موضوع: آیا میتوان حسابداری صنعتی بدون ارتباط با سایر قسمتها داشت؟

[A.Ehsani]

سلام

آیا میتوان حسابداری صنعتی بدون ارتباط با سایر قسمتها داشت؟

Linkback: https://irmeta.com/meta/b283/t7168/

[DELFAN]

سلام 

  منظور شما از سایر قسمتها تولید و انبار و و... است؟ فکر نمی کنم بدون ارتباط با قسمتهای دیگر بهای تمام شده قابل اتکایی داشته باشیم.

[A.Ehsani]

سلام

سایر قسمتها از نظر من:
فروش
خرید
انبار
اداری
تولید
مدیریت

وقتی حسابرس هستیم ملاحظه میکنیم که واحد حسابداری صنعتی رابطه ای با اکثر واحدهای فوق ندارد و عمدتا" با انبار آن هم فقط در رابطه با مواد اولیه و محصول نه نیمه ساخته در ارتباط است.
پس عدم چنین ارتباطی چه پیامدهائی دارد؟

[DELFAN]

سلام


 حسابداری صنعتی بدون ارتباط با سایر قسمتها هیچ اعتباری نداره و مطمئنا به واقعیت نزدیک نیست، ولی همینطور که می دونید در اکثر موارد همکاری سایر واحدها با قسمت مالی خیلی ضعیفه و فکر می کنند که نیازی به این کار نیست، چون هر واحد داره کارش رو انجام میده، انبار ورود و خروج و ضایعاتش رو می نویسه و می دونه، خرید هم با لینک به انبار و تولید برنامه ریزی درستی برای خرید داره، فروش هم که بدون کمک مالی راحت به سود می رسه و خوب داره می فروشه، تولید هم که از انبار مواد اولیه میگیره و به فروش محصول تحویل میده و .... پس نیازی به یک واحد اضافی به نام مالی نیست که فقط کارش کاغذ بازیه و مسئولیت اضافی ایجاد می کنه، واین وظیفه مدیران کل هست که اهمیت کارهای حسابداری صنعتی رو به همه تفهیم کنند.

[کـوکـبـی]

سلام
جناب احسانی عزیز آیا می توانیم
خرید - فروش - مدیریت را واحد اداری بخوانیم
 
لذا تقسیم بندی ما به این صورت شود
1 - تولید
2- انبار (لجستیک )
3- اداری 

و بعد مراکز هزینه را مشخص کنیم و نهایتا بررسی ارتباط هر بخش با تولید ؟

                                                         با احترام

[A.Ehsani]

سلام خدمت جناب کوکبی


سوال جالب و بجائی بود.

جناب کوکبی آخرین متدهای حسابداری صنعتی خارج از مبحث چارت سازمانی است و برای بهای تمام شده فعالیت شرط کافی و لازم است.
بعنوان مثال در روش کهنه مدیرعامل اداری محسوب میشد ولی در مبحث جدید مدیر عامل طی روز فعالیتهای متنوعی دارد و سهمی از هزینه حقوق ایشان برای محصولات به محصولات اختصاص داده میشود.
مبحث واحد فروش هم مبحث داغی است. در بسیاری از شرکتهای ما بالای 99% هزینه های این بخش را به حساب هزینه های توزیع و فروش خارج از قیمت تمام شده میبرند در حالی که توجه نمی کنند به فرآیند تکمیل کالا. اگر ما تولید کننده و پخش کننده هستیم پس هزینه های توزیع و فروش هم بخشی از بهای تمام شده است اما اگر فقط تولید کننده هستیم هزینه های توزیع و فرش خارج از بهای تمام شده است(مبحث قدیمی) و در مبحث جدید باید هزینه ها به فعالیت ها اختصاص داده شود.

[A.Ehsani]

برای پیاده سازی یک سیستم بهای تمام شده ابتدا به 5 بخش اصلی باید توجه کرد که متدهای ما باید از میان گزینه های این بخشها انتخاب شود. و اساس سیستم بهای تمام شده ما بر پایه انتخاب صحیح یا غلط موارد ذکر شده در این بخشها تلقی میگردد. لذا این 5 بخش ستون سیستم بهای تمام شده است که اگر حتی یکی از این موارد بکار گرفته نشود ما فاقد سیستم بهای تمام شده خواهیم بود.

ابتدا پازل سیستم بهای تمام شده



اگر ما سیستم حسابداری بهای تمام شده را یک پازل فرض کنیم باید چیدمان درست و مناسبی را باید داشته باشیم تا مفهوم تصویر مشخص شود .پس در یک سیستم بهای تمام شده هرچیزی باید جای خودش قرار داشته باشی و برخی اطلاعات و روشها پیش نیازتر و جلوتر نسبت به بقیه هستند و مهم انتخاب صحیح گزینه ها و چیدمان صحیح است.

