8.
Extract /eks traktʹ / IPA /ɪk'strækt / v
Syn. pull out; draw out
Ant. insert
ترجمه: بیرو کشیدن، بیرون آوردن؛ [دندان] کشیدن؛ [عصاره] گرفتن، استخراج کردن، کشیدن؛ [قول، اعتراف، اطلاعات] به زور گرفتن.
:ExamplesA. Dr. Fogel
extracted my tooth in an
amateur* fashion
دکتر "فاگل" دندانم را به طور ناشیانه ای
کشید.
B. Chemists
extracted the
essential* vitamins from the grain
داروسازان، ویتامین های لازم را از دانه گندم
استخراج کردند.
C. spencer was
ingenious* in
extracting information from witnesses
"اسپنسر" در
بیرون کشیدن اطلاعات از شاهدها، خلاقانه عمل کرد.
Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t15522/