Google


normal_post - مدیریت دانش، فرایند،فناوری و چند مورد عملی در صنعت   - متا نویسنده موضوع: مدیریت دانش، فرایند،فناوری و چند مورد عملی در صنعت  (دفعات بازدید: 2298 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین keivan

مدیریت دانش، عاملی مهم و کلیدی برای تولید می‌باشد، که به صورت‌های زیر تعریف شده است: مدیریت دانش سازمانی، ایجاد، دوباره‌سازی و به کار‌گیری دانش با روش‌های اصولی سیستماتیک و با هدف بهینه کردن تاثیرات دانش و برگشت دانش جدید، به مجموعه‌ی دانش انجام می‌گیرد.
یا اینکه مدیریت دانش سازمانی، فرآیند جمع‌آوری مهارت‌ها از منابع دانش اعم از پایگاههای داده، مستندات و انسان ماهر و توزیع آن برای سوددهی بیشتر می‌باشد. و یا، مدیریت دانش سازمانی، فرموله کردن و دستیابی به تجربیات دانش و مهارت‌هایی است که باعث پیدایش توانمندی‌های جدید، بازدهی بیشتر، ابداعات چشمگیر و افزایش تعداد خریداران می‌گردد.
با توجه به تعاریف فوق و بسیاری دیگر از تعریف‌ها، مدیریت دانش سازمانی، موارد کلی زیر را در بر می‌گیرد:
• تولید دانش جدید
• دستیابی به دانش مورد نظر از طریق منابع خارجی
• نمایش دانش در مستندات پایگاههای داده و نرم‌افزارها
• به‌کارگیری دانش موجود در تصمیم‌گیری‌ها
• استفاده از دانش توسط اعضای سازمان در گستره‌ای بسیار وسیع
• دخیل کردن دانش در پردازش‌ها و محصولات
• مهیا کردن رشد دانش یا فرهنگ‌ها و انگیزش‌های مختلف
• انتقال دانش موجود به قسمت‌های دیگر سازمان
• ارزیابی دانش موجود 

سازمان‌های خدماتی و مشاوره‌ای سعی می‌کنند به طرز موثری، برنامه‌های KM را به‌کار گیرند و در حقیقت این مراکز، گردانندگان اصلی KM می‌باشند، زیرا تنها محصول این نوع سازمان‌ها، دانش می‌باشد. پروژه‌ها و فعالیت‌های KM، در حوزه‌های اصلی و مشخص زیر مطرح است:
• دانش سازمانی
• کارکنان دانش‌مدار
• فرآیند
• فناوری
از بین این حوزه‌ها ما به تشریح فرآیند و فناوری که اشاره‌هایی به جنبه‌های عملی مدیریت دانش دارند، می‌پردازیم:

فرآیند‌های KM، می‌باید استراتژی‌های تجاری را پشتیبانی نموده، آن استراتژی‌ها به سطح بالایی از تصمیم‌گیری‌های مدیریتی ارتقا یابند. به منظور کارا و موثر نمودن مدیریت دانش، فرآیندهای KM، بایستی قسمتی از فرآیند‌های اصلی تجاری باشند که یک سازمان اجرا می‌کند. لازم به ذکر است پایه ریزی دانش را نمی‌توان به صورت تصادفی ایجاد کرد، بنابراین ضروری است در ساخت و مدیریت فرآیندهای تجاری KM و دانش و اطلاعات مربوطه، کوشش فراوانی مبذول شود. سازماندهی دانش ممکن است توسط همان سازمان تدوین شده باشد و یا از طریق سازمان‌های دیگر جمع‌آوری و حاصل آمده باشد.
توجه به این نکته ضروری است که ارزش دانش گردآوری شده نیز می‌باید با قالب‌بندی مناسبی فراهم گردد. ضمنا تولید دانش مطلوب به طور اتفاقی از دید سازمان‌ها، غیر منطقی است.
برای تولید سرمایه لازم است دانش سازمان به طریقی مناسب و مفید گردآوری شده باشد، که برای این منظور و پشتیبانی از این تلاش‌ها می‌باید به کارمندان و مشاوران خارجی، بودجه‌هایی اختصاص یابد.
ضمنا منظور کردن فرآیندهایی جهت تولید مهارت‌های نرم مربوط به دانش مانند یادگیری و به اشتراک گذاری، و مهارت‌های سخت مرتبط با دانش مانند توزیع، طرح‌ریزی و ارزیابی سنجش اجتناب‌ناپذیر است. به این منظور تئوری‌هایی در زمینه‌ی عوامل انگیزشی لازم برای ایجاد فرآیندهای جدید به وجود آمده است. این برنامه‌ها، برای ارزیابی کارایی، ارتقای سطوح مهارتی و سنجش کلی موفقیت سازمان در رشد فرآیند KM با تغییرات فرهنگی تدوین شده‌اند. به منظور سهیم شدن دایمی در برنامه‌ی KM، تایید و به‌کارگیری آن به‌وسیله‌ی تعداد زیادی از کارمندان و مدیریت آن الزامی می‌باشد.
بیان واضح هدف، توصیف و کلام در مورد مدیریت دانش به کارمندان کمک می‌کند تا نیازهای KM و مشخصه های آن را درک کرده، هم خود و هم سازمانشان را ارتقا دهند.
در نهایت، برنامه‌های باارزش مدیریت دانش مسلما به بازدهی کارکنان منجر می‌گردد. فواید حاصل از فرآیندهای پیشرفته‌ی مدیریت دانش شامل خدمات بهتر به مشتریان و خریداران، تحویل سریع‌تر محصولات، ایجاد دانش مرکزی کاراتر، افزایش سرعت توزیع و به اشتراک گذاشتن اطلاعات، قابلیت دسترسی وسیع‌تر و بهتر به دانش و استفاده‌ی مجدد افزون‌تر می‌باشد.
محصولات و فرآیندهای دانش جدید (مانند یادگیری صنعتی، قالب‌های اطلاعاتی و استراتژی‌های مفهومی، سنجش و ارزیابی) می‌توانند برای تجارت کاراتر، ابداع و رشد و پاسخ‌های سریع‌تر به کار رود.
مثال‌هایی از شرکت‌های مرتبط با پروژه‌های KM و اهداف و جهت‌ فعالیت‌های آن شرکت‌ها به شرح زیر می باشد:
•Buckman Labs : فناوری را در راستای توسعه‌ی شبکه‌سازی دانش به‌کار می‌گیرد تا از دستیابی خریداران پشتیبانی کند.
•Teltech : فعالیت این شرکت، ایجاد، شبکه‌بندی و مدیریت گروههای خبره و تلفیق اطلاعات داخلی با منابع اطلاعاتی و تحقیقات خارجی می‌باشد.
•Price Waterhouse : تدوین و حاصل آوردن بهترین جواب‌ها از منابع تخصصی و در دسترس قرار دادن آن تجربیات بین همگان توسط ابزارها و پایگاه‌های داده.
•Sprint : ساخت ابزاری جهت ایجاد پیوند با کارکنان در راستای اهداف و مقاصد سازمانی.
•Hewlett Packard : فراهم آورنده‌ی ارتباطات مستقیم بین فروشندگان و محصولات برای کسب اطلاعات بهتر و سریع‌تر به مشتریان.
•Xerox : پشتیبانی کننده‌ی کارهای گروهی و ابزار سودآوری مبتنی بر دانش به منظور فرآهم آوردن امکان به اشتراک گذاری دانش.
•American Productivity & Quality Center : تحقیق روی سیستم‌عامل‌های گروهی وسیستم‌های ابداعی.
•Dow Chemical : ساخت ابزاری برای یک مرکز هوشمند و ایجاد برنامه‌های مدیریتی.
•Monsanto : تولید پایگاه‌های داده و معماری‌های دانش برای کمک به تشخیص فرصت‌ها.

با افزایش سطوح خودکار سازی در سی سال گذشته، تغییرات بسیاری در مسیر کاری افراد ایجاد شد. مدیریت دانش از طریق فناوری امکان‌پذیر شدو به علت در دسترس قرار گرفتن توانایی‌های فناوری، مفهوم مدیریت دانش دز سطح وسیعی شناخته شد، افراد قادر گشته‌اند بیشتر و بهتر از گذشته، اطلاعات کسب کرده، آن‌ها را به‌کار گیرند.
زیر ساختار فناوری مدیریت دانش، دامنه‌ی کاملا متفاوتی از مدیریت، ذخیره و بازیابی اطلاعات را به سبک سنتی پوشش می‌دهد. گرچه انباره‌ها و پایگاه‌های داده‌ی بزرگ و ابزار جستجو، قسمتی از فناوری پشتیبانی کننده‌ی KM می‌باشند، تاکید مدیریت دانش تنها بر روی داده‌ها نمی‌باشد، بلکه در این خصوص به‌کارگیری پویای اطلاعات و ایده‌ها مهم‌تر است. یعنی ارتباطات، انتقال، به اشتراک گذاشتن ایده‌ها یا تجربیات اطلاعاتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
ابزارهای فناوری زیادی برای فعالیت‌های KM تولید شده است. گرچه مدیریت دانش فقط از طریق سرمایه‌گذاری روی فناوری حاصل نمی‌آید، اما فناوری در راستای فرآیند مدیریت دانش، بسیار موثر است. ابزار و نرم‌افزارهای تجاری، محصولات متنوعی را ایجاد کرده که این خود بر اهمیت برخی جنبه‌های فناوری در مدیریت دانش اشاره دارد. فعالیت‌ها و وظایف در این مقوله شامل تدوین کردن، جمع‌آوری اطلاعات، توزیع و بازیابی، فی_لتر کردن، استنتاج، جستجو و آنالیز می‌باشد. برخی محصولات مدیریت دانش، نسخه‌ی جدید مستندات ذخیره یا بازیابی شده هستند، برخی لایه‌های پیچیده و سنگین سلسله مراتب داده‌ها و انباره‌ها، برخی انتخاب کننده‌های شاخص‌ها و دسته‌های آسان و بعضی دیگر میزان موفقیت یک فرآیند اطلاعاتی می‌باشد.
برخی از اهداف در به‌کارگیری KM و شرکت‌های مربوطه به شرح زیر است:
• پخش مانند TIBCO, Vitria, Level8, Open Horizon, BackWeb, Diffusion, DataChannel
• جستجو و بازیابی مانند Verity, Excalibur. Infonautics, Semio, AltaVista
• طبقه‌بندی کردن مانند Dataware, Intraspect, Plumtree, GrapeWine, Inference, WinCite
• جمع‌آوری متن غیر‌ساختاری مانند IntraSpect, DataWare, Lotus Notes
• جمع‌آوری داده‌های ساخت‌یافته مانند Oracle, Informix, IBM, Sybase, Microsoft
لازم به ذکر است افراد مرتبط با فناوری اطلاعات باید در نظر داشته باشند که مندرجات صرفا نرم‌افزار، ابزار یا انبوهی از اطلاعات نمی‌باشد. اختلافات آشکاری بین مندرجات و نرم‌افزار و سخت‌افزار وجود دارد. مندرجات دامنه‌ای از اطلاعات است نه فناوری و مهارت. ضمنا بین اطلاعات و فناوری نیز تفاوت‌های اساسی وجود دارد، زیرا ساختار فناوری کاملا متفاوت از زیر ساختار دانش یا معماری مندرجات است. مدیرت دانش تنها یک پایگاه داده‌ی دیگر با برنامه‌ی نرم‌افزاری جدید و یا روش کار جدید نمی‌باشد. به بیان ساده KM موضوع مورد بحث صاحبان فناوری نیست.
ذکر این نکته ضروری است که مدیریت دانش سازمانی، همان استفاده از شبکه‌ی اطلاع‌رسانی در جهت اهدافی چون فرموله کردن، نمایش دانش، ایجاد انباره‌های دانش، انتقال خودکار دانش و یکپارچه‌سازی می‌باشد. برای به اشتراک گذاشتن دانش، زیر ساختار IT مورد نیاز می‌باشد. دانش و مهارت برای به‌کارگیری بایستی قابل دستیابی، قابل فهم و قابل بازیابی باشند.

مفهوم مدیریت دانش که در تبدیل داده‌های خام به اطلاعات کاربردی مورد استفاده می‌باشد، مدت‌های زیادی مطرح است. پیشرفت در ابزارهای فناوری و ارتباطات، فرصت‌ها و محیط‌های جدیدی را در زمینه‌ی به اشتراک گذاشتن، دستیابی و تولید اطلاعات پدید آورده است. فناوری با ترکیب فرآیندهای تجاری متغیر و انگیزش‌های افراد، مفاهیم مقدماتی KM را به برنامه‌های پویا مبدل می‌کند. دانش زمانی ارزش تجاری پیدا می‌کند که اهداف تجارت را دنبال کند. از نقطه نظر شرکت‌ها، دنبال کردن اهداف تجاری به مفهوم سوددهی بیشتر می‌باشد. به این منظور باید مقصد دانش با استراتژی تجاری جهت‌دهی گردد.

