استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي شماره 5
”داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده“
بند فهرست
مقدمه
1 هدف
5 – 2 دامنه
14 – 6 طبقهبندي داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش
14 – 13 داراييهاي غيرجاري که کنار گذاشته شدهاند
19 – 15 اندازهگيري داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش
25 – 20 شناسايي زيان کاهش ارزش و برگشت زيان کاهش ارزش
29 – 26 تغييرات در برنامه فروش
42 – 30 ارائه و افشاء
36 – 31 ارائه کردن عمليات متوقف شده
37 سود يا زيانهاي مربوط به تداوم عمليات
40 – 38 ارائه داراييهاي غيرجاري يا کنار گذاشته براي فروش
42 – 41 افشاء اضافي
43 انتقال موقتي
44 تاريخ مؤثر
45 کنار گذاشتن IAS شماره 35
ضميمه
الف تعاريف اصطلاحات
ب ضمايم کاربردي
مقدمه
دلايل صدور استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي شماره 5
1 . استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي شماره 5 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده، الزاماتي را براي طبقهبندي، اندازهگيري، و ارائه داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش بيان ميکند و جايگزين استاندارد حسابداري بينالمللي شماره 35 با عنوان عمليات متوقف شده گرديده است.
2 . دستيابي به استانداردهاي حسابداري يکنواخت در سراسر دنيا، يکي از اهداف اوليه هيأت استانداردهاي حسابداري بينالمللي ميباشد. به پيروي از آن هدف، يکي از استراتژيهاي پذيرفته شده هيأت، دستيابي به تفاهمي با هيأت استانداردهاي حسابداري مالي آمريکا در خصوص دستيابي به مجموعه استانداردهاي يکنواخت بوسيله هيأت بود. در نتيجه آن تفاهم، هر دو هيأت متعهد شدند که يک پروژه مشترک کوتاهمدت را با هدف کاهش اختلاف بين استانداردهاي گزارشگري مالي بينالمللي و اصول پذيرفته شده حسابداري (GAAP) انجام دهند.
3 . يک جنبه از آن پروژه که هر دو هيأت درگير آن بودند توجه به اين بود که پذيرفتند آخرين استانداردهاي يکديگر را براي بالا بردن کيفيت راه حلهاي حسابداري مورد بررسي قرار دهند. استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي ناشي از ملاحظات هيأت استانداردهاي حسابداري بينالمللي از بيانيه شماره 144 FASB با عنوان حسابداري براي کاهش ارزش يا کنارگذاري داراييهاي ثابت بود که در سال 2001 صادر شده است.
4 . هيأت استانداردهاي حسابداري مالي (FASB) در بيانيه شماره 144 سه موضوع را مطرح
نموده است: (1) کاهش ارزش داراييهاي زيستي بلندمدت نگهداري شده و استفاده شده،
(2) طبقهبندي، اندازهگيري و ارائه داراييهاي نگهداري شده براي فروش، (3) طبقهبندي و ارائه عمليات متوقف شده. کاهش ارزش داراييهاي زيستي بلندمدت نگهداري شده و استفاده شده حوزهاي است که اختلاف عميقي بين IFRS و GAAP وجود دارد. به هر حال، اين اختلافات در يک زمان نسبتاً کوتاهي قادر به حل شدن نيست. يکنواختي در دو حوزة ديگر در متن پروژه کوتاهمدت قرار دارد.
5 . هيأت استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي براي دستيابي به يکنواختي واقعي با الزامات FASB شماره 144 مربوط به داراييهاي نگهداري شده براي فروش، زمان طبقهبندي عمليات به عنوان متوقف شده و ارائه چنين عملياتي تلاش نموده است.
ويژگيهاي اصلي استاندارد گزارشگري مالي
6 . استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي:
الف. طبقهبندي نگهداري شده براي فروش را پذيرفته است،
ب . مفهوم گروه کنار گذاشته شده، گروه داراييهاي استفاده شده، فروش رفته يا ساير موارد، همچنين بعنوان يک رويداد انفرادي و بدهيهايي که مستقيماً در ارتباط با اين داراييها انتقال پيدا ميکنند، را معرفي نموده است.
ج . تصريح نموده که داراييها يا گروههاي کنارگذاري شده، که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشوند به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش انتقال يابند.
ح . تصريح نموده يک دارايي که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشود، و داراييها و بدهيهاي موجود در گروه داراييهاي واگذار شده که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شدهاند بايد در ترازنامه بطور جداگانه ارائه گردند.