سیستم بهای تمام شده نیاز به پنج بخش دارد که عبارتند از :

1)اساس اندازه گیری ورودیها ( واقعی - نرمال - استاندارد)
2) روش های ارزیابی موجودیها (عملیاتی - مستقیم - جذبی - بر اساس فعالیت)
3) روش محاسبه بهای تمام شده انباشته(سفارش کار - مرحله ای - واقعی - ترکیبی)
4) برآورد جریانات(شناسائی ویژه - فایفو - میانگین)
5) قابلیت ثبت جریان هزینه های موجودیها در فواصل خاص(دائمی - در فواصل خاص)

این پنج بخش شامل گزینه های زیر مجموعه خود میباشد در نمودار ذیل توجه داشته باشید که ممکن است بسیاری از هزینه در سیستم های حسابداری را می توان از ترکیب  گزینه های موجود طراحی نمود ، البته نمیتوان هم زمان از 2 گزینه موجود در یک بخش استفاده نمود. انتخاب هر گزینه از هر طبقه فرآیند عملیاتی ما را تعریف میکند که ما از چه سیستم خاصی تبعلیت میکنیم.

                                                                           

[A.Ehsani]

1)اساس اندازه گیری ورودیها ( واقعی - نرمال - استاندارد)

پایه های یک سیستم بهای تمام شده متکی است بر شناسائی جریانات ورودی تحت عنوان موجودیها که بر اساس سه متد قیمت گذاری بر اساس روش واقعی - نرمال - و استاندارد که در نمودار ذیل آن را به کمک تصویر نمایش میدهد:



در تصویر فوق ملاحظه میشود:

در هزینه یابی تاریخی یا واقعی می بینیم که ظرف بهای تمام شده موجودی یکیست و کل هزینه ها به یک ظرف منتقل شده است.

در هزینه یابی نرمال می بینیم که با نرخ جذب سربار دو ظرف بهای تمام شده و یک ظرف انحراف سربار وجود دارد.

در هزینه یابی استاندارد 4 ظرف داریم که 3 ظرف انحرافات مواد - دستمزد و سربار و یک ظرف هم بهای تمام شده استانداردوجود دارد.

سیستم هزینه یابی واقعی
در یک سیستم هزینه یابی تاریخی(واقعی)، تنها  جریان تاریخی هزینه از طریق حساب موجودی و نیز هزینه های تاریخی ثبت شده در پایان یک فرآیند فعالیت به بهای تمام شده اختصاص می یابد.  استفاده از عبارت واقعی گاهی اوقات این مفهوم را میرساند که   هزینه واقعی هزینه ای است  در ارتباط با یک خروجی خاص درحالی که تعیین قیمت یک محصول و یا خدمات نیاز به تخصیص مناسب  هزینه های متعددی رادارد، به عنوان مثال، تخصیص هزینه های دارایی های ثابت متکی  به مدت زمان و میزان استفاده از آن است، و یا اختصاص هزینه های تولید غیر مستقیم، و یا سربار به محصولات. از آنجا که بسیاری از روش های  اختصاصی، (به عنوان مثال، خط مستقیم و یا استهلاک نزولی) در محاسبه هزینه یک واحد از محصول و یا خدمات موثر است که به سادگی نشان دهنده فرایند تقریبی هزینه های واقعی  است.

سیستم هزینه یابی نرمال

هزینه یابی نرمال استفاده از بهای تمام شده واقعی  مواد مستقیم و کار مستقیم است با استفاده از نرخ جذب سرباردر هر فرآیند اندازه گیری فعالیت میباشد. اقدامات فعالیت معمولی شامل ساعات کار مستقیم، و یا هزینه های کار مستقیم می باشد. مقدار سربار کارخانه منوط  به سطح فعالیت روی موجودی است که با ضریب نرخ از پیش تعیین شده توسط مقدار واقعی اندازه گیری فعالیت تعیین می شود. تفاوت بین هزینه های سربار و اعمال هزینه های سربار واقعی نشان دهنده انحراف سرباراست.

سیستم هزینه یابی استاندارد

در سیستم هزینه های استاندارد، تمام هزینه های ساخت های (مواد - دستمزد و سربار) مورد استفاده  با استفاده از نرخ و مقدار پیش تعیین شده  محاسبه میشود. تفاوت بین هزینه های اعمال شده و هزینه های واقعی انحرافات را تشکیل میدهند.

ادامه دارد.....

