به نظر من دارايي
الف ) در واحدهاي اقتصادي كوچك (گردش مالي و درآمد پايين) =› ماليات علي الرأس به نفع دارايي است ، چون اكثر مالكان در اين واحد ها از قوانين و آيين نامه هاي مالياتي اطلاع كافي ندارند و ازطرفي هنوز به نقش حسابدار در جلوگيري از علي الرأس نشدن پي نبرده اند . شايد بتوان گفت اگر اصول حسابداري و روشهاي لازم براي جلوگيري از علي الرأس شدن صورت بگيرد . اكثراً اين واحدها از پرداخت ماليات معاف خواهند بود و دارايي بصورت كاملاً آگاهانه نظارتي بر اجراي قوانين و آيين نامه هايي كه خودش تنظيم كرده ندارد و از اين قضيه سود مي برد. (يك مثال كوچك › مواد 13 تا 17 آيين نامه تحرير دفاتر)
ب ) در واحدهاي اقتصادي بزرگ (گردش مالي و درآمد بالا) =› ماليات علي الرأس به نفع دارايي نيست ، چون دارايي زماني كه گردش مالي و درآمدي واحد اقتصادي را ببيند ، مطمئناً به راحتي از كنار آن نخواهد گذشت و با اطلاع از اين قضيه كه رسيدگي دقيقتر به حسابهاي اين واحدها باعث درآمد بيشتري برايش (براي دارايي)مي شود ، تا حد امكان از علي الرأس كردن خودداري مي كند.
منتظر نظرات دوستان هستم