Google


normal_post - انسان و مسئولیت پذیری - متا نویسنده موضوع: انسان و مسئولیت پذیری  (دفعات بازدید: 11237 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین اجـاقـی

xx - انسان و مسئولیت پذیری - متا
انسان و مسئولیت پذیری
« : ۱۹ مهر ۱۳۸۹ - ۱۴:۳۲:۳۶ »
انسان و مسئولیت پذیری
انسان، مسئولیت پذیر است

خداوند، موجودات بی شماری را در جهان آفریده است که بیهوده و بی هدف آفریده و رها نشده اند، بلکه همه آنها به سوی مقصد و کمالی که خدا برایشان معین فرموده است، در حرکت و تکاپو هستند. در قرآن کریم به این موضوع این گونه اشاره شده است: «ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست، بیهوده نیافریدیم». (ص: 27)

و به قول حکیم نظامی گنجوی:

کار من و تو بدین درازی                                           کوتاه کنم که نیست بازی
به گفته مولانا:

در این میان انسان به حقیقت کارهایی که انجام می دهد، آگاه است. در آثار و عواقب کردارش می اندیشد و با اراده و اختیار راهی را برمی گزیند گاهی گرفتار غرایزش می شود و در گرداب حیوانیت دست و پا می زند. گاهی نیز روح ملکوتی و عقل انسانی به یاری اش می شتابد و امیال و غرایز نفسانی را به بند می کشد.



جان گشوده سوی بالا بال ها                   تن زده اندر زمین چنگال ها
میل جان اندر ترقی و شرف                    میل تن در کسب اسباب و علف
به برکت تکلیف و حس مسئولیت است که انسان می تواند از چنگال زمین رها شود و به سوی عوالم بالا به پرواز درآید. انسان امانت دار بزرگ خداست. مسئولیت او در پیشگاه خدا، خود و جامعه، بار سنگینی است که در آغاز آفرینش، آن گاه که به آسمان و زمین و کوه ها عرضه شد، آنان به ضعف و ناتوانی خود اقرار کردند و انسان آن را پذیرفت:

ما امانت خود را بر آسمان ها و زمین عرضه داشتیم، پس آنها [بر اثر بی لیاقتی] از پذیرش آن امتناع ورزیدند و ترسیدند، لیکن انسان امانت ما را پذیرفت. (احزاب: 72)

آسمان بار امانت نتوانست کشید    قرعه فال به نام من دیوانه زدند
حافظ

برخی مفسران، امانت را در این آیه، معادل تکلیف دانسته اند و این گونه بود که انسان، موجودی مسئول و مکلف شناخته شد. تکلیف و مسئولیت آدمی گسترده است، یعنی هر انسانی افزون بر آنکه در قبال خود مسئولیت دارد، در برابر دیگران و خدای خود نیز مسئول است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه می فرماید:

همه شما نسبت به زیردستان خود مسئول هستید. پس والی و امیر، نسبت به رعیت خودمسئولیت دارد. مرد، سرپرست خانواده است و نسبت به آنها وظیفه دارد. زن، نگهبان خانه شوهر و فرزندان اوست و نسبت به آنها مسئولیت دارد. بنده هم نگهبان اموال مولای خود می باشد و در این باره مسئول است. آگاه باشید که همه شما بندگان هستید و نسبت به رعیت خود مسئولیت دارید.

پیام متن:

1. انسان موجودی آزاد و مختار است و مسیر زندگی خویش را خود برمی گزیند؛

2. انسان آزاد و مختار، در قبال خود و جامعه اش مسئول است.

مسئولیت انسان در برابر خویش

همه موجودات جهان به سوی کمالی که برایشان در نظر گرفته شده است، در حرکتند و همه شرایط و امکانات لازم برای رسیدن به کمال، از سوی خالق دانا برایشان پیش بینی شده و در اختیارشان قرار گرفته است. اما همه آنها جز انسان، نه علم به هدف دارند و نه راه را خود انتخاب کرده اند، بلکه این خداوند حکیم است که جهان هستی را این گونه تنظیم کرده است که هر موجودی به سوی غایت نهایی خود رهسپار باشد و چاره ای جز این ندارد. چنان که قرآن کریم می فرماید:

... رَبُّنَا الَّذی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی. (طه: 50)

پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که شایسته اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است.

و اما در مورد انسان، خداوند در کلام نورانی خویش قرآن، فرموده است:

«أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثًا؛ آیا پنداشتید شما را بیهوده آفریدیم؟». (مؤمنون: 115)

و در جای دیگر بیان می کند:

«أَ یَحْسَبُ اْلإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًی؛ آیا انسان پندارد که آزاد و رها و بی مسئولیت است؟» (قیامت: 36)

از این آیه ها استفاده می شود که خداوند برای انسان، کمال قرب و منزلت را قائل شده؛ زیرا از او خواسته است که مانند موجودی رها و بی تکلیف، در پی کارهای بیهوده نباشد. در خود احساس مسئولیت را پرورش دهد و همواره خود را مسئول بداند. در نتیجه، هرگز خود را به بهایی کمتر از لقای پروردگار و یا بهشت ابدی نفروشد که در غیر این صورت، به یقین از زیان کاران خواهد بود و به تعبیر حافظ شیرین سخن:

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد    آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
و یا به قول مولانا:

خویشتن نشناخت مسکین آدمی    از فزونی آمد و شد در کمی
خویشتن را آدمی ارزان فروخت    بود اطلس، خویش بر دلقی بدوخت
امام سجاد علیه السلام درباره مسئولیت انسان در قبال خویشتن می فرماید:

نیروهای [و استعدادهای] خود را تنها در پیروی از روش خدایی به کارگیر و تا آخرین حد توانایی خود، وجودت را به کمال برسان تا اطاعت گر خدا باشی و نسبت به هر یک ازاعضای خودت که خدا آنها را وسیله کمال و پیشرفت تو قرار داده است، حق آنها را ادا کنی و از خدا در این راه یاری طلبی.

پیام متن:

هر موجودی مسیر کمال و تکامل خاص خودش را می پیماید و انسان در این باره آزاد و مختار است.

مسئولیت انسان در برابر جامعه

انسان موجودی اجتماعی است. او به تنهایی توانایی برطرف کردن نیازهای خود را ندارد. او هم در تأمین نیازهای مادی، مانند: خوراک، پوشاک، مسکن و غیره نیازمند همکاری با دیگران است و هم در تأمین نیازهای معنوی،مانند: دوستی و مهرورزی و مانند آنها به فردی احتیاج دارد که او را دوست بدارد و او نیز آن را دوست داشته باشد. بنابراین، انسان ناگزیر از حیات اجتماعی است و بسیاری از موهبت های زندگی خویش را مدیون جامعه می داند و او همواره از دیگران خیر و برکت دریافت می دارد. در سایه تعامل با اجتماع از غم و نگرانی آزاردهنده تنهایی رها می شود، بر لبانش گل لبخند می شکفد و بر علم و تجربه و آگاهی های او افزوده می شود. و این گونه است که دست لطف و مهر خداوند را احساس می کند، چنان که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «دست خداوند به همراه جماعت است».

آثار سودمندی که به برکت ارتباط با جامعه و اجتماع نصیب انسان می شود، بی شک سبب ایجاد حس مسئولیت آدمی در برابر آنان خواهد شد و در این رهگذر، کمترین وظیفه او، بازداشتن خویش از آزار رساندن به دیگران است که به تعبیر حافظ:

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن    که در طریقت ما، غیر این گناهی نیست
بر این اساس، تنها در سایه احساس مسئولیت در برابر جامعه است که رعایت حقوق دیگران معنا پیدامی کند و شومی ظلم و ستم آشکار می شود. باز هم، تنها به همین سبب است که با دیدن رنج گرسنگی و فقر و اندوه در چهره دیگران، روح آدمی آزار می بیند و بی تفاوتی برای او واژه نامأنوسی می شود. به راستی:

تو کز محنت دیگران بی غمی    نشاید که نامت نهند آدمی
سعدی

پیام متن:

1. انسان موجودی اجتماعی است و نیازمند به جامعه؛

2. رابطه انسان و اجتماع، رابطه هدفمند و متقابل است و فرد در برابر دیگران نیز مسئول است.

مسئولیت انسان در برابر خانواده

خانواده، کوچک ترین واحد اجتماع است. با بستن پیمان ازدواج میان زن و مرد، زندگی مشترک آنها آغاز می شود و این نقطه شروع شکل گیری خانواده است که با تولد فرزند، نظم و قوام می یابد. ازدواج و سپس تشکیل خانواده، زن و مرد را از پریشانی و بی هدفی نجات می دهد و اطمینان و آرامش را به آنان هدیه می کند. در فرهنگ دینی اسلام، خانواده کانونی مقدس است. بدین جهت، بنای زندگی خانوادگی را بر حقوقی که نکته های ظریف و دقیق در آن هست، استوار می کند. بر همین اساس، همسران در قبال یکدیگر مسئولند و حقوقی بر گردن هم دارند. از امام سجاد علیه السلام روایت است:

بدان که خداوند، همسرت را مایه آرامش و الفت تو قرار داد و به سبب آن، تو را از خطاها ولغزش ها بازداشت. بنابراین، از او سپاس گزار باش و او را احترام کن و از اشتباه ها و لغزش های او درگذر.

پدر و مادر نیز در امر تربیت فرزندان خود مسئول هستند. امام سجاد علیه السلام در این باره می فرماید:

فرزند، قسمتی از وجود توست، خوبی و بدی او با تو ارتباط پیدا می کند. پس، در تربیت و راهنمایی او به پروردگارش و کمک به او در اطاعت از آموزه های الهی، باید کوشا باشی. بنابراین، با او چنان رفتار کن که در دنیا آثار نیک تربیت تو، زیورو مایه سرافرازی تو باشد و در آخرت نیز بر اثر انجام وظیفه، در پیشگاه خدا شرمنده نباشی.

پیام متن:

هر انسانی در برابر خانوده و فرزندانش مسئول است.

مسئولیت انسان در برابر خویشاوندان

خویشاوندی میان افراد، نوعی هم بستگی روانی و عاطفی ایجاد می کند و در نتیجه، افراد فامیل، خود را به یکدیگر نزدیک تر احساس می کنند. از رفت و آمد بین بستگان، در متون دین به «صله رحم» یاد شده است. مرحوم نراقی رحمه الله در تعریف و توضیح صله رحم می نویسد:

... مراد از صله رحم که صله آن واجب و قطع آن حرام است، هر خویشاوند نسبی است که به خویشی معروف باشد. اگرچه نسبت بسیار دوری [با انسان] داشته باشد و محرَمیتی در میان نباشد.

