Google


normal_post - نقد فيلم  راز  !! توسط شریعتی  - متا نویسنده موضوع: نقد فيلم راز !! توسط شریعتی  (دفعات بازدید: 1279 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین zohre bahrami

xx - نقد فيلم  راز  !! توسط شریعتی  - متا
نقد فيلم راز !! توسط شریعتی
« : ۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۳:۰۰ »
دو چيز انتها ندارد ، ابعاد جهان  و جهل مردم ، البته در اولي شك دارم .   آلبرت انشتين

 

ميگويند دروغ هر چه بزرگتر باور كردنش آسان تر  است .براي آنكه  دروغي را  هم  جا بيندازي هرگز  نبايد فقط دروغ بگوييد  . بلكه آن را در ميان تعداد ي مطلب كاملا درست  به خورد شنونده  يا بيننده بدهيد . زيرا معمولا اذهان تمرين نكرده به سادگي  با توجه به چند مطلب درستي كه ميشنوند  ، مطلب نادرست را هم ميپذيرند . مثلا  ميگوييم  مگر نه آنكه دو دو تا ميشود چهار تا  ؟خوب !   مگر نه اينكه كره زمين گرد است؟  خوب ؟!

 مگر نه اينكه چه شما علم مخابرات را قبول داشته باشيد  چه نداشته باشيد تلفن  همراه كارش را براي شما انجام ميدهد  ؟  چرا ، خوب  ؟!

 مگر نه اينكه نيوتن گفته است فلان و انشتين گفت فلان  و ...    چرا  اما خوب ؟!

  پس نتيجه ميگيريم كه قانون جذب درست است ! و تازه بزرگترين و اساسي ترين قانون طبيعت و جهان هم هست  كه ما كشف كرده ايم !!.  (دانشمند شدن و قانون كشف كردن   هر اندازه در جهان دانش و واقعيت دشوار و پيچيده است . در فيلم و  در  ذهن و خيال  چه آسان )

اين همان كاري است كه فيلم راز ساخته  كشور استراليا به زيبايي انجام ميدهد . و از بيان تعدادي مطالب درست  علمي و يا روانشناسي  مانند قدرت تاثير ذهن  و تفكر و روحيه مثبت و شاد   كه كسي در درست بودنشان ترديد نتيجه ميگيرد كه قانوني به نام جذب وجود دارد كه ضمنا بزرگترين و مهمترين قانون جهان هم هست و اين قانون چنين است كه جهان و عالم هستي منتظر نشسته اند تا شما چيزي را بخواهيد و بلافاصله تقديمتان كنند !  و درست مثل مثال تلفن همراه چه به آن ايمان داشته باشيد و چه نداشته باشيد  كارش را ميكند و سفارش  شما را تحويل ميدهد .  بنابراين از اين پس  مانند  آنچه در فيلم نشان ميدهد اگر در يك پاركينگ دنبال جاي خالي ميگرديد فقط چند لحظه به آن فكر كنيد تا  فورا جايي خالي براي شما آماده شود . و يا يك چك يك ميلياردي براي خودتان بكشيد  و مطمئن باشيد به زودي نقدش ميكنيد و ....  حالا يكي  از تهيه كننده اين فيلم بپرسد چرا در طول تاريخ  مجموع بشريت مطالبي را قاطعانه آرزو كرد و بدان دست نيافت مگر زماني كه  با شناخت قوانين طبيعت  ( نه قانون جذب ! ) و فن آوري ، به آنها دست يافت . و يا چرا شما پولدار نشديد مگر زماني كه  جماعت را شناختيد و فيلم راز را ساختيد و به آنها فروختيد  ( من اين فيلم را نخريدم و آن را از دوستي امانت گرفتم  چون پول بابت اين فيلمها نميدهم چرا كه به هر دليلي كه من اين كار را بكنم  مقصود سازنده درا برآورده كرده ام )  .ناگهان فراموشكارشده و  پاسخ خواهند داد كه اين قانون فقط براي آنها كه بدان ايمان دارند كار ميكند  و فراموش ميكنند كه خودشان در فيلمشان گفته اند كه چه شما اين قانون را قبول داشته  و بدان ايمان داشته باشيد  و چه نداشته باشيد . اين قانون كار خودش را ميكند .

 

