3.
Idle /- i[/o]ʹ dl/ IPA /'aɪdl /[/color]adj., v
Syn. not doing anything; not busy; lazy adj;kill time; to waste (time) v; without any good reason or cause
Ant. active; work
ترجمه: [صفت][شخص] تنبل، بیکار؛ [اوقات، ساعات] بیکاری؛ [ترس، شایعه] بی اساس؛ [فعل] بیکار گشتن، ول گشتن؛ [وقت با حرف اضافه away] هدر دادن، به بطالت گذراندن.
:ExamplesA. Any attempt to study was
abandoned* by the student, who
idled away the morning
دانش آموزی که صبح ها وقت خود را
به بطالت می گذراند، دست از تلاش برای درس خواندن برداشت.
B. The
idle hours of a holiday
frequently* provide the best time to take stock
ساعات
بیکاری روزهای تعطیل، غالبا بهترین زمان را برای شما فراهم می کند که به خودتان برسید.
C. Do not
deceive* yourself into thinking that these are just
idle rumors
خودت را با این تفکر گول نزن که اینها فقط شایعات
بی اساس هستند.
Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t15919/