتل رساند.
زندیق که بعدها به همه کفار اطلاق شد، در گذشته لقب پیروان آیین مانی بود. بنابر تحقیق پرفوسور بوان، زندیق در اصل یک واژه آرامی است (که از زبانهای سامی بوده). به معنای کسانی که ریاضتهای بسیار در دین مانوی میکشیدند و به مقام بالای دینی می رسیدند. که در عربی "صدیق" از آن گرفته شده است. این واژه عینا به فارسی آمده و تبدیل به زندیک (زندیق) شده است.
این دین به دلیل ادغامی که میان عقاید و آیین های مسیحیت و زرتشی انجام داد از هر دو سو مطرود و منفور واقع شد. این آیین به زهد و ریاضت و انزوا و انقطاع از دنیا توجه داشته و دروغ، دزدی آدمکشی، زنا و... را حرام میدانسته است.
بسیاری از بزرگان را به پیروی از این دین منسوب کرده اند؛ که از مشهورترین آنها میتوان به برمکیان در دوران خلافت مامون عباسی اشاره کرد.
مانی در ادبیات و فرهنگ ما به عنوان نقاش بزرگ ایرانی دوران پیش از اسلام شناخته می شود و ارژنگ مانوی یا نگارخانه مانی نماد زیبایی گشته است. که محققان این امر را به دلیل توجه بیش از حد او به خطاطی و نگار گری کتابهایش مربوط می دانند.

منقش است سَرایش ز گونه گون صورت
                                                             چو نقش مانی هر صورتی به رنگ دگر (امیر معزی)

همدان زادگاه بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب ایران است بدیع الزمان همدانی، شاعر،  ادیب و عارف بزرگ قرن چهارم؛ که اولین مقامه (مقامات) توسط او نوشته شده است از آن جمله میباشد.
عین القضات همدانی عارف، فیلسوف و صوفی شهیر شهید قرن ششم؛ نیز از افتخارات این خطه است. ابوالمعالی، عبدالله بن محمد همدانی، مشهور به عین القضات همدانی در سال492 ه.ق. در همدان زاده شد. او را تالی حسین منصور حلاج می دانند، زیرا چه از لحاظ عقاید، اندیشه ها، اشارات و بیانات و چه از نظر نحوه شهادت به حسین منصور حلاج و انا الحق گفتنش می ماند. وی از کودکی در مجالس صوفیه شرکت میکرده و در جوانی به مرتبه ارشاد می رسد. عین القضات از مهمترین شاگردان امام احمد غزالی، زاهد و عارف مشهور (صاحب کتاب سوانح العشاق و متوفی به 525 ه.ق.) است؛ که پنج سال نیز با هم مکتبه داشته اند؛ امام احمد غزالی او را "قرّت العین" خطاب می کند.
وی همچنین چند سال به مطالعه آثار امام محمد غزالی عارف و فقیه معروف (صاحب احیا ء العلوم و کیمیای سعادت) مشغول بوده است.
قاضی صوفی همدانی در آثار خود در پی عشقِ خطر پذیری است که در نهایت سر خویش را بر راه آن عشق می نهد.
یک هفته قبل از بردار شدن در کاغذی سر به مهر این رباعی را نوشته و به یکی از مریدانش می دهد که بعد از شهادتش گشوده می شود:

ما مرگ و شهادت از خدا خواسته ایم
                                                        وان هم به سه چیز کم بها خواسته ایم
گر دوست چنان کند که ما خواسته ایم
                                                        ما آتش و نفت و بوریا خواسته ایم (عین القضات)

این گونه در سال 525 ه.ق. قاضی القضات همدان را در میدان شهر به دار آویختند و سپس او را شمع آجین کردند و در بوریا پیچیدند و آتش زدند. شمار کتابها و رساله های عین القضات همدانی بیش از یازده عدد است که بسیاری از آنها به سرنوشت خود او مبتلا شدند و امروز تنها چند کتاب او باقی مانده است.
این شهر همچنین زادگاه فخرالدین ابراهیم همدانی، متخلص به عراقی؛ از بزرگترین شاعران و عرفای قرن هفتم و صاحب کتاب لمعات است که از امهات کتب صوفیه میباشد.
عراقی در جوانی به هندوستان رفته و در صحبت شیخ بها الدین زکریا در آمده و پس از مرگ او جانشین وی میشود. پس از سالها اقامت در هند به آسیای صغیر رفته و در قونیه معین الدین پروانه شاگرد و مرید وی شده و برایش خانقاهی میسازد. او در سالهای پایانی عمر به شام رفت. در 688 ه.ق. در دمشق درگذشت و پیکرش در کنار محی الدین عربی، صوفی بزرگ، به خاک سپرده می شود. ابیات ذیل از یک غزل اوست:

نخستین باده کاندر جـــام کردند
                                           ز چشم مــست ساقی وام کردند
به عالم هر کجا درد و غمی بود
                                           به هم کردند و عشقش نام کردند
چو خود کردند راز خویشتن فاش
                                          عـــــــــــراقی را چرا بد نام کردند (عراقی)

همدان دارای دیدنی های باستانی و طبیعی فراوانی است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
كتیبه های بزرگ داریوش و خشایار شاه هخامنشی درگنجنامه (همدان)
كاخ هگمتانه (همدان)
تپه باستانی و آثار باستانی شهر تاریخی هگمتانه (همدان)
دریاچه پشت سد اكباتان (9 كیلومتری جنوب شرقی همدان)
آبشار گنجنامه (همدان)
دره زینا (دامنه‌های میدان میشان)
قله الوند (همدان)
دریاچه و تله سیژ منطقه تفریحی عباس آباد(همدان)
آبشار دوزخ دره (امام‌زاده كوه، الوند)
پیست اسكی الوند (15 كیلومتری غرب شهر همدان)
 قلعه دختر (اطراف شهر همدان)
پل شكسته (روستای خسرو آباد)
بازار قدیمی (همدان)
میدان تاریخی امام (همدان)
آرامگاه ابوعلی‌سینا (همدان)
آرامگاه بابا طاهر عریان (همدان)
مقبره استرو مردخای (همدان)
گنبد علویان (همدان)
قبر اسكندر (خیابان نظر بیك نزدیک تپه هگمتانه)
 برج قربان (نزدیك دبیرستان ابن سینا)
 تپه پیسا (شمال تپه هگمتانه)
خانه قدیمی شهبازیان (ابتدای خیابان بوعلی)

منابع:
anobanini
istta (dot) ir
iranyad (dot) ir
fa (dot) wikipedia (dot) org
تاریخ ادبیات، دکتر ذبیح ا.. صفا
تاریخ ادبیات ایران، ادوارد براون
تاریخ هرودوت، ترجمه وحید مازندرانی
احوال و آثار عین القضات، رحیم فرمنش
عین القضات همدانی، هاشم بناء پور
ایران باستان، نادر میر سعیدی
کتیبه های ایران باستان، محمد تقی راشد محصل
دیوان اشعار، عراقی
دیوان اشعار، امیر معزی
شاهنامه، فردوسی
  باباطاهر همدانی (آرامگاه باباطاهر) 

باباطاهر از شعراى نامى و مشايخ بزرگ طريقت در اوايل قرن پنجم يعنى دوران بارورى دانش معرفت در ايران می باشد. ولادتش در همدان می بايست در اوايل قرن چهارم هجرى باشد. بعضى از محققين هم تولدش، را با استفاده از حساب حروف ابجد از اين دو بيتى استخراج کرده اند و سال تولدش را ۳۲۶ دانسته اند.


موزه های سنگی یا هنر صخره ای 
سنگ نگاره ها يا هنرهاي صخره اي، کهن ترين آثار تاريخي و هنري بجای مانده از بشر هستند. به تعبيري بستر به وجود آمدن حروف رمزي، خط، تبادل پيام، زبان، تاريخ، اسطوره ها، هنر و فرهنگ از سنگ نگاره هاست و آنها از بهترين ابزارهاي رمزگشايي ما قبل تاريخ هستند. تعداد آنها فقط در يك منطقه محدود در ايران به بيش از 21 هزار مورد مي رسد كه  عمر بعضي از آنها به چهل هزار سال مي رسد و بشر تا کنون موفق به کشف هيچ پديده تاريخي و هنري بدين قدمت نشده است.


هگمتانه 
هگمتانه نام باستانی شهر همدان بوده و معنایش "جای گرد آمدن مردمان" است. برخی هگمتانه را "دژ مادها" برگردان کرده اند. این شهر از نخستین شهرهای باستانی ایران و پایتخت مادها بوده. این نام را یونانیان اكباتان (Agbatana) می‌‌خواندند که یونانی شده هگمتانه است. هرودوت این شهر را ساخته دیااکو می‌‌داند که در 800 پیش از میلاد ساخته شده است و می‌‌گوید که هفت دیوار داشته که هر کدام ...

گنجنامه
كتیبه‌های گنج‌نامه كه یادگارانی از دوران داریوش و خشایار شاه هخامنشی است بر دل یكی از صخره‌های كوه الوند در 5 كیلومتری غرب همدان و در کنار آبشار بزرگ گنجنامه در انتهای دره عباس آباد حكاكی شده است. كتیبه‌ها هر كدام در سه ستون 20 سطری به زبان های پارسی باستان، بابلی و عیلامی نوشته شده‌اند. متن پارسی در سمت چپ هر دو لوح قرار گرفته است و پهنایی معادل ...

گنبد استر و مردخای 
آرامگاه یا بقعه استر و مردخای، مقبره‌ای در همدان متعلق به قرن سوم هجری قمری است که به نظر می‌رسد در سده هفتم تجدید بنا شده‌ است. آرامگاه استر و مردخای جزء مهم‌ترین زیارتگاه های یهودیان ایران و جهان می باشد. وجود این زیارتگاه، عامل مهمی در شکل گیری و تداوم حضور جامعه یهودی در همدان...

گنبد علویان 
گنبد علویان در چهار باغ علویان در نزدیکی میدان امامزاده عبد الله همدان قرار دارد. این اثر که یکی از شاهکارهای معماری و گچ بری بعد از اسلام در همدان و به قولي مهمترين اثر باستاني دوره اسلامي در شهر همدان است. این گنبد یکی از یادمان های متعلق به اواخر دوره سلجوقیان در قرن ششم هجری است که توسط خاندان علویان ابتدا به عنوان مسجد احداث شده و سپس در دوره های بعد ...

غار علیصدر (غار آبی علي صدر همدان) 
غار علیصدر مهمترین غار آبی و توریستی ایران و از جمله غارهای دیدنی و استثنایی جهان است؛ که همه ساله خیل عظیمی از گردشگران و دوست داران طبیعت را به سوی خود می کشد.  این غار در فاصله 75 کیلومتری شمال غربی همدان در کوه های زاگرس در ارتفاع 1980 متر از سطح دریا واقع شده است. مردم روستای علیصدر و روستاهای اطراف، از قدیم الایام به وجود این غار پی برده بودند و از آب آن بهره برداری می کردند.

آرامگاه حجت الحق، شیخ الئیس ابن سینا (ابوعلی سینا، پورسینا) 
آرامگاه بو علی سينا در همدان يکی از مهمترين جاذبه های گردشگری استان و نماد شهر همدان است. حجت الحق، شیخ الرئیس ابن سینا (پورسینا)، تالی و جانشین ارسطو در جهان اسلام، و از بزرگترین دانشمندان و حکیمان ایران، در سال ۳۷۰ هجری قمری در بخارا متولد شده است. نام او حسین و نام پدرش عبدالله است که به تفاریق ابن سینا، ابوعلی سینا و پور سینا ...

برج قربان 
برج قربان یکی از آثار تاریخی قرون هفتم یا هشتم هجری قمری است که در محله زندهای شهر همدان بین چهارباغ شهید مدنی و خیابان طالقانی، جنب دبیرستان ابن سینا واقع است. این بنا مدفن شیخ السلام حسن بن عطار حافظ ابو العلاء همدانی و جمعی از امرای سلجوقی است.  تاریخ وفات حافظ ابوالعلاء را در ذیحجه 488 هجری قمری نوشته‌اند. حافظ برای فرا گرفتن حدیث و علوم قرآنی به بغداد، اصفهان و خراسان ...

قبر اسکندر 
قبر اسکندر در شهر همدان و در خیابان نظر بیک نزدیك تپه هگمتانه واقع شده است. در مورد صاحب قبر نظرات مختلفی ابراز شده است. گروهی او را پیر و مرشد و گروهی اسكندر مقدونی می‌دانند. برخی نیز قبر را متعلق به یکی از سرداران اسكندر مقدونی  به نام "هفایستون" می‌دانند كه در همدان كشته شده است. بنا بر گفته اهالی در این مقبره، سنگ قبری وجود داشته كه توسط افراد ناشناس به سرقت رفته است.

قلعه دختر 
قلعه دختر از آثار باستانی اوایل دوره اسلامی در همدان است. این قلعه با آنكه تخریب شده، ولی هنوز پی، بنا و دیوارهای آن باقی مانده است. برخی از سردرب ها و پله‌های سنگی؛ نشانگر معماری زیبا و رونق آن در دوران گذشته دارد. بنا بر تحقیق آنوبانینی این قلعه كه اهمیت نظامی داشته، بر تمام شهر همدان و اطراف آن و گردنه معروف همدان-تویسركان تسلط كامل دارد.




-----------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع: سایت جامع گردشگری ایران -
عنوان: جاذبه‌هاي طبيعي استان خوزستان
رسال شده توسط: nadi در ۱۱ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۰:۳۷
اهواز
اهواز مرکز استان خوزستان یکی از 5 کلانشهر ایران است. این شهر که در بخش مرکزی شهرستان اهواز قرار دارد، در موقعیت جغرافیایی ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی در بخش جلگه ای خوزستان و با ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا واقع می‌باشد.

شهر اهواز با ۲۲۰ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر وسیع ایران پس از تهران می‌باشد. جمعیت آن نیز در سرشماری سال ۱۳۸۵ ۹۶۹٬۸۴۳ نفر بوده که اهواز را در جایگاه هفتمین شهر پرجمعیت ایران قرار می‌دهد.

کارون پرآب‌ترین رود ایران با سرچشمه گرفتن از کوههای بختیاری، با ورود به اهواز، شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم نموده و جلوه زیبایی به شهر داده است.

وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، تاسیسات اداری و صنعتی شرکت مناطق نفتخیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران، اهواز را به یکی از مهم‌ترین مراکز صنعتی ایران تبدیل کرده و همین امر سبب شده که مهاجران بسیاری روی به اهواز کنند.

شهرهای اطراف اهواز عبارتند از: شهرهای تاریخی دزفول و مسجدسلیمان و شوشتر و شوش در سمت شمال، رامهرمز در شرق، ماهشهر، شادگان و خرمشهر در جنوب و سوسنگرد و هویزه و بستان در سمت غرب.

اهواز کنونی محور ترانزیتی بسیار مهمی است که بوسیله راههای زمینی و ریلی و هوایی سایر نقاط کشور را به بنادر مهم آبادان، خرمشهر، بندر امام خمینی و ماهشهر پیوند میدهد. همچنین با وجود پایانه و بازارچه های مرزی شلمچه و چزابه در نزدیکی اهواز، این شهر به طور مستقیم متاثر از ترافیک کالا و مسافر و مسافران سیاحتی و زیارتی ایرانی و عراقی میباشد.
تاریخچه
پیش از اسلام

در زمان ایلامی‌ها در حدود شهر کنونی اهواز شهری به نام تاریانا قرار داشته‌است. عده‌ای از مورخین عنوان نموده‌اند نام اهواز در دوران باستان اوکسین بوده‌است، برخی با این عقیده موافق نیستند و می‏گویند نام این شهر در دورهٔ ایلامیان تاریانا (Tareiana) بوده و اوکسین احتمالاً تلفظ یونانی اوز یا هوز است و مراد از آن همان خوزستان است. اهواز در زمان هخامنشیان هوج یا خوجستان یا همان هوجستان خوانده می‌شود و داریوش کبیر در کتیبه بیستون خوزستان را به همین نام هوج نام برده‌است. خوز به معنی نیشکر و خوزستان به زبان ایلامی شکرستان است.

در زمان اردوان چهارم از سلسله اشکانی اهواز مدتی پایتخت بوده‌است. در جنگ اردشیر بابکان و اردوان پنجم که در رامهرمز صورت گرفت و اردشیر بر اردوان غلبه کرد اهواز صدمات بسیاری دید. اردشیر بابکان مؤسس دودمان ساسانیان در محل قدیمی شهر اهواز دو شهر بنا نهاد که در یکی از آنها بازاریان سکونت داشتند و در دیگری بزرگان و اشراف. نخستین شهر هوجستان واجار (خوزستان بازار) و دومی هرمزداردشیر نام داشت.

شهر اهواز در آن زمان هرمزشهر (هرمزداردشیر) نام داشت. (بازمانده‌های هرمزشهر که در زیر سطح اهواز کنونی قرار دارد به خاطر پروژه مترو با خطر تخریب روبروست.) البته در روزگار ساسانیان رامشهر نیز نامیده می‌شده‌است.

در زمان ساسانیان به ویژه در زمان اردشیر بابکان و پسرش شاپور اول بر روی کارون در حدود اهواز سدهای زیادی ساخته شد از جمله سد اهواز یا بند اهواز یا شادروان اهواز که به سد خداآفرید هم معروف بود و توسط اردشیر بابکان ساخته شد. کانال‌های آبیاری و نهرهای مختلف که از سد مذکور منشعب شده بود باعث آبیاری کشتزارها و نخلستانها و در نهایت سرسبزی و خرمی اهواز شده بود. مثل نهر شاهجرد که در بالای سد اهواز از کارون جدا می‌شد و از داخل بخش قدیمی شهر عبور می‌کرد و آن را به دو بخش تقسیم می‌کرد: بخشی که بین نهر شاهجرد و رود مسرقان (گرگر) بود که اصل شهر اهواز و در واقع هستهٔ اولیه و بافت قدیمی شهر و در حدود کوهپایه واقع شده بود.

حدود محلهٔ کارون کنونی اهواز و منبع آب و بازار و مسجد جامع شهر آنجا بود لذا آن را مدینه یا شهر می‌گفتند و در قسمت شرق نهر شاهجرد بود و قسمت دیگر به نام الجزیره یا جزیره که بین شاهجرد و کارون اصلی واقع شده بود نامیده می‌شد و در واقع بخش غربی اهواز قدیم بود (حدود بخش مرکزی و کنونی شهر مثل باغ شیخ و نادری و ۳۰ متری و باغ معین و خیابان۲۴ متری) آثار نهر شاهجرد هم اکنون در محله اهواز قدیم کنونی بین خزعلیه (خرم‌کوشک) و اهواز وجود دارد.
دوران اسلامی

نام کنونی اهواز، به ظاهر بازمانده از دوران اسلامی است ((جمعِ مکسر ”هوز“) به نام «خوزی» (در منابع یونانی ouxioi و در متون هخامنشی huja = عیلام). در وقایع اسلامی اهواز به دست ابوموسی اشعری والی بصره به فرمان عمر بن الخطاب در سال ۱۷ هجری قمری فتح شد. در اثر این حمله بخش اشرافی‌نشین شهر که به هرمز اردشیر موسوم بود به کلی ویران شد ولی بخش بازاری آن باقی ماند و این بخش همان اوز یا هوز است که در قرن اول هجری به نام اولیه اهواز یا سوق‌الاهواز (خوزستان بازار) خوانده می‌شد.

در زمان آل بویه اهواز به تصرف درآمد و تحت حکومت آل بویه قرار گرفت. در سدهٔ ۴ هجری عضدالدوله دیلمی (فنا خسرو) اقدام به مرمت و آبادانی اهواز کرد و شبکه‌های آبیاری را مرمت کرد و پل معروف هندوان اهواز را از نو ساخت. اهواز در این دوره به حدی آباد و حاصلخیز شد که مقدسی آن را انبار بصره گفته‌است. محلهٔ شرقی اهواز در این دوره بنا و با پلی جزیره‌ای که در میان کارون به نام دجیل قرار داشت به محله ناصری بعدی وصل شد.

یاقوت حموی و حمزه اصفهانی و مقدسی گویند: «اهواز قدیم به وسیله نهر شاهجرد به دو محلهٔ بزرگ تقسیم شده بود محلهٔ غربی که بین رودخانه و نهر شاهجرد واقع و جزیره خوانده می‌شد و محلهٔ شرقی که در پای کوه و بازار و مسجد جامع در آن بنا شده بودند و به اصطلاح شهر یا مدینه خوانده می‌شد. شهر شاهجرد در بالای سد اهواز از کارون جدا و روی به طرف شکارهٔ کنونی می‌رفت. لفظ اوباره که اکنون محلی است در جنوب خیابان ۳۰ متری (دکتر شریعتی) به معنی "آب‌باره" و "محل عبور آب" است که یادآور همان نهرهای شاهجرد و غیره‌است.»

ابن منشاد می‌نویسد: «اهواز شهر بزرگی است، مردمش زرتشتی و مسلمان و انبار کالاها و فرآورده‌های خوزستان شکر، بافته‌های پشمی، جامه‌های دیبا، پارچه‌های کنفی و دیگر محصولات را از همهٔ شهرهای ایران به اهواز می‌آورند و از این شهر و به وسیلهٔ کشتی از راه خلیج فارس به هندوستان و چین و از راه بصره و عراق و اصفهان به سایر کشورهای جهان حمل می‌کنند. بازرگانان و سوداگران و بیگانگان در این شهر سود بسیار می‌برند. نام اهواز با کالاهای شکر و پارچه، در همهٔ جهان مشهور و به بزرگی موصوف بود و به همین جهت عرب‌ها این شهر را «سوق‌الاهواز» نامیده‌اند.»
از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و پائین رفتن سطح آب رونق دهنده شهر و نیز جنگ‌ها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماری‌های وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ میلادی (۱۲۴۸ هجری خورشیدی) هم‌زمان با حفر کانال سوئز که منجر به کوتاه شدن مسیر تجارت دریائی اروپائیان و توجه آنها به منطقه شد رونق تازه‌ای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش تجارت و کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ هجری خورشیدی کشتی‌رانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد تا اینکه در دورهٔ پهلوی و به تبع سیاست قاجار زدائی رضا شاه نام باستانی «اهواز» احیا شده و جای ناصری را گرفت.

کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت می‌گرفته و با توجه به طبیعت رودخانه کارون که در محل اهواز دارای چندین رگه صخره ای در بستر خود میباشد به دو بخش بالادست و پائین دست تقسیم شده بود. همچنین ویرانه‌های سد باستانی اهواز نیز که در زمان احداث باز هم بر روی بستر صخره ای بنا شده بود مانع دیگری برای کشتی‌رانی بوده‌است. شاخهٔ بالادست یا کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و شاخهٔ جنوبی یا پائین دست از اهواز تا خلیج فارس را در بر میگرفته است. بنابراین کشتی‌هایی که از شوشتر حرکت میکرده اند در محل اهواز به ناچار بار خود را به کشتی دیگری در سمت جنوبی صخره منتقل می‌کرده‌اند. این دست به دست شدن بار موجب پیدایش انبارها و کاروانسراهای متعددی در اهواز شد و تبدیل به یکی از دلایل رونق تجارت و نتیجتا رونق شهر اهواز گشت. از جمله تاسیسات مرتبط با بندر و تجارت در اهواز آن زمان، واگن اسبی بوده است که با احداث یک رشته خط آهن و توسط واگنهایی که با اسب کشیده میشده اند بار و کالای تجاری را در امتداد رودخانه و بین کشتیها جابجا میکرده است. در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای تجاری معروف آن دوران دنیا در هند و آفریقا و خاور دور میباشد و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیش‌گفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمی‌شده‌است.

به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشته‌سنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتی‌ها به قسمت‌های بالا دست کارون می‌شد و کشتی‌ها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتی‌هایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند. کم کم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر می‌شد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمت‌های اهواز جدید بودند.

درگیری‌های مختلف دوران مشروطیت و کشف نفت در مسجدسلیمان و وضع اسف‌بار شوشتر در دوران قاجاریه از یکسو و شیوع طاعون مهلک در آخرین سالهای قرن ۱۳ خورشیدی و همچنین برچیده شدن کشتیرانی در کارون شمالی از سوی دیگر و نیز رونق روزافزون اقتصادی اهواز باعث شد تا مرکزیت خوزستان در آغاز حکومت پهلوی از شوشتر به اهواز منتقل شود.
اهواز امروز

اهواز امروز شهری بزرگ و پهناور است که در دو سوی رود پر آب کارون واقع شده‌است. در قسمت غربی شهر محلات مسکونی پرجمعیتی مانند کمپلو، گلستان، کیانپارس و کیان‌آباد قرار دارند. امانیه و فلکه ساعت هستهٔ مرکزی قسمت غربی را تشکیل می‌دهند.
قسمت شرقی شهر بیشتر بازار و مراکز اقتصادی شهر را در خود جای داده، خیابان‌های نادری (سلمان فارسی) و امام خمینی (پهلوی سابق) و آزادگان (۲۴متری سابق یا رضا شاه کبیر سابق) و شریعتی (۳۰ متری سابق)و باغ شیخ(ادهم) مرکز قسمت شرقی شهر هستند و همچنین محله‌های معروف پادادشهر، آریاشهر، باهنر، رسالت، منبع آب، کوروش، زیتون کارمندی، شهرک نفت در این قسمت از شهر واقع‌اند.

مردم اهواز از اقوام گوناگونی تشکیل ‌شده‌اند. مردمان فارس‌زبان اعم از بختیاری‌ها، لر‌ها، شوشتری‌ها بهبهانی‌ها و دزفولی‌ها و نیز عرب‌ها و صابئین از جمله مهمترین و پرجمعیت ترین اقوام اهواز هستند.

در حال حاضر پروژه‌های عمرانی بزرگی در اهواز در دست احداث میباشد که با افتتاح آنها چهرهٔ شهر و وضعیت حمل و نقل شهری دگرگون خواهد شد. مهم‌ترین این پروژه‌ها اتوبان کمربندی اهواز، پل هشتم کارون و مترو می‌باشند.

تیم‌های فوتبال فولاد خوزستان و استقلال اهواز از جمله تیمهای مطرح در صحنهٔ فوتبال معاصر هستند.



پل سفید اهواز


خیابان سی متری اهواز


اهواز در زمستان


علی بن مهزیار اهوازی


رودخانه کارون


نمای فاله شهدا در شب

عنوان: برخی مشاهیر ادبی،فرهنگی و علمی اهواز
رسال شده توسط: nadi در ۱۱ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۸:۳۵
علی‌ابن مهزیار اهوازی  
علی‌ابن مهزیار اهوازی ، که در قرن سوم هـ. ق می‌زیسته‌است، از فقها، محدثان و دانشمندان معروف شیعه و از نزدیکان امام رضا، امام جواد، امام هادی، و امام حسن عسکری بوده و احکام دینی را نزد آنها فرا گرفته و در برخی از مناطق، بخصوص در اهواز به عنوان نماینده ایشان بوده‌است.

علی‌ابن مهزیار از مردم دورق (شادگان امروزی) بود که بعداً در اهواز ساکن شد. محل تولد ایشان هندیجان می‌باشد ولی با توجه به اینکه در قرن سوم هـ.ق هندیجان از توابع شهر دورق بود لذا او را اهل دورق معرفی کرده‌اند.پدر وی مذهب نصرانی داشت و سپس مسلمان شد و علی نیز به تبعیت از پدر در نوجوانی مسلمان گردید.
براساس برخی روایات وی در زمان امام حسن عسکری درگذشته‌است. بنابر روایات تاریخی هنگامی که مأمون خلیفه عباسی دستور داد تا امام رضا به عنوان ولیعهد او از مدینه عازم خراسان شود امام در مسیر حرکت خود در روز شانزدهم صفر سال ۲۰۱ هـ.ق وارد اهواز شد و چند روزی در این شهر توقف نمود. بعداً در محل اقامت امام مسجدی به نام مسجدالرضا بنا گردید که علی‌ابن مهزیار وصیت کرد پس از مرگ او را در مسجد مذکور دفن کنند. در قسمت غربی بقعه وی و پیوسته به مقبره سالنی وجود دارد که احتمالاً همان مسجدی است که به آن اشاره شد.
وی علاوه بر جنبه روحانیت ،در سیاست نیز صاحب نظر بوده واداره قسمتی از کارهای اعتقادی وسیاسی منطقه را به عهده داشته‌است.وی از شیفتگان خاندان عصمت وطهارت بوده که به اهل بیت علیه السلام عشق می‌ورزیدو هیچ گاه از پشتیبانی آنها دریغ نداشته‌است

ایشان دارای تألیفات باارزشی که همگی سرمایه‌های فقهی ودینی عالم تشیع می‌باشند و به عنوان منابع احکام واحادیث از آنها استفاده می‌شود.این عالم بزرگوار پس از شهادت امام حسن عسکری (ع)راه حجاز را می‌پیمایدوبرای دیدن امام زمانش طریق راه می‌کند که بعد از ۲۰سفر به دیدار مهدی فاطمه (عج)نائل می‌گردد.
«علی» فرزند «مهزیار» معروف به اهوازی ، فقیهی صاحب نام و دانشمندی سترگ و عالمی جلیل القدر و محدثی «صادق» و آشنا به سیاست بوده‌است که سرپرستی قسمتی از کارهای اقتصادی و سیاسی منطقه را به‌عهده داشتند. به اهل بیت و ائمه هدی (ع) علاقه فراوان داشت و هیچگاه از پشتیبانی خود نسبت به این خانواده دریغ نکرد.
او از شاگردان برگزیده امام هشتم حضرت رضا (ع) و از جانب آن حضرت جانشین «عبدالله بن جندب»، وکیل امام «صادق» و امام «کاظم (ع)» شدند و توقیعاتی از جانب امام «جواد» و امام «هادی (ع)» به او رسید که بیانگر شأن و منزلت و عظمت و مقام این عاشق دلسوخته «اهل بیت (ع)» است.
در شمال شهر اهواز نزدیک رود خانه کارون ،بقعه‌ای به چشم می‌خورد که صاحب این بقعه علی فرزند مهزیار معروف به اهوازی ،فقیهی صاحب نام و دانشمندی سترگ وعالمی جلیل القدر و محدثی صادق است که درسنه ۲۰۰هجری قمری می‌زیسته‌است .

ابونواس اهوازی
حسن بن هانی حَکَمی شناخته‌شده به ابونُواس اهوازی(۱۳۳-۱۹۶ هجری قمری در اهواز، ۷۵۰-۸۱۰ میلادی) معروف به ابونواس، شاعر ایرانی‌تبار ولی عرب‌زبان بود. ابونواس پیشگام و بنیانگذار شعر عاشقانه عرب بود. او در شهر اهواز در ایران زاده شد. از او بعنوان یکی از بزرگترین شاعران کلاسیک عربی نام می‌برند. او استاد تمامی شاخه‌های شعر عربی زمان خویش شده بود، اما شهرتش بیشتر به خاطر تصنیف های باده‌گساری و ستایش شراب (خَمریات) و شعرهایش در مورد شاهدبازی و پسردوستی (مُذکرات) است. از ابونواس در روایتهای فولکلور نیز یاد شده و یکی از شخصیتهای کتاب هزار و یک شب نیز هست.
زیاده‌روی او در خوش‌گذرانی و آوردن شعرهایی در وصف آن سبب شد که وی را شاعرالخمره لقب دهند. دیوان شعرهایش امروزه در دست است و چندین بار در مصر به چاپ رسیده‌است. وی باورهای شعوبی داشت و به برمکیان نزدیک بود.
زندگینامه
پدر ابونواس، هانی عرب تبارو مادر ایرانی‌اش، گلبان از پارسیانِ زاگرس‌نشین بود. گفته می‌شود پدر او از سربازان مروان، و مادرش یک بافنده بود. در مورد تاریخ زایش او اختلاف نظر وجود دارد، سال تولد او را از ۱۳۰ تا ۱۴۵ هجری قمری (۷۴۷ تا ۷۶۲ میلادی) نوشته‌اند. نام اصلی او «الحسن بن هانی الحکمی» و ابونواس نام مستعارش بود. موهایی مجعد و مشکی داشت.
هنگامی که ابونواس در کودکی پدرش را از دست داد، پس از ازدواج مادرش به بصره رفت و شاگرد عطاری ایرانی‌تبار شد. او شیفته شعر ابن حباب بود و سرانجام او را یافت و شاگردی او را پذیرفت. ابن حباب بسیار او را دوست می‌داشت و در هر نشستی، سخن خود را با غزلی از این نوجوان ایرانی آغاز می‌کرد. پس از چند سال ابونواس در مکتب خانه‌های محمد ابن ادریس شافعی، احمد ابن حنبل، محمد ابن جعفر غندریه و خلف احمد حاضر شد. همچنین بر اساس یک روایت او به مدت یک سال در میان اعراب بادیه‌نشین زندگی کرد تا شناختش از زبان عربی خالص، کامل شود.
در سی سالگی، پس از ابراز عشق به دختری کنیز به نام جنان و تهمتهایی که مردم بصره به خاطر همین موضوع به او روا داشتند، به بغداد کوچید. خیلی زود به خاطر شعرهای شوخی‌آمیز و طنزش، مشهور شد. شعرهای او عمدتا توصیف‌گر لذتهای شراب نوشی (خَمریات) و عشق‌ورزی به پسران نوجوان (مُذکرات) بودند. ترجمه شعری نمونه‌وار از او: «از برای پسرکان، از دختران دست شسته‌ام و از برای شراب کهنه، آب زلال را از خاطر برده‌ام»
او بسیار علاقه داشت که جامعه را با بیان مسائلی که مورد ممنوعیت اسلام بود، شوکه کند. او اولین شاعر عرب بوده است که دربارهٔ استمناء نوشته و اگرچه «پسردوستی» را شایسته نمی‌دانست اما آن را به ازدواج ترجیح می‌داد.
تبعید و زندان
ابونواس بارها به دلایل گوناگون از جمله دسیسه اطرافیان و متشرعین، رک‌گویی و شیطنت‌های گاه و بی‌گاه جنسی‌اش در زمان خلفای عباسی به زندان افتاد.
میراث
ابونواس در زمره یکی از بزرگان ادبیات کلاسیک عربی به شمار می‌رود. او تاثیر زیادی بر نویسندگان و شاعران پس از خود از جمله خیام، مولوی و به‌ویژه حافظ داشت.[نیازمند منبع] گفته می‌شود او از راه شعر، نزدیک به پانصد واژه فارسی را به زبان عربی وارد کرده است.
صراحت او در بیان و نکوداشت پسردوستی، باعث آن شد تا در طول سالیان، مخالفان به سانسور آثار او بپردازند. تا آنجا که در سال‌های آغازین قرن بیستم میلادی، در سال ۱۹۳۲ نخستین سانسور نوین بر آثار او در قاهره روی داد، آنگاه که تمامی اشعار مربوط به پسردوستی (بچه‌بازی) او حذف شد. همچنین در ژانویه ۲۰۰۱، تعداد ۶٬۰۰۰ کتاب از اشعار پدوفیلیایی او توسط وزارت فرهنگ مصر به آتش کشیده شد. در ایران استاد عبدالحمید آیتی غزلهای ابونواس را به فارسی برگردانده که این کتاب اکنون نایاب است.