مفهوم مدیریت دانش که در تبدیل داده‌های خام به اطلاعات کاربردی مورد استفاده می‌باشد، مدت‌های زیادی مطرح است. پیشرفت در ابزارهای فناوری و ارتباطات، فرصت‌ها و محیط‌های جدیدی را در زمینه‌ی به اشتراک گذاشتن، دستیابی و تولید اطلاعات پدید آورده است. فناوری با ترکیب فرآیندهای تجاری متغیر و انگیزش‌های افراد، مفاهیم مقدماتی KM را به برنامه‌های پویا مبدل می‌کند. دانش زمانی ارزش تجاری پیدا می‌کند که اهداف تجارت را دنبال کند. از نقطه نظر شرکت‌ها، دنبال کردن اهداف تجاری به مفهوم سوددهی بیشتر می‌باشد. به این منظور باید مقصد دانش با استراتژی تجاری جهت‌دهی گردد.

اهداف C&L در ایجاد ابزاری مانند CyberLyb عبارتست از:
• تمرکز کاربران بر روی منابع مرتبط و مناسب قبل از مراجعه به اینترنت.
• فراهم آوردن سرویس ۲۴ ساعته وآسان ومستقل از نظر مکانی.
• جایگزینی منابع محلی چاپی با منابع قابل دسترس از طریق کامپیوتر.
• صرفه‌جویی در وقت برای یافتن اطلاعات مورد نظر.
• کنترل راهنما و ارزیابی بهتر هزینه‌های اطلاعاتی، کیفیت و بهره‌وری.
بعد از اجرا ونمایش، کاربران برخی انتقادات ارایه دادند، به عنوان مثال عنوان شد که، سوالات اصلی با منظور کردن مسایل کیفی باشد و نه به تعداد و کمیت آن‌ها توجه شود و ضمنا مراحل تولید دانش جدید و چگونگی و علت ایجاد جواب‌ها در اثر فرایندهای دانش ارایه گشته، تغییرات فرهنگی، بازخورد کاربران و سرعت صفحات مد نظر قرار گیرد.

SAP این شرکت، خدماتی در زمینه‌ی مدیریت دانش نرم‌افزاری ارایه داده است که موارد ملحوظ در آن به شرح زیر می‌باشد:
ارتباط تامین کنندگان و مصرف کنندگان دانش:
یکی از اصول ضروری مدیریت دانش، پشتیبانی از متخصصین طبقات تامین کنندگان و مصرف کنندگان دانش می‌باشد تا به این وسیله پل ارتباطی، بین جستجوگران دانش و دارندگان دانش ایجاد کند. بعلاوه حمایت از فرآیندهایی برای کارکنان دانش مدار که اطلاعات خود را به اشتراک بگذارند. البته لازم به ذکر است یافتن و استفاده از اطلاعات به توانایی کاربران نیز بستگی دارد. این آگاهی از مقدمات اصولی طراحی نرم‌افزار مدیریت دانش می‌باشد.
برای لحاظ نمودن این موارد، اطلاعات، گزارشات و تراکنش‌های مورد نیاز کاربران بر اساس نقش آن‌ها در سازمان، قابل نمایش است. در طراحی این نرم‌افزار سعی بر این بوده که کار با آن، هم برای تامین‌کنندگان و هم برای مصرف‌کنندگان دانش به سهولت امکان‌پذیر گردد.
مدیریت دانش فراتر از تولید کارا، مدیریت و توزیع اطلاعات می‌باشد. برای بازدهی بهتر لازم است دانش و فرآیندهای تجاری با یکدیگر مرتبط باشند. SAP از مزایای مجتمع‌سازی نیز سود جسته است. از منظر کارمندان، این به معنی شفاف بودن منبع اطلاعاتی مورد استفاده‌ی آنان می‌باشد. اطلاعات مورد نیاز آن‌ها در زمان درخواست به سادگی در سیستم موجود می‌باشد. از دیدگاه مدیران، این یکپارچگی به مفهوم فی_لتر کردن، مقایسه وتعیین کیفی اطلاعات در جهت تصمیم‌سازی‌های مدیریتی می‌باشد. سرعت و دقت در امر تصمیم‌سازی، مسایل رقابتی یک سازمان را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.

