Google


normal_post - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا نویسنده موضوع: چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟  (دفعات بازدید: 4166 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین اجـاقـی

xx - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟
« : ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۴:۰۰:۵۶ »
چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟


چند سالی است که موضوع تدریس فلسفه به کودکان مطرح شده است و حتی برخی از موسسات و مدارس ابتدایی در سراسر جهان رسما به تدریس فلسفه پرداخته اند. ماهیت فلسفه منوط به یافتن است تا حفظ و تکرار و یافتن محض ، لذا در جهان امروز که می توان آن را عصر شناخت نامید لزوم فلسفه (فلسفیدن) برای کودکان امری بدیهی است.
در ارتباط با این مساله پرسشهای بسیاری مطرح می شود از جمله این که فلسفه از چه سنی یا مقطع تحصیلی و با چه کیفیتی باید تدریس شود؟ آیا گروه خاصی مانند معلمان باید به تدریس آن بپردازند و یا این که به صورت غیررسمی می توان آن را ترویج داد، به طوری که والدین و نزدیکان کودک هم بتوانند این کار را انجام دهند؟ و از همه مهمتر آیا فلسفه در این دوران اصلا باید تدریس شود یا خیر؟ در هر آموزشی برای کودکان باید دو اصل طبیعی بودن و لذتبخش بودن را همواره مدنظر داشت که این اصول در آموزش فلسفه هم صادق است. برای کودک ، بازی و رفع ابهامات ، شرط ایجاد معنا از زندگی در تکوین زیستی اوست.
برای کودک شک کردن در ساده ترین مسائل سبب ایجاد پرسش است ، دقیقا همان شک و بازنگری که سقراط نسبت به ساده ترین امور در تنظیم سوالات فلسفی خود در نظر می گرفت تا مردم به آنچه در ظاهر تصور می کردند که می دانند، آگاه شوند. سوالات ساده ای که انسان با اجتماعی شدن نیاز و اهمیت غور و تعمق در آنها را از یاد برده است.
قابل توجه است که بدانیم گاه سوالات ساده اما ریشه ای که کودکان عنوان می کنند دقیقا همان سوالاتی است که بزرگان فلسفه با آن مواجه بوده اند و حتی گاهی همان معانی و مفاهیمی را در پاسخهای کودکان می یابیم که در پاسخهای بزرگان فلسفه. از نظر جامعه مطرح کردن مسائل و ابهامات با کودکان شاید معقول به نظر نیاید اما باید دانست که در بسیاری از موارد پیچیده ترین مسائل فلسفی با سادگی و صداقت حل می شوند (همان ویژگی که در کودکان وجود دارد). افرادی که در رشته فلسفی تحصیل می کنند بر این گفته واقفند که پاسخ پیچیده ترین پرسشهای آفرینش در ساده ترین چیزها نهفته است. از نظر گریث ماتیوس فلسفه یک «بازی مفهومی» است. گاهی برای تفنن ، گاهی برای پی بردن به جواب ناشناخته ها و گاهی سوئتعبیر عمدی لغات یا صورتی از فن بیان. این بازی مفهومی برای فیلسوفان و کودکان عادی و نهادینه است.