علی بن عباس مجوسی اهوازی،  
علی بن عباس مجوسی اهوازی، پزشک ایرانی و نویسندهٔ کتاب‌الملکی که چند سده در اروپا تدریس می‌شده‌است.
علی بن عباس مجوسی اهوازی پزشک بسیار برجستهٔ ایرانی و نویسندهٔ کتاب طب ملکی (Liber Regius) که چند سده در اروپا تدریس می‌شده‌است.
مجوسی از بزرگ‌ترین پزشکان دولت بویه بود. او را پس از رازی بزگترین پزشک دوران اسلامی می‌دانند و چون بر دین زرتشتی بود او را مجوسی نامیده‌اند. وی در سده چهارم هجری می‌زیست و پزشک عضدالدوله فرمانروای آل بویه بود با این حال در بیمارستان عضدی که بسیاری از پزشکان در آن‌جا منصب داشتند او را منصبی نبود.
تنها پس از تألیف قانون پورسینا بود که کتاب مَلِکی او کنار گذاشته شد و قانون، جای آن را گرفت.
علی بن عباس پزشکی را نزد ابوماهر فارسی (موسی بن سیّار) آموخت و پس از ابوماهر او خود به مطالعه کتاب‌های پیشینیان پرداخت.
از تاریخ درگذشت مجوسی و شرح حال وی تفصیلی در دست نیست همین قدر میدانیم که تا سال ۳۸۳ ه.ق. زنده
بوده‌است.


محمدرضا اسکندری، وزیر پیشین جهاد کشاورزی
 محمدرضا اسکندری (زاده ۱۳۳۸ ‬در اهواز) وزیر جهاد کشاورزی در کابینه محمود احمدی نژاد است.
وی تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۳۵۷ ‬در دانشگاه شهید چمران اهواز در رشتهٔ مهندسی کشاورزی (زراعت و اصلاح نباتات) شروع کرد. وی در سال ۱۳۶۴ ‬مدرک کارشناسی کشاورزی و در سال ۱۳۷۹ ‬مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دولتی با گرایش سیستم‌ها را دریافت کرد.
احمدی نژاد در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ وی را برای تصدی وزارت جهاد کشاورزی به مجلس معرفی کرد.


حمید دباشی، روشنفکر ایرانی-آمریکایی، نویسنده و منقد ادبی فرهنگی  
حمید دباشی استاد ایرانی دانشگاه کلمبیا، رئیس دانشکده مطالعات خاورمیانه و آسیا و نیز مدیر مطالعات کارشناسی ارشد در مرکز مطالعات ادبیات تطبیقی و جامعه در دانشگاه کلمبیای نیویورک است.
حمید دباشی دکترای دوگانة خود را در رشته‌های جامعه شناسی فرهنگ و اسلام‌شناسی از دانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرده است. علائق پژوهشی او شامل مطالعات تطبیقی فرهنگ‌ها و تاریخ تفکر اسلامی و تاریخ تفکر در ایران در دوران معاصر و قرون وسطی است.
او از چهره‌های دانشگاهی نهضت ضد جنگ آمریکا است. وی در زمینه‌های هنری نیز فعالیت دارد. آخرین پروژهٔ او، «رویای یک ملت» معطوف به سینمای فلسطین است. او مشاور فیلم «اینک بهشت» بود.
همسر وی گلبرگ باشی، محقق حقوق بشر و مسائل زنان است.


پروفسور کرم‌زاده، مرد سال ریاضی جهان و چهرهٔ ماندگار کشوری  
دکتر امید علی شهنی کرم زاده ریاضی دان برجسته ایرانی است. پروفسور کرم زاده در سال ۱۳۲۴ در شهر مسجد سلیمان متولد شد. دکتر در سال ۱۳۴۸ در رشته ریاضیات محض از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی خود را گرفت و سپس در دانشگاه اکستر بریتانیا مشغول به تحصیل گشت. وی مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را به ترتیب در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۳ در رشته جبر اخذ نمود.
پروفسور کرم زاده در سال ۱۳۵۳ به عنوان عضو فعال انجمن ریاضی آمریکا (AMS)شروع به فعالیت کرد که هم اکنون نیز با ایشان در حال همکاری می‌باشد. ایشان از ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ به عنوان رییس دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر دانشگاه جندی شاپور اهواز (چمران) مشغول به فعالیت بود. از جمله خدمات دیگر ایشان:
سرپرست مسابقات دانشجویی
عضو تیم سرپرستی المپیاد ریاضی
عضو کمیته ملی المپیاد ریاضی
عضو شورای دانشگاه
عضو شورای علمی مرکز فیزیک نظری و ریاضیات
عضو هیئت ممیزه
مدیر گروه ریاضی

احمد محمود، نویسنده  
تولد:   ۲ آذر، ۱۳۱۰
اهواز، ایران

مرگ:   ۱۲ مهر، ۱۳۸۱
تهران

مدفن:   امامزاده طاهر در کرج

نام دیگر:   احمد محمود
زمینه فعالیت:   نویسندگی
سبک:    رئالیسم اجتماعی
ملیت:   ایرانی
اهل:   اهواز

   احمد اعطا با نام ادبی احمد محمود (۴ دی ۱۳۱۰ اهواز - ۱۲ مهر ۱۳۸۱ تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی بود. او را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی می‌دانند. معروفترین رمان او همسایه‌ها ، در زمرهٔ آثار برجستهٔ ادبیات معاصر ایران شمرده می‌شود
تولد و جوانی
محمود در ۴ دی ۱۳۱۰ در شهر اهواز از پدر و مادری دزفولی الاصل به دنیا آمد و شاید همین دلیل سبب شد تا بیشتر خود را دزفولی بداند.در برخی از آثارش چون همسایه‌ها و مدار صفر درجه واژه‌ها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم می‌خورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبه‌ها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از ساکنین دزفول بنام نعمت علائی گرفته شده است که حول‌وحوش سال ۱۳۲۳ در دزفول بدست افراد ناشناسی ترور می‌شود.
سیاست، زندان و تبعید
پس از سپری کردن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه در زادگاهش، به دانشکدهٔ افسری ارتش راه یافت؛ اما ازجمله تعداد زیاد دانشجویان دانشکدهٔ افسری بود که پس از کودتای ۲۸مردادماه سال ۱۳۳۲ بازداشت و سپس، بخش‌بخش آزاد شدند؛ درحالی‌که تنها ۱۳ نفر از آنان در زندان باقی ماندند.
احمد اعطا، یکی از این دانشجویان بود که نه توبه‌نامه‌ای امضا کرد و نه به هیچ‌گونه هم‌کاری با حکومت پهلوی تن داد. به همین دلیل، مدت زیادی را در زندان به‌سر برد که گویا مشکل ریوی او که درنهایت به مرگش منجر شد، یادگار همان دوران بوده‌است.
مدتی هم درحوالی خلیج فارس از جمله در بندر لنگه در تبعید به سر برد و البته خودش از این دوران با عنوان «زمانی که گرفتار بازی سیاست شده بودم» یاد می‌کند.
بیماری و مرگ
محمود در اواخر عمر با بیماری تنگی نفس مواجه شد و این بیماری در سال ۱۳۸۰ یکبار او را به بیمارستان کشاند. در اول مهرماه ۱۳۸۱ بار دیگر حال او به وخامت گرایید و پس از انتقال به بیمارستان و بستری شدن در روز جمعه، ۱۲ مهر سال ۱۳۸۱، به‌دنبال یک دورۀ بیماری سخت ریوی، در بیمارستان مهراد، در تهران درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
آثار
مجموعه داستان‌ها
•   مول (۱۳۳۸)
•   دریا هنوز آرام است (۱۳۳۹)
•   بیهودگی (۱۳۴۰)
•   زائری زیر باران (۱۳۴۷)
•   از دلتگی (۱۳۴۸)
•   پسرک بومی (۱۳۵۰)
•   غریبه ها (۱۳۵۲)
•   دیدار (۱۳۶۸)
•   قصه آشنا (۱۳۷۰)
•   از مسافر تا تبخال (۱۳۷۱)
رمان‌ها
•   همسایه‌ها (۱۳۵۳)
•   داستان یک شهر (۱۳۶۰)
•   زمین سوخته (۱۳۶۱)
•   مدار صفر درجه (۱۳۷۲)
•   آدم زنده (۱۳۷۶)
•   درخت انجیر معابد (۱۳۷۹)، برندهٔ دورهٔ اول جایزهٔ هوشنگ گلشیری به عنوان بهترین رمان.

سایر نوشته‌ها
•   دو فیلمنامه
جوایز
•   هیأت داوران پکا جایزه «مجموعه آثار» را به احمد محمود داد.
•   به‌گفته عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد وقت ایران؛ قرار بود در جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در ایران که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۷۶ برگزار کرد، جایزهٔ ویژهٔ هیأت داوران به کتاب مدار صفر درجه احمد محمود اختصاص یابد اما به‌دلیل مخالفت سید علی خامنه‌ای رهبر ایران این جایزه اهدا نشد. مهاجرانی می‌نویسد: «فرموده بودید جشنواره متوقف شود؛ با شما به تفصیل درباره نویسندگان صحبت کردم؛ درباره تک‌تک نویسندگان و کارشان بحث کردیم. خوشبختانه درباره ۱۹ نفر راضی شدید و پذیرفتید که جایزه بدهیم. تنها نقطهٔ مقاومت شما رمان مدار صفر درجه احمد محمود بود که از قضا به عنوان رمان برگزیدهٔ بیست سال ادبیات داستانی انتخاب شده بود و من هیچ‌گاه نگاه بهت‌زده و غم‌آلود احمد محمود را از یاد نمی‌برم...حتما به یاد دارید فرمودید این رمان ضد جنگ است. گفتم مگر شما ضد جنگ نیستید؟! جنگ یک شر ناگزیر است و نه یک خیر لازم...»
نقد آثار احمد محمود
شهرام عدیلی‌پور نقدی درباره رمان مدار درجه صفر احمد محمود نوشته: «خلق تعداد زیاد شخصیت باعث شده او نتواند به‌خوبی و درستی به تمام شخصیت‌هایش بپردازد و زوایا وریزه کاری‌های آنان را از کار درآورد. قسمت‌های زیادی از رمان مربوط می‌شود به زندگی روزمرهٔ آدم‌هایی که بود و نبودشان هیچ تفاوتی در روند پیش‌برد رمان و وقوع حوادث آن ندارد... نویسنده در این رمان هم‌چون گزارش‌گری دقیق به تمامی زوایای زندگی مردمان سر می‌کشد و همه چیز را به‌دقت گزارش می‌دهد و دوربین‌اش همه چیز را به تصویر می‌کشد»



مصطفی مستور، نویسنده  
   مصطفی مستور (زاده: ۱۳۴۳ در اهواز) داستان‌نویس، پژوهشگر و مترجم ایرانی.
تولد   ۱۳۴۳
اهواز

زمینه فعالیت   داستان‌نویس ، پژوهشگر ،
مترجم

ملیت   ایرانی

زندگی‌نامه
مصطفی مستور در ۱۳۴۳ در اهواز به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۶۷ در رشته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتي اصفهان فارغ‌التحصیل شد و دوره كارشناسي ارشد را در رشته زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه شهيد چمران اهواز گذراند.وي هم اکنون ساکن اهواز می‌باشد.
مصطفی مستور نخستین داستان خود را با عنوان دو چشمخانه خیس در سال ۱۳۶۹ نوشته و در همان سال در مجلهٔ کیان به چاپ رساند. وی نخستین کتاب خود را نیز در سال ۱۳۷۷ با عنوان عشق روی پیاده‌رو شامل ۱۲ داستان کوتاه به چاپ رساند.
آثار
کارهای داستانی
•   روی ماه خداوند را ببوس (رمان) ۱۳۷۹، نشر مرکز، برگزیده جشنواره قلم زرین
•   چند روایت معتبر (مجموعه داستان) ۱۳۸۲، نشر مرکز
•   استخوان خوک و دست‌های جذامی (رمان) ۱۳۸۳، نشر مرکز
•   حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه (مجموعه داستان) ۱۳۸۴، نشر چشمه
•   عشق روی پیاده‌رو (مجموعه داستان) ۱۳۷۷، نشر رسش
•   من دانای کل هستم (مجموعه داستان) ۱۳۸۳، انتشارات ققنوس
•   من گنجشک نیستم (رمان) ۱۳۸۷، نشر مرکز
•   تهران در بعد از ظهر (مجموعه داستان) ۱۳۸۹، نشر چشمه
پژوهش
•   مبانی داستان کوتاه، ۱۳۷۹، نشر مرکز
ترجمه
•   فاصله و داستان‌های دیگر، ریموند کارور، ۱۳۸۰، نشر مرکز
•   سرشت و سرنوشت، سینمای کریشتف کیشلوفسکی، مونیکا مور، ۱۳۸۶ نشر مرکز
•   پاکت‌ها و چند داستان دیگر، ریموند کارور، ۱۳۸۲، نشر رسش
نمایش‌نامه
•   دویدن در میدان تاریک مین، ۱۳۸۵، نشر چشمه


عبدالنبی قیم، نویسنده  
•   عبدالنبی قَیّم (چهارم اردیبهشت ۱۳۳۵ در آبادان)، نویسنده، پژوهشگر، فرهنگ نويس، عرب ایرانی و نویسنده و گردآورندهٔ فرهنگ معاصر عربی فارسی است.
زندگینامه
عبدالنبی قَیّم متولد چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۳۵ هجری خورشیدی برابر با (۱۹۵۶/۴/۲۵ میلادی) در شهر آبادان است. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر سپری کرد و در سال۱۳۵۴ هـ.خ (۱۹۷۵ م) مدرک دیپلم را از دبیرستان رازی آبادان گرفت. وی در همان سال موفق به قبولی در کنکور سراسری در رشته اقتصاد دانشگاه جندی شاپور اهواز شد و در سال ۱۳۵۸ هـ.خ (۱۹۸۰م) موفق به فارغ‌التحصیلی شد. سال‌های پایانی تحصیل او در دانشگاه مصادف شد با اوج گیری مبارزات مردم ایران و پیروزی انقلاب اسلامی
در اسفند ماه ۱۳۶۹ هـ.خ (فوریه ۱۹۹۱.م) تألیف فرهنگ معاصر عربی- فارسی را آغاز کرد و پس از یازده سال در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۱ (آوریل ۲۰۰۲.م) چاپ اول آن در ۱۲۷۰ صفحه منتشر شد. تا آبان ماه ۱۳۸۸ (نوامبر ۲۰۰۹) پس از هفت سال، چاپ هشتم آن شد.
وی در سال ۱۳۶۳ هـ.خ در شرکت ملی حفاری ایران مشغول بکار شد و از آن تاریخ تا به امروز ساکن شهر اهواز است. ایشان در سال ۱۳۸۰ به عنوان عضو شورای علمی بنیاد خوزستان شناسی برگزیده شد و در سال ۱۳۸۶ هـ.ش (۲۰۰۷.م) از سوی مرکز فرهنگی کره جنوبی و جهان اسلام در شهر سئول به عنوان مشاور مرکز انتخاب شد.
آثار
کتب
 

فرهنگ معاصر عربی – فارسی در ۱۲۷۰ صفحه، سال۱۳۸۱ انتشار یافت. از ویژگی‌های این فرهنگ لغت می‌توان به حذف «ال» معرفه از اول اسم‌های عربی و ثبت اسماء عربی در فرهنگ لغت بدون «ال» اشاره کرد. البته در این خصوص استثناهایی وجود دارد که رعایت شده‌است. برخی اطلاعات زبانی خاص زبان عربی که در فرهنگ‌های یک زبانه عربی ثبت شده‌اند، در کتاب حذف شده‌اند. در حقیقت فرهنگ دو زبانه، فرهنگ معادل و برابر مدخل‌های زبان مبدأ در زبان مقصد است. حذف مصدرهای افعال و حذف عین‌الفعل مضارع از جمله خصوصیات این کتاب است. همچنین در راستای ساده‌تر کردن کتاب و هر چه فارسی تر کردن آن، فاعل و مفعول‌های عربی در فرهنگ معاصر حذف شده‌اند و به جای آنها فاعل و مفعول فارسی آن هم در پرانتز ذکر شده‌است.


 

فرهنگ معاصر میانه عربی - فارسی در ۹۰۰ صفحه، سال ۱۳۸۶ انتشار یافت. وی پس از انتشار فرهنگ معاصر عربی - فارسی در سال ۱۳۸۱ با ۶۰ هزار مدخل، تلاشی را برای گزینش مدخل‌های متداول و برابرهای پرکاربرد عربی از میان خیل عظیم مدخل‌ها می‌آغازد. قیم مبنای کار خود را در گزینش مدخل‌ها، زیرمدخل‌های متداول، انتخاب برابرها و مدخل‌های متداول پرکاربرد، بر دو کتاب «قاموس المورد» دکتر روحی البعلبکی و «المنجد الوسیط فی العربیه المعاصره» گذاشت.


 

پانصد سال تاریخ خوزستان در ۵۱۲ صفحه، سال ۱۳۸۸ انتشار یافت. نگارش کتاب «پانصد سال تاریخ خوزستان»، علاوه بر نقد و بررسی کتاب «تاریخ پانصد ساله خوزستان احمد کسروی»، پژوهشی در باب پانصد سال تاریخ مردم عرب خوزستان است که به قلم این محقق گردآوری شده‌است. عبدالنبی قیم در این کتاب کوشیده‌است تا تاریخ را از ناسیونالیسم بی‌منطق رهایی بخشد و با نگاهی همه جانبه از اتحاد و یگانگی همهٔ ایرانیان سرزمین خوزستان بگوید. با همین رویکرد است که تئوری توطئه و دشنام گویی در روایت عبدالنبی قیم راه ندارد و به جای پیشداوری‌های رنگارنگ مستقیما با تاریخ روبرو می‌شویم.

پژوهش‌ها
نگاهی جامعه شناختی به زندگی و فرهنگ مردم عرب خوزستان «فصلنامه مطالعات ملی، سال۱۳۸۰ فصلنامه شماره ۷»[
مقاله
•   تحول و تطور فرهنگ نویسی عربی – فارسی
•   اقدامات فرهنگی سید مطلب مشعشعی
•   نگاهی به سنتها
•   تحول و تطور فرهنگ نویسی عربی - فارسی
•   تاریخ نگاری کسروی
•   روشنفکر وانتقاد
•   به یاد سید هادی بالیل موسوی نخل‌ها در سوگ او اشک می‌ریزند
•   تشکیل بنیاد خوزستان‌شناسی، انتظاری چند ساله
نقد کتاب
•   نقد کتاب «نگاهی به تاریخ خوزستان» تألیف نیره زمان رشیدیان، روزنامه اهواز
•   نقد کتاب قومیت و قوم گرایی در ایران، از افسانه تا واقعیت، فصلنامه مطالعات ملی، تالیف حمید احمدی
•   نقد و معرفی کتاب «تاریخ خوزستان» تألیف محمد جواهر کلام، روزنامه اهواز
•   نقد و معرفی کتاب «مشعشعیان» تألیف محمد علی رنجبر، مجله آیین پژوهش
•   نقد کتاب«قرائت متون معاصر» تألیف مصطفی جباری، احسان اسمعیلی طاهری، انتشارت سمت
•   نقدکتاب «المصطلحات المتداولة فی الصحافة العربیة»، انتشارات سمت ، تألیف محمدرضا عزیزی‌پور
•   نقد کتاب «قومیت و قوم‌گرایی در ایران از اقسانه تا واقعیت»
ترجمه
•   مقاله سنت و مدرنیسم، دکتر محمد عابد الجابری، روزنامه همبستگی
•   مقاله تروریسم افراد و تروریسم دولت‌ها، دکتر حسن خنفی، روزنامه نوروز
•   مقاله جهان عرب و ایران، دکتر حسن خنفی، روزنامه همبستگی
•   مقاله تمدن‌ها، برخورد یا گفت و گو، دکتر حسن خنفی، روزنامه نوروز
•   مقاله نقش دولت در توسعه جامعه مدنی، دکتر احمد الموصللی، روزنامه اخبار اقتصاد
•   مقاله جامعه مدنی، سرآغاز توسعه و جهش، معن بشور، روزنامه گوناگون
•   مقاله دولت و جامعه مدنی، مکمل یامخالف یکدیگر، دکتر حسن خنفی، روزنامه آزادگان


شیخ خزعل  
شیخ خزعل(۱۲۴۲ - ۱۴ مرداد ۱۳۱۵ تهران) از شیوخ عرب آل کعب و حاکم خوزستان بود.
شیخ خزعل در اواخر حکومت قاجار بعلت ضعف حکومت ایران افرادی را دور خود جمع کرده بود و حاکم منطقه خرمشهر و آبادان و اهواز بوده‌است. با روی کار آمدن رضاشاه به عنوان وزیر جنگ و بعد به‌عنوان نخست وزیر، وی شیخ خزعل را سرکوب کرد.
پدر شیخ خزعل شیخ جابر فرزند مرداو بوده که او نیز والی خرمشهر از سوی حکومت قاجار بود. پس از جابر خان پسر بزرگ او مزعل خان جانشین پدر گردید ولی پس از مدت کوتاهی شیخ خزعل برادر خود را کشته و به جای او والی خرمشهر گردید. پس از مدتی سر از فرمان حکومت مرکزی پیچید و با کمک انگلیس در منطقه برای خود قشونی فراهم نمود. او به‌عنوان یکی از فراماسونهای معروف لژ قاهره پذیرفته شد و پس از ان لژ مستقل فیلیه را تأسیس نمود که خود در راس آن بود.
پس از انکه رضاشاه به قدرت رسید یاغیان منطقه‌ای و قبیله‌ای را که هرکدام خود را «خان» میخواندند از بین برد.


عزت‌الله نگهبان، پدر باستان‌شناسی نوین ایران
 دکتر عزت‌الله نگهبان، پدر باستان‌شناسی ایران می‌باشد
تولد   ۱۹۳۲ میلادی
اهواز، ایران

مرگ   ۲۰ اوت ۲۰۰۸ میلادی
لس‌آنجلس، آمریکا

زمینه فعالیت ترانه‌سرا، شاعر و نویسنده


عزت‌الله نگهبان، در سال ۱۳۰۰ شمسی در اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان جمشید جم و دبیرستان فیروز بهرام و مدرسه فنی آلمانی در تهران به پایان برد. او در سال ۱۳۲۸ در رشته باستان‌شناسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۳۲۹، وارد مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو شد و در مدت چهارسال مدرک فوق لیسانس این دانشکده را از آن خود کرد. طی این سال‌ها با راهنمایی رونالد مک‌کان به بررسی سیر سفال نخودی‌رنگ در منطقه خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیاری در این زمینه جمع‌آوری کرد که حاصل آن را در نهایت در رساله خود تدوین کرد.
مهم‌ترین سهم دکتر نگهبان در پیشبرد باستان‌شناسی ایران، ایجاد کارگاه دایمی در دشت قزوین برای فعالیت‌های باستان‌شناختی دانشگاه تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. او با پشتکار فراوان و روحیه خستگی‌ناپذیر، موفق به کسب مجوز و بودجه لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه محمدآباد خره شد. این مکان منحصر به فرد به کانونی برای پژوهش‌های مستمر و درازمدت باستان‌شناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که در آن دانشجویان با شرکت در انواع فعالیت‌های میدانی برای پیشبرد اهداف باستان‌شناسی در ایران تربیت می‌شدند.
دکتر نگهبان، یکی از سرسخت‌ترین مدافعان منظم‌کردن فعالیت‌های مربوط به باستان‌شناسی بوده‌است. بسیاری او را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران می‌دانند. نگهبان در پنجمین کنگره بین‌المللی باستان‌شناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، مقاله‌ای ارائه داد و در آن ماده‌ای پیشنهاد کرد که بر اساس آن خرید و فروش اشیای باستانی به صورت غیرمجاز و از طریق قاچاق ممنوع اعلام شود و کنگره را ملزم به صدور قانونی در این زمینه کرد. وی با ارائه این مقاله، نقش اساسی در تصویب قطعنامه محکوم‌کردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه داشت.
عزت الله نگهبان، بیشترین میزان طلا را در حفاری‌های باستان‌شناسی ایران بدست آورده‌است و کاوش‌های وی در قالب مقاله، گزارش و کتاب، همواره مورد توجه باستان‌شناسان بوده‌است.
فعالیت‌های باستان‌شناسی دکتر نگهبان باعث شده‌است تا به وی لقب پدر باستان شناسی ایران داده شود.
عزت الله نگهبان در تاریخ 16 بهمن 1387 پس از مدتها بیماری در آمریکا درگذشت.

تورج نگهبان
تورج نگهبان (۷ بهمن ۱۳۱۱ - ۳۰ مرداد ۱۳۸۷) شاعر، نویسنده و ترانه‌سرای ایرانی بود. از سال ۱۳۲۸ با سرودن بر روی آهنگی از همایون خرم کار خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۰ به برنامه گلها پیوست. برای بسیاری از خوانندگان ایرانی از جمله ملوک ضرابی، دلکش، مرضیه ، الهه، فرح، آذر، هما، پروین، پوران، عهدیه،داریوش ، هایده، مهستی، بنان، ایرج، وفایی، گلپا، رفیعی، محمد نوری و گوگوش ترانه سروده‌است.
درگذشت   
او در روز ۳۰ مرداد ۱۳۸۷ در حدود ساعت ۹ صبح (به وقت لس آنجلس) بر اثر بیماری ذات‌الریه درگذشت. وی مدت‌ها از بیماری ریوی و کیسه صفرا رنج می‌برد.


صفر ایرانپاک
صفر ایرانپاک متولد ۲ دی ۱۳۲۵ در مسجد سلیمان از بازیکنان سابق تیم ملی و باشگاه پیروزی ایران بود.او در ۱۱ بهمن ۱۳۸۷ در سن ۶۲ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان ریه در استکهلم سوئد درگذشت و جسدش در قبرستان بهشت آباد اهواز به خاک سپرده شد.
او بهترین گلزن در شهرآورد تهران (پرسپولیس-استقلال) بوده و در دوازده بازی موفق به زدن هفت گل شده. ایرانپاک در سال ۱۳۵۰ آقای گل لیگ باشگاه‌های ایران با دوازده گل در چهارده مسابقه شد.


   




عنوان: آثار باستانی استان خوزستان
رسال شده توسط: nadi در ۱۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۹:۳۵:۰۵
خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ در ب‍ح‍ث‌ ج‍‍اذب‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ت‍‍اری‍خ‍‍ی‌ ب‍‍ا ب‍رخ‍ورد‌ار‌ی‌ ‌از پ‍ی‍ش‍ن‍ی‍ه‌ ‌ا‌ی‌ ‌غ‍ن‍‍ی‌ ‌از ت‍م‍دن‍‍ه‍‍ا‌ی‌ ب‍‍اس‍ت‍‍ان‍‍ی‌ ‌ای‍ر‌ان‌ زم‍ی‍ن‌ ج‍‍ای‍گ‍‍اه‌ خ‍‍اص‍‍ی‌ د‌ارد و ج‍‍ا‌ی‌ ج‍‍ا‌ی‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ‌از ش‍وش‌ و ش‍وش‍ت‍ر و ‌ای‍ذه‌ گ‍رف‍ت‍ه‌ ت‍‍ا ب‍‍ه‍ب‍‍ه‍‍ان‌ و م‍س‍ج‍دس‍ل‍ی‍م‍‍ان‌ و ‌ا‌ه‍و‌از ک‍ه‌ ‌ه‍ر ی‍ک‌ ن‍ش‍‍ان‍‍ی‌ ‌از ‌ه‍وی‍ت‌ ت‍‍اری‍خ‍‍ی‌ ‌ای‍ن‌ م‍رز و ب‍وم‌ ر‌ا ب‍ر ت‍‍ارک‌ خ‍ود د‌ارن‍د، ب‍‍ازدی‍د ک‍ن‍ن‍دگ‍‍ان‌ ‌ع‍لاق‍ه‌ م‍ن‍د ب‍ه‌ ‌ای‍ن‌ ج‍‍اذب‍ه‌ ‌ه‍‍ا ر‌ا ب‍ه‌ گ‍رم‍‍ی‌ پ‍ذی‍ر‌ا ‌ه‍س‍ت‍ن‍د. ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ‌ای‍ذه‌ و‌اق‍‍ع‌ در م‍ن‍طق‍ه‌ ک‍و‌ه‍س‍ت‍‍ان‍‍ی‌ ش‍م‍‍ال‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ در 205 ک‍ی‍ل‍وم‍ت‍ر‌ی‌ ش‍م‍‍ال‌ ش‍رق‌ ‌ا‌ه‍و‌از، م‍رک‍ز ‌ای‍‍ال‍ت‌ ‌آی‍‍اپ‍ی‍ر در دوره‌ ‌ای‍لام‍ی‍‍ان‌ ب‍وده‌ و ی‍ک‍‍ی‌ ‌از م‍وزه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ب‍‍ی‌ ن‍ظی‍ر س‍ن‍گ‌ ن‍گ‍‍اره‌ ‌ای‍ر‌ان‌ و ج‍‍ه‍‍ان‌ م‍ح‍س‍وب‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. ب‍ی‍ش‍ت‍ر ‌آث‍‍ار دی‍دن‍‍ی‌ و ب‍‍ا ‌ارزش‌ ‌ای‍ذه‌ ک‍ه‌ در دوره‌ پ‍‍ارت‍‍ه‍‍ا ن‍ی‍ز ‌از ش‍‍ه‍ر‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍‍ه‍م‌ ‌ای‍ر‌ان‌ زم‍ی‍ن‌ ب‍وده‌ ‌اس‍ت‌ ، ب‍ه‌ ص‍ورت‌ ن‍گ‍‍ارک‍ن‍ده‌ وگ‍ن‍ج‍ی‍ن‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ج‍‍اوی‍د‌ان‌ ن‍ق‍ش‌ ب‍رج‍س‍ت‍ه‌ ‌ه‍‍ا ب‍ر دل‌ ک‍وه‌ ‌ه‍س‍ت‍ن‍د ک‍ه‌ ‌از ور‌ا‌ی‌ ق‍رن‍‍ه‍‍ا، ‌اس‍ت‍و‌ار و پ‍رش‍ک‍وه‌ ‌ه‍م‍چ‍ن‍‍ان‌ ‌ای‍س‍ت‍‍اده‌ ‌ان‍د و ‌ع‍ظم‍ت‌ ‌آن‍‌ه‍‍ا گ‍وی‍‍ی‌ گ‍ذر زم‍‍ان‌ ر‌ا ب‍ه‌ س‍خ‍ره‌ گ‍رف‍ت‍ه‌ ‌اس‍ت‌ .


"ک‍ول‌ ف‍ره‌ " و‌اق‍‍ع‌ در ‌ه‍ش‍ت‌ ک‍ی‍ل‍وم‍ت‍ر‌ی‌ ش‍م‍‍ال‌ ش‍رق‌ دش‍ت‌ ‌ای‍ذه‌ ، "‌اش‍ک‍ف‍ت‌ س‍ل‍م‍‍ان‌ " در ج‍ن‍وب‌ ش‍‍ه‍ر ‌ای‍ذه‌ ، ش‍ی‍ر‌ه‍‍ا‌ی‌ س‍ن‍گ‍‍ی‌ ک‍ه‌ ی‍‍ادم‍‍ان‍‍ی‌ ‌از ش‍ج‍‍ا‌ع‍‍ان‌ ب‍خ‍ت‍ی‍‍ار‌ی‌ و "خ‍ون‍گ‌ ‌اژدر" ی‍‍ادم‍‍ان‍‍ی‌ ‌از دوره‌ ‌ای‍ل‍ی‍م‍‍ای‍ی‍د‌ه‍‍ا ب‍ه‌ ش‍م‍‍ار م‍‍ی‌ رون‍د، ‌ازج‍م‍ل‍ه‌ ‌آث‍‍ار دی‍دن‍‍ی‌ ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ‌ه‍س‍ت‍ن‍د.


در ‌ای‍ن‌ ن‍گ‍‍ارک‍ن‍ده‌ ‌ه‍‍ا، ‌ع‍ب‍‍ادت‍گ‍‍اه‌ ن‍‍ارس‍ی‍ن‍‍ا (‌از خ‍د‌ای‍‍ان‌ ‌ع‍ی‍لام‍‍ی‌ ) ص‍ح‍ن‍ه‌ ‌ه‍‍ای‍‍ی‌ ‌از ن‍ی‍‍ای‍ش‌ ش‍‍ا‌ه‍‍ان‌ ، ق‍رب‍‍ان‍‍ی‌ ک‍ردن‌ ب‍ر‌ا‌ی‌ خ‍د‌ای‍‍ان‌ و ‌آی‍ی‍ن‍‍ه‍‍ا‌ی‌ م‍ذ‌ه‍ب‍‍ی‌ و ‌غ‍ی‍رم‍ذ‌ه‍ب‍‍ی‌ ر‌ا ب‍ر س‍ی‍ن‍ه‌ خ‍ود ب‍ه‌ ی‍‍ادگ‍‍ار د‌ارد.


