سيد محمد اعظمي نژاد*
منبع: Mindtools
آيا تاکنون شاهد شکست يک تيم کاری به دليل مجادله، تعارضات داخلی يا عدم توانايي برای پاسخگويي بودهايد؟ چنين تجربهای نگرانکننده و مايوسکننده است.
در اين نوشتار پنج عاملی که موجب اختلال در کارتيمی میشود، به همراه راهکارهایی معرفی خواهد شد.
معرفی ابزار
ابزاری که معرفی میشود توسط Lencioni در کتابی با عنوان «پنج دشمن کارتيمی» ارائه شده است. اين موارد حاصل پژوهش، مشاهده و مربیگری در بيش از 500 شرکت برتر و سه هزار مدير اجرايی در اين شرکتها است. اين پنج اختلال عبارتند از:
1. عدم اعتماد: نبود اعتماد در يک تيم کاری میتواند به اختلال شديد در عملکرد آن منجر شود. بدون وجود اعتماد، رشد و کار بهرهور هرگز در يک تيم محقق نمیشود. در چنين وضعيتی اعضای تيم به جای تمرکز بر کار و اهداف تيم، وقت و انرژی خود را صرف دفاع از خود يا تضعيف ديگران میکنند. نشانههای عدم اعتماد در يک تيم عبارتند از:
کينه جويي
عدم درخواست کمک يا ارائه بازخورد
پنهان کردن نقاط ضعف و اشتباهات
پيدا کردن هر روشی برای جلوگيری از صرف وقت با يکديگر
2. ترس از تعارض: زمانی که حس قوی از اعتماد در بين اعضای تيم حاکم باشد، تعارض میتواند بسيار اثربخش باشد. تعارضات در تيم میتواند افراد و ايدههای آنها را به چالش بکشد و منجر به بهبود يا حتی توليدايدههای جديد شود. تعارضات سازنده میتواند از برخوردهای شخصی و لجاجتهای مخرب جلوگيری کند. زمانی که اعضای تيم از بروز تعارض واهمه داشته باشند، وقت و انرژی خود را صرف تظاهر کرده و نظرات و ايدههای خود را مطرح نمیکنند. تيمی که در آن ترس از تعارض وجود دارد، نشانههايي به ترتيب زير دارد:
همه افراد با هم در جلسات موافق هستند و از طرح مسائل واقعی اجتناب میکنند.
اعضای تيم پشت سر يکديگر صحبت میکنند.
3. عدم تعهد: وقتی در تيمی مساله عدم تعهد وجود داشته باشد، تصميمگيریهای مهم به تاخير میافتد و فرصتهای طلايي از دست میرود. «عدم تعهد» میتواند ارتباط مستقيم با مساله «ترس از تعارض» داشته باشد. وقتی فرصتی برای بحث و گفتوگو وجود نداشته باشد، افراد احساس میکنند، شنيده نمیشوند و به همين خاطر نسبت به تصميمات بی تفاوت میشوند. افراد سازمان ممکن است با علائم زير به عدم تعهد مبتلا باشند:
در تصميمگيریها مشارکت نمیکنند.
فرصت سوزی میکنند.
4. پرهيز از مسووليتپذيری: افرادی که در تيم چنين ويژگی دارند، اقدامات و اشتباهاتی را که به کل تيم آسیب میزنند، ناديده میگيرند. آنها اعضای تيم را برای بهبود وضعيت تيم تحت فشار نمیگذارند، در مورد نظرات و اقدامات افراد سوال نمیکنند و سطح استانداردهای کاری تيمی را بالا نگاه نمیدارند. بدتر از همه اينکه در چنين شرايطی هيچکس مسووليت شکست تيم را به عهده نمیگيرد. اعضای تيم با چنين نشانههایی از مسووليتپذيری پرهيز میکنند:
تمامی اشتباهات، ارائه بازخوردها و مديريت عملکرد را به رهبر تيم واگذار میکنند.
از گفتوگوی مستقيم با اعضای تيم در مورد رفتار و عملکرد کارکنان اجتناب میکنند.
5. بی توجهی به اهداف تيم: اين اتفاق زمانی میافتد که اعضای تيم در جهتی فعاليت کنند که کمکی به رسيدن تيم به اهداف، تعيين نمیکند. نشانههايي از اين اختلال در اعضای تيم میتواند چنين باشد:
افراد به جای تمرکز به اهداف تيم فقط بر روی اهداف شخصی خود تمرکز میکنند.
افراد تمايلی به تحقق اهداف تيم ندارند.
روحيه نتيجه گرايي بسيار پايين است.
راهکارهايي برای غلبه بر پنج دشمن کارتيمی
1. عدم اعتماد: اعتمادسازی در تيم نياز به زمان دارد، اما مهم است که بدانيد اعتماد از خود شما آغاز میشود، رهبر تيم بايد الگويي مناسب برای ديگران باشد. بايد به افراد نشان دهيد به اندازه ديگران برای کار انرژی مصرف میکنيد و از آنها در هنگام نياز حمايت میکنيد. سعی کنيد در مواجهه با شايعهسازی در تيم، با بیتوجهی، شايعه سازان را دلسرد کنيد و به رفتار خوب اعضا پاداش دهید. از کارهای موثر برای اعتمادسازی، استفاده از آزمونهای شخصيتی مانند MTBI برای شناخت بهتر اعضای تيم است (اين ابزار قبلا در همين ستون معرفی شده
است)
2. ترس از تعارض: اگر احساس میکنيد اعضای تيم دچار اين اختلال هستند، سعی کنيد برای آنها توضيح دهيد که چالش و تعارضهای تيمی شخصی نيست و برای رسیدن بهايدهها مناسبتر و برای تحقق اهداف تيم است. آموزش مهارتهایی برای حل تعارض نيز میتواند به اعضای تيم براي حل اين مساله کمک کند.
3. عدم تعهد: برای برطرف کردن اين اختلال، سعی کنيد کليه اعضا را در زمانی مناسب در فرآيند تصميمگيری درگير کنيد. اطمينان حاصل کنيد به همه اعضا فرصتی برای ارائه نظر داده شده است. برای هريک از اعضای ضربالاجل زمانی شفافی تعيين کنيد تا مجبور به انجام کارهای محوله در يک دوره زمانی معلوم باشند و البته از دخالت در جزئيات پرهيز کنيد.
4. پرهيز از مسووليتپذيری: برای رفع اين اختلال، سعی کنيد اطمينان حاصل کنيد هرشخصی مسووليتهای کارهای ارجاع شده را دارد. سعی کنيد با شفاف کردن مسووليتهای هريک از اعضای تيم آنها را برای قبول مسووليت تشويق کنيد. به ياد داشته باشيد برای رفع اين اختلال بايد گام به گام حرکت کنيد.
5. بیتوجهی به اهداف تيم: تاکيد دوباره بر اهداف و استفاده از ابزارهايي چون KPI (اين ابزار در همين ستون معرفی شده است)، راهی بر خلاصی از اين اختلال است. البته فراموش نکنيد شما به عنوان رهبری تيم بايد الگويي برای توجه و تمرکز بر اهداف تيم باشيد.
* عضو هیاتریيسه کميته تخصصي توسعه - انجمن مديريت منابع انساني ايران (hrjournalist.blogfa.com)
منبع : دنياي اقتصاد
Linkback: https://irmeta.com/meta/b212/t16578/