تالار گفتگوی تخصصی متا

بخش عمومی تالار و آشنایی با متا => تالار مشترک بین تخصصها => نويسنده: اجـاقـی در ۱۳ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۲۸:۰۷

عنوان: اقتصاد و گياهخواري
رسال شده توسط: اجـاقـی در ۱۳ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۲۸:۰۷
اقتصاد و گياهخواري

(http://www.ivegs.com/Image/Erth.gif)


خوراک های نباتی برتری مهمی از نقطه نظر اقتصاد بر اغذیه حیوانی نشان می دهد، قیمت آن ها کمتر از یک سوم خوراک های حیوانی است. تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید که چرا خوراکهای گوشتی گرانترین خوراکها هستند؟ 
یک مزرعه غذا لازم است تا حیوان بالغ شود و بتوان از گوشت آن استفاده کرد. در صورتی که غذایی که از گوشت حیوان بدست می آید یک دهم غذایی نیست که از همان مزرعه می شد بدست آورد. در فصل زمستان هزینه ی جمع آوری و انبار کردن خوراک دامها را نیز باید با آن جمع کرد. همچنین هزینه ی نگهداری و پیشگیری از بیماری را باید بدان افزود و در نهایت با هزینه ی تاسیس سردخانه هایی که بتوان گوشت را در آنها نگهداری کرد جمع کنید آنوقت متوجه می شویم که چرا به لحاظ اقتصادی اینقدر تفاوت وجود دارد.
اگر فرض بگیریم که برای هر فرد در دنیا یک آکر خاک حاصلخیز وجود داشته باشد، بنا به اظهارات « سرجان راسل » ( رئیس ایستگاه آزمایشی رمتای استد) برای انسانهای همه چیزخوار 1.63 آکر زمین لازم است. در صورتیکه برای خوراک گیاهخواران هر فردی بین 0.5 تا 0.6 آکر زمین لازم است و ما به التفاوت این یعنی 1.03 آکر فقط برای بدست آوردن مواد کوشتی است.
ذخیره ی غذاهای گوشتی معمولا مشکلتر است و نیاز به تکنولوژی پیشرفته و هزینه بیشتر دارد. در روزگاران گذشته هرگاه قحطی می شد ابتدا حیوانات بودند که کشته می شدند و نگهداری از گوشت آنها امکان پذیر نبود. امروزه نیز یک بیماری اپیدمی می تواند تعداد زیادی از دامها را به کام مرگ بکشاند و همه هزینه های انجام شده را به حدر دهد.
امروزه با پیشرفت علم، هر چند از تلفات و مرگ و میر دامها به میزان قابل توجهی کاسته شده (گرچه هنوز خیلی از بیماریها مثل سرطان، طب برفکی، انفولانزای مرغی و... بدون درمان هستند)، ولی مبالغ هنگفتی صرف نگهداری و واکسیناسیون دامهایی می گردد، که در محیطهای غیر طبیعی رشد کرده و به مرضهای سختی دچار شده اند. این بیماری ها اغلب به علت تغییرات غیر طبیعی ژنتیکی و همچنین تزریق هورمون های متعدد، داروهای شیمیائی و تلقیح مصنوعی برای اینکه حیوانات بتوانند چند بار در سال بزایند و خیلی زودتر از موقع معمول بالغ شوند و چاق گردند، بوجود می آید.
 اگر همه مردم گیاهخوار می شدند زمین ما می توانست سه الی پنج برابر ساکنین کنونی خود را خوراک دهد. « الکساندر هومبلد » معقتد است که یک تکه زمین که حاصل آن ده نفر را خوراک می دهد، اگر سبزه آن را برای پرورش چارپایان به کار برند، بیش از یک نفر نخواهد توانست از آن تغذیه کند. در مکزیک همین زمین می تواند 240 نفر را از حاصل لوز سیر بکند.
مسیو « لوژاند» از نقطه نظر اقتصاد راجع به خوراک فرانسویان گفته: « ما خوراک خودمان را با حیوانات تقسیم می نماییم و آنان ده یک آن را از شیر و گوشت و چربی خودشان به ما رد می کنند. وقتی که به یک خوک شیر و سیب زمینی بدهند تا این که پروار شود، این ده روز خوراک ماست که برای یک روز معاوضه می نماییم.»
نه تنها خوراک های نباتی هیچ گونه مواد سمی در بدن از خود باقی نمی گذارند، بلکه به لحاظ اقتصاد همانطور که شرح آن رفت بسیار به صرفه هستند.



منبع  :   (http://www.ivegs.com/Image/logosite2.gif)
عنوان: مصاحبه با گياهخـــواران
رسال شده توسط: اجـاقـی در ۱۳ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۳۸:۲۴
ساتیا، دختر 7 ساله ای که تا بحال گوشت نخورده

(http://www.ivegs.com/Image/Satya.jpg)

مصاحبه ای که پیش روی دارید شرح تجارب خانواده ی سبزی است که تا بحال به فرزند خود گوشت نخورانده اند. خانواده ای که برای زندگی و حیات، ارزش قائل اند و همواره تلاش دارند بجای جنگیدن با طبیعت دست آشتی به سویش بلند کنند.