ارتباط افراد با یکدیگر:
غالبا یافتن اطلاعات صحیح مستلزم یافتن افراد متخصص آن اطلاعات است. برای این منظور هر یک از کارکنان به اطلاعات مشترک مشخصات افراد دسترسی دارد. برای مثال حهت یافتن اشخاصی که با قسمت خاصی از سازمان همکاری می‌کنند، می‌توان لیست کارمندان مورد نظر را مشاهده نمود. یا برای یافتن افرادی که دارای مهارت خاصی در زمینه‌ی کاری مشخصی می‌باشند، می‌توان پایگاه‌های داده‌ای منابع انسانی را جستجو کرده، تقویم قرار ملاقات‌های آن‌ها را برای در دسترس بودنشان بررسی کرد.
بعلاوه برای یافتن افرادی که می‌توانند جوابگوی سوالات بوده یا مهارت خاصی دارند، این نرم‌افزار اصولی را جهت ایجاد فضاهایی برای ذخیره‌سازی مستندات مشترک، الگوهایی را برای گزارشات تجربی، اسکریپت‌هایی را برای رفع مشکلات و قالب‌های کاری را برای مدیریت سوال و جواب‌ها تنظیم کرده است.
از طریق این نرم‌افزار می‌توان مدیریت دانش را با ملاحظات زیر ممکن ساخت:
• ایجاد یک اینترانت
• ساخت و تولید محصولات اطلاعاتی
• پشتیبانی از Collaboration
• تولید دانشگاه‌های مرتبط
• تولید برنامه‌های سفارشی ویژه
• پشتیبانی از اجزای مختلف SAP
• پشتیبانی ار آموزش و بازدهی با الگوهای ویژه‌ی SAP
این نرم افزار برای پیاده نمودن مدیریت دانش، شامل اجزای زیر می‌باشد:
• Knowledge Warehouse
• مجتمع‌سازی
• پروسه‌ی تولید دانش
• پروسه‌ی انتقال دانش
• یادگیری
• بازخورد
Knowledge Warehouse ویژه‌ی این نرم‌افزار که یکی از موارد اساسی آن می‌باشد و از یک انباره و ابزار مرتبط با آن تشکیل شده، وظایف زیر رابر عهده دارد:
• مدل کردن مندرجات و ایجاد مدل‌های استاندارد برای داده‌های مختلف
• تولید مندرجات
• مدیریت مندرجات برای هر یک از انواع داده‌های غیر ساختاری به منظور ارایه‌ی آخرین نسخه‌ی صحیح اطلاعات مورد نظر به افراد
• تحویل و ارایه‌ی مندرجات به مصرف‌کنندگان دانش
• ارایه‌ی خدمات مقدماتی


شرکت 3M با تشویق افراد مستعد به نوآوری و تلاش در زمینه‌ی تبدیل فکرهای نو به محصولات، سودی قابل قبول برای خود و شهرتی چشمگیر به دست آورده است. این شرکت بیش از شصت هزار نوع محصول متفاوت عرضه می‌کند و ۳۰ درصد از درآمدهای سالانه‌اش از فروش محصولاتی حاصل می‌شود که کمتر از ۴ سال عمر کرده‌اند. در سال ۱۹۹۷، 3M بیش از ۴۰۰ نوع محصول جدید عرضه کرد. هدف « لیویو دسیمونه » مدیر ارشد اجرایی شرکت، این بود که نا ۱۹۹۷، ده درصد از عایدی‌های شرکت را از محل فروش محصولاتی که بیش از یک‌سال از عمر آن‌ها نمی‌گذرد، تامین کند.
دستیابی به این تعداد نوآوری بدون انتقال موثر دانش، امری غیرممکن است. چون معمولا جرقه‌های افکار نو در خاکستر افکار گذشته و جاری شعله‌ور می‌شوند. در مرحله‌ی گذر از فکر نو به محصول نو، انتقال دانش اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. فرآیند عبور از مرحله‌ی خلق فکر به مرحله‌ی متجلی ساختن آن فکر در شکل محصول، مستلزم هم‌فکری و همکاری افرادی است که اصطلاحا در یک صفحه قرار دارند. مرحله‌ی انتقال، پیچیدگی‌ها ومشکلاتی دارد که بی‌مساعی مشترک همه‌ی عناصر دخیل در آن، مانع از تحقق آخرین مرحله و تولید محصول می‌شوند. شرکت 3M با موفقیت‌هایی که در به ثمر رساندن تعداد متعددی نوآوری داشته، به‌خوبی می‌تواندابعاد فرهنگی سازمانی را که زمینه‌ی مساعدی برای کسب توانمندی‌ها و انتقال دانش بوده است، آشکار سازد.
ارزش‌ها و باورهای عمیق و ریشه‌دار حاکم بر 3M، مشوق انتقال دانش بوده و ساز و کارهای انتقال آن را در این جهت به وجود آورده است. تفویض مسوولیت، جایز شمردن اشتباهات سازنده و احترام به استعدادهای اشخاص در سطوح مختلف شرکت، از ابتدا نیز بخشی از فرهنگ شرکت بوده است. از محققان در هر سطحی انتظار می‌رود که ۱۵ درصد از وقت کاری خود را برای تحقیقات مورد علاقه‌ی خود صرف کنند. همگی آن‌ها می‌توانند برای انجام تحقیقات شخصی خود، حتی المقدور با جلب همکاری دیگر کارکنان، کمک هزینه‌ای از شرکت دریافت کنند. یکی از معروف‌ترین نتایج این این سیاست‌ها وتشویق‌ها، اختراع نوار اسکاچ به‌وسیله‌ی « دیک دورو » بود. اوفروشنده‌ی کاغذ سمباده بود و حتما در شرکت‌های دیگر به وی گفته می‌شد که طراحی محصول ربطی به او ندارد.
جلسات و نمایشگاه‌های مختلف، فرصت و امکان لازم را برای مباحثه و مبادلات دانش در اختیار محققان 3M قرار داد.این شرکت ترتیبی داده است تا مسوولین آزمایشگاه‌های عمده‌ی آن ماهی یک جلسه‌ی سه روزه، در خارج از محل کار تشکیل دهند. مجمع تخصصی دانشمندان و و فناوران شرکت، در طول سال نمایشگاه‌هایی سه روزه برگزار می‌کند. جلسات بیشتری نیز برای کسانی که علایق کاری مشترکی دارند، تریب داده می‌شود. یک پایگاه اطلاعات مهارت‌های فناوری نیزدر این شرکت فعالیت دارد. 3M رواج دهنده‌ی این باور است که دانش فنی به افراد تعلق ندارد، بلکه متعلق به کل شرکت است. در دسترس قرار دادن گسترده‌ی دانش و فرصت دادن به محققان برای جذب و تجربه کردن آن، باعث تولید جدید شده است. فکر اختراع یادداشت‌های چسبان از طریق یادداشت یکی از دانشمندان 3M به ذهن « آرت فرای » راه یافت. این دانشمند، یادداشت مورد بحث را به منظور دعوت از دیگر اعضای سازمان برای دیدار از ماده‌ی چسباننده‌ای که خودش طراحی کرده بود، فرستاد. بعید است که به سادگی بتوان مثالی از این روشن‌تر برای توصیف نوآوری ناشی از از انتقال موثر دانش ارایه داد. هر چند فناوری اطلاعات نقش عمده‌ای در 3M بازی می‌کند و ممکن است دلیل ضمنی توزیع یادداشت دعوتنامه باشد، اما انتقال دانشی که منجر به اختراع یادداشت‌های چسبان یا سرچسب‌دار شد، به‌وسیله‌ی فناوری محقق نگردید، بلکه حاصل فرهنگ تسهیم دانش بود.