قابل ذکر است که بازی مفهومی یا فلسفه مساله بی ارزشی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت. والدین و معلمینی که با کودکان ، تعاملی برای بازی مفهومی ندارند از یک سو پویایی ذهنی و هوشی خود را از دست می دهند و از سوی دیگر ارتباطشان با کودکان کم می شود که این مساله اثر مخربی در روحیه استقلال در کاوش ذهنی دارد و همچنین باعث ترس و انزوای کودکان می شود. باید توجه کرد که سوالات و بازیها نباید بی اساس و بی محتوا انگاشته شوند بلکه می بایست کاوشگرانه و متفکرانه باشند تا تفکر فلسفی و قوه ابتکار کودکان احیا شود. در برخی نژادها و یا گروه های اجتماعی فلسفی فکر کردن امری عادی و نهادینه است ؛ مثل نواختن یک پیانیست و یا بازی یک بازیگر. در این جوامع تفکر فلسفی جزئی از زندگی و انسان بودن محسوب می شود.
مسائل بزرگ فلسفی برای این کودکان در قالب داستان های بسیار ساده و یا فیلمهای معناگرای کودکانه ارائه می شود. گریث ماتیوس در کتاب «گفتگوهایی با کودکان» در این باره از کتابهایی نام می برد که مطابق سرفصل های دوره دکتری فلسفه است ، کتابهایی چون خرسی که وجود نداشت ، ماههای زیاد، وینی.د.پو (پوی قهرمان)، از میان پنجره ، قورباغه و وزغ ، چه پای بزرگی؟ و...که با موضوعاتی در باب جبر و اختیار، ضرورت و امکان ، وجود و هستی ، شک گرایی ، علت و معلول ، ماهیت و... مطابقت دارند. برخلاف جوامع مذکور اجتماعاتی هستند که فلسفه را با سن تقویمی و بلوغ دانش آموزان مرتبط می دانند و آموزش فلسفه را وابسته به مراحل رشد پیاژه در نظر می گیرند. به نحوی که آموزش و تعاملات فلسفی را در قابهای مرحله ای پیاژه قرار می دهند. گریث ماتیوس و ویلیام راپارت استدلال هایی را در رد این گونه نگرش ها به فلسفه ایراد کرده اند.
آنها افرادی چون ژان پیاژه و برونو بتلهایم را با عنوان تبهکاران فلسفه و کودک معرفی می کنند. طبق آنچه پیاژه بیان کرده «رشد ذهنی و فلسفی کودکان کاملا با مراحل رشد منطبق است» یعنی سن کودک تعیین کننده میزان فهم و شناخت فلسفی اوست. ماتیوس بنا بر سه دلیل ، گفته پیاژه را غیرمنطقی می داند: اول دشواری و نسبی بودن تعریف رشد فلسفی ، دوم وابسته نبودن مستقیم پیشرفت یا رشد فلسفی با سن تقویمی و سوم منطبق نبودن مراحل رشدی که پیاژه عنوان نموده با مراحل پیدایش نظریات فلسفی در طول تاریخ. همچنین ماتیوس در کتاب فلسفه و کودک ، پنداشت های برونو که کودکان را انیمیستیک ، ناتوان در فهم انتزاعی ، اغراقگرا، ساده لوح و... می پندارد را با استدلال ها و مثالهای صریح و روشن رد می کند. از جمله جان انگاری برای گیاهان که آن را در کنار فرضیه اودیمونیای ارسطو (روح گیاهی) قرار می دهد. او در همین کتاب با مثالی دیگر این نقل قول ویتگنشتاین که بیان می کند «اگر شیرها می توانستند صحبت کنند ما قطعا آنها را نمی فهمیدیم» را با سوال کودکی که از معلم خود می پرسد «آیا سگها حرفهای ما را متوجه می شوند؟» تطبیق می دهد.
در این مجال کلیتی قابل تامل برای کسانی که به نحوی با کودکان در ارتباطند بیان شده است که لزوم اهمیت دادن به مبحث فلسفه و کودک را پررنگ تر می سازد و بی ارتباط نیست اگر بگوییم خلاقیت ، ابتکار و قدرت تفکری که همواره برای کودکانمان خواستار بوده ایم منوط به تعامل صحیح فلسفی ما با کودکان خواهد بود.
 