1-     لطفاً خودتان را معرفی كنید و بفرمایید چند سال است شما و همسرتان رژیم غذایی گیاهی، انتخاب كرده اید؟
من فریبا حاجی قاسمی هستم و به همراه همسرم حدوداً 11 سال است كه گیاهخوار هستیم.
 
2-     دلیل اصلی گیاهخوار شدن شما چه بوده است؟
در واقع داستان چگونگی گیاهخوارشدن ما طولانی است ولی اگر خلاصه بخواهم بگویم این است كه كمی پس از ازدواجمان من مبتلا به بیماری معده شدم و با اینكه به گوشت و غذاهای گوشتی بسیار علاقه مند بودم، به تجربه متوجه شدم كه روزهایی كه تصادفاً گوشت نمی خورم حالم بهتر است. همسرم گیاهخواری را چند سال قبل از ازدواجمان به دلیل تمرین‌های ذهنی تجربه كرده بود ولی چون از طرف خانواده حمایت نشده بود به ناچار این كار را كنار گذاشته بود. در نتیجه به محض اینكه من متوجه شدم گوشت مسبب بیماری ام شده من را بسیار تشویق كرد تا گیاهخواری را امتحان كنم و با هم از آن به بعد گیاهخوار شدیم.
 
3-     بیماری معده شما بخاطر رژیم غذایی گیاهی، بهبود پیدا کرد؟
بله – و بايد بگویم در اين مورد خوشبختانه يا بدبختانه درمان هاي ديگر اصلاً مؤثر واقع نشد. فقط از زماني كه گياهخوار شدم تا الان كه حدوداً 11 سال مي‌گذرد مشكل من كاملاً برطرف شده است!

4-     شما از كدام دسته از گیاهخواران می باشید؟ (Vegan, Lacto, Ovo,...)

لاكتو
 
5-     آیا به لحاظ جسمی شما و خانواده تان از قد و وزن متناسبی برخوردار هستید؟
بله- البته ما پس از سن رشدمان گياهخوار شديم. ولي من خواهري دارم كه از 13 سالگي گياهخوار است و هم قد و وزن متناسبي دارد و هم از نظر درسي بسيار موفق است. او اكنون كه 21 سال دارد در دانشگاه تهران سال سوم رشتة مهندسي كشاورزي را به پايان رسانده و بسيار فرد پر انرژي و موفقي است.
 
6-     اسم فرزند شما «ساتیا» است، این اسم به چه معناست؟
ساتيا به معني حقيقت و راستي است. و ريشة اين اسم سانسكريت مي‌باشد. در چند هزار سال پيش نام يك شاهزاده خانم بوده است.

7-     از ساتیا بگویید كه تا به حال گوشت مصرف نكرده است. او چند سالش است و وضعیت جسمی او به چه صورت می باشد؟
من 4 سال قبل از بارداریم گیاهخوار بودم. در نتیجه ساتیا خوشبختانه هرگز گوشت، مرغ، ماهی و تخم مرغ مصرف نكرده است. او متولد سال 1379 است و امسال به كلاس اول مي‌رود. از وضعیت جسمانی او اگر بخواهید ترجیح می‌دهم مثل همه مادرها كه از بچه‌هایشان تعریف می‌كنند از ساتیا تعریف نكنم و با ارائه مدارك پزشكی ساتیا كمك كنم تا همه شاید از نگرانی درمورد كودكان گیاهخوار فارغ بشوند! ساتیا همیشه نمودار رشدش بالای خط نرمال بوده از ابتدا تا الان. از نظر سطح انرژی و هوش هم تقریباً تمام بچه‌های هم سنش را پشت سر گذاشته است.
 
8-     معمولا به خانمهای باردار توصیه می شود لااقل هفته ای دو تا سه بار گوشت مصرف کنند تا آهن کافی به بدنشان برسد. شما از چه موادی بجای گوشت استفاده می کردید؟
متأسفانه بايد بگويم كه اين توصيه‌ها قديمي است و امروزه از نظر علمي در محافل علمي رد شده است. پزشكان براي رساندن آهن كافي به مادر قرص‌هاي آهن نيز تجويز مي‌كنند كه پزشك من با ديدن نتيجة آزمايشات من متقاعد شد كه من قرص را هم مصرف نكنم! اين البته براي خيلي‌ها باور نكردني است! من با داشتن يك برنامة غذايي متعادل و كمك گرفتن از طب سنتي آيورودا ، با خوردن عسل ،مغزها مانند گردو و بادام و پسته و ميوه‌ها مانند زرد آلو و خرما و هلو و سبزيجات تازه مانند جعفري و شاهي و غيره و لبنيات و حبوبات مانند عدس و ... بدون هيچ مشكلي دوران باردايم را پشت سر گذراندم.
 
