داستان زندگی پروفسور حسابیدر این دو کتاب ، 64 سال زندگی پر فراز و نشیب علمي، سياسي و فرهنگي پرفسور را در قالبي داستاني، براي خواننده ترسيم كرده است. اين اثر دو بار از دو نگاه بازبيني شده است؛ يك بار از نگاه فرزند پروفسور حسابي(کتاب استاد عشق) و بار ديگراز نگاه يك قصهنويس (کتاب نخستین مرد).
با این که این دو کتاب در مورد یک شخصیت هست اما زاویه دید متفاوت و بیان داستان ها و موقعیت های متفاوت باعث میشه که خواننده احساس خستگی و یا تکراری بودن مطالب نکنه و برعکس هر دو کتاب جذابیتهای خاصی دارند که خواننده رو وادار میکنند که صفحه صفحه و فصل فصل کتاب رو بدون مکث ادامه بده!
در کتاب استاد عشق ، پروفسور حسابی در بازگویی روزهای واپسین از همه می گویند، از پدر ، مادربزرگ همسر و هر کس که در گذر زندگی دستی و آغوشی به مهربانی برایشان گشوده اند.از مادر بزرگ خود با لفظ خانم یاد می کنندو از آنجا که فرزندانشان در پرسشی ناخواسته از لفظ خانم و آقا و تاکید هماره پدر می پرسند در پاسخ به تاکید می گویند(خانم و آقا بودن آسان نیست، سابقه تربیت و نجابت باید فراهم باشد. ایمان و اعتقاد از ارکان خانم و آقا بودن است، اگر خانم و آقایی به این مرتبه برسند می دانند چه کارهایی باید انجام دهند و چه کارهایی نباید انجام دهند. یا به قول حافظ آنقدر هست که بانگ جرسی می آید... خانم و آقا هیچ گاه دروغ نمی گویند و در نشست و برخاست و خیلی از مسائل اجتماعی آداب لازم را رعایت می کنند.)
و در کتاب نخستین مرد، بیشتر با جزییات تلاش پروفسور در ایران و فعالیتهاشون آشنا میشیم ، از همسرشون بیشتر میخونیم و از داستانهای دیگری از زندگی پر از درس این استاد بزرگ آگاه میشیم
کتاب خیلی خوبی ست!
درس های خیلی زیادی هست که می تونیم از این شخصیت بزرگ و خستگی ناپذیر یاد بگیریم، درسهایی برای همه ما، چه معلم باشیم ، چه یک دانش آموز یا دانشجو ، چه به عنوان پدر یا همسر یا فرزند و... بالاخره همه به عنوان یک انسان!
با استفاده از توضیحات مطالب خوب دوست عزیزم خانم طباطبایی.