و . تصريح نموده که دارايي يا گروه کنار گذاشته شده که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشوند نبايد مستهلک گردند.
ﻫ . IAS شماره 35 با عنوان ”عمليات متوقف شده“ کنار گذاشته شد و با الزامات زير جايگزين شده است:
(1) تغيير زمانبندي طبقهبندي يک عمليات به عنوان متوقف شده. IAS شماره 35 عملياتي را به عنوان عمليات متوقف شده طبقهبندي ميکرد که (الف) واحد تجاري به يک قرارداد فروش تعهدآور وارد شده باشد، و (ب) هيأت مديره طرح کنارگذاري را تصويب و رسماً اعلام کرده باشند، هر کدام نزديکتر باشد. IFRS عمليات متوقف شده را در تاريخي که عمليات شرايط طبقهبندي را بعنوان نگهداري شده براي فروش يا کنارگذاري دارد، طبقهبندي را انجام ميدهد.
(2) تصريح اينکه نتايج عمليات متوقف شده بطور مجزا در صورت سود يا زيان انعکاس يابد.
(3) حذف عطف به ماسبق کردن طبقهبندي يک عمليات به عنوان متوقف شده، وقتي که معيارهاي آن طبقهبندي تا بعد از تاريخ ترازنامه احراز نشده باشد.
استاندارد گزارشگري مالي بينالملل شماره 5
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
هدف
1 . هدف اين استاندارد، مشخص نمودن نحوة عمل حسابداري براي داراييهاي ثابت نگهداري شده براي فروش، و ارائه و افشاي عمليات متوقف شده است. بطور خاص، استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي موارد زير را الزامي نموده است:
الف. داراييهايي که معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز ميکنند به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازهگيري شده و استهلاک چنين داراييهايي متوقف ميشود، و
ب . داراييهايي که معيارهاي طبقهبندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز ميکنند. در ترازنامه و نتايج عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان بطور مجزا ارائه ميشوند.
دامنه کاربرد
2 . الزامات طبقهبندي و ارائه اين استاندارد براي همه ”داراييهاي غيرجاري“ شناسايي شده و همه گروههاي کنار گذاشته شده، واحد تجاري بکار ميرود. الزامات اندازهگيري اين استاندارد به استثناي داراييهايي که در بند 5 ذکر شده، براي همه داراييهاي شناسايي شده و گروههاي کنار گذاشته شده بکار ميرود که بايد بر طبق استاندارد ذکر شده اندازهگيري آنها ادامه پيدا کند.
3 . داراييهايي که بر طبق IAS شماره 1 با عنوان ارائه صورتهاي مالي به عنوان غيرجاري طبقهبندي ميشوند، نبايد مجدداً به عنوان داراييهاي جاري طبقهبندي شوند تا اين که معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را طبق اين استاندارد گزارشگري مالي احراز نمايند. داراييهايي از يک طبقه که واحد تجاري در روال عادي بايد به عنوان داراييهاي غيرجاري تلقي کند، اگر چه منحصراً به قصد فروش مجدد تحصيل شدهاند نبايد به عنوان جاري طبقهبندي شوند. مگر اينکه معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را طبق اين استاندارد احراز نموده باشند.
4 . بعضي اوقات که واحد تجاري گروهي از داراييها را کنار ميگذارد، ممکن است با برخي از بدهيها مستقيماً در ارتباط باشند، که با هم در يک رويداد قرار ميگيرند. يک چنين گروه کنار گذاشته شده، ممکن يک گروه از واحدهاي ايجادکننده وجه نقد، يک واحد ايجادکننده وجه نقد، يا قسمتي از واحد ايجادکننده وجه نقد باشد. گروه ممکن است شامل هر گونه دارايي و هر گونه بدهي واحد تجاري، به انضمام داراييهاي جاري، بدهيهاي جاري و داراييهاي مستثني شده بوسيله بند 5 از الزامات اندازهگيري اين استاندارد شود. اگر يک دارايي غيرجاري که به عنوان قسمتي از يک گروه کنار گذاشته باشد در دامنه اين استاندارد قرار گيرد، الزامات اندازهگيري اين استاندارد براي گروه به عنوان يک مجموعه بکار ميرود. بنابراين، گروه به اقل مبلغ دفتري وخالص ارزش فروش اندازهگيري ميشود. الزامات اندازهگيري داراييها و بدهيهاي منفرد در داخل گروه کنار گذاشته شده در بندهاي 18، 19 و 23 بيان ميگردند.