9-     همچنین توصیه می شود که از هفت ماهگی به بعد حتما گوشت وارد غذای کودک شود، شما برای ساتیا چه چیزی جایگزین کردید؟ می توانید کمی بیشتر در مورد تغذیه یک کودک گیاهخوار صحبت کنید.
البته پزشك ساتيا هم در ابتدا با توجه به متوني كه دردانشگاه تحصيل كرده بودند اين نظر را داشتند ولي پس از اينكه ديدند ما با استناد به كودكان گياهخوار در كشورهاي ديگر نسبت به اين موضوع پافشاري داريم شروع به تحقيق درمورد دستاوردهاي جديد پزشكي كردند و با اين كار به نتايج جديد دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقيقاتي و علمي مختلف مبني بر عدم التزام گوشت در برنامة غذايي كودك دست يافتند. بايد توجه داشت كه درمورد مسائل علمي بايد علمي نظر داد و نه نظري و متعصبانه يا ناآگاهانه! همة ما در جامعه بسياري از كودكان گوشتخوار را مي‌بينيم كه دچار سوء تغذيه هستند و از مشكل كمبود آهن رنج مي‌برند. متأسفانه فرهنگ تغذية سالم و طبيعي امروزه جاي خود را به فرهنگ غذاي تكميلي و كنسروي داده است. و بدن انسان به نظر مي‌رسد علي‌رغم اينكه انتخاب ديگري ندارد ولي هنوز در برخورد با تغذية ناسالم اعتراض خود را باشجاعت و به شكل ناهنجاري‌هاي مختلف نشان مي‌دهد. من غذاي ساتيا را از 7 ماهگي به بعد با تركيبات پروتئيني سبك مثل آرد برنج و بادام شروع كردم و كم كم به آن ماش پوست كنده را افزودم. خرما و نان سبوس دار هم اغلب در برنامة غذايي ما بود. به او حليم جوانة گندم مي‌دادم كه سرشار از اسيدهاي آمينة ضروري است. سپس كم كم شير گاو را به برنامة غذايي او افزودم كه البته ساتيا در ابتدا به شدت به شير حساسيت نشان داد ولي كم كم اين حساسيت برطرف شد. مي‌توانم بگويم بيشترين تأكيد من بر دادن غذاهاي تازه و متنوع بود . از كودكي نيز او را با ميوه خوردن انس دادم. من هرگز نگران سلامتي فرزندم نبودم زيرا به لطف خدا هميشه نمودار رشد قد و وزن او بالاي خط نرمال بود.
 
10- آیا فكر می كنید تفاوتی به لحاظ جسمی و روحی بین ساتیا و سایر همسالانش وجود دارد؟
من تحقیق علمی در این مورد نكردم، ولی به نظر می‌رسد خیلی كمتر از سایر هم كلاس هایش مریض می‌شود و شدت بیماری هایی مثل سرماخوردگی هم در او به نسبت بقیه دوستاش خیلی كمتر است. در مورد هوش هم نمی‌توانم آن را به گیاهخواری ربط بدهم چون گوشت‌خواران باهوش هم زیاد هستند! ولی اغلب همه نگران این هستند كه نكند گیاهخواری صدمه ای به كودك بزند كه باید بگویم خیر.
 
11- برای این تصمیم كه فرزندتان گیاهخوار شود با چه كسانی مشورت كرده اید؟ آیا رژیم غذایی اش تحت نظر پزشك انتخاب شده است؟
راستش چون قبل از بارداری با مطالعات مختلفی كه داشتم عمیقاً اعتقاد داشتم گیاهخواری تغذیه مناسب برای انسان‌هاست و قبل از اینكه بچه دار بشویم در كشور‌های مختلف كودكان گیاهخوار سالم زیادی دیده بودم، در نتیجه با كسی در این مورد مشورتی نكردم ولی از دوستانم كه خود فرزندان گیاهخوار داشتند مشورت غذایی می‌گرفتم چون به هرحال گیاهخواری هم فرهنگ خودش را دارد. اما پزشك ساتیا اوایل خیلی اصرار داشت كه ساتیا لااقل تخم مرغ بخورد ولی ما چون مطمئن بودیم تغذیه ساتیا كامل است این كار را نكردیم. سپس ایشان با آزمایشاتی من و همسرم را چك كردند به هر حال پذیرفتند كه ما مشكل سوء تغذیه نداریم. البته لازم به ذكر است كه ایشان بسیار مسؤلانه به خاطر ساتیا سراغ دست ‌آوردهای جدید علمی و مقاله‌های علمی بین‌المللی رفتند كه در نتیجه ما متوجه شدیم دنیای علم امروز دیگر مثل گذشته به گیاهخواری بی اعتماد نیست.
 
12- منظور شما از اینکه می گویید گیاهخواری فرهنگ خودش را دارد چیست؟ آیا افراد گیاهخوار باید برنامه ی خاص و دقیقی داشته باشند؟ چون برخی افراد فکر می کنند که گیاهخواری کاری است بسیار مشکل و نیاز به برنامه ی دقیق تغذیه دارد. آیا واقعا این طور است که باید هر روزه حجم زیادی از مواد گیاهی مصرف شود تا بتواند جایگزین گوشت گردد؟
ما مي‌دانيم كه در بيشتر موارد سلامتي در گرو تغذية سالم است! ولي اين به آن معني نيست كه ما هر روز ميزان پروتئين و ويتامين غذاهايي را كه مي‌خوريم اندازه بگيريم. حداقل به نظر من اين كار عملاً غير ممكن است و زندگي را از روال طبيعي خارج مي‌كند. ما گياهخواران از افتخاراتمان اين است كه زندگي راحت‌تر و طبيعي تري داريم. منظور من از فرهنگ گياهخواري چيز خاصي نيست فقط مربوط به طرز تهية غذاهاي جديد و خوشمزه است كه بصورت بديهي كسي كه تا بحال گياهخواري را تجربه نكرده نمي‌تواند آن را به سادگي كشف كند.
و براي پاسخ قسمت آخر سؤالتان بايد بگويم كه ابداً در ظاهر و حجم غذاهاي ما با غير گياهخواران تفاوتي وجود ندارد.

13- كدام غذای گیاهی برای خانواده تان دلپذیرتر است، ساتیا كدام را بیشتر دوست دارد؟
قرمه سبزی! البته ساتیا برخلاف بیشتر كودكان اصلاً بدغذا نیست و همه غذاهای گیاهی را دوست دارد.
 
14- آیا ساتیا در شرایط خوردن گوشت قرار گرفته!عكس العمل او در این شرایط چه بوده است؟
بله. وقتی توی هواپیما و مكان‌های عمومی شاهد خوردن گوشت دیگران می‌شود تعجب می‌كند كه چطور آنها این غذای بد بو را می‌خورد؟ همیشه آرزو می‌كند كاش همه گیاهخوار می‌شدند.
اما یكباركه در مدرسه قیمه داده بودند، ساتیا نتوانسته بود گوشت را از سویا تشخیص بدهد و درنتیجه یك قاشق خورده بود و بعداً متوجه شده بود كه فرق دارند.
 
15- آیا ساتیا از شما پرسیده «چرا گوشت نخورم» پاسخ شما چه بوده است؟
هیچ وقت.

16- آیا فكر نمی كنید رژیم غذایی متفاوت ساتیا با دوستان احتمالی اش در آینده مشكلی در مراحل ابتدایی تعلیم در مدرسه بوجود بیاورد؟
ساتیا از بچگی شاهد بوده كه همه راجع به اینكه چرا ما گوشت نمی خوریم از ما سؤال می‌كردند. در نتیجه او هم تبدل به یك مبلغ گیاهخواری شده!
 
17- آیا فكر می كنید انتخاب رژیم غذایی گیاهی تاثیری در روحیه شما و همسرتان داشته است؟
بله همه چیز به طور كاملاً واضحی تغییر كرده. ما بیشتر به طبیعت نزدیك شدیم و در نتیجه به خداوند متعال كه خالق این طبیت زیباست. اینهمه تنوعات نامحدود را او در اختیار ما گذاشته و درنتیجه ما حس می‌كنیم كه نیازی نیست به بهانه تغذیه برای بقای خود به حق زندگی موجودات دیگر تجاوز كنیم. یك تجربه خیلی باارزش دیگری كه ما داریم این است كه به علت فقدان غذاهای آماده گیاهی، ما به اجبار غذاهای تازه و سالم خانگی مصرف می‌كنیم كه این خود موجب پویایی بیشتری در زندگی ماست. اگر به زندگی زوج‌های جوان نگاه كنید اغلب متاسفانه درحال خوردن سوسیس و كالباس و غذاهای آماده هستند كه كاملاً و مشخصاً سلامتی خود و فرزندانشان را به خطر می‌اندازند.
 
