نویسنده موضوع: 159 - violent درس چهاردهم 504 واژه (دفعات بازدید: 766 بار)

اجـاقـی · « : ۲۰ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۷:۵۸:۰۴ »

3.

violent /v

i[/o]ʹ ə lənt/ IPA /'vaɪələnt /[/color] adj

Syn. brutal; outrageous; bloodthirsty

Ant. calm; peaceful

Essential Words
ترجمه: خشن، طرفدار خشونت، طرفدار زور، خطرناک، پرخاش جو، خشمگین؛ شدید؛ خشونت آمیز

Essential Words 504 آموزش 504 لغت ضروری

:Examples
a- Carefully, very carefully, we approached* the violent man
با دقت و با احتیاط تمام، به مرد خطرناک نزدیک شدیم.

b- Violent behavior is prohibited* on school grounds
رفتار خشونت آمیز در حیاط مدرسه ممنوع است.

c. Vernon had a tendency* to be violent when someone angered him.
"ورنون" این عادت را داشت که وقتی کسی عصبانیش می کرد، پرخاشگر می شد.

Linkback: https://irmeta.com/meta/b2128/t14492/