5 . شرايط اندازهگيري اين استاندارد براي داراييهاي ذيل بکار نميرود و به وسيله استاندارد ديگري، تحت پوشش قرار ميگيرند.
الف. داراييهاي ماليات انتقالي (مالياتهاي انتقالي IAS شماره 12)
ب . داراييهاي ناشي از مزاياي پايان خدمت کارکنان (استاندارد شماره 19 با عنوان مزاياي پايان خدمت کارکنان)
ج . داراييهاي مالي که در دامنه کاربرد استاندارد شماره 39 با عنوان ابزارهاي مالي: شناسايي و اندازهگيري قرار ميگيرند.
د . داراييهاي غيرمالي که بر طبق مدل ارزش منصفانه در استاندارد شماره 40 با عنوان سرمايهگذاري املاک به حساب گرفته ميشوند.
و . داراييهاي غيرجاري که به ارزش منصفانه پس از کسر هزينههاي برآوردي فروش بر طبق استاندارد 41 با عنوان فعاليتهاي کشاورزي اندازهگيري ميشوند.
ﻫ . حقوق قراردادي تحت قراردادهاي بيمه، همانطوري که در IAS شماره 4 با عنوان قراردادهاي بيمه تعريف شده است.
طبقهبندي داراييهاي نگهداري شده براي فروش
6 . چنانچه مبلغ دفتري يک دارايي غيرجاري (گروه کنار گذاشته شده) در درجه اول از طريق مبادله فروش بجاي استفاده مستمر بازيافت گردد، واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي کند.
7 . براي اين مورد، دارايي (يا گروه واگذار شده) بايد براي فروش فوري در شرايط فعلي آن، فقط بر حسب شرايطي که براي فروش چنين دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) مرسوم و معمول است، در دسترس باشد و احتمال بالايي براي فروش آن وجود داشته باشد.
8 . براي اينکه فروش تا اندازه زيادي محتمل باشد، سطح متناسبي از مديريت بايد متعهد به اجراي طرح فروش دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) باشد و برنامه فعالي براي اين منظور پياده شده و کلاً طرح بايد شروع شده باشد. علاوه براين، دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) بايد بطور فعال براي فروش به قيمتي که نسبت به ارزش منصفانه جاري آنها منطقي است بازاريابي شده باشد. بعلاوه فروش بايد شرايط لازم براي شناسايي را داشته و همچنين در مدت يکسال از تاريخ طبقهبندي، تکميل گردد به استثناي آنچه که توسط بند 9 مجاز شمرده شده است، اقدامات لازم براي تکميل طرح بايد نشان دهد که تغييرات بااهميت و توقف طرح بعيد ميباشد.
9 . شرايط و رويدادها ممکن است دوره تکميل فروش را به بيش از يکسال بسط دهد. اگر تأخير از شرايط و وقايعي ناشي شود که از کنترل واحد تجاري خارج بوده و شواهد کافي وجود داشته باشد که واحد تجاري به تعهدات خود براي طرح فروش داراييها عمل کرده است، بسط دوره فروش نميتواند از طبقهبندي يک دارايي (يا گروه کنارگذاشته شده) به عنوان نگهداري شده براي فروش جلوگيري نمايد. اين در صورتي خواهد بود که شرايط مندرج در پيوست B احراز شده باشند.
10. معاملات فروش شامل معاوضه داراييهاي غيرجاري با ساير داراييهاي غيرجاري ميشود وقتي که معاوضه بر طبق استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهود داراي ماهيت تجاري باشد.
11. وقتي که واحد تجاري دارايي غيرجاري (يا گروه کنار گذاشته شده) را به قصد اين که آنرا واگذار ميکند، تحصيل نمايد، آن دارايي غيرجاري را بايد به عنوان نگهداري شده براي فروش در تاريخ تحصيل طبقهبندي کند فقط در صورتي که الزامات يکسال در بند 8 رعايت شود و تا حد زيادي محتمل باشد که هيچگونه شرايط ديگري بجز شرايط بندهاي 7 و 8 را در آن تاريخ نداشته، و در يک دوره کوتاهمدت تحصيل شده باشد (معمولاً در سه ماه).
12. در صورتي که شرايط بندهاي 7 و 8 را بعد از تاريخ ترازنامه احراز شود واحد تجاري نبايد داراييهاي غيرجاري را به عنوان نگهداري شده براي فروش در صورتهاي مالي در زمان انتشار طبقهبندي کند. به هرحال، وقتي که اين معيارها بعد از تاريخ ترازنامه، اما قبل از تصويب صورتهاي مالي احراز شود واحد تجاري بايد اطلاعات تعيين شده در بند 41 الف، ب و ج را در يادداشتهاي پيوست افشاء کند.
داراييهاي غيرجاري که کنار گذاشته شدهاند
13. واحد تجاري نبايد داراييهاي غيرجاري کنار گذاشته شده را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي کند. اين بدين خاطر است که مبلغ دفتري آن اصولاً از طريق استفاده مستمر جبران خواهد شد. با اين حال، در صورتي که گروه کنار گذاشته شده شرايط مندرج در بند
32 الف تا ج را احراز نموده باشند، کنار گذاشته شده محسوب خواهد شد. واحد تجاري بايد نتايج و جريانهاي نقدي گروه کنار گذاشته شده را طبق بندهاي 33 و 34 در تاريخي که استفاده آنها متوقف ميشوند، به عنوان عمليات متوقف شده تلقي نموده و ارائه نمايد. داراييهاي غيرجاري (يا گروههاي کنار گذاشته شده) که از رده خارج شده، شامل داراييهاي غيرجاري ميباشند که تا پايان عمر اقتصادي از آنها استفاده شده و داراييهاي غيرجاري که ترجيحاً محدود به فروش هستند.
14. واحد تجاري نبايد داراييهاي غيرجاري که موقتاً استفاده نميشوند بحساب آورد مگر اينکه از رده خارج شده باشد.
اندازهگيري داراييهاي غيرجاري (يا گروههاي کنار گذاشته شده) طبقهبندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش
15. واحد تجاري بايد داراييهاي غيرجاري (يا گروه کنار گذاشته شده) طبقهبندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش آن اندازهگيري نمايد.
16. اگر يک دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) که جديداً تحصيل شده، معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز نمايد، با بکارگيري بند 15 دارايي در شناخت اوليه به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش شناسايي ميشود. بنابراين، اگر دارايي به عنوان قسمتي از يک ترکيب تجاري تحصيل شده باشد، آن بايد به خالص ارزش فروش اندازهگيري شود.
17. وقتي انتظار رود که فروش در بيش از يک سال مالي انجام ميشود، واحد تجاري بايد هزينههاي فروش را به ارزش فعلي آنها اندازهگيري نمايد. هر گونه افزايش در ارزش فعلي هزينههاي فروش ناشي از گذشت زمان بايستي در صورت سود و زيان به عنوان هزينه تأمين مالي ارائه گردند.
18. بلادرنگ (فوراً) قبل از طبقهبندي اوليه دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) به عنوان نگهداري شده براي فروش، مبلغ دفتري دارايي (همه داراييها و بدهيهاي گروه) بايد بر طبق استاندارد گزارشگري مالي قابل کاربرد، اندازهگيري شوند.
19. در اندازهگيري مجدد بعدي يک گروه کنارگذاشته شده، مبالغ دفتري هر يک از داراييها و بدهيهايي که در دامنه الزامات اندازهگيري اين استاندارد گزارشگري مالي قرار نميگيرند، اما در يک گروه کنارگذاري شده به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شدهاند بايد بر طبق استانداردهاي گزارشگري مالي قابل کاربرد قبل از اينکه به خالص ارزش فروش گروه کنارگذاري شده اندازهگيري مجدد شوند، اندازهگيري شوند.
شناسايي زيانهاي کاهش ارزش و برگشت زيان کاهش ارزش
20. واحد تجاري بايد زيان کاهش ارزش براي هر گونه کاهش اوليه يا بعدي دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) را به خالص ارزش فروش، به ميزاني که طبق بند 19 شناسايي نشده، شناسايي نمايد.
21. واحد تجاري بايد هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش را به عنوان سود شناسايي کند، اما نبايد از زيان کاهش ارزش انباشتهاي که قبلاً بر طبق اين استاندارد و يا بر طبق استاندارد حسابداري بينالمللي شماره 36 با عنوان ”کاهش ارزش داراييها“ شناسايي شده، تجاوز نمايد.