18- آیا به لحاظ اجتماعی مشكلی برایتان پیش آمده است؟ (مهمانی ها و دوستان و...) اگر خاطره ای در این مورد دارید بفرمایید.
اوایل كه من هنوز نمی دانستم كه گیاهخواری واقعاً چیست و از همه مهمتر اینكه مطمئن نبودم بتوانم عادات غذایی قبلی را برای همیشه كنار بگذارم به پدر و مادرها و اقواممان نگفته بودیم چون در ضمن مطمئن بودیم كه آنها مخالفت می‌كنند. در نتیجه زمانی كه آنها به منزل ما می آمدند من سعی می‌كردم غذاهای فرنگی درست كنم و اصلاً نمی‌گفتم كه عمداً گیاهی است و آنها هم میل می‌كردند و لذت می‌بردند و وقتی به منزل آنها می‌رفتیم هر بار به یك روشی از خوردن گوشت در می‌رفتیم. یك بار در یك مهمانی صاحب خانه شنیسل مرغ درست كرده بود و آنها را با انواع سبزیجات آبپز تزئین كرده بود. صاحب خانه برای آنكه ما تعارف نكنیم برای هركدام از ما یك تكه مرغ گذاشت. ما شروع كردیم به خوردن سبزیجات كنارش كه تا ایشان رویشان را برگرداندند ما مرغ‌ها را به ظرف اصلی برگرداندیم! خلاصه خیلی شانس آوردیم كسی متوجه نشد و از آن به بعد تصمیم گرفتیم با ایمان راسخ به همه اعلام كنیم كه ما گیاهخواریم و جالب است كه بهتان بگو حالا همه لطف می‌كنند و برای ما به قول خودشان گیاهخواران متعصب غذای گیاهی درست می كنند و از همه جالب تر اینكه همیشه مهمانان دیگر اول از غذای ما امتحان می‌كنند!خیلی وقت ها هم اگر موقعیت مناسب باشد، برای تبلیغ گیاهخواری هم كه شده با یك ظرف غذای گیاهی به مهمانی می‌روم! ولی دركل باید بگم كه متاسفانه مردم ما خیلی درمورد گوشتخواری متعصب هستند و عموماً بدون ارائه دلایل علمی به شدت سعی بر مخالفت با ما دارند.
 
19- به نظر شما چرا در ایران مسئله گیاهخواری آن طور كه در سایر كشورها اهمیت دارد، مورد توجه قرار نگرفته است؟
تا آنجا كه من در عمل طی این سالها دیده ام، فقط به دلیل عدم اطلاع است. در كشورهای پیشرفته مثل آلمان و سؤیس مردم نه تنها گیاهخواری را می‌شناسند بلكه بسیار به گیاهخواران احترام می‌گذارند و به آنها به چشم افراد سالم جامعه نگاه می‌كنند. خیلی از مردم ما حتی متاسفانه در قشر تحصیل كرده هنوز كلمه گیاهخواری و گیاهخوار را نشنیده‌اند.
 
20- به نظر شما برای آگاهی دادن به ایرانیان بهتر است روی دلیل اخلاقی گیاهخواری تاكید كرد یا دلیل علمی؟
به نظر من افراد مختلف به طرق مختلف آگاه می‌شوند. بسیاری فقط وقتی می‌فهمند گیاهخواری به معنی سیب زمینی و هویج آبپز نیست و می‌توانند غذاهای متنوع و خوشمزه‌ای بخورند، گیاهخوار می‌شوند. ولی برخی به دلایل علمی نیز نیاز دارند و دسته دیگری هم هستند كه بنا به دلایل معنوی گوشت را كنار می‌گذارند. در نتیجه به نظر من باید به تمامی جنبه با هم پرداخت.
 
21- برای مادران جوانی كه تازه فرزندی را به دنیا آورده اند چه توصیه ای دارید؟ لطفاً از تجربه های خودتان مثال بزنید.
من قلباً به همه آنها توصیه می‌كنم نه تنها نگران نباشید بلكه با ایمان فرزندتان را با طبیعت آشتی دهید!

منبع  :   (http://www.ivegs.com/Image/logosite2.gif)
عنوان: پاسخ : مصاحبه با گياهخـــواران
رسال شده توسط: اجـاقـی در ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۰:۲۱

برای گسترش صلح و آرامش

وقتي وارد فضـاي انجمـن گـياهخواران ايـران مي شويد ممکن است در لابلاي رفت آمد آدمها، فردي آرام و خوش برخورد به سمت شما بيايد و به شما خوش آمد بگويد و از شما سوال کند که چه خبر؟ و شايد هم سر صحبت باز شود و با هم درباره مسائل مختلفي گفتگو کنيد.
اين دفعه ما به سراغ اين شخص دوست داشتني رفتيم تا با سوالات مان سر از کار او در بياوريم و ببينيم چه چيزي پشت اين صورت هميشه بشاش و پذيرنده وجود دارد.
 
  لطفاً خودتان را معرفي کنيد و بفرماييد چند سال است که گياهخوار هستيد؟
به نام خدا، من فرخ شريف پور هستم، حدوداً فکر مي کنم نزديک 26 سال هست که گياهخوار هستم.
 
  شما چند سال داريد؟
من متولد دي ماه 1338 هستم.
 
از چـه طريـقي با گياهخـواري آشـنا شديد؟
من از طريق برادرم که کلاسهاي يوگا مي رفت با گياهخواري آشنا شدم. در آن زمان براي اولين بار به يک رستوران گياهي رفتيم. رستوراني که فضايي کاملاً عرفاني داشت و من در آنجا بود که ديدم گياهخواران چه غذاهايي مصرف مي کنند.
من در عرض يک هفته ـ ده روز همه چيز را تغيير دادم. علت اصليش هم اين بود که از طريق يک استاد با موضوع عرفاني يوگا آشنا شدم. در واقع برادرم عاملي بود که باعث شد من اين شخص را بشناسم.
 
  يعني اول با عرفان آشنا شديد و در راه آن به گياهخواري رسيديد؟
بله
 
  با خانواده مشکلي پيدا نکرديد؟
نه، مشکل خاصي نبود. فقط گاهي مي گفتند که گوشت نمي خوري ضعيف مي شوي. اينها به نظر من عکس العمل طبيعي آدمهاست. ولي به مرور موضوع جا افتاد. در واقع من در راهم، از يک استاد پيروي مي کردم و در کارم کاملا مطمئن بودم.
از نظر من مهم اين هست که خود آدم جواب مناسب براي اطرافيان داشته باشد. جواب منطقي باعث مي شود آنها هم به مرور بپذيرند.
 
  شمـا از کـدام دسـته از گياهخـواران هستيد؟
من از دسته گياهخواراني هستم که لبنيات مصرف مي کنند.
 
 چرا لبنيات را کنار نگذاشتيد؟
به خاطر اينکه شير را لازمه زندگي مي دانستم. ماست هم به نظر براي سلامتي لازم هست و مي گويند باکتري هاي مفيدي براي معده دارد. البته دليل اصلي تري هم داشتم و آن اين که استادم مصرف شير را به من توصيه کرد چرا که مي گفت در شير گاو موادي وجود دارد که باعث رشد سلولهاي مغزي مي شود که در نتيجه به رشد خودشناسي و روحاني فرد کمک مي کند.
از لحاظ علمي خيلي پيگير نبودم. فقط مي توانم بگويم شير و ماست به بدنم مي ساخت و مشکلي با آن نداشتم.
من در گيـاهخواري به دنبـال عدم خشـونت هسـتم، چيـزي که در يـوگـا آهیمسا گفـته مي شود و احساس مي کنم با نخوردن گوشت مي شود به اين هدف رسيد.
 
فکر مي کنيد خوردن شير باعث اشاعه خشونت نمي شود؟
البتـه بايـد بگـم مـن اخـيراً خيـلي کـم شــيـر مـي خورم. خيلي به ندرت. مخصوصاً به اين خاطر که شيرها هورموني شده اند و شير سالم وجود ندارد. من سالاد خيلي مصرف مي کنم.
 
تخم مرغ را چرا کنار گذاشتيد؟
به خاطر اينکه تخم مرغ هم از نطفه حيوان است و استفاده از آن دخالت  در زندگي حيوانات. اگر اين نطفه به حالت طبيعي باقي بماند به جوجه تبديل مي شود.
 
مي دانيد که خيلي از افرادي که به خاطر مسئله حمايت از حيوانات گياهخوار شده اند اعتقاد دارند که کشتن حيوان يک دقيقه است ولي استفاده از محصولات حيواني در واقع سوءاستفاده اي است که باعث مي شود رنج و عذاب در تمام طول زندگي حيوان ادامه پيدا کند. نظر شما در اين باره چيست؟
ايـن چـيـزي کـه شـمـا در مـوردش صحـبت مي کنيد يک چيز شخصي است. من چون از طريق سيستم وداييي عمل مي کنم و چون وداها منبع الهي دارند، پس حتماً براي چنين چيزي دلايل خاصي دارند. وداها از شيري که به حالت طبيعي بوجود آمده استفاده مي کنند و حيوان «گاو» بر اساس قوانين خاص ودايي در شرايط کاملاً مناسب، تربيت و نگهداري مي شود. اين به معناي  گاو پرست بودن آنها نيست، بلکه به خاطر اينکه اعتقاد دارند گاوها مادر دوم زمين اند. مادر اول در دوران کودکي به بچه ي خود شير مي دهد، اگر به هر دليل مادر نتواند شير بدهد مادر دوم اين کار را مي کند. براين اساس است که بدون اينکه بخواهيم آزاري به حيوان برسانيم از شير طبيعي استفاده مي کنيم.
 
