سلام
سلام و صبح بخير
ولي بيايد اين رو حسابي دنبال كنيم البته اگر مقدوره.و پله پله.
اول در مورد اون فرمول:(فرصت از دست رفته + بهای مطلوبیت )/ مطلوبیت درونی = ارزش درونی
فكرميكنم تعريف بنده در پاسخهام از ارزش با شما متفاوت بوده.
منظورم از ارزش يا ارزش دروني كه بهش دهن كجي ميشه...اون ارزشي كه يك شخص براي خودش داشته نبوده.بلكه اون ارزش انساني مورد نظر اديان آسماني كه به تكامل و سعادت بشر اشاره كردند.
مدتی در زمینه تعالی سازمانها مطالعه می کردم و خیلی علاقه مند بودم بعد از مطالعاتی که در زمینه EFQM داشتم در مورد مدل PRINC2 مطالبی را برای فارسی زبانان فراهم کنم
http://irmeta.com/meta/index.php/board,2064.0.htmlعموما در مدلهای تعالی دو نگرش مورد توجه است
1- تعالی از راس هرم به کف
2- تعالی از کف به راس
موردی که شما فرمودید (ارزش انسانی مورد نظر ادیان ) مصداق مورد 1 است و آنکه حقیر عرض کردم مصداق مورد 2
اما در مورد ادیان(مورد 1 )، چنانچه راهنمای رشد و تعالی به شکلی ساده و شکل یافته ، عنوان نشود (مورد 2 ) آن دین، دین و مدلی جهت تعالی نخواهد بود.
فرموديد كه:
مطلبوبیت از یک نیاز شروع می شود و به خواسته ای که برطرف کننده آن نیاز است کشیده می شود حال برآورده شدن این خواسته مطلوبیت را در بر دارد.
منظورم از مطلوب اينه كه فرض كنيد نياز دروني اون اشخاص با خواسته هايي مثل شهرت و سودآوري و لذت بردن رفع ميشه.و نهايتا رسيدن به اين خواسته براشون مطلوب خواهد بود.فكر ميكنيد اگر هركس به فكر رفع نياز و دستيابي به خواسته هاي خودش بدون هيج منعي باشه چي پيش خواهد اومد؟تعريف بنده از مطلوب اون مطلوبيه كه نفع جمعي هم درش در نظر گرفته بشه.
اينجا هم گفتيد كه:
انسان، به میزان برخوردهایی که در زندگی دارد، انسان نیست. بلکه درست به اندازه نیازهایی که در خویش احساس می کند، انسان است. هرکس به میزانی انسانتر است، که نیازهای کامل تر، متعالی تر و متکامل تر دارد.آنان که غنی ترند،محتاج ترند (کتاب اشارات دکترشریعتی)تمام انسانهای بزرگ بواسطه یک دلخوری عظیم نیاز خودرا شناختند و محال است زندگی یک بزرگ را در تمام اعصار تاریخ مطالعه نمایید و در زندگی او یک گمشده ، ترس و دلخوری نیابید .
و نمی توانید بگویید کسی که نیازمند شهرت و سودآوری و لذت است دنبال یک تعالی شایسته است
انسان نیازی دارد و پاسخ نیازش مطلوب است ، بواسطه دنبال کردن هر مطلوبیتی، برگهایی از فرصتهای زندگیش می سوزد اگر در حساب و کتابش به این نتیجه رسید که اشکالی ندارد و برآورده کردن همان نیاز را مطلوب دانست پس قطعا آن موضوع برایش ارزشمند بوده
هر انسان هم بر اساس نیازهای درونیش، مذهب ، مسلک ، مکتب و دینی را مطلوب می داند زیرا با توجه به از دست دادن بزرگترین موهبتش یعنی
فرصت زندگی، به ارزش هایش می رسد .
این همان جهان بینی و ایدئولوژیست که ثمره اندیشه است و هر وقت در هر زمان از تاریخ خونی ریخته شد از اینجا نشات گرفت.
پیروز باشید