22. واحد تجاري بايد در رابطه با هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش گروه کنار گذاشته شده، سود را به صورت زير شناسايي کند:
الف. به ميزاني که طبق بند 19 شناسايي نشده است؛ اما
ب . سود شناسايي شده نبايد از زيان کاهش ارزش انباشتهاي که بر طبق اين استاندارد، يا بر طبق استاندارد حسابداري بينالمللي شماره 36 براي داراييهايي که در دامنه الزامات اندازهگيري اين استاندارد قرار ميگيرند، تجاوز کند.
23. زيان کاهش ارزش (يا هر گونه سود بعدي) شناسايي شده براي گروه کنار گذاشته شده بايد مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري در گروهي که در دامنه الزامات اندازهگيري اين استاندارد قرار ميگيرند، در جهت تخصيص بيان شده در بندهاي 104 الف و د و 122 از استاندارد حسابداري بينالمللي شماره 36، کاهش يا افزايش دهد.
24. سود يا زياني که قبلاً بر اساس تاريخ فروش يک دارايي غيرجاري (يا گروه کنار گذاشته شده) شناسايي نشده، بايد در تاريخ قطع شناخت شناسايي گردد. الزامات مربوط به قطع شناخت در بندهاي زير آمده است:
الف. بندهاي 72-66 استاندارد حسابداري بينالمللي شماره 16 (تجديدنظر شده در 2003) با عنوان اموال، ماشينآلات و تجهيزات، و
ب . بندهاي 117-112 استاندارد حسابداري بينالمللي شماره 38 با عنوان داراييهاي نامشهود (تجديدنظر شده در 2004)
25. واحد تجاري نبايد يک دارايي غيرجاري را مادامي که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شده يا مادامي که به عنوان قسمتي از يک گروه کنار گذاشته شده براي فروش طبقهبندي شده، مستهلک نمايد. سود تضمين شده و ساير هزينههاي قابل انتساب به بدهيهاي گروه کنار گذاشته شده براي فروش بايد تا زمان تداوم شناسايي شدند.
تغييرات طرح فروش
26. در صورتي که واحد تجاري يک دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي کند، اما معيارهاي مندرج در بندهاي 9-7 احراز نشوند، واحد تجاري بايد طبقهبندي دارايي (يا گروه کنار گذاشته شده) به عنوان نگهداري شده براي فروش را متوقف نمايد.
27. واحد تجاري بايد داراييهاي غيرجاري را که طبقهبندي آنها به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف شده، بايد به اقل:
الف. مبلغ دفتري آنها قبل از اين که دارايي (يا گروه کنارگذاشته شده) به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شود پس از تعديل بابت هر گونه استهلاک، يا تجديد ارزيابي شناسايي شده براي داراييهايي که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي
نشدهاند، و
ب . مبلغ قابل بازيافت آن در تاريخ بعدي که تصميم به عدم فروش آن گرفته شده، اندازهگيري نمايد.
28. واحد تجاري بايد هر گونه تعديل لازم در مبلغ دفتري دارايي غيرجاري را که متوقف شده و به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شده، در دورهاي که معيارهاي مندرج در بندهاي 9-7 احراز نگرديدهاند، در صورت سود و زيان در عمليات در حال تداوم منظور نمايد. واحد تجاري بايد تعديلات را در همان سرفصلي از صورت سود و زيان ارائه دهد که در بند 37 نشان داده شده است.
29. اگر يک واحد تجاري يک دارايي يا بدهي انفرادي را از يک گروه کنار گذاشته شده طبقهبندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش خارج نمايد، داراييها و بدهيهاي باقيمانده گروه کنار گذاشته شده، در صورت احراز معيارهاي مندرج در بند 79 بايد به عنوان يک گروه طبقهبندي شوند. در غير اين صورت، باقيمانده داراييهاي غيرجاري از گروهي که بطور انفرادي (مجزا) شرايط طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را دارند بايد بطور مجزا به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش در آن تاريخ اندازهگيري شوند. هر دارايي غيرجاري که معيارهاي ذکر شده در بند 79 را احراز نميکنند بايد طبقهبندي آنها به عنوان نگهداري شده براي فروش طبق بند 26 متوقف شود.
ارائه و افشاء
30. واحد تجاري بايد اطلاعاتي را ارائه و افشاء کند که استفادهکنندگان از صورتهاي مالي را در ارزيابي اثرات مالي عمليات متوقف شده و داراييهاي غيرجاري کنارگذاشته شده (يا گروههاي کنار گذاشته) کمک نمايد.
