تالار تخصصی حسابداری

با سلام خدمت شما
براي شما در حسابداري صنعتي دو راه متصور است يک اينکه از روش حساب هزينه هاي توليد استفاده نماييد که بهاي تمام شده شما اشتباه به دست مي آيد ولي امور مالياتي و دارايي آن را مي پذيرد و گزارشگري آن جهت استفاده مديريت بسيار ضعيف و ناکارآمد است. دومين روش همان روش حسابداري صنعتي يا بهاي تمام شده است که در کتابها به آن پرداخته شده که امکان اعمال آن وجود دارد ولي باز هم گزارشات درست و کارآمد نمي باشند چرا که در حسابداري صنعتي مي باست سربار پيش بيني شده و براي آن بودجه در نظر گرفته شود و در کشور ما به علت افزايش و کاهش ناگهاني قيمت ها برآورد ميزان سربار جذب شده بسيار مشکل و تقريبا غير ممکن است و اين موضوع باعث افزايش در انحرافات در پايان سال مي شود به طور کلي استفاده از هر کدام از هر دو روش نمي تواند در طي سال گزارشات صحيح ارائه نمايد اما در پايان سال در روش دوم بهاي تمام شده را در هر موقع از سال ميتوان گزارش نمود.
چنانچه نياز به توضيحات بيشتر در رابطه با هرکدام از روش هاست بفرماييد.

با سلام خدمت شما
در اين روش هنگام ارسال مواد مستقيم يا غير مستقيم و يا پرداخت دستمزد  مستقيم يا غير مستقيم و همچنين پرداخت هزينه هاي سربار حسابي را تحت عنوان حساب هزينه هاي توليد بدهکار مي نمايند که تقريبا همان حساب کالاي در جريان ساخت با سه حساب معين مواد مستقيم دستمزد مستقيم و سربار ساخت مي باشد. تفاوت اين حساب با حساب کالاي در جريان ساخت اين است که اين حساب هنگام تکميل کالا ديگر بستانکار نمي شود و از بابت تکميل کالا و ارسال به انبار هيچ ثبتي صورت نمي پذيرد و در زمان فروش کالا تنها ثبت زير اعمال مي شود:
 
وجوه نقد/ حسابهاي دريافتني/ پيش دريافت...  ***
                                                          فروش ***
به همين سادگي و راحتي.

با سلام خدمت برادر عزيز آقاي جمالي
در هنگام خريد مواد ثبت زير اعمال مي گردد:
م مواد**
         وجه نقد/ حسابهاي پرداختني...**
زمان پرداخت دستمزد مستقيم:
هزينه هاي توليد**
                    وجه نقد/ حسابهاي پرداختني..**
زمان پرداخت سربار نيز ثبت آن دقيقا عين ثبت پرداخت دستمزد مستقيم مي باشد.
در رابطه با بهاي تمام شده کالاي ساخته شده در اين روش در عرايض ابتدايي خدمتتان عرض نمودم که در اين روش بهاي تمام شده گزارشگري صحيحي ندارد تنها در پايان دوره کل هزينه هاي توليد را به تعداد توليد تقسيم مينمايند و بهاي تمام شده ي متوسط يک واحد در طي دوره را بدست مي آورند کالاي پايان دوره موجود در انبار را نيز بر اساس همين مبلغ بدست مي آورند و با خلاصه ي سود و زيان ميبندند. در کل بنده نيز مخالف اين روش هستم چرا که هيچگاه نميتواند گزارشگري طي دوره ي درستي داشته باشد ولي امور مالياتي آن را مي پذيرد.