‌اش‍ک‍ف‍ت‌ س‍ل‍م‍‍ان‌ (ن‍ی‍‍ای‍ش‍گ‍‍اه‌ ت‍‍اری‍ش‍‍ا) درب‍رگ‍ی‍رن‍ده‌ چ‍‍ه‍‍ارن‍ق‍ش‌ ب‍رج‍س‍ت‍ه‌ ‌ای‍لام‍‍ی‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ن‍ی‍‍ای‍ش‌ "‌ه‍‍ان‍‍ی‌ " پ‍‍ادش‍‍اه‌ م‍ح‍ل‍‍ی‌ ‌آی‍‍اپ‍ی‍ر ب‍ه‌ ‌ه‍م‍ر‌اه‌ وزی‍ر و خ‍‍ان‍و‌اده‌ ‌اش‌ ر‌ا ب‍ه‌ ن‍م‍‍ای‍ش‌ گ‍ذ‌اش‍ت‍ه‌ ‌اس‍ت‌ . خ‍ون‍گ‌ ‌اژدر ی‍‍ا ت‍ن‍گ‌ ن‍وروز‌ی‌ ن‍ی‍ز ن‍ق‍ش‌ ب‍رج‍س‍ت‍ه‌ ‌ا‌ی‌ ‌از زم‍‍ان‌ ‌ای‍لام‍ی‍‍ان‌ م‍رب‍وط ب‍ه‌ ح‍دود چ‍‍ه‍‍ار ‌ه‍ز‌ار س‍‍ال‌ پ‍ی‍ش‌ ‌از دور‌ان‌ ‌ای‍لام‍ی‍‍ان‌ و "خ‍ون‍گ‌ ک‍م‍‍ال‌ ون‍د" و "خ‍ون‍گ‌ ی‍‍ار‌ع‍ل‍‍ی‌ ون‍د" ن‍ی‍ز ن‍ش‍‍ان‌ ‌از دور‌ان‌ ‌اش‍ک‍‍ان‍ی‍‍ان‌ ب‍ر پ‍ی‍ش‍‍ان‍‍ی‌ د‌ارن‍د.


ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ب‍‍ه‍ب‍‍ه‍‍ان‌ در ج‍ن‍وب‌ ش‍رق‍‍ی‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ن‍ی‍ز ب‍‍ا ب‍‍اف‍ت‍‍ی‌ زی‍ب‍‍ا و ک‍‍ه‍ن‌ ‌آث‍‍ار‌ی‌ ‌ه‍م‍چ‍ون‌ ش‍‌ه‍ر "‌ارج‍‍ان‌ " ی‍‍ادم‍‍ان‌ دوره‌ ‌ای‍لام‍‍ی‌ ، پ‍ل‌ "س‍‍اس‍‍ان‍‍ی‌ خ‍ی‍ر‌آب‍‍اد" ی‍‍ادم‍‍ان‌ دوره‌ پ‍ی‍ش‌ ‌از ‌اس‍لام‌ ، ‌آت‍ش‍ک‍ده‌ "خ‍ی‍ر‌آب‍‍اد"، ک‍‍ارو‌ان‍س‍ر‌ا‌ی‌ "دژ م‍‍ه‍ت‍‍اب‍‍ی‌ " ی‍‍ادم‍‍ان‍‍ه‍‍ا‌ی‌ دوره‌ س‍‍اس‍‍ان‍‍ی‌ ، ح‍م‍‍ام‌ "ب‍خ‍ت‌ خ‍‍ان‌ " و خ‍‍ان‍ه‌ "ن‍ج‍ف‌ خ‍‍ان‌ " ی‍‍ادم‍‍ان‍‍ه‍‍ا‌ی‌ دوره‌ پ‍‍ه‍ل‍و‌ی‌ و م‍ق‍ب‍ره‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌ام‍‍ام‍ز‌اده‌ ‌اب‍‍اذر و ب‍ش‍ی‍ر و ن‍ذی‍ر ر‌ا در خ‍ود ج‍‍ا‌ی‌ د‌اده‌ ‌اس‍ت‌ .


 
ق‍دی‍م‍‍ی‌ ت‍ری‍ن‌ پ‍ل‌ ج‍‍ه‍‍ان‌ ب‍ه‌ ن‍‍ام‌ پ‍ل‌ "س‍‍اس‍‍ان‍‍ی‌ " ن‍ی‍ز در دزف‍ول‌ ق‍ر‌ار د‌ارد ک‍ه‌ ‌ه‍ن‍وز ‌ع‍ب‍ور و م‍رور ب‍ر رو‌ی‌ ‌آن‌ در ج‍ری‍‍ان‌ ‌اس‍ت‌ .


‌آر‌ام‍گ‍‍اه‌ "ی‍‍ع‍ق‍وب‌ ل‍ی‍ث‌ "، م‍ق‍ب‍ره‌ "ح‍زق‍ی‍ل‌ ن‍ب‍‍ی‌ (ص‌ )"، "س‍ب‍زق‍ب‍‍ا" ب‍ر‌ادر ‌ام‍‍ام‌ رض‍‍ا(‌ع‌ )، ب‍ق‍‍ع‍ه‌ "ش‍‍اه‌ رک‍ن‌ ‌ال‍دی‍ن‌ "، ب‍ق‍‍ع‍ه‌ "رودب‍ن‍د" و ب‍ق‍‍ع‍ه‌ "م‍ح‍م‍دب‍ن‌ ج‍‍ع‍ف‍ر طی‍‍ار" در دزف‍ول‌ ‌از ج‍م‍ل‍ه‌ ‌آث‍‍ار دی‍ن‍‍ی‌ ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ‌ه‍س‍ت‍ن‍د.


ش‍‍ه‍ر ش‍وش‌ درش‍م‍‍ال‌ ‌غ‍رب‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ، ش‍‍ه‍ر‌ی‌ ‌اس‍ت‌ ب‍‍ا ق‍دم‍ت‌ چ‍ن‍د ‌ه‍ز‌ار س‍‍ال‍ه‌ ک‍ه‌ ت‍‍اری‍خ‌ ، ن‍‍ام‌ ‌آن‌ ر‌ا ب‍ه‌ ‌ع‍ن‍و‌ان‌ ن‍خ‍س‍ت‍ی‍ن‌ خ‍‍اس‍ت‍گ‍‍اه‌ ش‍‍ه‍رن‍ش‍ی‍ن‍‍ی‌ و ی‍ک‍ج‍‍ان‍ش‍ی‍ن‍‍ی‌ در ‌ای‍ر‌ان‌ ب‍ه‌ ث‍ب‍ت‌ رس‍‍ان‍ده‌ ‌اس‍ت‌


‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍ر ح‍دود دو‌ه‍ز‌ار و 400 س‍‍ال‌ پ‍ی‍ش‌ ، م‍رک‍ز و پ‍‍ای‍ت‍خ‍ت‌ دو ‌ام‍پ‍ر‌اطور‌ی‌ ب‍زرگ‌ و م‍ت‍م‍دن‌ ‌ای‍لام‌ و ‌ه‍خ‍‍ام‍ن‍ش‍‍ی‌ ب‍وده‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ف‍رم‍‍ان‌ ج‍‍ه‍‍ان‍‍ی‌ ح‍ق‍وق‌ ب‍ش‍ر ک‍وروش‌ ک‍ب‍ی‍ر در ‌ای‍ن‌ م‍ن‍طق‍ه‌ ی‍‍اف‍ت‍ه‌ ش‍ده‌ ‌اس‍ت‌ . ب‍ق‍‍ای‍‍ا‌ی‌ دور‌ان‌ ب‍‍اش‍ک‍وه‌ ش‍وش‌ دروی‍ر‌ان‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ چ‍‍ه‍‍ارت‍پ‍ه‌ "‌آک‍روپ‍ل‌ "، ت‍پ‍ه‌ "‌آپ‍‍اد‌ان‍‍ا"، ش‍‍ه‍ر "ش‍‍ا‌ه‍‍ی‌ "، ش‍‍ه‍ر"ص‍ن‍‍ع‍ت‍گ‍ر‌ان‌ ی‍‍ا پ‍ی‍ش‍ه‌ ور‌ان‌ " ب‍ه‌ ج‍‍ا‌ی‌ م‍‍ان‍ده‌ ‌اس‍ت‌ . م‍ق‍ب‍ره‌ "د‌ان‍ی‍‍ال‌ ن‍ب‍‍ی‌ (‌ع‌ )" ق‍ل‍‍ع‍ه‌ ش‍وش‌ "ش‍‍ه‍ر ش‍‍ا‌ه‍‍ی‌ "، "ک‍‍اخ‌ ش‍‍اوور" وم‍‍ع‍ب‍د ب‍‍اس‍ت‍‍ان‍‍ی‌ "چ‍‍غ‍‍ازن‍ب‍ی‍ل‌ " ‌از م‍‍ه‍م‍ت‍ری‍ن‌ ‌آث‍‍ار ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ب‍ه‌ ش‍م‍‍ار م‍‍ی‌ ‌آی‍ن‍د.


ش‍‍ه‍ر س‍ه‌ ‌ه‍ز‌ار س‍‍ال‍ه‌ دور‌ان‍ت‍‍اش‌ (م‍‍ع‍ب‍د چ‍‍غ‍‍ازن‍ب‍ی‍ل‌ ) در ن‍زدی‍ک‍‍ی‌ ش‍‍ه‍ر ک‍ن‍ون‍‍ی‌ ش‍وش‌ ‌از ‌آث‍‍ار ث‍ب‍ت‌ ش‍ده‌ ج‍‍ه‍‍ان‍‍ی‌ ف‍‍ه‍رس‍ت‌ ی‍ون‍س‍ک‍و م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د ک‍ه‌ ش‍ک‍وه‌ و ‌ع‍ظم‍ت‌ خ‍‍اص‍‍ی‌ د‌ارد.


ش‍وش‍ت‍ر، ش‍‍ه‍ر س‍‍ازه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌آب‍‍ی‌ ش‍گ‍ف‍ت‌ ‌آور و گ‍ن‍ج‍ی‍ن‍ه‌ م‍‍ه‍ن‍دس‍‍ی‌ ‌آب‌ ‌ای‍ر‌ان‌ ب‍‍اس‍ت‍‍ان‌ در خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ح‍ک‍‍ای‍ت‌ دی‍گ‍ر‌ی‌ د‌ارد ک‍ه‌ ‌آس‍ی‍‍اب‍‍ه‍‍ا و ‌آب‍ش‍‍ار‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌آن‌ در ک‍ن‍‍ار ب‍‍اف‍ت‌ ق‍دی‍م‍‍ی‌ خ‍‍اص‌ ب‍‍ا م‍ح‍ل‍ه‌ ‌ه‍‍ا و خ‍‍ان‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ق‍دی‍م‍‍ی‌ ش‍وش‍ت‍ر و‌اق‍‍ع‌ در 95 ک‍ی‍ل‍وم‍ت‍ر‌ی‌ ش‍م‍‍ال‌ ‌ا‌ه‍و‌از ن‍ی‍ز گ‍و‌اه‌ ت‍‍اری‍خ‌ ک‍‍ه‍ن‌ ‌ای‍ن‌ س‍رزم‍ی‍ن‌ ‌اس‍ت‌


ی‍‍ادم‍‍ان‍‍ه‍‍ای‍‍ی‌ چ‍ون‌ "ک‍لاه‌ ف‍رن‍گ‍‍ی‌ "، ‌آس‍ی‍‍اب‍‍ه‍‍ا ی‍‍ا ‌آب‍ش‍‍ار‌ه‍‍ا"، ق‍ل‍‍ع‍ه‌ "س‍لاس‍ل‌ "، پ‍ل‌ "ش‍‍اپ‍ور‌ی‌ "، م‍س‍ج‍د ج‍‍ام‍‍ع‌ ، ‌ام‍‍ام‍ز‌اده‌ ‌ع‍ب‍د‌ال‍ل‍ه‌ ‌از ج‍م‍ل‍ه‌ ‌آث‍‍ار ‌ارزش‍م‍ن‍د ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍ر ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ‌از دوره‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍خ‍ت‍ل‍ف‌ ت‍‍اری‍خ‍‍ی‌ در دل‌ ‌آن‌ ب‍ه‌ ج‍‍ا‌ی‌ م‍‍ان‍ده‌ ‌ان‍د.

عنوان: مراسم قهوه‌خوري اعراب حاشيه تالاب شادگان
رسال شده توسط: nadi در ۱۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۹:۰۸
اعراب ساکن خوزستان رسمي ديرينه و مراسمي نمادين در مجالس خود دارند که معمولاً اين مراسم در محلي به نام "مضيف" که کپر يا اتاقي بزرگ در کنار محل زندگي يا خانه شيخ است، برگزار مي‌شود. در گذشته مضيف کارکردهاي بسياري داشت ازجمله محل رتق و فتق امور قبيله، محل داوري و حل اختلاف، مرکز تبادل اخبار و اطلاعات، محل تشکيل مجلس اعيان و شوراي ريش سفيدان بود .(هنر و مردم، شماره 5، بهار 1385)



در اين مجلس و مضيف بود که شيخ دستور آماده سازي قهوه، اين مراسم نمادين پر از راز و رمز را صادر مي کرد؛ قهوهاي که در اين مراسم استفاده مي‌شد، قهوه آسياب نشده بود و بيشتر از کشورهاي حاشيه خليج فارس تهيه مي‌شد.
ابتدا قهوه را با وسيله‌اي دو شاخه به نام مهماس که شبيه مقاش مي‌باشد در ظرفي ريخته و تفت مي‌دهند و آنگاه آن را در هاون آسياب کرده و براي مراسم آماده مي‌کنند؛ پس از آن در ظرفي بزرگ به نام "گم گم" که چيزي شبيه گلاب‌پاش‌هاي قديمي و از جنس ورشو (مفرغ) است، آب ريخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسياب شده را اضافه کرده و از هل هم براي خوش طعم شدن آن استفاده مي‌كنند.
هنگامي که قهوه آماده سرو باشد ساقي آن را در ظرف کوچکتري به نام  "دله" که شبيه همان "گم گم" است ريخته و سپس اين مراسم آييني با زيرکي و دانايي ساقي ادامه مي‌يابد.
ساقي دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوري ـ که فنجاني بدون دسته است و فنيان خوانده مي شود ـ را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه مي نمايد؛ اگر در اين مجلس سيدي وجود داشته باشد ابتدا از وي پذيرايي مي‌گردد و در غير اين صورت اين مراسم از شيخ يا ريش سفيد مجلس آغاز مي‌شود.
 
براي ريختن قهوه درون فنجان و تعارف آن به ميهمانان نيز آيين خاصي وجود دارد، بدين ترتيب که ساقي پس از ريختن قهوه درون فنجان، فنجان را به نوک دله مي‌زند و براي تعارف با دست راست بدون اين‌که کمر را خم نمايد فنجان قهوه را به ميهمان تعارف مي‌نمايد و ميهمان نيز با دست راست قهوه را دريافت مي‌کند و بدون زمين گذاشتن فنجان آن را ميل مي‌نمايد.
اگر گيرنده فنجان پس از نوشيدن قهوه، فنجان را بدون هر گونه حرکتي به ساقي برگرداند، بدين معناست که درخواست فنجان ديگري دارد، اما با تکان دادن فنجان توسط ميهمان (حرکت دست از مچ به پايين و از راست به چپ) ساقي فنجان را تحويل گرفته و به سراغ نفر بعدي مي‌رود؛ هر عملي غير از اين معناي ديگري دارد. به عنوان مثال اگر شخصي قهوه خود را ميل نکرده و فنجان را زمين بگذارد بدين معناست که وي خواسته‌اي دارد، در اين هنگام شيخ يا ميزبان رو به وي کرده و از خواسته‌اش مي‌پرسد و پاسخ مناسب مي‌دهد.
در قديم سرو کردن قهوه داراي پنج مرحله بوده و اکنون به چهار مرحله تقليل يافته که هر مرحله حرفي ناگفته دارد.
مرحله اول يا فنجان اول (هيف) ناميده مي‌شود و نوشيدن اولين فنجان قهوه توسط ساقي براي اطمينان از سالم بودن قهوه است.
فنجان دوم (ويف) ناميده مي‌شود که به معني پذيرش مهماني ميزبان از طرف مدعوين مي‌باشد.
فنجان سوم را (کيف) مي‌گويند که بيانگر لذت و حظ بردن از مهماني است.
فنجان چهارم که (سيف) نام دارد نمادي از پذيرش برادري ميزبان از سوي ميهمان مي‌باشد و ميهمان قبول مي‌نمايد که کنار ميزبان خويش به حکم برادري به جنگ رفته و در رکاب وي شمشير بزند.
همان‌گونه که ذکر گرديد ساقي اين مراسم بايستي فردي زيرک و دانا و آشنا به شعر و ادب نيز باشد چرا که ممکن است هنگام سرو قهوه براي ميهمانان، يکي از حضار بيتي شعر يا جملاتي قصار بر زبان آورد و وي بايد قادر به پاسخگويي باشد.
علاوه بر آن اگر ساقي هنگام سرو قهوه سهواً شخصي را فراموش نمايد ميهمان مذکور مي‌تواند به عنوان هتک حرمت و اعاده حيثيت به نزد شيخ شکايت برده و فصل(ديه) هم مطالبه نمايد.
امروزه اين مراسم که روزگاري در مضيف شيوخ برگزار مي‌گرديد و کارکرد‌هاي گوناگوني داشت، رونق خود را از دست داده و بيشتر در مراسم عزا، عروسي، ميهماني شيوخ و جشن‌هاي خاص مانند عيد قربان و فطر برگذار مي‌شود.
عنوان: جاذبه‌هاي طبيعي استان خوزستان
رسال شده توسط: nadi در ۱۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۳:۴۷
تالاب شادگان
تالاب بين‌المللي شادگان 296 هزار هكتار مساحت دارد و از شمال به شادگان و خور «دورق» و از جنوب به رودخانه‌ي بهمنشير، از غرب به جاده دارخوئين و آبادان و از شرق به آب‌هاي خورموسي محدود مي‌شود. سطح تالاب با گياهان آبدوست چون لويي، چولان و گياهان غوطه‌ور پوشيده شده و محل بسيار مناسبي براي پذيرش پرندگان آبزي مهاجري است كه در پاييز از شمال اروپا، كانادا و سيبري به اين منطقه روي مي‌آورند. در اين تالاب انواع ماهيان آب شيرين و شور مانند بني، شيربد، حمري، شانك، ماهيهاي پرورشي و پرندگاني چون فلامينگو، حواصيل، لك‌لك، غاز وحشي، اردك، گراز و … زيست مي‌كنند. تنها زيستگاه و محل زاد و ولد اردك كركري در جهان اين تالاب است و پرندگاني چون «گيلانشاه خالدار» و «اكراس آفريقايي» نيز از نمونه‌هاي بسيار كميابي هستند كه در اين منطقه يافت مي‌شوند. تالاب شادگان زيستگاه يك سوم از گونه‌هاي جانوري و گياهي در معرض خطر نابودي است
 
هورها، باتلاق‌ها
در استان خوزستان به علت ارتفاع پايين، در قسمتي از كرانه‌ها به وسيله دريا و در ساير نقاط به واسطه جريان رودخانه‌ها، باتلاق‌هاي وسيعي به وجود آمده است كه به واسطه‌ي آب دائمي و زياد به اسم «هور» معروف‌اند. هورالعظيم، هور مزرعه و الدورق از اين جمله هستند.
 
هورالعظيم
هورالعظيم بزرگترين هور خوزستان از آبهاي كرخ، دويرچ و قسمتي از آبهاي اروند رود تشكيل شده است. اين هور بزرگ كه به طول يكصد كيلومتر و با عرص 15 الي 75 كيلومتر، از طرف غرب به وسيله رودخانه دجله، از طرف شرق به وسيله جلگه صاف ايران محدود شده است و در خاك عراق از طرف جنوب تا كنار دجله و از شمال تا چند كيلومتري شهر عماره ادامه دارد و در خاك ايران شهرهاي بستان، سوسنگرد و هويزه كاملا در كنار اين هور واقع شده‌اند.
هورالعظيم محصول آب اضافي رودخانه كرخه، دجله، دويرچ اس، سراسر هور از ني پوشيده است. عمق آب در كناره‌هاي هور كم است ولي تدريجا در وسط آن به چند متر مي‌رسد، اكثر طوايف در داخل اين هور مامن بسيار امني براي خود تهيه مي‌كنند كه از بهم پيوستن ني‌ها ساخته مي‌شود. اين طوايف اكثرا به پرورش گاوميش در هور و اطراف آن اشتغال دارند. حركت در هور با راهنمايي اشخاص مطلع سهل و با قايق‌هاي مخصوص انجام مي‌گيرد.
 
رودها و چشمه‌ها
خوزستان با وجوديكه آب و هواي گرمي دارد ولي بستر رودهاي مهمي چون رودخانه‌ي كارون و اروند، با قابليت كشتيراني در آنها و رودهاي ديگري مانند زهره، جراحي - مارون، خور، نهرگاهي، بهره، شاهور، مرغاب، آب سوسن، آب شلا، ابوالعباس، اعلا، دره حراز (دمه‌لي)، بولاواس، صيدون، ليراب، رامهرمز و … است.
همچنين چشمه‌هاي آبگرم و معدني عين خوش، دهلران، گراب، سي‌زنگر، گلگير، هر كدام استفاده‌هاي درماني متفاوتي دارند كه تا كنون بهره‌برداري گسترده‌اي از اين چشمه‌ها صورت نگرفته است.
 
ارتفاعات و قله‌ها
مهمترين ارتفاعات بالاي دو هزار و 500 متر استان خوزستان؛ تاراز، تلگه، تورك، دوتو، كله، مونگشت است كه دامنه‌ي برخي از اين كوه‌ها از جنگل پوشيده شده و در نوع خود جذابيتي خاص ايجاد كرده است.
 
جلگه‌ها و دشت‌ها
جنوب و غرب استان خوزستان اراضي جلگه‌اي است كه به سطح فرسايشي رسوبات جوان دوره‌ي ترشياري گسترش يافته است و هنوز تپه‌هايي از ساختمان گذشته آن در اطراف اهواز به چشم مي‌خورد. قسمت اعظم اين جلگه از آبرفتهاي رودهاي كارون، كرخه و جراحي تشكيل شده است. اين جلگه با شيب ملايمي به سوي جنوب تا سواحل خليج امتداد دارد و شمالي‌ترين نقطه‌ي آن حوالي دزفول است. قسمت جنوبي آن از اراضي بسيار پست و سطحي تشكيل شده كه از تاثير جزر و مد دريا به وجود آمده است. خاك اين قسمت فوق‌العاده شور است.
 
فضاهاي جنگلي
براثر تنوع آب و هوا نوع خاك، برخي از مناطق خوزستان را جنگل‌هاي تنگ و بوته‌زار، درختچه‌ و درختان پوشانيده است. خوزستان در ادوار گذشته پوشش جنگلي انبوه‌تري داشته است. برخي سياحان نوشته‌اند كه كرانه‌هاي كارون ما بين خرمشهر و اهواز با درختان تبريزي، گز و انواع ديگر كاملا مشجر بوده است. در دامنه‌ي كوه سولك و كوه دزگه جنگل بزرگي از درختان بلوط، بادام جنگلي، بن و غيره وجود دارد. در كرانه رودخانه‌ي كرخه جنگل وجود دارد و در دو طرف رودخانه دز درختان بزرگ و درهمي به چشم مي‌خورد.
مسير اكثر رودخانه‌ها سراسر از درختان جنگلي گز پوشيده شده است. درخت سدر يا كنار از گياهان خاص اين منطقه است كه از ميوه، برگ و چوب آ ن استفاده فراوان مي‌شود. درختان كهور،‌بده، خرزهره، استبرق و انواع اكاليپتوس نيز در خوزستان يافت مي‌شود.
جنس درختان جنگلي بيشتر بلوط است. مراتع خوزستان از نوع مراتع قشلاقي نامرغوب است كه در مناطق كوهستاني پوشش گياهي غني تري دارد.
در فصل بارندگي كه از نيمه آبان شروع مي شود و تا اواخر فروردين ماه ادامه مي‌يابد، كم كم بر روي تپه‌ها و زمين‌هايي كه از خاك مناسب برخوردارند، گياهان خودرو مي‌رويند. در نواحي مرطوب جنس گياهان از نوع گلسنگ، قارچ و خزه است. در نواحي غير مرطوب انواع گياهان بومي مي‌رويد. پوشش گياهي در ارتفاعات شمال شرقي موجب گرديده كه عشاير اين منطقه به پرورش دام بپردازند. اين منطقه به عنوان مراتع گرمسيري ايل بختياري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. پوشش گياهي شمال و شمال شرقي به صورت استپ كوهي و كوهپايه‌اي است و درختاني از قبيل بلوط، بن،‌انجير، بادام كوهي، كنار،‌سدر و بوته‌هايي از گون دارد.
 
مناطق حفاظت شده و حيات وحش
سواحل زيباي كشور، كوه‌هاي بلند و برف گير، باتلاق‌ها و نيزارها، جلگه‌هاي پست و گرم، اقليم متفاوت و تضاد آشكاري را در محدوده‌اي چنين تنگ به همراه داشته كه موجب غنا و تنوع چشمگير حيات وحش شده است.
در خليج فارس بيش از 200 نوع ماهي وجود دارد كه از نظر تنوع و ذخيره پروتئين از بهترين و كم نظيرترين ذخاير حيات وحش كشور به حساب مي‌آيد.
از سوي ديگر پرندگاني چون غاز، مرغابي، مرغ نوك دراز، پليكان، حواصيل اردك، لك لك، هوبره، مرغ ميش فلامينگو و درنا كه در سواحل جنوب و در ميان هورها و نيزارها زندگي مي‌كنند به غناي حيات وحش اين نواحي افزوده‌اند. در صورت برنامه ريزي و ساماندهي اين نواحي و جاذبه‌هاي دل انگيز و زيباي اين باتلاق و هورها به قطب‌هاي توريستي تبديل مي‌شوند.
پرندگان دريايي كه هميشه نام و مكان زيست آنها اسرار آميز، الهام بخش و رويايي بوده است،‌در سراسر استان پراكنده‌اند. پرندگان ديگري نيز مانند كبك، تيهو، باقرقره، قمري، سار، كلاغ سياهو ابلق در لابه لاي دره‌ها و بيشه‌ها و كشتزارهاي اين استان به وفور يافت مي‌شوند. اگرچه از يكصد سال پيش به اين طرف ديگر اهالي اطراف رودخانه‌ها، هورها و كوهپايه‌ها چندان وحشتي از شيرها و پلنگ‌ها ندارند و جانوران گوشتخواري از اين دست كمياب شده‌اند ولي هنوز گوشتخواراني چون گرگ، گربه وحشي،‌دله يا عروسك، گوركن، عسل خوار و كفتار در اطراف بيشه‌ها، رودخانه‌ها و دره‌هاي اطراف كوه‌ها وجود دارندو ممكن است كساني در لابه لاي درخت‌هاي بادام كوهي، بلوط، توت اين نواحي بتوانند سنجاب‌هاي ايراني دم بلند، پرمو، دم فرفر و بدن قرمز حنايي را ببينند كه در حال بيرون آمدن از حفره يكي از درخت‌ها هستند. گربه تيغي يا تشي جونده ايراني و نيز انواع موش‌هاي سياه و موش‌هاي دوپاي 5 انگشتي و سه انگشتي، خرگوش وحشي در گوشه و كنار اين استان به چشم مي‌خورد.
همچنين مناطق حفاظت شده «كرخه» و «دز» به دليل اينكه زيستگاه گوزن زرد ايراني و داراي بيشه‌هاي انبوه و بكر هستند ارزش‌هاي جهانگردي دارند.
عنوان: شيراز، نامي خيال انگيز
رسال شده توسط: رز سرخ در ۱۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۴۲:۰۲
در افسانه ها آمده است كه شيراز فرزند تهمورس (از پادشاهان سلسله پيشداديان) شهر شيراز را تأسيس كرد و نام خود را بدان بخشيد. به روايتي ديگر، نام اين ديار، "شهرراز" بوده كه به اختصار شهر از و شيراز خوانده شده است.
در حالي كه بر اساس تحقيقات "تدسكو" شيراز به معناي مركز انگور خوب است، "ابن حوقل"، جغرافي دان مسلمان قرن چهارم هجري، علت نامگذاري شيراز شباهت اين سرزمين به اندرون شير مي داند، چرا كه به قول او عموما" خواربار نواحي ديگر بدانجا حمل مي شد و از آنجا چيزي به جايي نمي بردند. و بالاخره بنا به نوشته كتاب "صورالاقاليم"، از جهت وجود دام هاي بسيار در دشت شيراز، آنجا را "شيرساز" ناميده اند.باري، بيش از هر چيز نام زيبا و سحرانگيز شيراز كه واژه اي فارسي است، بهترين گواه بر اين باور است كه برخلاف پندار پاره اي از جغرافي دانان مسلمان، تأسيس اين شهر به قرن ها قبل از ورود اسلام به ايران باز مي گردد، شيراز، هم اكنون نيز در محل تقاطع مهمترين راه هاي ارتباطي شمال به جنوب و شرق به غرب كشور است و اين موقعيت در ادوار قبل از اسلام شاخص تر بوده، چرا كه در عهد هخامنشيان، شيراز بر سر راه شوش (پايتخت هخامنشي) به تخت جمشيد و پاسارگاد بوده و در عهد ساسانيان راه ارتباطي شهرهاي بسيار مهمي چون بيشابور و گور با استخر، از جلگه شيراز مي گذشت. در نتيجه مسلم است كه چنين محل حاصلخيز و خوش آب و هوايي كه در تقاطع مسيرهاي مهمي كه برشمرده شد، قرار داشته، هرگز خالي از آبادي و سكنه نبوده است. وجود آثار قديمي مانند قصر ابونصر در حوالي شيراز كه قدمت آن به دوره اشكانيان مي رسد و نقوش برجسته برم دلك، (در چندكيلومتري شرق قصر ابونصر) كه از آثار دوره ساساني است و قلعه بزرگ بندر (فهندر، پهندر، قهندز، كهندژ) در سمت شرق تنگ سعدي و چند نقش برجسته در دهكده گويم در چهار فرسنگي شمال غرب شيراز و همچنين پيدا شدن سكه هايي در ضمن حفاري هاي قصر ابونصر، كه بر آنها با خط پهلوي نام شيراز نقش بسته است، جملگي بر وجود شهر يا بلوكي به نام شيراز، در همين محل در دوران قبل از اسلام دلالت دارد.
علاوه بر آنچه گفته شد، كاوش هاي باستان شناسي در تخت جمشيد، به سرپرستي كامرون در سال 1314 ه.ش، به پيدايش خشت نبشته هايي انجاميد كه بر روي چند فقره از آنها نام شيراز مشخص بود. بدين ترتيب مي توان احتمال داد، اين وادي كه در عهد رونق تخت جمشيد، آبادي كوچكي بيش نبوده است، بعد از انهدام پايتخت هخامنشيان، سمندروار از دل خاكستر آن ديار برپا خاسته است.
آخرين كلام اين كه در اشعاري از شاهنامه فردوسي، استاد حماسه سراي طوسي، به مناسبت هايي از شيراز ياد شده، مثلاً راجع به شيراز در عهد كيانيان آمده است:

دوهفته در اين نيز بخشيد مرد

سوم هفته آهنگ شيراز كرد

هيونان فرستاد چندي ز ري

سوي پارس، نزديك كاوس كي

و در مورد شيراز، در روزگار اشكانيان، چنين مطالبي ذكر شده است:

چو بنشست بهرام زاشكانيان

ببخشيد گنجي به ارزانيان

... ورا بود شيراز تا اصفهان

كه داننده اي خواندش مرزمهان

و بالاخره اينكه در عهد پيروز و قباد ساساني، سپهبد ايران، "سوفراي" از اهالي شهر شيراز بود

... بدان كار شايسته شه "سوفراي"