Linkback: https://irmeta.com/meta/b748/t2690/
mahak2 - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل

آفلاین اجـاقـی

xx - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
پاسخ : چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟
« پاسخ #1 : ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۹:۰۳ »
آموزش فلسفه در گذشته

آموزش فلسفه به کودکان را ابوریحان بیرونی بیش از هزار سال پیش در کتابی که در آن هندسه را به دختری به نام ریحانه یاد داده بود شروع کرد اما متاسفانه این روش پایدار نماند و نظام حافظه محور جای آن را گرفت.

کودکان در کلاسهای فلسفه می آموزند که چگونه درباره موضوعات پیرامون خود عمیق تر بیندیشند و به راحتی درباره افکارشان سخن بگویند.آنها یاد می گیرند که خوب بشنوند و اندیشه هایشان را با هم سامان دهند.


از مهمترین اهداف کلاسهای فلسفه برای کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱.بالا رفتن اعتماد به نفس در کودکان

۲.استفاده از دلیل و استدلال در بحث ها

۳.تقویت روحیه مشارکت

۴.بالا رفتن سطح قضاوت  و خود اصلاحی

۵.عادت به تفکر و کار گروهی

۶.راهیابی به قدرت حل مساله و نقادی و خلاقیت

۷.بروز استعدادهای پنهان کودک

۸.ارتقای سطح دروس دیگر مدرسه در نتیجه بوجود آمدن حس پرسشگری و روحیه حل مساله


 

ویژگی اصلی این برنامه داستان محور بودن آن است.داستانهایی برای کودکان نوشته می شود که به دلیل امتیازات متون داستانی مثلا ارتباط عاطفی و هیجانی این مفاهیم و روشهای استدلال حتی به کودکان منتقل می شود و آنان تفکر انتقادی و خلاق را می آموزند.قصه های زیادی که در قرآن آمده و هر کدام حامل پیامهای اخلاقی بسیاری است نشاندهنده اهمیت این روش آموزشی است.
mahak2 - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل

آفلاین اجـاقـی

xx - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
پاسخ : چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟
« پاسخ #2 : ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۲:۲۹ »
فلسفه برای کودک چیست؟

فلسفه برای کودکان برنامه ای است که با هدف آموزش استدلال و مهارتهای تفکر به کودکان ارائه شده و سعی دارد بتواند تاثیر مثبت و ارزشمندئ بر نحوه تفکر کودکان داشته باشد.این برنامه اعتقاد دارد آموزش درست اندیشیدن استدلال کردن و مهارتهای تفکر به کودکان درست مانند مهارت خواندن و نوشتن باید از سالهای کودکی آغاز شود.آنها باید خودشان برای خودشان فکر کنند و بتوانند تصمیم گیرنده باشند.
mahak2 - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل

آفلاین اجـاقـی

xx - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
تاریخچه فلسفه برای کودکــــان
« پاسخ #3 : ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۶:۴۱ »
تاریخچه فلسفه برای کودکان

در اواخر سالهای 1960 در دانشگاه کلمبیا – نیویورک استاد متیو لیپمن در حین تدریس فلسفه برای دانشجو یا نش متوجه شد که آنان از قدرت استدلال و داوری مناسبی برخوردار نیستند و این ناشئ از ضعف در قدرت تفکر انان است که البته تقویت نیروی تفکر می بایستی از سالهای کودکی انجام می شده ولذا او به این فکر افتاد که  یکسری متون درسی برای کودکان  بصورت داستان بنویسد  که البته آن داستانها با دقت و ظرافت نکات فلسفی قابل فهم و در عین حال جذابی را برای کودکان در بر داشته باشند.

کلاس درس فلسفه کودکان بشکل حلقه وار است. یعنی معلم به همراه شاگردان دور هم می نشینند و پس از خواندن متن با صدای بلند با هم به مباحثه می پر دازند.

این روشی است که فکر کودک را بر می انگیزد و باعث می شود او در مورد مسائل مختلف تجزیه تحلیل کند .بچه ها یاد می گیرند به جای حفظ کردن جوابهای از پیش تعیین شده توسط معلم و حفظ کردن طوطی وار آنها خود به جواب برسند آنهم با مشارکت و کار گروهی.

فلسفه مادر همه علوم است و ما اغاب آن را از یاد برده ایم و ذهن کودکان و شاگردان خود را مانند صندوقی مئ دانیم که در طول سال تحصیلی در این صندوق باز میشود و انباری از اطلاعات و معلومات را وارد حافظه کوتاه مدت آنها میکنیم در حالیکه می دانیم پس از امتحانات در این صندوق باز شده و اطلاعات آن در طول سه ماه تابستان کاملا تخلیه می شود.این مطلب را امتحانات ازشیابی ورودی در ابتدای سال تحصیلی ثابت می کند.(حد اقل در مورد مقطع متوسطه و پیش دانشگاهی این طور است).

به هر حال معلم محوری دیگر بس – حافظه محوری دیگر بس- به ما می گویند روش تدریس فعال سر کلاس اجرا کنید اما بستر سازی مناسب برای اجرای روشهای فعال ابتدا باید انجام شود تا معلم بتواند با آسودگی آن روش را پیاده کند.حجم کتاب زیاد و ساعت کم تدریس  با پیاده کردن روش تدریس فعال مغایرت دارد چون این روش بسیار وقت گیر است. از طرفی دانش آموزی که تمام دوران ابتدایی و راهنمایی خود را با روشهای قدیمی حفظی و جزوه نویسی طی کرده چطور می توان از او انتظار داشت حتی برای چند دقیقه روی مساله ای فکر کند و در جمع دوستان به جواب برسد؟بارها برای من پیش آمده که دانش آموز دبیرستانی از من خواسته که از روشهای جدید استفاده نکنیم چون:" وقت کلاس گرفته می شود و ما بعدا مئ رویم توی خانه اینها را مثل سالهای قبل حفظ می کنیم شما نمونه سوال امتحانی با ما کار کنید"

mahak2 - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل

آفلاین اجـاقـی

xx - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
پاسخ : چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟
« پاسخ #4 : ۲۳ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۰۸:۰۸ »
          ادامه مطالب قبلی....

