سلام

عرض خوش آمد دارم خدمت شما

در اولین قدم برای خودتان مشخص کنید دنبال چه چیز یا چیزهایی هستید؟

اگر روی همین سوال بنده تمرکز کنید اولین قدم برنامه ریزی را به درستی برداشته اید.

تذکر:
لطفا در خواسته های خود سوپرمارکتی رفتار نکنید منظورم این است که خواسته های زیاد نداشته باشید.

بعد از پاسخ به این سوال، بگویید آیا حاضرید زندگی خود را برای آن خواسته یا خواسته هایتان ببازید؟


در نرم افزار های برنامه ریزی هم همینطور است شما باید ابتدا یک هدف یا پروژه تعریف کنید و تمامی مراحل بعدی بر اساس همان هدف و پروژه تعریف شده و ادامه می یابد.

اگر این مرحله را بدرستی انجام ندهید هیچ وقت در برنامه ریزی موفق نخواهید شد.


موفقیت جاده ای است که هر کس باید خودش آنرا برای خود هموار کند و پشتکار لازمه هر موفقیتی است.

                                                                 خرم و شاد باشید

سلام

70 درصد نگرانی های ما بیهوده است و معمولا نگرانی هایمان بابت چیزهایی است که هیچ وقت اتفاق نمی افتد اما جدی گرفتن آنها باعث می شود ثبات شرایط موجود را به هم زده و کار خود را خراب کنیم.

ضرب المثلی هست که می گوید [dot]بزرگترین دشمن هر شخص خودش است[/dot] بنابراین اگر شما تصمیمات هیجانی نگیرید معمولا آسیب کمتری به خود زده و بهتر می توانید در مسیر موفقیت گام بردارید.

در عین حال معنای عرایض من این نیست که شما با خوش خیالی چشم خود را بر روی علائم و نشانه ها ببندید. اما توجه داشته باشید امروزه معمولا اکثریت مردم به لحاظ شغلی دارای شرایط کاملا پایداری نیستند و همه نگرانی های جدی دارند و شاید اساسا امروز مردم معمولی نتوانند شغلی بدور از نگرانی داشته باشند.

رتبه کشور عزیزمان ایران به لحاظ شرایط کسب و کار، در بین 180 کشور 152 است. به بیان شفاف تر این رتبه مبین این واقعیت است که کسب و کار در ایران با مشقات زیادی همراه است یکی از دلایلی که گرایش جوانان ما نیز به استخدام در بخش دولتی است دنباله ی همین واقعیت است پس بواسطه نگرانی هایی که امروزه برای یک کسب و کار جزو بدهیات است به تصمیمات بدون برنامه ریزی اقدام نکنید.

عرایضم را با توضیح انواع شغل پی می گیرم.
شغل معمولا 4 دسته است
1- کارآفرینی
2- فرانشیس
3- خوداشتغالی
4- استخدامی

ابتدا شما باید ببینید در کدام دسته قرار دارید

اگر حالت نمایندگی یا شعبه دارید در گروه دوم یعنی فرانشیس هستید
اگر خودتان فروشگاه را تاسیس کردید در حالت سوم یعنی خوداشتغالی هستید
اگر بصورت کارمندی در ازای کار مشخصی یک دریافتی را توافق کرده اید حالت استخدامی دارید.

در حالت فرانشیس و خوداشتغالی آینده شما تا حد زیادی تابع تصمیمات و عملکرد شماست اما در حالت کارمندی باید ببنید مدیریت چه نگاهی به رشد طولی و عرضی شما و دیگر همکاران دارد.

اگر ایشان رشد طولی و عرضی شما را روشن کرده است که توصیه بنده تمرکز بر کار در عین افزایش مهارتهای شخصی است اگر روشن نکرده در عین اینکه باز هم توصیه بنده همان توصیه قبل یعنی ثبات در کار و توجه جدی به مهارتهای شخصی تان است پیشنهاد می دهم با ایشان صحبت کنید و دغدغه های خود را بگویید به این صورت بهتر می توانید تصمیم بگیرید .

