با تقدیم احترام
زمانیکه با
دیدگاه استراتژیک به رفتار منابع انسانی سازمان و مدیریت آن
(H.R.M) و رفتار سازمان در قبال مشتریان
(C.R.M) نگاه می کنیم متوجه می شویم که لزوما آنچه توسط مدیران ارشد سازمان پلن و طراحی می شود تسلط به رفتار کارکنان ندارد که مدیران و کارکنان سازمان را در چهارچوبی که پلن و طراحی شده است قرار دهد.
این موضوع یک مساله فراگیر و مهم در سازمانهای ایرانیست که
مدیریت استراتژیک با توان بیشتری این حوزه را مورد مطالعه و کنترل خود می تواند داشته باشد
می خواهم عرض نمایم آنچه استراتژیها بین صاحبان قدرت و مدیران یک سازمان و دولت - صاحبان قدرت و مدیران یک سازمان و مشتری و بین کارکنان شکل می گیرد و لزوما آنچه که پلن می شود تسلط کافی بر این استراتژیها ندارد و نمی تواند در کارکنان را در همان مسیر حرکت دهد هر چند یک
SWOT کارشده و پلن منطبق بر استراتژی ها می تواند بصورت کلان ، دورنمای تصمیم گیری ها و رفتارها را ( یعنی همان استراتژی ) را مشخص نماید.
بنابراین لازم است کاملا هوشمندانه بپذیریم که ممکن است:
آنچه که نیت می شود (Intent) یک چیز است
آنچه که پلن ، طرح و برنامه ریزی می شود یک چیز است
و انچه که اجرا می شود ممکن است چیز دیگری باشد.
بنابراین همانطور که در ارسال قبلم بعنوان نکته عرض کردم لازم است این موضوع به رسمیت شناخته شود.
پیروز باشید