سلام
دوست عزيز در تاريخ تسويه ملاك عمل و پرداخت رويدادهاي گذشته است نه آينده !
ايشان از تاريخي در شركت آمده اند وسودي را بايد ميگرفته اند ،
حسابداري مربوط به تسعير ح دريافتني ارزي نيز بنا به نص استاندارد مشخص است .(تاريخ ترازنامه) و احتمالا تسعير نموده ايد ولي :
به نظرم ملاك تسويه با شريك براي حسابهاي دريافتني و پرداختني ارزي (در صورت وجود) نرخ ارز متوسط سالانه است چرا كه مبالغ مندرج در تاريخ ترازنامه يك عكس لحظه اي از وضعيت نقدينگي شركت است و ممكن است فردا روزي تغيير كند(با تغيير نرخ ارز) با توضيح اين مطلب به ايشان ميتوانيد مبناي محاسبات را كمي تعديل تر و منطقي تر كنيد .
-محاسبه و پيش بيبني ارزش ارز در شرايط فعلي به اما و اگر هاي زيادي بستگي دارد و در اين شرايط نميتوان به قطع گفت كه ارز در آينده پايين ميايد(اميدواريم)يا بالاتر ميرود .
در صورت بكارگيري روش تجديد ارزيابي نيز :
يك حساب با ماهيت خنثي(بد و بس) ايجاد ميكنيم
كليه مابه التفاوت هاي داراييها و بدهي هاي ارزيابي شده را به اين حساب برده و در آخر به حساب سرمايه شركا (يد هكار يا بستانكار)ميكنيم .
جناب حميد - با درود
بنظر شما چطور مي توان در شركتي بدون پرداخت سهم الشركه سهيم شد ، اين موضوع بنظر من عجيب بود ، مگر اينكه فردي آنقدر تبحر داشته باشد و يا داراي توانمندي خاصي باشد كه اين توانمندي او موجب ارزش و يا سود آوري براي بنگاه اقتصادي شود ، بطور مثال فردي در رشته گرافيك فوق العاده باشد و از شركتي به شركت ديگر برود و به مالكين شركت جديد بگويد من 10 درصد از سود شركت دريافت مي كنم و 100 تا از مشتريهاي شركت قبلي را به اين شركت مي آورم ، و يا فردي بدليل داشتن پست هاي مهم دولتي در بنگاههاي اقتصادي بتواند قراردادهاي خوبي را براي شركت بگيرد و درصدي از سود را مطالبه نمايد ، به همين تعداد مثال بسنده مي نمايم .
بهر حال بنظر مي رسد در اين خصوص فقط بايد خود شركاء به نحو كه صلاح مي دانند با اين فرد تسويه حساب نمايند ، در اين حالت شايد ساير شركاء اطلاعاتي را از واحد مالي درخواست نمايند كه به تصميم گيري آنها كمك نمايد .
توجه شما را به متون مصرح قانون تجارت جلب ميكنم :
ماده 96 - شركت بامسئوليت محدود وقتي تشكيل مي شودكه تمام سرمايه نقدي تاديه وسهم الشركه غيرنقدي نيزتقديم وتسليم شده باشد.
ماده 97 - در شركت نامه بايدصراحتاقيدشده باشدكه سهم الشركه هاي غيرنقدي هركدام به چه ميزان تقويم شده است.
ماده 98 - شركاءنسبت به قيمتي كه درحين تشكيل شركت براي سهم الشركه هاي غيرنقدي معين شده درمقابل اشخاص ثالث مسئوليت تضامني دارند.
ماده 100 - هر شركت بامسئوليت محدودكه برخلاف مواد 96و97تشكيل شده باشدباطل وازدرجه اعتبارساقط است ليكن شركاءدرمقابل اشخاص ثالث حق استنادبه اين بطلان ندارند.
ماده 101 - اگرحكم بطلان شركت به استناد ماده قبل صادرشودشركائي كه بطلان مستندبعمل آنهااست وهيئت نظارومديرهائي كه درحين حدوث سبب بطلان يابلافاصله پس ازآن به سركاربوده وانجام وظيفه نكرده انددرمقابل شركاء ديگرواشخاص ثالث نسبت به خسارات ناشيه ازاين بطلان متضامنامسئول خواهندبودمدت مرورزمان ده سال ازتاريخ حدوث موجب خواهندبود.
ماده 108 - روابط بين شركاءتابع اساسنامه است اگردر اساسنامه راجع به تقسيم نفع وضررمقررات خاصي نباشدتقسيم مزبوربه نسبت سرمايه شركاء بعمل خواهدآمد.
همانطور كه مشاهده ميكنيد اعتبار شركت بامسئوليت محدود منوط به رعايت ماده 96 و97 است .پيشنهاد ميكنم اين موضوع را نيز با مديران در ميان بگذاريد
بااحترام