خویشاوندان باید در سختی ها به کمک هم بشتابند و کمبودهای مالی و معنوی یکدیگر را برطرف کنند و به تدریج زمینه مناسبی برای رشد و تعالی همدیگر فراهم آورند. حضرت علی علیه السلام ، این مطلب را با سخنی زیبا و تشبیه جالبی بیان فرموده است:

خویشاوندان خود را اکرام کن، زیرا آنان برای تو به منزله بال هایی هستند که به کمک آنان قادر به پرواز می شوی. مأوایی هستند که به سوی آنان بازمی گردی و آنها دستان تواند که به وسیله آنها به هدف و مطلوب [خود [می رسی.

دست هایی که انسان را به هدف می رساند و آرزوهایش را به بار می نشاند، همان خویشاوندان و آشنایان او هستند. بنابراین، آدمی باید این ارتباط خویشی را هر چه بیشتر حفظ کند و قوت بخشد و هیچ عاقلانه نیست که انسان این دست های ارزشمند و پرتوان خود را با بریدن از خویشاوندان قطع کند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در کلامی فرموده است: «اگر [آدمی[ برای ایجاد ارتباط با یک خویشاوند، نیازمند پیمودن یک سال راه باشد، زیبنده است».

صله رحم و دید و بازدید از اقوام، از حقوق ویژه و متقابل انسان هاست. حتی اگر یکی از خویشاوندان به وظیفه خود عمل نکرد و پیوند خویشاوندی را قطع کرد، باز هم طرف مقابل، مجاز به مقابله به مثل نیست و تکلیف از دوش او برداشته نمی شود، بلکه تأکید بیشتری برای پیوند خویشاوندی با این گونه افراد شده است. امام سجاد علیه السلام ، این عمل را هم سنگ جهاد می شمارد و می فرماید:

هیچ گامی نزد خدای متعال محبوب تر از دو گام نیست: یکی گامی که مؤمن با آن در راه خدا صف [جنگ [می بندد ودیگری گامی که برای پیوند با خویشاوندی که قطع رحم کرده است، برداشته می شود.

پیام متن:

1. صله رحم از حقوق متقابل انسان هاست.

2. پیوند با خویشاوندی که قطع ارتباط کرده است، همانند جهاد در راه خداست.

مسئولیت انسان در برابر همسایگان

یکی از مسئولیت های اجتماعی انسان مسلمان، چگونگی رفتار او با همسایه است. در تعریف همسایه آمده است: «هم دیوار، دو تن که در کنار هم خانه دارند.» پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، حد همسایگی را چهل خانه از چهار طرف خانه انسان تعیین کرده است. در حدیث دیگری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همسایگان را به سه گروه تقسیم می کند: 1. همسایه ای که صاحب سه حق است: حق همسایگی، حق خویشاوندی و حق مسلمانی. 2. همسایه ای که صاحب دو حق است: حق همسایگی و حق مسلمانی. 3. همسایه ای که یک حق بیشتر ندارد و آن همسایه، فرد مشرک و غیرمسلمان است، ولی در همسایگی مسلمانان زندگی می کند. دقت به کاررفته در این تقسیم بندی، بیان کننده گستردگی و اهمیت تعهد ما در قبال همسایگان است. به اندازه ای که حتی اگر مُشرکی در همسایگی خانه ما سکونت داشته باشد، حسن معاشرت با او نیز تأکید شده است.

امام محمد غزالی در کیمیای سعادت می نویسد:

یکی از بزرگان از موشِ بسیار [در خانه اش] رنج می کشید. [به او] گفتند: چرا گربه ای [به خانه ات] نمی آوری؟ گفت: می ترسم موش صدای گربه را بشنود و به خانه همسایه رود. آن گاه چیزی را که برای خود نپسندیده بودم، برای همسایه پسندیده باشم.

امام سجاد علیه السلام درباره لزوم رعایت حقوق همسایه می فرماید:

حق همسایه آن است که اگر از تو کمک طلبد، به یاری اش بشتابی. اگر از تو وام خواهد، به او وام دهی. چون تهی دست گردد، دستگیری اش کنی. چون بیمار شود، به عیادتش روی. هنگامی که خیری به او روی آورد، او را تهنیت و مبارکباد گویی. چون گرفتاری به او روی آورد، دلداری اش دهی و چون بمیرد، جنازه اش را مشایعت کنی. ساختمان خانه ات را بلندتر از ساختمان خانه اش نبری، مگر با اجازه او. بوی غذایت موجب آزار و اذیت او نشود، مگر اینکه او را از آن غذا سهمی دهی. چون میوه ای خریدی، بخشی از آن را به او هدیه کن و اگر این کار را نمی کنی، آن میوه را پنهانی به خانه ات ببر. فرزندت میوه را به دست نگیرد و به کوچه نرود، مبادا کودکان همسایه از حسرت آن رنج برند.

پیام متن:

1. در اسلام به حسن معاشرت با همسایه سفارش شده است، اگرچه مشرک باشد؛

2. طمع نداشتن به دارایی همسایه و دوری از آزار و اذیت او، از نشانه های خوش همسایگی است.


مسئولیت انسان در برابر مسلمانان

مسلمان بودن، حقوق و تکلیف های ویژه ای را برای فرد موجب می شود که یکی از اینها، تکلیف مسئولیت در برابر هم کیشان است. مسلمان، هویتی ملی و حقوقی دارد که با آن هویت، حق حیات اجتماعی می یابد و جان و مال و ناموس و آبرویش در محدوده حکومت اسلامی محترم است. برای کسب این هویت، کافی است که اصول عقاید دین اسلام را بپذیرد و تسلیم آموزه های دین باشد. چنین فردی، در جامعه اسلامی مسلمان خوانده می شود و حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی به او تعلق می گیرد. رسیدگی به امور مسلمانان و کوشش برای رفع مشکلات و نیازمندی های آنان، وظیفه هر فرد مسلمان است، تا آنجا که ترک این وظیفه را مساوی با مسلمان نبودن دانسته اند.

چنان که از امام صادق علیه السلام ، در این زمینه نقل است: «هر کس به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست».

هدف عمده دقت و رسیدگی در کارهای مسلمانان، یاری رساندن به آنان و رفع محرومیت ها و ستم ها از زندگی پررنج آنهاست. تا حدی که به سطح مطلوب زندگی امت اسلامی برسند و گفته پروردگار حیکم در موردشان مصداق یابد: « ... خداوند هرگز بر [زیان [مؤمنان، برای کافران راه [تسلطی [قرار نداده است». (نساء: 141)

پیام متن:

به فرموده امام صادق علیه السلام ، اهتمام نداشتن به امور مسلمانان، موجب خروج از دایره اسلام است.

مسئولیت انسان در برابر هم نوعان

دگردوستی، یکی از ویژگی های پسندیده اخلاقی است که روابط جوامع بشری را محکم می کند و زندگی را برای عموم انسان ها دل نشین و رضایت بخش می سازد. امامان گرامی اسلام نیز آن را یکی از عوامل خوشبختی و بهزیستی همه انسان ها معرفی و عموم مردم روی زمین را به آن سفارش کرده اند. امام موسی کاظم علیه السلام در این زمینه می فرماید:

زندگی مردم روی زمین همواره آمیخته با رحمت و عطوفت خواهد بود، مادامی که یکدیگر را دوست بدارند، ادای امانت کنند و بروفق عدالت عمل کنند.

از فرازهای درخشان عهدنامه مالک اشتر که از زبان مولا علی علیه السلام بیان شده، این عبارت است:

[النّاسُ] صنفان: اِمّا أخٌ لَکَ فی الدّین اَوْ نَظیرٌ لَک فی الخلق.

مردم دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش هستند.

در واقع، حضرت علی علیه السلام در این کلام حس مسئولیت مالک اشتر و همه انسان ها را از دایره مسلمانان فراتر برده و بر همگان تعمیم داده است. مسلمان هر کجای این دنیا که باشد، نمی تواند درد و رنج دیگران را ببیند، ولی آرام و بی توجه از کنارشان بگذرد، بلکه می کوشد تا غبار اندوه و ناامیدی را از چهره هم نوعانش پاک کند و کارها و رفتارش، مرهمی برای سختی ها و دردهای آنان باشد.

حضرت علی علیه السلام در سخنی زیبا، در نهج البلاغه فرموده است:

... به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی غیرمسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده اند، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده است، در حالی که هیچ وسیله ای برای دفاع، غیر از گریه و التماس کردن نداشته اند. لشکرشام با غنیمت های فراوان رفتند، بدون اینکه حتی یک نفر آنان زخمی بردارد و یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است!

بدین گونه، حضرت علی علیه السلام سکوت در برابر ستم های رفته بر مردم را جایز نمی داند و در این میان، تفاوتی در مسلمان و غیرمسلمان بودن انسان ها نمی گذارد و این، نشان دهنده اوج مسئولیت انسان مسلمان، در برابر هم نوعانش است.

پیام متن:

دگر دوستی، یکی از عوامل آرامش و صلح پایدار در جهان است.

مسئولیت انسان در برابر طبیعت

منابع طبیعی، ثروتی است که طبیعت برای استفاده انسان ها فراهم ساخته است و عامل انسانی، در پدید آمدن آن نقشی ندارد. ازبین بردن منابع طبیعی و آلوده ساختن محیط زیست، یکی از بزرگ ترین مشکلات عصر حاضر است که زندگی بشر را به خطر می اندازد. به عقیده دانشمندان، بیشتر نابسامانی های طبیعی، مانند: سیل ها، پیشروی آب دریاها، کاهش سفره های زیرزمینی و آسیب پذیری لایه اوزن، به علت نابودی و آلوده سازی محیط زیست است. از نگاه آموزه های دینی، محافظت از منابع طبیعی و محیط زیست، از مهم ترین مسائل اخلاقی ـ اقتصادی به شمارمی رود.

قرآن کریم در بیان پاره ای از مسائل اقتصادی، با نگاهی جامع و فراگیر، انسان را از هر گونه فساد در زمین باز می دارد و می فرماید:

«وَ لا تُفْسِدُوا فِی اْلأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها؛ در زمین، پس از اصلاح آن فساد مکنید». (اعراف: 85)

بدیهی است که نابودی منابع و آلودن محیط زندگی، از مصداق های فساد در زمین هستند. در روایت های اسلامی، زمین، منبع خیر و برکت و همچون مادری مهربان دانسته شده که نگهداری سالم آن بر همگان لازم است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «از زمین محافظت کنید، چرا که زمین اصل و منشأ شماست».