ارائه عمليات متوقف شده
31. اجزاء يک واحد تجاري شامل عمليات و جريانهاي نقدي است که ميتواند بطور واضح، از نظر عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، از بقيه واحد تجاري متمايز گردد. به عبارت ديگر، يک جزء از واحد تجاري مادامي که براي استفاده نگهداري ميشود، يک واحد ايجادکننده وجه نقد يا يک گروه از واحدهاي ايجادکننده وجه نقد خواهد بود.
32. عمليات متوقف شده يک جزء از واحد تجاري است که هم کنار گذاشته شده و هم به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شده است، و
الف. ارائه يک سرفصل اصلي جداگانه از قسمت جغرافيايي يا تجاري عمليات،
ب . اهميت قسمتي از يک برنامه هماهنگ مجزا براي کنارگذاري سرفصل اصلي قسمت جغرافيايي يا تجاري فعاليت يا عمليات، يا
ج . واحد تجاري فرعي است که با قصد فروش مجدد تحصيل شده است.
33. واحد تجاري بايد موارد زير را افشا کند.
الف. مبالغ جداگانه در صورت سود و زيان که شامل کل:
سود يا زيان بعد از ماليات عمليات متوقف شده، و
سود يا زيان بعد از کسر ماليات شناسايي شده براي اندازهگيري خالص ارزش فروش در رابطه با کنارگذاري داراييها يا گروههاي کنارگذاشته شدهاي که به عنوان عمليات متوقف شده انتخاب شدهاند.
ب . تجزيه و تحليل جداگانه مبلغ ذکر شده در بند الف در قالب:
درآمد و هزينهها سود يا زيان قبل از ماليات عمليات متوقف شده،
هزينه مربوط به ماليات بر درآمد همانطوري که بر طبق بند 81 از استاندارد شماره 12 الزامي شده است،
سود يا زيان شناسايي شده با توجه به اندازهگيري ارزش خالص فروش داراييهاي کنارگذاشته شده يا گروههاي کنار گذاشته شدهاي که به عنوان عمليات متوقف شده انتخاب شدهاند.
تجزيه و تحليل ميتواند در يادداشتهاي پيوست يا در متن صورت سود و زيان ارائه گردد. در صورتي که در متن صورت سود و زيان ارائه شود، بايد در بخشي که به عنوان عمليات متوقف شده درنظر گرفته شده، يعني جدا از عمليات مستمر ارائه گردد. تجزيه و تحليل براي گروههاي کنارگذاشتهاي (شرکتهاي فرعي) که اخيراً تحصيل شدهاند و شرايط طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را دارند ضرورتي ندارد.
ج . خالص جريانهاي نقدي قابل انتساب به فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي عمليات متوقف شده باشد. اين افشاء ميتواند در يادداشتهاي همراه صورتهاي مالي يا در متن صورت سود و زيان ارائه شود. اين افشاها براي گروههاي کنارگذاشتهاي (شرکتهاي فرعي) که اخيراً تحصيل شدهاند و شرايط طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را دارند ضرورتي ندارد.
34. واحد تجاري بايد افشاهاي بند 33 را براي دورههاي قبل که در صورتهاي مالي ارائه شدهاند مجدداً ارائه کند. بنابراين افشاهاي مربوط به همه عملياتي که متوقف شدهاند بر اساس تاريخ ترازنامه براي آخرين دوره ارائه شود.
35. تعديلات در دوره جاري براي مبالغي که قبلاً در عمليات متوقف شده ارائه شدهاند که بطور مستقيم مربوط به کنارگذاري عمليات متوقف شده در دوره قبل بوده که بطور مجزا در عمليات متوقف شده طبقهبندي گرديده است. ماهيت و مبلغ چنين تعديلاتي بايد افشاء گردد. نمونههايي از وضعيتهايي که اين تعديلات ميتواند ناشي شود شامل موارد زير است:
الف. برطرف شدن عدم اطمينانهايي که از شرايط مبادلات کنارگذاري ناشي ميشوند، مانند برطرف شدن تعديلات قيمت خريد و جبران خسارت وارده يا کمک خريدار.
ب . برطرف شدن عدم اطمينانهايي که بطور مستقيم مربوط به عمليات اجزاء قبل از کنارگذاري آنها ميشود. مانند تعهدات ضمانت محصولات و محيط توسط فروشنده.
ج . تسويه طرح مزاياي بازنشستگي، مشروط به اينکه تسويه بطور مستقيم مربوط به رويداد کنارگذاري داراييها باشد.
