تالار تخصصی حسابداری

سلام

اجازه دهید توضیحات کاملتری تقدیم عزیزان کنم.

ابتدا اینکه بزرگترین مزیت رشته حسابداری بازار خوب کاری این رشته است اگرچه مشکلاتی هست ولی بازار خیلی خوبی دارد. بعنوان مثال برخی رشته های مهندسی هستند که فوق لیسان این رشته من شاهدم حتی حقوق های 500هزارتومان دریافت میکنند اون هم با شرایط خیلی سخت.

در رابطه با اظهارات خانم هلنا توصیه ای به خانمها دارم چون این قشر خیلی بیشتر مورد سوء استفاده قرار میگیرند. کلا" خانمها در درجه اول به محیط و مکان اهمیت زیادی قائل هستند و حقوق برای آنان خیلی اهمیت ندارد تا زمانی که با همکاران خود در بحث مقایسه دچار مشکل میشوند.
شما بهتر است بجای خانه نشینی حالا که تجربیات خوبی بدست آوردید کم کم به شرکتهای خوب مراجعه و با یک رتبه بالاتر هم پست خود را به رئیس حسابداری و هم حقوق خود را حدود یک به بالا تغییر دهید این در واقع ضربه ای به کارفرمای قبلی شماست که قدر شما را نمیداند و ایشان یک روزی متوجه اشتباه خود خواهند شد.پس برای رسیدن به این هدف دانش و توانائی خود را بالاببرید و آماده بشید برای پست های بالاتر.

در مورد امیر عزیز . نه ناامید نشو کلا" شرایط برای تک تک انسانها متفاوت است در هر رشته ای افراد موفق و غیر موفق هست مثلا" در همین رشته ما خیلی هستند که بنده میشناسم با همین رشته به درجات بسیار ممتاز رسیدن. شما باید به توانائی ها و استعدادهای خودت نگاه کنی ببینی آیا کشش پیشرفت رو داری یا نه ضمن اینکه من البته نه دانشمندان به نتیجه های جالبی رسیدن که متاسفانه برعکس تصور ماست.

ما فکر میکنیم برای پیشرفت کاری هوش تحصیلی و دانش فنی حرف اول رو خواهد زد ولی خیر. این هوش هیجانی است که بیش از 70% رمز موفقیت و پیشرفت شما رو رقم خواهد زد. هوش هیجانی به شما کمک میکند چگونه در تارپود سیستمها خود را نمایان کنید و با ارتباطات جایگاه خود را تثبیت و به موفقیت لازم برسید.

چیزی که آزار دهند است همین مطلب بود که هلنا گفت یعنی توی سیستمها اگر فرض کنیم بار کاری رو 100 بزاریم حسابدار 80رو میکشد و واحد فروش عملا"30 رو میکشد اما حقوق ها و پاداشها برعکس است ضمن اینکه چون این عزیزان با بیرون در ارتباط هستند علاوه بر حقوق مزایای زیادی نیز از مشتریان برای خود جذب میکنند بخاطر همین می بینیم هم وضع جسمی و هم روحی مناسبتری نسبت به حسابداران دارند.

در کل بنده رشته بازرگانی رو ارجح به مالی میدونم البته اگر توی اون توانائی مناسبی داشته باشیم. بعدش هم برخی رشته های فنی .

فک میکنم الان بازار کار همه بد باشه.

شما باتجربه تر هستید، حتما همینطوره که میفرمایید، اما من هنوز هم به حسابداری علاقه دارم، امیدوارم هیچ وقت به نتایجی که شما رسیدید نرسم.

با درود..اصلا بازار کار بد نیست..
من مدتیه دنبال نیروی کاری برای چند جا هستم.و هنوز پیدا نکردم.
من به برادر خودم که رشته عمران رو انتخاب کرده بود.گفتم برو حسابداری اما گوش نکرد.حالا هم پشیمونه.
اگر دانش آموختگان حال کار داشته باشند.کار هست..فقط باید حین تحصیل کار تجربی هم داشته باشند.