Microsoft
زمانی، گروه اطلاع‌رسانی Microsoft تصمیم گرفت تا دانش توسعه‌گران سازمان را به صورت نقشه درآورد. برنامه‌ی آزمایشی گروه توسعه‌ی کاربردی در ۱۹۹۵ با موفقیت روبه رو شد و اجرای کامل آن هم‌اکنون نیز در جریان است. این پروژه که توسعه‌ی برنامه‌ریزی مهارت (Spud) نام گرفت، نه تنها دانش مرحله‌ی ورود به بازار، بلکه دانش لازم برای حرکت در خط مقدم را آماج خود قرار داد. هدف این برنامه، ایجاد هماهنگی بین کارکنان از یک طرف و کار آنان با گروه‌های کاری از طرف دیگر بود.
به اعتقاد مسوولان مایکروسافت، کارکنان فناوری اطلاعات همین که بفهمند داشتن چه دانشی از آنان انتظار می‌رود، متقاضیان بهتری برای خدمات آموزشی داخل و خارج سازمان خواهند شد. در نهایت ممکن است پروژه به سراسر مایکروسافت تعمیم یابد و محصولات خدمات را نیز در بر گیرد.
برای این پروژه پنج مرحله‌ی اصلی در نظر گرفته شده است:
• طراحی چارچوبی برای سطوح و انواع توانمندی‌های دانشی
• تعریف دانش مورد نیاز برای انجام کارهای خاص
• طبقه‌بندی عملکرد کارکنان کارهای خاص بر حسب توانمندی‌های دانش
• تحقق توانمندی‌های دانشی در سامانه‌ای قابل دسترس
• پیوند چارچوب دانش به برنامه‌های آموزشی
این پروژه از یک ساختار دانش متشکل از چهار سطح برای ارزیابی توانایی‌های کارکنان، استفاده می‌کند.توانایی‌های مرحله‌ی ورود به بازار زیر عنوان بخش « دانش شالوده » قرار می‌گیرند. بالاتر از دانش شالوده نیز توانایی‌های « دانش محلی منحصر بفرد » قرار دارد؛ مهارت‌های پیشرفته‌ای که به یک نوع کار مشخص مربوط می‌شوند (مثلا یک تحلیل‌گر شبکه ممکن است به توانایی‌ تشخیص اشکالات شبکه‌ی LAN نیاز داشته باشد). در سطح بالاتر، « دانش کلی سازمان » مطرح می‌شود. این سطح شامل کلیه‌ی کارکنان شاغل در فعالیت‌های مشابه یا سازمانی خاص می‌شود. مثلا هر کارمند کنترل کننده‌ی راهبردی سازمان، به دلیل انجام تحلیل‌های مالی، در این زمینه مهارت می‌یابدو هر کارمند بخش فناوری اطلاعات، در برنامه‌ریزی فناوری‌ها متخصص می‌شود. بالاترین سطح ساختار دانش شامل « توانایی‌های همگانی کارکنان در سراسر سازمان » می‌شود. تمامی فعالیت‌هایی که شرکت انجام می‌داده، محصولاتی که می‌فروخته و راه‌اندازی‌های سازمان‌ها در صنعت، مثال‌هایی برای این سطح از دانش هستند.
هر سطح از سطوح چهارگانه‌ی توانایی‌های دانشی، یک بخش آشکار و یک بخش نهان دارد. توانمندی‌های دانشی آشکار شامل تخصص در زمینه‌ی روش‌ها و ابزار آلات شده ( مثلا excel یا SQL ) می‌باشد و با دگرگونی بازار دستخوش تغییر می‌شوند. توانایی‌های نهان، دربرگیرنده‌ی مواردی نظیر تعریف ملزومات، تفکرات و مهارت‌های استدلالی انتزاعی است. مثلا ساختار دانش مایکروسافت، ۱۳۷ مورد توانایی نهان و ۲۰۰ مورد توانایی آشکار را شامل می‌شود. در هر گروه از توانمندی‌های دانشی، مهارت‌هایی در چهار سطح یافت می‌شود که عبارتند از: مقدماتی، کاربردی، رهبری و تخصصی. هر سطح مهارت برای هر توانمندی دانشی، در چندین نقطه توضیح داده می‌شود و این امر باعث روشن و قابل اندازه‌گیری شدن سطوح خواهد شد.
در فناوری اطلاعاتی مایکروسافت، هر کاری بر حسب ۴۰ تا ۶۰ توانمندی دانشی مورد نیاز برای انجام آن، درجه‌بندی می‌شود. کارکنان نیز بر اساس دانشی که در حین کار ارایه داده‌اند، ارزشیابی می‌شوند. ارزشیابی ابتدایی، به شکلی تکراری توسط کارمند یا مافوق او صورت گرفته و در نهایت کل مجموعه را در بر می گیرد.
مایکروسافت قصد دارد با استفاده از این فرآیند ارزشیابی کارکنان، نقشه‌ی دانش قابل دسترسی را عرضه کند که در کل شرکت قابل دسترس و استفاده باشد. مثلا مدیری که برای اجرای طرحی جدید تشکیل یک گروه ۵ نفری را مد نظر قرار می‌دهد، می‌تواند به نقشه‌ی دانش بهنگام مراجعه کرده و از آن بخواهد تا « ۵ نفر برتر با مهارت‌های رهبری در سطح ۸۰ درصد از توانمندی‌های دانشی مربوط به کار مورد نظر را در ردموند (محل استقرار ساختمان مرکزی مایکروسافت در واشنگتن) » را معرفی کند. این سامانه تحت یک تغذیه کننده‌ی SQL کار می‌کندو از قابلیت ارتباط و اتصال آسان به شبکه‌ی داخلی ارتباطات برخوردار است.
گونه‌های دانش و سطوح آن به فرصت‌های آموزشی مشخصی در داخل یا خارج از مایکروسافت متصل است. در نهایت، گروه منابع ارتباطی و مطالعاتی امیدوار است که بتواند علاوه بر توصیه‌ی دوره‌های مشخص، محتوای مواد قابل تدریس را به گونه‌ای تعیین کند که سطح دانش مورد نظر حاصل شود. 