36. در صورتي که واحد تجاري يک جزء از يک واحد تجاري را که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شده، متوقف نمايد، نتايج عمليات آن جزء که قبلاً تحت عنوان عمليات متوقف شده طبق بندهاي 35-33 نشان داده شده، بايد مجدداً طبقهبندي شود و در سود و زيان به عنوان عمليات در حال تداوم براي همه دورهها ارائه شود. مبالغ براي دورههاي قبلي بايد تجديد ارائه شود.
سود يا زيان مربوط به عمليات مستمر
37. هر گونه سود يا زيان، اندازهگيري مجدد داراييهاي غيرجاري (يا گروه کنارگذاشته شده) که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشوند و در تعريف توقف عمليات نميتوانند گنجانده شوند بايد در سود يا زيان ناشي از عمليات مستمر منظور گردند.
ارائه داراييهاي غيرجاري يا گروه کنارگذاشته شده که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شدهاند.
38. واحد تجاري بايد داراييهاي غيرجاري طبقهبندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش و داراييهايي از گروه کنار گذاشته شده که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشود را از ساير داراييها در ترازنامه بطور جداگانه افشاء نمايد. بدهيهاي گروه کنار گذاشته شده که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشوند بايد بطور جداگانه از ساير بدهيها در ترازنامه افشاء گردد. اين داراييها و بدهيها نبايد با يکديگر تهاتر شوند و مبالغ آنها بطور جداگانه ارائه ميشوند. طبقات مهمي از داراييها و بدهيها که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشود بايد بطور جداگانه هم در ترازنامه و هم يادداشتهاي پيوست افشا گردند به استثناي آنچه که توسط بند 39 مجاز شمرده شده است. يک واحد تجاري بايد بطور جداگانه هر گونه درآمد انباشته يا هزينههاي شناسايي شده را که بطور مستقيم در حقوق صاحبان سهام مربوط به داراييهاي غيرجاري (يا گروه کنار گذاشته شده) به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شدهاند، افشاء نمايد.
39. اگر گروه کنار گذاشته شده واحد فرعي باشد که اخيراً تحصيل شده است و شرايط طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز نموده، افشاء طبقات اصلي داراييها و بدهيها الزامي نيست.
40. واحد تجاري نبايد مبالغ ارائه شده براي داراييهاي غيرجاري يا براي داراييها و بدهيهاي گروههاي کنار گذاشته که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي شده در ترازنامهها براي دورههاي قبل جهت انعکاس طبقهبندي در ترازنامه براي آخرين دورهاي که ارائه شده، مجدداً طبقهبندي يا ارائه مجدد نمايد.
ساير موارد افشا
41. واحد تجاري بايد اطلاعات ذيل را در يادداشتهاي همراه صورتهاي مالي در دورهاي که داراييهاي غيرجاري به عنوان نگهداري شده براي فروش يا فروش طبقهبندي ميشوند افشاء نمايد:
الف. توضيحي از دارايي غيرجاري (يا گروه کنارگذاري شده)؛
ب . شرحي از حقايق و وضعيتهاي فروش يا منجر به کنارگذاري مورد انتظار و روش و زمانبندي مورد انتظار واگذاري؛
ج . سود يا زيان شناسايي شده بر طبق بندهاي 22-20، و در صورت عدم ارائه جداگانه در متن صورت سود و زيان، بخشي در سود و زيان که شامل سود و زيان واگذاري ميباشد؛ و
د . بخشي که دارايي غيرجاري (يا گروه کنار گذاشته شده) در تطابق با IAS شماره 14 با عنوان ”گزارشگري بخشي“ نشان داده شده، اگر قابل کاربرد باشد.
42. در صورتي که بند 26 يا بند 29 بکار گرفته شود، واحد تجاري بايد در دورهاي که تصميم به تغيير برنامه براي فروش داراييهاي غيرجاري اتخاذ شده، شرح وقايع و حقايقي که منجر به اين تصميم شده است و اثرات تصميم بر نتايج عمليات آن دوره و دورههايي که ارائه مجدد ميشود، افشا کند.