در جای دیگر نیز فرمود: «جز به هنگام ضرورت، درخت را قطع مکنید.» و در حدیثی از ایشان: «آبیاری درخت همانند سیراب کردن مؤمن تشنه دانسته شده است».

بنابراین، از مجموع آموزه های دینی که بر حفظ و مواظبت از طبیعت و منابع طبیعی تأکید شده است، استفاده می شود که همه انسان ها در برابر طبیعت خداداد مسئول هستند و باید در حفظ آن کوشا باشند. گفتنی است، جاذبه های زیبای طبیعت، اعم از جنگل ها، دشت ها، صحراها، گل ها و گیاهان، از عوامل مهم ایجاد آرامش و نشاط در آدمی هستند. از این رو، نابودی غیرمنطقی و غیراصولی این نعمت های دلربای خداوندی، به معنای از بین بردن نشاط و امنیت خاطر مردم و گرفتارساختن آنها به اندوه و ناامیدی و افسردگی خواهد بود.


پیام متن:

همه انسان ها در برابر طبیعت و محیط زیست، مسئول هستند.

پدیدآورنده: زینب جعفری

Linkback: https://irmeta.com/meta/b376/t3653/
mahak2 - انسان و مسئولیت پذیری - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل

آفلاین اجـاقـی

xx - انسان و مسئولیت پذیری - متا
طرحی برای افزایش مسئولیت پذیری
« پاسخ #1 : ۱۹ دی ۱۳۸۹ - ۱۹:۴۲:۲۰ »
دکتر سید حمید آتش پور

طرحی برای افزایش مسئولیت پذیری



منظور از مسئولیت چیست؟ و چرا اینقدر اهمیت دارد؟

"كلمز و بین" (1374) سال‌ها پیش واژه مسئولیت را از لحاظ لغوی به معنی توانایی پاسخ دادن تعریف نمود.
این واژه در عرف عام به مفهوم تصمیم‌گیری مناسب است كه فرد در چارچوب هنجارهای اجتماعی و انتظاراتی كه معمولاً از او می‌رود، دست به انتخابی بزند و این انتخاب سبب ایجاد روابط انسانی مثبت، افزایش ایمنی، موفقیت و آسایش خاطر شود. پاسخ مؤثر هم پاسخی است كه فرد را قادر می‌سازد تا به هدف‌هایی كه باعث تقویت عزّت نفسش می‌شوند، دست یابد.
برای آنكه فرد به گونه‌ای مؤثر پاسخ دهد، لازم است كه مشخصه‌های مهم موقعیت مورد نظر را بشناسد.
اگر او صرفاً نفع شخصی خویش را در نظر بگیرد و به محدودیت‌های موجود توجه نكند، مشكلاتی برای خود و دیگران بوجود می‌آورد.
هر فردی ناگزیر است از نگرش سایرین به مسائل آگاه باشد، زیرا انتخاب‌های وی، از نیازها، حقوق و مسئولیت‌های سایرین متأثر است.
زمانی كه فرد از سایرین به ویژه از نزدیكان و همكاران خود پسخوراند دریافت می‌كند، بهتر می‌تواند بفهمد كه سایرین در مورد موضوعات مختلف چگونه می‌اندیشند.
در نتیجه توانایی انعطاف‌پذیری‌اش بیشتر می‌شود و در می‌یابد كه ممكن است معیارها و انتظارات، در موقعیت‌های مختلف تغییر كنند.
علاوه بر این، لازم است كه افراد از نیازها و هدف‌های خویش آگاه باشند. افراد، زمانی فردی مسئول بشمار می‌آیند كه با در نظر گرفتن هدف‌های خویش و نیازهای سایرین عمل نمایند.
اهداف: آشنایی با نحوه افزایش مسئولیت‌های شخصی بكارگیری راهكارهایی برای افزایش مسئولیت‌پذیری خود و دیگران:
 افرادی كه احساس مسئولیت می‌كنند به ابزار، نگرش‌ها و منابعی كه برای ارزیابی مؤثر موقعیت‌ها نیاز دارند، مجهز هستند و به انتخاب‌هایی دست می‌زنند كه برای خود و اطرافیانشان مناسب است.
افرادی كه محركشان احساس گناه است، ممكن است ظاهراً بنظر برسد كه افرادی مسئول هستند لیكن در واقع، ملاك خاصی برای انتخاب‌هایشان دارند.
آنان می‌خواهند كه از تنبیه و درد و یا ترس در امان بمانند، تحمل مخالفت یا انتقاد را ندارند و تا حد افراط نیازمند تأیید دیگران هستند.

تفاوت‌های موجود بین افرادی كه احساس گناه می‌كنند و آنهایی كه واقعاً افرادی مسئول هستند، در زیر آورده شده است :
 

افرادی كه محركشان احساس گناه است

افرادی كه محركشان احساس مسئولیت است

هدف‌های رفتاری آنان
+

پرهیز از درد، انتقاد و یا عدم تأیید

ارضاء نیازهای خود و یا دیگران

روش‌هایی كه
بكار می‌برند

آشتی كردن، وابسته بودن به دیگران، انعطاف‌ناپذیر بودن نسبت به موقعیت‌های جدید

عدم وابستگی، انعطاف‌پذیری، رك‌گویی

مركز توجه آنان

زمان گذشته، خاطره دردها یا انتقادها، موقعیت‌هایی كه در آن احساس ایمنی می‌كنند

زمان حال یا آینده، لذت بردن از حال، جستجوی هدف‌های تازه، یادآوری تجربیات موفق در گذشته

احساساتی كه در مورد خویش دارند

متهم ساختن خود، نگرانی، ترس و پایین بودن عزت نفس

تأیید خویش و نظر مثبت خویش به خود، بالا بودن عزت نفس


تلاش1 : من می‌دانم كه همه افراد در تمام سطوح زندگیشان مسئول هستند و همیشه باید مسئولیت آنچه را كه می‌گویند و انجام می‌دهند، بر عهده بگیرند.
 این را نیز می‌دانم كه مسئول بودن به معنی گناهكار بودن نیست.
من می دانم حس مسئولیت هنگامی در افراد بوجود می‌آید كه به من مسئولیت داده شود.
در عین حال در مورد اثربخشی پاسخ‌هایم، بازخورد دریافت كنم و در مورد راه‌های گوناگونی كه در سایر موقعیت‌ها مناسب هستند، اطلاعاتی داشته باشم.
اگر از اشتباهات خویش درس بگیرم، عملكرد بهتری در آنچه انجام می‌دهم، خواهم داشت.
اما چنانچه نتوانم یاد بگیرم كه چرا كارم اشتباه بوده است و یا به جای آن چه كاری می‌توانستم انجام دهم، هرگز نمی‌توانم پیشرفت كنم.
 
- چه رفتارهایی را در گذشته به اشتباه مرتكب شده‌ام؟
 -چه درس‌ها یا آگاهی‌هایی از اشتباهاتم بدست آورده‌ام؟

در بیشتر مواقع با افرادی مواجه می‌شویم كه اشتباهی را بارها تكرار می‌كنند زیرا راه‌های بهتری را نمی‌شناسند.
 افراد باید یاد بگیرند كه بین نفع شخصی خویش و مسئولیت در برابر دیگران، توازنی بر قرار كنند.
 
تلاش2 : من به این نكته تأكید می‌كنم كه مسئول بودن به معنی پیروی كوركورانه از دیگران نیست.
قادر بودن به اخذ تصمیم‌های درست، عامل عمده تكامل حس قدرت یا كنترل نمودن شرایط زندگی خویش است.
من می‌دانم كه بین مسئولیت‌پذیری و تصمیم‌گیری رابطه تنگاتنگی وجود دارد. شك نیست كه مردد و بی‌تصمیم بودن یك راه بی‌مسئولیت بودن است.
 
- در چه تصمیم‌هایی دچار تردید می‌شوم؟
 
برای افزایش قدرت تصمیم‌گیری خود مراحل زیر را بكار می‌گیرم:
 
الف) مشكلی را كه نیاز به تصمیم‌گیری دارد مشخص می‌كنم.
 مشكل من چیست؟
 
ب) راه‌حل‌های مختلف را جستجو می‌كنم.
 راه‌حل‌های فرضی و واقعی من چیست؟
 
ج) با توجه به ارزیابی راه‌حل‌ها، بهترین راه‌حل را انتخاب می‌كنم.
 پیش‌بینی‌ها و حدس‌های من درمورد هر راه‌حل کدام است؟
 
د) مؤثر بودن هر راه‌حل و پیامدها را ارزیابی می‌كنم.
در كدام تصمیم بهتر عمل كردم؟

تلاش3 : تلاش می‌كنم كه حس قدرت را در خود افزایش دهم.
 
افراد برای برخورداری از عزت نفس زیاد، به حس قدرت نیاز ندارند.
داشتن حس قدرت به معنی آن است كه فرد دارای منابع، فرصت و قابلیت تأثیرگذاری بر شرایط زندگی خویش است.
فرد باید فرصت داشته باشد كه انتخاب كند و تصمیم بگیرد، كفایت خویش را اعمال نماید و وظایفی را كه با توانایی‌های وی مطابقت دارد، به انجام برساند.

- تلاش می‌كنم كه فرصت‌هایی را برای ابراز كفایت خود بوجود آورم و به محض این‌كه سطح كفایتم بالا رفت، باید فرصت‌هایی نو بوجود آورم تا بتوانم آنچه را كه می‌دانم، تمرین كنم.
-چه فرصت‌هایی لازم است برای تمرین كفایت خود، بوجود آورم؟
- در زمانی كه كفایت خود را افزایش دادم، چه پاداش‌هایی را برای تقویت رفتارم، در نظر می‌گیرم؟
 
بطور اصولی مسئولیت‌هایی را كه افراد می‌بایست به عهده بگیرند، به عامل مهمی بنام قابلیت وابسته می‌باشد.
باید قابلیت انجام یك كار وجود داشته باشد كه بتوان مسئولیت آن را پذیرفت.

- من برای افزایش حس قدرت در خود به سه مسأله توجه می‌كنم تا مسئولیت‌پذیری را در خود افزایش دهم. به همین دلیل زمانی كه قصد داشته باشم در زمینه‌ای خاص مسئولیتی را بپذیرم، به سه عامل توجه می‌كنم:
 
الف- امكاناتی كه در اختیار دارم.
ب– فرصت انجام كار مورد نظر.
 ج– قابلیت انجام آن كار.
 