جمع‌بندی و جهت‌گیری‌های آتی
انواع سازمان‌های تجاری، در میانه‌ی راه به‌کارگیری و استفاده از دانش می‌باشند. کلید ادامه‌ی کار دانش، تولید اطلاعات مفید وقابل استفاده است که برنامه‌های مدیریت دانش چنین هدفی را دنبال می‌کنند. کارکنان دانش‌مدار از طریق انجام فرآیندهای جدید و عملیات نو تامین می‌شوند و همه روزه فناوری جدید، ارتباطات سریع‌تر و پرش‌های بزرگتر ایجاد وارایه می‌گردد.
برای ارتقای اطلاعات به مدیریت دانش، اقدامات زیر ضروری است:
• پیشرفت در قابلیت استفاده، ارزیابی و بازخورد برای کاربران و متخصصین.
• آشنا کردن کاربران و آموزش آن‌ها جهت ایجاد انگیزه.
• ساخت سیستم‌ها و ابزار مبتنی بر فناوری که مدیریت دانش را به قوت دستیابی و طول باند اینترنت پشتیبانی می‌کند.
• ارایه‌ی یک بازنمایی از معماری دانش برای استفاده‌ی بین سازمان‌ها.
• تغییرات موفقیت‌آمیز در فرهنگ مردم در به‌کار گیری دانش.
مدیریت دانش، قسمتی از برنامه‌های خود را در آینده بر روی تجارت قرار خواهد داد. به‌عنوان مثال از روی اتفاقات و حوادث گذشته‌ی تجاری، مسایل آینده‌ی مربوط به تجارت را پیشگویی می‌کند. ضمنا یادگیری بر اساس روش‌های جدید مدیریتی را انجام می‌دهد. افراد و شرکت‌هایی که می‌توانند نیروی دانش را در راستای اهداف خود به کار گیرند، در رقابت‌ها موفق‌تر خواهند بود، به همین دلیل مدیریت موثر دانش، جز لاینفکی از استراتژی‌های حساس شرکت‌ها قرار گرفته است.
در دنیای امروز حرکت از دانش به خرد می‌باشد. خرد در اصل همان دانش است که به کار گرفته می‌شود. ممکن است یک فرد به این که غذای خاصی برای وی مضر است، واقف بوده، در این مورد دانش داده داشته باشد، اما اگر آن را مصرف کند، بی‌خرد است. در حال حاضر سازمان‌ها سعی دارند مدیریت خرد را به‌عنوان یک پدیده‌ی مترقی‌تر مدیریت دانش پیشنهاد دهند. 