[A.Ehsani]

2) روش های ارزیابی موجودیها (عملیاتی - مستقیم - جذبی - بر اساس فعالیت)

در شکل 1-2 چهار متد ارزیابی موجودی به چشم میخورد.در روش عملیاتی  هزینه کمتری به بهای تمام شده اختصاص می یابد در حالی که در روش مبنای فعالیت میزان بیشتری از هزینه ها ردیابی و جذب میشود.
در روش مستقیم و روش جذبی بیشتر روش سنتی محسوب میشود در حالی که روش عملیاتی و برمبنای فعالیت روشهای نوین هزینه یابی محسوب میشوند.
استفاده از این روشها چونکه باعث تغییر در میزان سود ناخالص و سود خالص میشود حائز اهمیت فراوانی است

روش عملیاتی
در روش عملیاتی فقط هزینه مواد مستقیم به بهای تمام شده اختصاص مییابد و سایر هزینه ها به عنوان هزینه های عملیاتی منظور میشود.این روش فقط یک روش کنترلی مدیریتی است و مورد قبول استانداردهای بین المللی و داخلی نمیباشد. در این روش چونکه مواد جزء هزینه های مرتبط با محصول است اما دستمزد و سربار بخش کنترلی هزینه است از هم تفکیک میشود تا مدیریت بتواند تصمیمات صحیح تری با توجه به میزان حاشیه سود اعمال نماید.



در نمودار فوق ملاحظه میفرمائید در دروش عملیاتی(throughput) مواد به بهای تمام شده تخصیص می یابد و سایر موارد دیگر هزینه میشود و در بخش هزینه یابی مستقیم (direct costing) هزینه های متغییر به قیمت تمام شده محصول تخصیص و سایر هزینه ها به عنوان هزینه دوره محسوب میشود. این روش هم فقط کاربرد مدیریتی دارد. در روش جذبی کلیه هزینه ها جذب بهای تمام شده میشود و هزینه های غیر تولیدی به بخش expense منتقل میشوند. اما در بخش آخر هزینه یابی بر مبنای فعالیت تمامی هزینه ها جذب بهای تمام شده میشوند.

[A.Ehsani]

3) روش محاسبه بهای تمام شده انباشته(سفارش کار - مرحله ای - واقعی - ترکیبی)

روش جمع آوری اطلاعات هزینه ای بر اساس طبقه بندی های خاص مورد نیاز انجام میشود. بعنوان مثال مبنای طبقه بندی ما میتواند بر اساس مشتریان - محصولات- سفارشات - مراکز طبقه بندی نمودکه بر اساس 4 روش فوق میتوان جمع آوری نمود.

نمودار ذیل نمونه ای از صنایع را از نظر فرآیند عملیاتی نمایش میدهد:



روش سفارش کار

در روش سفارش کار بر اساس سفارشات هر مشتری هزینه های مستقیم مرتبط با آن سفارش به مشتری و سفارش اختصاص می یابد . کارهائی از قبیل ساختمان سازی - کشتی سازی - هواپیما سازی -کارهای چاپ ونیز اموری مثل وکالت - حسابداری و حسابرسی و.. از این روش استفاده میکنند.

روش مرحله ای
در روش مرحله ای هزینه ها بجای ارتباط با مشتری و محصول به موجودیهای در جریان منتقل میشوند و با توجه به اینکه تولید بدون وقفه به کار خود ادامه میدهد تخصیص هزینه های غیر مستقیم باید با دقت و بر اساس پارامترهای میزان تکمیل فرآیند ساخت و موجودیها اختصاص یابد. شرکتهائی مثل تولیدات مواد غذائی - شیمیائی و بهداشتی و لوازم خانگی از این زمره سیستم محسوب میشوند.

روش واقعی(jit)
این روش توسط ژاپنی ها ابدا شده است و در این روش موجودیها حذف میشود و عملیات صرفا" به هنگام و بر روی تولید انجام میشود. در این روش موجودی اول و پایان و انبار حذف شده و سفارشات بر اساس نیاز تولید تامین میشود.

[محسن جمالی]

با سلام
میشه قسمت قرمز رنگ زیر  را بیشتر توضیح بدین واینکه فرمولهای محاسبه پیش بینی نرخ مواد ، و دستمزد و سربار چیه؟
با تشکر

1)اساس اندازه گیری ورودیها ( واقعی - نرمال - استاندارد)



سیستم هزینه یابی استاندارد

در سیستم هزینه های استاندارد، تمام هزینه های ساخت های (مواد - دستمزد و سربار) مورد استفاده  با استفاده از نرخ و مقدار پیش تعیین شده  محاسبه میشود. تفاوت بین هزینه های اعمال شده و هزینه های واقعی انحرافات را تشکیل میدهند.

ادامه دارد.....

[علیرضاقنبرپور]

سلام جناب آقای احسانی
شماکه حسابدار بهای تمام شده هستی واقعا"سیستم که ترسیم کرده ای جایی پیاده کرده ای؟
متشکرم