با سلام همانطور كه تمامي دوستان مطرح نمودند برخورد كارفرمايان با حرفه حسابداري چندان معقول نيست دليل آن هم اينست كه حسابداري هنوز جايگاه واقعي خود را در جامعه پيدا نكرده است و كارفرمايان نيز مزد هر چيزي را با كار يدي مي سنجند اما در بالا بردن سطح هر حرفه اي در جامعه اعضا آن حرفه دخيلند زماني كه اعضا حرفه تن به انجام هر كاري با هر نرخي مي دهند ويا با نرخ شكني كار را از دست هم مي قاپند و  به هم حرفه خود رحم نمي كنند چه انتظاري از غير داريد ؟روزي دوستي كهنه كار مي گفت : فردي با من تماس گرفت و تقاضاي ارائه خدمات كرد من نرخ دادم گفت :با يك هفتم  اين پول مي روم يك خانم دانشجو مي گيرم هم حسابداري رو انجام بدهد هم تلفن جواب بدهد هم كارهاي اداري و ماشين نويسي رو انجام بدهد گفتم مختاريد نرخ من اينست سال بعد در اداره دارايي بودم ديدم همان  دوست از پله بالا و پايين مي رود و ملتهب  است گفت: دفاترم رد شده و فلان قدر بدهكار شدم دست به دامن من شد و گفت :بيشتر از آنچه پيشنهاد داده اي مي دهم كاررا در دست بگير ! حال سخن اينست كه براي ارتقا حرفه بايد مقداري هم شان و منزلت حرفه اي را رعايت كرد و تن به هر كاري نداد اينگونه اعمال نان بري و روي دست هم بلند شدن كه متاسفانه به جامعه حسابداران رسمي ما نيز رسوخ نموده است جايگاه اجتماعي حرفه را تنزل مي دهد چنين اتفاقاتي را ما در كانون وكلا مي بينيم ؟ در نظام پزشكي مي بينيم ؟ پس اول يك سوزن به خود بزنيم بعد يك جوالدوز به ديگران!  موفق باشيد

سلام

بله درسته یک کار رو گرفتید کمتر از یکماه جمع کردید اظهارنامه دادید که همه ما حسابدارها میفهمیم این کار یعنی چی و یک میلیون تومان گرفتید.
یک مهندس نقشه کشی یک نقشه رو 5 روز روش کار کرده 15 میلیون تومان گرفته.
یک وکیل یک پرونده حقوقی رو گرفته در کل 4 جلسه دادگاه رفته و چند جلسه با فرد صحبت کرده 35 میلیون تومان گرفته.
یک پزشک یک عمل جراحی انجام داده 20 میلیون تومان گرفته.
یک حسابدار خبره آشنا به تمامی مفاهیم حسابداری و قوانین مالیاتی و بیمه یک کار رو گرفته باعث شده طرف شرکت 500 میلیون صرفه جوئی در مالیات و بیمه کنه و مدارک و بادقت جمع کرده 800هزارتومان پول گرفته.

مسئله اینجاست. همون کاری که شما گرفتی یک میلیون درجلسه قبل شما من به مدیر اون شرکت گفتم 5 میلیون ولی چون شما گفتی یک میلیون به شما داد و اگر بعد از شما یک حسابدار اومد که خواهد هم اومد بگه 100 هزار تومان کار رو به اون خواهد داد. چون حسابداران مثل لشگر مورچگان تعدادشون نسبت به کل جمعیت ایران زیاد است شاید گفت برای هر 4 نفر یک حسابدار وجود دارد.

سلام.
به نظرتون در آینده این مشکلات حل نخواهد شد؟
برای حل این مشکلات چه باید کرد؟

سلام بر همکاران گرامی
من دیروز استارت حرکتم به سوی هدفم زده شد
علی رغم مقاومت کارفرمایم دیروز به جایی دیگه برای آموزش حسابرسی رفتم و دیروز را در 2 جا کار کردم

سلام دوستان
من بر اين باورم كه طول زمان مشكلات را برطرف ميكند و براي حل اين مشكلات نيز به نظرم حسابدار بايست به قيمت كار را بردارد
نه به هر قيمت .

نه گفتن را ياد گرفتن هنر ميخواهد و كمي شجاعت .
متاسفانه در جامعه اي كه زندگي ميكنيم، مهندسين را بيشتر از مالي چي ها و مالي چي ها را بيشتر از حسابرسان قبول دارند كه اگر در شرايط نرمالي زندگي ميكرديم ،ميبايستي كاملا برعكس مي بود.

 "شك نداشته باشيد"

از ماست كه بر ماست


شادباشيد

با سلام
کاملا موافقم

سلام و عرض احترام به آقای دشتی
اگر واقعا همه ی ما در رزومه هامون همین رنج دستمزد رو درخواست می کردیم شاید می شد انتظار دریافت این حقوق ها رو از شرکتای مختلف داشت اما به دلایل زیاد از جمله اظهار عدم توجیه اقتصادی توسط کارفرما این حقوق ها دور از واقعیت هست البته نظر شخصی من اینه.