يكي پايه ور بود و پاكيزه راي

جهان ديده از شهر شيراز بود

سپهبد دل و گردن افراز بود
استخري در كتاب مسالك و ممالك كه در نيمه اول قرن چهارم هجري تأليف شده است، راجع به آثار و بقاياي فرهنگي قبل از اسلام، در شيراز مي گويد:
شيراز قلعه اي به نام شاه موبد دارد. وي همچنين از دو آتشكده به نام هاي كارستان و هرمز در آن سرزمين ياد مي كند.
باري در مجموع گفتار استخري كه شيراز سيزده ناحيه (طسوج) دارد كه در هر كدام از آنها قراء و كشتزارهايي موجود است كه متصل به هم قرار گرفته اند. و نيز نظر ابن بلخي كه در روزگار ملوك فرس، شيراز ناحيتي بود و حصاري چند بر زمين، مي تواند روشنگر قدمت شيراز، به عنوان يك سرزمين مسكون آباد (و نه يك شهر بزرگ) باشد... .
عنوان: گويش شيرازی
رسال شده توسط: رز سرخ در ۱۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۴۸:۴۸
هر چند اسکلت الفبايی زبان فارسی در نوشتار و آهنگ اصلی واژه ها در گفتار طی قرن ها کم و بيش پا بر جا مانده، اما ساختار فرعی و اژه ها و جمله ها تحت شرايط اقتصادی و اجتماعی تحولات زيادی را گذرانده است . کلماتی که در فرهنگ مادی مردم زمينه استفاده نداشته مهجور و از رده خارج شده، کلماتی با قبول بعضی تغييرها به جا مانده و کلماتی بيگانه بی هيچ تغيير و شکل خارجی خوددر زبان فارسی کاربرد پيدا کرده است. بی شک پيش از آن که يک زبان به عنوان زبان رسمی در کشوری رايج شود، لهجه های محلی از ارزشی يکسان برخوردارند اما همين که زبانی استاندارد در سرزمينی به وجود آمد، از آن پس ديگر گويش های محلی ارزش های کاربردی و اجتماعی خود را در سطح وسيع کشور از دست می دهند.
با وجودی که گويش شيرازی پيوسته رنگ زبان رسمی مملکت رابه خود می گيرد. هنوز هم اين لهجه با لهجه رسمی تفاوت هايی دارد و هنوز هم پاره ای واژه ها ، اصطلاحات و ترکيب هايی در اين لهجه به گوش می رسد که برای غير شيرازی بيگانه است. بسياری از واژه هايي که در گويش شيرازی کاربرد دارند، دقيقاً با همان تلفظ و معنی معمول در شيراز در فرهنگ های معتبر ضبط شده است و نشانه درستی اين گونه واژه هاست .
در اين جا اشاراتی هرچند مختصر به برخی از ويژگی ها و قواعد لفظی اين گويش داريم در لهجه شيرازی تکيه بر حسب نوع کلمه روی هجاهای فارسی مختلف است يعنی با تغيير محلی تکيه معنا تغيير می کند. البته اين موضوع خاص لهجه شيراز نيست و زبان فارسی را شامل می شود برای مثال :
آقو با a کوتاه به معنی پدر و آقو باaa کشيده به معنای آخوند يا يک سيد است. اصل کلی و عمومی در اين گويش تلفظ هر چه ساده تر کلمات است به نحوی که عادت زبانی شيرازی ها ايجاب می کند. بنابراين اگر ما تمام اسامی ، افعال، قيود و .... اين لهجه را بررسی کنيم، می بينيم ضمن اين که درهر يک از اين مقوله ها ساختار ثابتی دنبال می شود، هر جا عادت زبانی شيرازی ها ايجاب کرده، از آن ساختار ثابت عدول شده است برای مثال اغلب کلماتی که در فارسی رسمی به مصوت بلند ( a = ا ) ختم می شوند در گويش شيرازی به مصوت کوتاه( o= ـُ ) ختم می شوند مانند با : بو، بالا : بالو، بابا : بابو، حالا : حالو، کاکا: کاکو .
تمام کلمات مذکور چه به تنهايي و چه درترکيب با ساير کلمات اين تغيير رادارند، اما کلماتی مانند پا، شفا با آنکه به مصوت بلند (a ) ختم می شوند به تنهايی تغيير را نمی پذيرند و فقط در ترکيب با ساير کلمات مصوت بلند پايانيشان تبديل به مصورت کوتاه (o) می شوند. مثلاً : شفا اگر موصوف يا مضاف واقع شود می شود شفُ مصوت بلند (u) (او ) در آخر کلمه به عنوان معرفه ساز به کار می رود.
( مداد _ مدادو ) ( کتاب _ کتابو ) ( گاو_ گاوو).
همين مصوت معرفه ساز در کلماتی که به هاء بيان حرکت ( هاء غير ملفوظ ) ختم می شوند. پس از حذف مصوت کوتاه(e) ( -ِ ) در آخر کلمه به (ow) تبديل می شود:
( نامه _ نامو ) (شيشه _ شيشو ) ( خونه_ خونو) (شونه _ شونو)
در مورد صرف افعال، پيروی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی شيرازی ايجاب کرده، صامت يا مصوتی دگرگون شده است .
(بشکن _ بوشکون ) ( می جويم _ موجورم )
ضمير های اشاره ( اين ) و ( آن) درگويش شيرازی به ( ای ) و (او) و جمع آنها به ( اينا) و ( اونا) تغيير پيدا می کند .ضماير مفعولی مرا( من) ، ترا( تر)، مارا ( مار)
ها در آخر کلمه بعد از الف در لهجه شيرازی از تلفظ ساقط می شوند:
(چاه_ چا) ( روباه _ روبا) ( شاه _ شا )( ماه _ ما )
(b = ب ) در آخر بعضی کلمات دو حرفه در گويش شيرازی تبديْ به (ow) می شود.
( آب _ او ) ( تب _ تو ) ( لب _ لو ) می شود.
درتعدادی از کلمات که وسط آنها الف است موقع تلفظ الف تبديل به واو می شود:
(ارزان_ ارزون ) (تکان _ تکون ) ( جان_ جون )
در شيراز هنوز مردم محله های قديمی تر بيشتر به لهجه شيرازی سخن می گويند تا بقيه مردم مثلاً لهجه کسبه و اهالی دروازه سعدی، لب آب، دروازه قصاب خانه، دروازه شاه داعی الله .... تفاوت آشکار با لهجه اهالی و کسبه نقاط ديگر شهر دارد.
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: behrouz333 در ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۲۳:۲۷
ماخامتان قد یی دنیا
بینم می تانین همدانیه بکنین اولین لهجه ایران. مردیم ا بس ای تهرانیا با اُ لهجی مسخرشان همه جا ر گرفتن.
عنوان: ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ استان خ‍وزس‍ت‍‍ان
رسال شده توسط: nadi در ۱۷ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۵:۴۴
ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان
******************

ب‍‍ا ت‍وج‍ه‌ ب‍ه‌ پ‍ی‍ش‍ی‍ن‍ه‌ ت‍‍اری‍خ‍‍ی‌ م‍ن‍طق‍ه‌ ز‌اگ‍رس‌ ک‍ه‌ در گ‍ذش‍ت‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ دور م‍‍ه‍د ت‍م‍دن‌ و ف‍ر‌ه‍ن‍گ‌ ‌ع‍ی‍لام‍ی‍‍ان‌ ب‍وده‌ ، ‌ای‍ن‌ س‍رزم‍ی‍ن‌ پ‍ی‍وس‍ت‍ه‌ ب‍س‍ت‍ر م‍ن‍‍اس‍ب‍‍ی‌ ب‍ر‌ا‌ی‌ رش‍د و ش‍ک‍وف‍‍ای‍‍ی‌ ‌ه‍ن‍ر و ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ در زم‍ی‍ن‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍خ‍ت‍ل‍ف‌ ب‍ه‌ ش‍م‍‍ار ‌آم‍ده‌ ‌اس‍ت‌ . ‌ه‍م‍چ‍ن‍ی‍ن‌ ت‍‍ع‍دد و ت‍ک‍ث‍ر ق‍وم‍‍ی‌ و ف‍ر‌ه‍ن‍گ‍‍ی‌ م‍ردم‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ (ب‍خ‍ت‍ی‍‍اری‍‍ه‍‍ا‌ی‌ س‍‍اک‍ن‌ ش‍م‍‍ال‌ و ش‍رق‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ، ‌ا‌ع‍ر‌اب‌ س‍‍اک‍ن‌ در ج‍ن‍وب‌ و ‌غ‍رب‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ و س‍‍اک‍ن‍‍ان‌ ب‍خ‍ش‍‍ه‍‍ا‌ی‌ م‍رک‍ز‌ی‌ ک‍ه‌ ‌ع‍م‍دت‍‍ا ش‍‍ه‍ر‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌ا‌ه‍و‌از، دزف‍ول‌ ، ش‍وش‌ و ش‍وش‍ت‍ر ر‌ا ش‍‍ام‍ل‌ م‍‍ی‌ ش‍ود) م‍وج‍ب‌ ش‍ده‌ ت‍‍ا ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ در خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ‌از ت‍ن‍و‌ع‌ چ‍ش‍م‍گ‍ی‍ر‌ی‌ ب‍رخ‍ورد‌ار ش‍ود. وج‍ود ‌ع‍ش‍‍ای‍ر ک‍وچ‌ رو ک‍ه‌ خ‍ود ح‍‍اف‍ظ ‌ه‍ن‍ر‌ه‍‍ا و ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ خ‍‍اص‌ ‌ه‍س‍ت‍ن‍د م‍وج‍ب‌ ت‍ن‍و‌ع‌ رش‍ت‍ه‌ ‌ه‍‍ا و ن‍ی‍ز ت‍روی‍ج‌ ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ ب‍ه‌ دی‍گ‍ر م‍ن‍‍اطق‌ ش‍ده‌ ‌اس‍ت‌ . ‌از ‌ع‍م‍ده‌ ت‍ری‍ن‌ ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ ر‌ای‍ج‌ در ‌اس‍ت‍‍ان‌ م‍‍ی‌ ت‍و‌ان‌ ب‍ه‌ طور م‍خ‍ت‍ص‍ر ب‍ه‌ م‍و‌ارد زی‍ر ‌اش‍‍اره‌ ک‍رد:
ک‍پ‍وب‍‍اف‍‍ی‌ : ی‍ک‍‍ی‌ ‌از ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ ب‍وم‍‍ی‌ و خ‍‍اص‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ م‍ح‍ص‍ولات‍‍ی‌ ب‍ه‌ ن‍‍ام‌ ک‍پ‍و م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د ک‍ه‌ ب‍‍ا پ‍ی‍چ‍ش‌ س‍‍اق‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍رک‍ز‌ی‌ و ج‍و‌ان‌ ن‍خ‍ل‌ ب‍ه‌ دور س‍‍اق‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ک‍رت‍ک‌ ش‍ک‍ل‌ م‍‍ی‌ گ‍ی‍رد و ب‍‍ا ن‍ق‍ش‌ ‌ان‍د‌از‌ی‌ ک‍‍ام‍و‌ا‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌ال‍و‌ان‌ ، زی‍ب‍‍ای‍‍ی‌ ‌آن‌ چ‍ن‍د ب‍ر‌اب‍ر م‍‍ی‌ ش‍ود. م‍رک‍ز ب‍‍اف‍ت‌ ک‍پ‍و، د‌ه‍س‍ت‍‍ان‌ "ش‍‍ه‍ی‍ون‌ " و‌اق‍‍ع‌ در ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ دزف‍ول‌ ب‍وده‌ و م‍‍ع‍م‍ولا ب‍ه‌ ش‍ک‍ل‌ س‍ب‍د‌ه‍‍ا‌ی‌ در د‌ار و ب‍دون‌ در ب‍ه‌ ص‍ورت‌ س‍ی‍ن‍‍ی‌ در ‌ان‍د‌ازه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍خ‍ت‍ل‍ف‌ رن‍گ‍‍ی‌ و س‍‍اده‌ ب‍‍اف‍ت‍ه‌ م‍‍ی‌ ش‍ود.


حصیر : ح‍ص‍ی‍رب‍‍اف‍‍ی‌ ‌از ق‍دی‍م‍‍ی‌ ت‍ری‍ن‌ ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ و ش‍‍ای‍د ک‍‍ه‍ن‌ ت‍ری‍ن‌ ‌آن‍‍ه‍‍ا در ‌اس‍ت‍‍ان‌ م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د. ‌ای‍ن‌ ‌ه‍ن‍رـ ص‍ن‍‍ع‍ت‌ در خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ب‍س‍ی‍‍ار پ‍ررون‍ق‌ ب‍وده‌ ب‍ه‌ طور‌ی‌ ک‍ه‌ ف‍ر‌آورده‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌آن‌ در ‌ه‍م‍ه‌ ن‍ق‍‍اط ‌ای‍ر‌ان‌ ‌ع‍رض‍ه‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. ‌ام‍روز در ن‍ق‍‍اط م‍خ‍ت‍ل‍ف‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ‌ه‍ر ج‍‍ا ک‍ه‌ دس‍ت‍رس‍‍ی‌ ب‍ه‌ ب‍رگ‌ ن‍خ‍ل‌ و ن‍‍ی‌ و ت‍رک‍ه‌ ‌ام‍ک‍‍ان‌ پ‍ذی‍ر ب‍‍اش‍د م‍‍ی‌ ت‍و‌ان‌ ح‍ص‍ی‍رب‍‍اف‍‍ی‌ ر‌ا دی‍د. ش‍‍ه‍ر‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌آب‍‍اد‌ان‌ خ‍رم‍ش‍‍ه‍ر، ش‍‍ادگ‍‍ان‌ و دش‍ت‌ ‌آز‌ادگ‍‍ان‌ ‌از م‍ر‌اک‍ز ‌ع‍م‍ده‌ ت‍ول‍ی‍د ‌ای‍ن‌ م‍ح‍ص‍ول‌ ‌اس‍ت‌ .


ق‍‍ال‍‍ی‌ م‍ح‍ل‍‍ی‌ : ن‍و‌ع‍‍ی‌ ق‍‍ال‍‍ی‌ ب‍‍ا ک‍ی‍ف‍ی‍ت‌ ب‍‍الا و ن‍ق‍وش‌ ب‍س‍ی‍‍ار م‍ت‍ن‍و‌ع‌ در ش‍م‍‍ال‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ت‍وس‍ط زن‍‍ان‌ و دخ‍ت‍ر‌ان‌ ب‍خ‍ت‍ی‍‍ار‌ی‌ ب‍دون‌ ب‍ک‍‍ارگ‍ی‍ر‌ی‌ ن‍ق‍ش‍ه‌ ‌از پ‍ی‍ش‌ طر‌اح‍‍ی‌ ش‍ده‌ و ف‍ق‍ط ب‍‍ا ت‍ک‍ی‍ه‌ ب‍ر ذ‌ه‍ن‌ خ‍لاق‌ ‌آن‍‍ان‌ ت‍ول‍ی‍د م‍‍ی‌ ش‍ود. ن‍ق‍وش‌ ‌ای‍ن‌ ق‍‍ال‍ی‍‍ه‍‍ا ب‍س‍ی‍‍ار م‍ت‍ن‍و‌ع‌ و چ‍ش‍م‌ ن‍و‌از ‌اس‍ت‌ و ‌اک‍ث‍ر ن‍ق‍وش‌ ‌از طب‍ی‍‍ع‍ت‌ و م‍ح‍ی‍ط ‌اطر‌اف‌ زن‍دگ‍‍ی‌ ‌آن‍‍ان‌ م‍‍ان‍ن‍د گ‍ل‌ ، ک‍‍اس‍ه‌ ، م‍‍ا‌ه‍‍ی‌ ، پ‍رو‌ان‍ه‌ ، ش‍‍ان‍ه‌ و... ت‍ش‍ک‍ی‍ل‌ م‍‍ی‌ گ‍ردد. ش‍‍ه‍ر‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍س‍ج‍د س‍ل‍ی‍م‍‍ان‌ ، ‌ان‍دی‍م‍ش‍ک‌ و ‌ای‍ذه‌ ‌از م‍ر‌اک‍ز ت‍ول‍ی‍د ‌ای‍ن‌ م‍ح‍ص‍ول‌ م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د.
گ‍ل‍ی‍م‌ : ‌ه‍ف‍ت‍گ‍ل‌ ی‍ک‍‍ی‌ ‌از ب‍خ‍ش‍‍ه‍‍ا‌ی‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ر‌ام‍‍ه‍رم‍ز ‌از م‍ن‍‍اطق‌ ‌ع‍م‍ده‌ ت‍ول‍ی‍د گ‍ل‍ی‍م‌ در ‌اس‍ت‍‍ان‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ‌اک‍ث‍ر ب‍‍اف‍ن‍دگ‍‍ان‌ ‌آن‌ ت‍رک‌ زب‍‍ان‌ و ‌از ‌ع‍ش‍‍ای‍ر ق‍ش‍ق‍‍ای‍‍ی‌ ‌ه‍س‍ت‍ن‍د.


‌اح‍ر‌ام‍‍ی‌ : ‌اح‍ر‌ام‍‍ی‌ (س‍ج‍‍اده‌ ) ن‍و‌ع‍‍ی‌ زی‍ر‌ان‍د‌از م‍ح‍س‍وب‌ م‍‍ی‌ ش‍ود ک‍ه‌ درق‍دی‍م‌ ب‍ه‌ ‌ع‍ن‍و‌ان‌ س‍ج‍‍اده‌ ن‍م‍‍از و در ‌اب‍‍ع‍‍اد م‍ح‍دود 90 در70 س‍‍ان‍ت‍‍ی‌ م‍ت‍ر ت‍ول‍ی‍د م‍‍ی‌ ش‍ده‌ ‌ام‍‍ا ‌اک‍ن‍ون‌ در ‌اب‍‍ع‍‍اد م‍خ‍ت‍ل‍ف‌ ب‍‍اف‍ت‍ه‌ م‍‍ی‌ ش‍ود و گ‍‍اه‌ ب‍‍اف‍ت‌ ‌آن‌ ت‍‍ا طول‌ س‍ه‌ م‍ت‍ر ب‍ه‌ ‌ع‍ن‍و‌ان‌ ک‍ن‍‍اره‌ ی‍‍ا روژل‍ه‌ ‌ا‌ی‌ ‌ه‍م‌ س‍ف‍‍ارش‌ د‌اده‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. ب‍ه‌ طور ک‍ل‍‍ی‌ ب‍‍اف‍ت‌ ‌اح‍ر‌ام‍‍ی‌ در خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ‌از س‍‍اب‍ق‍ه‌ دی‍ری‍ن‍ه‌ ‌ا‌ی‌ ب‍رخ‍ورد‌ار ب‍وده‌ و ب‍ررو‌ی‌ د‌ار‌ه‍‍ا‌ی‌ س‍ن‍ت‍‍ی‌ دوورد‌ی‌ ت‍ول‍ی‍د م‍‍ی‌ ش‍ود. م‍و‌اد ‌اول‍ی‍ه‌ ‌آن‌ ر‌ا ن‍خ‌ پ‍ن‍ب‍ه‌ و پ‍ش‍م‌ ت‍ش‍ک‍ی‍ل‌ م‍‍ی‌ د‌ه‍د و م‍ر‌اک‍ز ب‍‍اف‍ت‌ ‌اح‍ر‌ام‍‍ی‌ در ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‍‍ه‍‍ا‌ی‌ ش‍وش‍ت‍ر دزف‍ول‌ و ب‍‍ه‍ب‍‍ه‍‍ان‌ ‌اس‍ت‌ .


گ‍ی‍وه‌ : گ‍ی‍وه‌ ، پ‍‍اپ‍وش‍‍ی‌ ‌اس‍ت‌ ب‍س‍ی‍‍ار س‍ب‍ک‌ و ر‌اح‍ت‌ ک‍ه‌ ت‍ول‍ی‍د ‌آن‌ در ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‍‍ه‍‍ا‌ی‌ دزف‍ول‌ ، ب‍‌ه‍ب‍‍ه‍‍ان‌ و ش‍وش‍ت‍ر رو‌اج‌ د‌اش‍ت‍ه‌ و م‍و‌اد ‌اول‍ی‍ه‌ ‌آن‌ چ‍رم‌ ، پ‍ن‍ب‍ه‌ و ن‍خ‌ ت‍‍اب‍ی‍ده‌ و پ‍‍ارچ‍ه‌ ن‍‍ازک‌ ن‍خ‍‍ی‌ ، ک‍ت‍ی‍ر‌ا، پ‍وس‍ت‌ دب‍‍ا‌غ‍‍ی‌ ش‍ده‌ ، م‍و‌ی‌ ب‍ز و چ‍س‍ب‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ب‍‍ا ‌اب‍ز‌ار س‍ن‍د‌ان‌ چ‍وب‍‍ی‌ ، م‍ش‍ت‍ه‌ ، درف‍ش‌ ، چ‍س‍ن‍‍ی‌ ، دو‌اگ‍ی‍ر، چ‍‍اق‍و، پ‍ر‌از و... ت‍ول‍ی‍د م‍‍ی‌ ش‍ود.


ن‍س‍‍اج‍‍ی‌ س‍ن‍ت‍‍ی‌ : ن‍س‍‍اج‍‍ی‌ س‍ن‍ت‍‍ی‌ در ‌اس‍ت‍‍ان‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ب‍وی‍ژه‌ در ش‍‍ه‍ر‌ه‍‍ا‌ی‌ ش‍وش‍ت‍ر ودزف‍ول‌ ‌از ق‍دم‍ت‌ ب‍س‍ی‍‍ار ب‍‍الای‍‍ی‌ ب‍رخ‍ورد‌ار ب‍وده‌ ت‍‍ا ب‍د‌ان‍ج‍‍ا ک‍ه‌ ق‍زب‍‍اف‍‍ی‌ (‌اب‍ری‍ش‍م‌ ب‍‍اف‍‍ی‌ ) در ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ش‍وش‍ت‍ر ب‍ه‌ گ‍ذش‍ت‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ب‍س‍ی‍‍ار دور ب‍‍از م‍‍ی‌ گ‍ردد. ب‍ه‌ طور‌ی‌ ک‍ه‌ پ‍‍ارچ‍ه‌ پ‍وش‍ش‌ خ‍‍ان‍ه‌ ک‍‍ع‍ب‍ه‌ ‌از دی‍ب‍‍ا‌ی‌ ش‍وش‍ت‍ر ت‍‍ه‍ی‍ه‌ م‍‍ی‌ ش‍ده‌ ک‍ه‌ ب‍ه‌ ص‍ورت‌ دوورد‌ی‌ و چ‍‍ه‍‍ارورد‌ی‌ ب‍‍اف‍ت‍ه‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. ‌از ‌ع‍م‍ده‌ م‍ح‍ص‍ولات‌ ‌ای‍ن‌ رش‍ت‍ه‌ ج‍‍اج‍ی‍م‌ ، زی‍ل‍و، م‍وج‌ ، م‍ل‍ح‍ف‍ه‌ و ‌ان‍و‌ا‌ع‌ م‍ن‍س‍وج‍‍ات‌ ‌اس‍ت‌ . ‌
ع‍ب‍‍ا: م‍رک‍ز ب‍‍اف‍ت‌ ‌ع‍ب‍‍ا در ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ و ‌از ق‍دم‍ت‌ ب‍‍الای‍‍ی‌ در ‌ای‍ن‌ زم‍ی‍ن‍ه‌ ب‍رخ‍ورد‌ار ‌اس‍ت‌ . م‍‍ع‍روف‍ی‍ت‌ ‌ع‍ب‍‍ا‌ی‌ ب‍‍ه‍ب‍‍ه‍‍ان‌ م‍دی‍ون‌ ک‍ی‍ف‍ی‍ت‌ ب‍‍الا در ب‍‍اف‍ت‌ و م‍و‌اد ‌اول‍ی‍ه‌ ‌آن‌ م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د. ‌ع‍ب‍‍ا در ب‍‍ه‍ب‍‍ه‍‍ان‌ ‌از پ‍ش‍م‌ ش‍ت‍ر و ن‍ی‍ز ‌از پ‍ش‍م‌ ن‍ژ‌اد خ‍‍اص‍‍ی‌ ‌از گ‍وس‍ف‍ن‍د ‌ع‍رب‍‍ی‌ ب‍‍اف‍ت‍ه‌ م‍‍ی‌ ش‍ود و ب‍ج‍ز ب‍‍از‌ار‌ه‍‍ا‌ی‌ د‌اخ‍ل‍‍ی‌ ب‍ه‌ ک‍ش‍ور‌ه‍‍ا‌ی‌ ح‍وزه‌ خ‍ل‍ی‍ج‌ ف‍‍ارس‌ ن‍ی‍ز ص‍‍ادر م‍‍ی‌ ش‍ود.


ت‍ول‍ی‍د‌ات‌ ‌ع‍ش‍‍ای‍ر‌ی‌ : وری‍س‌ ب‍‍اف‍‍ی‌ (ک‍‍ارت‍‍ی‌ )، خ‍ورج‍ی‍ن‌ ، چ‍وق‍‍ا، ح‍ور، ت‍وب‍ره‌ ، ج‍ل‌ م‍‍ه‍ده‌ و... ‌از ‌ان‍و‌ا‌ع‌ ب‍‍اف‍ت‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌ع‍ش‍‍ای‍ر ‌اس‍ت‌ . ‌ای‍ن‌ ب‍‍اف‍ت‍ه‌ ‌ه‍‍ا ک‍ه‌ ب‍ی‍ش‌ ‌از 10 ن‍و‌ع‌ م‍ح‍ص‍ول‌ ر‌ا ش‍‍ام‍ل‌ م‍‍ی‌ ش‍ود ‌ع‍م‍دت‍‍ا ت‍وس‍ط ‌ع‍ش‍‍ای‍ر ب‍خ‍ت‍ی‍‍ار‌ی‌ در ش‍م‍‍ال‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ در د‌ام‍ن‍ه‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ج‍ب‍‍ال‌ ز‌اگ‍رس‌ ت‍ول‍ی‍د م‍‍ی‌ ش‍ود و ت‍م‍‍ام‍‍ی‌ م‍ر‌اح‍ل‌ پ‍ش‍م‌ چ‍ی‍ن‍‍ی‌ ، پ‍ش‍م‌ ری‍س‍‍ی‌ ، رن‍گ‍رز‌ی‌ ت‍‍ا م‍رح‍ل‍ه‌ ب‍‍اف‍ت‌ ‌آن‍‍ه‍‍ا ت‍وس‍ط خ‍ود ‌ع‍ش‍‍ای‍ر ص‍ورت‌ م‍‍ی‌ گ‍ی‍رد.


خ‍ر‌اط‍ی‌ : م‍رک‍ز ‌ه‍ن‍ر- ص‍ن‍‍ع‍ت‌ خ‍ر‌اط‍ی‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ ، ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ دزف‍ول‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ‌از ق‍دم‍ت‌ زی‍‍اد‌ی‌ ب‍رخ‍ورد‌ار م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د و ت‍ول‍ی‍د‌ات‌ ‌آن‌ در ب‍‍از‌ار ق‍دی‍م‌ دزف‍ول‌ ک‍‍ام‍لا ر‌ای‍ج‌ ‌اس‍ت‌ . م‍ح‍ص‍ولات‌ زی‍ب‍‍ای‍‍ی‌ ‌از ق‍ب‍ی‍ل‌ م‍ب‍ل‍م‍‍ان‌ ، ج‍‍ال‍ب‍‍اس‍‍ی‌ ، ق‍ل‍ی‍‍ان‌ ، گ‍‍ه‍و‌اره‌ ، س‍ب‍د‌ه‍‍ا‌ی‌ ن‍گ‍‍ه‍د‌ار‌ی‌ م‍ج‍لات‌ و روزن‍‍ام‍ه‌ ، م‍ی‍ل‌ زورخ‍‍ان‍ه‌ ، ج‍‍اک‍ف‍ش‍‍ی‌ ، ظروف‌ م‍خ‍ت‍ل‍ف‌ و ق‍ط‍ع‍‍ات‌ ظری‍ف‌ ‌ه‍ن‍ر‌ی‌ ‌از ‌ع‍م‍ده‌ ت‍ول‍ی‍د‌ات‌ ‌ای‍ن‌ ‌ه‍ن‍ر- ص‍ن‍‍ع‍ت‌ م‍ح‍س‍وب‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. م‍و‌اد ‌اول‍ی‍ه‌ ‌ای‍ن‌ رش‍ت‍ه‌ ‌ان‍و‌ا‌ع‌ چ‍وب‌ ب‍وی‍ژه‌ چ‍وب‍‍ی‌ ب‍ه‌ ن‍‍ام‌ "ج‍‍غ‌ " ‌اس‍ت‌ .


م‍ح‍رق‌ : ق‍دم‍ت‌ م‍ح‍رق‍ک‍‍ار‌ی‌ در‌اس‍ت‍‍ان‌ خ‍وزس‍ت‍‍ان‌ زی‍‍اد ن‍ی‍س‍ت‌ و رش‍ت‍ه‌ ‌ا‌ی‌ ج‍و‌ان‌ م‍ح‍س‍وب‌ م‍‍ی‌ ش‍ود ‌ام‍‍ا ب‍ه‌ دل‍ی‍ل‌ ف‍ر‌او‌ان‍‍ی‌ م‍و‌اد ‌اول‍ی‍ه‌ ‌آن‌ در ‌اس‍ت‍‍ان‌ ، گ‍س‍ت‍رش‌ وس‍ی‍‍ع‍‍ی‌ پ‍ی‍د‌ا ک‍رده‌ و ‌ه‍م‌ ‌اک‍ن‍ون‌ در ‌اک‍ث‍ر ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‍‍ه‍‍ا و درم‍ر‌اک‍ز ‌آم‍وزش‌ ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ب‍ه‌ ‌ع‍لاق‍ه‌ م‍ن‍د‌ان‌ ‌آم‍وزش‌ د‌اده‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. م‍ح‍رق‌ ک‍‍ار‌ی‌ ش‍ب‍‍ا‌ه‍ت‌ زی‍‍اد‌ی‌ ب‍ه‌ م‍‍ع‍رق‌ چ‍وب‌ د‌ارد ب‍‍ا‌ای‍ن‌ ت‍ف‍‍اوت‌ ک‍ه‌ ت‍‍اب‍ل‍و‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍ح‍رق‌ ، س‍‍اده‌ ت‍ر و س‍ری‍‍ع‌ ت‍ر ‌از ت‍‍اب‍ل‍و‌ه‍‍ا‌ی‌ م‍‍ع‍رق‌ س‍‍اخ‍ت‍ه‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. م‍و‌اد ‌اول‍ی‍ه‌ ‌ای‍ن‌ ‌ه‍ن‍ر، س‍‍اق‍ه‌ ج‍و و گ‍ن‍دم‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ب‍‍ا ت‍ک‍ن‍ی‍ک‍‍ی‌ ب‍س‍ی‍‍ار س‍‍اده‌ ب‍ررو‌ی‌ زم‍ی‍ن‍ه‌ پ‍‍ارچ‍ه‌ ‌ا‌ی‌ ی‍‍ا س‍طوح‌ ص‍‍اف‌ چ‍س‍ب‍‍ان‍ده‌ م‍‍ی‌ ش‍ود.


ورش‍و: ورش‍وس‍‍از‌ی‌ دزف‍ول‌ ک‍ه‌ ‌از ن‍ظر ‌ا‌ه‍م‍ی‍ت‌ ، دوم‍ی‍ن‌ رت‍ب‍ه‌ ک‍ش‍ور ر‌ا د‌ار‌اس‍ت‌ ب‍‍ا ظروف‌ ب‍س‍ی‍‍ار م‍ت‍ن‍و‌ع‌ و ک‍‍ارب‍رد‌ی‌ ‌از‌ا‌ه‍م‍ی‍ت‌ وی‍ژه‌ ‌ا‌ی‌ ب‍رخ‍ورد‌ار ‌اس‍ت‌ . س‍م‍‍اور، ق‍ل‍ی‍‍ان‌ ، پ‍‍ارچ‌ و ل‍ی‍و‌ان‌ ، گ‍لاب‌ پ‍‍اش‌ ، ت‍ن‍گ‌ و ق‍دح‌ ، ‌آف‍ت‍‍اب‍ه‌ و ل‍گ‍ن‌ ‌از م‍ت‍د‌اول‌ ت‍ری‍ن‌ ت‍ول‍ی‍د‌ات‌ ‌ای‍ن‌ رش‍ت‍ه‌ ب‍ه‌ ش‍م‍‍ار م‍‍ی‌ ‌آی‍د.


م‍ی‍ن‍‍اک‍‍ار‌ی‌ : م‍ی‍ن‍‍اک‍‍ار‌ی‌ رو‌ی‌ طلا ‌از ‌ه‍ن‍ر‌ه‍‍ا‌ی‌ خ‍‍اص‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ت‍وس‍ط ص‍‍اب‍ئ‍ی‍ن‌ م‍ن‍د‌ای‍‍ی‌ - پ‍ی‍رو‌ان‌ ح‍ض‍رت‌ ی‍ح‍ی‍‍ی‌ (‌ع‌ )- در‌اس‍ت‍‍ان‌ ‌ان‍ج‍‍ام‌ م‍‍ی‌ ش‍ود. ت‍‍ع‍د‌اد‌ی‌ ‌از ‌ه‍ن‍رم‍ن‍د‌ان‌ ‌ای‍ن‌ رش‍ت‍ه‌ در ‌اس‍ت‍‍ان‌ ‌آو‌ازه‌ ج‍‍ه‍‍ان‍‍ی‌ د‌ارن‍د و ‌آث‍‍ارش‍‍ان‌ م‍ن‍ح‍ص‍رب‍ه‌ ف‍رد ‌اس‍ت‌ . ‌آن‍‍ان‌ ب‍‍اظر‌اف‍ت‌ خ‍‍اص‍‍ی‌ ن‍ق‍ش‍‍ه‍‍ا‌ی‌ ن‍خ‍ل‌ و ق‍‍ای‍ق‌ رو‌ان‌ ب‍ررو‌ی‌ ک‍‍ارون‌ و ک‍‍ارو‌ان‍‍ه‍‍ا‌ی‌ ش‍ت‍ر ر‌ا ب‍ر رو‌ی‌ م‍ی‍ن‍‍ا‌ی‌ ری‍خ‍ت‍ه‌ ش‍ده‌ ب‍ر ق‍ط‍ع‍‍ات‌ طلا در‌آورده‌ و دس‍ت‍ب‍ن‍د، ح‍م‍‍ای‍ل‌ ، گ‍ردن‌ ب‍ن‍د و س‍ی‍ن‍ه‌ ری‍ز، گ‍وش‍و‌اره‌ و ‌ان‍گ‍ش‍ت‍ر ب‍ه‌ ی‍‍ادگ‍‍ار م‍‍ی‌ ن‍گ‍‍ارن‍د. ‌ای‍ن‌ ‌آث‍‍ار ‌ع‍لاوه‌ ب‍ر ج‍ن‍ب‍ه‌ ‌اق‍ت‍ص‍‍اد‌ی‌ ، د‌ار‌ا‌ی‌ ‌ارزش‌ ‌ه‍ن‍ر‌ی‌ ب‍س‍ی‍‍ار ب‍‍الای‍‍ی‌ ‌ه‍س‍ت‍ن‍د.

عنوان: کوهستان الوند همدان
رسال شده توسط: CIVILAR در ۳۰ شهریور ۱۳۸۹ - ۲۲:۴۹:۲۱
الوند






فراروی  شهر همدان، کوهستان منفردی از شاخههای خاوری زاگرس مرکزی با عرصهای به وسعت ۱۳۷۵ کیلومتر مربع، بزرگترین  پدیدهٔ گرانیت زائی از دوران چهارم زمینشناسی بر اثر نفوذ تودههای آذرین در  نهشتههای بازمانده از دوران پیشین بوجود آمدهاست.
 
  این رشتهکوه در شمال غرب  به کوه خدابندهلو سنندج و کوه چهلچشمه کردستان و از جنوب شرق به بلندیهای راسوند و  کوه وفس اراک متصل است
.
 
  یال آن، حد طبیعی بین شهر  همدان و تویسرکان و بلندترین قلهٔ آن موسوم به الوند در ۱۸ کیلومتری جنوب شهر واقع شده  و ارتفاع آن ۳۵۷۴  متر از سطح دریا است. جهت این کوهستان از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شدهاست و  استان همدان را به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم میکند. این کوهستان، درههای ژرف و  سرسبز، چشمهسارها، چمنزارها و قلههای متعددی دارد.
 