بايد وقتي كودكان و نوجوانان در سن يازده يا دوازدسالگي  بودند، يكسري دوره هاي درسي در خصوص تفكر انتقادي يا حل مساله  مي گذارندند . اما براي تهية موضوعي قابل فهم و مورد پسند كودكان و نوجوانان،  بايستي متون درسي بصورت داستان نوشته مي شد , داستاني دربارة منطق اكتشافي كودكان. اما اين كار نيز بايد با دقت و ظرافت بسيار انجام مي گرفت . اين داستان ها بايد راجع به فلسفة مورد اكتشاف كودكان مي بود.
  از اينرو ليپمن كتاب كشف هري استوتلمير1 را نوشت. در سال 1970 اين كتاب به آزمايش گذاشته شدو بنظر مي رسيد بخوبي كارگر افتاده است. در پي آن براي معلمان يك كتاب راهنما كه شامل صدها تمرين فلسفي بود , نوشته شد. آن كتاب هم بخوبي نتيجه بخش بود.  پس از چند سال , كتاب ليزا2 كه منحصراً مربوط به اخلاقيات بود و كتاب تكملة كتاب هري بود و به كودكاني اختصاص داشت كه اندكي بزرگتر بودند نوشته شد. كتاب هاي بيشتر و بيشتري نوشته شد كه هر كدام ويژة سطوح سني خاصي بود. اين كتابها بهمراه كتابهاي راهنماي كمك آموزيشان بودند.همچنين مجموعه متنوعي ازكتابهاي نظري تأليف و منتشر شد.



استخوانبندي برنامة «فلسفه براي كودكان و نوجوانان» P4C به تدريج در دانشگاه مونتكلير شكل گرفت و يا علاوه بر فراهم آوردن كتابهاي درسي متحد الشكل (داستان هاي فلسفي براي كودكان)، طرح آموزشي واحدي پيدا كرد كه در آن دانش آموزان سطوح مختلف با قرائت بخشي از داستان با صداي بلند , كلاس را آغاز مي كنند. به اين نحو كه، بچه‌هاي يك كلاس، بهمراه معلمشان حلقه‌وار دور هم مي‌نشينند و رودر روي هم با يكديگر به مباحثه مي‌پردازند(كه اين حلقه همان حلقة كندوكاو3 است). شاگردان، قسمت تعيين شدة كتاب را با صداي بلند مي‌خوانند، البته نه بيشتر از يك پاراگراف در هر بار (توزيع يكسان وقت هم در ميان كودكان نبايد فراموش شود كه پيامدها و استلزامات دموكراتيكي بهمراه دارد). وقتي قرائت يك پاراگراف تمام شد، معلم با اين پرسشها شروع مي‌كند:
 آيا در اين متن چيز مبهمي براي شما وجود دارد؟ آيا مي‌توانيد احساس خودتان را در قالب يك پرسش بيان كنيد؟ سپس معلم پرسش هر دانش‌آموز را بر روي تخته سياه مي‌نويسد و نام دانش‌آموز را بهمراه شمارة صفحه و شمارة سطرِ مورد بحث در كنار آن يادداشت مي‌كند. پس از آن مي‌پرسد چه كسي مي‌خواهد بحث را آغاز كند. دست‌ها بالا مي‌رود و معلم يكي از دانش‌آموزان را انتخاب مي‌كند تا در بارة پرسشها نوشته شده بر روي تخته بحث را شروع كند. در لحظة مناسب، معلم ممكن است تمريني را در خصوص آن موضوع خاص از كتاب كمك آموزشي مطرح كند. فرض كنيد كه پرسش چيزي شبيه به اين است: «آيا هري و بيل دوست هم هستند؟» بزودي كودكان شروع به درك اين نكته خواهند كرد كه مفهوم دوستي، مبهم يا دو پهلو است يا هر دو ايراد را دارد و بدين ترتيب معلم مي‌تواند بحثي را در زمينه ماهيت «دوستي» مطرح كند. (به طور حتم، استلزامات اخلاقيِ رابطة دوستي توسط دانش‌آموزان مورد توجه قرار مي‌گيرد). بدين طريق، كودكان با مفهوم دوستي آشنا و درگير مي‌شوند و پيشرفت كار مي‌تواند آنها را نه تنها در فلسفه بلكه در تمامي مطالعاتي كه در آنها با مفاهيمي سرو كار دارند كمك كند. اين روشي است كه فكر آنها را برمي‌انگيزد و تا زمانيكه قابليت نقادي و خود انتقادي را در آنها پديد نياورد، آرام نمي‌گيرد و اين به نوبة خود آنها را به «خود-اصلاحي» سوق مي‌دهد.
اگر معلم بطرز مناسبي آموزش ديده و آماده باشد، كودكان احساس مي‌كنند كه در زمان اجراي اين برنامه در خانه هستند و معمولاً آنقدر از آن لذّت مي‌برند كه در پايان كلاس، اتمام كلاس برايشان ناگوار جلوه مي‌كند. اين امر بدين دليل است كه اين برنامه، آنها را ترغيب مي‌كند تا خودشان براي خودشان فكر ‌كنند و ترجيحاً اجازه ندهند كه ديگران بجاي آنها و براي آنها فكر كنند. همچنين كودكان دوست دارند كه بتوانند افكار خود را به ديگران ابراز دارند و اگر لازم باشد از استدلال خود دفاع كنند و به يكديگر كمك كنند تا از استلزامات و پيامدهاي مفروضاتشان مطلع شوند.



