سلام دوستان
یک سوال مهم دارم اگر لطف بفرمایید جواب این سوال مفهومی را بدهید ممنون می شوم
فرض کنید شخصی یک قطعه زمینی را که ارزش روز آن 10 میلیارد ریال است به شرکت X ، هبه از نوع صلح عمری نموده است . مدیر عامل شرکت به مدیر مالی خود دستور میدهد که دارایی فوق را در دفاتر شرکت تحت عنوان داراییهای ثابت مشهود ثبت نماید. مدیر مالی شرکت دارایی فوق را در دفاتر شرکت در سرفصل داراییهای ثابت ثبت نمی نماید. مدیر مالی شرکت در پایان سال مالی صورتهای مالی را تهیه و اظهار نامه مالیاتی را تنظیم می نماید پس از مدتی برگ تشخیص مالیات از سوی اداره امور مالیاتی به شرکت ابلاغ میگردد و در ارتباط با عدم ثبت زمین در سرفصل داراییهای شرکت به استناد بند 3ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم ، مالیات شرکت از طریق علی الراس تنظیم میگردد . مدیر عامل شرکت متوجه موضوع شده و بسیار بر آشفته شد و سریعاٌ به دلیل اشتباه مدیر مالی حکم انفصال از خدمت مدیر مالی را صادر می نماید. مدیر مالی با خونسردی کامل به مدیر عامل توضیح میدهد ، مدیر عامل از کار مدیر مالی متقاعد شد . سپس مدیر مالی یک دفاعیه مدلل در سه خط به هیات حل اختلاف اداره دارایی مربوط ارسال می نماید پس از مدتی اداره دارایی رای به ابطال مندرجات برگ تشخیص مامور مالیاتی را صادر می نماید و مندرجات اظهار نامه را می پذیرد.
در ضمن مدیر مالی پس از اتمام کار و رفع شبه و پذیرش دارایی مبنی بر صحت مندرجات اظهار نامه استعفاء خود را به شرکت اعلام نمود.
لطفاٌ پاسخ دهید:
1- مدیر مالی چه توضیحاتی به مدیرعامل داد که ایشان متقاعد شدند؟
2- مامور مالیاتی از کجا متوجه شد که دارایی مربوطه در اظهار نامه شرکت ثبت نشده است؟
3- مدیر مالی چه دفاعیه در سه خط نوشت که هیات حل اختلاف مالیاتی متقاعد شدند؟
4- مدیر مالی چرا استعفاء داد؟
این مثال واقعی برای یک شرکت بوده است .
مرسی
Linkback: https://irmeta.com/meta/b275/t16906/