  جنس سنگهای کوه الوند

 
  رشته کوه الوند از کوههای  غربی ایران و جزء پیش کوههای داخلی زاگرس میباشد و با پیدایش جنبش کوهزایی زاگرس  درارتباط است. از نظر زمین شناسان در اواخر دورهٔ ژوراسیک(دوره میانی ازدوران دوم  زمین شناسی)یکی از شدیدترین حرکات کوهزایی که تا آن هنگام درایران سابقه نداشته  بوقوع پیوسته ودراثرفشارشدید وهمچنین دراثر فشارطبقات گرانیت درمنتقه بین همدان  واصفهان دگرگونی سنگها بوجود آمده است. الوند توده باتولیتی است وباتولیت ماگمایی  است که ازعمق زمین درپوسته نفوذ کرده ودرآن سرد میشودواز آنجا که بلوروسنگهای  تشکیل دهنده باتولیتها اغلب دانه درشت اند تصور میشودکه زمان پدیدآمدن ومتبلورشدن  آنها بسیارکندوطولانی بوده است باتولیتها معمولاپس از آنکه عمل فرسایش به مدت زیاد  لایههای فوقانی آنها را ازمیان بردارد برسطح زمین پدیدار میشوند . باتولیتها  بزرگترین ووسیعترین تودههای آذرین درونی اند به توری که حداقل وسعت باتولیت الوند  معدل یکصد کیلومترمربع است وعمق آن راازده تا سی کیلومتردر پوسته تخمیل میزنند.  باتولیتها با نفوذ درپوسته سنگهای اطراف خود را دگرگون کرده که به آن هاله دگرگونی  گفته میشود واین دگرگونی سنگها دراطراف باتولیت الوند به شعاع هفت کیلومتر  وجوددارد. لایههایی که برروی باتولیت الوند قرارداشته براثرفرسایش ازبین رفته  وتوده باتولیت به صورت سنگهای گرانیتی بیرون آمده است.
 
  سنگهای رسوبی که دررشته  کوه الوند دیده میشود واغلب درارتفاعات جنوب غربی وجنوب شرقی قرارداردبه دوره کرتا  سه ازدوران مزوزوئیک مربوط میشود وسنگهای رسوبی ازنوع آهگی که درشمال غرب دیده  میشود به دوره الیگومیوسن ازدوران سنوزوئیک مربوط میباشد. قدیمیترین سنگهایی که  توده نفوذی الوندرااحاطه کرده است به دوره پره کامبرین نسبت داده شده است اما سن  گرانیتها ازطریق سنجش رایومتری شصت وچهار میلیون سال (اوایل پالئوسن) تعیین شده  است. توده گرانیتی الوند برروی نقشههای زمینشناسی روند شمال غربی – جنوب شرقی رابه  موازات راندگی زاگرس نشان میدهد واز لحاظ زمینشناسی تنوع قابل ملاحظهای دارد  .براساس رده بندیهای کانیشناسی شیمیائی ونورماتیو انواع آلکالی فلدسپات گرانیت سی  ینوگرانیت مونزوکرانیت وگرانودیوریت درالوند تشخیص داده شده است. درحاشیه شمال  غربی توده گرانیتی الوند سنگهای نفوذی بازیک نیز مشاهده میشود که تعیین سن آنها به  روش رادیو متری سن این تودهها را صدوده میلیون سال ) اواخر دوره کرتاسه یعنی قدیمی  تر از سن گرانیتها تعیین نموده است . ترکیب سنگشناسی توده بازیک نیزمتغیر ومتنوع  است با تکیه بررده بند یها ی مختلف انواع اولیوین دولریت گابرو دیوریت ومونزو  دیوریت دراین توده شناسایی شده است. سنگهای گرانیتی الوند ویژگیهای گرانیتهای Hیا گرانیتهای  هیبرید را دارا میباشد.
 
  معروفتترین قلهها، از شمال  غربی به جنوب شرقی عبارتاند از: المابلاغ ۲۹۹۷ متر، کرکس ۲۹۵۹ متر، قزلارسلان ۳۲۵۰ متر، دائم برف ۳۴۵۰ متر، کلاغ لان ۳۴۸۰ متر، الوند ۳۵۸۴ متر، تاریکدره ۳۳۱۴ متر، کمر لرزان ۳۳۳۸ متر، چهار قله (۳۱۸۴، ۳۱۷۲، ۳۱۶۶و ۳۱۷۰ متر)، یخچال صاحب (گاوبره) ۳۴۸۶ متر، شاه نشین ۳۴۹۶ متر، سرخبلاغ ۳۱۲۴ متر و قله کلاه قاضی ۳۱۲۵ متر.
 
  در کوهستان الوند، علاوه  بر قلل مرتفع و شیب دار، دشتکهای کوچکی وجود دارند، که سطح آنها از چمن زار پوشیده  شده و چشمههای زیادی در آنها جاری است و با توجه به اینکه از سطوح نسبتاً مسطحی  برخوردارند، به صورت محل استراحت و اطراق کوهنوردان درآمدهاند. مهمترین این دشتکها  عبارتاند از : میدان میشان، تخت نادر، چمن شاه نظر و تخت رستم

 
  در دامنههای شمالی الوند  درههای پر آبی مانند : دره برفین، دره گنجنامه، دره عباس آباد، دوزخ دره، دره  گوساله، دره کیوارستان، دره سیمین دره، دره مرادبیگ، دره دیوین، دره قز، دره  حیدریه و غیره وجود دارد و درههای مصفایی نیز در دامنه جنوبی الوند واقع است، از  جمله دره سرکان، دره آرتیمانی، دره فاران، دره گزندر، دره شهرستانه و غیره.
 
 
  حوض نبی: از مشهورترین  چشمههای الوند حوض نبی است که از زیر صخرهای بزرگ در زیر قلهٔ الوند سرچشمه گرفته،  در جهت شمالی به سمت تخت نادر سرازیر میگردد و دارای آبی بسیار خنک و گواراست.
  چشمهٔ تخت نادر: در ابتدای  تخت نادر واقع است و چشمهای نسبتاً پرآب است.
  چشمهٔ کلاغلان : چشمهای  دائمی است که در چمن زار کلاغلان جاری است و آب مصرفی روستای درهمرادبیگ را تامین  میکند.
  چشمه قاضی : در درهمرادبیگ  جاری است و آب مصرفی روستای درهمرادبیگ را تأمین میکند.
  چشمه ملک: سرچشمهٔ  رودخانهای است که در درهٔ دیوین جریان دارد.
  هفت چشمه : این چشمه در  دامنهٔ جنوبی چهار قله و در جادهٔ منتهی به تویسرکان جاری است.
  چشمه خسرو: چشمه خسرو در  مسیر یخچال به کلاهقاضی در جریان است.
  بهشت آب : در سمت درهٔ  کیوارستان و جنوب قلهٔ الوند چشمهٔ کوچکی است که از شکاف صخرهای بیرون میآید و در  سالهای کم آب، آب آن کاهش میيابد و گاهی در تابستانها به خشکی میگراید.
  چشمه افعی : این چشمه در  دامنهٔ دوزخدره واقع است.
  چشمهٔ آب مروارید:  چشمهایست پر آب و بسیار گوارا که آب این چشمه و چشمه افعی از مسیر رودخانه و فرجین  میگذرد. در حوالی چشمه مروارید، نوعی درخت بید به نام «مروار» روئیدهاست و شاید به  همین دلیل یا به خاطر زلال بودن آب این چشمه، نام مروارید بر آن نهادهاند.

در ادامه تصاویری اختصاصی از این کوه ارایه می شود.

-----------------------------------------------------
منبع: ویکی پدیا فارسی (http://fa.wikipedia.org)
لینک به مطلب:
الوند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%86%D8%AF)
عنوان: آشنایی با قله علم کوه در کلاردشت چالوس استان مازندران
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۶ آبان ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۰:۵۵
آشنایی با قله علم کوه در کلاردشت چالوس استان مازندران


قله علم‌کوه  با ارتفاع  ۴۸۰۰ متر است که در منطقه تخت سلیمان  واقع شده‌است.

قله علم کوه پس از دماوند، دومین قله مرتفع ایران به شمار می‌رود.

بیشتر شهرت این قله به خاطر دیواره‌ایست که در دامنه  شمالی آن واقع است و دارای فنی‌ترین و سخت‌ترین مسیرهای سنگ نوردی و دیواره نوردی در ایران است.  این دیواره در ایران، جایگاهی مانند کی ۲ در جهان را داراست.




اثر طبیعی و ملی علم کوه
 
این اثر با مساحتی بالغ بر 4077 هکتار طی مصوبه شماره 222 مورخ 21/3/81 شورایعالی محیط زیست به مجموعه مناطق تحت مدیریت سازمان پیوست.

موقعیت جغرافیایی:

این اثر با 4035678 تا 4019467 عرض جغرافیایی و 500859 تا 492151طول جغرافیایی در20 کیلومتری جنوب غربی شهر کلاردشت و در استان مازندران واقع گردیده است.


ویژگی های منطقه:

 قله علم كوه به سبب برخورداري از قابليت هاي مناسب كوهنوردي نظير قله هاي مرتفع متعدد و يخچالها و ديواره هاي صعب العبور و چشم اندازهاي بي نظير، هر ساله پذيراي هزاران گردشگر طبيعي، كوهنوردان و صخره نوردان از سراسر كشور و ساير نقاط جهان مي باشد. از گونه های جانوری میتوان از كل و بز، خرس قهوه اي، پلنگ، گرگ، شغال، روباه، كبك دري و معمولي و از گونه های گیاهی میتوان از ارس خزنده، گياهان بالشتكي نظير كلاه ميرحسن، چوبك و گون نام برد.

 
(http://kelardasht.persiangig.com/Alamkooh/alamkooh.jpg)

منطقه تخت سلیمان ( علم کوه ) واقع در سلسله جبال البرز و قسمت بزرگی از آن تحت عنوان البرز فزبی محسوب می گردد این ناحیه بزرگ کوهستانی با داشتن حدود تقریبی 200 قله بالای 4000 متر از شمال به سواحل دریای مازندران و از غرب به دره رودخاه کرج چالوس از شرق به منطقه الموت و سه هزار و از جنوب به منطقه طالقان محدود می گردد .


مسیر صعود :

برای صعود به قله اصلی علم کوه مناسبترین وساده ترین مسیر از طریق مرزن آباد به کلاردشت بخش حسن کیف و آبادی رودبارک می باشد از رودبارک رو به جنوب با وسیله نقلیه کمک دار می توان تا ونداربن و از این نقطه به تنگ گلو و حصار چال می توان رسید از ابتدای تنگ گلو تا مرکز حصار چال بطور متوسط به 3 ساعت زمان نیاز است و از حصار چال از یال شرقی موسوم به مرجیکش می توان بین 4 تا 5 ساعت به قله علم کوه صعود کرد .


آب و هوا :

پائیز و زمستان علم کوه مواجه با برف بسیار سنگین و طوفان و بوران و ریزش متوالی بهمن های سنگین همراه است بهار هر سال نیز این وضعیت ادامه دارد و در تابستان هوا معتدل تر می باشد با د غالب از جناح غربی و از منطقه سه هزار بر ناحیه می وزد و آب مصرفی در سرچشمه های متعدد آن بوفور یافت می گردد منطقه علم کوه چون سبلان دارای یخچال های بزرگ دائمی است که از هر سوی آنرا در بر گرفته اند .


عنوان: آشنایی با دریاچه ولشت در کلاردشت در شهرستان چالوس در استان مازندران
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۶ آبان ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۸:۳۹
آشنایی با دریاچه ولشت در کلاردشت در شهرستان چالوس در استان مازندران


دریاچه کوهستانی ولشت در جنوب غربی شهر چالوس و در شمال شرقی کلاردشت و در ارتفاع 920 متری از سطح دریا قرار دارد.

وسعت دریاچه ولشت نزدیک به ۱۵ هکتار و عمق متوسط آن ۲۰ متر می‌باشد. حجم آب دریاچه حدود سه میلیون متر مکعب برآورد شده و شیرین است.

دریاچه ولشت یکی از 10 دریاچه آب شیرین کشور محسوب می شود 

مسیر دسترسی به آن از شهر چالوس و از طریق کندوان و محور ارتباطی چالوس به تهران آغاز و پس از طی بیست و سه کیلومتر و بعد از پل کجور و گذر از سربالایی ها و پیچ های جنگل تا کنار دریاچه ادامه می یابد. دریاچه ولشت به دلیل چشم انداز سبز و طبیعت منحصر به فرد آن از جمله دیدنی ترین میراث طبیعی کشور محسوب می شود که این امر هر ساله بسیاری از گردشگران را برای بازدید از این منطقه جلب می کند. حضور گردشگران بدون نظارت طی سال های گذشته  طبیعت این منطقه آسیب پذیر و اکوسیستم طبیعی آن را دگرگون کرده است.
عنوان: لرستان سرزمین شقایقها
رسال شده توسط: saeed. در ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۲۶:۲۸
 استان لرستان، یکی از استان‌های غربی ایران است. این استان ۲۸٫۲۹۴ کیلومتر مربع مساحت دارد و جمعیت آن در سرشماری سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۱٫۷۱۶٫۵۲۷ نفر گزارش شده‌است این استان سیزدهمین استان ایران از نظر جمعیت می‌باشد و یکی از استان‌های پرجمعیت ایران به شمار می‌رود.خرم‌آباد مرکز استان و بروجرد دومین شهر بزرگ آن است. طبق آمار ۱۳۸۵، خرم‌آباد بیست و دومین شهر بزرگ ایران و بروجرد بیست و هشتمین شهر بزرگ کشور است. لرستان سرزمینی کوهستانی است و غیر از چند دشت محدود، سراسر آن را کوههای زاگرس پوشانده‌است. اشترانکوه با ۴۰۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان و پست ترین نقطه آن در جنوبی ترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد بر اساس یافته‌های باستان شناسی این منطقه یکی ازنخستین سکونتگاه‌های قدیمی بشر است و مفرغ لرستان از شهرت باستان‌شناسی زیادی برخوردار است.
استان لرستان از شمال با استان‌های همدان و مرکزی، ازشرق با استان اصفهان، ازجنوب با استان خوزستان و از غرب با استان‌های کرمانشاه و ایلام همسایه‌است. همچنین این استان از طریق باریکه‌ای در سمت جنوب شرقی دارای مرز بسیار کمی با استان چهارمحال و بختیاری نیز می‌باشد.
استان لرستان به لحاظ اقلیم و هواشناسی یک استان چهار فصل است و دارای آب وهوای متنوعی است، این تنوع از شمال به جنوب و از شرق به غرب کاملا محسوس است.زمستان هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک ادامه دارد قسمتهای جنوبی آن دارای هوایی مطبوع و بارانی است. اختلاف ثبت شده در شهرهای استان لرستان بین حداکثر و حداقل مطلق دما بیش از ۸۰ درجه سانتیگراد است. حداکثر دمای ثبت شده ۴۷/۴ وحداقل دمای مطلق ثبت شده ۳۵- است. میزان بارش سالانه در استان لرستان به طور متوسط بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلی متر در نوسان است.

بطور کلی در استان لرستان سه ناحیه مشخص آب و هوایی دیده میشود:

سرد کوهستانی

این ناحیه زمستانهای پر برف و بسیار سرد و تابستانهای معتدل دارد. این ناحیه در قسمتهای شمال، شمال غربی و شرق لرستان قرار دارد. تعداد روزهای یخبندان در برخی از نقاط این ناحیه به بیش از ۷۰ روز می‌رسد. در این ناحیه با ریزش اولین برف زمستان طولانی شروع می‌شود و فصل بهار و پاییز در این ناحیه کوتاه است. مناطق بروجرد، دورود، ازنا، الیگودرز، نورآباد، و الشتر که بیش از ۱۴۰۰ متر ارتفاع دارند دارای این آب وهوا هستند.

متعدل مرکزی

این ناحیه حد واسط ناحیه کوهستانی شمال، شمال شرق و ناحیه پست جنوبی استان است. به علت ارتفاع کمتر، ریزش‌های جوی زمستانی و بهارهٔ آن به صورت باران بوده و بندرت یخبندان روی می‌دهد. بهار در این ناحیه از اوایل اسفند شروع شده و در اردیبهشت ماه به علت افزایش گرما، تابستان زودتر شروع می‌شود. خرم آباد و اطراف آن دارای این نوع آب و هوا می‌باشد.

گرم جنوبی

این ناحیه استان که حداقل ارتفاع را داراست و به علت تاثیر بادهای گرم خوزستان و کم بودن عرض جغرافیایی و نبودن ارتفاعات بلند حداکثر دما را در تابستان دارا می‌باشد. مقدار باران در این ناحیه به حداقل خود می‌رسد. پلدختر و بخش پاپی دارای این نوع آب وهوا است که فصل برداشت محصولات کشاورزی آن چند ماه زودتر از سایر نواحی استان شروع می‌شود.
عنوان: تاریخ سکونت درخرم آباد
رسال شده توسط: saeed. در ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۴۲:۴۹
شهری که امروزه به نام خرم‌آباد نام برده شده‌است، از نخستین سکونت گاه‌های مردم ایران به شمار می‌رود. غارهای مسکونی دره خرم‌آباد که از آن جمله می‌توان به غارهای کنجی ، یافته ، پاسنگر ، گراجنه و اشکفت قمری نام برد که حاوی آثار زندگی انسان غار نشین در دوره‌های موسترین، بارادوستی و زارزی بوده‌است. بنابر تاریخ گذاری‌هایی از راه آزمایش رادیو کربن در غارکنجی واقع در دره خرم آباد قدمت آثار آن متجاوز از ۴۰ تا ۵۰ هزار سال پیش است.گزارش و نتیجه پژوهش و بررسی‌های دکتر فرانک هو استاد دانشگاه رایس آمریکا و همکارش، فلانری و دیگر پژوهشگران همراه ایشان که در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ خورشیدی در لرستان انجام گردید و به سال ۱۹۶۷ در آمریکا منتشر شد در بردارنده اطلاعات ارزشمندی از دوره پیش از تاریخ خرم آباد است. فرانک هول در مورد پژوهش‌های خود در دره خرم آباد این چنین می‌نویسد:

   بهترین اطلاعات ما راجع به سکونت و نحوه امرار معاش انسانهای اواخر دوره چهارم زمین شناسی مربوط به دره خرم آباد لرستان واقع در جنوب غربی ایران است. دره خرم آباد به درازای ۱۵ و پهنای ۱۰ کیلومتر بین کوههای آهکی که به موازات هم کشیده شده‌اند و در ارتفاع ۱۱۷۰ متر از سطح دریا واقع شده‌است. کوههای اطراف آن به صورت یک منبع ذخیره آب در آمده‌اند. دره خرم آباد دارای چشمه‌های آب خنک و تعدادی غار است. به هم فشردگی این دره و وجود غارهای متعددی که به وسیله انسانهای پیش از تاریخ اشغال گردیده، سبب شد که ما این دره را مرکز تحقیقات مربوط به دوره پالئولیتیک میانه دیرینه سنگی قرار دهیم. تا کنون ما ۱۷ محل از اقامتگاههای انسانی دوره دیرینه سنگی را در این دره یافته‌ایم آنچه مسلم است این است که با تحقیقات بیشتر می‌توان محل‌های بیشتری پیدا نمود. از این ۱۷ غار، دست کم ۵ غار از آنها مربوط به دوره دیرینه سنگی بوده و شامل تمدن دوره میانه دیرینه سنگی و متجاوز از شش غار دیگر متعلق به دیرینه سنگی فوقانی و شامل تمدن بارادوستی است،دو غار دیگر نیز مربوط به پایان دیرینه سنگی فوقانی و شامل تمدن زارزی بوده شاید شش غار دیگر نیز مربوط به دیرینه سنگی فوقانی باشند.آثار خرم آباد حاکی از سکونت دامنه دار و مداومی در زاگرس هستند.

خایدالو

به نظر بسیاری از محققان شهر خرم‌آباد فعلی زمانی شهر مهم عیلامی یعنی خایدالو برجای آن قرار داشته‌است.همچنین بسیاری از محققان بر این عقیده هستند که شهر قدیمی شاپورخواست در دوره ساسانی و قرن نخست هجری که دارای اهمیت بسیاری بوده در مکان شهر قدیمی خایدالو و مکان فعلی شهر خرم‌آباد قرار داشته‌است. هنوز بقایایی از دیوارهای بزرگ و پهن که از سنگ و ملاط به سبک دوره ساسانی از مکان کنونی شهر تا روستای تیربازار وجود داشته‌است دیده می‌شود. در اواخر قرن ششم خاندان اتابکان لر کوچک شهر خرم‌آباد را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کرده و آن را توسعه دادند.احتمالا در اثر حمله مغول بخش عمده‌ای از شهر ویران شده‌است.

شاپورخواست

شاپورخواست به عقیده بسیاری از مورخین و محققین نام باستانی شهر خرم‌آباد کنونی بوده‌است. بسیاری از محققان بر این عقیده هستند که شهر قدیمی شاپورخواست که به دستور شاپور اول در دوره ساسانی و قرن نخست هجری بنا شده‌است در مکان فعلی شهر خرم‌آباد قرار داشته‌است.در کتب مورخین و جغرافیا نگاران دوره اسلامی اطلاعات ارزنده‌ای در رابطه با شهرهای لرستان نوشته شده‌است که در شناسایی موقعیت آنها کمک می‌کند . براساس این متون شاپورخواست یکی از شهرهای مهم این منطقه محسوب شده که در طول این دوران از عمران و آبادانی برخوردار بوده‌است.در لرستان آثار و مناطقی منسوب به شاپور ساسانی وجود دارد که از آن جمله می‌توان از شهر شاپورخواست ، دژ شاپورخواست ،پل شاپوری ، پل شاپوری کاکارضا و شاهپورآباد در شهرستان الیگودرز نام برد.
عنوان: پاسخ : لرستان سرزمین شقایقها
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۴۸:۵۷
اینم چند عکس از سرزمین زیبای لرستان با مردمی به گرمی آفتاب و پاکی آب.



(http://media.farsnews.com/Media/8902/ImageReports/8902150737/3_8902150737_L600.jpg)

(http://media.farsnews.com/Media/8902/ImageReports/8902150737/14_8902150737_L600.jpg)

(http://www.ostan-lr.ir/ostan-lr/library/upload//amaroettelaat/Image/gardeshgari_lorestan/image004.jpg)



(http://media.farsnews.net/Media/8903/ImageReports/8903171229/2_8903171229_L600.jpg)



(http://sajad252003.persiangig.com/image/DSC03328.JPG)
عنوان: پاسخ : لرستان سرزمین شقایقها
رسال شده توسط: A.Ehsani در ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۸:۴۱
جناب سعیدخان بسیار ممنون .
خانم دلفان منظره های زیبائی بود تشکر ازشما .
عنوان: جاده جنگلی زیبای کلاردشت - عباس آباد
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۴۳:۳۵
متاسفانه نتونستم عکسای زیبایی از این جاده تو نت سرچ کنم ولی چند تا عکس از این جاده زیبا براتون میذارم.


(http://64.40.115.138/file/lu/59/586451/NTg2NDUxfSt7MzUxMDgz.jpg)


(http://eleele.persiangig.com/Shivanama/89-Files/Mr-Keivani-13bedar-kelardasht.JPG)


(http://www.ariagostar.com/xml/saghati/Hichestan.jpg)


(http://www.ariagostar.com/xml/Mah_Di/photo/iran/P1020557.JPG)



(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Abbas_Abad_1.jpg)

عنوان: دیدنی های کلاردشت
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۶:۱۲:۱۶
یه روز یکی از مسافران عزیز از من پرسید : " ببخشید کلاردشت پارک جنگلی نداره؟ " مونده بودم چی جوابش رو بدم، یه نگاهی به دور و برم انداختم و بهش گفتم " کل کلاردشت پارک جنگلیه خدا دادیه "

این تاپیک رو ایجاد کردم تا دوستان بیشتر با کلاردشت و جاهای دیدنیش آشنا بشن.


دیدنی های کلاردشت


(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Alamkooh_1.jpg)


کلار به معنی شهر و آبادی و کلاردشت آبادی بنا شده در دشت را گویند.کلاردشت بهشت ایران منطقه ای که زبانزد خاص و عام،چه در داخل و خارج کشور بوده و یکی از چهار نقطه خوش آب و هوای کره ی زمین می باشد.کلاردشت با قدمت 4000 ساله که اطراف آن را کوه های پوشیده از برف و جنگل های بکر و طبیعی تشکیل داده و در 35 کیلومتری بخش مرکزی سواحل جنوبی دریای کاسپین (خزر) واقع گشته و دارای جاذبه های توریستی و تفریحی بسیار زیادی است.

کوه،جنگل،دشت،دریاچه،رود،آبشار،آب و هوای لطیف،مردمان سازگار و مهمان دوست و برخی آثار و ابنیه های تاریخی در گستره ای نسبتا محدود یکجا گرد هم قرار گرفته اند.منطقه کلاردشت با جاذبه های فراوانش سالانه پذیرای دو میلیون گردشگر داخلی و بیش از دویست هزار گردشگر خارجی است.جالب توجه آنکه کلاردشت از جمله نقاطی در جهان است که تعداد سالخوردگان بیش از یکصد سال آن از دیگر نقاط به مراتب بیشتر است.


موقعیت طبیعی

کلاردشت با وسعتی بالغ بر 113 کیلومتر مربع ( 13 کیلومتر مربع محدوده قانونی شهر و 100 کیلومتر مربع حریم شهری) در ارتفاع 1250 متری از سطح آب های آزاد و در عرض جغرافیایی 36 درجه و 29 دقیقه شمالی و طول 51 درجه و 6 دقیقه شرقی واقع گردیده است.میانگین درجه حرارت سالیانه در کلاردشت 9.9+ ، متوسط حداکثر 32.1+ و متوط حداقل 10.3- درجه سانتیگراد می باشد.متوسط میزان بارندگی سالیانه در کلاردشت حدود 450 میلیمتر اندازه گیری شده است.

جاذبه های طبیعی

توده های کوه های تخت سلیمان با یخچال های عظیم طبیعی چند میلیون ساله و 58 قله بالای 4000 متر در جنوب غربی کلاردشت قرار دارد.

بلندترین قله ی آن علم کوه ( دومین قله ی بلند ایران ) با ارتفاع 4850 متر که نخستین بار در سال 1312 هجری شمسی توسط کوهنورد و نقشه بردار انگلیسی "داگلاس باسک" فتح گردید.دیوار علم کوه با ارتفاع 800 متر و عرض 450 متر مورد توجه بسیاری از کوهنوردان از نقاط مختلف جهان می باشد.

    * دریاچه ولشت با وسعتی حدود 20 هکتار در ارتفاع 1050 متر واقع گردیده و ژرفای گودترین نقطه آن 30 متر می باشد.
    * آبشار زیبای اکاپل در امتداد رود زیبای سردآبرود در غرب محله رودبارک.
    * جاده و جنگل انبوه مسیر کلاردشت-عباس آباد از زیباترین جاذبه های طبیعی منطقه است.
    * جاده جنگلی گرک پس.
    * ملک جوب: احداث ملک جوب به ملک شاه سلجوقی نسبت می دهند، این جوی آب زیبا از رود سردآبرود منشعب و در مسیری جنگلی به منطقه بیرون بشم می رسد.
    * آب گرم تلو یا تل او ( آب تلخ ) در رودبارک و آب گرم واحد در روستای واحد قرار دارد.



عنوان: پاسخ : دیدنی های کلاردشت
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۷:۱۰:۵۷
جاذبه های تاریخی،فرهنگی

از آثار و اشیایی که از کلاردشت به دست آمده است معلوم می شود که قسمتی از این منطقه در ادوار باستان ( حدود 4000 سال پیش ) آباد و دارای ساکنین و تمدن بوده است.گذشته از ظروف سفالی،مجسمه و آلات و ادوات مفرغی که در خلال کاوش های باستان شناسی کشف شده گنجینه ای نیز در سال 1318 خورشیدی شامل سه پارچه ظروف زرین به همراه یک تیغه کارد طلا، و تعدادی ظروف سفالین در حین عملیات ساختمان کاخ سلطنتی بدست آمده که امروز بنام مجموعه زرین کلاردشت در موزه ملی ایران نگهداری می شود.

(http://kelardasht.persiangig.com/kelardasht/Shir.jpg)

مهمترین جاذبه های کلاردشت در این زمینه عبارتند از :

بقایای تپه باستانی کلار با قدمت 4000 ساله،کاخ کلاردشت در اجابیت،هتل نیمه ساخته مربوط به دوران پهلوی اول ( رضا شاه ) در حسن کیف.


(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/hotel_1.jpg)
عنوان: پاسخ : دیدنی های کلاردشت
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۷:۲۴:۱۹
.::مناظر دیدنی کلاردشت::.

 

علم کوه وتخت سلیمان

 قله علم کوه به ارتفاع 4845 متر بلندترین قله ایران پس از دماوند است.شکوه 58 قله بیش از 4000 متر،یخچال طبیعی و دائمی علم چال و اسپیلت و نیز دیواره 800 متری علم کوه،کوهنوردان را بدین جا رهنمون می سازد. قرارگاه فدراسیون کوهنوردی رودبارک واقع در دره رودبارک اطلاعات بیشتر را در اختیار کوهنوردان عزیز و گرامی می گذارد.

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/AlamKooh_2.jpg)

تنگه رودبارک

این تنگه شهرت جهانی خود را مدیون واقع شدن در مسیر منتهی به صعود به قله علم کوه و دیگر قلل منطقه تخت سلیمان می داند.مضاف بر آنکه رودخانه سردآبرود در جوار درختان کهن این تنگه زیبا میگذرد.

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Tange_Roodbarak_2.jpg)

جاده جنگلی کاردشت-عباس آباد

زیباترین جاده جنگلی کشور که دو شهر کلاردشت و عباس آباد را به یکدیگر متصل می کند.وجود درختان سرسبز،زیبا،بلند و کشیده در کنار جاده و جاری بودن سرچشمه های مختلف در دره های این جاده طراوت خاصی به آن بخشیده و طبیعتی پر جاذبه برای مسافران و مشتاقان منطقه پدید آورده است.


(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Abbas_Abad_1.jpg)

جاده جنگلی گرک پس

مسیر این جاده از خیابان سردار جنگل (نصیری) شروع شده و پس از عبور از میان جنگل انبوه و زیبا به محوطه کاخ اجابیت وصل می شود.سکوت و طبیعت زیبایی که در اطراف این جاده حکم فرماست با آواز پرندگان می شکند.محیط مناسبی را برای پیاده روی و گردش بوجود آورده است.

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Garak_pas_1.jpg)

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Garak_pas_2.jpg)

تپه باستانی کلار

قلعه و شهر باستانی کلار که قدمت آن به 4000 سال پیش می رسد هم اکنون از آثار و بقایای آن تپه ای به جای مانده بنام تپه کلار که در ضلع شرقی دشت مرکزی در مجاورت آبادی لاهو واقع شده است.این تپه دارای مساحتی حدود 5 هکتار و ارتفاع آن از سطح دشت بین 7 تا 12 متر می باشد و به شماره 489 در فهرست آثار تاریخی ایران ثبت گردیده است.

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Tpe_Kelar_111.JPG)

رودخانه سردآبرود

رودخانه سردآبرود با آب صاف و زلال با شیبی تند از کوه های علم کوه و تخت سلیمان سرچشمه می گیرد و پس از عبور از محله های مختلف کلاردشت با بوجود آوردن مناظر بدیع و چشم نواز در اطراف مسیر حرکت خود چشم هر بیننده ای را به خود خیره می سازد تا اینکه در دریای کاسپین ( خزر ) آرام گیرد.

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/SardAbrood_1.jpg)

ملک جوب

احداث ملک جوب را به ملک شاه سلجوقی نسبت می دهند.این جوی آب زیبا و باستانی از رود زیبای سردآبرود منشعب و پس از طی مسیری طولانی و جنگلی به منطقه بیرون بشم می رسد.نکته بسیار قابل تامل و توجه اینکه ساخت این جوی آب در آن دوران به جهت انتقال آب آشامیدنی و کشاورزی از سردآبرود به دهستان های بیرون بشم کلاردشت بوده است.


(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Malek_joob_1.jpg)

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Malek_joob_2.jpg)

آبشار زیبای اکاپل

آبشار زیبای اکاپل در امتداد رود زیبای سردآبرود در غرب محله رودبارک.

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Akapol_1.jpg)

دریاچه ولشت

دریاچه ولشت با وسعتی حدود 20 هکتار در ارتفاع 1050 متر واقع گردیده و ژرفای گودترین نقطه آن 30 متر می باشد.