مي توانيد به صورت خلاصه در مورد وداها صحبت کنيد و بگوييد داستان آن از چه قرار است؟
ودا از لحاظ لغوي يعني دانش. دانشي که از بالا به پايين آمده باشد. مثل قرآن که به حضرت محمد الهام شد و بعدها به صورت نوشتار در آمد. از آنجا که نوع بشر تنوع زيادي دارند و آگاهي هاي مختلف ميان اقوام مختلف متفاوت است، پيامبران گوناگوني پيام الهي را براي مردم آورده اند. وداها يکي از منابع اطلاعاتي خودشناسي هستند که در 5000 سال پيش به صورت گفتگو ميان خداوند و شخص ثالث و با زبان سانسکريت بوجود آمد.
وداها در طول تاريخ توسط عابدين و دانشمندان اين علم گسترش پيدا کردند به صورتي که امروز مي بينيم بسيار وسيع و عظيم شده اند. که از جمله آنها مي توان به طب آيورودا اشاره کرد يا نجوم، فلسفه، دين و يوگا. به مجموعه اينها علم ودا گفته مي شود.
من هميشه به يوگا و گياهخواري و عدم خشونت گرايش داشتم، به همين خاطر هم به اين سمت آمدم. من فکر مي کنم گياهخواري بايد همراه با بينش و آگاهي باشد. گياهخواري مرحله اي است که باعث مي شود شخص رشد کند. گياهخواري به خودي خود چيز مهمي نيست،  مهم اين است که آدم با گياهخواري به جايي برسد. براي همين است که مي گويند شاهنامه آخرش خوش است.
 
 شما براي گياهخواري با دکتر تغذيه هم مشورت کرديد؟
نه
 
و هيچ مشکلي پيدا نکرديد؟
نه، هيچ مشکلي که بشود آن را به گياهخواري ربط داد نبوده. مثلا من هم مثل خيلي هاي ديگه کمر درد دارم که هيچ ربطي به گياهخواري ندارد.
 
فکر مي کنيـد به لحاظ روحـي فرقي با ديگران داريد؟
نه، من در هر جمعي که باشم با آن جمع انطباق پيدا مي کنم. گرچه کمي مشکل است ولي در نهايت مي شود.
 
آيـا از بـرنامه غـذايـي خـاصـي براي گياهخواري پيروي مي کنيد؟
نه، مثل همه همان برنامه هاي معمولي و روزمره خودم را دارم. فقط مي توانم بگويم که عاشق سالاد هستم. شب ها هم اغلب غذاي سبک مثل نون و پنير و گردو مصرف مي کنم. ولي به طور کلي برنامه ي دقيق و خاصي ندارم و در اين چند ساله هيچ مشکلي هم پيدا نکردم.
 
نظـر شـما دربـاره خـام گياهخـواري چيست؟
با خـام گيـاهخـواري مـوافـقـم ولـي چـون تجـربه اش کردم مي دانم خيلي سخت و مشکل است. يک مقدار نتوانستم باهاش جور بشوم. ولي تجربه اي که داشتم اين است که براي درمان خيلي از بيماري هاي حاد عاليه.
 
 کدام غذا رو بيشتر از بقيه دوست داريد؟
سالاد! (خنده...) نه، غذاهاي ايراني را خيلي دوست دارم، مثل قرمه سبزي يا فسنجان و ... همشون عالي اند. غذاهاي ادويه دار هندي را هم دوست دارم.
 
خاطـره خاصـي دربـاره گيـاهخـواري داريد؟
بهش زياد فکر نکردم ولي...
تنها خاطره اي که الان يادم مي آيد اين است که با يکي از دوستانم که او هم گياهخوار بود تصميم گرفتيم به سربازي برويم و در هر شرايطي با هم باشيم. در آسايشگاه هر وقت که فرصت بود بساط گياهخواري را برپا مي کرديم. چون مي دانيد در پادگان غذاها کاملاً گوشتي هستند و ما از طرق مختلف سعي مي کرديم به رژيم گياهي خود وفادار بمانيم. يکي از بچه هاي پادگان که مي ديد ما غذاهاي گياهي مصرف مي کنيم خيلي به اين سمت گرايش پيدا کرد و اين برايمان جالب بود که در پادگان هم تاثير خودمان را داشتيم.
در آن زمان جنگ بود و مسئله مهم اين بود که يک گياهخوار طرفدار صلح چطور مي توانست در پادگان آموزش تيراندازي و کشتار ببيند. من که حتي نمي توانستم شاهد خشونت نسب به حيوانات باشم چطور مي توانستم آدم بکشم. با خودم گفتم خدايا خودت نجاتم بده و همين هم شد و من بعد از دو ماه آموزشي به خاطر مسئله چشمم معاف شدم و به جبهه نرفتم. فرداي آن روزي که معاف شدم در آسايشگاه هيچ کس نبود و همه ي بچه ها به جبهه رفته بودند. حتي آن دوست صميمي ام که با هم قرار گذاشته بوديم در هر شرايط باهم باشيم.
 
تا بحال گوشت قرباني برايتان آورده اند که شما قبول نکرده باشيد؟
آورده اند، ولي من تعصب ندارم، آن را به مادرم مي دهم که با او زندگي مي کنم. من نمي توانم او را مجبور به اعتقادات خودم کنم.
 