تلاش4 : در روند افزایش مسئولیت پذیری خود و تقویت آن در دیگران با ثبات بودن و متعهد بودن را دو شرط مهم در نظر می‌گیرم.
- هر قدر در انجام كار جدی باشیم و پایداری را در خود تقویت كنیم، می‌توانیم به اهدافمان برسیم.
عملكرد دل‌بخواهی مخل مسئولیت‌پذیری است.
 - در چه موقعیت‌هایی عمل من با گفتارم متفاوت است؟
- چگونه می‌توانم انتظاراتم را از خود و دیگران روشن نموده و از رفتارهای بی‌ثبات جلوگیری به عمل آورم؟

تلاش5 : به شکست‌های خود نگاه مجددی انداخته و راه اشتباه شکست خوردن و راه درست شکست خوردن را در خود بازنمایی کرده و درس‌هایم را مرور می‌نمایم.
 
راه اشتباه شکست خوردن:
در زمینه شکست خوردن ممکن است مرتکب دو اشتباه شویم.
اول این‌که ممکن است بیش از اندازه بخواهیم از آن اجتناب کنیم.
به این دلیل که از شکست می‌ترسیم، سعی می‌کنیم که اصلاً خطر نکنیم و دست به کار نشویم و این در حالی است که خطر کردن شرط موفقیت و رشد کردن است.
اشتباه دومی که می‌کنیم این است که به شکست اجازه می‌دهیم ما را شکست بدهد. بسیاری از کسانی که شکست خورده‌اند، شکست خود را به گردن دیگران می‌اندازند.
رنج بردن و ناراحت شدن از شکست خوردن اشکالی ندارد به شرط آنکه ما را نابود نکند. مهم نیست که شکست بخوریم، مهم این است که بعد از هر شکست دوباره به پا خیزیم.
 
راه درست شکست خوردن:
موفقیت ما تا حدود زیاد بستگی به این دارد که بعد از شکست چه می‌کنیم. همه چیز بستگی به نگرش ما دارد، بستگی به این دارد که در زندگی خود چگونه انتخاب می‌کنیم. اگر بخواهیم می‌توانیم در همان نقاطی که شکسته شدیم قوی‌تر گردیم.
از شکست نهراسید و نخواهید که وقت زیادی را صرف توجیه آن بکنید. از شکست‌ها درس بگیرید و به سر وقت چالش بعدی بروید. شکست را مرحله‌ای برای رشد خود در نظر بگیرید.
 -از شکست‌هایم چگونه برای موفقیت‌های بعدی‌ام می‌توانم کمک بگیرم؟

- چه اهدافی داشته و برای رسیدن به آنها چه رفتارهایی را می‌بایست کنار بگذارم؟
 
تلاش6 : مشخص می‌کنم که چه زمانی به مسئولیت پذیری رسیده‌ام.
 
هنگامی که فردی احساس مسئولیت کند، دیگر لزومی ندارد که دیگران به او بگویند که در هر موقعیتی چگونه عمل نماید.
افراد در نتیجه توجه به مقررات، ارزیابی تجربه‌های خویشتن و رسیدن به نتیجه‌گیری‌های واقع‌گرایانه آن تجربه‌ها، الگوی رفتاری مناسبی را اختیار می‌کنند. افراد هنگامی به عنوان افراد مسئول محسوب می‌گردند که:
 
- وظایف مقرر خویش را، بی‌آنکه نیازی به یادآوری داشته باشد، انجام می‌دهد.
 - برای هر چه که انجام می‌دهد، می‌تواند دلایلی را معین نماید.
 - سایرین را در حد افراط، مقصر قلمداد نمی‌کند.
 - می‌تواند از بین راه‌های مختلف، مناسب‌ترین راه را برگزیند.
 - می‌تواند بدون جر و بحث زیاد، مقررات را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و به آنها احترام بگذارد و حتی رعایت نماید.
 - هدف‌ها و علائقی دارد که جالب توجه هستند.
 - می‌تواند بدون احساس سرخوردگی، مدتی بر اعمال پیچیده و کارهایی که انجام دهد تمرکز نماید.
 - بدون دلیل‌تراشی افراطی به اشتباهات خویش اعتراف نماید.
 - می‌تواند با بررسی جوانب مختلف مسائل، تصمیم‌های متفاوت از دیگران بگیرد.
 - با توجه به ویژگی‌های بالا تا چه حد مسئولیت‌پذیر می‌باشم؟
 -در این مورد چه ضعف‌هایی دارم که باید آنها را رفع نمایم؟
 -ماحصل تلاش‌های من در زمینه افزایش مسئولیت‌پذیریم چیست؟
- چگونه می‌توانم از دانسته‌ها و یافته‌هایم در جهت افزایش مسئولیت‌پذیری دیگران استفاده نمایم؟
 iraniandsa.com/article.aspx?id=54

mahak2 - انسان و مسئولیت پذیری - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل

آفلاین اجـاقـی

xx - انسان و مسئولیت پذیری - متا
پاسخ : انسان و مسئولیت پذیری
« پاسخ #2 : ۱۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۸:۳۲:۴۲ »

افراد خوشبخت، افراد مسئولیت پذیر هستند(توسط امیرحسین غروی یکتا)



مسئولیت‌پذیری‌ یكی‌ از اساسی‌ترین‌ ابزار موفقیت‌ است‌. در واقع‌ قبول‌ مسئولیت‌ زندگی‌،نقطه‌ آغاز تمام‌ دستاوردهای‌ بزرگ‌ است‌؛ زیرا آدمی‌ بدون‌ پذیرش‌ مسئولیت‌ از تعیین‌ اهداف ‌زندگی‌اش‌ نیز اجتناب‌ می‌كند و به‌ فرض‌ اینكه‌، اهدافی‌ را هم‌ تعیین‌ كند، از پیگیری‌ آن‌ عاجز خواهد بود. شما معمار زندگی‌ خویشید و مقدرات  ‌و سرنوشت‌ خود را رقم‌ می‌زنید. هر جا كه‌ هستید و هر كاری‌ كه‌ می‌كنید، عمدتاً  نتیجه‌ انتخاب‌، رفتار و جهت‌گیری‌ آزادانه‌ خودتان‌ است‌. شما تبدیل ‌به‌ همان‌ می‌شوید كه‌ اغلب‌ اوقات‌ به‌ آن‌ فكر می‌كنید و فقط خودتان‌   می‌توانید تصمیم‌ بگیرید كه‌ در چه‌ موردی‌ و چگونه‌ فكر كنید. توجه‌ داشته‌ باشید كه‌ هیچ‌كس‌ نمی‌تواند به‌ جای‌ شما تصمیم ‌بگیرد و یا به‌ اندازه‌ خودتان‌ مراقب‌ و دلسوز زندگی‌ شما باشد، پس‌ اگر مایلید با اوضاع و شرایط متفاوتی‌ در زندگی‌ خود رو به‌ رو شوید، ابزار تغییر و تحول‌ را در وجود خود جستجو كنید.

اندیشیدن‌، سخن‌گفتن‌، عمل‌ كردن‌ و راه‌ رفتن ‌همانند فردی‌ كاملا ًمسئول‌، احساسی‌ سرشار از آرامش‌ و اعتماد به‌ نفس‌ در شما می‌آفریند. طبیعی‌ است‌ كه‌ هر چه‌ بیشتر سرنخ‌های‌ زندگیتان‌ را دراختیار بگیرید، خود را دوست‌داشتنی‌تر خواهید یافت‌، همچنین‌ هر گاه‌ مسئولیت‌ پذیری ‌به‌ ذهن‌ ناهوشیارتان‌ راه‌ پیدا كند و پس‌ از تأیید، در آن‌ جایگزین‌ گردد و به‌ صورت‌ عادت‌ روزمره ‌در آید، از آزادی‌ عمل‌ بیشتری‌ برخوردار خواهید شد.

امرسون‌ گفته‌ است‌: (برای‌ شناخت‌ عظمت‌ و بزرگی‌ افراد، مسئولیت‌های‌ آنان‌ را كانون‌ توجه‌قرار دهید.)

همواره‌ یك‌ تفاوت‌ عمده‌ بین‌ پیروزمندان‌ و بازندگان‌ حاكم‌ است‌، اینكه‌ بازندگان‌ همواره‌ از قبول‌ مسئولیت‌ها امتناع‌ می‌كنند، اوضاع‌ و شرایط دلخواه‌ و مساعد را به‌ بخت‌ و اقبال‌ خود نسبت ‌می‌دهند و وضعیت‌ نامطلوب‌ را ناشی‌ از دوست‌، والدین‌، مدیر و... می‌دانند. حال‌ آنكه‌ افراد برجسته‌ بر این‌ باورند كه‌ هر موضوع‌، هر فرآیند و هر فعالیت‌ از بطن‌ (من‌) قدرتمند ناشی‌ می‌شود. به‌ علاوه‌ خوب‌ می‌دانند كه‌ دستیابی‌ به‌ خواسته‌ها بدون‌ پرداخت‌ بها و قیمت‌ مناسب‌ میسر و ممكن‌ نیست‌ و پرداخت‌ بها در وهله‌ نخست‌، مستلزم ‌پذیرش‌ مسئولیت‌  است‌. تمام‌ افراد موفق‌ صرفنظر از رده‌ شغلی‌ و موقعیتی‌ كه‌ دارند، به‌ گونه‌ای‌ كارمی‌كنند كه‌ گویی‌ كارفرمای‌ خویشند و این‌ رمز موفقیت‌ آنهاست‌.

● جمله‌های‌ طلایی‌

  ◘ افكار و اندیشه‌هایتان‌ به‌ معنای‌ واقعی‌ منبع‌ و منشأ یكایك‌ رویدادهای‌ زندگی‌ شما به‌ شمار می‌روند و از طریق‌ افكار و اندیشه‌هاست‌ كه‌ روابط خویش‌ را تعیین‌ می‌كنید.

  ◘ شما نمی‌توانید به‌ ماورای‌ مردمك‌ چشم ‌انسان‌ها نفوذ كنید و خود را جای‌ آنان‌ قرار دهید، فقط با افكار خود می‌توانید آنان‌ را طبقه‌بندی‌كنید.

◘ توانایی‌ تسلط بر خویشتن‌ در تمامی‌ اوقات‌ برای‌ تعیین‌ حالت‌های‌ مربوط به‌ ضعف‌ یا قدرت‌ و دگرگون‌ ساختن‌ همه‌ اندیشه‌هایی‌ كه‌ شما را تضعیف‌ می‌كنند، نشانه‌ خرد و فرزانگی‌ است‌.

  ◘ نیرو بخش‌ترین‌ افكاری‌ كه‌ می‌توانید داشته‌ باشید، آرامش‌، شادی‌، عشق‌، پذیرش‌ و اشتیاق ‌است‌. این‌ افكار هیچ‌ گونه‌ نیروی‌ مخالفی‌ به‌ وجود نمی‌آورند بلكه‌ با چنین‌  اندیشه‌هایی‌، جهان‌ را آن‌گونه‌ كه‌ هست‌ می‌پذیرید.