پيدايش و تكميل اين برنامه
پيدايش «فلسفه براي كودكان و نوجوانان» از بدون مقدمه نبوده است. اين برنامه بر اساس رهنمودهاي جان ديويي و مربي روسي ليو ويگوتسكي4 بوجود آمده است كه بر ضرورت تعليم تفكر و تأمل و نفي آموزشِ صرفِ «حفظ كردن» تأكيد مي كردند. براي كودكان كافي نيست كه فقط آنچه را كه به آنها گفته مي شود به حافظه سپرده و سپس بياد بياوردند، بلكه آنها بايد موضوع مورد نظر را آزموده و تجزيه تحليل كنند. درست همان طوركه فرايند تفكر، پردازش اموري است كه كودكان دربارة جهان و از طريق حواسشان ياد ميگيرند، آنها نيز بايد دربارة آنچه در مدرسه ياد مي گيرند، بيانديشند. حفظ كردن مطالب، يك مهارت فكري كم ارزش و سطح پاييني است؛ به كودكان بايد مفهوم سازي، داوري و تميز امور از همديگر، استدلال و اموري از اين قبيل را ياد داد.
 آزمايشي كوچك اما فشرده كه بواسطة اين طرح به عمل آمد، نشان داد  كه امكان آن وجود دارد به كودكان استدلال قياسي و اصلاح شده اي را ياد داد، بدون اينكه اين كار "آموزش براي امتحان"5 باشد. اين آزمايش نشان داد كه با ارائة اين برنامه ميتوان به آنها ياد داد تا در مسائل مربوط به استدلالهاي صوري، 27 هفته سن هوشي بالاتري داشته باشند. و آزمايش هاي بعدي نشان داد كه اين اختلاف سن يا ضريب هوشي پس از بيست سال نيز حفظ مي شود.
mahak2 - چگونه به پرسش های فلسفی کودکان پاسخ بدهیم؟ - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter

xx
چگونه یک متن فلسفی را بخوانیم؟

نویسنده اجـاقـی

1 پاسخ ها
1689 مشاهده
آخرين ارسال ۱۸ دی ۱۳۹۰ - ۰۲:۴۶:۲۴
توسط اجـاقـی
xx
آموزش چگونه اندیشیدن درآمدی بر فلسفه برای کودکان

نویسنده اجـاقـی

0 پاسخ ها
1841 مشاهده
آخرين ارسال ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۵۸:۱۰
توسط اجـاقـی
xx
اصطلاحات فلسفی

نویسنده اجـاقـی

39 پاسخ ها
16053 مشاهده
آخرين ارسال ۲۳ آذر ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۲:۴۵
توسط اجـاقـی
xx
ویژگی بحث فلسفی و دشواری آن از زبان علامه طباطبایی

نویسنده اجـاقـی

1 پاسخ ها
1387 مشاهده
آخرين ارسال ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۲:۰۱:۰۳
توسط اجـاقـی
xx
داستانهای فلسفه برای کودکان قدرت استدلال را ارتقاء می دهند

نویسنده اجـاقـی

8 پاسخ ها
3882 مشاهده
آخرين ارسال ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۳:۴۹:۱۳
توسط اجـاقـی
 

anything