توجه داشه باشید که تغییر شغل به هر صورت خیلی کار صحیحی است و اگر واقعا هیچ چاره ای باقی نمانده بود به ناچار باید اینکار را انجام داد و در صورتی تغییر شغل دهید که از شغل جدید اطمینان تمام و کمال پیدا کرده باشید.

                                                                                                      موفق باشید

سلام و درود

ضمن تبریک نیمه شعبان

خیلی خوشحالم که می بینم در این سن اهل تلاشید هیچ وقت از مطالعه نیز غافل نشوید.
دلم می خواهد در اینجا کمی در مورد فرانشیز یا فرانچایز صحبت کنیم.
اقتصاد مالزی بر پایه همین مدل یعنی فرانچایز به شکوفایی رسید. فرانچایز مابین خود اشتغالی و کارآفرینی است که نه ریسک کارآفرینی را دارد و نه مانند خوداشتغالی است که در آن کمتر بوی خلاقیت به مشام می رسد.
خوداشتغالی همان شغلهای مرسوم جامعه هستند مانند مکانیکی، سوپرمارکت و ... که وقتی بگویید می خواهم فلان کار را بزنم همه می دانند ابتدا وسط و انتهای آن چیست و به سادگی به شما مشاوره می دهند یا حتی مشتریتان می شوند.

در فرانچایز یک امتیاز به شما واسپاری می شود (منتقل نمی شود)

هر چند آمار فرانچایز در ایران به نسبت کشورهای مشابه محلی برای بیان ندارد اما این مدل در رستوران های ایرانی فراوان استفاده شده مانند پدر خوب ، شاورما و از دیگر شغلها می توان به تاکسی بی سیم بانوان و ... اشاره نمود
در آمریکا هر 8 دقیقه و در دنیا هر 6.5 دقیقه یک فرانشیز ایجاد می شود.

از مزایایش می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- سرمايه گذاری با ريسك كمتر در نقاط مختلف شهر یا کشور حتی توسط فردی غیر از بنیانگذار اصلی.
- حتی بدون سرمایه گذاری (مورد بالا) یا خرید و اجاره مکان جدید و استخدام پرسنل بلکه با استفاده از شخصی که همه این امکانات را دارد یا ایجاد می کند.
- اجتناب از سعي و خطاهاي پرهزينه و استفاده از راه های امتحان شده.
- مشتریان قبلا این کسب و کار را شناخته اند یا به راحتی با سابقه آن آشنا می شوند و خیلی راحتتر و البته خیلی بهتر اعتماد می کنند.
- سود دهي سریعتر و شروع فروش بدون خاك خوری كه معمولا در شروع فعاليت هر كسب و كار جديدي اجتناب ناپذير است
- عدم نياز به تبليغات جداگانه یا امکان تبلیغ توسط واحد هایی که ایجاد شده اند (مثلا همه شعبه ها می توانند بصورت مشارکتی تبلیغات سراسری کنند)
- کاهش قیمت در هنگام خرید به دلیل خرید انبوه تر


دوست خوبم حمید عزیز با توجه به آنچه در بالا گفتم و با فرض اینکه مدل کسب و کار شما فرانشیز باشد شما نباید انتظار داشته باشید که مدیرتان توسعه ندهند و شعبه جدیدی ایجاد نکند زیرا اگر اینکار را کند فرانشیزی وجود نخواهد داشت و شما هم فرانشیز نمی گیرید (درآمد)

اما اگر این کار بدون بررسی انجام شود ممکن است شعبات تعطیل شده و باز هم مدیر شما در مدل فرانشیز موفق نباشد بنابراین باز هم توصیه بنده این است که با ایشان صحبت کنید زیرا شما دارای منافع مشترکید و شکست شما شکست ایشان و شکست ایشان شکست شما خواهد بود در عین اینکه در موفقیت هر یک نیز دیگری نیز بهره مند خواهد شد.

                                                                                                        موفق باشید