انتقال موقتي
43. استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي بايد در آينده براي داراييهاي غيرجاري (يا گروههاي کنار گذاشته شده) بکار گرفته شود که معيارهاي طبقهبندي بعنوان نگهداري شده براي فروش را احراز نموده و عملياتي که معيارهاي طبقهبندي به عنوان متوقف شده بعد از تاريخ مؤثر استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي را احراز کرده باشد. واحد تجاري ميتواند الزامات استاندارد گزارشگري مالي بينالمللي را براي همه داراييهاي غيرجاري (يا گروههاي کنار گذاشته شده) که معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز ميکنند و عملياتي که معيارهاي طبقهبندي به عنوان متوقف شده بعد از هر تاريخي قبل از تاريخ مؤثر IFRS، را احراز مينمايد، ارزشها و ساير اطلاعات مورد نياز براي بکار IFRS در زمان احراز اوليه اين معيارها، ارائه نمايد.
تاريخ مؤثر
44. واحد تجاري بايد اين استاندارد را براي دورههاي مالي که شروع آن در يا بعد از يک جولاي 2005 است بکار گيرد. کاربرد زودتر تشويق شده است. اگر واحد تجاري استاندارد گزارشگري مالي بينالملل را براي دوره مالي که شروع آن قبل از 1 جولاي 2005 است بکار گيرد بايد آن حقيقت را افشاء کند.
کنارگذاري IAS شماره 35
45. اين استاندارد گزارشگري مالي بينالملل جايگزين IAS شماره 35 توقف عمليات شده است.
ضميمه الف
تعاريف
واحد ايجادکننده وجه نقد: کوچکترين گروه قابل تشخيص از داراييها است که جريانهاي نقدي ورودي ايجاد ميکند که تا حد زيادي مستقل از جريانهاي نقدي ساير داراييها يا گروههاي داراييها ميباشد.
اجزاء واحد تجاري: عمليات و جريانهاي نقدي که ميتواند بطور عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، از بقيه واحد تجاري بطور آشکارا تميز داده شود.
هزينههاي فروش : هزينههاي اضافي به استثناي هزينههاي ثابت مالي و هزينه ماليات بر درآمد، که بطور مستقيم قابل استناد به فروش داراييها (گروه کنار گذاشته شده) است..
دارايي جاري : يک دارايي که معيارهاي زير را احراز نموده باشد:
الف. انتظار ميرود طي چرخه عملياتي معمول واحد تجاري به وجه نقد تبديل شود، به فروش برسد، يا به مصرف برسد.
ب . آن ابتدائاً براي اهداف (مبادله) نگهداري شده است،
ج . انتظار ميرود که در 12 ماه بعد از تاريخ ترازنامه به وجه نقد تبديل ميگردد، يا
د . آن دارايي وجه نقد يا معادل وجه نقدي است که بدون محدوديتي براي استفاده در مبادله باشد يا براي تسويه بدهيهايي که حداقل سررسيد آن 12 ماه بعد از تاريخ ترازنامه است استفاده گردد.
عمليات متوقف شده: جزئي از واحد تجاري است که يا کنار گذاشته شده و يا به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقهبندي ميشود و:
الف. نشاندهنده يک قسمت تجاري يا قسمت جغرافيايي از عمليات است،
ب . قسمتي از يک طرح هماهنگ شده مجزا براي کنارگذاري قسمت تجاري يا قسمت جغرافيايي عمليات، يا
ج . يک واحد تابعه تحصيل شده که منحصراً براي فروش مجدد خريداري شده است.
گروه کنار گذاشته شده : يک گروه از داراييهاي کنار گذاشته شده براي فروش يا مقاصد ديگر، که به عنوان يک گروه در معامله انفرادي، و بدهيهايي که بطور مستقيم مرتبط با اين داراييها است در معامله انتقال پيدا خواهد کرد. گروه شامل سرقفلي تحصيل شده در ترکيب تجاري است.
ارزش منصفانه : مبلغي است که خريداري مطلع و مايل و فروشندهاي مطلع و مايل ميتوانند در معاملهاي حقيقي و در شرايط عادي، يک دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يکديگر مبادله کنند.
خالص ارزش فروش: ارزش منصفانه پس از کسر هزينههاي فروش.
مبلغ قابل بازيافت : خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يک دارايي، هر کدام که بيشتر است.
ارزش اقتصادي : خالص ارزش فعلي جريانهاي نقدي آتي مورد انتظار ناشي از کاربرد مستمر دارايي، از جمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري آنها.
داراييهاي غيرجاري : يک دارايي که معيارهاي تعريف دارايي جاري را احراز نميکند.
منبع:سازمان حسابرسی
Linkback: https://irmeta.com/meta/b277/t4771/