مراجع :
• Leibowitz – Knowledge Management Handbook – 1998
• Yogesh – Toward a Knowledge Ecology for Organizational WhiteWaters
•brint.com/km/km.htm
• aiai.ed.ac.uk/~alm/kam.html
• aiai.ed.ac.uk/~alm/kamlnks.html
•brint.com/interview/maeil.htm
•.tdan.com/i008fe03.htm
• sveiby.com.au/KnowledgeManagement.html
•shrike.depaul.edu%7Etbogdan/km.html
•sims.berkeley.edu/coursec/is213/s99/projects/web_site/about_km.html
• dmreview.com/portal_ros.cfm?NavID=91&EdID=2524&PortalID=17
•htcs.com/ckc.htm
• داونپورت، پروساک – دکتر حسین رحمان سرشت – مدیریت دانش - ۱۳۷۹

 


Linkback: https://irmeta.com/meta/b212/t3332/


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter

xx
با هوش هیجانی ،دانش مدیریت ارتباطات و دانش رهبری را لمس کنیم

نویسنده اکبرزاده

1 پاسخ ها
3093 مشاهده
آخرين ارسال ۲۴ آبان ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۳:۴۷
توسط A.Ehsani
xx
استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، روشی نوین در مدیریت پروژه‌ها

نویسنده اکبرزاده

0 پاسخ ها
1399 مشاهده
آخرين ارسال ۲۴ آبان ۱۳۸۹ - ۰۸:۴۱:۰۸
توسط اکبرزاده
xx
مدیریت دانش چیست؟

نویسنده A.Ehsani

4 پاسخ ها
7211 مشاهده
آخرين ارسال ۴ مهر ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۵:۲۵
توسط keivan
question
تصمیم مدیریت در مورد یکی از اعضاء گروه

نویسنده DELFAN

3 پاسخ ها
1882 مشاهده
آخرين ارسال ۹ دی ۱۳۸۹ - ۱۸:۵۵:۲۱
توسط A.Ehsani
xx
ترفندهایی برای مدیران در فرایند استخدام كاركنان جدید

نویسنده A.Ehsani

0 پاسخ ها
2109 مشاهده
آخرين ارسال ۲۸ آبان ۱۳۸۹ - ۲۰:۱۱:۲۶
توسط A.Ehsani
xx
ایران شناسی؛ الزام تحقق مدیریت اقتضایی (مدیریت هویت‌گرا)

نویسنده اکبرزاده

0 پاسخ ها
2127 مشاهده
آخرين ارسال ۲۴ آبان ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۹:۳۱
توسط اکبرزاده