البته شايد اشكال كار در اين باشد  كه اين گونه افراد  براي بيان مقاصد خود از واژه هايي استفاده ميكنند كه معاني ثبت شد و مشخصي را حداقل براي برخي افراد چون  امثال من دارد . مثلا در جهان علم و دانش وقتي ميگوييم قانون نيوتن يعني اينكه صد ميليارد بار و در  هر نقطه از اين جهان عظيم آن را تجربه كني همين جواب را ميدهد چرا كه اگر و تنها اگر يك مورد چنين نشود ديگر قانون نيست و ميشود نظريه . و يا وقتي يك دانشمند و فيزيكدان ميكويد انرژي و يا مغناطيس و يا فركانس و ... هر يك تعاريف  ويژه خود را  دارند و قابل محاسبه و اندازه گيري توسط هر كس و در هر نقطه عالم .  اما يك سودا زده  و عوام فريب از اين واژه ها هر كجا و براي هر مقصودي كه بخواهد استفاده ميكند  و آدم ساده هم خيال ميكند كه لابد اين بابا كه اين كلمات را  ميداند راست ميگويد . برخي چند مورد اتفاق را قانون فرض ميكنند   گرچه هزاران و يا ميليونها مورد نيز براي نقض آن وجود داشته باشد  مثلا اين نكته كه  روحيه مثبت و اراده و خواست و تمركز كردن بر روي هدفي بسيار مفيد است  كه قطعا چنين  هست و يا اراده و انگيزه انسان در مبارزه با يك بيماري و تسليم نشدن به آن و تاثير آن بر سيستم ايمني بدن و هورمونهايي كه در بدن ترشح ميشود  مواردي است كه كسي منكر آن نيست مانند تاثير دارو نما ها  كه در فيلم نيز مطرح ميشود .  اما اينها از يك طرف  قانون نيستند  و از طرف ديگر ارتباطي به اثبات ادعاي فيلم ندارند . چرا كه هزاران  مورد هم ميتوان مثال زد كه چنين نيست  بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه در مواردي كه چنين هست نيز قطعا عوامل ديگري نيز دخيل بوده است .   گاه انسان از چيزهايي كه بدش مي آيد و يا از آن فرار ميكند  و به سرش مي  آيد  كه حتي ضرب المثلهايي نيز براي آن وجود دارد مانند مار از پونه بدش مي آيد در لانه اش سبز ميشود و يا موش مي افتد توي چاه آدم وسواسي و از هر چي كه بدت مي آيد سرت مي آيد و ...   اما اينها كه قانون نيست  زيرا هزاران و ميلياردها مورد هم براي نقض آن وجود دارد . آيا دانشجويان پزشكي كه در چند سال اول آموزش اغلب همه بيماريهايي را كه درسش را ميخوانند در خود مجسم ميكنند و دچار حالتي به نام بيماري دانشجويان پزشكي ميشوند   همه اين بيماريها را جذب ميكنند ؟! آيا پزشكاني كه تمام عمر خود در انديشه  مبارزه با بيماري ها هستند  هيچگاه بيمار نميشوند و يا اين پزشكان و پرستاران  به خاطر اين مهرباني هايشان ،از بيمار شدن معاف هستند ؟ نازنين از دست رفته ام  افسانه پرستاري بود كه مراقبتهاي بسيار سختي از بيماران شيميايي كرده بود  روزي به من گفت هرگز تصور نميكردم كه من روزي به چنين بيماري دچار شوم .

قطعا گاهي انسان چيزهايي در خواب ميبيند كه به حقيقت ميپيوندد  اما آيا اين  يك قانون است ؟!   چرا كه  هزاران خواب هم ميبينيم كه هيچگاه در واقعيت رخ نميدهد   . اما عوام فريب ها  موارد  معدود و استثنا را ميگيرند و از آنها قانون درست ميكنند . من هر وقت از خانه بيرون ميروم حتي  اگر تنها براي چند دقيقه باشد  ، با خودم ميگويم شايد اتفاقي افتاد ، تصادف كردم ،مردم و ... بنابراين گاز را اگر روشن باشد خاموش كرده و  شير گاز را  هم ميبندم و تصور ميكنم هر آدم عاقلي هم  بايد چنين كند . حال آيا  چون من اينطور فكر ميكنم  بنابراين وقتي رفتم بيرون تصادف ميكنم يا ميميرم ؟!!  و اگر هم آمد و يك بار واقعا  چنين شد  آيا از اين بايد نتيجه بگيريم كه قانوني هست كه افكار مرا فورا اجرا ميكند ؟! اگر اين طور است چرا فقط يقه اين فكرم را گرفت  و به  آنهمه افكار ديگرم كاري نداشت ؟!

 حداقل  اگر نگوييم تمامي  انسانها ، اكثريت قريب به اتفاقشان خواهان عدالت  بوده و از جنگ بيزار بوده و هستند  ، مايل نبوده و  نيستند كه بيمار شوند  و ...   آيا جهان  تا كنون اين سفارشها را انجام داده است  و يا به صرف سفارش و در خواست ما  از اين پس نيز آنها را انجام خواهد داد ؟!

 آري راز اينگونه فيلم ها و كتابها و .. تنها و تنها در يك چيز است  .  در يك سو ، تعداد متاسفانه نه اندك ذهن هايي كه در همان مراحل ابتدايي تفكر و انديشه  متوقف  مانده اند . و  در ديگر  سو  ، هوشمنداني كه بخوبي ميدانند كه چگونه از اين خيل عظيم  افراد زود باور  براي  رسيدن به ثروت هاي بيشمار استفاده كنند . 

مظفر شريعتي


Linkback: https://irmeta.com/meta/b402/t13483/
Wake up !wake up
Grab a brush and put a little makeup
Hide the scars to fade away the shakeup


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter