استاندارد حسابرسی ۳۱۵
تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت از طریق شناخت واحد تجاری و محیط آن
(تجدیدنظر شده ۱۳۹۲)
کمیته تدوین استانداردهاى حسابرسی استاندارد حسابرسی بخش ۳۱۵ با عنوان ” تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت از طریق شناخت واحد تجاری و محیط آن “ را تجدیدنظر کرده است .انتشار استاندارد تجدید نظر شده به صورت پیش نویس باهدف کسب نظرات و پیشنهادات افراد ذینفع و ذیعلاقه در جامعه صورت مىگیرد و از ضروریات افزایش کیفیت استانداردهاى حسابداری است.
کمیته تدوین استانداردهاى حسابرسی از تمام افراد صاحبنظر تقاضا دارد که ضمن مطالعه دقیق پیش نویس استاندارد، پیشنهادات خود را حداکثر تا پایان بهمن ماه ۱۳۹۲ براى مدیریت تدوین استانداردها (به آدرس – تهران، خیابان بیهقى، نبش خیابان۱۲، پلاک۱۲ و یا پایگاه اطلاع رسانى سازمان حسابرسى www. audit.org.ir) ارسال فرمایند.
کمیته تدوین استانداردهاى حسابرسی
———————————————————————————————-
استاندارد حسابرسی ۳۱۵
تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت از طریق شناخت واحد تجاری و محیط آن
(تجدیدنظر شده ۱۳۹۲)
فهرست
بند
کلیات
دامنه کاربرد
۱
تاریخ اجرا
۲
هدف
۳
تعاریف
۴
الزامات
روشهای ارزیابی خطر و فعالیتهای مرتبط
۱۰-۵
شناخت واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی
۲۴-۱۱
تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف بااهمیت
۳۱-۲۵
مستند سازی
توضیحات کاربردی
۳۲
روشهای ارزیابی خطر و فعالیتهای مرتبط
ت-۱ تا ت-۲۳
شناخت واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی
ت-۲۴ تا ت -۱۱۷
تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف بااهمیت
ت-۱۱۸ تا ت-۱۴۳
مستند سازی
ت- ۱۴۴ تا ت-۱۴۷
پیوستها
پیوست۱: اجزای کنترلهای داخلی
پیوست۲: شرایط و رویدادهایی که ممکن است بیانگر خطرهای تحریف بااهمیت باشد
این استاندارد باید همراه با استاندارد حسابرسی ۲۰۰ ” ادهداف کلی حسابرس مستقل و انجام حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی ” مطالعه شود.
کلیات
دامنه کاربرد
۱ . در این استاندارد، مسئولیت حسابرس برای تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت در صورتهای مالی، از طریق شناخت واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی مطرح میشود.
تاریخ اجرا
۲٫ این استاندارد برای حسابرسی صورتهای مالی که دوره مالی آنها از … و پس از آن شروع میشود، لازمالاجراست.
هدف
۳٫ هدف حسابرس، تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت ناشی از تقلب یا اشتباه در سطح صورتهای مالی و سطح ادعاها، از طریق شناخت واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی، است که به موجب آن مبنایی برای طراحی و اجرای نحوه برخورد با خطرهای تحریف با اهمیت ارزیابی شده، فراهم میآید.
تعاریف
۴٫ در این استاندارد، اصطلاحات زیر با معانی مشخص شده برای آنها بکار رفته است:
الف. ادعاها– اظهاراتی که به شکل صریح یا بهگونهای دیگر در قالب صورتهای مالی ارائه میشود و حسابرس از آن برای بررسی انواع مختلف تحریفهای بالقوه که ممکن است رخ دهد، استفاده میکند.
ب . خطر تجاری- خطر ناشی از شرایط، رویدادها، موقعیتها، اقدامات یا ترک فعلهای عمده که میتواند اثر منفی بر توانایی واحد تجاری جهت دستیابی به اهداف و اجرای راهبردهایش داشته باشد، یا خطر ناشی از تعیین اهداف و راهبردهای نامناسب.
پ . کنترلهای داخلی- فرایندی است که توسط ارکان راهبری، مدیران اجرایی و سایر کارکنان به منظور ایجاد اطمینان معقول از دستیابی به اهداف واحد تجاری درخصوص قابل اتکا بودن گزارشگری مالی، کارایی و اثربخشی عملیات، و رعایت قوانین و مقررات مربوط، طراحی، اعمال و حفظ شده است. اصطلاح ”کنترلها“ به هر یک از ابعاد یک یا چند جزء از اجزای کنترلهای داخلی اطلاق میشود.
ب . روشهای ارزیابی خطر- روشهای حسابرسی اجرا شده به منظور کسب شناخت از واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی، به منظور تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت ناشی از تقلب یا اشتباه در سطح صورتهای مالی و در سطح ادعاها.
ب . خطر عمده- خطر تحریف با اهمیت مشخص شده و ارزیابی شده که به نظر حسابرس نیاز به توجه ویژهای دارد.
الزامات
روشهای ارزیابی خطر و فعالیتهای مرتبط
۵ . حسابرس باید روشهای ارزیابی خطر را به منظور فراهم کردن مبنایی برای تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت در سطح صورتهای مالی و در سطح ادعاها اجرا کند. با این وجود، روشهای ارزیابی خطر به تنهایی فراهمکننده شواهد حسابرسی کافی و مناسب برای اظهارنظر حسابرس نیست. (رک: بندهای ت-۱ تا ت-۵)
۶٫ روشهای ارزیابی خطر باید شامل موارد زیر باشد:
الف. پرس و جو از مدیران اجرایی، اشخاص ذیصلاح در واحد حسابرسی داخلی (در صورت وجود)، و سایر کارکنان واحد تجاری که از نظر حسابرس ممکن است دارای اطلاعاتی باشند که به تشخیص خطرهای تحریف بااهمیت ناشی از اشتباه یا تقلب کمک کند. (رک: بندهای ت-۶ تا ت-۱۳)
ب . روشهای تحلیلی. (رک: بندهای ت-۱۴ تا ت-۱۷)
پ . مشاهده و وارسی. (رک: بند ت-۱۸)
۷ . حسابرس باید مربوط بودن اطلاعات کسب شده در فرایند پذیرش کار یا ادامه همکاری با صاحبکار را جهت تشخیص خطرهای تحریف بااهمیت مورد توجه قرار دهد.
۸ . در مواردی که مدیر مسئول کار، خدمات دیگری نیز به واحد تجاری ارائه میکند، وی باید مربوط بودن اطلاعات کسب شده از ارائه سایر خدمات به واحد تجاری را به منظور تشخیص خطرهای تحریف بااهمیت مورد توجه قرار دهد.
۹ . حسابرس در مواردی که میخواهد از اطلاعات کسب شده در تجربه قبلی با واحد تجاری و روشهای اجرا شده در حسابرسیهای قبلی استفاده کند باید این موضوع را مشخص کند که آیا از زمان حسابرسی قبلی تاکنون، تغییراتی رخ داده است که مربوط بودن این اطلاعات را در حسابرسی جاری تحت تأثیر قرار دهد یا خیر. (رک: بندهای ت-۱۹ و ت-۲۰)
۱۰٫ مدیر مسئول کار و سایر اعضای اصلی تیم حسابرسی باید درباره احتمال آسیبپذیری صورتهای مالی واحد تجاری در اثر تحریفهای با اهمیت و بکارگیری چارچوب گزارشگری مالی مربوط با توجه به شرایط و واقعیتهای واحد تجاری مذاکره کنند. مدیر مسئول کار باید تعیین کند چه موضوعی باید به اعضای تیم حسابرسی که در مذاکره حضور نداشتهاند اطلاع داده شود. (رک: بندهای ت-۲۱ تا ت-۲۳)
شناخت واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی
واحد تجاری و محیط آن
۱۱٫ حسابرس باید از موارد زیر شناخت کسب کند:
الف. صنعت، قوانین و مقررات و سایر عوامل برونسازمانی شامل چارچوب گزارشگری مالی مربوط. (رک: بندهای ت-۲۴ تا ت-۲۹)
ب . ماهیت واحد تجاری شامل:
۱٫ عملیات آن،
۲٫ ساختارهای مالکیت و راهبری آن،
۳٫ انواع سرمایهگذاریهای انجام شده و برنامههای آتی برای سرمایهگذاری، شامل سرمایهگذاری در واحدهای تجاری با مقاصد خاص، و
۴٫ ساختار و چگونگی تأمین مالی واحد تجاری،
که حسابرس را قادر می سازد تا از گروههای معاملات، مانده حسابها و موارد افشای مورد انتظار در صورتهای مالی شناخت کسب کند. (رک: بندهای ت-۳۰ تا ت-۳۴)
پ . انتخاب و بکارگیری رویههای حسابداری و دلایل تغییر آنها توسط واحد تجاری. حسابرس باید مناسب بودن رویههای حسابداری واحد تجاری را با توجه به فعالیت آن و سازگاری آنها را با چارچوب گزارشگری مالی مربوط و رویههای حسابداری مورد استفاده در صنعت مربوط ارزیابی کند. (رک: بند ت-۳۵)
ت . اهداف و راهبردهای واحد تجاری و آن دسته از خطرهای تجاری مرتبط که ممکن است موجب ایجاد تحریفهای با اهمیت شود. (رک: بندهای ت-۳۶ تا ت-۴۲)
ث . اندازهگیری و بررسی عملکرد مالی واحد تجاری. (رک: بندهای ت-۴۳ تا ت-۴۸)
کنترلهای داخلی واحد تجاری
۱۲٫ حسابرس باید از کنترلهای داخلی مرتبط با حسابرسی شناخت کسب کند. اگرچه بیشتر کنترلهای مرتبط با حسابرسی احتمالاً به گزارشگری مالی مربوط میشوند، اما همه کنترلهای مرتبط با گزارشگری مالی به حسابرسی مربوط نیستند. اینکه یک کنترل، به تنهایی یا همراه با سایر کنترلها، به حسابرسی مربوط است یا خیر، به قضاوت حرفهای حسابرس بستگی دارد. (رک: بندهای ت-۴۹ تا ت-۷۲)
ماهیت و میزان شناخت کنترلهای مربوط
۱۳٫ حسابرس هنگام کسب شناخت از کنترلهای مرتبط با حسابرسی باید با اجرای روشهایی علاوه بر پرس و جو از کارکنان واحد تجاری، طراحی آن کنترلها را ارزیابی کند و مشخص کند که آیا کنترلها اعمال شدهاند یا خیر. (رک: بندهای ت-۷۳ تا ت-۷۵)
اجزای کنترلهای داخلی
محیط کنترلی
۱۴٫ حسابرس باید از محیط کنترلی واحد تجاری شناخت کسب کند. به عنوان بخشی از این شناخت، حسابرس باید ارزیابی کند که آیا:
الف. مدیران اجرایی با نظارت ارکان راهبری، فرهنگ درستکاری و رفتار اخلاقی را ترویج و حفظ میکنند، و
ب . نقاط قوت عناصر محیط کنترلی در مجموع، بستر مناسبی را برای سایر اجزای کنترلهای داخلی فراهم میکند و اینکه آیا سایر اجزای کنترلهای داخلی در اثر نارساییهای محیط کنترلی، آسیب میبینند یا خیر. (رک: بندهای ت-۷۶ تا ت-۸۶)
فرایند ارزیابی خطر توسط واحد تجاری
۱۵٫ حسابرس باید از وجود یا نبود فرایندهای لازم برای موارد زیر در واحد تجاری شناخت کسب کند:
الف. تشخیص خطرهای تجاری مربوط به اهداف گزارشگری مالی،
ب . برآورد اهمیت این خطرها،
پ . ارزیابی احتمال وقوع آنها، و
ت . تصمیمگیری درباره اقداماتی که برای مواجهه با آن خطرها اتخاذ میشود.
(رک: بند ت-۸۷)
۱۶٫ در صورت وجود چنین فرایندی (که از این پس به عنوان ”فرایند ارزیابی خطر واحد تجاری“ نامیده میشود)، حسابرس باید شناخت مناسبی از آن فرایند و نتایج آن کسب کند. هنگامی که حسابرس خطرهای تحریف با اهمیتی را تشخیص دهد که مدیران اجرایی نتوانستهاند آنها را تشخیص دهند، باید بررسی کند که آیا نوعی خطر تجاری مرتبط وجود داشته که انتظار میرفت باید توسط فرایند ارزیابی خطر واحد تجاری مشخص میشد یا خیر. اگر چنین خطری وجود داشته باشد، حسابرس باید علت مشخص نشدن آن توسط فرایند مذکور و مناسب بودن آن فرایند برای شرایط موجود را، بررسی کند یا با توجه به فرایند ارزیابی خطر واحد تجاری، وجود یک نقطه ضعف بااهمیت در کنترلهای داخلی را مشخص کند.
۱۷٫ اگر واحد تجاری چنین فرایندی برای ارزیابی خطر نداشته باشد یا این فرایند به صورت موقتی و موردی باشد، حسابرس باید در مورد نحوه تشخیص خطرهای تجاری مرتبط با اهداف گزارشگری مالی و نحوه برخورد با آنها، با مدیران اجرایی مذاکره کند. حسابرس باید ارزیابی کند که آیا نبود یک فرایند مدون ارزیابی خطر در شرایط موجود مناسب است یا خیر و اینکه آیا نبود این فرایند بیانگر یک ضعف بااهمیت در کنترل داخلی واحد تجاری است یا خیر. (رک: بند ت-۸۸)
سیستم اطلاعاتی، شامل فرایندهای تجاری مربوط، مرتبط با گزارشگری مالی و اطلاعرسانی
۱۸٫ حسابرس باید از سیستم اطلاعاتی، شامل فرایندهای تجاری مربوط، مرتبط با گزارشگری مالی، در زمینههایی چون موارد زیر، شناخت کسب کند:
الف. گروههای معاملات در عملیات واحد تجاری که نسبت به صورتهای مالی عمده محسوب میشود،
ب . روشهای موجود در سیستمهای فناوری اطلاعات و همچنین سیستمهای دستی که به وسیله آنها معاملات مذکور شروع، ثبت، پردازش، در صورت لزوم اصلاح، به حسابهای کل منتقل و در صورتهای مالی گزارش میشود،
پ . سوابق حسابداری مربوط، اطلاعات پشتوانه و حسابهای خاص درصورتهای مالی که جهت شروع، ثبت، پردازش و گزارش معاملات (شامل اصلاح اطلاعات نادرست و چگونگی انتقال اطلاعات به دفتر کل) استفاده شده است. این سوابق میتواند به شکل دستی یا الکترونیکی باشد،
ت . چگونه سیستم اطلاعاتی، رویدادهایی غیراز گروههای معاملات را که نسبت به صورتهای مالی با اهمیت است، شناسایی میکند،
ث . فرایند گزارشگری مالی مورد استفاده برای تهیه صورتهای مالی واحد تجاری، شامل برآوردهای حسابداری و موارد افشای با اهمیت، و
ج . کنترلهای حاکم بر ثبتهای دفتر روزنامه، شامل ثبتهای غیراستاندارد مورد استفاده برای معاملات یا تعدیلات غیرعادی و غیرمکرر. (رک: بند ت-۸۹ تا ت-۹۳)
۱۹٫ حسابرس باید از نحوه اطلاعرسانی درباره وظایف و مسئولیتهای گزارشگری مالی و موضوعات با اهمیت مرتبط با گزارشگری مالی توسط واحد تجاری شناخت کسب کند. این اطلاعرسانی شامل موارد زیر است: (رک: بندهای ت-۹۴ و ت-۹۵)
الف. اطلاعرسانی بین مدیران اجرایی و ارکان راهبری، و
ب . اطلاعرسانی به اشخاص برونسازمانی، مثل مراجع قانونی.
فعالیتهای کنترلی مرتبط با حسابرسی
۲۰٫ حسابرس باید از فعالیتهای کنترلی مرتبط با حسابرسی شناخت کسب کند. این فعالیتها شامل مواردی است که حسابرس شناخت آنها را برای ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت در سطح ادعاها و طراحی و اجرای روشهای حسابرسی لازم در برخورد با خطرهای ارزیابی شده، ضروری تشخیص میدهد. در حسابرسی، شناخت همه فعالیتهای کنترلی مرتبط با هر گروه معاملات، مانده حساب و مورد افشای عمده در صورتهای مالی یا هر ادعای مربوط به آنها ضرورت ندارد. (رک: بندهای ت-۹۶ تا ت-۱۰۲)
۲۱٫ حسابرس هنگام شناخت فعالیتهای کنترلی واحد تجاری، باید از نحوه برخورد واحد تجاری با خطرهای ناشی از فناوری اطلاعات، شناخت کسب کند. (رک: بندهای ت-۱۰۳ تا ت-۱۰۵)
نظارت بر کنترلها
۲۲٫ حسابرس باید از انوع فعالیتهای عمده مورد استفاده واحد تجاری برای نظارت بر کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، شامل موارد مرتبط با فعالیتهای کنترلی مربوط به حسابرسی، و نحوه شروع اقدامات اصلاحی واحد تجاری در برخورد با نقاط ضعف کنترلهای آن، شناخت کسب کند. (رک: بندهای ت-۱۰۶ تا ت-۱۰۸)
۲۳٫ چنانچه واحد تجاری دارای واحد حسابرسی داخلی باشد، حسابرس باید از ماهیت مسئولیتهای این واحد، جایگاه سازمانی و فعالیتهای انجام شده آن یا فعالیتهایی که قرار است توسط آن انجام شود، شناخت کسب کند. (رک: بندهای ت-۱۰۹ تا ت-۱۱۶)
۲۴٫ حسابرس باید از منابع اطلاعاتی مربوط به فعالیتهای نظارتی واحد تجاری و مبنای ارزیابی مدیران اجرایی از کفایت قابلیت اعتماد اطلاعات برای هدف مورد نظر، شناخت کسب کند. (رک: بند ت-۱۱۷)
تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف بااهمیت
۲۵٫ حسابرس برای طراحی و اجرای روشهای حسابرسی لازم باید خطرهای تحریف بااهمیت را در سطوح زیر مشخص و ارزیابی کند:
الف. صورتهای مالی، و (رک: بندهای ت-۱۱۸ تا ت-۱۲۱)
ب . ادعاهای مربوط به گروههای معاملات، مانده حسابها و موارد افشا، (رک: بندهای ت-۱۲۲ تا ت-۱۲۶)
۲۶٫ حسابرس برای این منظور باید:
الف. خطرها را از طریق فرایند کسب شناخت از واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای مربوط به خطرها، و با در نظر گرفتن گروههای معاملات، مانده حسابها و موارد افشا در صورتهای مالی، مشخص کند، (رک: بندهای ت-۱۲۷ و ت-۱۲۸)
ب . خطرهای مشخص شده، و اینکه آیا این خطرها با صورتهای مالی به عنوان یک مجموعه واحد ارتباط فراگیرتری دارند و به طور بالقوه بر بسیاری از ادعاها اثر دارند یا خیر را ارزیابی کند،
پ . با توجه به کنترلهای مربوطی که حسابرس میخواهد آزمون کند، خطرهای مشخص شده را به آنچه که میتواند در سطح ادعا اشتباه باشد، ربط دهد، و (رک: بندهای
ت-۱۲۹ تا ت-۱۳۱)
ت . احتمال وجود تحریفها، شامل امکان وجود تحریفهای متعدد، و احتمال اینکه آیا میزان تحریفهای بالقوه به گونهای است که بتواند منجر به تحریفهای با اهمیت شود یا خیر را بررسی کند.
خطرهای مستلزم توجه خاص حسابرس
۲۷٫ حسابرس به عنوان بخشی از فرایند ارزیابی خطر مندرج در بند ۲۵، باید تعیین کند که بنا به قضاوت وی، کدامیک از خطرهای مشخص شده، مستلزم توجه خاص است (این خطرها ”خطرهای عمده“ نامیده میشود). حسابرس هنگام قضاوت در این مورد باید آثار کنترلهای مشخص شده مرتبط با خطر مورد نظر را نادیده بگیرد.
۲۸٫ حسابرس هنگام قضاوت در مورد اینکه کدامیک از خطرها عمده هستند، حداقل باید موارد زیر را مورد توجه قرار دهد:
الف. اینکه آیا خطر مورد نظر، خطر تقلب است،
ب . اینکه آیا خطر مورد نظر مربوط به تحولات عمده اخیر در زمینههای اقتصادی، حسابداری یا غیره است به نحوی که مستلزم توجه خاصی باشد، یا خیر،
پ . پیچیدگی معاملات،
ت . اینکه آیا خطر مورد نظر به معاملات عمده با اشخاص وابسته مرتبط است یا خیر،
ث . میزان ذهنی بودن اندازهگیری اطلاعات مالی مربوط به خطر، به ویژه در صورت وجود ابهامات گسترده در اندازهگیری، و
ج . اینکه آیا خطر مورد نظر با معاملات عمده خارج از روال عادی عملیات واحد تجاری مرتبط است یا خیر یا ناشی از معاملاتی است که به هر دلیل، غیرعادی به نظر میرسد. (رک: بندهای ت-۱۳۲ تا ت- ۱۳۶)
۲۹٫ در مواردی که حسابرس وجود خطر عمدهای را تشخیص دهد، باید در مورد کنترلهای واحد تجاری، شامل فعالیتهای کنترلی مرتبط با آن خطر، شناخت کسب کند. (رک: بندهای ت- ۱۳۷ تا ت-۱۳۹)
خطرهایی که آزمونهای محتوا، به تنهایی شواهد حسابرسی کافی و مناسب برای آنها فراهم نمیکند
۳۰٫ حسابرس درخصوص برخی خطرها، ممکن است چنین قضاوت کند که کسب شواهد حسابرسی کافی و مناسب، تنها از طریق آزمونهای محتوا ممکن یا عملی نیست. چنین خطرهایی میتواند به صحیح و کامل نبودن ثبت و نگهداری سوابق گروههای معاملات یا مانده حسابهای معمول و عمده که اغلب بدون دخالت نیروی انسانی و به طور خودکار پردازش میشوند، مربوط باشد. در چنین مواردی، کنترلهای واحد تجاری در مورد چنین خطرهایی، در کار حسابرسی مربوط محسوب شده و حسابرس باید نسبت به آنها شناخت کسب کند. (رک: بندهای ت-۱۴۰ تا ت-۱۴۲)
تجدید نظر در ارزیابی خطر
۳۱٫ ارزیابی حسابرس از خطرهای تحریف با اهمیت در سطح ادعاها ممکن است با کسب شواهد حسابرسی بیشتر در جریان حسابرسی، تغییر کند. در شرایطی که حسابرس با اجرای روشهای حسابرسی لازم یا دستیابی به اطلاعات جدید، شواهدی کسب کند که با شواهد مبنای ارزیابی اولیه وی متناقض باشد، در ارزیابی قبلی خود تجدیدنظر و بر همین اساس روشهای حسابرسی طراحی شده را تعدیل میکند. (رک: بند ت-۱۴۳)
مستندسازی
۳۲٫ حسابرس باید موارد زیر را مستند کند:
الف. مذاکرات انجام شده بین اعضای تیم حسابرسی درباره الزامات بند ۱۰ و تصمیمات عمده اتخاذ شده،
ب . عناصر کلیدی شناخت کسب شده درباره هر یک از جنبههای واحد تجاری و محیط آن به شرح مندرج در بند ۱۱ و هر یک از اجزای کنترلهای داخلی مندرج در بندهای ۱۴ تا ۲۴، منابع اطلاعاتی شناخت کسب شده، و روشهای اجرا شده برای ارزیابی خطر،
پ . خطرهای تحریف با اهمیت مشخص شده و ارزیابی شده در سطح صورتهای مالی و در سطح ادعاها طبق الزامات بند ۲۵، و
ت . خطرهای مشخص شده و کنترلهای مرتبطی که حسابرس در اجرای الزامات مقرر در بندهای ۲۷ تا ۳۰ در مورد آنها شناخت کسب کرده است. (رک: بندهای ت-۱۴۴ تا ت-۱۴۷)
توضیحات کاربردی
روشهای ارزیابی خطر و فعالیتهای مرتبط (رک: بند ۵)
ت-۱٫ کسب شناخت از واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی (که از این پس به عنوان ”شناخت واحد تجاری“ نامیده میشود)، فرایندی مستمر و پویا برای گردآوری، به روز رسانی و تحلیل اطلاعات در جریان حسابرسی است. این شناخت چارچوبی را فراهم میکند که حسابرس، برنامهریزی و اعمال قضاوت حرفهای خود را در سراسر فرایند حسابرسی، از جمله در موارد زیر، براساس آن انجام میدهد:
· ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت در صورتهای مالی،
· تعیین سطح اهمیت طبق استاندارد ۳۲۰[۱]،
· بررسی مناسب بودن انتخاب و بکارگیری رویههای حسابداری، و کافی بودن افشا در صورتهای مالی،
· شناسایی زمینههایی که ممکن است نیازمند توجه خاص در حسابرسی باشند، برای مثال، معاملات با اشخاص وابسته، مناسب بودن استفاده از فرض تداوم فعالیت یا بررسی هدف تجاری معاملات،
· تعیین انتظارات برای استفاده در روشهای تحلیلی،
· برخورد با خطرهای ارزیابی شده تحریف با اهمیت، از جمله طراحی و اجرای روشهای حسابرسی لازم برای کسب شواهد حسابرسی مناسب و کافی، و
· ارزیابی کافی و مناسب بودن شواهد حسابرسی کسب شده، از قبیل مناسب بودن مفروضات و اظهارات کتبی و شفاهی مدیران اجرایی.
ت-۲٫ اطلاعات کسب شده از طریق اجرای روشهای ارزیابی خطر و فعالیتهای مرتبط ممکن است توسط حسابرس به عنوان شواهد حسابرسی پشتوانه ارزیابی خطرهای تحریف بااهمیت، مورد استفاده قرار گیرد. افزون بر این، حسابرس با اجرای روشهای ارزیابی خطر، ممکن است شواهد حسابرسی درباره گروههای معاملات، مانده حسابها یا موارد افشا و ادعاهای مربوط به آنها و اثربخشی کارکرد کنترلها کسب کند، هر چند که این روشها مشخصاً به عنوان آزمونهای محتوا یا آزمون کنترلها طراحی نشده است. حسابرس همچنین ممکن است آزمونهای محتوا یا آزمون کنترلها را همزمان با روشهای ارزیابی خطر، به دلیل کارایی این همزمانی، انجام دهد.
ت-۳٫ حسابرس برای تعیین میزان شناخت لازم، از قضاوت حرفهای استفاده میکند. موضوع اصلی مورد توجه حسابرس این است که آیا شناخت کسب شده برای دستیابی به اهداف این استاندارد کافی است یا خیر. میزان شناخت کلی مورد نیاز حسابرس از واحد تجاری، کمتر از میزان شناخت مورد نیاز مدیران اجرایی برای اداره آن واحد است.
ت-۴٫ خطرهایی که باید ارزیابی شوند هم شامل خطرهای ناشی از اشتباه و هم شامل خطرهای ناشی از تقلب است، که هر دو در این استاندارد مطرح شده است. با این حال، اهمیت تقلب به اندازهای است که در استاندارد ۲۴۰، الزامات و رهنمودهای بیشتری در ارتباط با روشهای ارزیابی خطر و فعالیتهایی مرتبط با کسب اطلاعات لازم برای تشخیص خطرهای تحریف با اهمیت ناشی از تقلب، ارائه شده است.
ت-۵٫ اگر چه حسابرس باید همه روشهای ارزیابی خطر مطرح شده در بند ۶ را در جریان کسب شناخت لازم از واحد تجاری اجرا کند (به بندهای ۱۱ تا ۲۴ مراجعه شود)، اما ملزم نیست همه روشهای ارزیابی خطر را برای هر یک از ابعاد شناخت مورد نظر، اجرا کند. در مواردی که اطلاعات کسب شده بتواند در تشخیص خطرهای تحریف با اهمیت سودمند باشد، ممکن است سایر روشهای حسابرسی توسط حسابرس اجرا شود. نمونههایی از این روشها عبارتند از:
· بررسی اطلاعات کسب شده از منابع برونسازمانی، مانند گزارشهای تحلیلگران، بانکها یا مؤسسات رتبهبندی، مجلههای تجاری و اقتصادی، یا قوانین و مقررات.
· پرس و جو از مشاور حقوقی برونسازمانی واحد تجاری یا کارشناسان ارزشیابی استفاده شده توسط واحد تجاری.
پرس و جو از مدیران اجرایی، واحد حسابرسی داخلی و سایر کارکنان واحد تجاری (رک: بند ۶ - الف)
ت-۶٫ بیشتر اطلاعات کسب شده توسط حسابرس از طریق پرس و جو، از مدیران اجرایی و افراد مسئول گزارشگری مالی کسب میشود. همچنین اطلاعات را میتوان از طریق پرس و جو از کارکنان واحد حسابرسی داخلی (در صورت وجود)، و سایر کارکنان واحد تجاری کسب نمود.
ت-۷٫ همچنین حسابرس ممکن است از طریق پرس و جو از سایر کارکنان واحد تجاری و دیگر افراد دارای سطوح اختیار متفاوت، اطلاعاتی کسب کند، یا دید متفاوتی برای تشخیص خطرهای تحریف با اهمیت بدست آورد. برای مثال:
· پرس و جو از اعضای ارکان راهبری میتواند به حسابرس در شناخت از محیطی که در آن صورتهای مالی تهیه شده است، کمک کند. استاندارد ۲۶۰[۲]، بر اهمیت اطلاعرسانی دو سویه اثربخش در کمک به حسابرس به منظور کسب اطلاعات از ارکان راهبری در این خصوص، تأکید کرده است.
· پرس و جو از کارکنانی که در شروع، پردازش یا ثبت معاملات پیچیده یا غیرعادی دخالت دارند، میتواند حسابرس را در ارزیابی مناسب بودن انتخاب و بکارگیری رویههای حسابداری خاص یاری کند.
· پرس و جو از مشاور حقوقی درونسازمانی میتواند اطلاعاتی را درباره موضوعاتی نظیر دعاوی حقوقی، رعایت قوانین و مقررات، آگاهی از تقلب یا موارد مشکوک به تقلب مؤثر بر واحد تجاری، تضمینها، تعهدات پس از فروش، مشارکتهای خاص و مفاهیم مفاد قراردادها، فراهم کند.
· پرس و جو از کارکنان بازاریابی و فروش میتواند اطلاعاتی درباره تغییرات راهبردهای بازاریابی واحد تجاری، روندهای فروش یا توافقات قراردادی با مشتریان فراهم کند.
· پرس و جو از مسئولین مدیریت خطر (یا افرادی که دارای چنین نقشی هستند) میتواند اطلاعاتی در مورد خطرهای عملیاتی و قانونی که ممکن است بر گزارشگری مالی تأثیرگذار باشند، فراهم کند.
· پرس و جو از کارکنان واحد سیستمهای اطلاعاتی میتواند اطلاعاتی در مورد تغییرات سیستم، ضعفهای کنترلی یا سیستمی، یا سایر خطرهای مرتبط با سیستم اطلاعاتی فراهم کند.
ت-۸٫ باتوجه به اینکه فرایند کسب شناخت از واحد تجاری و محیط آن، فرایندی مستمر و پویا است، پرس و جوهای حسابرس ممکن است در سراسر کار حسابرسی ادامه پیدا کند.
پرسو جو از واحد حسابرسی داخلی
ت-۹٫ چنانچه واحد تجاری دارای واحد حسابرسی داخلی باشد، پرس و جو از کارکنان ذیصلاح در این واحد میتواند اطلاعات مفیدی برای حسابرس به منظور کسب شناخت از واحد تجاری و محیط آن، و تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت در سطح صورتهای مالی و در سطح ادعاها فراهم کند. واحد حسابرسی داخلی، در اجرای وظایف خود، به احتمال زیاد نسبت به عملیات و خطرهای واحد تجاری آگاهی کسب میکند، و ممکن است به یافتههایی نظیر خطرها یا ضعفهای مشخص شده کنترلهای داخلی دست پیدا کند که میتواند برای فرایند کسب شناخت حسابرس از واحد تجاری، ارزیابی خطر یا سایر جنبههای حسابرسی، ارزشمند قلمداد شود. بنابراین صرفنظر از احتمال استفاده یا عدم استفاده حسابرس از کار واحد حسابرسی داخلی برای تعدیل ماهیت و زمانبندی، یا کاهش میزان روشهای حسابرسی که قرار است انجام شود، پرس و جوهای حسابرس از واحد حسابرسی داخلی انجام میشود[۳]. پرس و جوهای مربوط ممکن است درخصوص موضوعات مابین واحد حسابرسی داخلی و ارکان راهبری و پیامدهای فرایند ارزیابی خطر توسط خود واحد حسابرسی داخلی باشد.
ت-۱۰٫ اگر باتوجه به برخوردهای انجام شده نسبت به پرس و جوهای حسابرس، مشخص شود یافتههایی وجود دارد که ممکن است در رابطه با حسابرسی و گزارشگری مالی واحد تجاری مربوط محسوب شود، حسابرس ممکن است مطالعه گزارشهای مربوط واحد حسابرسی داخلی را مناسب تشخیص دهد. نمونههایی از این گزارشها ممکن است شامل گزارشها و مستندات برنامهریزی و راهبردی واحد حسابرسی داخلی باشد که برای مدیران اجرایی و ارکان راهبری تهیه شده است و یافتههای حاصل از رسیدگیهای این واحد را شرح میدهد.
ت-۱۱٫ علاوه بر این، طبق استاندارد ۲۴۰[۴]، اگر واحد حسابرسی داخلی اطلاعاتی در خصوص موارد تقلب قطعی یا مشکوک به تقلب، برای حسابرس فراهم کند، حسابرس باید در تشخیص خطر تحریف بااهمیت ناشی از تقلب، آن اطلاعات را مدنظر قرار میدهد.
ت-۱۲٫ اشخاص ذیصلاح در واحد حسابرسی داخلی که مخاطب پرس و جوها قرار میگیرند، افرادی هستند که از نظر حسابرس دارای دانش، تجربه و اختیار مناسب هستند، مثل مدیر اجرایی واحد حسابرسی داخلی یا بسته به شرایط، سایر کارکنان واحد حسابرسی داخلی. همچنین حسابرس ممکن است برگزاری نشستهای دورهای را با اینگونه افراد مناسب بداند.
ملاحظات خاص واحدهای بخش عمومی (رک: بند ۶-الف)
ت-۱۳٫ حسابرسان واحدهای بخش عمومی، در قبال کنترلهای داخلی و رعایت قوانین و مقررات، اغلب دارای مسئولیتهای بیشتری هستند. پرس و جو از اشخاص ذیصلاح در واحد حسابرسی داخلی میتواند به حسابرسان در تشخیص خطر عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط و خطر وجود ضعف در کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی کمک کند.
روشهای تحلیلی (رک: بند ۶-ب)
ت-۱۴٫ روشهای تحلیلی انجام شده به عنوان روشهای ارزیابی خطر ممکن است باعث مشخص شدن ابعادی از واحد تجاری شود که حسابرس از آن آگاه نبوده و میتواند در ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت جهت فراهم ساختن مبنایی برای طراحی و اجرای برخوردها نسبت به خطرهای ارزیابی شده کمک کند. روشهای تحلیلی انجام شده به عنوان روشهای ارزیابی خطر ممکن است شامل اطلاعات مالی و غیرمالی (مثل ارتباط بین فروشها و زیربنای فروشگاه یا مقادیر کالای فروش رفته) باشد.
ت-۱۵٫ روشهای تحلیلی ممکن است به تشخیص وجود معاملات یا رویدادهای غیرعادی، و مبالغ، نسبتها و روندهایی کمک کند که میتواند نمایانگر موضوعات مؤثر بر حسابرسی باشد. روابط غیرعادی یا غیرمنتظره مشخص شده ممکن است حسابرس را در تشخیص خطرهای تحریف با اهمیت، به خصوص خطرهای تحریف با اهمیت ناشی از تقلب، یاری رساند.
ت-۱۶٫ با این وجود، در مواردی که در اجرای این روشهای تحلیلی از مجموعه اطلاعات بسیار کلی استفاده میشود (که اغلب درخصوص روشهای تحلیلی انجام شده به عنوان روشهای ارزیابی خطر چنین است)، نتایج روشهای تحلیلی مزبور تنها نشانهای اولیه و کلی را درباره احتمال وجود تحریف با اهمیت فراهم میکند. از این رو، در چنین مواردی، توجه به سایر اطلاعات کسب شده در تشخیص خطرهای تحریف با اهمیت همراه با نتایج این روشهای تحلیلی میتواند حسابرس را در شناخت و ارزیابی نتایج روشهای تحلیلی یاری رساند.
ملاحظات خاص واحدهای تجاری کوچک
ت-۱۷٫ برخی واحدهای تجاری کوچک ممکن است دارای اطلاعات مالی ماهانه یا میاندورهای نباشند که بتوان از آنها برای مقاصد روشهای تحلیلی استفاده کرد. در این گونه موارد، هر چند ممکن است حسابرس برای مقاصد برنامهریزی حسابرسی یا کسب اطلاعات از طریق پرس و جو قادر به اجرای روشهای تحلیلی محدودی باشد، اما ممکن است نیاز باشد که پس از تهیه اولین پیشنویس صورتهای مالی، روشهای تحلیلی برای تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف بااهمیت، توسط حسابرس طراحی و اجرا شود.
مشاهده و وارسی (رک: بند ۶-پ)
ت-۱۸٫ مشاهده و وارسی میتواند پشتوانه پرس و جوهای انجام شده از مدیران اجرایی و سایر کارکنان باشد و اطلاعاتی را نیز درباره واحد تجاری و محیط آن فراهم کند. نمونههایی از این روشهای حسابرسی شامل مشاهده و وارسی موارد زیر میشود:
· عملیات واحد تجاری.
· مستندات (مانند برنامهها و راهبردهای تجاری)، سوابق مکتوب، و دستورالعملهای کنترلهای داخلی.
· گزارشهای تهیه شده توسط مدیران اجرایی (مانند گزارشها و صورتهای مالی میاندورهای) و ارکان راهبری (مانند صورتجلسات هیئتمدیره).
· ساختمانها و ماشینآلات واحد تجاری.
اطلاعات کسب شده در دورههای قبل (رک: بند ۹)
ت-۱۹٫ تجربه قبلی حسابرس از واحد تجاری و روشهای حسابرسی اجرا شده در حسابرسیهای قبلی میتواند اطلاعاتی راجع به موارد زیر، برای حسابرس فراهم کند:
· تحریفهای گذشته و اینکه آیا به موقع اصلاح شدهاند یا خیر.
· ماهیت واحد تجاری و محیط آن، و کنترلهای داخلی (شامل ضعفهای کنترلهای داخلی).
· تغییرات عمده رخ داده در واحد تجاری و عملیات آن از دوره مالی گذشته، که میتواند حسابرس را در کسب شناخت کافی از واحد تجاری و در نتیجه تشخیص و ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت یاری کند.
ت-۲۰٫ در مواردی که حسابرس میخواهد از اطلاعات کسب شده در دورههای قبل برای اهداف حسابرسی جاری استفاده کند، باید تعیین کند که آیا این اطلاعات همچنان مربوط است یا خیر. دلیل این امر وجود تغییرات در محیط کنترلی است که برای مثال، ممکن است مربوط بودن اطلاعات کسب شده در دوره قبل را تحت تأثیر قرار دهد. برای تعیین تأثیر احتمالی تغییرات رخ داده بر مربوط بودن این اطلاعات، حسابرس میتواند از پرس و جو و سایر روشهای مناسب حسابرسی مانند شناخت سیستمهای مربوط استفاده کند.
مذاکره اعضای تیم حسابرسی (رک: بند ۱۰)
ت-۲۱٫ مذاکره اعضای تیم حسابرسی درباره احتمال آسیبپذیری صورتهای مالی در اثر تحریف بااهمیت، منافع زیر را دربردارد:
· فرصتی را برای اعضای با تجربه تیم حسابرسی، شامل مدیر مسئول کار، به وجود میآورد تا اطلاعاتی را که بر پایه شناخت از واحد تجاری کسب کردهاند، با اعضای تیم در میان بگذارند.
· اعضای تیم فرصت مییابند درباره خطرهای تجاری که واحد تجاری را تهدید میکند و نحوه و احتمال آسیبپذیری صورتهای مالی از تحریفهای با اهمیت ناشی از اشتباه یا تقلب، تبادل اطلاعات کنند.
· به اعضای تیم حسابرسی کمک میکند تا از احتمال وجود تحریفهای با اهمیت در صورتهای مالی که از تقلب یا اشتباه در زمینههای خاص محول شده به آنان ناشی میشود و همچنین از امکان تأثیر نتایج روشهای حسابرسی محول شده به آنان بر سایر زمینههای حسابرسی، شامل تصمیمگیری درباره ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روشهای حسابرسی لازم، شناخت بهتری کسب کنند.
· مبنایی را فراهم میآورد که هر یک از اعضای تیم حسابرسی، اطلاعات جدید کسب شده در جریان حسابرسی را که ممکن است بر ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت یا روشهای حسابرسی اجرا شده برای مشخص کردن آن خطرها اثر بگذارد را به اطلاع سایر اعضای تیم برساند.
در استاندارد ۲۴۰، الزامات و رهنمودهای بیشتری درخصوص نشست تیم حسابرسی در خصوص خطرهای ناشی از تقلب، ارائه شده است.
ت-۲۲٫ مشارکت همه اعضا در یک نشست واحد همیشه عملی و ضروری نیست (برای مثال، در حسابرسی چندمکانی)، و نیازی نیست که همه اعضای تیم حسابرسی از همه تصمیمات اتخاذ شده در نشست اعضا آگاهی داشته باشند. مدیر مسئول کار ممکن است درباره برخی موضوعات با اعضای کلیدی تیم حسابرسی و در صورت لزوم، با اشخاص دارای دانش یا مهارت ویژه و مسئولان حسابرسی بخشهای واحد تجاری، مذاکره کند، و مذاکره با سایر اعضای تیم را با در نظر گرفتن میزان اطلاعرسانی لازم به اعضای تیم حسابرسی، تفویض کند. استفاده از یک برنامه اطلاعرسانی مورد پذیرش مدیر مسئول کار میتواند سودمند باشد.
ملاحظات خاص واحدهای تجاری کوچک
ت-۲۳٫ بسیاری از کارهای حسابرسی کوچک بطور کامل توسط مدیر مسئول کار انجام میشود. در چنین شرایطی، مدیر مسئول کار که شخصاً برنامهریزی حسابرسی را انجام داده است، درباره احتمال آسیبپذیری صورتهای مالی واحد تجاری در اثر تحریفهای با اهمیت ناشی از تقلب یا اشتباه، مسئولیت خواهد داشت.
شناخت واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی
واحد تجاری و محیط آن
صنعت، قوانین و مقررات و سایر عوامل برونسازمانی (رک: بند ۱۱-الف)
عوامل صنعت
ت-۲۴٫ عوامل مربوط به صنعت شامل شرایط صنعت مانند محیط رقابتی، روابط با عرضهکنندگان کالاها و خدمات و مشتریان و پیشرفتهای فناوری است. مثالهایی از موضوعاتی که حسابرس ممکن است مورد توجه قرار دهد شامل موارد زیر است:
· بازار و رقابت شامل تقاضا، ظرفیت و رقابت در قیمت.
· فعالیتهای ادواری یا فصلی.
· فناوری تولید مرتبط با محصولات واحد تجاری.
· تأمین انرژی و هزینه آن.
ت-۲۵٫ صنعتی که واحد تجاری در آن فعالیت میکند ممکن است همراه با خطرهای خاص تحریف با اهمیت ناشی از نوع فعالیت تجاری یا مقررات حاکم بر آن باشد. برای مثال، قراردادهای بلندمدت ممکن است با برآوردهای عمدهای از درآمدها و هزینهها همراه باشد که به خطرهای تحریف با اهمیت بینجامد. در این گونه موارد، ضرورت حضور افراد با دانش و تجربه مربوط و کافی در تیم حسابرسی اهمیت مییابد.
عوامل قانونی و مقرراتی
ت-۲۶٫ عوامل مربوط قانونی و مقرراتی شامل محیط قانونی و مقرراتی است. محیط قانونی و مقرراتی شامل چارچوب گزارشگری مالی مربوط و محیط سیاسی و قانونی است. مثالهایی از مواردی که حسابرس میتواند مورد توجه قرار دهد عبارتند از:
· استانداردهای حسابداری و روشهای خاص صنعت.
· چارچوب قانونی و مقرراتی حاکم بر صنعت.
· قوانین و مقرراتی که به نحوه قابل ملاحظهای بر فعالیت واحد تجاری اثر میگذارد، شامل فعالیتهای نظارتی مستقیم.
· مالیات (عملکرد و غیره).
· سیاستهای جاری دولت که فعالیت واحد تجاری را تحت تأثیر قرار میدهد، نظیر سیاستهای پولی (شامل کنترلهای مبادلات ارزی)، سیاستهای مالی، مشوقهای مالی (مثل برنامههای کمک دولت)، و تعرفههای گمرکی یا سیاستهای محدودکننده تجاری.
· الزامات زیست محیطی مؤثر بر صنعت و فعالیت واحد تجاری.
ت-۲۷٫ در استاندارد ۲۵۰، برخی الزامات خاص مربوط به مبانی قانونی و مقرراتی حاکم بر واحد تجاری و صنعت یا بخشی که آن واحد در آن فعالیت میکند، ارائه شده است.
ملاحظات خاص واحدهای بخش عمومی
ت-۲۸٫ در حسابرسی واحدهای بخش عمومی، قوانین، مقررات یا سایر الزامات قانونی ممکن است بر عملیات واحد تجاری اثرگذار باشد. لذا هنگام کسب شناخت از واحد تجاری و محیط آن، حسابرس باید این موارد را مورد توجه قرار دهد.
سایر عوامل برونسازمانی
ت-۲۹٫ مثالهایی از سایر عوامل برونسازمانی مؤثر بر واحد تجاری که حسابرس ممکن است آنها را مورد توجه قرار دهد عبارت است از شرایط کلی اقتصادی، نرخهای استقراض و دسترسی به منابع تأمین مالی، و تورم یا تجدید ارزیابی واحد پولی.
ماهیت واحد تجاری (رک: بند ۱۱-ب)
ت-۳۰٫ حسابرس با شناخت ماهیت واحد تجاری میتواند از موارد زیر شناخت کسب کند:
· اینکه آیا واحد تجاری دارای ساختار پیچیده است یا خیر، برای مثال دارای واحدهای تجاری فرعی یا قسمتهای گوناگون مستقر در چندین محل است یا خیر. ساختارهای پیچیده اغلب بیانگر مسائلی است که ممکن است منجر به افزایش خطرهای تحریف با اهمیت گردد. مثالهایی از این موارد ممکن است شامل محاسبه و به حساب گرفتن مناسب سرقفلی، مشارکتهای خاص، سرمایهگذاریها یا واحدهای تجاری با مقاصد خاص باشد.
· مالکیت، و روابط بین صاحبان سرمایه و سایر افراد یا واحدهای تجاری. این شناخت به حسابرس در ارزیابی این موضوع کمک میکند که آیا تشخیص و گزارشگری معاملات با اشخاص وابسته به نحو مناسب بوده است یا خیر. دراستاندارد ۵۵۰[۵]، الزامات و رهنمودهایی درباره ملاحظات حسابرس در ارتباط با اشخاص وابسته ارائه شده است.
ت-۳۱٫ نمونههایی از مواردی که حسابرس ممکن است در زمان کسب شناخت از ماهیت واحد تجاری مورد توجه قرار دهد، به شرح زیر است:
· عملیات تجاری- از قبیل:
° ماهیت منابع درآمدی، محصولات یا خدمات، و بازارها که دربرگیرنده تجارت الکترونیک، مانند فروشها و فعالیتهای بازاریابی اینترنتی است.
° انجام عملیات (برای مثال، مراحل و روشهای تولید، یا فعالیتهای در معرض خطرهای محیطی).
° کنسرسیومها، مشارکتهای خاص و فعالیتهای برونسپاری.
° پراکندگی جغرافیایی و تنوع صنعت.
° محل استقرار تجهیزات تولید، انبارها و دفاتر اداری، و محل و مقادیر موجودیها.
° مشتریان اصلی و تأمینکنندگان عمده کالاها و خدمات، ضوابط مربوط به نیروی انسانی (شامل ضوابط مربوط به پاداش، مزایای بازنشستگی و سایر مزایای پایان خدمت، طرح طبقهبندی مشاغل، قانون کار و سایر مقررات مربوط به استخدام)،
° فعالیتها و مخارج تحقیق و توسعه.
° معاملات با اشخاص وابسته.
· سرمایهگذاریها و فعالیتهای سرمایهگذاری مثل:
° تحصیل، ادغام یا واگذاری فعالیتهای تجاری (برنامهریزی شده یا اخیراً اجرا شده).
° سرمایهگذاریها و واگذاری اوراق بهادار و وامها.
° انجام مخارج سرمایهای.
° سرمایهگذاری در واحدهای تجاری غیرتلفیقی، شامل شراکتها، مشارکتهای خاص و واحدهای تجاری با مقاصد خاص.
· فعالیتهای تأمین مالی مثل:
° واحدهای تجاری فرعی و وابسته عمده، شامل واحدهای تلفیق شده و تلفیق نشده.
° ساختار بدهی و شرایط آن شامل روشهای تأمین مالی خارج از ترازنامه و روشهای اجاره.
° استفاده از ابزارهای مالی مشتقه.
· گزارشگری مالی مثل:
° استانداردهای حسابداری و روشهای خاص صنعت، شامل موضوعات عمده مختص صنعت (برای مثال، تسهیلات و سرمایهگذاری بانکها، یا فعالیتهای تحقیق و توسعه شرکتهای داروسازی).
° روشهای شناسایی درآمد.
° اندازهگیری بر اساس ارزشهای منصفانه.
° داراییها، بدهیها و معاملات ارزی.
° حسابداری معاملات غیرعادی یا پیچیده شامل معاملات بحثانگیز یا جدید.
ت-۳۲٫ تغییرات عمده در واحد تجاری نسبت به دورههای قبل، ممکن است موجب ایجاد خطرهای تحریف با اهمیت یا تغییر در این خطرها شود.
ماهیت واحدهای تجاری با مقاصد خاص
ت-۳۳٫ یک واحد تجاری با مقاصد خاص که عموماً برای هدفی محدود و مشخص نظیر اجرای یک قرارداد اجاره یا صدور اوراق بهادار به پشتوانه داراییها، یا انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه تأسیس میشود. این گونه واحدها ممکن است به اشکال مختلفی تشکیل شوند. در اغلب اوقات ممکن است دارایی از واحد تجاری بانی (برای مثال، به عنوان بخشی از معامله قطع شناخت مربوط به داراییهای مالی) به این واحدها منتقل شود، واحد تجاری بانی حق استفاده از داراییهای واحد تجاری با مقاصد خاص را کسب کند، یا خدماتی را به این گونه واحدها ارائه کند، در حالی که، اشخاص دیگر ممکن است واحد تجاری با مقاصد خاص را تأمین مالی کنند. همانطور که در استاندارد ۵۵۰ ذکر شده است، در برخی شرایط، یک واحد تجاری با مقاصد خاص ممکن است جزء اشخاص وابسته یک واحد تجاری محسوب شود[۶].
ت-۳۴٫ در چارچوبهای گزارشگری مالی، اغلب شرایط مفصلتری برای تحقق معیار کنترل، یا شرایطی که یک واحد تجاری با مقاصد خاص باید مشمول تلفیق شود، گنجانده شده است. تفسیر الزامات چنین چارچوبهایی اغلب نیازمند شناخت دقیقی از توافقات مربوط به واحد تجاری با مقاصد خاص است.
انتخاب و بکارگیری رویههای حسابداری توسط واحد تجاری (رک: بند ۱۱-پ)
ت-۳۵٫ شناخت حسابرس از نحوه انتخاب و بکارگیری رویههای حسابداری توسط واحد تجاری میتواند شامل موارد زیر باشد:
· روشهای مورد استفاده واحد تجاری برای حسابداری معاملات عمده و غیرعادی.
· اثر اهم رویههای حسابداری در موارد بحثانگیز یا جدیدی که رهنمود یا اتفاق نظر در مورد آن وجود ندارد.
· تغییر در رویههای حسابداری واحد تجاری.
· استانداردهای گزارشگری مالی و قوانین و مقررات جدید مربوط به واحد تجاری و زمان و نحوه بکارگیری این الزامات توسط واحد تجاری.
اهداف و راهبردها و خطرهای تجاری مرتبط
ت-۳۶٫ واحد تجاری فعالیتهای خود را در چارچوب صنعت، مقررات و سایر عوامل درونسازمانی و برونسازمانی انجام میدهد. مدیران اجرایی و ارکان راهبری واحد تجاری با در نظر گرفتن این عوامل، اهدافی را مشخص میکنند که برنامههای کلی واحد تجاری محسوب میشوند. راهبردها، رویکردهایی هستند که مدیران اجرایی میخواهند به وسیله آنها به اهداف خود برسند. اهداف و راهبردهای واحد تجاری ممکن است طی زمان تغییر کند.
Linkback: https://irmeta.com/meta/b280/t16444/