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Valasht_1.jpg)

(http://kelardasht.persiangig.com/LOVABLE_kelardasht/Valasht_2.jpg)
عنوان: جاذبه های لرستان
رسال شده توسط: saeed. در ۱۹ آبان ۱۳۸۹ - ۰۰:۴۳:۲۶
نگین اشترانکوه دریاچه گهر
درشرق استان لرستان ودر دامنه ارتفاعات اشترانكوه ( اشترانكوه با 4150 متر ارتفاع بلندترين نقطه استان لرستان است ) ، درياچه هاي دائمي و شيرين ((گهر بالا)) و((گهر پايين )) قرار دارند.درياچه گهر يكي از زيباترين درياچه هاي كوهستاني كشور مي باشد
اين درياچه از ذوب برف هاي اشترانكوه و انباشت آب آن در پشت سد يا آب بندي كه از ريزش كوه پديد آمده است . فراواني نسبي آب هاي ورودي به اين درياچه باعث مي شود ، سر ريز آب آن به درياچه پاييني (بزرگ ) بريزد . طول درياچه اصلي گهر را ۵/۱ كيلومتر و عرض متوسط آن را ۶۰۰ متر برآورد كرده اند . حداكثر عمق درياچه ۲۸ متر و مساحت آن در حدود ۱۰۰ هكتار و در ارتفاع 2400 متري ازسطح دريا وتنها داراي يك راه مالرو وصعب العبور به دامنه است . درياچه گهر مانند آبگيري است كه از چشمه ها ، آبشارها و سراب هاي اشترانكوه پر شده و آب آن در تابستان و زمستان ثابت است . بيش تر سطح درياچه گهر در زمستان يخ مي بندد .
انواع بوته ها ، درختان تنومند بيد ، گياهان و گلهاي زيباي پيراموني ، اطراف درياچه را به صورت يك پارك طبيعي شگفت انگيز در آورده است . زيبايي خيره كننده و چشم اندازهاي بديع درياچه سبب شده است هر ساله ، با وجود سختي راه ، انبوهي از مردم لرستان ، استانهاي اطراف و ديگر نقاط كشور ، با پاي پياده يا سواره به ديدن درياچه و زيبايي هاي آن بروند و چند روزي از اوقات فراغت خود را در آنجا سپری کنند.
عنوان: پاسخ : جاذبه های لرستان
رسال شده توسط: saeed. در ۱۹ آبان ۱۳۸۹ - ۰۰:۵۰:۵۵
دریاچه کیو
دریاچه کیو در شمال غرب شهر خرم آباد قرار گرفته‌است.مساحت دریاچه هفت هکتار و عمق آن بین سه تا هفت متر است.این دریاچه از ارزشهای توریستی درون شهری برخوردار بوده و همچنین زیستگاهی مناسب برای جانوران آبزی و پرندگان بومی و مهاجر است. کیو در گویش لری مردمان خرم آباد به معنی کبود رنگ و آبی است و دلیل استفاده آن آب زلال و عمیق این دریاچه‌است که به رنگ آبی و نیلی دیده می‌شود.
این دریاچه به شهر خرم آباد جلوه خاصی داده و در کنار جاذبه‌های تاریخی فراوان در دره خرم آباد و چشمه‌های پر آب شهر را در ردیف یکی از شهرهای زیبا و توریستی قرار داده‌است . آب دریاچه از چشمه تامین می‌شود و به لحاظ ویژگی‌های خاص خود می‌تواند به عنوان یکی از مراکز جذب توریست تبدیل شود .در کنار این دریاچه امکانات تفریحی ،شهربازی و چشم انداز زیبایی وجود دارد.کیو یک دریاچه فصلی است و همچنین در سال‌های اخیر با توجه به شدت گرفتن خشکسالی‌ها در کشور و در لرستان این دریاچه زیبا، تقریبا در حال خشک شدن است و تا حدی زیبای‌های آبی رنگش را از دست داده‌است.
عنوان: پاسخ : جاذبه های لرستان
رسال شده توسط: saeed. در ۱۹ آبان ۱۳۸۹ - ۰۰:۵۷:۲۳
آبشار آب سفید الیگودرز

   آبشار آب‌سفید یکی از آبشارهای استان لرستان است. این آبشار در جنوب شرقی این استان و در دامنه کوههای زاگرس و در کنار کوه بلند قالی کوه در بخش بشارت زلقی از شهرستان الیگودرز قرار گرفته‌است. و دسترسی به آن با جاده از شهر الیگودرز واز جاده الیگودرز بزنوید امکانپذیر است آب این آبشار از دل تونلی در دل یک کوه سنگی بیرون می‌آید و با توجه به ارتفاع 69 متری آبشار بیرون آمدن چنین آبی از دل کوه شگفت آور است این ابشار به رود رودبار لرستان ( آب زالکی ) می‌پیوندد و سرانجام به دز میریزد .

    پهنای آن در فصل پرآبی حدود 15 متر می‌باشد.می‌توان گفت به علت اینکه آب آن به صورت مخلوط با هوا بر اثر برخورد با سنگها به شکل حباب سفید در می‌آید به آب سفید معروف شده.در مسیر الیگودرز به آبشار مکانهای زیبای قرار دارد که حیرت هر بازدید کنندهای را بر می‌انگیزد.خود آبشار در درهای تاریک که در اثر فعالیتهای زمین شناختی و فرسایش توسط آب در چند هزار سال بوجود آمده قرار دارد.
عنوان: کوهنوردی در کلاردشت
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۹ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۴:۵۲
کوهنوردی در کلاردشت


علم کوه و تخت سلیمان در کلاردشت


::علم کوه و تخت سلیمان،آلپ ایران:: ::علم کوه دومین قله بلند ایران::


(http://kelardasht.persiangig.com/Alamkooh/alamkooh.jpg)چ


قله علم کوه ۴۸۵۰ متر

قله مرتفع علم کوه با ارتفاع 4850 متر در مرکز رشته کوه تخت سلیمان در استان مازندران بخش کلاردشت قرار گرفته است.این قله پس از دماوند با 5671 متر ارتفاع، دومین قله مرتفع ایران است.این منطقه با بیش از 45 قله بالای 4000 متر و  یخچالها و برفچالها و دیواره هایش مشهورترین ارتفاعات ایران و نامی آشنا برای کوهنوردان داخلی و خارجی می باشد.

منطقه "علم کوه" و "تخت سلیمان" در بین کوهنوردان خارجی به "آلپ ایران"  مشهور است .

"دیواره علم کوه با ارتفاع 700 متر و عرض 450 متر جزو هشت دیواره سخت گذر دنیا است."


 (http://kelardasht.persiangig.com/Alamkooh/alamkooh02.jpg)
عنوان: گویش لری
رسال شده توسط: saeed. در ۱۹ آبان ۱۳۸۹ - ۲۱:۴۹:۳۵
گویش‌های لُری

نزدیک‌ترین گویش‌های ایرانی به زبان فارسی هستند.زبان لری همانند زبان فارسی نواده‌ای از زبان پارسی میانه است و واژه‌های آن همانندی بسیاری با فارسی دارد.. ریشه زبانهای ایرانی لری-بختیار مانند زبان فارسی به پارسی میانه(پهلوی ساسانی) و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان(زبان هخامنشیان) برمیگردد ویژگی‌های زبان لری نشان می‌دهد که چیرگی زبان‌های ایرانی در منطقه کنونی لرستان در تاریخ باستان از سوی ناحیه پارس صورت گرفته و نه از سوی ناحیه ماد،زبان‌شناسانی دیگر لری را یک پیوستار زبانی از گویش‌های ایرانی جنوب غربی بین گونه‌های فارسی و کردی دانسته‌اند،که میان مردم لُر در غرب و جنوب غرب ایران رایج است و خود از سه گویش جدا تشکیل می‌شود که عبارتند از گویش لرستانی، بختیاری و لری جنوبی (کهگیلویه و ممسنی و بویراحمدی) و در دو سوی پیوستار با انواعی از زبان‌های کردی و فارسی شانه به شانه‌است.به عبارت دقیق تر این خانواده یک گروه جدا اما مرتبط از چند زیر گروه پیوسته از ایلات و طوایف است، شناخته شده‌ترین این گروهها عبارتند از فیلی یا لر کوچک و بختیاری، بویراحمد، کهگیلویه و ممسنی (چهار گروه اخیر لر بزرگ را تشکیل میدهند). فیلی بیشتر به پیشکوه و پشتکوه تقسیم می شود، چند گروه کوچکتر دیگر هم هستند.

جغرافیای گویش لُری

گروهی از آریایی‌ها پس از حرکت از خاستگاه شمالی خود سرتاسر نوار غربی را درنوردید تا به دریای پارس رسید. در این کوچ، دسته‌هایی در سرتاسر نوار غربی از شمال تا جنوب در بخشهای گوناگون ایران پراکنده شدند، از همین روی پیوندهایی میان گویش‌های کنونی در استانهای کردستان ، کرمانشاه ، ایلام، لرستان ، چهار محال و بختیاری ، کهگیلویه و بویراحمد و بخش هایی از خوزستان ، اصفهان و فارس دیده می‌شود. منطقه جغرافیای استفاده از این زبان جنوب غربی خاک ایران امروزی را در بر می‌گیرد. به گمان پرویز ناتل خانلری، گویش‌های لری در برگیرنده گستره وسیعی از واژگان زبان پار  میانه و بکارگیری فراوان آنها بصورت زنده در محاورات روزمره می‌باشد.به طور دقیق تر می توان گویش‌های لری را به مناطق جغرافیایی زیر تقسیم کرد

۱ . لرهای بختیاری : استان چهار محال و بختیاری ، قسمت اعظم خوزستان، شرق لرستان و قسمتهایی از استان اصفهان.

۲ . لرهای ثلاثی : بروجرد ، ملایر ، نهاوند ، تویسرکان و بخش هایی از کنگاور و شازند.

۳ . لرهای ممسنی و رستم : نورآباد ممسنی ، شهرستان رستم قسمتهایی از کازرون و استان بوشهر.

۴ . لرهای کهکیلویه و بویراحمدی : استان کهکیلویه و بویراحمد ، دیلم           و گناوه در استان بوشهر و قسمتهایی از خوزستان.

۵ . لرهای فیلی : خرم‌آباد ، دورود ، دوره ،اندیمشک ، پلدختر، دره شهر، دهلران ، لوشان ، وقسمتهایی از شوش و قزوین

 
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: DiYakO در ۸ آذر ۱۳۸۹ - ۰۱:۴۸:۰۳
لجه مان

پ چرا حرف نزنیمان همدانی /  چرا قدر لجه مانه ندانیم

کوجا می جورم لجه به ای شیرینی   /  جان م لنگشه جایی می وینی؟

بیایم برای لجه مان کاری کنیم   /  ا جای که بینیشیم براش زاری کنیم

ایسواته دارم حرف میزنی تهرانی   /  سرخور مگه خودت لجه نداری؟

همش دوس داری اصول تهرانیاره دراری؟   /  مگر ا خودت اخدیار نداری؟

اوجوری برات بگم عزیزوم جانوم  /  طاقت اوجو حرف زدنه ته نداروم

پ بیا همدانی حرف بزنیم تا می تانیم  /  بیا تا قدر لجه مانه خوب بدانیم
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: DiYakO در ۸ آذر ۱۳۸۹ - ۰۱:۵۳:۲۰

آمدی لب بان تکاندی جل  /  منم برات شاندم بالا یه دسه گل

روز اول که دیدمت سر پل  /  او گلدارات کردش منه خل

چار ستون بدنوم همگی شل  /   گفتم ماخامت زدی بشوم زل

دیه بازی نکن برای م رول  /  بیا تا قل بیعلیم میان قل
عنوان: پاسخ : آموزش لهجه همدانی
رسال شده توسط: DELFAN در ۹ آذر ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۶:۱۸
با سلام


 تشکر می کنم از کار زیباتون و امیدوارم مستمر باشه، موفق باشید.


 مطالعه که می کردم احساس کردم به زبان کرمانشاهی هم شباهت داره.

عنوان: همه چيز درباره خليج فارس !
رسال شده توسط: DELFAN در ۹ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۵۷:۱۴
خليج فارس

(http://ketabnak.com/images/covers/persian-gulf.gif)

نام پيش‌رفتگي آب درياي عمان است كه بين جنوب ايران و شبه‌جزيره‌ي عربستان جاي دارد.
اين خليج 990 كيلومتر درازا و در پهن‌ترين جاي خود، نزديك 340 كيلومتر پهنا دارد كه در تنگه‌ي هرمز به كم‌تر از 55 كيلومتر كاهش مي‌يابد.

ميانگين ژرفاي آن 35 متر است و ژرفاي 90 تا 100 متر در جاهايي از آن وجود دارد. يوناني‌ها اين خليج را پرسيكوس مي‌ناميدند و عرب‌ها از گذشته‌هاي دور آن را با نام بحرالفارس مي‌شناختند. امروزه خليج فارس به خاطر سرچشمه‌هاي نفت جهان، كه در پيرامون آن يا در بستر آن جاي دارند، اهميت پيدا كرده است.
نام‌گذاري خليج فارس

كهن‌ترين نام خليج فارس، كه در كتيبه‌هاي آشوري آمده است، نارمرتو (Nar-Merratu) به معناي درياي تلخ است كه به شوري بسيار زياد آب اين دريا اشاره دارد.

در تنگه‌ي هرمز كتيبه‌اي از داريوش اول (داريوش بزرگ) به دست آمده است كه در آن به زبان پارسي باستان چنين مفهومي نوشته شده است:

"دريايي كه از پارس مي‌رود." اين خليج را از زمان ساسانيان درياي پارس مي‌گفتند.

فلاويوس آريانوس، تاريخ‌نگار يوناني كه در سده‌ي دوم پس از ميلاد زندگي مي‌كرده است، در آثار خود از اين خليج با نام پرسيكوس (persikon Karitas) ياد كرده كه به معناي خليج پارس است.

استرابن، جغرافي‌دان يوناني، كه در سده‌ي اول پس از ميلاد مي‌زيست، همين نام را به كار برده است.

در كتاب‌هاي لاتين سده‌هاي ميانه(قرون وسطي)، نام پرسيكوس سينوس (persicus sinus) يا پرسيكوم ماره (persicus mare) به كار رفته است.
در ديگر زبان‌ها زنده‌ي دنيا نيز واژه‌ي پرسيكوس با دگرگوني اندك به كار رفته است.

دانشمندان مسلمان، چه عرب‌تبار و چه ايراني‌تبار، در همه‌ي كتاب‌هاي جغرافيايي و تاريخي، از خليج فارس با نام بحرفارس، البحرالفارسي يا خليج‌فارس ياد كرده‌اند.

مسعودي، تاريخ‌نگار و جغرافي‌دان عرب كه در سده‌ي چهارم هجري مي‌زيسته و طي سفري از بغداد به خليج ‌فارس و سپس كرمان، ورارود(ماوراءالنهر) و چين رفته است، مي‌گويد كه:

"درياي عمان دنباله‌ي بحر فارس است".

اصطخري، جغرافي‌دان ايراني سده‌ي چهارم هجري و ابن‌حوقل بغدادي نيز چنين نظري داشته‌اند و در آثار خود همواره
ا ز " بحرفارس" ياد كرده‌‌اند.

ادامه دارد....

از سایت نخبگان جوان
عنوان: تلویزیون وفقر فرهنگی ما
رسال شده توسط: DiYakO در ۹ آذر ۱۳۸۹ - ۲۲:۲۹:۴۴
تلویزیون وفقر فرهنگی ما

فکر موکنم سال 48 یا 49 بود که تلویزیون اوودَن هِمدان، برنامَش ساعت 5 بَد ظُر شرو میشد و اولش سرود شاهنشاهی و بَدِش کارتون بود، ولی ما اَ ساعت چار روشنش میکردیمان و می شنَدیمان جلوش برفک پایدن تا شرو بشه، ولی هر روز سیم آنتنش کنده بود، ینی یا حج خانم خدا بیامرز یا کاربینه مِوقع جارو کشیدن میزد سیم میمّش در می آمد یا باد پیسه یِ هِمدان آنتنشه جابجا میکرد، دیه اُ وخت واویلا بودش، یی نفر میرفدش پشت بان، یی نفر میان حیاط یا حیاط خلوط، یی نفرم جلوی تلویزیون و موگفت ؛ بچرخ بچرخ برو برو خووووووب ، ولی تا ماخواسد گذارش به پشت بان برسه آنتنه اَ شرق میرفدش غرب، خلاصه داستانی بود، و اُ سالا کُلی هِمدانی اَ بان اِفتاد پاین.  فکر موکنم شهیدای زمان جنگ هِمدان کمتر اَ شهیدای آنتن بودن که پشت بان مثد گونی سیب زمینی میفتادن حیاط.
وختی سیم آنتن اَ پشت تلویزیون در می آمد مهَ مثد مکانیکا که میرن زیر ماشین دراز میکشیدم زیر تلویزیون، لامصب اَ یی ماشین پیکانی گُنده تر بود، یی مبل چوب گِردو چار در، مارک شاووب لورنز آلمان، بد کردار خودش بری خودش یی اطاقیه میگرفد، اُ وخت جالب بود که وختی آخر شب سرکار استوار، خانه یِ قمر خانم یا مراد برقی تمام میشد درشه می بستیمان و وا کلید قفلش میکردیمان،  میترسیدیماننکنه برنامه هاش نصمه شب فرار کنن.
خلاصه وختی سیمه ره رد میکردیمان میان سولاخش دو تا پوش کبریت ممتاز میکردیمان بزور لاش که سیمه درنیایه در، یادش بخیر یی همساده ئی داشدیمان چار تا دختر داشد که مه اَ چارتاشانم خوشوم می آمد، کوچوگ و بزرگ، هر وخت سیم تلویزیونشان در می آمد در می آمدن زنگ ماره میزدن که مه برم براشان دوروس کنم، منم یک شادی میکردم و یی قوطو کبیرت می پیچیرم لای کِش زیر شلواریم که برم کارشانه را بندازم، خوبی کبریت به ئی بود که میشد واشش سیمه رم بسوزانی و لخُدِش کنی، دیه کاروم که تمام میشد و در می آمدم در یک قورتی بری دختراش می آمدم که انگار آپولو سینزه فرساده بودم فضا، یادش بخیر دِورانی بود، یادم میایه یی وار که رفده بودم زیر تلویزنشان ،( اِنه اونا وستیگهاووس بود) چشموم اِفتاد به تُک پام و دیدم اکه بووآم درنیایه انگوشدوم زده اَ لای جوراب پشمیه دَر، فِوری پامه جم کردم و سیمه ره تقاندم میان سولاخ و فرار روبه خانه مان
یکی اَ سریالایِ تلویزیونی جالب اُ وختا بغیر اَ اونائی که گُفدَم " پهلوانان بود"  یارو هنر پیشه هه اسمش یادوم نیمیایه، یک سیبیلی گِر میداد که نگو، نه ازئی سیبیلائی که رفیقای ما امروزه در فیسبوک طرفدارشن، سیبیل پهلوانی،  تقریبا چل بیل بود لامصب.!!! ئی پهلوانه اِنقد میان نقشش قورتی بود و ادعاش میشد که جاهل ماهلای احمق تِهران یی روز میان جده کرج تنا گیرش اووده  بودن و اِنقد زده بودنش که جانش درآمده بود و بشش گفده بودن؛ حالا دیدی پهلوان کیه؟
ما مِلت ایران اوجوریمانا ، اُ وخت ماخوای که امام زمان بری کنترل دولت و قانون در مجلس حضور نداشده باشه؟؟!!؟؟
عنوان: پاسخ : همه چيز درباره خليج فارس !
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۱:۲۱


از ديگر دانشمندان و پژوهشگران مسلمان، كه در آثار خود به نام خليج فارس اشاره كرده‌اند، برپايه‌ي پژوهش محمد جواد شكور، مي‌توان نمونه‌هاي زير را نام برد :

• ابن‌فقيه در كتاب البلدان (تاليف 279 قمري )؛ با نام بحر فارس
• ابن‌رسته در كتاب الاعلام النفيسه(تاليف 290 قمري)؛ خليج الفارسي
• ابن‌خردادبه در كتاب المسالك و الممالك(سده‌ي سوم هجري)؛ بحر فارس
• سهراب در كتاب عجايب‌الاقاليم‌السبعه(سد� �‌ي سوم هجري)؛ بحر فارس
• بزرگ‌بن‌شهريار در كتاب عجايب الهند(تاليف 342 قمري)؛ بحر فارس
• اصطخري در كتاب المسالك الممالك و در كتاب الاقاليم(سده‌ي چهارم هجري)؛ بحر فارس
• ابن‌مطهر در كتاب البدء و التاريخ(تاليف 355 قمري)؛ خليج الفارس
• ابن‌حوقل در كتاب صوره‌الارض(تاليف 367 قمري)؛ بحر فارس
• مسعودي در كتاب مروج‌الذهب و در كتاب التنبيه و الاشراف(سده‌ي چهارم هجري)؛ بحر فارس
• ابوريحان بيروني(درگذشته به 440 قمري) در كتاب التفهيم ،خليج پارس و درياي پارس؛ در كتاب قانون مسعودي، درياي فارس و در كتاب تحديد نهايات الاماني، بحر فارس
• نويسنده‌ي ناشناخته‌ در حدود العالم من المشرق الي المغرب(تاليف 372 قمري)؛ خليج فارس و درياي پارس
• مقدسي در كتاب احسن‌التقاسيم في معرفه ‌ال ا قاليم(تاليف 375 قمري)؛ بحر فارس
• محمد‌بن‌نجيب در كتاب جهان‌نامه(سده‌ي چهارم هجري)؛ بحر پارس
• ابن‌بلخي در كتاب فارسنامه(تاليف 500 قمري)؛ بحر فارس
• طاهر مروزي در كتاب طبايع‌الحيوان(تاليف 514 قمري)؛ الخليج‌الفارس
• شريف ادريسي در كتاب نزهه‌المشتاق(سده‌ي ششم هجري)؛ بحر فارس
• ياقوت حموي در كتاب معجم البلدان(سده‌ي ششم هجري)؛ بحر فارس
• زكرياي قزويني در كتاب آثار البلاد(سده‌ي ششم هجري)؛ بحر فارس
• انصاري‌الدمشقي در كتاب نخبه‌الدهر(سده‌ي هشتم هجري)؛ بحر فارس
• ابوالفداء در كتاب تقويم البلدان(سده‌ي هشتم هجري)؛ بحر فارس
• شهاب‌الدين احمد نويري در كتاب نهايه‌الادب(سده‌ي هشتم هجري)؛ خليج فارس
• حمدالله مستوفي قزويني در كتاب نزهه‌القلوب(سده‌ي هشتم هجري)؛ بحر فارس
• ابوحفض‌ابن‌الوردي در كتاب خريده العجايب(سده‌ي هشتم هجري)؛ بحر فارس
• ابن‌بطوطه در كتاب رحله(سده‌ي هشتم هجري)؛ بحر فارس
• قلقشندي در كتاب صبح‌الاعشي(سده‌ي نهم هجري)؛ بحر فارس
• حاجي‌خليفه در كتاب جهان‌نما(سده‌ي يازدهم هجري )
• شمس‌الدين محمد سامي در كتاب قاموس الاعلام(سده‌ي سيزدهم هجري)؛ خليج بصره
• البستاني در دايره‌المعارف البستاني(سده‌ي نوزدهم ميلادي)؛ الخليج العجمي
عنوان: پاسخ : همه چيز درباره خليج فارس !
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۶:۵۸
 پيشينه‌ي دريانوردي

(http://irancartoon.ir/news/archives/mozafari101.jpg)

پيشينه‌ي دريانوردي در خليج فارس به گذشته‌هاي بسيار دور، دست‌كم دو هزار سال پيش از ميلاد، مي ‌ رسد.
مردمان تمدن‌هاي سومر، آكاد، عيلام، همواره بين ميان‌رودان(بين‌النهرين) و موهنجودارو در دره‌ي سند، از اين راه دريايي در رفت و آمد بودند.
كاوش‌ها و پژوهش‌هاي چند دهه‌ي كنوني نشان داده است كه فينيقي‌ها، مردماني آريايي‌نژاد كه در سرزمين‌هاي ساحلي درياي مديترانه(لبنان، بخش‌هايي از سوريه و فلسطين) زندگي مي‌كردند، نخست در جزيره‌ها و سرزمين‌هاي پيرامون خليج فارس زندگي و دريانوردي مي‌كردند.

پس از روي كار آمدن هخامنشيان در ايران، داريوش اول براي كشف سرزمين‌هاي تازه از دريانورداني برجسته‌ي ايراني، فينيقي و ساتراب‌هاي يوناني‌نشين امپراتوري پارس خواست كه براي شناخت بيش‌تر آسيا و ديگر سرزمين‌ها به دريانوردي بپردازند.
به نظر مي‌رسد در زمان همين پادشاه بود كه شناخت ايرانيان از خليج فارس بيش‌تر شد.

با اين همه، كهن‌ترين سند پيرامون دريانوردي در خليج فارس به سده‌ي چهارم پيش از ميلاد باز مي‌گردد .

در آن زمان، دريانوردي به نام نيارخوس به فرمان اسكندر مقدوني براي كاوش در سرزمين‌هاي نه چندان شناخته به سفر دريايي پرداخت.

او سفر خود را در يازدهمين سال فرمان‌روايي اسكندر آغاز كرد و از مصب رود سند به دهانه‌ي تنگ هرمز و از آن‌جا به آب‌هاي خليج فارس رفت و سرانجام در ساحل رود كارون لنگر انداخت.

او در اين سفر از راهنمايي چند دريانورد ايراني، از جمله بگيوس پسر فرناكه، هيدارس بلوچ و مازان قشمي بهره‌مند بود و ماجراي سفر دريايي 146 روزه‌ي خود را در سفرنامه‌اي نوشت كه اصل آن از بين رفته، اما چكيده‌اي از آن در كتاب يكي از تاريخ‌نگاران سده‌ي نخست پيش از ميلاد به عنوان لشكركشي اسكندر، برجاي مانده است.

او هنگام دريانوردي در خليج فارس با فانوس‌هاي دريايي بزرگي رو‌به‌رو شده بودكه تا آن زمان مانند آن را نديده بود و در سفرنامه‌ي خود از آن‌ها به عنوان يكي از شگفتي‌هاي سفرش ياد كرده است.

در زمان ساسانيان، شاپور دوم(ذوالاكتاف) پس از تصرف همه‌ي جزيره‌هاي خليج‌فارس براي جلوگيري از يورش عرب‌هاي باديه‌نشين، جزيره‌هاي بحرين را به صورت ساخلو‌ ( پادگان نظامي) درآورد.

پس از ورود عرب‌هاي مسلمان به ايران و شكست ساسانيان، سراسر خليج‌ جولانگاه بازرگانان مسلمان شد.
اما پس از كاهش نفوذ خليفه‌هاي عباسي، فرمان‌روايان آل‌بويه(سده‌ي چهارم هجري/دهم ميلادي) بار ديگر عمان و بحرين را بخشي از ايران كردند. از آن پس، عمان و بحرين و جزيره‌هاي پيرامون آن، تا نزديك يك سده بخشي از ولايت فارس به شمار مي‌آمد و دولت آل‌بويه فرمان‌رواياني را براي اداره‌ي اين منطقه‌ي دريايي به سيراف و كيش مي‌فرستاد.
اين دو بندر از نظر بازرگاني به چنان اهميتي رسيدند كه كشتي‌هاي چيني بري خريد و فروش كالا در آن‌جا پهلو مي‌گرفتند .
خليج فارس در زمان سلجوقيان نيز اهميت زيادي داشت.
البته، توران‌شاه سلجوقي، از سلجوقيان كرمان، مركز بازرگاني دريايي را از سيراف به كيش جابه‌جا كرد و آرام آرام از اهميت سيراف كاسته و بر اهميت كيش افزوده شد.
اتابكان فارس(قرن هفتم هجري/سيزدهم ميلادي) به فرمان‌روايي اميران كيش پايان دادند و جزيره‌ي هرمز را مركز بازرگاني دريايي كردند.

در آن دوران، اهميت بازرگاني خليج فارس به اندازه‌اي بود كه پيش از كشف دماغه‌ي اميدنيك به كوشش واسكو دي‌گاما (Vasco de Gama) ، دريانورد پرتغالي، خريد و فروش ادويه و ابريشم و ديگر كالاهايي كه براي بازارهاي اروپايي اهميت بسياري داشت، از راه خليج‌فارس به دجله و سپس از ميان‌رودان و باديه شام به بندرهاي سوريه در ساحل شرقي مديترانه، انجام مي‌گرفت و بازرگانان ونيزي كالاها را از اين بندرها به اروپا مي‌بردند .


ادامه دارد..
عنوان: پاسخ : همه چيز درباره خليج فارس !
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۴:۲۸


بيگانگان در خليج فارس‌

شكل‌گيري دولت عثماني و كشورگشايي‌هاي عثماني‌ها به كاهش ارتباط اروپايي‌ها با شرق انجاميد، چرا كه آن‌ها با سيطره بر ساحل درياي سياه، مديترانه و تسلط بر مصر و حجاز، نفوذ زيادي بر اين راه بازرگاني پيدا كردند و از اين رو، اروپائيان از دسترسي آسان به كالاهاي چيني و ايراني محروم شدند و بايد هزينه‌ي زيادي مي‌پرداختند.
كشمكش‌هاي بين ايرانيان و عثماني‌ها نيز بر ناامني راه‌ها افزوده بود.
از اين رو، پرتغالي‌ها به فكر افتادند كه با دور زدن آفريقا به خليج فارس بيايند و كالاهاي ايراني و مرواريد خليج‌فارس را بخرند و آن‌ها را براي فروش به هند ببرند.
سپس، ادويه و كالاهاي هندي را از راه بندر گوا در ساحل هند، خريداري كنند و با دور زدن دوباره‌ي آفريقا به اروپا ببرند. بنابراين، دريانورد پرتغالي به نام آلبوكرك (Albuquerque)در سال 1507 ميلادي براي رسيدن به اين هدف به جزيره ‌ي هرمز وارد شد و آن جزيره از سال 1515 تا 1622 به اشغال پرتغالي‌ها درآمد.

پرتغالي‌ها طي سده‌هاي 16 ميلادي توانسته بودند سراسر خليج‌فارس را زير نفوذ خود درآورند و رفت و آمد كشتي‌ها با اجازه‌ي آن‌ها و پرداخت حق گذر انجام مي‌شد .
در سال‌هاي پاياني اين سده، انگليسي‌ها و هلندي‌ها نيز كوشيدند در اين منطقه نفوذ پيدا كنند.

با اين همه، پرتغالي‌ها هم‌چنان نفوذ خود را داشتند و مي‌كوشيدند بندر بصره را نيز در فرمان خود بگيرند.
اما هنگامي كه در سال 1587 ميلادي شاه عباس صفوي در ايران به قدرت رسيد، بر آن شد كه پرتغالي‌ها را از منطقه‌ي خليج‌فارس بيرون كند.

از اين رو، پس از آن كه در 1621 ميلادي خيالش از سوي عثماني‌ها تا اندازه‌ي آسوده شد، برادران شرلي انگليسي (‌سر رابرت شرلي و سر آنتوني شرلي) را به ايران دعوت كرد تا به كمك آن‌ها پرتغالي‌ها را شكست دهد.

سرانجام، امام‌قلي‌خان، سردار ايراني، توانست پرتغالي‌ها را به كمك كشتي‌هاي انگليسي در 23 آوريل 1622، شكست دهد و پرچم پرتغال را، كه بر فراز قلعه هرمز در اهتزاز بود، پايين آوردند .

با اين همه، بيرون رفتن پرتغالي‌ها راه را براي نفوذ انگليس و هلند در خليج‌فارس هموار كرد.

هلندي‌ها چند بنگاه بازرگاني در برخي بندرها و جزيره‌هاي خليج‌فارس برپا كردند و حتي رقيب بازرگاني انگليسي‌ها شدند.
در آن زمان شركت هند شرقي هلند نفوذ زيادي در جزيره‌هاي اندونزي داشت و داد و ست ادويه را در انحصار خود گرفته بود.
هلندي‌ها در زمان شاه‌ عباس دوم توانستند در صادر كردن ابريشم ايران حق مساوي با انگليس دريافت كنند و در كشمكش با شاه سليمان صفوي براي دريافت امتيازهاي بيش‌تر، برخي جزيره‌ها و بندرهاي ساحلي را تا 11 ماه در فرمان خود گرفتند.

در سال‌هاي پاياني دوره صفوي، به سبب هرج و مرج پس از يورش افغان‌ها به ايران، انگليسي‌ها از فرصت به وجود آمده بهره گرفتند و نمايندگان كمپاني هند شرقي بيش از پيش در منطقه‌ي خليج فارس نفوذ پيدا كردند.

آن‌ها آرام‌آرام برخي از شيخ‌هاي عرب را در جزيره‌ها و سرزمين‌هاي ايران در منطقه‌ي خليج فارس به قدرت رساندند و از آن‌ها در برابر ايران پشتيباني كردند.
مهم‌ترين آن‌ها گروهي به نام خوارج عمان بود كه بحرين را گرفتند و هرمز، كيش و قشم را بخشي از عمان كردند. شاه سلطان حسين صفوي از انگليسي‌ها، هلندي‌ها و فرانسوي‌ها براي سركوبي خوارج كمك خواست، اما نتيجه نگرفت و به‌ناچار از پرتغالي‌ها كمك خواست. پرتغالي‌ها در سال 1719 ميلادي به خوارج يورش آوردند و آن‌ها را شكست دادند.

پس از آن، عمان به درگيري‌هاي دروني دچار شد و قبيله‌اي از عرب‌هاي ايران به نام آل‌هوله، بحرين را كه نزديك 10 سال زير فرمان خوارج بود، گرفتند.
با روي كار آمدن نادرشاه افشار و فروكش كردن هرج و مرج‌هاي سال‌هاي پاياني حكومت صفويان، فرصتي ديگر فراهم آمد كه ايرانيان نفوذ خود را بر خليج فارس بازيابند. ‌سردار محمدتقي‌خان توانست بحرين و مسقط را تصرف كند و نادر با به آب انداختن 30 فروند كشتي در خليج‌فارس تا اندازه‌اي در ايجاد نيروي دريايي در آب‌هاي جنوب ايران كوشيد.

اما آن نيرو نتوانست در برابر نيروي دريايي انگليس چندان پيروز باشد. پس از كشته شدن نادر و هرج و مرج دوباره در ايران، استعمارگران توانستند فعاليت‌هاي ضدايراني خود را از سر گيرند. از جمله، در سال 1167 هجري نيپ‌هوزن ( Kniphavsen ) نماينده‌ي كمپاني هلندي، جزيره‌ي خارك را اشغال كرد.

فرمان‌روايي كريم‌خان زند با اوج كشمكش‌هاي فرانسه و انگليس بر سر هندوستان همراه بود. فرانسوي‌ها در سال 1759 ميلادي به بندر عباس يورش آوردند و مركز بازرگاني انگليسي‌ها را در آن شهر نابود كردند.

انگليسي‌ها مركز بازرگاني خود را به بصره، كه در فرمان عثماني‌ها بود، جابه‌جا كردند و چون هلندي‌ها نيز مركز بازرگاني خود را در بوشهر بسته بودند، زيان بسياري به بازرگاني ايران وارد شد.

در همان زمان، شيخ بندر ريگ به نام ميرمهدا، كه دير زماني خود را رعيت و فرمانب ر ‌دار دولت ايران مي‌دانست، از هرج و مرج در ايران و رقابت هلند و انگليس بهر‌برداري كرد و ‌ عليه صادق‌خان، والي فارس و برادر كريم‌خان شورش كرد.