آيا احساس نمي کنيد کشتن يک حيوان کار وحشتناکي است و شما بايد با کسي که اين کار را مي کند جدي تر و قاطع تر برخورد کنيد؟
من فکر مي کنم و تجربه نشان داده است که برخورد تند با افراد گوشتخوار جواب نمي دهد. ما بايد رفتاري آرام داشته باشيم. در اين چند ساله به تجربه ديده ام که هرچقدر تندتر برخورد کنيم با مقاومت بيشتري مواجه مي شويم.
من اعتقاد دارم کسي که گوشت قرباني دم در خانه آورده، نيامده تا مطلبي در مورد گياهخواري بشنود و به همين خاطر هم آنجا را جايگاه مناسبي براي صحبت نمي دانم. آدم بايد شرايط را بسنجد.
 
کشتن حيوان از نظر من به اندازه کشتن انسان فجيع و وحشتناک است. اگر انساني را قرباني کنند و گوشت آن را براي شما بياورند چه احساسي خواهيد داشت؟ باز هم با آرامش برخورد مي کنيد؟
خوب خيلي ناراحت مي شوم ولي اعتقاد دارم جايي که حرف من بتواند اثر گذار باشد صحبت مي کنم. در غير اين صورت هيچ چيز نمي گويم. من فکر مي کنم هر چيز را بايد از پايه و ريشه درست کرد. اگر چنين نباشد گياهخواري خيلي سطحي و بي دوام خواهد بود.
 
فکر مي کنيد با چنين رفتاري چقدر موفق بوده ايد؟
چـقـدرش را نـمـي دانـم ولـي مـي دانـم کـه گياهخواري براي اطرافيان من به صورت يک چيز مثبت در آمده است. همه مي گويند گياهخواران چقدر آرام و صبور و چقدر خوش برخورداند. اين براي من خيلي مهم است.
عکس العمل سريع معمولاً آخرش به قطع رابطه منجر مي شود. بحث ها هميشه جنبه ي تدافعي پيدا مي کنند و من ترجيح مي دهم جواب سوال بدهم تا اينکه با ديگران مدام بحث کنم.
 
چرا گياهخواري در ايران کمتر مورد توجه هست؟
بخاطر اينکه روي اين مسئله زياد کار نمي شود.
 
چند نفر را گياهخوار کرده ايد؟
تا بحال نشماردم. ولي مي توانم بگويم ده نفر را به طور صد درصد گياهخوار کردم.  به طور کلي هم با خيلي ها در اين باره صحبت کردم، حالا اين صحبتها نتيجه اي داشته يا نه من خبر ندارم.
 
خيلي از افراد مي گويند گياهخواري خيلي خوب است ولي من شرايطش را ندارم؟ آيا براي گياهخواري شرايطي خاصي لازم است؟
بله خيلي ها اين را مي گويند. در حقيقت شرايط را بايد ايجاد کرد. شرايط از بيرون بوجود نمي آيد.
اما از يک نظر مي شود گفت که آنها راست مي گويند. از نظر من شرايط يعني آمادگي شخص براي پذيرش، در اين صورت شخص بايد آمادگي فکري و ذهني پيدا کند، بعد مي شود گفت شرايطش مهيا است. نقش ما در اينجا اين است که با قدرت نفوذ مان، علم مان و ادب مان بتوانيم روي آگاهي افراد تاثير بگذاريم. پس ما مي توانيم شرايط فکري ديگران را تا حدودي تغيير دهيم.
 
 چطور بايد به ديگران گياهخواري را آموخت؟
در ايران بايد خيلي آرام جلو رفت. بايد اول با ديگران رابطه عاطفي و دوستي بر قرار کنيم. بعد آن را به صورت پيشنهاد مطرح کنيم. چون چيزي که در اين سالها تجربه کرده ام اين است که آدمها يا شديداً مقاومت مي کنند يا دقيقاً برعکس خودشان را يکهو ول مي کنند و همه چيز را قبول مي کنند. بايد آرام و منطقي جلو رفت وقتي سوال مي کنند معلوم است که زمينه هاي لازم را دارند. آن وقت است که بايد جواب داد. به نظر من نبايد در اين زمينه تبليغ کرد.
 
 اگر کسي بپرسد چرا گياهخوار شوم چه مي گوييد؟
من تجربه ي شخصي خودم را مي توانم بگويم. «بخاطر يوگا» ولي اگر رابطه ام با طرف کم باشد مي گويم بخاطر آرامش و سلامتي.
 
  چرا فکر مي کنيد ديگران بايد از گياهخواري مطلع بشوند؟
به اين خاطر که فکر مي کنم از اين طريق است که صلح و آرامش گسترش پيدا مي کند.

منبع : انجمن گیاهخواران ایران