  ◘ برداشت‌ شما از واقعیت‌، ساخته‌ و پرداخته‌ فكر  و ذهن‌ شماست‌، بنابراین‌ بیاموزید كه‌ ذهنتان‌ را دوستدار خود كنید.

  ◘ اغلب‌ مردم‌ تقریباً به‌ همان‌ اندازه‌ای‌ شاد هستند كه‌ انتظارش‌ را دارند.

  ◘ هنر شاد بودن‌ مستلزم‌ توانایی‌، خندیدن‌ به ‌مشكلات‌، در كوتاه‌ترین‌ زمان‌ ممكن‌، پس‌ از وقوع‌آنهاست‌.

  ◘ یكی‌ از بزرگترین‌ مسئولیت‌های‌ ما در مقابل ‌دیگران‌ آن‌ است‌ كه‌ از زندگی‌ لذت‌ ببریم‌، زیرا با شاد بودن‌، احساس‌ بهتر و كارآیی‌ بیشتری ‌خواهیم‌ داشت‌ و دیگران‌ نیز از مصاحبت‌ با ما احساس‌ رضایت‌ و خرسندی‌ خواهند كرد.

  ◘ آنهایی‌ كه‌ همواره‌ با مردم‌ و در بین‌ مردم‌ هستند هیچ‌ وقت‌ احساس‌ افسردگی‌ و غربت ‌نمی‌كنند. زیرا به‌ راحتی‌ می‌توانند با انسانها راحت‌، صمیمی‌ و همدل‌ باشند.

●  موفقیت‌ مالی‌ در بلند مدت‌

موفق‌ترین‌ مردم‌ در هر جامعه‌ آنهایی‌ هستند كه‌ هنگام‌ تصمیم‌گیری‌، دورترین‌ زمان‌ را در نظرمی‌گیرند. افرادی‌ كه‌ دید بلند مدت‌ دارند، حاضر به‌ تحمل‌ مشقات‌ زیادی‌ قبل‌ از رسیدن‌ به موفقیت‌ هستند. آنها نتیجه‌ انتخاب‌ها و تصمیمات‌شان‌ را برحسب‌ اینكه‌ درپنج‌، ده‌، پانزده‌ یا حتی‌ بیست‌ سال‌آینده‌ درچه‌ موقعیتی‌ خواهند بود، در نظرمی‌گیرند.

نقطه‌ شروع‌ برای‌ داشتن‌ دید بلند مدت‌ كنترل‌ وتسلط بر نفس‌، چشم‌ پوشی‌ از لذت‌های‌ فوری‌ و فدا كردن‌ بعضی‌ منافع‌ كوتاه‌ مدت‌ برای‌ رسیدن ‌به‌ پاداش‌های‌ بلند مدت‌ است‌. این‌ نوع‌ دیدگاه‌ برای‌ كسب‌ هر نوع‌ موفقیت‌ مالی‌ ضروری‌ است‌.

انضباط مهم‌ترین‌ ویژگی‌ فردی‌ برای‌ كسب ‌موفقیت‌های‌ بلند مدت‌ است‌. اما این‌ كارهایی‌ را كه‌ افراد ناموفق‌ مایل‌ به‌ انجام‌ آنها نیستند، كدامند؟ در حقیقت‌ آنها درست‌ همان‌هایی‌ هستند كه ‌افراد موفق‌ هم‌ به‌ آن‌ بی‌علاقه‌اند، كارهایی‌ مانند زودتر بیدار شدن‌، سخت‌تر كار كردن‌ و دیرتر خوابیدن‌ ولی‌ افراد موفق‌ به‌ هر حال‌ آن‌ها را انجام‌ می‌دهند. چرا این‌ كار را می‌كنند؟ چون‌آنها بیشتر نتایج‌ مطلوب‌ را مدنظر می‌گیرند و آنقدرتلاش‌ می‌كنند تا به‌ نتیجه‌ نهایی‌ برسند، ولی‌ افراد ناموفق‌ به‌ روش‌های‌ مطلوب‌ توجه‌ می‌كنند.

●  خوشبختی‌ را در خودتان‌ بجویید

هدف‌ و معنای‌ زندگانی‌ شما در چیست‌؟ و راز خوشبختی‌ واقعی‌ را در چه‌ می‌دانید؟ تمامی‌ ما آدم‌ها همیشه‌ به‌ دنبال‌ چیزی‌ هستیم‌ كه‌ گمان ‌می‌كنیم‌ ما را خوشحال‌ و خوشبخت‌ خواهد ساخت‌. هر كدام‌ از ما فهرستی‌ از انتظارات ‌خودش را‌ از زندگی‌ دارد و احساس‌ خوشبختی‌ ما بسته‌ به‌ این‌ است‌ كه‌ كدامیك‌ از این‌ توقعات‌ و انتظارات‌ ما برآورده‌ شده‌ و كدامیك‌ برآورده‌نشده‌ است‌. در واقع‌ بایدها و نبایدهای‌ ما معیاری ‌می‌شوند برای‌ ارزیابی‌ موفقیت‌های‌مان‌ درزندگی، بنابراین‌ هنگامی‌ كه‌ به‌ خواسته‌های‌مان ‌نمی‌رسیم‌، مأیوس‌ و سرخورده‌ می‌شویم‌، می‌رنجیم‌ و احساس‌ نارضایتی‌ می‌كنیم‌. توجه ‌داشته‌ باشید كه‌ اصولاً زندگی‌ پیش‌ بینی‌ناپذیراست‌. صرف‌ نظر از این‌ كه‌ چقدر تلاش‌ كنیم‌ تا بر اوضاع‌ و شرایط، مردم‌ و... مسلط شویم‌، باز هم‌ پیش‌ می‌آید كه‌ شكست‌ بخوریم‌. مثلاً مردم ‌آن ‌طور كه‌ ما دوست‌ داریم‌ با ما رفتار نمی‌كنند. شرایط و مقتضیات‌ همیشه‌ در حال‌ تغییر است‌، درحالی‌ كه‌ ما دوست‌ داریم‌ ثابت‌ باشد. اتفاقی‌ پیش ‌می‌آید كه‌ از حیطه‌ اختیار ما خارج‌ است‌ و هیچ‌كاری‌ از دست‌ ما ساخته‌ نیست‌. چرا باید پایه‌ و اساس‌ خوشبختی‌ خود را بر آن‌ چه‌ پیرامون‌ شما اتفاق‌ می‌افتد بنا كنید و خودتان‌ را تحت‌ فشار احساسی‌، عاطفی‌ و روحی‌ و معنوی‌ قرار دهید؟ در واقع‌ امید بستن‌ به‌ وقایع‌ و رویدادهای‌ زندگی‌ و امید به‌ این‌ كه‌ با انتظارات‌ و خواسته‌های‌ شما هماهنگ‌ شود، مثل‌ این‌ است‌ كه‌ داخل‌ یك‌ اقیانوس‌ طوفانی‌ بپرید و امیدوار باشید كه‌ آب‌اصلاً حتی‌ شما را تكان‌ هم‌ ندهد. تمامی‌ آن‌ چه‌ به ‌منظور خوشبختی‌ واقعی‌ به‌ آن‌ نیاز دارید در درون‌ خودتان‌ است‌ و این‌ حالت‌ درونی‌ شماست‌ كه‌ انتخاب‌ می‌كند، خوشحال‌ باشید یا نباشید، زندگی‌ آن‌ چیزی‌ است‌ كه‌ از درون‌ بر شما حادث ‌می‌شود. توجه‌ كنید كه‌ این‌ به‌ خودی‌ خود مكانی‌خنثی‌ است‌ و هر اتفاقی‌ كه‌ می‌افتد نه‌ مثبت‌ است ‌و نه‌ منفی‌.

در حقیقت‌ این‌ تعبیر و تفسیر شماست‌ كه ‌آن‌ را به‌ یك‌ تلقی‌ مثبت‌ یا منفی‌ تبدیل‌ می‌كند. این‌ شما هستید كه‌ بیشترین‌ قدرت‌، تسلط و اشراف‌ را بر زندگی‌ خود دارید، می‌توانید تصمیم‌ بگیرید كه‌ احساس‌ خوشبختی‌ كنید، فقط كافی‌ است ‌معنای‌ درستی‌ از زندگی‌ داشته‌ باشید. بدین‌ترتیب‌ این‌ خود ما هستیم‌ كه می‌توانیم‌ بهشت یا جهنم‌ را روی‌ زمین‌ خلق‌ كنیم‌. تنها با آموختن‌ این‌كه‌ چگونه‌ منبع‌ آرامش‌ درونی‌ خودمان‌ را فعال‌كنیم‌، می‌توانیم‌ واقعاً امور را تحت‌ اختیار خود بگیریم‌. برای‌ ارتباط با منبع‌ آرامش‌ درونی‌ باید با خود واقعی خود دوست‌ شویم‌ و آن‌ را بخش ‌همیشگی‌ زندگی‌مان‌ بدانیم‌. توجه‌ داشته‌ باشید كه ‌خویشتن‌ حقیقی‌ و هویت‌ درونی‌ ما، چیزی‌ به ‌مراتب‌ فراتر از شخصیت‌، اعمال، رفتار و افكار است.‌ اگر‌ با نقطه‌  درونی‌ ارتباط برقرار كنید قادر خواهید بود از آن‌ جا به‌ دنیای‌ بیرون‌ نگاه ‌كنید و همه‌ چیز را به‌ وضوح‌ و دقت‌ و روشنی ‌بیشتری‌ ببینید. یافتن‌ آن‌ نقطه‌ تمركز درونی ‌مستلزم‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ طور مستمر و همیشگی‌ وقت ‌صرف‌ كنید و دریاچه‌ ذهن‌ خود را آرام‌ كنید. خودآگاهی‌ خود را می‌توانید از طریق‌ مراقبه‌، تمركز، سكوت‌، دعا و نیایش‌ و روش‌های‌ دیگر تمرین‌ كنید.

 ● چگونه‌ روز موفقی‌ را تجربه‌ كنیم؟‌

به‌ جای‌ آنكه‌ موفقیت‌های‌ خود را بر اساس‌ دستاوردها و پیروزی‌ها تعریف‌ كرده‌ و آن‌ را بر این‌ اساس‌ كه‌ چقدر پول‌ یا... به‌ دست‌ آورده‌اید معنا كنید، می‌توانید موفقیت‌ را براساس‌ میزان‌ رشد و تحول‌ شخصی‌ روزانه‌تان‌ ارزیابی‌ كنید.