اما صادق‌خان توانست آشوب ميرمهدا را سركوب كند. ميرمهدا پيش از از آن كه به بيرون فرار كند، همه‌ي سپاهيان و بازرگانان هلندي را كشت و به اين ترتيب به تسلط هلندي‌ها بر خليج‌فارس ‌ پايان داد.

كريم‌خان زند، ميرمهدا را كه به دريازني روي آورده بود، توسط زكي‌خان تعقيب كرد و سرانجام ميرمهدا در بصره كشته شد. با تصرف بصره توسط صادق‌خان ، برادر كريم‌خان ، تسلط ايران بر دهانه‌ي خليج كامل شد.
عنوان: پاسخ : همه چيز درباره خليج فارس !
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۱:۴۶:۵۶
(http://www.irancartoon.ir/photo-links/aghaei010.jpg)

شيخ‌نشين‌هاي خليج فارس

با مرگ كريم خان زند و فرارسيدن سومين هرج و مرج در ايران كه با درگيري‌هاي آقا‌محمدخان قاجار با روسيه در گرجستان همراه شد، انگلستان وضعيت خود را در خليج پايدارتر كرد.
انگلستان به بهانه‌ي مبارزه با برده‌فروشي و دريازني اميران شارجه و رأس‌الخيمه را، كه به قواسم يا جواسم مشهور بودند، طي جنگ‌هايي(1819-1808) به تسليم شدن واداشت. سرانجام، جواسم در 22 دسامبر 1819، پرچم سفيد تسليم را برافراشتند و خود را تحت‌الحمايه(در پشتيباني) بريتانيا قرار دادند. در آن زمان، فتحعليشاه پادشاه ايران بود و بي‌لياقتي او سبب شد كه استعمار بريتانيا بتواند به همه هدف‌هاي استعماري خود برسد.

با آن‌كه حاكمان بحرين و ديگر شيوخ خود را خراجگزار ايران مي‌دانستند و حاكمان فارس علاوه بر فرمان‌روايي بر ايالت فارس خود را حاكم همه‌ي جزيره‌هاي خليج‌فارس مي‌دانستند، دولت انگليس با بستن قرارداد با حاكمان ساحل جنوبي، آن‌ها را متعهد كرد كه بدون اجازه‌ي انگلستان با هيچ دولتي ارتباط سياسي برقرار نكنند.

با بستن قرارداد سري 1903 بين ‌روس و انگليس و كشف نفت در مسجد سليمان و ديگر جاهاي خليج‌فارس انگلستان يك نيروي دريايي نيرومند در آب‌هاي خليج‌فارس و درياي عمان مستقر كرد.

با آغاز جنگ اول جهاني كشتي‌هاي نفت‌كش انگليسي همواره حامل نفت به اروپا و آمريكا بودند. پس از پايان جنگ اول و دوم جهاني به علت آن كه ملت‌هاي آسيايي و آفريقايي از خواب بيدار شده و نهضت‌هاي ضد استعماري خود را آغاز كرده بودند، انگلستان بر آن شد كه خط‌مشي استعماري به شيوه‌ي‌ گذشته و اشغال خليج‌فارس را رها سازد و پس از انعقاد قراردادهاي دو جانبه با هر يك از شيخ‌هاي منطقه، آن‌جا را ترك كند.

انگلستان در سال 1930 كوشيد حكومت يك‌پارچه‌اي از كويت، عدن و ديگر شيخ‌نشين‌ها تشكيل دهد، ولي وجود اختلاف بين رهبران اين سرزمين‌ها از يك سو و مخالفت جدي رهبران سعودي با تشكيل اين فدراسيون، برنامه‌ريزي انگلستان را به دشواري انداخت.

پس از قيام مردم ايران و ملي شدن صنعت نفت، انگلستان براي جلوگيري از تكرار چنين نهضتي در سواحل نفت‌خيز جنوبي، تصميم گرفت كه در 1925 ميلادي، فدراسيوني از امارات عربي تشكيل داده وحتي در نظر داشت كه اميرعبدال، وليعهد عراق، را به رياست اين فدراسيون منصوب كند. ولي دشمني خاندان صعودي با خاندان هاشمي عراق سبب شد كه بار ديگر بريتانيا از اين كار منصرف شود.

در 16 ژانويه 1968 ميلادي،‌ هارولد ويلسن، نخست‌وزير آن زمان انگليس، اعلام كرد كه انگلستان تصميم دارد كه تا سال 1971 همه‌ي نيروهاي خود را از شرق سوئز بيرون ببرد.

در پي اين تصميم بود كه انگلستان ضمن تماس با شيوخ ابوظبي، دبي، شارجه، عمان، ام‌القوين، فجيره و رأس‌الخيمه، زمينه را براي زمان پس از بيرون رفتن خود از اين منطقه فراهم ساخت و آن‌ها را ترغيب به اتحاد با يكديگر كرد.


ادامه دارد...
عنوان: پاسخ : همه چيز درباره خليج فارس !
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۲:۰۸
(http://www.visit-the-world.com/images/persian-gulf.jpg)

سرانجام، در 19 ژانويه 1968 ميلادي امارات دبي و ابوظبي اعلام كردند كه براي مشاركت در بنيان سياست خارجي و دفاع و امنيت و آموزش و بهداشت و تابعيت واحد با يكديگر متحد خواهند شد. به دنبال اين اعلاميه شيوخ ديگر نيز علاقه خود را به شركت در اين اتحاديه اعلام كردند.

در دوم دسامبر 1971 حكمرانان شش اميرنشين به شرح زير در امارات دبي گردهم آمدند و با امضاي پيمان‌نامه‌اي امارات متحده عربي را تشكيل دادند:

1. شيخ زايدبن سلطان آل نهيان، امير ابوظبي
2. شيخ راشدبن سعيد آل مكتوم، امير دوبي
3. شيخ خالدبن محمدالقاسمي، امير شارجه
4. شيخ احمدبن حميدالنعيمي، حاكم عجمان
5. شيخ احمدبن راشدالمعلا، حاكم ام‌القوين
6. شيخ محمدبن محمدالشرقي، حاكم فجيره

پس از زمان اندكي، با پيوستن شيخ صفربن‌محمدالقاسمي،
حاكم رأس‌الخيمه، به آن پيمان، شمار اميرنشين‌هاي اين اتحاديه به هفت اميرنشين افزايش يافت.

اما امير قطر كه در نظر داشت پس از بيرون رفتن نيروهاي انگليس از آن سرزمين به اتحاديه‌ي امارات متحده‌ي عربي بپيوندد، از نظر خود برگشت و اين سرزمين از سال 1971 به صورت كشوري مستقل درآمد.

در همين سال، بحرين، كه از دوران باستان بخشي از خاك ايران به شمار مي‌آمد، با پشتيباني دولت انگلستان از ايران جدا شد و به صوت كشوري مستقل در آمد.

ادامه دارد..
عنوان: پاسخ : همه چيز درباره خليج فارس !
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۶:۳۱

جزيره‌هاي خليج‌فارس

خليج فارس جزيره‌هاي بزرك و كوچك بي‌شماري دارد كه برخي از آن‌ها مانند كيش، خارك و قشم از نظر اقتصادي بسيار مهم هستند و شمار زيادي از ايرانيان و مردمان ديگر در آن‌ها زندگي مي‌كنند. برخي از اين جزيره‌ها به دليل نداشتن آب هم‌چنان بي سكنه هستند.

در اين چند ساله، سه جزيره‌ي ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك به دليل ادعاي بي‌پايه‌ي دولت امارات متحده‌ي عربي درباره‌ي مالكيت بر آن جزيره‌ها، مورد توجه سياست‌بازان و رسانه‌هاي غربي قرار گرفته‌اند.


استان بوشهر:

جزيره‌ي ام‌الكرم، جزيره‌ي جبرين، جزيره‌ي خارك، جزيره‌ي خاركو، جزيره‌ي خان، جزيره‌ي شيخ كرامه، جزيره‌ي عباسك، جزيره‌ي شيف، جزيره‌ي فارس جزيره‌ي گرم، جزيره‌ي مناف، جزيره‌ي نخيلو و چند جزيره‌ي كوچك.

استان هرمزگان:

جزيره‌ي ابوموسي، جزيره‌ي تنب بزرگ، جزيره‌ي تنب كوچك، جزيره‌ي سيري، جزيره‌ي قشم، جزيره‌ي كيش، جزيره‌ي لارك، جزيره‌ي لاوان، جزيره‌ي هرمز، جزيره‌ي هندورابي، جزيره‌ي هنگام، جزيره‌ي شتورا، جزيره‌ي شيخ اندرابي، جزيره‌ي فارورگان، جزيره‌ي مارو و چند جزيره‌ي كوچك.

استان خوزستان:
جزيره‌ي بونه، جزيره‌ي دارا، جزيره‌ي قبر ناخدا، جزيره‌ي مينو و چند جزيره‌ي كوچك كه گاهي زير آب مي‌روند.
عنوان: کوه سهند
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۵:۴۹
با سلام

(http://banki.ir/images/stories/News/large/ma8.jpg)

 تابستان 88 به کوه زیبای سهند رفتم و ریباییش رو از نزدیک دیدم، عظمت عجیبی داره، در نوک قله یک چشمه ی عجیب و زیبا هست که اطرافش رو با سنگ چیدن و برای استفاده از آب در تابستون باید داخل این سنگ چین ها که به شکل چاه هستند رفت.


سَهَند نام رشته‌کوهی در جنوب شهر تبریز، شمال شهر مراغه و شرق دریاچه ارومیه است.

این کوه یکی از بلندترین کوه‌های آذربایجان و مهمترین کوه آتشفشانی خاموش ایران است که ارتفاع قابل ملاحظه آن مولود تراکم توف‌ها و خاکسترهای مواد آتشفشانی است که در زمان‌های دور از دل کوه بیرون ریخته است. سهند را به‌دلیل انبوهی گیاه و چمن و گل و مرتع، عروس کوهستان‌های ایران می‌گویند زیرا سطح تمام منطقه کوهستان پوشیده از گیاه، چمن، گل و مرتع است. سهند در بهار گلزاری بی‌بدیل است.
سهند دارای 17 قله بالای 3000 متر است که بلندترین آنها به‌نام قوچ گلی داغی (معروف به کمال) 3707 متر ارتفاع دارد.


جغرافیای سهند

سهند در زمره کوه‌های رشته کوههای البرز است که در در جنوب شهر تبریز و شمال مراغه و از غرب به شرق کشیده شده و در اکثر موافع سال پوشیده از برف است. دامنه‌های سهند در طول سال پوشیده از گل و ریحان و لاله واژگون است.

عنوان: یزد شهر "ترین" های ایران !
رسال شده توسط: DELFAN در ۱ دی ۱۳۸۹ - ۱۶:۲۱:۲۸
یزد شهر "ترین" های ایران !

(http://persian-star.org/1389/9/27/yazd/01.jpg)

یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست. همین دو ویژگی کافی است تا ایرانیان بدانند کشوری به وسعت تاریخ جهان دارند و شهری کویری که می توانند خشت به خشت، ریگ به ریگ و لحظه به لحظه تاریخ آن را به رخ جهانیان بکشند.

دومین شهر تاریخی جهان "برترین" جاذبه های گردشگری، تاریخی و میراث فرهنگی زیادی دارد که هر کدام از آنها می تواند به تنهایی جاذبه ای منحصر به فرد برای بازدید گردشگران و دوستداران میراث فرهنگی و تاریخ ایران و جهان باشد. این شهر به شهر بادگیرها معروف است. به دارالعباده، شهر دوچرخه‌ها، شهر شیرینی، شهر قنات و قنوت و قناعت و شهر آتش و آفتاب.


(http://persian-star.org/1389/9/27/yazd/02.jpg)

تاریخ نویسان معتقدند که قدمت یزد به پیش از اسلام می رسد. عده ای هم می گویند که شاید شهر تاریخی یزد را باید در نقطه دیگری غیر از مکان کنونی آن جستجو کرد. اما با این حال قدمت بسیاری از آثار تاریخی کشف شده در شهر یزد به قرن پنجم هجری باز می گردد. در عین حال کشف بناهای دیگری متعلق به قرن های دوم و سوم هجری، تردیدها را در تخمین قدمت شهر یزد بیشتر می کند. در هر صورت تاریخ سکونت انسان در این خطه از هزاره سوم پیش از میلاد فراتر رفته است، به طوری که در عهد پیشدادیان طایفه های در حال کوچ از بلخ به پارس، این سرزمین را یزدان نامیدند و از آن زمان به بعد یزد محل عبادت شد.

یزد را از آن جهت امن ترین شهر می دانند که جنگ و بلایای طبیعی تاکنون نتوانسته به آن صدمه ای وارد کند. به همین دلیل است که تاریخ نویسان از آن به عنوان امن ترین شهر ایران یاد کرده اند. مارکوپولو جهانگرد ایتالیایی نیز درباره یزد می گوید که تجار جاده ابریشم این شهر را به لحاظ امنیت مالی و جانی آن دوست دارند.


[spoiler]منبع : تبیان[/spoiler]
عنوان: گسترده ترین بافت تاریخی ایران
رسال شده توسط: DELFAN در ۱ دی ۱۳۸۹ - ۱۶:۲۵:۰۴
گسترده ترین بافت تاریخی ایران

بافت تاریخی شهر یزد با مساحتی در حدود 800 هکتار را می توان گسترده ترین و اصولی ترین بافت تاریخ ایران دانست که تجربه های متفاوتی در زمینه مداخله متولیان امر در شبکه معابر را در خود جای داده است. بافت تاریخی یزد به عنوان دومین بافت خشتی دنیا و دست نخورده ترین بافت تاریخی کشور به شماره 15000 در فهرست ملی ثبت شده است.

(http://persian-star.org/1389/9/27/yazd/03.jpg)

[spoiler]منبع : تبیان[/spoiler]
عنوان: جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: saeed. در ۱۱ دی ۱۳۸۹ - ۲۰:۰۳:۴۶
غار کلماکره

غار کَلْماکَره یک غار با اهمیت تاریخی در استان لرستان در غرب ایران است. این غار در شهرستان پلدختر در جنوب استان لرستان واقع شده‌است .در غار کلماکره آثار زیادی از ایران باستان به دست آمد که به دلیل بی تدبیری مسئولان همگی از کشور خارج گردید. کاسه‌های ماهی بادامی این غار بسیار معروف می‌باشد. تکوک‌های بسیار نفیسی از این خزانه ایران باستان به خارج از کشور قاچاق شد. گفته می‌شود که این خزانه یکی از مهم‌ترین خزائن دولت‌های ایران باستان مانند هخامنشیان و ساسانیان بوده‌است.معنی واژه کلماکره به زبان محلی به معنی جایگاه بز (کل کوهی) و انجیر است.


 نحوه کشف

غار کلماکره در شرق یکی از آخرین کوه‌های شهرستان پلدختر واقع شده است.پیشانی غار ۵۰/۱ متر جلوتر از پایین دهانه آن است و به همین دلیل این غار از دید پنهان است.این غار به صورت اتفاقی در سال ۱۳۶۸ توسط یک شکارچی که در تعقیب یک بز کوهی بود کشف شد.او در بازید خود تنها یک سکه باستانی کشف کرد.اداره میراث فرهنگی پس از مدتی از وجود چنین غاری مطلع شد و گروهی را برای حفاظت از آن راهی کرد اما تمام اشیاء موجود در این غار که شامل سکه و تعدادی مجسمه نقره‌ای از اشکال حیوانات و جامهای نقره‌ای که مربوط به اوایل حکومت هخامنشیان و اواخر دوره مادها بوده است توسط مردم از غار خارج شده بود. این اشیاء احتمالاً در خزانه دولت هخامنشیان در شوش نگهداری می شده است. تا اینکه کوروش، بابل و بین النهرین را به تصرف خود در آورد و تمام خزائن را از معابد بابل به خزانه انتقال داد. در زمان حمله اسکندر به ایران این گنجینه به کوه‌های پلدختر منتقل شد و چهار نگهبان مخفیانه از این گنج محافظت می کردند تا اینکه بر اثر گذر زمان هر چهار بر اثر مرگ طبیعی مردند، پس از کشف غار در سال ۱۳۶۸ هنوز آثاری از چهار سرباز نگهبان وجود داشت.

 یافته‌های غار

تعداد زیادی اشیا نفیس با قدمت تاریخی فراوان در کاوشهای غیر مجاز از این غار به دست آمده‌اند که در موزه‌های اروپایی مانند لوور و موزه بریتانیا و نیز آمریکایی مانند موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می‌شوند. این اشیاء شامل پیکره‌ها، بشقاب‌ها و تکوک‌های نفیس هستند. در سالهای اخیر، برخی از اشیای دزدیده، توسط نیروهای اطلاعاتی کشف شده و در اختیار سازمان میراث فرهنگی کشور قرار گرفته‌اند. این اشیا در موزه ایران باستان در تهران و نیز در موزه قلعه فلک الافلاک در خرم‌آباد نگه داری می‌شوند.

 ششمین گنجینه بزرگ جهان

بسیاری از اشیای تاریخی و ارزشمند این غار که به صورت اتفاقی در سال ۱۳۶۸ کشف شد و از آن به عنوان یکی از ۶ گنجینه بزرگ کشف شده در جهان یاد می کنند امروز در موزه‌های خارج از کشور است.
عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۱:۰۴
با سلام


 ضمن تشکر از مطالب مفیدی که از لرستان ارائه فرمودید، یک سوال ازتون داشتم، من شنیدم که در فصل اردیبهشت لرستان خیلی زیباست، این زیبایی در چه مناطقی بیشتر هست و کسی که می تونه فقط چند روز در لرستان باشه چه برنامه ریزی می تونهه داشته باشه تا بهتر زیبایی های این استان رو ببینه؟

عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: A.Ehsani در ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۹:۳۳
سلام

خانم دلفان لرستان یکی از محدود استانهائی است که هم گرمسیر و هم سردسیره و کلا" چهار فصله. اما بهار بسیار زیباست و طبیعت دیدنی داره.
مناطق سردسیر آن نورآباد که هم فامیلی شما است که دلفان میگویند و سلسله و بروجرد -ازنا - الیگودرز سردسیر هستند و دورود و خرم آباد معتدل و پلدختر گرمسیر است.
البته مناطق دیدنی آن دریاچه طبیعی گهر و جنگل بیشه و اشترانکوه در درود.
سراب نوژه نرسیده به سفید دشت.
دوازده برجی - طاق پل شکسته - سنگ نوشته - گرداب هم از مناطق تاریخی شهر خرم آباد است.
ولی زیبا ترین طبیعت در بهار جاده خرم آباد به اندیمشک و خرم آباد به کوهدشت واقعا" دیدنی است و دشت شقایق های آن معروف است.
(http://www.atp.co.ir/userimages/Amaken_tarikhi/falak-lorstan_lorestan.jpg)


(http://khormoa.persiangig.com/lor-ax/khorramabad2.JPG)


البته خانم دلفان متاسفانه این شهر میتونست یکی از بهترین محیط های گردشگری باشد ولی مدیریت شهری ضعیف و کمبود منابع مالی مناسب چنین شرایطی را فراهم نمی کند.
عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: A.Ehsani در ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۹:۳۱
(http://reza21.persiangig.com/reza%20j%2085%20(1).jpg)

(http://vista.ir/include/photos/photos/LAA05013.jpg)
عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۷:۴۴:۰۷

(http://www.atp.co.ir/userimages/Amaken_tarikhi/falak-lorstan_lorestan.jpg)
دروازه برجی- آثارتاریخی در استان لرستان

(http://khormoa.persiangig.com/lor-ax/khorramabad2.JPG)
جنگل بیشه - دیدنی ها در استان لرستان
(http://lorestan.ichto.ir/DesktopModules/Markit.SlideShow/ImageHandler.ashx?img=/Portals/29/Header/aligodarz_abshar-ab-sefid.jpg&w=900&h=400&Q=0&PortalID=29)
آبشار - دیدنی ها در استان لرستان

(http://vista.ir/include/photos/photos/LAA05013.jpg)
طاق پل شکسته - آثار تاریخی در استان لرستان

اسامی رو درست نوشتم؟
عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: A.Ehsani در ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۲۱:۴۲:۴۸
سلام


باتشکر از معرفی شما که زحمت کشیدید البته در مورد آخری این پل در جاده کوهدشت است و اسم دقیقش رو اطلاع ندارم که سعید عزیز باید کمک کنند.
عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۲:۳۹
سلام

 مواردی که فرمودید در چه منطقه ای از استان لرستان هست؟ که در زیر لیست کردم و چند مورد که منطقه رو فرموده بودید هم اشاره کردم.

1.طاق پل شکسته که فرمودید در جاده کوهدشت(در تصویر هم نوشته پل شاپوری(شکسته)خرم آباد در منطقه خیر آباد)
2.دریاچه طبیعی گهر
3.جنگل اشترانکوه فرمودید در درود
4.آبشار بیشه و کوه ازگن
5.دروازه برجی
6.دشت شقایق فرمودید در جاده خرم آباد به اندیمشک و خرم آباد به کوهدشت
7.جنگل بیشه
8.گرداب
9.سراب نوژه نرسیده به سفید دشت هست
10.سنگ نوشته
11.غار کلماکره در شهرستان پلدختر در جنوب استان لرستان

با تشکر
عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۱:۵۲
1.دریاچه گهر درشرق استان لرستان و در دامنه ارتفاعات اشترانكوه
2.دریاچه کیو در شمال غرب شهر خرم آباد
3.آبشار آب سفید الیگودرز در جنوب شرقی استان لرستان و در دامنه کوههای زاگرس و در کنار کوه بلند قالی کوه در بخش بشارت زلقی از شهرستان الیگودرز


عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: saeed. در ۱۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۵:۰۴
پل شکسته یا پل شاپوری

 به گویش لری طاقِ پیل اِشکِسَه یکی از شاهکارهای معماری دوره ساسانیان محسوب می‌شود و در ضلع جنوبی قلعه فلک افلاک در جنوب شهر خرم‌آباد در استان لرستان واقع شده‌است. پل شاپوری عامل ارتباط غرب استان لرستان(طرهان) با شرق و از آنجا به خوزستان و تیسفون (پایتخت ساسانیان) بوده‌است. این پل حدود ۲۳۰ متر طول و بیش از ۱۹ چشمه طاق داشته که در حال حضار فقط ۵ چشمه طاق از آنها بر جای مانده‌است. چشمه طاق‌های پل بصورت جناقی ساخته شده و سبک سازی پل در قسمت طولی پل در زیر روگذر پل صورت گرفته‌است و پایه‌های پل و موج شکنهای آن به صورت لوزی شش ضلعی از سنگ ساخته شده‌است مصالح این پل از سنگ، ملات گچ و ساروج است. مصالح پل را سنگ‌های قلوه رودخانه‌ای و لاشه سنگ در چشمه طاقها و از سنگ‌های پاکتراش در قسمت پایه‌ها استفاده گردیده‌است.کف پل سنگ فرش است. نوع سنگ فرش، سنگ بلوک قرمز است که در اثر فرسایش آب از صورت کادر بودن خارج شده‌است.این پل با شماره ۱۰۵۱/۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.


عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: saeed. در ۱۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۷:۱۲
سنگ نبشته

سنگ نبشته یک اثر تاریخی سنگی در شهر خرم‌آباد است. این کتیبه، به خط کوفی و بر قطعه سنگ بزرگی به ارتفاع سه و نیم متر نوشته شده‌است و قدمت آن به قرن ششم قمری و دوره سلجوقیان می‌رسد. این سنگ نبشته مربوط به دوره ملکشاه سلجوقی است و به سال ۵۱۳ قمری نوشته شده‌است.

 متن نوشته

کتیبه خرم‌آباد، به زبان فارسی و خط کوفی نوشته شده‌است و با جمله بسم الله شروع می‌شود. در این کتیبه، یکی از حاکمان سلجوقی به نام "امیر اسفهسالار کبیر، ظهیرالدین و الدوله، معین‌الاسلام، طغرل لتکین ابوسعید برسق" احکامی را درباره بخشش مالیات چراندن دام در چراگاه‌های شاپورخواست (خرم‌آباد) و ممنوع کردن برخی سنت‌های ناپسند می‌نویسد . سنگ نبشته خرم‌آباد در دوره پهلوی با شماره ۳۹۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید

عنوان: پاسخ : جاذبه های تاریخی لرستان
رسال شده توسط: DELFAN در ۱۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۷:۳۸
نقل قول
احکامی را درباره بخشش مالیات چراندن دام در چراگاه‌های شاپورخواست (خرم‌آباد) و ممنوع کردن برخی سنت‌های ناپسند می‌نویسد .

پس این اثر تاریخی ماهیت مالی هم دارد.
عنوان: دژ شاپورخواست یا قلعه فلک الافلاک
رسال شده توسط: saeed. در ۱۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۳:۴۱
دژ شاپورخواست یا قلعه فلک الافلاک

فَلَک‌الافلاک یا دژٍ شاپورخواست قلعه‌ای تاریخی در مرکز شهر خرم‌آباد در استان لرستان است. فلک‌الافلاک با نام قلعه دوازده برجی هم شناخته می‌شود. قلعه فلک‌الافلاک بر فراز تپه‌ای مشرف به شهر خرم‌آباد و در نزدیکی رودخانه خرم‌آباد قرار گرفته و چشم‌گیرترین اثر تاریخی و گردشگری درون شهر خرم‌آباد است.این بنا مربوط به دورهٔ ساسانیان است و به شماره ۸۸۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

تاریخ ساخت بنا

در مورد تاریخ دقیق ساخت قلعه اطلاعی در دست نیست اما برخی شواهد تاریخی قدمت این قلعه را به دوره ساسانیان می‌رساند. ساسانیان شهری با نام شاپورخواست در حدود منطقه کنونی خرم‌آباد ساختند که بعدها ویران شد و در حدود سده هفتم هجری خرم‌آباد فعلی به جای آن بنا گردید. گمان می‌رود که قلعه فلک‌الافلاک همان دژ شاپورخواست باشد که در دوره ساسانی کاربرد حکومتی و نظامی داشته‌است.از قرن ششم هجری پس از ساخته شدن شهر جدید خرم‌آباد این قلعه نیز بنام خرم‌آباد معروف شد و احتمالا نام فلک‌الافلاک در دوره قاجار به آن اطلاق شده‌است.

 کاربری قلعه


این قلعه به لحاظ موقعیت استراتژیکی خود در قرن چهارم هجری قمری به عنوان مقر حکومت آل حسنویه و گنجور در زمان آل بویه در آمد همچنین خزانه حکومتی خاندان بدر در قرن چهارم هجری و مقر حکومتی اتابکان لر کوچک و والیان لرستان در دوره صفویه تا قاجار و سرانجام پادگان نظامی و زندان سیاسی در دوران پهلوی اول و دوم از مهمترین کاربردهای قلعه در گذشته محسوب می‌شود.

کاربری کنونی

این اثر ارزشمند در سال ۱۳۴۹ از ارتش به وزارت فرهنگ و هنر سابق واگذار و به شماره ۸۸۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. در سال ۱۳۵۴ با راه اندازی موزه مردم‌شناسی و مفرغ‌های لرستان بنا به موزه تبدیل شد. در سای‌های اخیر با مرمت نمای بیرونی و داخل قلعه موزه‌های باستان‌شناسی ، مردم شناسی، آزمایشگاه مرمت اشیاء، مرکز فروش تولیدات فرهنگی و چایخانه سنتی در این مجموعه فرهنگی تاریخی راه اندازی شده‌است.
 فلک‌الافلاک در زمان والیان لرستان
برج معروف به برج سلجوقی

بعد از این که شاه عباس صفوی شاهوردیخان را به قتل رساند و حکومت اتابکان لرستان را منقرض کرد ، حسین خان را به حکومت لرستان منصوب کرد و به وی لقب والی داد و بدین ترتیب دور جدیدی از حکام محلی در تاریخ به نام والیان لرستان شکل گرفت که آخرین آنها غلامرضا خان والی نام داشت . در این دوران به مرمت زیارتگاهها و ایجاد باغها و تفرجگاهها توجه شد و آثار معماری قابل توجهی چون پل گپ خرم‌آباد و حمام حسین خانی به یادگار مانده‌است ، و مسجد جامع خرم‌آباد نیز در این دوره به دستور سلطان حسین صفوی تعمیر شده‌است .

فلک‌الافلاک در زمان نادرشاه افشار

نادرشاه افشار چندین بار به لرستان لشکرکشی کرده و با شورشیان لرستان از جمله مظفرعلی بیک درافتاده‌است . مورخین این دوره در شرح مسافرتها و کشور گشاییهای نادر ذکری از قلعه فلک‌الافلاک به میان نیاورده‌اند ، شاید یکی از دلایل آن عدم اطلاق نام فلک‌الافلاک بر این دژ بوده‌است . به هر حال در عالم آرای نادری از قلعه‌ای نام می‌برد که مظفرعلی بیک در آن متحصن شده و آنرا به دوره طهمورث نسبت می‌دهد که در عالم آرای نادری ارتفاع برجهای آن را با برج های فلک‌الافلاک برابر و از متانت و رصانت پهلو بر سد سکندر توصیف کرده‌است و فاصله چهار شبانه روز ذکر شده از بروجرد تا قلعه مذکور با موقعیت جغرافیایی قلعه فلک‌الافلاک مطابقت ندارد.

فلک‌الافلاک در زمان قاجار

محمد علی میرزا معروف به دولتشاه در سال ۱۲۳۷ هجری قمری به حکومت کرمانشاهان و لرستان منسوب شد . قلعه که تا این زمان به حالت نیمه مخروبه درآمده بود و فقط توسط شخصی به نام میرزا ابوطالب خان مرمت مختصری در آن صورت گرفته بود به دستور محمد علی میرزا مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت و دیوانخانه و سربازخانه را نیز در پایین قلعه احداث نمود.قلعه فلک‌الافلاک در دوره قاجار به دلایل مختلف مورد توجه قرار گرفت و به صورت مقر حکومت و مرکز اداری و نظامی منطقه درآمد و رفت و آمد دولتمردان قاجار به قلعه بسیار صورت می‌گرفت که برخی از آنان ادیب و اهل قلم بودند و یاداشت‌هایی در باره قلعه از خود برجا گذاشته‌اند.برای مثال مسعود میرزا ظل السلطان ، فرزند ناصرالدین شاه که حکومت اصفهان را در دست داشت و مدتی هم حکومت لرستان به قلمروش افزوده شده بود ، ضمن سفری به لرستان در خاطرات خود ضمن اشاره به عظمت شهرهای باستانی لرستان مانند خاوه ، الش (الشتر) صیمره و جایدر می‌نویسد :
«    امروز از همه آن آبادی‌ها و از همه دولت‌ها و مکنتها جز بیغوله و تل خاکی باقی نیست فقط عمارت و چهار دیواری که در تمام لرستان می‌بینید شهر خرم‌آباد است که حقیقتاً اسم شهریت به او داده‌اند یک قصبه بزرگی است ، عمارتی از بناهای اتابکان لرستان مشهور به فلک‌الافلاک و هشت بهشت در شرق شهر لرستان بنا شده محمد علی میرزای مرحوم ملقب به دولت شاه ، این عمارت راتعمیر کرده و سربازخانه و غیره و غیره بسیار خوب ساخته اگر چه بعد از او هم شاهزادگان بزرگ حاکم شدند.هیچ کدام اقدامی برای آبادی این بنا نکردند نمی‌دانم جواب خلق خدا را چه خواهند داد من به جز تل خاکی چیزی ندیدم فوراً حکم به تعمیر انجام نمودم و بیست هزار تومان برای خرج آن بناها دادم.     »

در شماره ۳۴۳ روزنامه لرستان مورخ ۱۲۷۴ هجری قمری در مورد تعمیرات انجام گرفته در زمان احتشام الدوله نوشته‌اند که :
«    قلعه خرم‌آباد و باغ سروستان علی آباد که به مرور دهور از حلیی عمارت و آبادی افتاده و چنان قلعه بلند و باغ بهشت مانند ، بایر و بی رونق افتاده بود ، نواب مستطاب شاهزاده والاتبار احتشام الدوله دو سه سال است در صدد تعمیر آبادی آنجا برآمده‌اند تا در این اوقات تعمیر قلعه صورت اتمام و انجام یافته به طوری که به حسب شکوه و آراستگی و استحکام خیلی بهتر از اول شده و همچنین باغ سروستان اگر چه سروهای قدیم او از بی نظمیهای سابق اغلب خشکیده و مقطوع گردیده بود . ولی از سایر اشجار مثمره و غیر مثمره حسب الحکم نواب معزی الیه غرس نمودند و بالفعل باغ مزبور سبز و خرم و اشجار مثمره او نیز به ثمر نشسته کمال خضرت و صفا دارد.    »

بهترین توصیفی که از قلعه فلک‌الافلاک صورت گرفته و وضعیت آن را در دوره قاجار به خوبی نشان می‌دهد توصیفی است که احتمالاً توسط یکی از مأموران اعزامی به لرستان در حوالی سال ۱۳۰۰ هجری قمری در کتاب جغرافیای لرستان پیشکوه و پشتکوه به نگارش آمده‌است :
پنجره های بیرونی قلعه
«    در کنار بلده ، قلعه عمارات دیوانی واقع است ، اصل قلعه در بالای تپه واقع شده به قدر شصت ذرع ارتفاع دارد و سه طرف آن کوه و کمر است و راهی ندارد مگر از طرف دیگر که خاک است . قلعه را که در بالای تپه ساخته‌اند و حصار آن را بالا برده‌اند بیراه شده‌است . راه قلعه از جانب جنوبی تپه‌است و کمر را بریده از سنگ و گچ فرش کرده‌اند . در زمانی که ولات ( والیان ) در لرستان بدون رویه و بدون استحقاق استیلا داشته‌اند و به خیالات فاسده حرکت می‌کردند ، این قلعه چندان عمارتی نداشت جز دو سه برج که نشیمن بوده و حصار چند انبار ساخته بودند . در زمان خاقان مغفور ( فتحعلی شاه قاجار ) که دولت قوام گرفت ، حکومت لرستان تفویض به نواب محمد علی میرزای ( فرزند بزرگ فتحعلی شاه قاجار ) مرحوم شد . بالای همان تپه را عمارت و برج و خلوت متعدده و حصار محکم و حمام و غیره از جمله یک اطاق در سر برجی ساخته و فلک‌الافلاک نام نهاده‌اند و از تمام عمارات قلعه بلندتر است و مسلط است بر تمام شهر و بلوک خرم‌آباد . جایی با صفا بوده و اکنون تمام عمارات مخروبه شده و سقف اطاقها ریخته و نزدیک به انهدام است ، از زمان خاقان مغفور الی حال ، تعمیر درستی در این قلعه نشده و یک وقتی میرزا ابوطالب خان مرحوم اندک مرمتی کرد و در همان جا منزل داشته . بعد از آن سال به خرابی افزوده خاصه زمانی که چند سال قبل می‌گویند فوج همدانی در لرستان ساخلو بوده در همین قلعه منزل کرده اکثر تیرها را سوزانیده‌اند و حال آن که در لرستان هیزم قیمت ندارد ، بدون اغراق در بعضی از جاها از برای یک من چوب یک طاقی که با دویست تومان زده نمی‌شود ، خراب کرده‌اند . در میان قلعه ، در زمان قدیم ، چاهی که دهنه آن سه ذرع است ، کمر را تراشیده و سنگ را بریده به آب رسانیده‌اند و از سرابی که مابین تپه‌است به دلو آب می‌کشیده‌اند و از برای مصارف سکنه قلعه و باغچه و حمام ، مخارج زیادی به این چاه شده و از برای همان اوقات که ملوک الطوایف و بی نظمی در همه جا بوده‌است ، خیلی نافع و مفید بوده . قلعه یی هم در پایین این قلعه کشکولی شکل ساخته شده ، دور آن یک خمس فرسخ است و دو درب دارد . یکی به جنوب و دیگر به شمال باز می‌شود  بروج متعدده دارد ، یکی از آن بروج معروف به برج سنگی است که تماماً با گچ و آجر و سنگ تراش است ، بسیار متین و محکم است . در سال دوم فرمانفرمایی حضرت مستطاب والا ظل السلطان  دامت شوکته در بالای آن مختصر کلاه فرنگی مانند جای با روح و صفا ساخته و یک ثلث از بدنه و بروج قلعه که خیلی مخروبه بود تعمیر خوبی نمودند و بروج دیگر که مسمی به دوازده برج است نیز با سنگ و آجر ساخته شده و از این دوازده برج تا برج سنگی که تقریباً دو ثلث از بدنه قلعه‌است ، مخروبه‌است و تعمیر شده و اگر به همین زودیها تعمیر نشود منهدم می‌شود . عمارات دیوانی و توپخانه و سربازخانه و اصطبل توپخانه و چاپارخانه ، آسیاب و بعضی از اراضی مخروبه در میان این حصار است.     »

این نوشته ارزشمند نکات مبهم و زوایای تاریکی از وضعیت گذشته قلعه را تا حدودی روشن می‌کند ، توصیف حصار و ذکر اسامی برجهای قدیمی قلعه از جمله برج سنگی ، راه دسترسی ، محدوده حصار ، دیوانخانه ، به همراه گزارش و نقشه‌های هیئت چریکف و عکسهای قدیمی می‌توانند در به دست آوردن تصویری روشن تر و واقعی تر از دژ و قلعه فلک‌الافلاک نزدیک کنند . معین السلطنه که در سال ۱۳۳۴ قمری به نگارش جغرافیای لرستان پرداخته در خصوص قلعه فلک‌الافلاک نوشته‌است :
«    این قلعه از بناهای خیلی قدیم است ولی در هر عصر و زمانی تغییری در او پیدا شده و تصرفاتی در او شده ، قلعه مزبور در روی تپه‌ای که طبیعی است ساخته شده و تپه مزبور مخلوط به سنگ و خاک است و تقریباً سی ذرع ارتفاع دارد . بنایی که ساخته شده یک طرف او هم به بیرون بنا راه ندارد زیرا که سنگ است . ولی سه طرف دیگر به بیرون بنا چون خاک است راه دارد . برجهای بلند خیلی محکم داشته از جمله برجی که از تمام بروجات ارتفاع او زیادتر است مشهور به فلک‌الافلاک است . روی آن برج اطاقی بوده که سه درب داشته و منظره با صفایی بوده . رودخانه و باغات در پایین برج مزبور واقع ، بلوک شهر از طرف شمال و جنوب پیدا ، سایر بروجات هم اطاقهای متعدد در روی آنها ساخته بوده ، اندرونی و بیرونی و حمام و طویله و محبوسخانه در میان محوطه قلعه مهیا بوده.    »

 فلک‌الافلاک در سفرنامه‌ها


سرهنری راولینسون که در سال‌های ۱۲۴۹ تا ۱۲۵۵ قمری در ایران به سرمی برده و لرستان را به صورت کامل دیده‌است ، ضمن عبور از خرم‌آباد ، قلعه فلک‌الافلاک را چنین وصف کرده‌است :
«    صخره بزرگ و منفردی با محیط تقریبی ۹۰۰ متر قرار دارد . این صخره دارای شیب تندی است و در نزدیکی قلعه آن چشمه آبی جریان دارد . این قلعه خرم‌آباد است که در قسمت پایین دور تا دور آن دیوار دو لایه‌ای کشیده شده و قصری که بر بالای آن ساخته شده از استحکامات نیرومند برخوردار است . این کاخ که بانی آن " محمد علی میرزا " است ، ساختمان بسیار زیبایی است که در داخل آن استخر (حوض) بزرگی به طول ۶۰ متر و عرض ۴۰ متر قرار دارد که از چشمه آب می‌گیرد . کاخ و ساختمانهای مجاور آن همگی در داخل قلعه قرار دارند و ضمناً باغی نیز وجود دارد . خرم‌آباد که سردر پای قلعه و در سمت شمال غربی آن قرار دارد شهر جدید و کوچکی است که جمعیت آن تقریباً ۱۰۰۰ خانوار می‌باشد . رودخانه کم عمق و عریضی در جنوب شرقی شهر و قلعه که پایتخت اتابکان لر کوچک بوده در جریان است.    »

در سال ۱۲۵۷ هجری قمری زمانی که بارون دوبد جهانگرد روس از خرم‌آباد دیدن کرد قلعه را اینگونه توصیف کرد که با شش قبضه توپ از دژ قلعه دفاع می‌شده‌است ، به گفته وی پس از آن که محمد شاه قاجار به سلطنت می‌رسد بلافاصله دستور می‌دهد تا بخش اعظم توپهای ولایات مختلف ایران را در پایتخت متمرکز کنند ، اما به توپهای قلعه فلک‌الافلاک که از ایام محمد علی میرزا در این جا نصب شده‌اند دست نمی‌زند. ادموندز در ۷ سپتامبر ۱۹۱۷ (میلادی) در یادداشتهای سفر خود در مورد قلعه فلک‌الافلاک نوشته‌است :
«    کاخ و آنچه مربوط به آن است به صورت تأسف آوری رو به زوال است . سر طویله ، سربازخانه و توپخانه آن ویران شده‌است . حیاط کاخ که یک استخر مربع شکل در آن قرار دارد به آن خرابی نیست ولی وضع خوبی هم ندارد. یک ردیف اطاق که در شرق حیاط قرار دارند قبلاً دیوانخانه بوده‌است یعنی جایی که حکمران می‌نشست     »


فلک‌الافلاک در زمان پهلوی

در دوران پهلوی اول ساختمان‌هایی جهت اصطبل و سربازخانه و ستاد لشگر ۵ ارتش در محدوده حصار ۱۲ برجی احداث گردید که دو ساختمان از مجموعه ساختمانهای مذکور در محوطه سپاه باقیمانده‌است و ساختمان دیگر که معروف به ساختمان اصطبل بود در سال ۱۳۷۸ توسط سپاه پاسداران تخریب گردید . همچنین دو ساختمان دیگر از مجموعه ساختمانهای مربوط به آن دوره در محدوده فعلی دانشگاه لرستان باقی مانده‌است که یکی از آنها محل برگزاری کلاسهای درس در دو طبقه و در فهرست آثار ملی به شماره ۳۷۶۵ به ثبت رسیده‌است. قرینه همین ساختمان در سال ۱۳۷۳ توسط دانشگاه لرستان تخریب و به جای آن دپارتمان شیمی احداث شده‌است و ساختمان دوم یک طبقه‌است که به عنوان محل بانک از آن استفاده می‌شود . ساختمانها با طول شرقی غربی ساخته شده‌اند ، و علاوه بر اینها بنای دیگری از این دوران در محل فعلی باشگاه افسران باقیمانده‌است که به شکل نامطلوبی با آستری از سیمان سفید روی آن را پوشانده‌اند. ویژگی قابل توجه بناهای مذکور یک دست بودن با بافت تاریخی اطراف قلعه و نموداری از تاریخ یک دوره از معماری ایران است که آن را می‌توان معماری ایرانی - فرنگی نامید . با این حال ساختمانهای مذکور از ویژگیهای قابل توجه زمان خود برخوردارند که به طور کلی می‌توان به کاربرد پلان متقارن ، استفاده از درز انبساط ، آجرکاری پرکار به صورت برجسته در ساختمان دانشگاه و همچنین سقفهای شیروانی پوش نام برد .زیباترین ساختمان این مجموعه ساختمان دانشگاه است که توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند . در دوران پهلوی اول مجموعه حصار ۱۲ برجی و قلعه به پادگان نظامی تبدیل گردید و قلعه فلک‌الافلاک تا سال ۱۳۳۰ به محل نگهداری مهمات لشگر ۵ مخصوصاً مین و مواد منفجره و مهمات تبدیل گردید که در همان سال مهمات ذخیره شده را خارج کردند و قلعه را برای پذیرایی تبعیدیها آماده ساختندقلعه فلک‌الافلاک در این زمان به محل نگهداری زندانیان سیاسی تبدیل گردید ، فضای داخلی تالارهای قلعه به همین منظور دستکاری شد . معروف است که در وسط تالارها کانالی کنده شده بود و زندانیان از دو طرف کانال در یوغهای خود پای در کانال داشتند . مهم‌ترین اتفاقییکه در سال ۱۳۳۸ خورشیدی اتفاق افتاد تخریب برج جدید ساز ( برج شمال غربی ) بر اثر زلزله بود. استفاده از قلعه به عنوان زندان تا سال ۱۳۴۷ ادامه یافته و در سال ۱۳۴۸ به مدت کوتاهی به بایگانی راکد ارتش تبدیل شد. در همین سال به عنوان یک بنای تاریخی به اداره فرهنگ و هنر لرستان واگذار گردید و به شماره ۸۸۳ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت . در سال ۱۳۵۴ نمایشگاه منطقه‌ای مردم‌شناسی لرستان در این محل گشایش یافت و در سال ۱۳۵۶ با گشایش موزه مفرغهای لرستان به کار خود ادامه داد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷

در سال ۱۳۶۳ پس از شروع جنگ و به منظور امنیت ، اشیای موزه جمع آوری گردید و پس از جنگ با مرمت بخشی از بنا نمایشگاه عکس و سنگ و سفال افتتاح گردید ، در سال ۱۳۷۶ موزه باستانشناسی افتتاح گردید ولی به علت ضعف در شرایط و امکانات مورد نیاز تا سال ۱۳۷۸ راه اندازی نشد . در همین سال بخش شمالی حیاط اول به چایخانه سنتی تبدیل گردید و در سال ۱۳۷۹ آزمایشگاه مرمت آن تجهیز و به بخش جنوبی حیاط اول به برج نوساز منتقل گردید ، هم اکنون موزه مردم‌شناسی آن در بخش جنوبی حیاط دوم راه اندازی شده‌است .

ویژگی‌ها

احداث بنا بر فراز صخره‌های سنگی و اشراف کامل آن بر دره تاریخی خرم‌آباد و نیز جاری شدن چشمه پر آب گلستان از دامنه شمالی تپه از ویژگی‌های اصلی بنا به شمار می‌آیند. از سوی دیگر نزدیکی بنا با غارهای پیش از تاریخ دره خرم‌آباد و دیگر آثار دوران تاریخی نظیر سنگ نبشته ، مناره آجری، آسیاب گبری، پل شاپوری و گرداب سنگی بیانگر پیوستگی تاریخی قلعه با آثار یاد شده می‌باشد.

نام‌شناسی

فلک‌الافلاک در لغت به معنای «سپهر سپهران» است. قلعه فلک‌الافلاک با نام‌های گوناگونی در طول زمان شناخته شده‌است. دژ شاپورخواست، سابر خواست، قلعه خرم‌آباد، دوازده برجی و کاخ اتابکان از آن جمله‌اند. قلعه خرم‌آباد از دوره قاجار به بعد با نام فلک‌الافلاک ضبط شده‌است. با توجه به اینکه ممکن است دوازده برجی، اشاره‌ای به دوازده برج فلکی باشد، ممکن است نام فلک‌الافلاک نیز از همین جا ریشه گرفته باشد.

معماری
برج جنوب غربی

معماری کنونی بنا، بیانگر الحاقات فراوانی است که در دوران‌های گوناگون به دان افزوده شده، بیشترین این تحولات مربوط به دوره صفویه تا قاجار می‌باشد. بر اساس مدارک تصویری تا حدود یکصد سال پیش بارویی دوازده برجی در پیرامون بنای فعلی وجود داشته، که اکنون آثار این برج از آن در محوطه شمال غربی قلعه، قابل مشاهده‌است. وسعت تقریبی بنا ۵۳۰۰ متر مربع، شامل ۸ برج دو صحن و ۳۰۰ جان پناه می‌باشد. ارتفاع بلندترین دیوار تا سطح تپه ۲۳ متر و مصالح آن از سنگ آجر، خشت و ملات گچ و آهک است. ورودی بنا به سمت شمال و در بدنه برج جنوب غربی تعبیه شده که پس از گذر از راهرو ورودی به حیاط اول وصل می‌گردد.ورودی قلعه فلک‌الافلاک در جبهه شمالی و در برج جنوب غربی به عرض ۱۰ متر و ۲۰ سانتیمتر و ارتفاع سه متر ساخته شده و در ساخت این بنا از مصالحی چون خشت، آجر (قرمز و بزرگ)، سنگ و ملات استفاده شده‌است. پلان بنای این قلعه تاریخی به صورت هشت ضلعی نامنظم است.

حیاط اول

ابعاد این حیاط که جهت شمالی ، جنوبی طراحی شده ۲۲/۵×۳۱ متر است. پیرامون آن از چهار برج تشکیل شده که دو برج آن در شمال و شمال غربی و دو برج دیگر در جنوب و جنوب غربی قرار دارد.
حیاط اول قلعه

حمام قدیمی

حمام قلعه در ضلع شمالی حیاط اول و در نزدیکی چاه قلعه قرار داشته‌است . این حمام تا اواخر دوره قاجار قابل استفاده بوده و اکنون آثاری از آن مانند تنبوشه‌های سفالی، نقش‌های آهک بری و کانال‌های زیر زمینی قابل مشاهده‌است.

 چاه قلعه


در شمال شرقی حیاط اول و در پشت یک طاق نمای بلند، چاه آب قلعه قرار دارد. عمق این چاه که بیشتر آن با برش صخره به سرچشمه آب گلستان راه یافته نزدیک به ۴۰ متر است. در گذشته آب مورد نیاز ساکنین دژ از همین چاه تامین می‌شده‌است و اکنون نیز قابل بهره برداری است.

حیاط دوم

ابعاد این حیاط در جهت شرقی ، غربی طراحی شده ۲۱×۲۹ متر است و همانند حیاط اول از چهار برج تشکیل می‌گردد. در چهار جهت این حیاط تالارهای بزرگی قرار دارد که به یکدیگر راه دارند و اکنون به موزه تغییر کاربری یافته‌اند. از نکات قابل تامل در معماری بنا ،وجود گریزگاه مخفی در ضلع جنوبی و فضاهای زیر زمینی در ضلع شمال و شرق آن می‌باشد.

قلعه در متون تاریخی

در متون تاریخی از قلعه فلک‌الافلاک با نامهای گوناگونی مانند دژ شاپورخواست ، دز بر ، قلعه خٌرمآباد ، قلعه دوازده برجی از آن یاد شده‌است. فلک‌الافلاک که در لغت به معنی سپهر سپران یا فلک نهم است عنوانی ایت که در دوره قاجار به این بنا اطلاق شد و اکنون نیز به همین نام مشهور است.

 مرمت قلعه


در نیمه ابتدایی سال ۱۳۸۹ فصل اول مرمت قلعه فلک‌الافلاک با هدف حفاظت و مرمت این اثر باستانی از طرف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان به اتمام رسید.در این طرح مرمت آبروهای کف حیاط با سنگ تراشیده شده به ضخامت ۶ سانتیمتر، بندکشی و تعویض آجرها، دوباره چینی کنگره های تخریب شده و قوس طاق های قلعه و همچنین مرمت مهار در و پنجره های ورودی قلعه به اتمام رسید.

باتوجه به اهمیت این بنا یه تاپیک مجزا براش درنظر گرفتم وتوی قسمت جاذبه های تاریخی لرستان  نذاشتمش
عنوان: در دامنه البرز (معرفی کرج)
رسال شده توسط: اجـاقـی در ۲۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۳:۱۳
در دامنه البرز (معرفی کرج)

در دامنه البرز (کرج) روزگاری به اقوال گذشتگان، کرج دهکده ای بیش نبود و بیش از۱۰۰ خانه روستایی نداشت. شب ها در روشنایی نور ستارگان و مهتاب، صدای زنگ کاروانیانی به گوش می رسید که بین کاروانسراهای مسیر ری و قزوین در حرکت بودند و گاه برای استراحت در کاروانسرای شاه عباسی و سرایی در میدان کرج، بیتوته می کردند اما امروز نه کاروانی باقی مانده و نه کاروانسرایی و نه ماموری که خراج دروازه را از کاروانیان بستاند.

وقتی تو هیاهوی خیابونای شلوغ کرج راه می رم و وقت عبور از خیابون به خاطر اینکه رنگ چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی برای رانندگان عجول سبز سبزه، مردد می مونم، وقتی صدای بوق و جیغ تیز ترمز ماشین ها بد ترین آهنگ دنیا رو می نوازه، وقتی قد و قواره ساختمونای شهرو می بینم که چه طور حتی تو خیابونای کم عرض با هم کورس بلندی گذاشتند، وقتی می بینم مدرنیته پس از سال های طولانی جای سنت نشسته و جا خوش کرده، با خودم میگم کاش زمان درشکه و گاری بود و جای ترمز ماشین ها و بوق کشدارشون، صدای پای اسب و زنگوله گاری به گوش می رسید.

روزگاری به اقوال گذشتگان، کرج دهکده ای بیش نبود و بیش از۱۰۰ خانه روستایی نداشت. شب ها در روشنایی نور ستارگان و مهتاب، صدای زنگ کاروانیانی به گوش می رسید که بین کاروانسراهای مسیر ری و قزوین در حرکت بودند و گاه برای استراحت در کاروانسرای شاه عباسی و سرایی در میدان کرج، بیتوته می کردند اما امروز نه کاروانی باقی مانده و نه کاروانسرایی و نه ماموری که خراج دروازه را از کاروانیان بستاند. اما امروز دیگر کاروانی نیست تا زیر طاق های کاروانسرای شاه عباسی دمی بیاساید.

پیشینه تاریخی دامنه سلسله جبال البرز از دیر باز به دلیل آب و هوای مناسب، رودخانه های جاری و پناهگاه های مطمئن، همیشه محل استقرار و سکونتگاه های دائمی و موقت اقوام و گروه های مختلف بوده است. طبق اسناد و منابع تاریخی و آثاری چون تپه های باستانی آق تپه، مرد آباد، بقایای معابد و قلعه های شاه دژ و قلعه دختر، دژهای استوار جاده چالوس - کرج و تختگاه هایی چون تخت رستم و تخت کیکاووس در جنوب کرج، همه وهمه معرف تمدن این منطقه پیش از اسلام است.

راوی فصل های تاریخی کرج در سفر به روزگار کهن این شهر باستانی، علی رضا دهقان مهرجردی کارشناس پژوهشی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کرج است. به گفته وی یکی از منابع معتبری که از کرج یاد کرده ابوعبدالله محمد مقدسی است. او در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» که مربوط به قرن چهارم ( ه .ق) است از کرج به عنوان یکی از قراء ری نام برده که این موضوع مورد قبول سعد الدین حمویه معروف به حموی از عارفان قرن هفتم نیز هست، اما در قرن پنجم، ابن اثیر منطقه کرج را جزئی از طالقان برمی شمارد. چنانچه در کتاب «نزهه القلوب» نوشته حمدالله مستوفی به سال۷۴۰ ( ه .ق) نیز آمده است: «کرج در ضمن ولایات عراق عجم از توابع طالقان بوده است.»

در اسناد تاریخی آمده است تا پیش از حمله مغول، رفت و آمد، بیشتر از راهی بود که از طریق سگز آباد و کناره شهریار مستقیما به ری می رفت ولی از این دوره به بعد راه قزوین - کرج جایگزین شد. کاروانسرا ها، پله ها و قلعه های به جا مانده در حاشیه این مسیر که امروز در پس سرعت بالای ماشین ها از چشممان دور می مانند، یادگاری از این دوران است.

روزگار تیموریان، ایلخانیان و صفویان، شاهراه خراسان که از شهرهایی چون ری، نیشابور و بغداد می گذشت به شهرهای مراغه، تبریز، سلطانیه و قزوین منتقل شد و با این کار، کرج از اهمیت خاصی برخوردار گردید و رو به آبادنی گذاشت.

دهقان می گوید: در کرج آثار تاریخی مشخصی که مربوط به دوره پیش از صفویان باشد هنوز شناسایی نشده است. چنانچه به روایتی تاریخی، «رودخانه کرج و آبادی های اطراف آن تا قبل از شکل گیری و قدرتمند شدن حکومت صفوی در سال ۱۰۰۶( ه .ق) جزء خاک رویان بوده و قلمرو سلاطین مازندران به پشت دروازه کرج می رسیده است.» اما با مطالعاتی که بر روی پل صفویه کرج انجام شده، این احتمال وجود دارد که ساخت پل مربوط به دوره پیش از صفویه باشد و پل حاضر بنای جدیدی است که بر بقایای پل قدیمی ساخته شده است.

در برگی دیگر از تاریخ کرج روایت شده که در روزگار سلطنت شاه طهماسب صفوی و پایتختی قزوین، بناهای مختلفی ساخته می شد که نمونه آن در کرج بنای امام زاده حسن است اما با انتقال پایتخت به اصفهان توسط شاه عباس، کرج و تهران تا حدودی فراموش شدند و از سرعت پیشرفت آنها کاسته شد. یکی از شکوفا ترین دوره های تاریخی در کرج به عنوان منطقه خوش آب هوا، دوران قاجار است.کاخ زیبای سلیمانیه که در میان درختان قدمت دار دانشکده کشاورزی واقع شده، یادگاری از زمان فتحعلی شاه قاجار است که در سال۱۲۲۵ محمد حسین خان نظام الدوله اصفهانی آن را بنا کرد و نام پسرش سلیمان میرزا را بر آن نهاد. کاخ شهرستانک نیز که در این دوره و به خواست ناصر الدین شاه در روستای ییلاقی شهرستانک ساخته شده، نشان می دهد کرج به عنوان منطقه ای خوش آب و هوا و ییلاقی مورد توجه شاهان قاجار بوده است. در سال۱۳۱۰ ه. ش با احداث تاسیساتی مانند کارخانه ذوب آهن، دانشکده کشاورزی، کارخانه قند و موسسه دامپروری، کرج پا در عرصه رشد و توسعه در زمینه های مختلف گذاشت که تا به امروز نیز ادامه دارد.


منبع : انجمن پارسیان
عنوان: پاسخ : در دامنه البرز (معرفی کرج)
رسال شده توسط: اجـاقـی در ۲۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۴:۵۹
معنای نام کرج


در لغت نامه دهخدا، کرج به معنی تباه کردن نان و کره، برآوردن و یا پارچه را گویند که از گریبان بیرون آوردند. در کتاب برهان قاطع نیز به معنی تراشه خربزه و هندوانه است. شاید منظور از این معنی این باشد که دره کرج چون تراشه ای در دل کوهستان های تراشه ای شکل قرار گرفته است. در فرهنگ نفیسی، کرج به معنی گوی، گریبان، چاک و شکاف آمده و آن رودخانه ای است که در کوه های شمال غربی ری جاری می شود و بلوک شهریار و ساوجبلاغ را مشروب می سازد و نام دهی است در کنار این رودخانه که پادشاهان قاجار در آنجا بنا ها و قصر های عالیه بر پا کردند. به گفته دهقان، معانی کرج در بین فرهنگ ها و محققین، متفاوت است ولی طبق گویش و زبان اصلی این منطقه که زبان تات بوده، کرج از لغت کاوک (کاواک) به معنای میان تهی ماخوذ شده که در میان دره کرج واقع شده است. اگر ریشه لغت کرج را از کراج بدانیم به معنی بانگ و فریاد است که به اعتقاد کارشناس پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کرج، با سابقه تاریخی آن ارتباط پیدا می کند، زیرا در تپه های معروف آتشگاه و کلاک، قلعه دختر شهرستانک و کوه های مراد تپه که برای خبر رسانی و دیده بانی، آتش افروزی می کردند، بدین وسیله مردم را از هجوم و حمله دشمنان با خبر می ساختند. دهقان می گوید: لفظ کرج در کتب مختلف از کلمات کرژ به معنی کوهپایه است اما در بین مردم به معنی قایق بزرگ و لنج که از لغت کراجی و کرجی گرفته شده است.

زبان و گویش مردم کرج

بر اساس تحقیقات و منابع موجود، گویش مردمان قدیم کرج، تات بوده است. کارشناس پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کرج در مورد گویش تاتی می گوید: تات ها و تالشی ها دو تیره ایرانی هستند که در کناره های غربی دریای خزر و آذربایجان شرقی زندگی می کردند. زبان تاتی در زمان های گذشته گسترش بسیار داشته و همه مردم آذربایجان و قزوین را در برمی گرفته که پس از اشاعه زبان ترکی به تدریج تاتی از میان برداشته شد و تنها ساکنین چند آبادی، این زبان را نگهداری کرده اند. مردم اشتهارد کرج از شاهی به نام تات که روی کلاهش دو شاخ بوده که احتمالا همان کوروش است، یاد کرده و می گویند اهالی در روزگار باستان به پیشواز این شاه رفته و آن پادشاه، بستگانش را در این دهکده ساکن می کند و با این کار زبان شان تاتی می شود. اکنون که پس از گذشت سال های زیاد، کرج از باغ شهری ییلاقی به کلانشهری بزرگ تبدیل شده و مفاخر و مشاهیر بزرگی را در شجره نامه خود جای داده، حال که دیگر کرج، ده و آبادی نیست و حتی نمی خواهد شهرستان هم باقی بماند، جای ریشه های سنتی و آثار باستانی برای مردمان این دیار کهن که استان البرز شدن را انتظار می کشند کجاست؟ به راستی چند نفرمان با آثار تاریخی این شهر، هر چند اندک آشناییم؟

آسیه چهارباغی
روزنامه رسالت
عنوان: نقاشي هاي غارهاي لرستان گنجينه تمدن ايران
رسال شده توسط: saeed. در ۲۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۷:۴۸
 گاه نگاري تاريخي اين غارها در لرستان ، اهميت و ارزش هر کدام را در روند تکامل تمدنهاي پيشين روشن کرده است کشفيات غار براسفيد، نشانگر وجود تمدن بشري در دوره نوسنگي و آغاز عصر کشاورزي در اين منطقه است
همچنين مشخص شده است که در غارهاي پاسنگر، کنجي و کول کني ، در دوره هاي فراپارينه سنگي يعني 18 هزار سال قبل ، مردمي زندگي مي کرده اند.قديمي ترين آثار تمدني نيز در غار براسفيد به دست آمده که مربوط به صدوهشتاد هزار سال قبل از ميلاد است بخش قابل توجهي از غارها در دره خرم آباد قرار دارند. دره خرم آباد يک دره باريک است که در ميان برآمدگي هاي سنگهاي آهکي موازي و مرتفع قرار گرفته است . اين محوطه تاريخي به 10 تا40 هزار سال پيش تعلق دارد. در اين دره 17 مکان مربوط به دوره پارينه سنگي شناسايي شده اند که 5 مکان مربوط به پارينه سنگي ميانه با فرهنگ موسترين ،6 مکان يا بيشتر مربوط به پارينه سنگي فوقاني با فرهنگ بارادوستين و حداقل 2 مکان مربوط به پارينه سنگي فوقاني با فرهنگ زارزي ميشوند.مکانهاي استقرار انسان در اين دوره به 3 دسته عمده به شرح زير تقسيم شده اند:قرارگاه هاي اصلي فصلي )دايمي ( که به وسيله يک يا دو خانواده براي تمام سال يا يک فصل از سال مورد استفاده قرار مي گرفته اند، مانند غار کنجي،غار يافته و غار قمري .محل کشتار که هر هفته به مدت يکي دو روز، گروههاي شکارچي از آن استفاده مي کرده اند، مانند غار گرارجنه ، غار پاسنگر و کل داوود. قرارگاه هاي موقت که احتمالا محل ساخت ابزار سنگي بوده اند.غار قمري اين غار در غرب خرم آباد و در کوه مشرف به شهر واقع شده است دهانه غار به سمت جنوب از چشم انداز بسيار زيبايي برخوردار بوده است و از اينجا، شکارچيان شکار خود را نظاره مي کرده اند سطح داخل دهانه غار بيش از200 متر مربع است.غار کنجي اين غار در جنوب شهر خرم آباد، در کمرکش ضلع جنوب غربي کوه مدبه و در200 متري قبرستان پشته قرار گرفته است مساحت آن 200 متر مربع بوده و کف آن به عمق 2 متر با خاک پوشيده شده است . در چشم انداز اين غار، دشت وسيعي با تپه هاي باستاني و طبيعي وجود دارد.غار ارجنه در دشت جنوبي دره خرم آباد و در منطقه کره گاه ، کوه کم ارتفاع گرارجنه واقع شده است اين غار کوچکتر از غار گنجي است . از ميان غارهاي دره خرم آباد، غار پاسنگر به دوره زارزي و بارادوستي زيرين ، غار يافته به دوره بارادوستي زيرين و مياني و غار کنجي و قمري به دوره موستري تعلق دارند.غارهاي منطقه کوهدشت گروه ديگري از غارها نيز در منطقه کوهدشت و در ارتفاع 2000 متري از سطح دريا در شمال شهر کوهدشت قرار دارند که برخي از آنها عبارتند از:پناهگاه منقوش ميرملاس يک پناهگاه صخره اي کوچک در گوشه اي از جنوب غربي تپه است نقاشي هاي اين پناهگاه به دوران کالکولتيک ، ساسانيان و بعد از آن برمي گردد اين نقوش ، تصاويري از سوارکاري با اسب را نشان مي دهند. از اين غار بيش از340 قطعه ابزار ساخته شده از سنگ چخماق به دست آمده است.پناهگاه بردسفيد در گوشه شمال شرقي کوه سرسورن قرار گرفته است اين غار داراي يک دهانه عريض رو به دره است.هميان در شمال شهرستان کوهدشت قرار گرفته است اين پناهگاه صخره اي از دو پناهگاه ديگر بزرگتر است در اين غار تاريخي ، قدمت حضور انسان به 60 تا70 هزار سال پيش مي رسد احتمالا انسانهاي نئاندرتال در اين غار زندگي مي کرده اند از اين مکان بيش از877 قطعه ابزار ساخته شده از سنگ چخماق کشف شده است.باتوجه به اين غارهاي تاريخي ، لرستان از نظر آثار باستاني و تاريخي بسيار غني است و مي توان اين منطقه را به يک موزه تاريخ باستاني تبديل کرد.

منبع : جام جم آنلاین - شماره خبر100004221551
عنوان: مناظر بندر انزلی
رسال شده توسط: مرضیه زهری در ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ - ۲۰:۴۲:۳۳
نمایی از اسکله بندر


(http://s2.picofile.com/file/7285042903/_%D9%85%D9%88%D8%AC_%D8%B4%DA%A9%D9%86t.jpg)

قسمتی از موج شکن (مول) وبلوار انزلی

(http://s2.picofile.com/file/7285049030/l%D9%85%D9%88%D8%AC.jpg)

چراغ پشتان انزلی


(http://s2.picofile.com/file/7285052682/%D8%B9%DA%A9%D8%B3%DB%B0%DB%B5%DB%B7%DB%B9.jpg)

پل قدیم انزلی

(http://s1.picofile.com/file/7285055050/P105%D9%BE%D9%848.jpg)

پل قدیم وجدید


(http://s1.picofile.com/file/7285057311/ghazian_%D9%BE%D9%84.jpg)
عنوان: دلفان
رسال شده توسط: Moshashaei در ۳۱ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۴:۲۱

شهرستان دلفان یکی از شهرستانهای استان لرستان است و مرکز آن شهر نورآباد می‌باشد.
 جمعیت

جمعیت کلی شهرستان دلفان۱۴۳،۵۵۴ نفر است که از این تعداد ۶۰،۲۳۴ نفر شهری و جمعیت روستایی ۸۲،۸۲۰ نفر است. رشد جمعیت نسبت به سال ۸۵ در این شهرستان ۸/۰ بوده است. تعداد کل خانوار دلفانی ۳۵،۳۴۷ خانوار است که ۱۵،۲۹۵ خانوار در شهر و ۲۰،۰۵۲ خانوار در روستا زندگی میکنند.مردم دلفان به زبان لکی تکلم می کنند. این شهرستان دو نقطه شهری دارد.
 بخش‌ها و دهستانها
 
بخش مرکزی شهرستان دلفان
 دهستان خاوه شمالی
 دهستان خاوه جنوبی
 دهستان میریگ شمالی
 دهستان میریگ جنوبی
 دهستان نورآباد
 دهستان نورعلی
 
بخش کاکاوند
 دهستان ایتیوند شمالی
 دهستان ایتیوند جنوبی
 دهستان کاکاوند شرقی
 دهستان کاکاوند غربی
 دهستان اولاد قباد