۱) هر روز چیزهای‌ جدیدی‌ در مورد خودتان‌بیاموزید.

۲) با موقعیت‌هایی‌ كه‌ در زندگی‌تان‌ پیش‌می‌آید و با اشخاصی‌ كه‌ سر راه‌ شما قرار  می‌گیرند، اندكی‌ بهتر برخورد كنید.

۳) در مقابل‌ الگوهای‌ رفتاری‌ و فكری‌ قدیمی ‌مقاومت‌ كنید و به‌ جای‌ آن‌ كه‌ از روی‌ عادت‌ به‌چنین‌ الگوهایی‌ پناه‌ ببرید، الگوهای‌ جدیدی‌ در نظر بگیرید.

4) علی‌ رغم‌ این‌ حقیقت‌ كه‌ كامل‌ و بی‌عیب‌ و نقص‌ نیستید و معایب‌ و ایرادهایی‌ دارید، همچنان‌خود را دوست‌ داشته‌ باشید و به‌ خودتان‌ عشق ‌بورزید.

۵) قدر موهبت‌ زندگی‌ و زنده‌ بودن‌ و داشتن‌ فرصت‌ آموختن‌ و تغییر كردن‌ را بدانید. یادتان‌باشد كه‌ این‌ روشی‌ بسیار مثبت‌ و نیرومند برای ‌نگرش‌ به‌ زندگی‌ است‌.

● خلاقیت‌ و خودآفرینی‌

احساس‌ خوشبختی‌ و یا بدبختی‌ امری‌ درونی‌است‌، یعنی‌ تنها نگرش‌ مثبت‌ ما به‌ زندگی‌ است‌ كه‌ می‌تواند شادی‌ بیافریند و نگرش‌ منفی‌ نسبت‌ به‌زندگی‌، حتی‌ زیباترین‌ پدیده‌ها را به‌ شكلی‌ زشت ‌و حزن‌انگیز می‌نماید. شادی‌ را نمی‌توان‌ درپدیده‌های‌ مادی‌، در هیجانات‌، در سایر مردم‌ و در آرزوی‌ شاد بودن‌ پیدا كرد. شادی‌ احساسی‌ درونی‌ است‌ كه‌ صرفاً از درون‌ ما نشأت‌ می‌گیرد. فرزندان‌مان‌ را به‌ گونه‌ای‌ تربیت‌ كنیم‌ كه‌ این‌ احساس‌ را همیشه‌ در درون‌ خود خلق‌ كنند.

به‌ یقین‌ محبت‌ و مهربانی‌ در خانواده‌، پایه ‌اساسی‌ پرورش‌ صحیح‌ عواطف‌ كودك‌ است‌ و درپرتو آن‌ می‌توان‌ احساسات‌ كودك‌ را به‌ خوبی ‌هدایت‌ نمود و او را به‌ راه‌ صحیح‌ و مسیر سعادت‌بخش‌ سوق‌ داد. اگر كودكان‌ ما از محبت‌ و مهربانی‌ به‌ اندازه‌ كافی‌ بهره‌مند شوند، در زندگی ‌آینده‌ خود، افرادی‌ واقع‌ بین‌ دارای‌ روحیه‌ای‌ بانشاط، اندیشه‌ای‌ مستقل‌، خلاق‌، مبتكر و كنجكاو خواهند بود كه‌ با اعتماد به‌ نفس‌ و آرامش‌ درونی‌، قدرت‌ همراهی‌ و همكاری‌ و سازگاری‌ با دیگران ‌را خواهند داشت‌. در برابر لغزش‌ها پایدار و در عشق‌ ورزیدن‌ به‌ مردم‌، صادق‌ خواهند بود.

محبت‌ یعنی‌ دوست‌ داشتن‌ و پدران‌ و مادران ‌باید توجه‌ داشته‌ باشند كه‌ دوست‌ داشتن‌ خود را بر زبان‌ بیاورند و در عمل‌ نشان‌ دهند.

تعادل‌ و توازن‌ در مهرورزی‌ عامل‌ بالندگی‌ و رشد یافتن‌ است‌. زیرا افراط در محبت‌  نتیجه‌اش‌، پرتوقع‌ بار آمدن‌ كودك‌، جوانه‌ زدن‌ ریشه‌های‌خودپسندی‌ و سركشی‌ كردن‌ كودكان‌ در برابرحقیقت‌ و یا به‌ عكس‌ عدم‌ اعتماد به‌ نفس‌ و احساس‌ وابستگی‌ شدید است‌ و تفریط در ابراز محبت‌، نشاط و حیات‌ را در وجود انسان‌ می‌خشكاند.

نكته‌ دیگر كه‌ باید در محبت‌ ورزیدن‌ بدان‌توجه‌ كرد، رعایت‌ عدالت‌ در بین‌ فرزندان‌ است. از آثار سوء بی‌عدالتی‌ میان‌ فرزندان‌، ایجاد عقده ‌حقارت‌ و حسادت‌ در روان‌ آنهاست‌.

كودكانی‌ كه‌ به‌ اندازه‌ كافی‌ محبت‌ نبینند، نمی‌توانند به‌ دیگران‌ محبت‌ كنند و اگر احساس‌تعلق‌ به‌ دیگری‌ نداشته‌ باشند، نمی‌توانند خود را دوست‌ داشته‌ باشند و اگر خود را دوست‌ نداشته ‌باشند، نمی‌توانند كس‌ دیگری‌ را دوست‌ بدارند.

● اصل‌ اول‌ موفقیت؛ صداقت‌‌

شاید ارزشمندترین‌ و شریف‌ترین‌ صفت‌ شما كه‌ با آن‌ شناخته‌ می‌شوید، صداقت‌ باشد. به‌ خاطرداشته‌ باشید كه‌ قول‌تان‌ تعهد شماست‌ و درمعاملات‌ و كسب‌ و كار همه‌ چیز به‌ شرافت‌ انسان‌ بستگی‌ دارد. شخصیت‌ و سیرتی‌ كه‌ در نتیجه‌تجربیات‌ زندگی‌ حاصل‌ می‌شود،  مهم‌ترین ‌دارایی‌ شماست‌ و آن‌ هم‌ به‌ درجه‌ صداقت‌ شما بستگی‌ دارد. اولین‌ كلید موفقیت‌، این‌ است‌ كه‌ درتمام‌ حالات‌ با خودتان‌ صادق‌ باشید. نسبت‌ به‌ بهترین‌ صفات‌ خود صداقت‌ داشته‌ باشید، به‌ این ‌معنی‌ كه‌ هرچه‌ انجام‌ می‌دهید، باید به‌ بهترین ‌وجه‌ ممكن‌ صورت‌ گیرد. صداقت‌ در درون‌ انسان ‌به‌ صورت‌ درستكاری‌ و در بیرون‌ به‌ شكل‌ كیفیت ‌بالا در كارهاست‌. دومین‌ كلید صداقت‌، درستی ‌در برابر دیگران‌ است‌. با هر كس‌ به‌ درستی‌ رفتار كنید. هرگز گفتار یا رفتاری‌ از شما سر نزند كه‌ به‌ نظرخودتان‌، خوب‌ و صحیح‌ نیست‌ و همواره‌ بر مبنای‌والاترین‌ ارزش‌هایی‌ كه‌ می‌دانید عمل‌ كنید. مدام‌ این‌ سوال‌ را از خود بپرسید و پاسخ‌ دهید، اگر همه‌ مانند من‌ باشند، دنیا چگونه‌ خواهد بود؟ این‌ سوال‌ باعث‌ می‌شود برای‌ عملكرد خود، ارزش‌های‌ والایی‌ تعیین‌ كنید و مرتباً آنها را بهتركنید. چنان‌ رفتار كنید كه‌ گویی‌ هر كلمه‌ و عمل‌ شما به‌ یك‌ قانون‌ جهانی‌ تبدیل‌ خواهد شد. همیشه‌ چنان‌ باشید كه‌ گویی‌ همه‌ مواظب‌ شما هستند و رفتارتان‌ را برای‌ خود الگو قرار می‌دهند. هرموقع‌ بر سر دو راهی‌ قرار می‌گیرید، آن‌ چه‌ را درست‌ است‌ انجام‌ دهید، به‌ هر قیمتی‌ كه‌ باشد. توجه‌ داشته‌ باشید كه‌ همه‌ داد و ستدهای‌ موفق‌ براساس‌ اعتماد صورت‌ می‌گیرد. میزان‌ موفقیت ‌شما در ثروتمند شدن‌، فقط به‌ تعداد افرادی ‌بستگی‌ دارد كه‌ به‌ شما اعتماد دارند و مایلند برای‌تان‌ كار كنند، اعتبار فراهم‌ كنند، به‌ شما وام‌ بدهند، محصولات‌ و خدمات‌تان‌ را بخرند و به‌ شما هنگام‌ بروز مشكلات‌ كمك‌ كنند.

کانون ان . ال .پی ایران
mahak2 - انسان و مسئولیت پذیری - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل

آفلاین اجـاقـی

xx - انسان و مسئولیت پذیری - متا
پاسخ : انسان و مسئولیت پذیری
« پاسخ #3 : ۱۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۸:۴۷:۲۱ »
عهد و پیمان
نماد انسایت وعشق و مهرورزی آدمی به داشتن مسئولیت و وفای به عهد است. کمال آدمی به کمال مسئولیت پذیری او بستگی دارد.هرچقدرافراد درمسئولیت پذیری خود سستی ورزند، تباهی بیشتری درزندگی خود خواهد داشت وهر قدر اشخاص مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشند، به کمال مطلوب تری  خواهند رسید. انسان اشرف مخلوقات و خلیفه خدا، بر روی زمین می باشد. امّادستیابی به این مقام، به سادگی میسّرنمی باشد، بلکه تلاش و ممارست بسیاری را می طلبد. انسان مختار، در این دنیا به سان گذرگا هی است، که درمیان دو راه قرار دارد، یکی به راه اسفل السّافلین ودیگری به راه اعلی علیّین ختم می شود . یکی او را به شقاوت و بدبختی و دیگری به سعادت و کمال می رساند.هدف از آفرینش انسان اینست که با انتخاب راه صحیح و طی کردن صراط مستقیم به مقام قرب الهی نائل شودواین میسّر نیست مگر اینکه با بهره گیری از تعالیم روشنگر وحی، نیک و بد را باز شناخته و پس از آشنایی با وظایف و مسئولیّتهای خویش به آنها عمل کند.اهمیّت و ضرورت ،جایگاه مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی، از وظایف مهمی که می بایست انسان در مقابل خود، خانواده و اجتماع  داشته باشد. آدمی بدون تعهد،مانند قایقی بدون سکان در اقیانوس است. چنین قایقی هیچ گونه اختیاری از خود ندارد که جهت و هدف خاصی را دنبال کند زیرا در معرض وزش هر جریان بادی (موافق یا مخالف) خواهد بود. تعهد ، به آدمی، جهت و سمت می دهد. احترام به پیمان و لزوم عمل به آن در انسان ریشه فطرى دارد.هر فردی لزوم عمل به پیمان را در نخستین مدرسه تربیت،یعنى فطرت و سرشت آدمی مى آموزد و از آن نیز الهام مى گیرد. به خاطر فطرى بودن این اصل در جامعه انسانى، نقض عهد و پیمان شکنى از رذایل اخلاقى شمرده مى شود و ضربات شکننده و جبران ناپذیرى بر شخصیت و انسانیت فرد، وارد مى سازد. نادیده گرفتن پیمان ها، جز خودخواهى و بى اعتنایى به حقوق دیگران و سبک شمردن شخصیت آنها علت دیگری ندارد و براى گروهى از مردم پیمان هاى رسمى اهمیت ویژه اى ندارند، و به وعده هاى اخلاقى خود چندان احترامى نمى گذارند. وعده کردن و عمل نکردن نزد آنان جرم و گناهى شمرده نمى شود، در صورتى که بى اعتنایى به چنین وعده هاى دوستانه اى، هر چند جرم به شمار نیاید، از نظر اصول اخلاقى بسیار نکوهیده شمرده می شود.
ی
َا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (سوره صف آیه ۲و ۳)
ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی به زبان می‌گویید که در مقام عمل خلاف آن می‌کنید؟
کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ
ترجمه : این عمل که سخن بگویید و خلاف آن کنید بسیار سخت خدا را به خشم و غضب می‌آورد.
آشنایی با مفاهیم واژه ها ی کلیدی و شرایط مسئولیّت پذیری  به اهمیّت و ضرورت  و جایگاه مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی هر فرد درمقابل خود، خانواده واجتماع ،یکی ازمهمترین گزینه هایی است که متاسفانه درحال حاضردربین مردم بسیارکم رنگ ودربرخی ازموارد بی رنگ شده است.واژه های همچون مسئولیت ، وظیفه ، تکلیف ، تعهد و حق و….
۱- «مسئولیّت»: در لغت به معنای موظّف بودن و یا متعهّد بودن به انجام امری می باشد.
۲- «وظیفه»: به آن چیزی اطلاق می شود که شرعاً یا عرفاً بر عهده کسی باشد.
۳- «تکلیف»: به معنای بار کردن کاری سخت توأم با رنج، بر کسی می باشد.
۴- «تعهّد»: به معنای گردن گرفتن کاری ، همچنین عهد و پیمان بستن نیز آمده است.
۵- «حقّ»: در این مبحث به معنای سهم و نصیب می باشد.
هریک از این واژه ها به نوعی با یکدیگر ملازم می باشند. به عنوان نمونه،تا وظیفه ای بر دوش کسی نباشد، مسئولیّتی درقبال انجام دادن یا ندادن آن نخواهد داشت ودرمورد آن نیز،بازخواست نخواهد شد.درهر وضعیتی که قرار میگیریم،راه های بیشماری در پیش  روی داریم و می توانیم به گونه ای مناسب به آن واکنش نشان دهیم.رفتار آدمی برخاسته از انگیزه ،غریزه ،یا ذائقه ای درونی است که مطلوب خود (هدف ) را در خارج می جوید و همین موضوع است که رفتارهای انسان را هدفمند می سازد.باید بدانید مسئولیت عمل خود را به گردن دیگری انداختن، آسانترین راه خروج از مهلکه است،متاسفانه وقتی صحبت از قول و تعهد به میان می آید بسیاری از انسانها ضعیف و بی اراده می شوند.می گویند که فلان کار را  ما انجام خواهیم داد اما آنرا انجام نمی دهند. اگر لازم است کمتر قول بدهید و کمتر تعهد کنید٬ اما اگر چنین کردید به تعهدات خود پایبند بمانید. بتدریج قول شما قانون شما خواهد شد و آن وقت است که واقعا به خودتان ایمان خواهید آورد.تاریخ از شخصیت هاى برجسته اى یاد مى کند که عمل به پیمان را تا پاى جان خود محترم مى شمردند. در تمامی تاریخ تمدن بشر به همان اندازه که درباره وفادارى به عهد و پیمان تأکید شده،چندین برابرازپیمان شکنى وبى وفایى نکوهش شده است.بسیارند افرادی که به قول وقرار خود پای‌بند نیستندوبا کوچک‌ترین تغییر ناگهانی، عهدشکنی می‌کنند. افرادی که عهدشکنی می‌کنند در جامعه درخت بی‌اعتباری می‌کارند که بی‌اعتمادی بالاترین بیماری اجتماعی است. اموری که بی‌اعتمادی به همراه می‌آورد عبارت‌اند از: دروغ گفتن، غیبت کردن، تهمت زدن و… . یک فرد تربیت یافته هیچ‌گاه زیر قول خود نمی‌زند و خود را از اعتبار ساقط نمی‌کند. بنابراین وفای به عهد از نشانه‌های خوبان و از صفات زیبای بزرگان است. به عبارتی می توان گفت که عهد از سوی انسان، با کسی یا چیزی منعقد می شود و گویی در این حال، طرفین متعهد و ملزم به انجام کار یا قولی می شوند و در صورت عدم التزام باید متحمل خسارات یا تبعات ناشی از تخلف خود گردند. در میان افراد و جوامع انسانی، همواره صورت ها و مراتبی ازعهد، پیمان، میثاق و مانند آن وجود داشته و دارد و هیچ صورتی از صورت های حیات آدمی، خالی از این مقوله نیست، حتی آدمی گاه با خودش در انجام کاری عهد می بندد و گویی طرف او در این پیمان، وجود خودش بنفسه است، به طور کلی «عهد»، حفظ کردن و نگاهداری از چیزی است که آدمی به حفظ و مراقبت از آن ملتزم گردیده و نیز عهد، التزام به هر چیزی است که از انسان ها قولاً و فعلاً صادر می شود. در اصطلاح «عهد» پیمان و تعهد در برابر امری یا چیزی است که انسان وعده آن را داده است،البته میان «عهد»و«میثاق» تفاوت وجود دارد،زیرا «میثاق» تأکید بر همان عهد است و گفته شده که عهد، امری طرفینی، یعنی میان دو نفر است؛ در حالی که در میثاق، یک طرف وجود دارد.هرفردی با تمایلات قوم گرایانه متولد می شود،ودر چند سال اول زندگی معیار اوهمان رویدادهایی است که در اطراف او می گذرد. و دید او به زندگی همان دید و معیار است که به آن دید درونی می گوییم. درست است که وفا به عهد و پیمان کاری بزرگ و انسانی است و پذیرش مسئولیت از درجات والایی انسانی است. ولی سئوال مهم اینجاست که آیا می توانیم ازهرکسی انتظارقبول مسئولیت کنیم؟ مهمترین نکته دراینجا آن است که ابتدا بدانیم مسئولیّت پذیری چیست، واز همه مهمتر اینکه مسئولیت پذیری مقدّمات و شرایطی دارد و زمانی می توان مسئولیّتی را به فردی سپرد و یا از او انتظار داشت که آن فرد این شرایط لازم را احراز کرده باشد. این شرایط عبارتند از:
۱- مسئولیّت پذیری زمانی تحقّق می پذیرد که رسالت و تکلیفی در کار باشد؛ یعنی انسان،قبلاً کارهایی را با اراده واختیار خویش پذیرفته باشد و سپس مسئولیّت انجام آن را بعهده گیرد نه کارهایی که تحت تأثیر جاذبه میل ها و دافعه خوف ها انجام می دهد.
۲- مسئولیّت درجایی اعتبار می شود که فرد،دارای قدرت تمیز وادراک باشد؛ لذا انسان ناآگاهی که دارای قدرت درک وفهم نمی باشد را نمی توان ملزم به انجام کاری کرد و به او مسئولیّتی را سپرد.
۳- زمانی می توان فرد را درمقابل وظیفه ای که داشته است مورد بازخواست قرار داد که آن فرد، قبلاً مسئولیّت خود را شناخته باشد و این مستلزم رسایی پیام و دریافت آن توسّط فرد مکلّف می باشد.
۴- تکلیف کردن متوقّف برقدرت انجام وظیفه ازسوی فرد مکلّف است لذا فرد ناتوان هرچند که آگاه باشد بدلیل اینکه کاراز حوزه عمل و قدرت او خارح است مسئول نخواهد بود.
۵- زمانی می توان فرد را مسئول دانست که او با اختیارواراده خود، انجام یا ترک کاری را بعهده گرفته باشد نه اینکه مجبور به این کار شده باشد.
بدون شروط بالا مسئولیّت دادن به کسی و بازخواست کردن از او معنایی ندارد و این مقدّمات، از شرایط اساسی مسئولیّت پذیری می باشد.

لَا یُکلَّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا  لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیهْا مَا اکْتَسَبَتْ  رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا  رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلىَ الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا  رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ  وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا  أَنتَ مَوْلَئنَا فَانصُرْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْکَفِرِینَ  (آیه ۲۸۶ سوره بقره)
خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایى‏اش تکلیف نمى‏کند. آنچه [از خوبى‏] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى‏] به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانى بر [دوش‏] ما مگذار هم چنان که بر [دوشِ‏] کسانى که پیش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن و از ما درگذر و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور سرور ما تویى پس ما را بر گروه کافران پیروز کن.  (آیه ۲۸۶ سوره بقره)

وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا (سوره کهف آیه ۶۲ )
وما هیچ نفسی را بیش از وسع و توانایی او تکلیف نمی‌کنیم
ما همگی در جستجوی آرامش و هماهنگی هستیم‌، زیرا کمبودآنها را در زندگی احساس می‌کنیم. همه ما گه گاه در زندگی اضطراب‌، آشفتگی‌، آزردگی‌، ناهماهنگی و درد و رنج را تجربه می‌کنیم‌ و آنگاه که شخص بر اثر آشفتگی و اضطراب‌، دچار رنج می شود‌، در این حال است که نمی‌تواند این رنج را به خویشتن محدود نماید، بلکه درد و رنج خود را به دیگران نیز منتقل می‌کنیم.بدون شک این روش درستی برای زندگی کردن نیست‌. انسان باید با خویشتن و نیز با دیگران در صلح و آرامش باشد. به هر حال انسان موجودی اجتماعی است و ناچار باید در اجتماع زندگی کند. با مردم زندگی کند و با آنها در ارتباط باشد. با بررسی‌های پیاپی‌، روشن شده ، زمانی که رفتارِ دیگران مطابق میلمان نیست و یا پیش‌آمدها موافق طبع ما اتفاق نمی‌افتند، ناراحت و افسرده می‌شویم‌. وقتی که ناخواسته‌ها پیش می‌آیند، دچار تنش می‌شویم و زمانی که خواسته‌ها اتفاق نمی‌افتند و موانعی بر سر راه ما وجود دارند، بار دیگر تنش و هیجان وجودمان را در خود می‌گیرد و درونمان بسته و گره خورده می‌شود.در سراسر زندگی‌، همواره ناخواسته‌ها اتفاق می‌افتند. خواسته‌ها نیز گاه روی می‌دهند و گاه پیش نمی‌آیند. جریان واکنش ‌دائمی انسان به این مسائل‌، گره‌های عصبی را بوجود می‌آورد و این گره‌ها، کل ساختارِ جسمانى و ذهنی انسان را تحت فشار قرار می‌دهند و ذهن را از عوامل منفی لبریز می‌کنند. در نتیجه‌، زندگی به عذاب و مصیبت تبدیل می‌شود. حال‌، یک روش ‌حل مشکل آنست که از بروز حوادث  نامطلوب در زندگی جلوگیری کنیم‌، بطوریکه همه چیز دقیقاً مطابق خواسته‌ها و امیالمان اتفاق بیفتد. برای اینکار باید قدرتی آنچنانی بدست آوریم و یا آنکه به هنگام نیاز، شخصی قدرتمند به کمکمان بیاید تا هیچ ناخواسته‌ای روی ندهد و همگی خواسته‌هامان عملی شوند. امّا چنین چیزی ممکن نیست‌.

اصولاًافراد موفق که می خواهند تأثیر گذار باشند، دایره توجه و فعالیتهای خود را به سمت بیرون از خود گسترش می دهند. به گونه ای که سعی می کنند با گفتن حرف های بزرگ به نوعی خود را در نزد دیگران مطرح کنند. در برخی از موارد نیز می بینیم افرادی که در رفتار خود متناقض و غیر قابل پیش بینی هستند، دیگران را دفع می کنند. اما در مقابل افرادی که در رفتار خود ثابت قدم هستند، دیگران را به سمت خود جذب می کنند. فقط کافی است با دیگران صداقت داشته باشیدواز گفتن چیز هایی که نمی دانید و یقین به درست بودن آن ندارید اجتناب کنید. به زبان ساده سعی کنیم خودمان باشیم و از زیادگویی ها دوری کنیم هرچه می گویم اول خودمان به آن عمل کنیم، یادآورمی شوم اگر واقعاً نتوانید آنچه را که همواره فرزندان و همسرتان را به آن سفارش می کنید، به اجرا درآورید مطمئن باشید،در هیچ یک از نصیحت ها و اموری که انجام می دهید، موفق نخواهید شد.به یاد داشته باشید پدرو مادر به عنوان سرچشمه مهر و محبت هستند، اگر به فرزندان خود هنگام جر و بحث و دعوا توصیه می کنید که دست از مشاجره بردارند، خوب است بدانید زمانی موفق می شوید این نکته را در آنان کاملاً جا بیندازید که خودتان از انجام هر گونه مشاجره لفظی خودداری کنید. باید به یاد داشته باشید اگر به فرزندانتان توصیه می کنید که برای داشتن جسم سالم باید تغذیه صحیح و درستی را در پیش بگیرند، خودتان نیز باید تغذیه سالم و درستی داشته باشید. به یاد داشته باشید که یک انسان موفق باید در تمامی امور این گونه عمل کند. به حرف هایی که می زنید و به رفتاری که دارید، نهایت دقت را به عمل آورید تا به عنوان یک الگوخوب باشید.
مورد دیگری که لازم می دانم کمی بیشتر درباره آن بنویسم این است که، مدت ها ست می بینم مردم دیگر تمایلی به قبول مسئولیت ندارند وهرکسی به دنبال کار خودش می باشد و به عبارتی حاضر نیستند مسئولیتی را بپذیرند وحتی تا آنجایی که می شودشانه از زیر بار آن خالی می کنند. تعهد داشتن ، مسئول بودن ، غیرت داشتن، مفاهیمی است که دیگر خریدار چندانی ندارد. یادم می آید آن قدیم ها وقتی کسی می خواست به مسافرت برود خانه و کاشانه خود را به همسایه اش می سپرد، یاهنگامی که عازم حج می شد مال وناموس خود را به اقوام و دوستانش می سپرد. پس چرا ما سنت های خوب را فراموش کرده ایم ؟ چه شده است که مردم اینقدر نسبت به هم بی تفاوت شده اند؟ راستی شما درمحل کار وخانه  باچند تا ازهمسایه ها ی خود ارتباط دارید. هیچ متوجه شده اید که مردم بدجوری نسبت به هم بد بین شده اند. واقعاً علت این همه بد بینی چیست ؟ عشق و محبت ، دوستی کجا رفته ؟ چرا همه از هم گریزان هستند؟
بنظر بنده ازمهمترین عواملی که باعث شده است افراد ازیک دیگر اینقدرفاصله بگیرند،نداشتن حس مسئولیت نسبت خودوبه دیگران ، رعایت نکردن حقوق دیگران ، توقع بیش از حد افراد نسبت به هم ، نداشتن تعهد درعهد و پیمان ها می باشد . هیچکس نمی‌تواند در حالی که با کردار و گفتارش به افزایش آلودگی‌های ذهنی خودمی‌پردازد، برای رها شدن از این ناپاکی‌ها تلاش کند. بنابراین اجرای اصول اخلاقی‌، دراین زمان بهترین راه حل برای رهایی ازآلودگی و بدبینی هاست. انسان‌،باید متعهّد ‌شود که از کشتن‌، دزدی‌، رفتار نادرست ‌، دروغگویی و حرفهای ناهنجار‌، مصرف مسکرات و مواد مخدّر پرهیز کند. با خودداری از انجام چنین اعمالی‌، شخص به ذهن خودمجال آسودگی می‌دهد تا به کارِ بهتری بپردازد.این مراحل دوگانه‌، یعنی برخورداری از اصول اخلاقی و تسلط بر ذهن‌، ضرورت کامل دارند وبرای انسان ها بسیارمفیدند. در مرحله سوم باید سعی کنیدبه کمک پرورش بصیرت و شناخت ‌طبیعت ‌خویش‌، آلودگی‌های ذهنی خود را بزدائید، یعنی تجربه حقایق درونی‌، به کمک مشاهده منظم و بی‌غرضانه پدیده‌های دائم‌التغییر جسم و ذهن است که به صورت حس های درونی ظاهر می‌شوند. پاک کردن آلودگی‌های ذهن‌، از طریق ‌مشاهده خویشتن‌، نقطه اوج تعلیمات اخلاقی است‌. مشاهده واقعیت‌، به شکلی که در شماهست‌، از طریق مشاهده حقیقت درونی صورت می گیرد‌، این مرحله به معنای شناخت خویشتن در سطح تجربی و حقیقی خودتان است‌.پس بهتر است به جای فرار ازمسئولیت وترس از تعهد ، با تمام وجود عشق به همنوع و هم کیش را درخود زنده کنیدو سعی کنید تمامی مخلوقات الهی را دوست داشته و همیشه خود را وقف مخلوقات الهی کنید و هرگز ازسختی های زندگی بیم به دل راه ندهید چرا که هیچ چیز ارزشمندی ، بدون شور و اشتیاق بدست نمی آید . شور و اشتیاق باعث ایجاد انرژی می شود، وبخاطر تمامی نعمت هایش او را شکر گویید زیرا وقتی شکر می کنیم روح عالم در ما ایجاد انرژی می کند و آن انرژی موهبت های بعدی را به طرف ما می آورد .و در این راه بایست سختکوش باشید،رؤیاها و هدف ها در گرو سخت کوشی است هر چه بیشتر تلاش کنید ، موفقیت بیشتری کسب خواهید کرد وبه همین دلیل می باسیت قبل از هرچیزی هدفی را برای خود مشخص کنید چرا که برای رسیدن به هر هدفی ضروری است که، هدفتان معین و دقیق باشد. هدفتان را در ذهن خود آگاهتان بکارید و آن قدر مرور کنید تا به ذهن ناخود آگاهتان وارد شود. شما باید دائماً چیزهای تازه ای یاد بگیرید و راحهای تازه ای پیدا کنید تا کیفیت زندگی خود و دیگران را بهتر سازید . همیشه در پایان هر روز سؤالاتی را از خود بپرسید : مثلاً « امروز چه چیزهایی آموخته ام ؟» یا « چه پیشرفتهایی کرده ام ». سعی کنید همیشه خود را با هدفهای خود مقایسه کنید نه با دوستان . همواره باید ببینید که قابلیتهای شما چیست و خواسته های شما چیست ، نه اینکه دیگران چه کرده اند و چه می کنند .باورکنید که هر چه بیشتر ، بدون انتظار پاداش ، به دیگران خدمت کنید ، خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد آن هم از جاهایی که اصلاً انتظار ندارید .معتقد باشید از آنجایی که پروردگار یکتا ما را خلق کرده است همواره سلامت و موفقیت ما را بازسازی می کند و در برابر مشکلات خودمقاومت کنید چراکه استقامت مداوم ، ناتوان ترین افراد را تا رسیدن به موفقیت یاری می دهد، زیرا  نیروی پایداری نهفته و ظاهراً ناپیدای آن ، سرانجام خود را نشان خواهد داد و ثابت خواهد کرد که  « موفقیت به دست نمی آید مگر با استقامت و تسلیم نشدن ».همیشه و درهمه حال مسئولیت خود را درقبال با خود ، خانواده و جامعه فراموش نکنید.به ریسمان الهی چنگ بزنید وهرگز توقع و انتظاری از کسی نداشته باشید. آنگاه است که معجزه الهی را می بینید .

mahak2 - انسان و مسئولیت پذیری - متا
دفتر تلفن مشاغل سامانه پیام کوتاه ویژه اعضای دفتر تلفن مشاغل


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter

xx
مسئولیت پذیری را باید از کودکی آموزش داد

نویسنده اجـاقـی

10 پاسخ ها
10853 مشاهده
آخرين ارسال ۱۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۸:۲۹:۰۱
توسط اجـاقـی
xx
اعتقادات دینی موجب سلامت روانی انسان می شوند

نویسنده اجـاقـی

0 پاسخ ها
1577 مشاهده
آخرين ارسال ۱۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۱:۵۶:۳۶
توسط اجـاقـی
 

anything